فهرست مطالب

مجله سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)
پیاپی 50 (تیر 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/04/18
  • تعداد عناوین: 15
|
  • امید جلوداریان، عصمت اسماعیلی* صفحات 1-25

    زبان خبر به بخش حقیقی زبان، و زبان ادب، به بخش غیرحقیقی زبان مرتبط است. به اعتقاد برخی صاحبنظران، بهره گیری از زبان ادب و فنون بلاغت در خبر، خلاف سادگی است و سبب ابهام در فهم مخاطب، دورشدن از زبان معیار و در نتیجه کاهش سرعت اطلاع رسانی میشود. اما واقعیت آن است که نوع ارتباط با مخاطب در رادیو و تلویزیون، غیرمستقیم است؛ از این رو تاثیرگذاری و صمیمیت کمتری وجود دارد و به همین علت رسانه با بهره گیری از فنون بلاغت در کنار عناصر فرازبانی نظیر لحن و زبان بدن و جز آن، این خلاء را پر میکند. این پژوهش با روش توصیفی–تحلیلی، درستی یا نادرستی بهره گیری متون خبری از فنون بلاغت سنتی و بلاغت احیاشده (استعاره مفهومی) را بررسی میکند. نتایج پژوهش نشان میدهد، زبان ادب نیز همچون زبان خبر هدفی جر تاثیرگذاری بر مخاطب و رساندن مقصود به بهترین وجه ندارد؛ ازاین رو به کارگیری فنون بلاغت در متون خبری تا جایی که متن را مبهم نکند و انتقال معنا را به تاخیر نیندازد، مفید و حتی لازم است. همچنین به کارگیری استعاره های مفهومی در بیشتر موارد، نه تنها ابهامی در خبر ایجاد نمیکند و از عوامل انحراف در زبان معیار نیست، در جذب مخاطب و تاثیرگذاری بیشتر بر او و درک بهتر پیام خبر موثر است.

    کلیدواژگان: بلاغت، استعاره مفهومی، زبان خبر، زبان معیار، زبان ادب
  • مریم پراکنده، یدالله بهمنی مطلق*، علی اکبر افراسیاب پور صفحات 27-42

    در این مقاله به روش توصیفی_ تحلیلی به بررسی شیوه های طنزپردازی ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر، پژوهشگر و طنزپرداز معاصر در مجموعه رفوزه ها که تقریبا دربردارنده همه طنزسروده های اوست، پرداخته شده است. زرویی در این اثر توانسته است با استفاده از شیوه های مختلف طنزپردازی اعم از استفاده از زبان محاوره ای، تقلید خنده دار از شعر دیگران، مهمل گویی، بازی با کلمات، استفاده از طنز موقعیت، ویران کردن سمبلها، مسخره کردن و مورد طعن قرار دادن دیگران، ستایش اغراق آمیز دیگران، استفاده از دشواژه های غیر رکیک، ذکر دلایل به ظاهر نا مربوط، طعنه و کنایه های طنزآمیز، برجسته سازی، نوشتن پاورقیهای طنزآمیز در توضیح شعرهای خود، تشبیه کردن انسان به حیوانات و کمک گرفتن از وزن و فضاهای خالی در شعر، اندیشه های سیاسی اجتماعی خود را بیان کند. زرویی در مجموعه رفوزه ها، تنگناهای اجتماعی را در آزرده خاطری مردم پیدا میکند و بار سنگین این ناگواریها را با زبانی به ظاهر تلخ از دل و روح خواننده برمیدارد و در قالبهای مختلف با زبانی روان، نشاط و خنده را بر لبها مینشاند و خود را به منتقد ادبی تبدیل میکند.

