فهرست مطالب
نشریه آموزه های فقه عبادی
پیاپی 1 (بهار و تابستان 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/03/01
- تعداد عناوین: 8
-
صفحات 3-26
قرایت نماز یکی از واجبات غیر رکنی است و افزون بر حمد و سوره، شامل استعاذه، بسمله و تسبیحات اربعه هم می گردد. یکی از احکام قرایت نماز، جهر یا اخفات خواندن آن است. بر مردان و زنان واجب است که قرایت حمد و سوره نمازهای ظهر، عصر و تسبیحات اربعه را به صورت اخفاتی بخوانند و قرایت حمد و سوره نمازهای صبح، مغرب و عشاء بر مردان به صورت جهری واجب است. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی به بررسی معیار جهر و اخفات قرایت از نظر فقیهان امامی پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که ملاک جهر و اخفات قرایت نماز، عرفی است؛ نه شنواندن به دیگران یا آشکار کردن جوهره صدا و یا شنواندن و آشکار کردن جوهره صدا هر دو با هم. همچنین حداقل صدا در نمازهای جهری، شنیدن شخصی است که کنار نمازگزار حضور دارد و حداکثر صدا نباید بیش از حد معمول بلند باشد و حداقل صدا در نمازهای اخفاتی این است که نمازگزار صدای خودش را بشنود و حداکثر صدا این است که به حداقل جهر نمازگزار در نمازهای جهریه نرسد.
کلیدواژگان: قرائت نماز، معیار جهر و اخفات، جوهره، حداقل و حداکثر صدا -
صفحات 27-54
در مورد همزمان شدن طواف و اوقات نمازهای جماعت پنج گانه در مطاف، دو دیدگاه حایز اهمیت هستند. بر اساس یک دیدگاه، تعطیل کردن طواف در مطاف در اوقات پنج گانه به دلایلی جایز است؛ از جمله: امکان طواف در طول شبانه روز بر خلاف نماز که وقت آن معین و محدود است؛ افضل بودن نماز به ویژه نماز جماعت در مقایسه با دیگر واجبات؛ توهین تلقی شدن انجام طواف در زمان برگزاری نماز جماعت؛ روایات دال بر جواز قطع طواف جهت شرکت در جماعت؛ اختصاص کارکرد اصلی مساجد و به ویژه مسجدالحرام به اقامه نماز نه طواف؛ اجماع؛ سیره مسلمانان و... . دلایل این دیدگاه خالی از اشکال نیستند. وانگهی پذیرش این دیدگاه، مستلزم به زحمت افتادن برخی افراد همچون بیماران، سالمندان و زنان است. بنابراین دیدگاه درست و برگزیده، عدم جواز قطع طواف در مطاف برای برگزاری نماز جماعت است؛ به دلایلی مانند: وضع اولیه بیت الله برای طواف؛ ضرورت تقدم طواف بر نماز به دلیل قاعده سبق؛ کراهت و ممنوعیت اقامه نماز در راه ها و از جمله مطاف و... .
کلیدواژگان: مطاف، طواف، تزاحم، قطع طواف، نماز جماعت -
صفحات 55-80
نماز جمعه در میان عبادات از اهمیت زیادی برخوردار است. شاهد مطلب، صدور حدود 200 روایت و نیز رساله هایی است که درباره نماز جمعه نوشته شده است.مباحث فقهی نماز جمعه، زیرمجموعه فقه سیاسی و حکومتی ارزیابی می شود؛ زیرا نماز جمعه در عصر غیبت، ارتباط وثیق با ولایت فقیه و حکومت دینی دارد.این نوشته از میان بحث های متنوع پیرامون نماز جمعه، در پی تحقیق و تبیین نقش ولایت فقیه نسبت به نماز جمعه و پاسخ به این پرسش است که آیا امامت نماز جمعه در عصر غیبت از شیون و مناصب حکومت است یا نه؟ در این رابطه نتایجی به دست آمده است؛ از جمله اینکه منصب امامت جمعه از شیون امامت ایمهM است، نه منصب شخص امامu؛ پس قابل تفویض است و ایمه M این منصب را به نحو خاص و عام به دیگران واگذار کرده اند و راه حل تعارض میان نصب خاص و عام عبارت است از اینکه منصب خاص، ناظر به عصر مبسوط الید بودن ولی فقیه، و نصب عام ناظر به عصر مقبوض الید بودن فقهاست. در پایان ثابت شده است که ولی فقیه نسبت به نماز جمعه وظایفی دارد؛ از جمله اینکه باید تشکیلاتی را سامان دهد تا شناسایی، نصب، عزل و نظارت بر ایمه جمعه را بر عهده گیرد.
