فهرست مطالب

پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری - سال هشتم شماره 2 (تابستان 1399)

فصلنامه پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری
سال هشتم شماره 2 (تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/05/22
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سعید امانپور* صفحات 237-257
    پرداختن به موضوع «امنیت اجتماعی» به این دلیل اهمیت دارد که وابستگی امنیت و پایداری شهری مقوله هایی اجتناب ناپذیر هستند. مقوله امنیت در رابطه با انسان و جوامع آن، از ابتدای خلقت ضرورتی در بقا بوده است؛ به گونه ای که یکی از شاخص های اصلی توسعه معرفی شده است. احساس امنیت، پیش نیاز هرگونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل رابطه پایداری مناطق شهری و امنیت اجتماعی شهروندان در کلان شهر اهواز است. این پژوهش، نظری-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است که برای جمع آوری داده های آن از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور سنجش میزان پایداری مناطق شهر اهواز از شاخص های اجتماعی، اقتصادی و خدمات شهری و برای سنجش احساس امنیت اجتماعی نیز از 12 متغیر استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از روش کوکران 320 خانوار بود که به تفکیک مناطق بین خانوارها توزیع شد. برای وزن دهی از آنتروپی و به منظور تحلیل داده ها، از تکنیک ویکور و GIS استفاده شد. به منظور سنجش امنیت اجتماعی و ارتباط آن با پایداری نیز از آزمون های آماری SPSS استفاده شد. درنهایت برای استانداردسازی میزان پایداری و احساس امنیت، از سیستم استنتاج فازی در محیط MATLAB استفاده شد. براساس تکنیک ویکور، منطقه 2 در سطح اول پایداری و مناطق 6، 7 و 8 در رتبه آخر پایداری قرار دارند. آزمون t نیز نشان می دهد میان مناطق شهری اهواز از نظر امنیت تفاوت وجود دارد. براساس نتایج آزمون هم بستگی، میان پایداری مناطق با امنیت اجتماعی شهروندان رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون سیستم فازی نیز نشان می دهد با توجه به میزان پایداری شهر اهواز، امنیت اجتماعی شهروندان در حالت متوسط، کم و خیلی کم است. درنهایت براساس نتایج به دست آمده، راهکارهایی مانند توزیع متعادل امکانات و خدمات شهری و رفع نابرابری های موجود در مناطق، لزوم مشارکت گیری شهروندان، لزوم شکل گیری ارتباط قوی میان مردم، شهروندان و نیروی انتظامی ارایه شده است.
    کلیدواژگان: امنیت اجتماعی، پایداری، سیستم فازی، شهر اهواز
  • کرامت الله زیاری*، احمد پوراحمد، رحمت الله فرهودی، محمدرضا معمارزاده صفحات 259-278

    از آنجا که شهرها و شهرک ها در اندازه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و فرهنگی و نحوه قرارگرفتن در معرض خطرپذیری متفاوت هستند، هریک از آن ها رویکرد متفاوتی در سوانح دارند که ضرورت انجام پژوهش در این خصوص و بررسی معیارها و شاخص های مرتبط و تاثیرات آن بر تاب آوری شهری و ساختار شهری را ایجاب می کند. این پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی است که هدف آن شناسایی عوامل موثر تاب آوری و شاخص های کالبدی محله های شهری، سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی در محله های جزیره کیش است. جامعه آماری این پژوهش، همه خانوارهای ساکن در محله های جزیره کیش است. برای انجام پژوهش، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد. حجم نمونه مردم ساکن در جزیره کیش 384 نفر از سرپرستان خانوار ساکن در جزیره کیش هستند. در این پژوهش ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای، شاخص ها و عوامل موثر بر تاب آوری کالبدی اجتماع شهری شناسایی و تعریف عملیاتی شدند و سپس با استفاده از روش میدانی و پرسشنامه، جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش صورت گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش فریدمن وضعیت محله های جزیره کیش از نظر تاب آوری مطالعه شد. سپس براساس مولفه های تاثیرگذار وضعیت تاب آوری مناطق مشخص شد. براساس این پژوهش، نتایج تحلیل داده های پژوهش و رتبه بندی به دست آمده از مولفه های تاب آوری جزیره کیش، شاهد این مهم هستیم که بعد کالبدی جزیره کیش در رتبه بندی مولفه های تاب آوری در پایین ترین ردیف قرار گرفته است و نیاز است در رشد و توسعه جزیره کیش در مقایسه با تقویت شاخص های تاب آوری کالبدی اقدامات جدی صورت بگیرد. نتایج نشان می دهد از نظر تاب آوری کالبدی محله نوبنیاد و عرب ها به ترتیب در بهترین و بدترین وضعیت قرار دارند و محله های نوار سیاحتی، اراضی شرقی و صدف در رتبه های دوم و سوم و چهارم هستند؛ پس ضروری است تا با انتخاب راهبرد متناسب و جذب سرمایه گذاری های مناسب و با توجه به ضوابط شهرسازی و کنترل های لازم، طی برنامه های معین در بازه های زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت، جزیره کیش پایش و تقویت شود. همچنین به دلیل داشتن قابلیت اجرایی می توان از چارچوب این پژوهش برای رتبه بندی میزان تاب آوری در سایر محله ها و نواحی شهری استفاده کرد.

