فهرست مطالب

Islamic Dental Association of IRAN - Volume:16 Issue: 2, 2004

Journal of Islamic Dental Association of IRAN
Volume:16 Issue: 2, 2004

  • 100 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1383/05/15
  • تعداد عناوین: 13
|
  • علی شیخ الاسلامی صفحه 4
  • مریم بیدار، مینا زارعی صفحه 7
    زمینه و هدف
    امروزه هیدروکسید کلسیم به عنوان داروی ضدعفونی کانال و تسریع کننده روند ترمیم ضایعات پری آپیکال به کار می رود. هدف از این مطالعه بررسی میزان نشت آپیکال بعد از استفاده ازهیدروکسید کلسیم به عنوان داروی داخل کانال و پر کردن باگوتاپرکا و سیلر AH26 می باشد.
    روش بررسی
    58 دندان تک کانال کشیده شده انسان با تاج قطع شده به سه گروه آزمایشی و دو گروه کنترل تقسیم شد. (گروهای آزمایشی 15دندان، کنترل مثبت سه دندان، کنترل منفی ده دندان) کانال ریشه دندانها با تکنیک استپ بک تا فایل پنجاه و با MAF=35 در گروه A و C و MAF=30 در گروه B آماده سازی شد. در گروه C, B دندانها به مدت یک هفته با هیدروکسید کلسیم پر شد و سپس خمیر در گروه B با فایل 35 و شستشو با نرمال سالین و در گروه C با شستشو با هیپو کلریت سدیم خارج شد. سپس کانال ها در گروه های آزمایشی و کنترل منفی با گوتاپرکا و سیلر AH26 به روش تراکم جانبی پر شدند. دندانها در جوهر چین سانتریفوژ شد و سپس در آن به مدت سه روز غوطه ور شدند. نمونه ها به صورت عمودی برش داده شد و با استریو میکروسکوپ میزان نفوذ رنگ بررسی گردید و نتایج با آزمون ANOVA آنالیز شد.
    یافته ها
    نفوذ رنگ در گروه C که هیدروکسید کلسیم با هیپوکلریت سدیم حذف شد کمتر از دو گروه آزمایشی دیگر بود اما تفاوت آماری ارزشمندی در میزان نفوذ رنگ بین سه گروه A و Bو Cوجود نداشت.
    نتیجه گیری
    استفاده از هیدروکسید کلسیم جهت ضدعفونی کانال تاثیری بر نشت آپیکال ندارد
    کلیدواژگان: هیدروکسید کلسیم، نشت آپیکالی، استریومیکروسکوپ
  • مصطفی صادقی، معصومه صدر لاهیجانی صفحه 14
    زمینه و هدف
    تعداد و نوع کانال های ریشه در دندانهای مولر فک بالا بخصوص ریشه مزیوباکال متنوع می باشد، بنابراین شناخت کافی از آناتومی داخلی ریشه ها قبل از انجام معالجه ریشه یکی از دلایل موفقیت درمان می باشد و در پیش آگهی طولانی مدت درمان موثر است. در این راستا آناتومی داخلی دندانها به روش های مختلف بررسی شده است. هدف از این مطالعه تعیین درصد انواع کانال های ریشه در دندانهای مولر فک بالا در جمعیت ایرانی و با روش رنگ آمیزی و شفاف سازی می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تعداد صد دندان مولر اول و دوم فک بالا (هر کدام 50 دندان) برای تعیین تعداد کانال های ریشه و انواع آن و وجود کانال طرفی و فرعی مورد مطالعه قرار گرفتند. مطالعه سیستم های کانال های ریشه بر اساس طبقه بندی Vertucci و به روش رنگ آمیزی و شفاف سازی به طریق آزمایشگاهی و با مختصری تغییر نسبت به مقالات قبلی انجام شد.
