فهرست مطالب

امنیت بین الملل - پیاپی 23 (آذر 1399)

مجله امنیت بین الملل
پیاپی 23 (آذر 1399)

  • ویژه نامه زنان و امنیت بین الملل
  • تاریخ انتشار: 1399/08/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • عابد اکبری صفحه 4
  • مهدی زروندی، مریم یاری اصطهباناتی صفحه 12

    بر اساس دین مبین اسلام، تقویت شخصیت و جایگاه واقعی زن مسلمان در جهان با اثرپذیری از شخصیت حضرت زهرا سلام‌الله علیها و با تاکید بر ابعاد زندگی فردی و اجتماعی ایشان ترسیم می‌شود.
    امام خمینی (ره) با شناخت و درک همه‌جانبه و عمیق از آموزه‌های دینی، رسالت جمهوری اسلامی درمورد زنان را در دستیابی آنان به مقام والای انسانی، به‌گونه‌ای که در سرنوشت خود دخالت کنند، می‌دانند.
    با تاکید بر اعتقاد به برابری اسلامی، زنان به‌عنوان قشر مهمی در جامعه انسانی در ابعاد علمی باید مورد توجه قرار گیرند تا بتوانند استعدادها و توانمندی‌های خود را برای پیشبرد تصمیم‌گیری‌ها و حل بحران‌های بین‌المللی به‌کار گیرند.
    با توجه به سند الگوی ایرانی اسلامی و ظرفیت‌های آن در سیاست‌گذاری کلان، می‌توان به نظریه‌پردازی درخصوص مشارکت زنان در موضوعات امنیت بین‌الملل پرداخت؛ زیرا الگوی ایرانی اسلامی دراین‌خصوص صرفا به ابعاد مادی توجه ندارد و همه ابعاد وجودی زن مسلمان و نقش‌های عام و خاص او در فرایندهای مختلف امنیتی، اعم‌از صلح‌سازی و کاهش تنش در موضوعات بین‌المللی را مورد توجه قرار می‌دهد.

  • آناهیتا سیفی صفحه 28

    عوامل جنسیتی از عمده چالش‌های روبه‌روی جامعه زنان، در روند صلح سازی محسوب می‌شوند که دولت‌ها در رفع آنها نقش حایز اهمیتی دارند.
    سیاست‌های سازمان‌های بین‌المللی چون سازمان ملل در زمینه مشارکت دادن زنان در فرایند صلح، آثار محدودی بر دولت‌ها دارد و اتخاذ تدابیر کشورهای عضو در این زمینه بسیار کند است.
    مورد سوریه ازجمله مواردی است که سازمان ملل متحد درخصوص آن، نه‌تنها تلاش‌های میانجی‌گرانه برای حل‌وفصل منازعه انجام داده است؛ بلکه در طول این روند تلاش‌هایی برای مشارکت زنان سوری در روند صلح با نماینده ویژه سازمان در سوریه و سازمان‌های بین‌المللی غیردولتی زنان نیز انجام داده است.
    بررسی‌ها نشان داد که مشارکت زنان سوری در ایجاد صلح و سازمان‌های جامعه مدنی در مقایسه با مردان کم است. همچنین مشخص شد نقش زنان در روند صلح محلی با ارزش‌های سنتی ضعیف می‌شود؛ زیرا در این جوامع به‌طور سنتی نقش اصلی زنان در حوزه خصوصی است، نه در حوزه عمومی.
    تاثیر اندک سازمان‌های بین‌المللی بر مشارکت زنان در ایجاد صلح و تغییر در میانجی‌گری، موانع فرهنگی، کمبود بودجه، کمبود پشتیبانی مالی، سازمانی و فنی، همراه با بی‌اعتمادی به زنان ازجمله چالش‌ها و موانع در مسیر حضور زنان در روند صلح‌سازی و ایجاد ثبات هستند.
    درحالی‌که تمرکز بین‌المللی بر مشارکت سیاسی زنان بسیار محدود است، حمایت بین‌المللی باید روش جامع‌تری برای ارتقاء نقش زنان برپایه توسعه رهبری جامعه و پرورش طیف گسترده‌ای از زنان که می‌توانند تجارب و نیازهای روزمره زنان را بازتاب دهند به‌کار گیرد.