    کلیدواژگان: تاب آوری، جوامع شهری، خطرپذیری، جزیره کیش
  • محمد سلیمانی*، سیمین تولایی، فرزانه ساسان پور، مهسا نوروزیان، علی شماعی صفحات 279-297

    فضاهای شهری عرصه های زندگی اجتماعی و مکانی برای فعالیت های شهری، وابستگی اجتماعی، مبادله اجتماعی و برخورد رسمی با دیگران است. این فضاها با درنظرگرفتن ویژگی ها و کارکردهایشان و با توجه به میزان کیفیت خود، توانایی گسترش حوزه عمومی را دارند و قادرند بر شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی، اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی (مولفه های سازنده سرمایه اجتماعی) تاثیر مثبت یا منفی بگذارند. در این میان، یکی از عواملی که می تواند سبب افزایش سطح تعاملات شود، حرکت عابر پیاده در فضاهای شهری است. پژوهش حاضر با هدف کشف و تحلیل تاثیر قابلیت پیاده روی بر ارتقای سرمایه اجتماعی محله های نمونه کلان شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش برای تعیین میزان این قابلیت از نرم افزار ArcGis و مدل های ویکور، آنتروپی شانون و AHP و برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به ضریب هم بستگی کم (144/0) میان دو متغیر قابلیت پیاده روی و سرمایه اجتماعی در هشت محله مورد بررسی رابطه معناداری وجود ندارد. درنتیجه فرضیه پژوهش رد می شود. هرچند نمی توان به صورت قاطع بیان کرد که به کمک فضاهایی با قابلیت پیاده روی موجود می توان به تقویت و افزایش سرمایه اجتماعی دست یافت، شاید بتوان گفت فضاهای موجود کیفیت لازم را ندارند؛ از این رو با ایجاد فضاهای پیاده مداری که کیفیت منطبق بر اصول طراحی شهری دارند، یا با بهبود کیفیت فضاهای موجود می توان به این مهم دست یافت.

    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، فضای شهری، قابلیت پیاده روی، کلان شهر تهران، کیفیت فضای شهری
  • حسن محمودزاده*، محمد صمدی، مهدی هریسچیان صفحات 299-325

    یکی از چالش های مهم رشد شهری و افزایش جمعیت، تغییر کاربری زمین و از بین رفتن زیرساخت سبز است. در دهه های اخیر، زیرساخت سبز شهری کلان شهر تبریز که سریع ترین رشد شهری را در میان شهرهای شمال غرب کشور دارد، به دلایل مختلف از جمله توسعه شهر از سوی مدیران و گاهی خود شهروندان، قربانی سودجویی اقتصادی و کاربری های خاکستری شده است؛ از این رو پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای-کاربردی و توصیفی-تحلیلی به بررسی توزیع فضایی زیرساخت سبز شهری مناطق دهگانه کلان شهر تبریز با رویکرد عدالت فضایی پرداخته است. در این پژوهش، از سه معیار محیطی، اجتماعی، اقتصادی و پانزده زیرمعیار تاثیرگذار (ارتفاع، لیتولوژی، شیب زمین، جهت شیب، آسایش، فاصله از کاربری مسکونی، فاصله از کاربری آموزشی، فاصله از معابر اصلی، فاصله از تاسیسات و تجهیزات شهری، تراکم جمعیت، بعد خانوار، امنیت اجتماعی، پراکنش زیرساخت سبز، ارزش زمین و درآمد) استفاده شد. همچنین برای ارزیابی تناسب زیرساخت سبز از روش تحلیل شبکه فازی (ANP Fuzzy) استفاده شد. پس از استخراج وزن متغیرها در محیط نرم افزار Super Decision، این وزن ها در لایه های مربوط اعمال شدند و نقشه نهایی پهنه بندی زیرساخت سبز در پنج کلاس کاملا مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و کاملا نامناسب استخراج شد. از سوی دیگر متریک های سیمای سرزمین (CA, NP, Pland, Pd, LPI) در محیط نرم افزار Fragstats به دست آمد. براساس نتایج، مناطق دهگانه تبریز از نظر برخورداری از زیرساخت سبز در سطح کلاس کاملا مناسب بدین ترتیب قرار دارند: منطقه 1 با برخورداری از 72 درصد در رتبه اول، منطقه 2 با 51 درصد، منطقه 10 با 21 درصد، منطقه 4 با 20 درصد، منطقه 3 و 7 با 17 درصد، منطقه 5 با 14 درصد، منطقه 6 و 8 با 7 درصد و درنهایت منطقه 9 با نداشتن کلاس کاملا مناسب به ترتیب در رده های دوم تا دهم قرار گرفته اند. بررسی نتایج سیمای سرزمین نیز نشان می دهد، وضعیت زیرساخت سبز شهری در مناطق دهگانه، به جز مناطق 1، 2 و 10، در بقیه مناطق نامطلوب است. همچنین تناسب زیرساخت سبز شهری از منظر عدالت فضایی در سطح مناطق دهگانه کلان شهر تبریز رعایت نشده است.