    یافته ها
    شیوع انواع کانال در ریشه مزیوباکال مولر اول شامل 20% نوع یک، 32% نوع دو، 40% نوع چهار، 4% نوع پنج، 4% نوع شش، 30% کانال فرعی و 20% کانال طرفی، در ریشه دیستوباکال 90% نوع یک، 10% نوع پنج، 22% کانال فرعی و 14% کانال طرفی، در ریشه پالاتال 92% نوع یک، 8% نوع پنج، 30% کانال فرعی و 18% کانال طرفی بود. شیوع انواع کانال در ریشه مزیوباکال مولر دوم شامل 74% نوع یک، 14% نوع دو، 10% نوع چهار، 2% نوع پنج، 32% کانال فرعی، 18% کانال طرفی، در ریشه دیستوباکال 94% نوع یک، 6% نوع پنج، 20% کانال فرعی و 8% کانال طرفی و ریشه پالاتال دارای 100% کانال نوع یک، 30% کانال فرعی و 12% کانال طرفی بود. ریشه مزیوباکال در مولر اول 76% و در مولر دوم 24% دارای دو کانال بودند. درصد کانال نوع یک در ریشه دیستوباکال و پالاتال در هر دو دندان تقریبا برابر و بسیار بالا بود.
    نتیجه گیری
    به دلیل شیوع انواع مختلف کانال در ریشه مزیوباکال مولرهای فک بالا می بایست در هنگام تهیه حفره دسترسی به دنبال کانال اضافی بود در غیر این صورت احتمال شکست درمان وجود دارد.
    کلیدواژگان: آناتومی کانال ریشه، مولرهای دائمی فک بالا، رنگ آمیزی و شفاف سازی، کانال طرفی، کانال فرعی
  • یدالله شایسته، فهیمه سرزعیم صفحه 22
    زمینه و هدف
    پالاتال گروو به عنوان یک نقص رشدی - تکاملی می تواند موجب بروز مشکل پریودنتال شود. به همین دلیل تشخیص و درمان به موقع عوارض ناشی از آن بسیار با اهمیت است. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی کلینیکی کارآیی فرآورده ماتریکس مینا در درمان نقایص پریودنتالی ناشی از پالاتال گروو می باشد.
    روش بررسی
    10 بیمار که دارای پالاتال گروو در دندان لترال فک بالا بودند و عمق پاکت در دندان آنها چهار میلی متر یا بیشتر بود از بین مراجعان به بخش پریودنتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و مطب خصوصی در سال 1381-1382 انتخاب شدند. در حین جراحی پس از کنار زدن Flap به صورت Root planning, Full thickness دقیق و Saucerization گروو انجام و سپس فرآورده ماتزیکس مینا روی ناحیه گروو قرار داده می شد. متعاقب آن فلپ به صورت Caronally قرار داده می شد و با نخ 0-3 بخیه می گردید. بیماران دو هفته، یک و سه ماه پس از جراحی مورد بررسی قرار می گرفتند. اندازه گیری عمق پاکت در فواصل قبل از جراحی، یک و سه ماه پس از جراحی و اندازه گیری سطح چسبندگی قبل از جراحی و سه ماه پس از جراحی انجام می گرفت. آزمون مورد استفاده در این مطالعه آزمون تفاوت میانگین ها بوده است.
    یافته ها
    متوسط عمق پاکت Probing Pocket Depth (PPD) و حد چسبندگی بالینی Clinical Attachment Level (CAL) قبل از جراحی به ترتیب 5.7 میلی متر و 6.2 میلی متر بود که متوسط متغیرهای فوق سه ماه پس از جراحی به ترتیب 1.55 میلی متر و 2.05 میلی متر محاسبه شد. میزان چسبندگی بدست آمده پس از سه ماه، 71.05% محاسبه شد که نسبت به قبل از جراحی تفاوت معنی داری (p-value<0.000) را در سطح بسیار بالا نشان می دهد.
    نتیجه گیری
    در مجموع می توان چنین نتیجه گرفت که کاربرد فراورده ماتریکس مینا در بدست آوردن چسبندگی پریودنتال در دندانهای دارای پالاتال گروو موفقیت آمیز بوده است.
    کلیدواژگان: گروو پالاتال، دندان لترال، عمق پاکت، چسبندگی، ماتریکس مینا
  • محمد رمضانیان، توفیق یاری صفحه 27
    زمینه و هدف
    وقوع اورژانس پزشکی در بیمارانی که تحت درمان دندانپزشکی قرار دارند، امری محتمل و در صورت عدم آمادگی و احیانا عدم تشخیص صحیح برای جان بیمار مخاطره آمیز است. این مساله علی الخصوص در بیمارانی که دارای زمینه های سیستمیک بوده و احیانا موضوع را به دندانپزشک خود یادآوری نکرده اند، می تواند حادثه را پیچیده کند. دندانپزشک در طی دوره آموزشی خود باید کاملا با علائم این اورژانس ها و چگونگی برخورد با آنها آشنا شود. هدف از این مطالعه تعیین انواع اورژانس های شایع و ارتباط آنها با نوع درمان دندانپزشکی بخش های جراحی دهان، پریودنتیکس، اندودنتیکس و ترمیمی بوده و جمع آوری اطلاعات در پرسشنامه طرح انجام شده است.
