فهرست مطالب

فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی
سال چهاردهم شماره 1 (بهار 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/03/14
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علیرضا طوسی*، احمدرضا سنجری، عباسعلی قیومی، پرویز احدی صفحات 1-19
    این پژوهش با هدف ارایه الگویی برای رهبری هوشمند در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها، آمیخته است. داده ها در دو مرحله کیفی و کمی جمع آوری شد. در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه با 30 نفر از مدیران، شاخص های شناسایی شده، مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده ها در بخش کیفی شامل سه مرحله کدگذاری داده ها از طریق فرایند کدگذاری و مبتنی بر طرح نظام مند نظریه داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بخش کیفی حاکی از شناسایی مولفه های رهبری هوشمند در 5 مولفه اصلی و 21 طبقه فرعی و 98 زیر شاخص بود. در مرحله کمی تحقیق، مدیران متخصص در امر برنامه ریزی های کلان در رده های میانی و ارشد دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان جامعه انتخاب شدند. تعداد مدیران ستادی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی 114 نفر و تعداد مدیران ستادی دراستان ها 40 نفر بود که در کل 154 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب و به دلیل محدود بودن جامعه آماری، نمونه آماری برابر با تعداد جامعه 154 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از نمونه آماری، از پرسشنامه رهبری هوشمند محقق ساخته استفاده شد. در بخش کمی ابتدا از تحلیل عاملی تاییدی استفاده و سپس با استفاده از مدل معادلات ساختاری روابط بین شاخص های اصلی شناسایی و بعد از تایید روابط بین متغیرها، مدلی مناسب ارایه  شد. یافته های بخش کمی نشان داد که مدل نهایی رهبری هوشمند با 5 مولفه رهبری عقلایی، رهبری عاطفی، رهبری معنوی، رهبری جمعی و رهبری سیاسی مورد تایید قرار گرفت.
    کلمات کلیدی: رهبری هوشمند، رهبری معنوی، رهبری عقلایی، رهبری عاطفی، رهبری جمعی، رهبری سیاسی.
    کلیدواژگان: رهبری هوشمند، رهبری معنوی، رهبری عقلایی، رهبری عاطفی، رهبری جمعی، رهبری سیاسی
  • محمد انصاری*، فریدون آزما، روح الله سمیعی، طیبه تجری صفحات 21-55
    هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی فضای کالبدی کارآفرینی برای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی کشور با رویکرد آمیخته بود. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر روش گردآوری داده ها، آمیخته اکتشافی مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. در بخش کیفی، تیم مشارکت کننده شامل خبرگان دانشگاهی به شیوه غیرتصافی (هدفمند) و روش گلوله برفی انتخاب شدند و فرایند جمع آوری داده ها در این مرحله تا جایی ادامه پیدا کرد که محقق در داده ها به مرز اشباع نظری در مصاحبه 32 نفر رسید. در بخش کیفی جهت تحلیل اطلاعات گردآوری شده از شیوه کدگذاری  استفاده شد. روایی در بخش کیفی از راهبردهای بازآزمون و توافق درون موضوعی دو کدگذار بهره گرفته شد.  تحلیل مصاحبه ها نشان داد شرایط علی اثرگذار برای تشکیل فضای کالبدی کارآفرینی شامل عوامل ساختاری، عوامل فناوری اطلاعات، عوامل یادگیری، عوامل مالی، استراتژی، عوامل آموزشی، ویژگی های مدیران و ویژگی های کارکنان است. شرایط مداخله گر شامل عوامل اجتماعی-فرهنگی و عوامل سیاسی- قانونی که با توجه به شرایط زمینه ای شامل عوامل دموگرافی، زمینه های فردی و زمینه های اقتصادی بر راهبردهای فضای کالبدی کارآفرینی برای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی هستند. همچنین راهبردهای ارایه شده شامل راهبرد حمایتی، راهبرد توسعه ای، راهبرد آموزشی و راهبرد فرهنگی است که برای ایجاد و تحول در دانشگاه آزاد اسلامی به پیامدهای مثبت فضای کالبدی کارآفرینی منجر می شوند که شامل کارکرد تجاری، کارکرد ساختاری و کارکرد کارآفرینانه است. در مرحله کمی از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. در بخش کمی پژوهش به طراحی پرسشنامه و گردآوری داده ها  از 200 نفر از روسا و مدیران دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته شد. در بخش کمی از شاخص های محتوایی، بارعاملی، پایایی ترکیبی، آلفای کرونباخ و میانگین واریانس استخراجی استفاده و مورد تایید قرار گرفت. در آزمون مدل، فرضیه های تحقیق تدوین و با رویکرد تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Smart-PLS صورت پذیرفت. نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که مولفه های در شش مقوله اصلی یعنی شرایط علی، پدیده اصلی، عوامل زمینه ای و مداخله گر و راهبردها و پیامدها در مدل معتبر می باشند.