    کلیدواژگان: تحلیل شبکه، تناسب مکانی- فضایی، زیرساخت سبز شهری، عدالت فضایی، متریک های سیمای سرزمین
  • نجمه ایزدفر، محمدرضا رضایی*، حمید محمدی صفحات 327-345

    رشد بی رویه و شتابان شهرنشینی و شهرگرایی، مشکلات زیادی را به همراه داشته است. یکی از این مشکلات عمده، وجود بافت های ناکارآمد شهری است؛ یعنی پهنه هایی از فضاهای شهری که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده اند و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده اند. در سال های اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی متاخر در حوزه مرمت، برای حل مشکلات بافت های ناکارآمد شهری مطرح شده است. برای رسیدن به بازآفرینی باید توسعه پایدار شهری مدنظر قرار بگیرد؛ از این رو رویکرد بازآفرینی پایدار شهری، با درنظرگرفتن همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی، به بافت دیدگاهی جامع، یکپارچه و پایدار برای بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی بافت های ناکارآمد دارد. پژوهش حاضر با شناخت عوامل موثر بر ناکارآمدی بافت های شهری و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری در بافت ناکارآمد شهر یزد و به روش کیفی-کمی انجام گرفته است. در بخش اول (پژوهش کیفی) داده های پژوهش با مطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، معیارها و شاخص های موثر بر بازآفرینی پایدار، برمبنای رویکرد منتخب پژوهش شناسایی شدند. در بخش دوم (پژوهش کمی) نیز به روش پیمایشی، 385 پرسشنامه میان ساکنان بافت ناکارآمد تکمیل و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. عوامل متعددی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری دخیل هستند؛ از این رو در مطالعات کیفی پژوهش با بررسی لایه لایه ای، مسئله بافت های ناکارآمد شهری بررسی شده است. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد این منطقه در وهله اول از نظر اقتصادی و در مرحله بعد از نظر ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست محیطی ناپایدار است. درواقع ناپایداری ابعاد اقتصادی بافت ناکارآمد، نمود خود را به صورت ناپایداری دیگر ابعاد به ویژه ابعاد کالبدی نشان می دهد؛ بنابراین رویکرد بازآفرینی شهری پایدار به دلیل چشم انداز جامع و یکپارچه خود می تواند نسخه مناسبی برای مداخله در این بافت ها باشد.

    کلیدواژگان: بازآفرینی شهری، بافت های ناکارآمد، پایداری، شهر یزد
  • جواد کوه پیما، میثم ارگانی*، نجمه نیسانی سامانی صفحات 347-369

    مسکن یکی از نیازهای اصلی بشر در برآوردن آسایش و آرامش است. در سال های اخیر، به دلیل تغییرات شدید قیمت مسکن، به ویژه در شهر تهران، تخمین قیمت آپارتمان به یکی از موضوعات جذاب در میان شهروندان تبدیل شده است. هدف این مطالعه بررسی چگونگی تغییرات قیمت مسکن براساس پارامترهای مختلف واحدهای مسکونی و درنهایت ارایه یک مدل برای تخمین قیمت یک آپارتمان است. در ابتدا هم بستگی میان پارامترهای موثر در قیمت آپارتمان ها در سال 1397 بررسی شد. سپس با استفاده از داده های قیمت و روش های رگرسیون خطی و جغرافیایی، قیمت آپارتمان های منطقه 6 شهر تهران تخمین زده شد. برای تعیین قیمت آپارتمان ها از متغیرهای سن بنا، روز سال، زیربنا، آسانسور و طبقه، داشتن یا نداشتن پارکینگ، انباری و آدرس و موقعیت جغرافیایی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد روش رگرسیون جغرافیایی نتایج دقیق تری از رگرسیون معمولی دارد و می تواند دقت مدل را نیز در هر نقطه بیان کند. براساس روش رگرسیون جغرافیایی، مدل در برخی نقاط دقتی بیش از 95 درصد دارد؛ درحالی که برای برخی نقاط کمتر از 55 درصد و نشان دهنده وابستگی شدید قیمت آپارتمان به موقعیت آن است. به عبارت دیگر، در نواحی مختلف عوامل متفاوتی در تعیین قیمت آپارتمان اهمیت دارند. درنهایت مدلی سنتی برای تخمین قیمت ارایه شده است که بیش از 90 درصد تغییرات قیمت در منطقه را بیان می کند که از روابط رگرسیونی عادی ساده تر است و با نتایج پژوهش های میدانی از مشاوران املاک هم خوانی کامل دارد.