    کلیدواژگان: طنز اجتماعی، ابوالفضل زرویی نصر آباد، رفوزه ها، شیوه های طنزپردازی
  • حجت کجانی حصاری، محمدرضا پاشایی* صفحات 43-64

    تفال زدن و به فال نیک و بد گرفتن افراد و رویدادها از سنت های رایج در جوامع قدیم بوده است. فالگیری نوعی پیشگویی حوادث آینده بود که در بسیاری از موارد باعث دلگرمی و آرامش صاحب فال یا برنامه ریزیهای او برای جلوگیری از ضررهای احتمالی میشد. از تفال در آثار گوناگون تاریخی، ادبی و علمی سده های نخستین زبان فارسی پس از اسلام، فراوان یاد شده است. حکیم نظامی در قرن ششم هجری در میان منظومه های پنجگانه خود به این باور و عرف رایج در جامعه اشاره کرده است. این پژوهش با هدف بررسی کارکرد تفال در خمسه نظامی گنجوی برای نمایش دادن باورها و گونه های فالگیری در پنج گنج نظامی و معرفی انواع تفال، تعبیر و فالگیری در آثار او انجام شده است. پژوهش حاضر به شیوه کتابخانه ای همراه با استخراج انواع فال از آثار این شاعر و دسته بندی آنها از طریق بررسی مقاله ها و کتابهای مربوطه شکل رفت. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که با توجه به فراوانی اشارات نظامی به تفال، خود شاعر عقیده ای به این موضوع ندارد؛ اما برای شناساندن اوضاع جامعه و نوع نگاه و تفکر مردم هم روزگار خود، بدان پرداخته است در آثار او این کار به دو شیوه رواج دارد؛ گاه در شکل های تفال نیک و بد گرفتن و گاه به شیوه تعبیر که به روش های تفال، قرعه زدن و بخت آزمایی با گردو بوده است.

    کلیدواژگان: نظامی گنجوی، پنج گنج، پیشگویی، تفال، تعبیر
  • زیبا فلاحی، مهرداد چترایی*، مریم محمودی صفحات 65-85

    طالب علی خان لکهنویی(1232ق) متخلص به عیشی از شاعران و نویسندگان شبه قاره است، که به دو زبان فارسی و هندی شعر گفته است. کلیات دیوان وی تا کنون در زبان فارسی دست نخورده باقی مانده است و حاوی 6435 بیت شامل قصاید، مثنوی های بزمی، رباعی ، دوبیتی و انواع دیگر ادبی است. عیشی با سرودن 203 غزل فارسی در 1593 بیت و 133 غزل در بحرهای سبک ساز رمل و هزج؛ باید مانند غالب دهلوی و کلیم کاشانی؛ شاعر سبک هندی خوانده می شد  اما؛ با پژوهش دقیق و استخراج اوزان به شیوه تحلیلی_ توصیفی به نتایجی متفاوت دست یافته ایم. قرن سیزدهم دورهء بازگشت ادبیست. اینگفتار؛ ضمن معرفی نسخه ؛ نحستین بار ؛ بسبک غزلیات ؛مختصات لغوی،ادبی و فکری وی پرداخته است.  نتایج این تحقیق نشان میدهد طالب علی خان از نظر بلاغت ادبی توجهی افراطی به صنعت تشبیه از نوع بلیغ دارد ؛از نظر لغوی الفاظ میخانه ای و اصطلاحات صوفیانه را برای معانی بلندبکار گرفته ؛ نسبت به ادبیات و فرهنگ ایران باستان هرچند در یک غزل ؛ علاقه نشان داده است. درفضای اندیشهء حافظ شیراز ؛وزبان عارفانهءصایب بال و پر گشوده است. ذهنی فلسفی و تقدیری دارد. حزن در جهان تفکر وی بنیادی هستی شنا سانه ست. غزل وی ادامهءسبک هندی وگاهی در وزن شعر؛ اوج موسیقی آوایی حافظ شیراز در تمایل به سبک بازگشت را تجربه نموده است .