    کلیدواژگان: فضای کالبدی، کارآفرینی، الگو، رویکرد آمیخته
  • عباس جدی کار، مریم تقوایی یزدی*، رضا یوسفی سعیدآبادی صفحات 57-76
    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل رابطه مدیریت مالکیت فکری با تجاری سازی آموزش عالی از طریق روش آمیخته اکتشافی انجام گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی، گروهی از اساتید دانشگاه های صنعتی برتر کشور در سال 1397 به تعداد 25 نفر بودند. در این بخش از روش نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن قانون اشباع نظری استفاده شد. داده ها در بخش کیفی از طریق اجرای مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شد.  برای تحلیل داده های کیفی، از تحلیل محتوا استفاده شد. در این طرح مراحل تحلیل داده های کیفی گردآوری شده، در دو مرحله کدگذاری باز  و کدگذاری محوری  انجام شد. یافته های بخش کیفی به شناسایی  شش مولفه زمینه ای؛ ساختاری؛ محتوایی؛ سیاسی و قوانین؛ فرهنگ سازمانی؛ و نگرش و انگیزش اساتید منجر شد. در بخش کمی کلیه اعضاء هییت علمی استادیار به بالا در دانشگاه های صنعتی کشور و دست اندرکاران دفاتر ارتباط با صنعت (مدیران و کارشناسان) به تعداد 1525 نفر تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 306 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی هر دو پرسشنامه  محقق ساخته مدیریت مالکیت فکری و تجاری سازی آموزش عالی به صورت محتوایی و سازه تایید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ 92/0 برآورد و مورد تایید قرار گرفت.  داده ها  با استفاده از نرم افزار Spss و Smart Pls  تجزیه وتحلیل شد. یافته های بخش کمی نشان داد مدیریت مالکیت فکری در شش مولفه زمینه ای، ساختاری، محتوایی، سیاسی و قوانین، فرهنگ سازمانی و نگرش و انگیزش اساتید بر تجاری سازی آموزش عالی تاثیرگذار است. علاوه براین، مدل تاثیر مدیریت مالکیت فکری بر تجاری سازی آموزش عالی از برازش قوی برخوردار می باشد.
    کلیدواژگان: مدیریت مالکیت فکری، تجاری سازی، آموزش عالی
  • طاهره سازمند، کیومرث نیاز آذری*، محمد صالحی صفحات 78-98
    هدف از پژوهش حاضر، مدل سازی کسب مرجعیت علمی در آموزش پزشکی با رویکرد آموزش پاسخگو بوده است. روش تحقیق ترکیبی و طرح تحقیق از نوع طرح تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی - کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی، خبرگان دانشگاهی و اعضای  هیات علمی به تعداد 452 نفر بوده است. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری" نمونه های حاوی اطلاعات غنی"  با 25 نفر از خبرگان، مصاحبه عمیق انجام گرفته است. نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که مدل کسب مرجعیت علمی در آموزش پزشکی با رویکرد آموزش پاسخگو دارای 5 بعد فرهنگ سازی و ارزش آفرینی؛ بسترشناسی و ظرفیت سازی دانش؛ تجاری سازی و بازار گرایی؛ ساختار مراکز علمی حوزه ی درمان و برنامه ریزی و سیاست گذاری بهمراه 16 مولفه می باشد. در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته ای با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی چندمرحله ای در بین 352 تن از نمونه ها توزیع گردید. داده ها با روش تحلیل عاملی با نرم افزارهای SPSS و  Smart PLS تجزیه وتحلیل شد. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد و مولفه های کسب مرجعیت علمی در آموزش پزشکی با رویکرد آموزش پاسخگو، مورد تایید واقع شدند.