    کلیدواژگان: ارزیابی قیمت، تخمین قیمت آپارتمان، رگرسیون جغرافیایی، رگرسیون خطی، منطقه 6 تهران
  • علی حسینقلی زاده، محمدرضا جلوخانی نیارکی*، مهسا نخستین روحی، فخرالدین حاجیلو صفحات 371-389

    امروزه با رشد جمعیت سالمند در جامعه، نیاز به محیط های شهری آرام و سالم، متناسب با نیازهای سالمندان بیش از گذشته احساس می شود. برای دستیابی به شهر دوستدار سالمند و برخورد مناسب با پدیده سالمندی و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان، پایش و اطلاع از ساختار و ویژگی های سالمندی در کشور برای برنامه ریزان و مدیران ضروری است. روش های مختلفی برای پایش و ارزیابی اینکه شهرها تا چه حد دوستدار سالمند هستند وجود دارد. در این تحقیق، برای ارزیابی شش محله منطقه 6 تهران شامل انقلاب اسلامی، دانشگاه تهران، بهجت آباد، قایم مقام فراهانی، پارک لاله و ایرانشهر از منظر شهر دوستدار سالمند، روش تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با دو رویکرد سراسری و محلی به کار گرفته شد. معیارهای استفاده شده در این تحقیق شامل فاصله از خدمات بهداشتی-درمانی، فاصله از خدمات حمل ونقل، امنیت، آلودگی هوا، فاصله از خدمات عمومی، وضعیت پیاده روها و فاصله از فضای سبز است که وزن اولیه آن ها با استفاده از روش بهترین-بدترین به دست آمد. نتایج روش تاپسیس سراسری نشان داد که کیفیت زندگی شهری سالمندان دارای روندی کاهشی از شمال به جنوب منطقه است؛ درحالی که روش تاپسیس محلی هیچ گونه روندی را برای این پارامتر در منطقه نشان نمی دهد. همچنین مجموع مساحت بلوک های شهری با درجه شهر بسیار دوستدار سالمند، درروش تاپسیس سراسری (46/622528 مترمربع) و در تاپسیس محلی (76/401899 مترمربع) به دست آمد. مقایسه نتایج و ارزیابی بازدید میدانی به روش بردا (Borda) نشان داد که میزان مطابقت بازدید میدانی با نتایج روش تاپسیس سراسری بیشتر از تاپسیس محلی است.

    کلیدواژگان: تاپسیس سراسری، تاپسیس محلی، تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره، شهر دوستدار سالمند
  • محمود جمعه پور*، سیده شبناز اتحاد، فرشاد نوریان صفحات 391-413

    ترویج رویکردهای جدید که افقی نو به روی برنامه ریزان شهری نمایان کرده است، نگاه به شهر را به عنوان سیستمی اکولوژیکی-اجتماعی بر نگاه کالبدی صرف غالب می کند و روابط اکولوژیکی-اجتماعی موثر بر شهر را در جهت رفع مسایل شهری در اولویت قرار می دهد. رویکرد شهر اکولوژیک، به عنوان یکی از رویکردهای نوظهور توسعه پایدار، از جمله آن هاست. شهر اکولوژیک، شهر هماهنگ با طبیعت، به دنبال تحقق پویایی اقتصادی و عدالت اجتماعی است. در این میان، رشد و توسعه شتابان شهرها با قابلیت های اجتماعی، اقتصادی و محیطی آن هماهنگی و سازگاری لازم را ندارد و این تطابق نداشتن موجب بروز مشکلات جدی در وضعیت موجود، ابهام در توسعه آتی آن ها، توسعه ناپایدار و آسیب پذیری این شهرها می شود. بجنورد از جمله شهرهایی است که به دلیل رشد سریع، پراکنده و نامتعادل پیرو برعهده گرفتن نقش های جدید سیاسی و اداری و افزایش یکباره جمعیت شهری، با مشکلات جدی در ابعاد مختلف به ویژه پایداری در وضع موجود و آینده روبه رو است. از این رو باید با اتخاذ رویکرد مناسب در جهت توسعه متعادل و پایدار آتی آن، سیاست گذاری و برنامه ریزی لازم صورت گیرد. این شهر با پتانسیل های بوم شناختی و طبیعی از جمله شهرهایی است که با وجود زمینه های اکولوژیکی، به دلیل تغییرات ناگهانی رشد جمعیت شهری و توسعه های اخیر، از حرکت در مسیر توسعه شهری پایدار بازمانده است؛ بنابراین، رویکرد شهر اکولوژیک نسخه مناسبی برای توسعه پایدار شهر بجنورد است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و اکتشافی مولفه های اصلی شهر اکولوژیک را شناسایی و در ابعاد مختلف سطح بندی می کند و درنهایت با ارایه مدلی، بومی سازی رویکرد شهر اکولوژیک در شهر بجنورد را محقق می سازد. در این پژوهش، ابتدا مولفه های شهر اکولوژیک در پنج دسته زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی در قالب 88 مولفه طی مراحل مصاحبه دلفی طبقه بندی، و 16 مولفه دارای اولویت برای بومی سازی در شهر بجنورد شناسایی شدند. در گام دوم، بار دیگر اولویت بندی مولفه ها به روش گروه اسمی انجام گرفت و با مقایسه نتیجه آن با نتیجه دلفی و میزان انطباق پذیری آن ها، مولفه ها در سه دسته طبقه بندی شدند. طبقه اول شامل مولفه هایی با بالاترین انطباق پذیری است که عبارت اند از: بهبود وضعیت پسماند و زباله و فاضلاب شهری، هوشمندسازی شهری، بهره گیری از حمل ونقل عمومی و انرژی های پاک، تدوین قوانین جامع، مدون و یکپارچه در زمینه پهنه اکولوژیک، فرهنگ و سبک زندگی شهروندی، وجود کالبدهای ارزشمند فرهنگی در بافت قدیم شهر بجنورد، کنترل و مدیریت حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی. از این رو، پیشنهاد می شود نقش این عوامل در تحقق شهر اکولوژیک، بررسی و در برنامه های آتی به آن توجه شود.