    روش بررسی
    نوع مطالعه به صورت مقطعی و توصیفی تحلیلی بوده و روی کلیه بیماران صرف نظر از جنسیت که در طی یک سال از مهر ماه سال 1381 به بخش های چهارگانه فوق در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه کرده بودند، انجام شده است. در این مدت کلا 12660 بیمار با تفکیک بخش جراحی، 4480 نفر (35.4%)، پریودنتیکس، 2560 نفر (20.2%)، اندودنتیکس، 2240 نفر (17.7%)، ترمیمی و 3380 نفر (26.7%) تحت درمان قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد در طول مدت مطالعه جمعا 72 مورد اورژانس دیده شد، این تعداد به ترتیب در بخش جراحی، 36.1%، در بخش پریودنتیکس، 23.6%، در بخش اندودنتیکس، 20.8%، و در بخش ترمیمی، 19.4% اورژانس پزشکی اتفاق افتاد. بیشترین نوع حادثه سنکوپ وازودپرسور با 39 مورد و سپس ارتواستاتیک با 19 مورد، سندرم هیپرونتیلاسیون با 3 مورد، مسمومیت با داروی بی حسی 2 مورد، هیپوگلیسمی 2مورد و یک مورد برونکواسپاسم و یک مورد تشنج مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    وقوع اورژانس در خانم ها و در کمتر از سن 40 سال بیشتر دیده شد. همچنین تشخیص صحیح و اقدام درمانی صحیح در 100% موارد مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: اورژانس پزشکی، درمان دندانپزشکی، میزان وقوع
  • علی اکبر خوشخوانژاد، سید اصغر میرعمادی صفحه 35
    زمینه و هدف
    درگیری فورکیشن یکی از شایع ترین ضایعات پریودنتال در دندانهای چند ریشه ای می باشد و درمان این ضایعات بخصوص از طریق روش های رژنراتیو که باعث بازسازی مجدد ساختمانهای از دست رفته می شود، مورد توجه بسیاری از محققان می باشد. هدف از این مطالعه بررسی کلینیکی و بیومتریک کاربرد Atrisorb به همان روش (CPF) Coronally Positioned Flap در ضایعات فورکیشن درجه II مولرهای ماندیبل و مقایسه آن با روش CPF به تنهایی می باشد.
    روش بررسی
    تعداد 24 ضایعه فورکای درجه II ماندیبل در 12 بیمار (7مرد و 5 زن) با متوسط سنی 48.6 سال از بین مراجعه کنندگان به بخش پریودنتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت Bilateral تحت درمان قرار گرفتند. تعداد 12 فورکا با استفاده از Atrisorb و روش CPF به عنوان گروه آزمون و 12 فورکا نیز با استفاده از روش CPF به تنهایی به عنوان گروه کنترل درمان شدند. پارامترهای مورد مطالعه شامل: میزان لثه کراتینیزه Keratinized Gingiva (KG)، میزان تحلیل Recession (REC)، عمق قابل پروب Probing Pocket Depth (PPD)، سطح چسبندگی کلینیکی Clinical Attachment Level (CAL)، و (CHPD) Closed horizontal Probing Depth قبل از عمل و در مقاطع 3، 6 و 12 ماه پس از عمل اندازه گیری شدند.
    یافته ها
    یافته های حاصل از این بررسی 12 ماه پس از عمل نشان داد که میانگین KG در گروه آزمون 0.316 میلی متر و در گروه کنترل 0.492 میلی متر کاهش یافت. میانگین REC در گروه آزمون 0.35 میلی متر و در گروه کنترل 0.4 میلی متر افزایش یافت که از عوارض غیر قابل اجتناب درمانهای رژنراتیو می باشد. همچنین میانگین PPD در گروه آزمون 2.175 میلی متر و در گروه کنترل 2.35 میلی متر کاهش یافت. بهبود میانگین CAL به میزان 1.825 میلی متر در گروه آزمون و 1.975 میلی متر در گروه کنترل پس از 12 ماه مشاهده گردید. میانگین CHPD نیز در گروه آزمون 3.917 میلی متر و در گروه کنترل 3.916 میلی متر بهبود یافت.