    کلیدواژگان: مرجعیت علمی، آموزش پاسخگو، آموزش پزشکی
  • نادر سلیمانی، خداداد میرزایی* صفحات 100-121
    چکیده این پژوهش با هدف ساختن الگوی ساختاری رابطه معنویت سازمانی با استرس شغلی، شکایات جسمانی و عدم امنیت شغلی در کارکنان حق التدریس آموزش وپرورش  اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن کلیه معلمان حق التدریس آموزش و پرورش استان اصفهان در سال تحصیلی 1397بودند که از میان آنها 302 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه معنویت سازمانی میلیمن و دیگران (2003)، پرسشنامه عدم امنیت شغلی (گرینهاگ و روزنبلات،2010)، پرسشنامه استرس شغلی (گل پرور، 2000)، و پرسشنامه شکایات جسمانی(گل پرور، 1391)استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که معنویت سازمانی با هر سه مولفه استرس شغلی (01/0>p) ، شکایات جسمانی  (01/0>p) و عدم امنیت شغلی (01/0>p)  رابطه منفی و معناداری دارد. مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) نشان دادکه معنویت سازمانی هم بطور مستقیم و هم بطور غیر مستقیم (ازطریق استرس شغلی) با شکایات جسمانی و عدم امنیت شغلی دارای رابطه معنا دار (01/0>p)  است.  بعبارت دیگر، استرس شغلی متغیر واسطه ای پاره ای در رابطه معنویت سازمانی با شکایات جسمانی وعدم امنیت شغلی است.  نتایج حاصل از این مطالعه نشان دادکه معنویت سازمانی می تواند با تقویت کاهش استرس شغلی عاملی برای کاهش شکایات جسمانی و عدم امنیت شغلی  در معلمان حق التدریس باشد.
    کلیدواژگان: معنویت سازمانی، استرس شغلی، شکایات جسمانی، عدم امنیت شغلی، معلمان حق التدریس آموزش و پرورش
  • مصطفی طاهری*، کرم الله دانشفرد، عبدالخالق غلامی صفحات 123-141
    هدف مقاله حاضر، تحلیل مهمترین عوامل سازمانی (رهبری اخلاق مدار)، فردی (خودکارامدی و خودپنداره) و گروهی (سازگاری تیمی) بر گرایش کارکنان به رفتار بطالت اجتماعی در کارکنان دانشگاه پیام نور شیراز بوده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده ها، توصیفی ازنوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را 157 نفر از کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور شیراز تشکیل دادند. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه ای به میزان 112 نفر مشخص گردید. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در طیف لیکرت 5 گزینه ای استفاده شد. جهت سنجش روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوایی و روایی سازه استفاده شد. برای سنجش پایایی و همسانی درونی پرسشنامه ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن 93/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری با کمک نرم افزار Smart PLS انجام شد. نتایج  نشان داد که سطح گروهی شامل متغیر سازگاری تیمی بیشتر از دو سطح فردی و سازمانی بر متغیر بطالت اجتماعی به میزان 676/0- (مستقیم و معکوس) موثر است. در سطح سازمانی، سازه ی رهبری اخلاق مدار به میزان 559/0- و در سطح فردی، خودکارآمدی شغلی به میزان 479/0- بیش از خود پنداره ی شغلی به میزان 389/0- بر سازه ی بطالت اجتماعی اثرگذار بوده است.