    کلیدواژگان: بجنورد، بومی سازی، دلفی، شهر اکولوژیک
  • محمدتقی حیدری*، محسن احدنژاد روشتی، سعید محرمی، مریم رحمانی صفحات 415-443

    با آغاز قرن بیست ویکم، جهان ما به تدریج به عصری وارد شده است که مضمون تاریخی-اجتماعی جدیدی را به دنبال داشته است. همچنین توجه به توسعه فضاهای عمومی به عنوان محمل انسان های مجاور، به منظور نزدیک ترکردن آنان به یکدیگر و جبران بخشی از سرمایه های اجتماعی از دست رفته جاری در بافت های معماری و شهری گذشته اهمیت بیشتری می یابد. با وجود این، امروزه این فضاها دچار تغییرات و تحولات گسترده ای شده اند که سبب شده تا حد زیادی از ماهیت اولیه خود فاصله بگیرند و نتوانند آن گونه که باید، پاسخگوی نیازهای شهروندان باشند. با این رویکرد هدف این نوشتار ارزیابی اثربخشی اجتماعی فضای عمومی سبزه میدان شهر زنجان بر ساکنان محله های بافت تاریخی شهر زنجان است. همچنین در این مطالعه، با استفاده از روش های زمینه یاب پیمایشی، به مطالعه سبزه میدان شهر زنجان پرداخته و ادراک و بینش جامعه آماری پس از مداخلات ارزیابی شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مختلفی مانند تحلیل عاملی اکتشافی، آزمونt  تک نمونه ای، فرایند تحلیل سلسله مراتبی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. درنهایت نیز میزان تبیین و پیش بینی کنندگی اجرای پروژه سبزه میدان بر تحولات اجتماعی-فرهنگی محله های پیرامون سبزه میدان متاثر از روابط علی میان مولفه های شش گانه با مدل معادلات ساختاری صورت گرفته است. براساس نتایج، شاخص های انگیزش اجتماعی با ضریب 363/5، تعاملات اجتماعی با ضریب 188/11 و کیفیت بصری با ضریب 402/9 مثبت و بیشتر از حد استاندارد هستند. درنتیجه اجرای پروژه سبزه میدان به ارتقای کیفیت بصری، انگیزش اجتماعی و تعاملات اجتماعی در محله های پیرامون سبزه میدان منجر شده است. همچنین با توجه به نتایج آزمون فرایند تحلیل سلسله مراتبی، شاخص های تعاملات اجتماعی و کیفیت بصری در ناحیه 1 قرار دارند. درنتیجه اجرای پروژه سبزه میدان ساختارهای اجتماعی و نگرش های مردم شهری را به دلیل ارتقای کیفیت بصری و ایجاد مرکزی برای تعاملات اجتماعی و ارتباطات شهری، اصلاح کرده و ارتقا داده است. بر مبنای یافته های پژوهش می توان گفت این پروژه در مرحله گذار قرار دارد و هنوز به درجه نهایی از کیفیت، رضایت و مطلوبیت اجتماعی نرسیده است. با وجود این، توانایی تحولات مثبت و عمیق در اثربخشی اجتماعی در آینده را دارد و می تواند روند فعلی تحولات اجتماعی را با اجرای فازهای بعدی پروژه در آینده شهر زنجان موثرتر کند.