    کلیدواژگان: طالبعلی خان عیشی، کلیات دیوان، سبک غزل، موسیقی
  • شکوفه محمدی رایگانی، محمد حکیم آذر*، حسین خسروی صفحات 87-106

    هزار و یک شب از جمله کتابهای افسانه ای ما و جهان اسلام در زمینه ادبیات شفاهی وعامیانه است که علاوه بر گستره معنی و مضمون، تنوع بالای ماجرها، حوادث و شخصیتهای متنوع و گوناگون، توصیفات زیبا و صنایع ادبی، تلفیق نظم و نثر و... یک منبع مهم، برای مثلها و اصطلاحات عامیانه ای است که در مراودات و مکالمات روزمره آن دوران کاربرد داشته است. در این پژوهش، نگارنده در پی استخراج، دسته بندی، بررسی و تحلیل بسامد انواع مثل و تمثیل در این کتاب است. بدین منظور مثلها را از دیدگاه های مختلفی چون؛ روایی و توصیفی بودن، محتوا و جهت گیری مثلها، مضمون و قهرمان تمثیلها، عربی و فارسی بودن مثلها، و تقسیم بندی مثل از دیدگاه استاد بهمنیار بررسی کرده و بسامد آنها از طریق نمودار نمایش داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 65 درصد تمثیلها از گونه توصیفی و حدود 72 درصد مثلها فارسی هستند، همچنین بیشتر جهت گیری مثلها از گونه توصیفی و هنجاری، بیشتر مثلهای کتاب از نوع منثور و تمثیل و قهرمان 71 درصد مثلهای تمثیلی از نوع انسان است.

    کلیدواژگان: مثل، تمثیل، هزار و یک شب، طسوجی
  • مهری نصیری، حسین خسروی*، اصغر رضاپوریان صفحات 107-124

    با مطالعه و بررسی آثار نویسندگان و شاعران، متوجه میشویم که هر نویسنده و شاعر برای بیان اندیشه، احساسات و عواطف خود، از روش خاصی استفاده میکند که در اصطلاح ادبی به آن روش، سبک یک شاعر یا نویسنده گویند. سبک یک شاعر یا نویسنده، برگرفته است از تمام مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هر آنچه در جامعه آن شاعر یا نویسنده رخ میدهد. سبک آثار بزرگان ادب فارسی، از دیرباز تا دوره معاصر، مورد بررسی قرار گرفته است. در دوره معاصر، با توجه به اوضاع نامساعد جامعه و تغییرات و تحولات سیاسی و اجتماعی، سبک شاعران و نویسندگان، به شیوه جدیدی در آثار آنان، شکل گرفت. محمدعلی اسلامی ندوشن، یکی از شاعران معاصری است که با شیوه نوینی به سرودن شعر پرداخت. این مقاله به بررسی سبک شناسی در شعر محمدعلی اسلامی،  شاعر و نویسنده معاصر میپردازد و مجموعه اشعار او را که محتوا و مضمونی نو دارند، اما به شیوه کلاسیک، سروده شده اند، در سه سطح زبانی، ادبی و فکری تحلیل میکند. تحلیل و بررسی سبک شناسی اشعار اسلامی نه تنها زیباییهای هنری، زبانی و عقاید فکری شاعر را آشکار میکند، بلکه سبب شناساندن بخشی از فرهنگ، تاریخ و ادب ایران میشود. در این مقاله پس از معرفی اسلامی ندوشن و آثار منظوم او، با سبک اشعار او آشنا میشویم و متوجه خواهیم شد، که او با تاثیرپذیری از اوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه، اشعاری با موضوعات گوناگون و مضامین تازه و  با سبکی جدید سروده، که بیشترین موضوع آنها، گذر عمر است.