    کلیدواژگان: بطالت اجتماعی، عوامل سازمانی، عوامل فردی، عوامل گروهی
  • اکبر رضایی، بدری شاه طالبی*، نرگس سعیدیان صفحات 143-159
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته معلمان از منزلت اجتماعی و ارایه مدلی مناسب در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. از 13 نفر از معلمان نمونه با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، مصاحبه نیمه ساختاریافته اکتشافی به عمل آمد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، پدیدارشناسی توصیفی کلایزی بود. یافته های بخش کیفی نشان داد که منزلت اجتماعی معلمان بر مبنای سه مقوله تعریف منزلت اجتماعی، بازدارندگی منزلت اجتماعی و ارتقاءبخشی منزلت اجتماعی شکل گرفته است. در بخش کمی، روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری معلمان مقاطع مختلف شاغل در آموزش و پرورش دولتی ایران بوده که از این تعداد به روش نمونه گیری سهل الوصول420 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی بود که اعتبار محتوایی آن توسط تعدادی از متخصصان تایید گردید. پایایی ابزار نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از مقدار 7/0 برآورد گردید. داده ها در بخش کمی با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart Pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های بخش کیفی نشان داد که منزلت اجتماعی معلمان بر مبنای سه مقوله تعریف منزلت اجتماعی، بازدارندگی منزلت اجتماعی و ارتقاءبخشی منزلت اجتماعی شکل گرفته است. نتایج بخش کمی نیز نشان داد که الگوی ارایه شده از تجارب زیسته معلمان از برازش کافی برخوردار بوده است.
    کلیدواژگان: منزلت اجتماعی، قشربندی اجتماعی، تجارب زیسته معلمان، پدیدارشناسی توصیفی، آموزش و پرورش دولتی
  • فرشته وثوق، غلامعلی احمدی*، امیرحسین محمد داودی، نرگس حسن مرادی صفحات 161-186

    پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر با هدف، طراحی مدل ارزیابی عملکرد پژوهش برای دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران به انجام رسیده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای و از لحاظ روش آمیخته می باشد. در پژوهش حاضر پس از بررسی متون و پژوهش های پیشین و اسناد بالادستی عوامل اثرگذار بر ارزیابی عملکرد پژوهش استخراج گردید. سپس از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان کلیدی، شامل متخصصین حوزه ارزیابی عملکرد پژوهش در آموزش عالی که صاحب اثر یا عمل در خصوص ارزیابی عملکرد بوده اند (بخش نظری) و همچنین روسا، معاونین و مدیران پژوهشی فعلی و قبلی دانشکده ها و دانشگاه های جامع شهر تهران (بخش اجرایی)، ابعاد، مولفه ها و شاخص های اثرگذار بر ارزیابی عملکرد پژوهش شناسایی و مدل بومی ارزیابی عملکرد پژوهش طراحی و سپس مورد اعتباربخشی قرارگرفته است. روش نمونه گیری در بخش مصاحبه هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است . جامعه آماری بخش کمی شامل اعضای هییت علمی دانشگاه های جامع آزاد اسلامی شهر تهران و روش نمونه گیری تصادفی نسبتی بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته ساختاریافته و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آمار توصیفی و تحلیلی از جمله تحلیل عاملی اکتشافی وتکنیک مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. همچنین پایایی پرسشنامه 918/0 از ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده است. یافته ها نشان داد، مدل بومی ارزیابی عملکرد پژوهش مبتنی بر مدل سیستمی و مشتمل بر ابعاد سه گانه درون دادها با سه مولفه و 13 شاخص، بعد فرایند با پنج مولفه و 27 شاخص و بعد نتایج با چهارمولفه و14 شاخص بوده است. نتایج پژوهش نشان داد از بین ابعاد سه گانه، بعد فرایند از ضریب تاثیر بیشتری برخوردار بوده است. همچنین از بین مولفه ها، مولفه درآمد زایی و از بین شاخص ها، شاخص امکانات و تجهیزات کارگاه ها، آزمایشگاه ها، کتابخانه ها و سایت، از ضریب تاثیر بیشتری برخوردار بوده اند؛ لذا بیش از سایر شاخص ها باید مورد توجه قرار بگیرد.

    کلیدواژگان: ارزیابی، ارزیابی عملکرد، پژوهش، دانشگاه آزاد اسلامی