    کلیدواژگان: تاثیر اجتماعی، تولید اجتماعی فضا، سبزه میدان، شهر زنجان، فضاهای عمومی
  • رستم صابری فر* صفحات 445-467

    در سال های اخیر، پارادایم هوشمندسازی مدیریت شهری به یکی از مقوله های اساسی در ادبیات تحقیقی این حوزه تبدیل شده است. این در حالی است که طبق آخرین رده بندی در سال 2018، هیچ یک از شهرهای ایران در فهرست برترین شهرهای هوشمند جهان قرار ندارند. به همین دلیل، در این پژوهش طراحی مدل سازمان هوشمند برای شهرداری بررسی می شود تا راهکارهای اجرایی و عملی آن مشخص و مولفه های اثرگذار بر هوشمندسازی تعیین شود. این مطالعه به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسید. داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 400 نفر از کارشناسان و صاحب نظران، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با روش معادلات ساختاری ارزیابی شد. برای طراحی پرسشنامه، از روش دلفی خبرگان استفاده شد و فرضیات مطرح شده در یک ساختار علی با تکنیک حداقل مربعات جزیی PLS، تکنیک بوت استراپینگ و غیره آزمون شدند. نتایج نشان داد که برازش کلی مدل مناسب است و با توجه به مقدار بار عاملی به دست آمده، حکمرانی هوشمند، پویایی هوشمند، زندگی هوشمند، مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند و سرانجام محیط هوشمند، به ترتیب بیشترین اثر را بر ایجاد سازمان هوشمند برای اداره و مدیریت شهر دارند. استفاده از فناوری شبیه سازی روند ارایه خدمات و اینترنت موجب افزایش کارایی سازمان ها و همچنین افزایش رضایتمندی می شود. کاربرد واقعیت مجازی در شکل گیری محیط هوشمند با کاهش ریسک همراه است و استفاده از تکنیک های سنتی ارایه خدمات، کارایی چندانی در دنیای کنونی ندارد.

    کلیدواژگان: سازمان هوشمند، شهرداری، مدیریت شهری، مشهد، واقعیت مجازی
|
  • Saeid Amanpour * Pages 237-257
    In Two types of library and field information are used to collection data and information. Three areas (social, economic and urban services) and 54 variables were used to develop the Ahwaz city areas, where the information was obtained through statistics and detailed design. To measure the sense of social security, 12 variables were obtained from the questionnaire. The sample size was calculated using 320 Cochrane methods, T-test and Pearson correlation were used to measure the level of security feeling and its relation with development. Eventually, the fuzzy inference system was used in the MATLAB environment for regulatory development and security. Based on Vicor, Area 2, the first level of development and areas 6, 7 and 8 are in the final ranking. T – test, also showed that there is a difference in security between Ahvaz urban areas. The results of the correlation test indicated that there is a relationship between the developments of regions with the sense of social security of citizens. The results of the test of the fuzzy system indicate that according to the development rate of the city of Ahwaz, the security of citizens is moderate, low and very low.
    Keywords: sustainability, social security, Fuzzy System, Ahvaz city
  • Karamatollah Ziyari *, Ahmad Pourahmad, Rahmatollah Farhodi, MohammadReza Memarzadeh Pages 259-278

    Cities and towns are not equally threatened by different dangers that potentially threatens them. This is because of different social, physical, environmental and cultural sizes of the cities. Therefore, each city or town follows a different approach. This requires thorough research studies on investigating the criteria and related indexes and their impacts of urban structure and resilience. This study has a practical nature and uses descriptive- analytical method to identify the effective resilience factors and physical indexes of urban neighborhoods, and also to evaluating and assess the physical resilience of Kish Island’s neighborhoods. The researcher attempts to present a framework for evaluating the rate of physical resilience. Then the data was collected by field methodology and questionnaire. In the next step, the conditions of neighborhoods in terms of resilience were provided by Friedman method and the resilience condition of the neighborhoods were calculated based on the effective parameters. The results showed that Nobonyad and Arabha Neighborhoods are respectively the best and the worst neighborhoods in terms of resilience. The second, third and the fourth rank of high resilience are line of the beach and respectively belongs to Eest and Sadaf neighbuor hoods. Due to the executive capability of the findings of this research study it is possible to provide a framework for evaluating and assessing the resilience of other urban neighborhoods.

    Keywords: resilience, urban communities, Physical index, Kish Island
  • Mohammad Soleimani *, Simin Tavalaee, Farzaneh Sasanpour, Mahsa Noroozian, Ali Shamaei Pages 279-297

    Urban spaces as areas for social life, are places for urban activities, social correlations, social interchange and formal behavior with others. Considering the features and uses, and according to the qualities of these spaces, they are capable of extending the social domain and they can have negative or positive effect on social connections, trust, social correlations and collaborations which all are components of social capital. One of the factors that can increase the level of interactions, is the movement of pedestrian in urban spaces. This research is done to discover and analyze the effects of walkability on improving the social capital in the sample neighborhoods of Tehran Megalopolis. In this research for determining of neighborhoods walkability level, GIS, VICKOR models, Shanon entropy and AHP, and for the testing of the social capital indexes is used questioner method and SPSS software. The result of this research shows that with the correlation coefficient (0.144) between two variables, there is no meaningful relation between walkability and social capital. So, with rejecting the hypothesis of the research, it's true that it can not be said firmly that with walkability spaces we can improve social capital, but maybe it can be said that the existing spaces are not qualified enough, and with creating pedestrian – oriented spaces with qualities based on urban design principles or with improving the quality of existing spaces can be improved social capital in the urban spaces.