    کلیدواژگان: سبک شناسی، سبک شعر معاصر، اسلامی ندوشن، تحلیل
  • محمد کشاورز، فرهاد درودگریان*، هناز علیپور گسکری، علی پدرام میرزایی صفحات 125-143

    یکی از پیشگامان طنز پردازی در ایران معاصر،علی اکبر دهخدا،نویسنده صاحب سبک است که همواره شاهد الگو برداری طنز نویسان بسیاری از سبک و شیوه طنز آفرینی وی بوده ایم. یکی از طنز پردازان موفق و کمتر شناخته شده ایرانی که سبک طنز پردازیش به شدت متاثر از سبک طنز نویسی دهخد است، رضا گنجه ای،بنیانگذار نشریه باباشمل است.موضوع این مقاله،بررسی مقایسه ای سبک طنز پردازی دهخدا و گنجه ای از طریق مقایسه دو ستون طنز «چرند و پرند» و «درد دل باباشمل» در چهار محور خصوصیات زبانی،خصوصیات ساختاری،شگردهای طنز پردازی و درونمایه است تا به این پرسش،پاسخ داده شود که گنجه ای تا چه حد در نوشتن مقالات طنزآمیز خود،متاثر از سبک دهخدا بوده است؟ با مقایسه میان تعدادی از مقالات این دو نویسنده،این نتیجه حاصل شد که سبک گنجه ای و دهخدا از جنبه خصوصیات زبانی(به ویژه به کارگیری زبانی ساده و مشحون از ضرب المثلهای عامیانه) خصوصیات ساختاری،شگردهای طنزآفرینی (خصوصا وارونه گویی، مقدمه پردازیهای ابتکاری و...) و در زمینه محتوای آثار،شباهت قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند؛ البته تفاوتهایی نیز در هر یک از حوزه های یاد شده به ویژه از نظر ساختار روایت و برخی از شگردهای طنزپردازی، در نوشته های این دو نویسنده به چشم میخورد.

    کلیدواژگان: چرند و پرند، باباشمل، دهخدا، گنجه ای، طنز مطبوعاتی
  • موسی میرزایی، بهزاد رهبر*، محمدرضا اروجی صفحات 145-167

    پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی مشخصه های تصریفی گویش طالقانی براساس الگوهای بویج (2005) در اسم، فعل، صفت و قید و پاسخ به این پرسش که آیا فرآیندهای واژه سازی در گویش طالقانی در قالب این قاعده ها قرار میگیرد. این پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی بوده و مشارکان پژوهش بیست نفر از گویشوران طالقانی روستای «کیاده» میباشند که بین سنین 30 تا 80 سال هستند و تمایز جنسی نیز لحاظ نشده است. گویشوران از سنین مختلف و شامل افراد بیسواد و تحصیل کرده میباشند. نتایج داده های تحقیق نشان میدهد که در گویش طالقانی برای اسم مشخصه های شمار (مفرد و جمع)، حالت (اضافی)، معرفگی وجود دارد و مشخصه جنس در این گویش متبلور نمیگردد. برای افعال مشخصه های زمان (حال، گذشته، آینده)، وجه (امری، التزامی، نفی، شرط، اخباری و پرسشی)، نمود (کامل و ناقص)، جهت دستوری (معلوم)، شخص (اول شخص، دوم شخص و سوم شخص) و شمار (مفرد و جمع) و برای اسم مشخصه های شمار (مفرد و جمع)، حالت اضافه و معرفگی مشخص گردید و مشخصه  تصریفی درجه (تفضیلی) برای صفت و قید وجود دارد. تمام مشخصه های تصریفی گویش طالقانی در قالب الگوهای ارایه شده توسط بویج (2005) قرار میگیرند و الگوهای ارایه شده توسط بویج میتواند به عنوان ابزاری مناسب جهت تعیین مشخصه های تصریفی استفاده گردد. به دلیل اینکه این گویش نیز همانند بسیاری از گویشهای دیگر در معرض نابودی است و گویشوران کنونی آخرین نسلی خواهند بود که به این گویش صحبت میکنند، این تحقیق میتواند برای آیندگان و کسانی که به حوزه زبانشناسی علاقه دارند، مفید باشد.