کلیدواژگان: نماز جمعه، منصب، ولایت فقیه، وجوب تخییری، وجوب عینی -
صفحات 81-102
قرایت قرآن از بدو نزول، مورد تاکید خود قرآن بوده و با عناوین متعدد، مومنان را بدان متوجه کرده و پس از نزول نیز تا کنون مدنظر مفسران و فقهای فریقین در مذاهب اسلامی بوده است. لیکن در این جستار، قرایت قرآن به طور مطلق و یا در حال نماز مدنظر نیست، بلکه آنچه در اینجا مطرح است، حکم قرایت قرآن بیرون از حالت نماز است که بیشتر فقیهان و مفسران به استحباب قرایت نظر دارند. به نظر نگارنده، حکم مستفاد از آیه بر اساس مبانی فقهی و تفسیری، وجوب قرایت است؛ بدین معنا که مکلفان افزون بر وظیفه قرایت مکرر حمد و سوره در نماز، وظیفه دیگری نیز به عنوان قرایت واجب قرآن دارند که مسئله اصلی این پژوهش است. این مسئله با روش نقلی تحلیلی و با استفاده مصادر قرآنی و روایی مورد بررسی قرار می گیرد (روش پژوهش) تا حکم واقعی قرایت قرآن استنباط گردد و گامی در رفع مهجوریت قرآن برداشته شود (انگیزه پژوهش). آنگاه پس از حصول این نتیجه باید به قرایت قرآن بیرون از نماز به میزان روزانه حداقل 50 آیه، به عنوان یک عبادت مستقل واجب نگریست که این مقدار با اتکا به روایات به دست می آید؛ ضمن اینکه احکام متفرع بر آن نیز مورد کنکاش قرار می گیرد (داده پژوهش). همه این امور، از فرایند منطقی استنباط احکام از آیات فقهی حاصل می شود.
کلیدواژگان: تفسیر قرآن، وجوب قرائت، قرائت میسور، قرائت روزانه -
صفحات 103-122
تحقق وقف در اموال و اعیان خارجی مورد اتفاق است؛ اما نسبت به وقف منافع و حقوق اختلاف نظر است. یکی از مواردی که نسبت به آن اختلاف است، وقف بخشی از اعمال انسان حر به صورت موقت یا دایم می باشد. این بحث تا آنجا که مورد بررسی قرار گرفته، به صراحت در سخنان فقهای امامیه به چشم نمی خورد. عدم طرح آن در میان فقهای امامیه شاید به دلیل تنافی ظاهری آن با شرایطی باشد که آنان برای وقف قایل شده اند.
هدفاز آنجا که دامنه مباحث وقف امروزه گسترش یافته است و مصادیق جدید فراوانی برای آن معرفی شده یا قابل تعریف است، لازم است بازنگری جدیدی در موضوع وقف و شرایط آن صورت گیرد.
روشنوشتار حاضر در پی آن است که به صورت توصیفی تحلیلی مسئله «وقف عمل انسان حر» به صورت موقت یا دایمی را مورد واکاوی قرار دهد.
نتیجهاین تحقیق روشن می سازد بر اساس تعریفی که از وقف با توجه به شرایط امروز می توان ارایه داد، این نوع وقف صحیح بوده و از مصادیق وقف صحیح قرار می گیرد.