    نتیجه گیری
    به طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که هر دو روش به میزان قابل ملاحظه ای در کاهش عمق پاکت، بهبود CAL و CHPDموثر بودند، اما تفاوت بین دو گروه از نظر آماری معنی دار نیست.
    کلیدواژگان: درگیری فورکیشن، غشای مسدودکننده، بازسازی نسجی هدایت شده، قرارگیری فلپ به صورت کرونالی
  • زهرا خاموردی، مهندس محمد جواد عصاری، کیکاوس ملکی صفحه 42
    زمینه هدف
    در سالهای اخیر استفاده از آمالگام به علت خطرات مسمومیت با جیوه، خصوصا برای پرسنل دندانپزشکی به عنوان یک مشکل مطرح است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین شاخصهای علمی و سطوح جیوه ادرار دندانپزشکان با برآورد میزان غلظت آن در دندانپزشکان با سابقه کار بیش از چهار سال می باشد.
    روش بررسی
    30 نفر دندانپزشک با بیش از چهار سال سابقه کاری در مطب، پرسشنامه ای را در رابطه با شاخصهای علمی مانند مدت کار در مطب، تعداد ترمیمهای آمالگام، روش دفع ضایعات، تعداد پرداخت ترمیمهای آمالگام در روز و تعداد دندانهای ترمیم شده با آمالگام در دهان دندانپزشک پر کردند. از این افراد 30 نمونه ادرار جمع آوری شد و در همان روز وزن مخصوص ادرار با دستگاه رفراکتومتر اندازه گیری گردید. پس از مراحل آماده سازی جیوه از لایه های آلی بالای محلول توسط برمید پتاسیم استخراج شد و توسط اسپکتروفتومتر، در 485 نانومتر بر حسب μgHg/l اندازه گیری گردید. کراتینین ادرار هر نمونه نیز اندازه گیری و غلظت بدست آمده جیوه بر غلظت کراتینین تقسیم و مقادیر جیوه ادرار بر حسب μgHg/gr cr گزارش شد.
    اطلاعات بدست آمده توسط آزمون t، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره خطی آنالیز گردید.
    یافته ها
    میزان سطح جیوه ادرار به طور میانگین 31.62 μgHg/gr cr بود که از حد آستانه مجاز کمتر می باشد، در مجموع 11 نمونه از حد آستانه بیشتر بودند. از شاخصهای عملی مورد مطالعه نحوه تمیز کردن وسایل آلوده به آمالگام، نحوه دفع ضایعات آمالگام و تعداد ترمیمهای انجام شده به طور معنی داری با سطح جیوه ادرار همبستگی نشان می دهند (P<0.05). تعداد ترمیمهای انجام شده مهمترین نقش را در تعیین جیوه ادرار ایفا می کند.
    نتیجه گیری
    غلظت جیوه اندازه گیری شده کمتر از حد مجاز است. تاثیر گذارترین عامل تعداد ترمیمهای انجام شده می باشد.
    کلیدواژگان: آمالگام دندانی، ترمیمهای دندانی، سمیت جیوه، دندانپزشک، آنالیز ادراری
  • نسرین اصفهانی زاده، فریبا نوری صفحه 49
    زمینه و هدف
    بیماری های لثه و پریودنتال یکی از شایع ترین بیماری های دهان و دندان می باشد که در موارد بسیار به علت مشکلات پریودنتال بیماران نیاز به جراحی دارند. تعدادی از بیماران به دلایلی نظیر ترس از درد بعد از عمل و عدم امکان استفاده از مسکنهای متداول به دلیل مشکلات سیستمیک و یا به علت عدم تحمل پک پریودنتال به مدت یک هفته، از انجام جراحی امتناع می ورزند. بنابراین بسیار مفید خواهد بود که بتوان جراحی را با اجتناب از این مشکلات انجام داد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات هیدروکلراید بنزید آمین متعاقب جراحی های پریودنتال است.