    کلیدواژگان: صرف، تصریف، مشخصه تصریفی، قاعده تصریفی
  • صدرا قائد علی، حمید طبسی*، ابوالقاسم رادفر صفحات 169-188

    با بررسی اشعار طنزآمیز شاعران سبک هندی، میتوان به تاریخی جدید و متفاوت با آنچه در کتب تاریخی نوشته شده است، دست یافت. تاریخ دقیق از ملتی که در قرن های یازدهم و دوازدهم هجری در ایران میزیسته اند و در آن از مسایل اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی، دینی و... صحبت به میان آورده اند؛ به بیان دیگر در طنز سبک هندی، تاریخ بیدادها، نابسامانیها و بی رسمیهای مردم آن روزگار آمده است که بر خلاف تاریخ محض که هرگز تکرار نمیشود، همواره گریبانگیر جوامع بشری است. شاعران طنزپرداز سبک هندی در ساختار طنزهای خود، با زبان ادبی- هنری و با آگاهی از رموز بلاغت و به کارگیری شگردهای گوناگون آن، کلام رندانه خود را در خطاب به اهل تفکر و تامل سروده اند. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی در تلاش است، میزان تاثیرگذاری شگردهای بلاغی را در اشعار طنزآمیز دو نفر از شاعران معروف سبک هندی؛ یعنی بیدل دهلوی و کلیم کاشانی کشف کند. برای دستیابی به این هدف، اشعار طنزآمیز این دو شاعر، مورد بررسی قرار گرفت و عناصر بلاغی موجود در طنز آنها مشخص شد. طنزهای ایشان از نوع طنز تمثیلی است که عناصر بلاغی در آن سهم عمده ای ایفا میکند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که کدام عناصر بلاغی در سبک طنزپردازی بیدل و کلیم بیشترین نقش را داشته اند؟<-p> <-p>

    کلیدواژگان: طنز، بلاغت، سبک هندی، بیدل، کلیم
  • زهرا ایرانی، ملک محمد فرخزاد*، رضا حیدری نوری صفحات 189-206

    یکی از روش های خطابه به کارگیری روش های مستقیم در بیان مطالب است. تاثیرگذاری بیشتر بر مخاطب و افاده نیکوتر معنای موردنظر و آماده ساختن ذهنی او برای پذیرش منظور اصلی، امتیازاتی است که برای بیان مستقیم ذکر شده است. در میان اشعار عارفانه اشعار مولانا از تاثیرگذاری خاصی بر مخاطب برخوردارند. این ویژگی گرانقدر از زبان نافذ و گاه سکوت پر رمز و راز او شدت میگیرد؛ خاموشی مولانا از جنس ناتوانی و درماندگی نیست، بلکه وسیله ای است برای القای معانی بلند مورد نظر او. بر اساس نظریات ساختگرای یاکوبسن و افرات درباره نقشهای ارتباطی کلام بین گوینده و مخاطب، پیامی معنادار مبادله میشود که از طریق یک مجرای فیزیکی انتقال مییابد. این نظریه در شش جنبه نقش ترغیبی، فرازبانی، عاطفی، همدلی، ادبی و ارجاعی مطرح میگردد. در این مقاله به تطبیق این نظریه بر مصادیق و نمونه های به دست آمده در خصوص سکوت مولانا در دیوان «غزلیات شمس» پرداخته ایم.

    کلیدواژگان: یاکوبسن، افرات، مولانا، غزلیات شمس، سکوت بلاغی
  • فاطمه سیفی، عبدالحسین فرزاد*، فرهاد طهماسبی صفحات 207-228

    شعر فارسی در دوره ‏های مختلف از پرداختن به مسایل اجتماعی و سیاسی شانه خالی نکرده است. حال با توجه به این که شاعران از دربار صله دریافت میکرده تا مبلغ اندیشه‏ های حکومت و شاه باشند و یا این که خود را در برابر جامعه و مردم مسیول و متعهد میدانستند، متفاوت بوده است. یکی از موضوعاتی که حکومتها همواصه به آن توجه کرده‏ اند مشروعیتشان بوده است. مشروعیت از مهمترین عوامل بقای حکومتهاست که شعر فارسی نیز نسبت به آن بی‏ تفاوت نبوده است. در این مقاله تلاش کرده‏ایم تا با بررسی سیر اندیشه ایرانی درباره مشروعیت حکومت و پادشاه در شعر فارسی به ویژه در شعر سبک بازگشت دوره قاجار و شعر مشروطه، نشان دهیم که شاعران با استفاده از شعر چگونه به مشروعیت ‏بخشی یا مشروعیت ‏زدایی حکومتها پرداخته ‏‏اند.