کلیدواژگان: وقف، عمل، انسان حر، موقت، دائم -
صفحات 123-146
اگرچه فقیهان امامی از دیرباز بر حرمت نگاه لذت جویانه به زن بیگانه (نامحرم) اتفاق نظر داشته اند، لکن روایتی با سند صحیح در میراث روایی امامیه از حضرت علی بن موسی الرضاu نقل شده است که در بادی امر، موهم جواز نگاه متلذذانه است. این روایت که توسط «علی بن سوید» گزارش شده است، در زمره مهم ترین مستندات نقلی واردشده در مسئله است که فقیهان امامی پیرامون آن به نقض و ابرام های دامنه دار پرداخته اند. جستار حاضر در پژوهشی توصیفی تحلیلی پس از بررسی سند روایت، به بازخوانی مضمون آن پرداخته و با تتبع در میراث مکتوب فقهی، به این نتیجه رسیده است که استنباط هر معنایی از روایت جز جواز نگاه غیر متلذذانه و عاری از قصد لذت شهوانی، با مذاق شریعت، ارتکاز متشرعه و ضرورت مذهب، ناسازگار و غیر میسر است؛ افزون بر اینکه رهاورد نهایی پژوهش، با سایر رضویات ماثور در مسئله نیز همخوانی و توافق تام داشته و تعارض ظاهری خبر علی بن سوید با برخی دیگر از روایات نیز قابل توجیه است.
کلیدواژگان: خبر علی بن سوید، زن بیگانه، محدوده نگاه، نگاه متلذذانه -
صفحات 147-164
قواعد فقه عبادی، حکم کلی شرعی است که غرض اهم ماموربه در آن حکم، امور اخروی است یا مکلف آن را به داعی امر امتثال کرده و قصد قربت، شرط صحت آن تلقی می شود. فقه پژوه در قاعده گزینی، برخی از قواعد فقه عبادی را از نصوص قرآنی اخذ می کند؛ مانند قاعده نفی عسر و حرج که آیه وما جعل علیکم فی الدین من حرج مستند آن می باشد. همچنین برخی از قواعد فقه را از روایات برمی گزیند؛ چنان که قواعد «لا شک لکثیر الشک» و «لا تعاد» از آن جمله اند. همچنین با تتبع در آثار و آرای فقیهان در ابواب طهارت، صلاه، صوم، زکات، خمس، اعتکاف، حج و استقراء موارد و مصادیق، می توان به برخی قواعد فقه عبادی دست یافت؛ قواعدی چون «کل عباده مشروط بالنیه» از طریق استقراء و جمع آوری اشباه و نظایر تحصیل می شود. بنابراین قاعده گزینی در فقه عبادی علاوه بر نصوص آیات و روایات، از طریق استنباط حکم در اشباه و نظایر صورت می پذیرد.
کلیدواژگان: فقه، قواعد فقه، عبادت، قاعده گزینی، قواعد فقه عبادی -
صفحات 165-169
-
Pages 3-26
Prayer (aৢ-ৢalƗh) recitation (Qira'at) is one of the non-rukn (nonelemental) wƗjibs (obligatory, wƗjibƗt) and in addition to al-FƗtiতah and the other chapter (Surah), it also includes tasbƯতƗt al-arba‘ah, Basmalah (in the name of Allah, the All-Merciful, the Ever-Merciful) and saying Istiazih (I seek refuge in Allah from the cursed Satan). One of the rules for reciting (Qira'at) of the salah (prayer) is jahr (loud) or ikhfƗt (silent) reciting it. It is obligatory on men and women to recite the al-FƗtiতah and the other chapter (Surah) of the noon (Dhur) and evening (Asr) prayers, and tasbƯতƗt al-arba‘ah in a silence manner (ikhfƗt), and it is obligatory on the men to recite the al-FƗtiতah and the other chapter (Surah) of morning, Maghrib, and IshƗ (early at night) prayers on men in a loudly manner (loud, jahr). In a descriptiveanalytical way, this article examines the criteria of jahr (loud) and ikhfƗt (silence) of recitation (Qira'at) from the point of view of Imami jurists and has reached the conclusion that the criterion of jahr (loud) and ikhfƗt (silence) of recitation (Qira'at) is conventionality. Not making somebody to listen to others or revealing the substance (essence) of sound or not making somebody to listen and revealing the (substance) essence of sound together. Also, the minimum sound in jahri (loud) prayers is listening to the person who is present next to the worshiper, and the maximum sound should not be louder than usual. And the minimum sound in ikhfƗti (silent) prayers is that the worshiper hears his own voice and the maximum sound is that it does not reach to the minimum of jahr of the worshiper in the jahriya prayers.