    روش بررسی
    در این مطالعه در 30 بیمار مبتلا به مشکلات پریودنتالی در دو سمت خلفی دهان عمل جراحی لثه از نوع Full thickness flap با فاصله شش هفته انجام شد. هیچ گونه پک پریودنتالی به دنبال جراحی گذاشته نشد. به بیماران به طور تصادفی یکی از شیشه های حاوی بنزید آمین و پلاسبو (کد Aو (B داده شد و گفته شد هر 4 ساعت یک بار به مدت یک هفته به صورت دهان شویه استفاده نمایند و در طی این مدت پرسشنامه مربوط به ارزیابی شدت درد را تکمیل کنند. در ضمن ارزیابی پارامترهای کلینیکی (پلاک و خونریزی از لثه) در زمان صفر، 3 و 7 روز متعاقب جراحی نیز به عمل آمد. کلیه اعمال به طور مشابه حدود شش هفته بعد در سمت مقابل دهان انجام شد و برای بیمارانی که از هیروکلراید بنزید آمین استفاده کرده بودند این بار پلاسبو تجویز شد و بالعکس. داده های بدست آمده بعد از تعیین درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و استفاده از آزمون آماری t و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده از 30 ناحیه واجد شرایط که بطور تصادفی 15 ناحیه در گروه پلاسبو و 15 ناحیه در گروه بنزید آمین قرار گرفتند، نشان داد که تمام نمونه های گروه بنزید آمین در روز اول در گروه درد خفیف و در روزهای دوم تا هفتم در گروه بدون درد قرار داشتند در حالی که در گروه پلاسبو تمام نمونه ها در روز اول در گروه درد متوسط و در روزهای دوم تا هفتم در گروه درد خفیف قرار گرفتند. ایندکس خونریزی از لثه در روز سوم و هفتم در گروه بنزید آمین به ترتیب 0.08 ± 0.73 و 0.09± 0.62 و پایین تر از گروه پلاسبو (0.2 ± 2.4) بود و آزمون آماری t نشان داد که اختلاف بین دو گروه باP<0.001 معنی دار می باشد. همچنین ایندکس پلاک در گروه بنزید آمین در روز سوم و هفتم به ترتیب 0.12± 1.43 و 0.18± 1.3 و در گروه پلاسبو 0.1 ± 2.06 و 0.28± 2.2 بود که آزمون آماری t نشان داد که در هر دو روز اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی دار می باشد (P<0.001).
    نتیجه گیری
    با توجه به اطلاعات بدست امده از این مطالعه استفاده از دهان شویه هیروکلراید بنزید آمین 15% متعاقب جراحی های پریودنتال در کاهش میزان درد، خونریزی از لثه و پلاک موثر بوده و جایگزین مناسبی برای پک پریودنتال (پانسمان) و داروهای ضد درد نظیر آسپرین، استامینوفن و ایبوبروفن می باشد.
    کلیدواژگان: بیماری پریودنتال، بنزیدآمین
  • سید مصطفی موسوی نسب، اصغر طهماسبی، مجید حاجی لاهیجانی صفحه 56
    زمینه و هدف
    در درمان هیپرتیروییدیسم سه روش به کار گرفته می شود که شامل درمان طبی، رادیویدین و جراحی می باشد. انتخاب نوع درمان تا اندازه ای اختیاری است. درمان با ید رادیواکتیو در صورتی که داروهای ضد تیرویید نتواند بیمار را یوتیرویید نمایند یا هیپرتیروییدیسم بعد از عمل جراحی عود نماید، تجویز می گردد. کاربرد ید رادیواکتیو (131) در درمان تیروتوکسیکوز ممکن است اثرات سوئی بر روی غدد بزاقی و به دنبال آن کاهش یا قطع میزان ترشح بزاق داشته باشد، در نتیجه میزان پوسیدگی افزایش می یابد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه میانگین CSI و PI، همچنین خشکی دهان در بیماران مبتلا به هیپرتیروییدیسم درمان شده با ید رادیواکتیو و داروهای آنتی تیرویید می باشد.