    کلیدواژگان: مشروعیت، شعر بازگشت، شعر مشروطه، مشروعیت ‏بخشی، مشروعیت‏ زدایی
  • عبدالرسول فروتن*، عبدالرضا سیف صفحات 229-247

    مشهور ترین دوبیتیهای ادب فارسی به باباطاهر عریان منسوب است. در این ترانه ها که در نهایت سادگی و به لهجه لری سروده شده اند، عرفان ناب و سوز و گدازهای عاشقانه سراینده دیده میشود. چند قرن پس از باباطاهر، شاعرانی چون پورفریدون، صوفی مازندرانی و... نیز دوبیتیهایی فولکلوریک، عاشقانه و غم انگیز سروده اند که برخی بدلیل شباهت داشتن به اشعار باباطاهر، به دیوان وی راه یافته اند. شاعران این دوبیتیها تلاشی برای تقلید و نظیره گویی اشعار باباطاهر نداشته اند؛ اما در دوره بازگشت ادبی که شاعران بطرز قدما و بویژه شاعران بزرگ سبکهای خراسانی و عراقی شعر میسرودند، معدودی از شاعران مانند ایزدی کازرونی و غافل فیروزآبادی به سبک باباطاهر نظر داشتند و دوبیتیهایی به لهجه لری سرودند؛ درحالیکه هر دو از دیار فارس بودند و به لری تکلم نمیکردند؛ حتی نسب ایزدی با چند واسطه به اعراب نجد میرسید. در دیوان این دو شاعر و یا در تذکره ها به وضوح ذکر شده است که این دوبیتیها «بطرز باباطاهر» سروده شده اند. عوامل مختلفی باعث شباهت و تفاوت این دوبیتیها نسبت به دوبیتیهای باباطاهر شده که در این مقاله به بررسی آنها و میزان موفقیتشان در پیروی از سبک باباطاهر میپردازیم. در دوره قاجار، دوبیتی سرای مشهوری بنام فایز دشتی نیز میزیست که گرچه در برخی موارد از ترانه های باباطاهر تاثیر گرفته است، اما نمیتوان اشعارش را به سبک دوبیتیهای باباطاهر بشمار آورد.

    کلیدواژگان: باباطاهر همدانی، دوبیتی، سبک، تقلید، ایزدی کازرونی، غافل فیروزآبادی
  • سمیه سلیمانی، ابوالقاسم قوام* صفحات 249-268

    شناخت تخصصی  یک پدیده، در گرو سنجش و مقایس آن با پدیده های همنوع است. مولوی و سعدی با آموزه های اخلاقی خود درصدد هدایت و به تعالی رساندن مخاطب خویشند؛ اما مقایسه توصیه های اخلاقی ایشان مبین وجوه اساسی افتراق و گزینش دو راه متفاوت در فراخوان اخلاقی است. هر کدام از این دو راه در جذب مخاطب و تاثیرگذاری بر او اقبالی کمنظیر دارند. بنابرین پژوهش در این امر، علاوه بر آشکار کردن بخشی از روش های هنری و موثر وعظ اخلاقی، به شناخت بهتر سبک شخصی مولوی و سعدی- در پرتو مقایسه - کمک میکند. این پژوهش با استناد بر توصیه های اخلاقی مستخرج از آثار مولانا و سعدی و ذکر شواهد، به این مهم دست مییازد که سعدی در فراخوان اخلاقی خود، بر عقل و استدلال تکیه خاص دارد و در این راستا از یک شیوه تقابلی ویژه - که از ویژگیهای مهم سبکی اوست - بهره میبرد؛ این درحالی است  که اتکاء مولانا در توصیه های اخلاقی، بر شرع و نقل و اصول عرفانی است. از منظری دیگر، سعدی بر منبر وعظ، حضوری پررنگ دارد و از انگیزه های دنیوی نیز برای ترغیب مخاطب، به کسب فضایل بهره وافی میبرد؛ اما مولانا پشت نام معشوق، پنهان است و بی اعتنا به دنیا،  مخاطب را به تخلق به اخلاقی نیکو، که آخرتی بهتر را برای او رقم میزند، فرا میخواند.