  • هاجر آذری صفحه 42

    پرداختن به مسایلی همچون جنگ و تبعات ناگوار آن برای بشریت، به‌ویژه آثار دهشتناک آن بر گروه‌های آسیب‌پذیر، نظیر زنان و کودکان به‌خصوص بعد از دو جنگ جهانی، یادآور هدف اصلی تاسیس جامعه ملل و سازمان ملل متحد در برقراری صلح و امنیت پایدار و نقش همه افراد، اعم‌از زن و مرد در دستیابی به این هدف است.
    با توجه به اینکه زنان ازجمله قربانیان اصلی نزاع‌های داخلی و بین‌المللی هستند و نقض حقوق انسانی آنان، آشکارا سلامت و امنیت جوامع را تهدید می‌کند، نادیده گرفتن آنان در فرایند ایجاد صلح، حصول صلح پایدار را با مشکلی جدی مواجه خواهد ساخت.
    با فروپاشی زیرساخت‌های اقتصادی و سیاسی کشورها و تخصیص بودجه‌های گزاف تسلیحاتی در سیاست‌های نظامی‌گرایانه و رقابت‌جویانه آنها، بیش از همه، زنان آماج آسیب‌های جسمی و روحی، فقر، مهاجرت‌های اجباری و غیره قرار می‌گیرند.
    سخن گفتن از برقراری عدالت، صلح و امنیت و یا تحقق عدالت انتقالی بدون درنظر گرفتن جایگاهی برای زنان در فرایند صلح‌سازی و پیشگیری از جنگ‌های مجدد، بیهوده خواهد بود.
    مدیریت زنان در فرایندهای تصمیم‌گیری راجع به صلح با چالش‌های جدی مواجه است. اساس مشکل، عمدتا متوجه نبود فرهنگ صلح و گفت‌وشنود و تعامل و بی‌توجهی به ظرفیت‌های فرهنگی در تحقق صلح است.
    فعالیت‌های جامعه مدنی دراین‌خصوص می‌تواند نقش منحصربه‌فردی در مشارکت زنان در فرایند صلح داخلی و بین‌المللی داشته باشد، چه در سازماندهی و فضاسازی برای حضور نیروهای زن، چه در انتقال صدای زنان و چه در اثربخشی صدای زنان در تصمیمات اساسی مربوط به صلح.

  • آنا ولیکایا صفحه 52

    روابط کشورها درحال‌حاضر غیردوستانه، و تضادها درحال افزایش است، به‌گونه‌ای که وجود نوعی نظامی‌گری خطرناک می‌تواند جهان را به لبه پرتگاه درام قرن بیستم بکشاند؛ بنابراین، در چنین دورانی مشارکت زنان در محافل سیاسی، تجاری و علمی تاثیر فزاینده‌ای خواهد داشت.
    زنان در دنیای پیچیده و درحال تغییر امروزی، انرژی و موفقیت خود را در زمینه‌های مختلف بروز می‌دهند و نقش مهمی در تقویت صلح و امنیت ایفا می‌کنند.
    جهان تحت سیطره «گفتمان هژمون غرب» به‌سر می‌برد و ما درحالی مفاهیم آن‌ نظیر «مسئولیت حمایت» را به‌عنوان یک رویکرد حقوقی اخلاقی مورد نقد قرار می‌دهیم که دستور کاری را در زمینه امنیت بشر از خود ارایه نمی‌دهیم.
    روسیه سهم به‌سزایی در تقویت جایگاه زنان در حل مشکلات جهانی داشته و دارد و نمونه‌های برجسته‌ای که حضوری فعال در برنامه‌های بین‌المللی داشتند، در تاریخ این کشور وجود دارند که چراغ هدایت زنان مدرن روسیه هستند و آنها را در ایفای نقشی فعال در عرصه سیاست خارجی رهنمون ‌خواهند شد.
    برگزاری مجمع زنان اوراسیا ازجمله اقداماتی است که روسیه در زمینه فوق در امور بین‌الملل انجام داده است که در آن، بیش از هفتصد مقام عالی‌رتبه ازجمله رهبران جنبش‌های عمومی، نمایندگان تجاری، دانشمندان، مربیان، متخصصان بهداشت و حوزه فرهنگ از بیش از هشتاد کشور به‌طور نظام‌مند گردهم آمدند. البته باید گفت که اقدامات اینچنینی نتوانسته است منجربه تدوین سندی راهبردی شود که چشم‌انداز حضور سیاسی رهبران زن در امور داخلی و خارجی را تعیین نماید.
    باید زمینه‌های مختلف همکاری ایجاد شود، تاآنجاکه بتوانیم حقیقتا از تنوع شایستگی‌ها، دستاوردی را کسب، و پروژه‌های موثری را با هدف افزایش امنیت بشر با رویکرد جنسیتی ایجاد کنیم.