    روش بررسی
    تعداد 76 نفر بیمار پس از تشخیص قطعی هیپرتیروییدیسم انتخاب و بسته به نوع درمان به دو گروه 30 و 46 نفره تقسیم شدند. در گروه اول درمان با ید رادیواکتیو و در گروه دوم داروهای ضد تیرویید تجویز گردید. در تمام بیماران قبل و بعد از درمان میزان (Caries Severity) CSI و(Plaque Index) PI اندازه گیری و مقایسه گردید. همچنین بیماران از نظر نوع درمان و خشکی دهان مورد مطالعه قرار گرفتند. از آزمونهای Paired samples و Independed samples و Chisquare جهت آنالیز آماری یافته ها استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های این مطالعه نشان داد که اختلاف قابل ملاحظه ای در میزان CSI و PI در بیمارانی که با ید رادیواکتیو درمان شده بودند قبل و 8-6 ماه بعد از درمان دیده می شود (p-value=0.016) ولی این تغییرات در بیماران درمان شده با داروهای آنتی تیرویید معنی دار نبود. خشکی دهان در بیماران درمان شده با ید رادیواکتیو به میزان بیشتری مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    از نتایج این مشاهده مشخص گردید که میزان خشکی دهان در بیماران درمان شده با ید رادیواکتیو بیشتر است، همچنین میزان CSI و PI قبل و بعد از درمان دارای تفاوت مشخص می باشد در صورتی که این اختلاف در درمان با داروهای ضد تیرویید مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: هیپرتیروییدیسم، ید رادیواکتیو، پلاک دندانی، شاخص شدت پوسیدگی
  • زهرا دلاوریان، ثمانه زوار صفحه 62
    زمینه و هدف
    دستیابی به سلامت و درمان موفق هر بیمار با مراجعه به موقع و تشخیص سریع و دقیق امکان پذیر است. بررسی مشکلاتی نظیر علل تاخیر در مراجعه بیماران به افراد متخصص ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه تعیین علل اصلی مراجعه، منابع معرفی و علل ارجاع بیماران به کلینیک بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی مشهد بود.
    روش بررسی
    تمام مراجعه کنندگان به این مرکز طی ماه های مهر، آبان و آذر 1379 معاینه شده و پرسشنامه برای آنان تکمیل شد. روش نمونه گیری به صورت متوالی به شیوه پواسن و نوع مطالعه مقطعی (Cross-Sectional) بود، که به صورت توصیفی اجرا گردید.
    یافته ها
    مراجعه کنندگان 1310 نفر، 501 مرد (38.2%) و 809 زن ((%61.8 بودند. متوسط سن مراجعه کنندگان 14.59 28.21 سال (محدوده سنی 1-78 سال) بود.
    از کل مراجعه کنندگان به این مرکز تنها 76 بیمار (5.80%) شکایت از ضایعه و یا سمپتوم دهانی داشتند و بقیه برای مشکلات دهانی مراجعه کرده بودند. شایع ترین شکایات اصلی شامل: ترمیم دندان 44.4%، گذاشتن دندان مصنوعی 21.7%، دندان درد 19.4%، و بیماری های پریودنتال 13.4% بودند. بیماران دارای ضایعه یا سمپتوم دهانی 73.3% توسط دندانپزشکان، 11.53% پزشکان، 8.9% توسط سایر افراد معرفی شده بودند و 8.9% نیز خودشان مراجعه کرده بودند. هر کدام از بیماران به طور متوسط توسط 1.56 ± 2.38 نفر(محدوده 1-7 نفر) معاینه شده بودند. متوسط زمان سپری شده از هنگامی که بیمار متوجه ضایعه دهانی - صورتی خود شده تا به کلینیک معرفی شود یا مراجعه نماید 35.17 ± 17.07 ماه (با محدوده 1-192 ماه) بود. شایع ترین ضایعات یا سمپتوم های دهانی که بیماران به خاطر آن به مرکز بیماری های دهان معرفی شده بودند، عبارت بود: هیپرپلازی های آماسی (11.84%)، کیست های فکی (10.52%)، لیکن پلان (9.21%)، آبسه (5.26%)، استوماتیت آفتی عودکننده (5.26%)، و درد (6.57%).