    کلیدواژگان: اخلاق، سبک شناسی، مولوی و سعدی
  • داریوش قلعه قبادی، وحید مبارک* صفحات 269-290

    مسعود سعد شاعر سپاهیگری، خوشباشی، حبس و اندوه است. در جنبه زبانی شعر وی، نشانه های کهنگی زبان بسیار کم شده و شعرش به کاربرد صنایع ادبی و واژه های عربی زیاد، نزدیک شده است. در ویژگیهای ادبی، وی به نوآوریهایی در قالب (مستزاد و شهرآشوب)، صور خیال (انواع استعاره، اسناد مجازی) و توصیف و کاربست مشبه به های غیرحسی و تنوع در تصاویر و توصیفات دست زده است که نشان از کوشش او برای ایجاد سبک شخصی دارد. در جنبه فکری، مسعودسعد به جهت ابداع گونه حبسیه و تقویم خوشباشی، محتوای تاز ه ای برای قصیده بوجود آورد که مورد توجه و تقلید قرار گرفت اما وی، با داشتن احساس عاطفی عمیق، از دیگر شاعران تشخص پیدا کرده است. این موارد در تغییر جایگاه شاعر از یک شاعر مقلد صرف به شاعری صاحب سبک و موثر در تغییر سبک نیز نقش داشته اند. یافته های این جستار توصیفی- تحلیلی، نشان میدهد داشتن ویژگیهای خاص در بیان و انتخاب قالب، سبب ایجاد سبک شخصی او گردیده است و در تغییرسبک خراسانی به عراقی تاثیر گذاشته است.

    کلیدواژگان: مسعود سعد، سبک دوره، سبک شخصی، تحول سبک، قالب و بیان
  • آذر موسوی قوام ‏آباد، محمدرضا معصومی*، جلیل نظری صفحات 291-307

    تحفه فتحیه اثری از ابوالفضل بن مبارک مشهور به ابوالفضل علامی، ادیب و تاریخ نگار سده یازدهم هجری، است. او دومین پسر شیخ مبارک ناگوری و برادر کوچک تر فیضی، ملک‏ الشعرای دربار اکبرشاه است. از این اثر که تاکنون مورد تصحیح و پژوهش قرار نگرفته، دو نسخه خطی موجود است. نسخه اول به شماره 3811 و متعلق به کتابخانه ملی ملک است که در 116 برگ و به خط نستعلیق کتابت شده است و نسخه دوم به شماره 1095، در کتابخانه ملی نگهداری میشود و در 128 برگ و به خط نستعلیق کتابت شده است. نگارندگان این مقاله، این اثر را که از لحاظ ادبی شایان توجه و تامل است، در دست تصحیح دارند. در این مقاله ضمن پرداختن به معرفی اثر و مولف آن، سعی شده است به روش توصیفی- تحلیلی به مهمترین ویژگیهای سبکی و ادبی آن نیز پرداخته شود. از جمله ویژگیهای ادبی این اثر، کاربرد واژه ها و ترکیباتی است که به گونه ای اظهار فضل و فخرفروشی مولف را میرساند. وی در جاهای مختلف کتاب، با افتخار از نوشته های خود یاد میکند و خود را برتر از اغلب نویسندگان میداند. علامی از نویسندگانی است که زبان فارسی، زبان اصلیش نبوده است، با این حال، شیوه نگارش استادانه او چنان مینماید که این زبان، زبان مادریش بوده است.

    کلیدواژگان: تحفه فتحیه، ابوالفضل علامی، تصحیح، سبک نثر