    Keywords: walkability, Social capital, Urban Spaces, Urban Spaces Quality, Tehran
  • Hassan Mahmoudzadeh *, Mohammad Samadi, Mahdi Herischian Pages 299-325

    The present study, with the nature of developmental-applied and descriptive-analytical method, has investigated the spatial distribution of urban green infrastructure of Tabriz metropolitan areas with spatial justice approach. In this study, fuzzy network analysis (ANP Fuzzy) was used to evaluate the suitability of green infrastructure. The green infrastructure was extracted in five completely suitable, appropriate, medium, inappropriate and completely inappropriate classes. On the other hand, landscape metrics (CA, NP, Pland, Pd, LPI) were obtained in Fragstats software environment. The results showed that Zone 1 was ranked as the most suitable class with 72% and other regions were Area Two with 51%, Area Ten with 21%, Area Four with 20%, Area Three and Seven with 17%, respectively. Percentage, Region 5 with 14%, Region 6 and Eight with 7% and finally Region 2 with no proper class rank second to tenth. Survey of landscaping results also showed that the status of green infrastructure in the ten areas except areas one, two and ten is poor. These results indicate that the suitability of urban green infrastructure from the perspective of spatial justice has not been observed in the ten metropolitan areas of Tabriz.

    Keywords: urban green infrastructure, Place-Spatial Proportionality, spatial justice, Landscape metrics, network analysis
  • Najm Izadfar, MohammadReza Rezaei *, Hamid Mohammadi Pages 327-345

    The rapid growth of urbanization and urbanization has caused many problems; one of the major problems is the inadequate urban texture. These textures are areas of urban spaces that, in comparison with other areas of the city, have lagged behind the development and evolutionary cycle of life and have become the focus of urban problems and failures. In recent years, the urban regeneration approach has been introduced as a late approach in the field of restoration to solve the problems of inefficient urban contexts. Sustainable urban development must consider in order achieving regeneration. Therefore, the sustainable urban regeneration approach, taking into account all social, economic, physical and environmental aspects, has a comprehensive, integrated and sustainable perspective on improving the physical, social and environmental status of inefficient tissues. The present study was conducted by identifying the factors affecting the inefficiency of urban tissues and evaluating the degree of stability and instability in the dysfunctional texture of Yazd city using a qualitative-quantitative sequential combination research method. In the first part (qualitative research) the research data is identified through studying the theoretical foundations and literature of the research, the criteria and indicators affecting sustainable Regeneration based on the selected research approach, and in the second part (quantitative research) through survey method, 385 questionnaires between Inhabitants of Inefficient Tissues were completed and analyzed by SPSS software. Given that, many factors are involved in sustainable regeneration of dysfunctional urban tissues. In the qualitative studies of the research, by layered survey,

    Keywords: Effective Factors, Futures Study, sustainable regeneration, Inefficient Urban Tissue
  • Javad Koohpayma, Meysam Argany *, Najmeh Samani Pages 347-369

    The house is one of the main requirements of human to achieve comfort and relaxation. It plays an essential role in life’s quality and is an index of welfare in a society. According to the central bank of Iran reports, the housing share in households has increased by more than 30 percent from 2008 to 2017. This rate increased by 43 percent in 2017. These values are also higher for lower deciles. In 2016, 78% of low-income households’ income was spent on housing and food. Therefore, these families unable to enjoy urban amenities. Also, due to the annual movements which cause many problems of hiring and stresses, the priority of citizens is house purchasing. Therefore, families search in the city to find suitable apartments according to their needs and budget. Awareness of property prices is important for both homeowners and customers. If buyers know the prices of apartments in the area, not only find the most suitable unit based on their needs and budget but may not also be defrauded by some individuals. Researches show that residents of each area look for apartments around the previous areas for purchase or rental of residential units. The price information gives people more freedom and confidence to find the best cases, and save time and money instead of limit themselves to the surrounding area.