    نتیجه گیری
    بیماران دارای ضایعه دهانی به دلایل متعددی مانند معاینات نامناسب توسط افراد مختلف به موقع به کلینیک بیماری های دهان مراجعه نمی کنند. به همین جهت ارتباط بین متخصصان بیماری های دهان و سایر پزشکان و افزایش آگاهی های عمومی، باید به عنوان یک اولویت سیستم بهداشتی در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: علل مراجعه، شکایت اصلی، منابع معرفی، علل ارجاع، بیماری های دهان
  • رامین مشرف، محمدعلی بهناز، ندا بینا، آمنه علی بیگی صفحه 71
    زمینه هدف
    ماده قالب گیری زینک اکساید اوژنل به دلیل خصوصیات مطلوب آن کاربردهای فراوانی در قالب گیری پروتزهای متحرک و ثبت روابط فکی دارد. در ایران این ماده با نام تجاری دورالیت تولید می گردد. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه قوام (Consistency) و زمان کارکرد (Working time) این ماده با نمونه خارجی آن لورالیت براساس استاندارد 1981: 4284 انگلستان می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه (تجربی – آزمایشگاهی) از تعداد 40 نمونه استفاده گردید که برای آزمایش قوام از دستگاه تعیین قوام و برای آزمایش زمان کارکرد از دستگاه نفوذسنج کمک گرفته شد. برای اندازه گیری قوام 0.5 سانتی متر مکعب از مخلوط هر خمیر قالب گیری بین دو صفحه شیشه ای و زیر یک وزنه 1500 گرمی گذاشته شد. پس از 15 ثانیه توسط کولیس دو قطر عمود بر هم از دیسک حاصل اندازه گیری و میانگین آنها محاسبه گردید. برای اندازه گیری زمان کارکرد، ماده قالب گیری در یک حلقه فلزی به قطر 30 و ارتفاع 3 میلی متر قرار داده می شد و نوک سوزن دستگاه نفوذسنج در آن گذاشته می شد. این آزمایش در فواصل زمانی 30 ثانیه ای تکرار می گردید تا اینکه ضخامت ماده قالب گیری به 0.25 برسد. این زمان ثبت می گردید و سپس به کمک یک نمودار زمان-ضخامت زمان گرفتن نهایی ماده محاسبه می گردید. تجزیه و تحلیل آماری نتایج با استفاده از آزمون آماری t-student انجام شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج حاصل میانگین قوام برای ماده قالب گیری دورالیت 2 ± 43.47 میلی متر و برای ماده قالب گیری لورالیت 1±45.22 میلی متر و در محدوده استاندارد ذکر شده محاسبه گردید. میانگین زمان کارکرد برای ماده قالب گیری دورالیت 2'':50"±0'':19" و برای ماده قالب گیری لورالیت 8'':30"±0'':20" و در محدوده استاندارد ذکر شده اندازه گیری گردید. با استفاده از آزمون t-student مشخص گردید که علیرغم وجود تفاوت معنی دار بین میانگین های قوام این دو ماده (P=0.08)، بین میانگینهای زمان کارکرد این دو ماده تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.001).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که قوام و زمان کارکرد هر دو ماده در محدوده استاندارد انگلستان می باشد. همچنین مشخص گردید که میانگین قوام این دو ماده تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند اما میانگین زمانهای کارکرد این دو ماده با یکدیگر از نظر آماری دارای تفاوت معنی داری می باشد.
    کلیدواژگان: قوام، زمان کارکرد، مواد قالب گیری، زینک اکسایداوژنل
  • محمد ضرابیان، مرضیه علیقلی، یاشار بردکا صفحه 78
    زمینه و هدف
    امروزه مخروطهای گوتاپرکا به وفور به عنوان ماده پرکننده کانال مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجایی که این مواد توسط روش های معمولی حرارت مرطوب یا حرارت خشک قابل ضدعفونی کردن نیستند، حفظ روندی عاری از آلودگی به عنوان عاملی ضروری در یک درمان اندودنتیک موفق، نیازمند ضدعفونی سریع مخروطهای گوتاپرکا در حین کار و پیش از استفاده می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی میزان اثر ضدعفونی کنندگی غلظتهای مختلف محلول هیپوکلریت سدیم بر روی مخروطهای گوتاپرکا می باشد که به صورت مصنوعی توسط Entrococous fecalis و اسپور Bacillus subtilis آلوده شده اند.
    روش بررسی
    در این مطالعه از تعداد 160 عدد گوتاپرکای شماره 80 مارک آریادنت استفاده شد. مخروطهای گوتاپرکا به مدت 30 دقیقه در محلولهای میکروبی غوطه ور شده و پس از انتقال به ظروف حاوی کاغذ استریل به مدت 10 دقیقه در حرارت محیط خشک شدند، سپس کن ها به صورت جداگانه و در شرایط استریل به ظروف پلاستیکی استریل انتقال یافته و در زمانهای یک، سه و پنج دقیقه در محلول هیپوکلریت سدیم با غلظتهای 0.5% و 1% و 2% و 5.25% غوطه ور شدند.