Keywords: Prayer Recitation (Qira'at of Salat), Jahr (Loud), IkhfƗt’s (Silent) Criteria, Substance (Essence), Minimum, Maximum of Sound -
Pages 27-54
There are two important points of view due to the simultaneous of Tawaf and congregational prayers, which based on one prospect suspending the five daily prayers in Mataf in some reasons is permissible including: the possibility of Tawaf during the day and night, unlike salat (praying) which has a limited time, the superiority of prayer, especially congregational prayer in comparison with other wƗjibs (mandatories, wƗjibƗt), knowing the performance of Tawaf during congregational prayers as an insulting, the narrations which are indicating in permissible in order to participate in the congregation, because of absoluteness of the mosque (al-Masjid) word on all parts of the Masjid al-Haram and the main function of the Masjid al-Haram is for prayer (Salat) and not for Tawaf, consensus, usages of the Muslims and etc. The reasons for this view have problems. On the other hand, it makes it difficult for people such as patients, women, the elderly people, etc. Therefore, the second view is correct, which states that it is not permissible to break the Tawaf for holding congregational prayers in Mataf. This view is supported by reasons such as: the primary emplacement of the House of God for Tawaf, the necessity of the priority of Tawaf over prayer (Salat) due to the rule of prior, abomination and prohibition of performing prayers on the roads including Mataf.
Keywords: Mataf, Tawaf (Circumambulation), Conflicts, Tawaf Interruption, Congregational Prayer -
Pages 55-80
Friday prayers (ৡalƗt al-Jumuޏah) are very important among the acts of worship (rituals), as evidenced by the narrations (about two hundred) and treatises that have been written about Friday prayers. The jurisprudential subject of Friday prayers (ৡalƗt al-Jumuޏah) are considered as a subset of government, because in the age (era) of occultation (Ghaybah), there is a close relationship with Velayat-e Faqih (Authority of the jurist) and religious government. Among the various subjects of Friday prayers (ৡalƗt al-Jumuޏah), this article is going to research and explain the role of Velayat-e Faqih (Authority of the jurist) in relation to Friday prayers (ৡalƗt al-Jumuޏah) and the answer to this question, whether the leading of Friday prayers (ৡalƗt al-Jumuޏah) in the era of occultation is considering as the affairs and positions of the government or not? In this regard, results have been obtained. The position of Friday Imamate is one of the affairs of the Imamate of the Imams, not the position of them. The leading (Imamate) can be delegated, and the Imams (p.b.u.t) have entrusted this position to others in a special and general way, and the solution to the conflict between special and general installation is that the special position is prevailing at the time of the extended authority of the guardian jurist (vali-ye FaqƯh) and the general installation is prevailing at the time of authority negation, and in the end it has been proven that the guardian jurist (vali-ye FaqƯh) has duties towards Friday prayers (ৡalƗt al-Jumuޏah), including, he must organize an organization to identify, install, dismiss and supervise the Friday Imams (leaders).
Keywords: Friday Prayer, Position, Velayat-e Faqih (The Authority of the Jurist), Optional Obligation (Alternative Duty), Determinate Obligation -
Pages 81-102
The recitation (Qira'at) of the Qur'an from the beginning of the revelation has been emphasized by the Qur'an itself, and the Qur'an has attracted (gotten) the attention of believers with various titles to it. After the revelation, the commentators and jurists of both religions (Shia and Sunni) have been considered in Islamic religions. However, what is mentioned here is not the absolute recitation (Qira'at) of the Qur'an or the recitation (Qira'at) of the Qur'an in prayer (aৢ-ৢalƗh), but what is important is the ruling on reciting the Qur'an outside of the state of prayer, which most jurists and commentators consider it as a recommendation, but in the author’s opinion, based on the jurisprudential and interpretive principles, the ruling used in the verse is obligatory for recitation (Qira'at). This means that those who are obliged (the mukallafs, obligators) to recite the Qur'an, in addition to the frequent (repetitive) recitation of al-FƗtiতah (the Opening or Praise Chapter) and the other chapter (Surah) or part of the Surah in prayer (aৢ-ৢalƗh), have another duty as obligatory recitation. (The main issue of the research). After obtaining this conclusion; in this case, the recitation (Qira'at) of the Qur'an which is outside of prayer (aৢ-ৢalƗh) should be considered as an obligatory independent worship, and by relying on the narrations at least fifty verses per day must be recited and in addition, the branched rulings which are based on it, should be also considered. (Research Information) All of this is due to the logical process of inferring rulings from jurisprudential verses.