    Keywords: Apartment Price Estimation, linear regression, Geographic Regression, Sixth District of Tehran
  • Ali Hosingholizade, Mohammadreza Jelokhani *, Nakhostinrouhi Mahsa, Fakhrodin Hajilo Pages 371-389

    With the increase in the elderly population, the calm and healthy urban environments must be provided according to the elderly needs and preferences. In recent year urban environments are being monitored and evaluated by urban planners and managers to improve the quality of the elderly life and urban aged-friendliness. There are a variety of approaches to these surveys, from traditional questionnaire completion methods to the use of GIS-MCDA algorithms, all of which have been used in research. In the present study, two GIS-based MCDA approaches, including global and local TOPSIS, multi-criteria decision making based on GIS system for evaluation of Elderly Friendly City in Parts of Region 6. Seven criteria, including distance from health services, distance from transportation services, security, pollution, distance from public services, sidewalks status, and distance from green space were chosen as the inputs for the GIS-MCDA process. The initial weights of criteria were calculated using Best-Worst Method (BWM). According to the results derived from global TOPSIS, there is a decreasing trend in the aged-friendliness form the northern to southern areas, while there is not any trends in the output of local TOPSIS method. Moreover, the total area of urban blocks with high values of age-friendliness using global TOPSIS (622528.46 m2) was more than local TOPSIS (401899.76 m2). Comparing the age-friendliness map obtained by the two methods and the map generated using the field surveys ( Borda method) shows that the results of global TOPSIS are more consistent with the field-based map.

    Keywords: Age-friendliness of city, GIS-MCDA, global, local TOPSIS
  • Mahmoud Jomehpour *, Seyyede Shabnaz Ettehad, Farshad Nourian Pages 391-413

    The city of Bojnourd is one of the cities that, due to the rapid, scattered and unbalanced growth of the new political and administrative roles and the sudden increase in urban population, is facing serious problems in various urban dimensions, especially in the current and future situation; The necessary policy and planning must be done by adopting the appropriate approach for its balanced and sustainable future development. In the present study, with descriptive-analytical and exploratory approach, first, the components of ecological city are extracted in five environmental, economic, social, managerial and physical categories in the form of 88 components and during the Delphi interview process, 16 priority components for localization in the city. Bojnourd was identified. In the second step, the prioritization of the components was done through the nominal group method and based on the comparison of its result with the Delphi result and the degree of their adaptability; the components were classified into three categories. The first floor, components with the highest adaptability, including components of improving waste and municipal wastewater, urban intelligence, utilization of public transport and clean energy, development of comprehensive, codified and integrated laws in the field of ecological, culture and style Citizen life is the existence of valuable cultural bodies in the old part of Bojnourd, controlling and managing suburbanization and informal settlements. Therefore, it is suggested that the role of these factors in the realization of the ecological city be examined and considered in future programs.

    Keywords: Ecological City, localization, Delphi, Bojnourd
  • MOHAMAD TAGHI HEYDARI *, Mohsen Ahad Nejad, Saeeid Moharami, MARYAM RAHMANI Pages 415-443

    in the contemporary era, with the rise of individualism, the development of public spaces as an adjunct to human beings has become more important in bringing them closer to each other and compensating for some of the current lost social capital in the architectural and urban contexts of the past. However, today these spaces have undergone extensive changes that have largely distanced themselves from their original nature and failed to respond to the needs of citizens. Evaluates after interventions. Different tests such as exploratory factor analysis, single sample T test, ANP network analysis process and structural equation modeling were used for data analysis. Finally, the extent of explaining and predicting the implementation of the Branch Square project on the socio-cultural developments of Branch Square neighborhoods under the influence of causal relationships among the six components was analyzed by structural equation modeling. The results showed that social motivation indices (with coefficient of T = 5.363); social interactions (with coefficient of T = 11.1818); and visual quality (with coefficient of T = 9.9402) were positive and higher than standard. As a result, the implementation of the Green Field Project has refined and enhanced the social structures and attitudes of urban people by enhancing visual quality and creating a center for social interaction and urban communication. Based on the research findings, it can be stated that this project is in transition phase and has not yet reached the final level of quality, satisfaction and social desirability.

    Keywords: public spaces, Social impact, Social production of space, Zanjan Square
  • Rostam Saberifar * Pages 445-467

    Enhancing energy, creating wealth, and respecting citizenship rights along with streamlining the way people are provided with services depends on the intelligence of organizations. For this reason, in recent years, the urban management intelligence paradigm has become one of the main categories in the research literature in this area, and each group and organization also claims to have applied all or at least a significant part of the process in practice. This is while according to the latest ranking in 2018, none of the cities in Iran is on the list of the world's best intelligent cities. Consequently, in this study, the design of the intelligent organization model has been examined for the municipality to determine its executive and practical strategies and the components that affect intelligence. This study was conducted in a descriptive and analytical manner in which the required data were collected from a sample of 400 experts and scholars. Finally, the collected data were evaluated using structural equation method and the hypotheses presented in a causal structure were tested with partial least squares or PLS, bootstrapping technique, and so on. The results showed that the overall fit of the model was appropriate and considering the amount of factor load obtained, intelligent governance, intelligent dynamics, intelligent life, intelligent people, intelligent economy, and ultimately, intelligent environment, respectively, have the most effect on establishment of a smart organization to manage the city.

    Keywords: intelligent organization, Urban Management, Virtual reality, Municipality, Mashhad