    پس از آن مخروطهای گوتا به لوله های حاوی سرم فیزیولوژی استریل با 0.6% تیوسولفات سدیم منتقل شدند.
    این محلول به مدت 20 ثانیه توسط Vortex mixer مخلوط شده ونمونه هایی از محلول رقیق نشده (5.25%) و رقتهای0.5% و 1% و 2% در محیط Tryptic agar کشت داده شدند، سپس تعداد کلنی ها شمارش و به صورت CFU/ML گزارش گردید. با توجه به اینکه کلیه غلظتهای محلول هیپوکلریت سدیم در زمانهای مختلف خاصیت ضدباکتریایی و ضد اسپور از خود نشان دادند. بر پایه این مطالعه، ضدعفونی مخروطهای گوتاپرکا به مدت یک دقیقه به وسیله محلول هیپوکلریت سدیم 0.5% توصیه می شود.
    کلیدواژگان: هیپوکلریت سدیم، مخروط های گوتاپرکا، ضد عفونی
  • ایوب پهلوان، جاوید قهرمانی صفحه 85
    زمینه و هدف
    هدف از این مطالعه بررسی احتمال افزایش صدمات پالپی متعاقب کاربرد مواد چسبنده به عاج در تماس با سطوح وسیع عاجی می باشد.
    روش بررسی
    مطالعه از نوع تجربی می باشد که روی دندانهای سگ انجام شده است. جهت این مطالعه 72 دندان قدامی شش سگ به 4 گروه ترمیم تقسیم شدند. گروه اول: حفرات کوچک CLV ترمیم شده با مواد چسبنده به عاج ورزین کامپوزیت به شکل مستقیم. گروه دوم: حفرات بزرگ (تراش روکش کامل) ترمیم شده با روکشهای کامپوزیتی و سمان پلی کربوکسیلات به صورت غیر مستقیم. گروه سوم: حفرات بزرگ (تراش روکش کامل) ترمیم شده با روکش کامپوزیتی و سمان پلی کربوکسیلات به صورت غیر مستقیم. گروه چهارم: حفرات بزرگ ترمیم شده با روکش کامپوزیتی و سمان رزینی به همراه مواد چسبنده به عاج. پس از 7، 25 و 60 روز حیوانات کشته شدند و از پالپ دندان آنها لام تهیه شد و بررسی های هیستوپاتولوژیک روی آنها صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از آزمونهای آماری One-way ANOVA U-wilcoxon, Man-Whitney, Kruskal-walis استفاده شده است.
    نتایج
    بین گروه های یک و دو، همچنین گروه های دو و چهار و گروه های یک و چهار و گروه های سه و چهار اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (P<0.05). به طور کلی بیشترین تحریکات در گروه چهار و سپس به ترتیب گروه های یک، دو و سه بودند. در گروه یک در مدت 7 روز التهاب مختصری دیده شد که در زمانهای 25 و 60 روز کاهش یافته و یا از بین رفته بودند. در گروه دو تمامی شاخصهای التهابی نسبت به گروه یک بیشتر بوده و در 60 روز مقداری از شاخصهای التهابی باقی مانده بود. در گروه سه شاخصها نسبت به گروه یک بیشتر و نسبت به گروه دو بسیار کمتر بود و در زمانهای 25 و 60 روز از این التهاب کاسته شده بود. در گروه چهار تمامی شاخصها در تمامی زمانهای 7، 25 و 60 روز از سایر گروه ها بیشتر بوده و مقدار شاخص التهابی در 60 روز بالاترین میزان را نشان می داد.
    نتیجه گیری
    بنابراین به نظر می آید که مواد چسبنده به عاج دارای اثرات تحریک کنندگی پالپی هستند و در صورتی که به همراه سایر تحریکات اعم از محرکهای قبلی و یا محرکهای روش کار (روش های غیر مستقیم) و یا وسعت سطحی زیاد باشند، می توانند تحریکات بیشتر و حتی غیرقابل برگشتی در پالپ ایجاد نمایند.
    کلیدواژگان: مواد چسبنده به عاج، تحریک پالپ، وسعت سطح عاجی