Keywords: Interpretation of the Qur'an, Obligatory Reciting (Qira'at), Easy Reciting (Qira'at), Daily Reciting (Qira'at) -
Pages 103-122
The realization of endowment (waqf) is conventional in property and concrete objects, but there is disagreement about the endowment of benefits and rights. One of the cases in which there is disagreement is the endowment (waqf) of a part of the actions of a temporary or permanent freeman. This discussion, as far as has been examined is not explicitly seen in the words of the Imami jurists. Its non-expression among Imami jurists may be due to its apparent contradiction with the conditions in which they have considered for endowment (waqf).
PurposeBut since the extent of endowment (waqf) issues has expanded today and many new examples have been introduced or defined for it, it is necessary to re-review the endowment (waqf) subject and its conditions.
MethodTherefore, the present article is going to analyze the issue of “endowment (waqf) of the action of the freeman” temporarily or permanently.
ConclusionThis research clarifies that according to the definition of endowment (waqf) that can be provided according to today’s conditions, this type of endowment (waqf) is correct and is one of the examples of correct endowment.
Keywords: Endowment (Waqf), Action, Freeman, Temporary, Permanent -
Pages 123-146
However, Imami jurists have long agreed on the sanctity of looking to a foreign woman (non-mahram) by the sexual excitement (pleasure); however, a narration with a correct document in the legacy of the Imamiyeh narration has been narrated from Imam AlƯy ibn MnjsƗ ar-RiঌƗ (Ali ibn Musa al-Ridha) “Alayhi al-Salam” that at the beginning of the matter, it is permissible to look at non-mahram by sexual excitement (pleasure) in an illusionistic manner. This narration, which has been narrated by Ali ibn Suwaid, is among the most important traditional documents, which the Imami jurists have committed widespread authentication and contravention. The present study in a descriptive-analytical research, after examining the document of narration, has re-read its content and by following the written jurisprudential heritage, it has come to the conclusion that inferring any meaning of the narration except permitting the intention of looking without sexual pleasure and lust is not appropriate (incompatible and impossible) with the rule of Shari'a, obvious dogmatic and necessity of religion and inconsistent. In addition to the fact that the final result of the research was in line with other influential Razavis in the issue perfectly, and the apparent conflict of the narration (report) of Ali ibn Suwaid with some other narrations can be justified
Keywords: Ali Ibn Suwaid’s Tradition, Foreign Woman (Non-Mahram), Limitation of Looking, Sexual Excitement (Pleasure) of Looking -
Pages 147-164
The rules of ritual (worshiping) jurisprudence are the general Shari'a ruling (Islamic Canonical Law) in which the purpose of the most important of the person (obligee, obligator) who is being bound to that rule is other worldly, or complies the mukallaf (obligee, obligator) with the motive of the mandate and the intention of nearness is considered as a condition for its validity. The researcher of jurisprudence obtains some rules of ritual jurisprudence from Quranic explicit texts. Like the rule of negation of distress and constriction, which is documented in the verse “And AllƗh has not placed any difficulties (constriction, hardship) upon you in religion”. The researcher of jurisprudence also selects some jurisprudential rules from the narrations. Among them are the rules of “No doubt for the person who is obsessed by lots of doubts” and “No need to repeat the prayer except in five cases”. Also, by following the works and opinions of the jurists in the chapters of prayer (aৢ-ৢalƗh), purity (৬ahƗrah), fasting (Sawm, Siyam, Rnjzeh or Rǀzah), zakat (zakƗh that which purifies wealth) khums (literally ‘one fifth’), i‘tikƗf, Hajj and induction (inductive reasoning) of cases and examples, some rules of ritual jurisprudence can be achieved. Rules such as “each worship is conditional on intention” are obtained through the induction and additional of the similars and the equals. Therefore, rule selecting in ritual jurisprudence, in addition to the texts (explicit texts) of verses and hadiths (narrations), is formed through the inference of the ruling on the similars and the equals.
Keywords: Jurisprudence, Rules of Jurisprudence, Worship, Rule Selection, Rules of Ritual Jurisprudence