  • محمد سلطانی نژاد صفحه 60

    مردان در موقعیت‌های مدیریتی با اعمال قدرت، برنامه‌ریزی دقیق، نظارت بر اجرای برنامه‌ها و کنترل شناخته می‌شوند و در مقابل زنان در مدیریت خود دارای انعطاف، اهل تعامل و قادر به برقراری ارتباط موثرند و به آراء مختلف احترام می‌گذارند.
    برخی از محققان بر این باورند که در رفتار‌های مدیریتی زنان و مردان بیش از آنکه تفاوت وجود داشته باشد شباهت وجود دارد و مدیریت هر دوی آنها به یک اندازه موثر است.
    درحالی‌که اجماعی میان محققان درمورد این تفاوت‌های اساسی میان زنان و مردان در سبک رهبری وجود ندارد، یکی از راه‌هایی که می‌توان از خلال آن و در مقیاس کلان به برداشتی درمورد تفاوت‌های زنان و مردان در مدیریت بحران‌ها رسید، مطالعه چگونگی عملکرد رهبران زن در برابر همتایان مرد آنها در برخورد با بحرانی مشترک است که اجتماع تحت رهبری آنها را هدف قرار گرفته باشد.
    رهبرانی که بهترین برخورد را با بیماری کرونا داشته‌اند آنهایی بوده‌اند که با فروتنی با متخصصان بهداشت عمومی ‌‌مشورت کرده و به‌سرعت عمل کرده‌اند و تبعا بسیاری از آنها زن بوده‌اند که ریشه این‌گونه مواجهه را می‌توان در خصیصه‌های رهبری زنانه ازجمله درک بالا و تعامل‌گرایی دانست.
    باید درنظر داشت که کشور‌های تحت مدیریت رهبران زن الزاما بالاترین رتبه را نیز در میان دولت‌‌های جهان در مقابله با کرونا نداشته‌اند. درواقع، هرچند این کشور‌ها درمجموع کارنامه‌هایی خوب در مقابله با کرونا دارند، الزاما بهترین دستاورد‌ها و عملکرد‌ها متعلق به آنها نیست.
    واقعیت این است که این ویژگی‌هایی که به جنسیت زنانه و مردانه نسبت داده می‌‌شوند تا اندازه زیادی منعکس‌کننده ادراکات، کلیشه‌‌ها و سوگیری‌‌های ذهنی‌اند و زنان می‌‌توانند ویژگی‌‌های مدیریتی که مردانه طبقه‌بندی شوند و مردان ویژگی‌هایی را که زنانه طبقه‌بندی می‌‌شوند از خود نشان دهند.

  • رز فضلی صفحه 73

    در دوره‌های طولانی از تاریخ، به‌واسطه مسایل تاریخی، دشواری‌های طبیعی و ملاحظات فیزیکی بدل‌شده به عادات فرهنگی و عرف، زنان نقش کم‌رنگی در شکل‌دهی به عرصه عمومی ایفا کرده‌اند.
    چنین وضعیتی یکی از اهداف جستجوگری مطلوب در عرصه عمومی زندگی بشر را جستجوگری صلح کرده است و دراین‌میان، به‌طور تاریخی، زنان نقشی حاشیه‌ای ایفا کرده و یا چنانچه دست به نقش‌آفرینی موثری زده‌اند، اغلب این نقش‌آفرینی در قالب‌های تعریف‌شده مردانه قرار می‌گرفته است.
    با ظهور جریانات جدید جنبش زنان و ظهور خودآگاهی در ایشان، رویکردهای زنانه از قالب‌های کلیشه‌ای خود جدا شده و این امر موجب نگاهی ریشه‌ای‌تر نه‌تنها به مسایل زنان، که به مسایل عمومی بشر شده است.
    نگاه نو به مفهوم صلح به‌عنوان مفهومی فارغ از دوگانه مرسوم جنگ و صلح می‌تواند فتح باب جدیدی به صلح و بحث‌های علمی و عملی پیرامون آن باشد؛ امکانی که ورود زبان زنانه به این مقوله دریچه‌ای بر آن می‌گشاید.
    ورود زنان نه‌تنها به‌عنوان یک نیروی بیرونی و به‌لحاظ کمی، بلکه ورود کیفی با خاستگاه‌های زبانی و هویتی ویژه می‌تواند تحولی بنیادین در فهم و گسترش معانی جدیدی از مفاهیمی حیاتی چون صلح ایجاد کند.

  • زهره خان محمدی صفحه 84

    به‌سبب عدم تعادل در نمایندگی و حضور زنان در نقش‌ها و موقعیت‌های کلیدی، شواهدی مبنی‌بر تاثیر مثبت آنها در موضوعات مهم سیاست خارجی و امنیتی چون استقرار و حفظ صلح به‌چشم می‌خورد.
    سازمان ملل متحد، که امنیت پایدار را بدون حضور زنان امکان‌پذیر نمی‌داند، در اکتبر 2000، قطعنامه 1325 شورای امنیت را با موضوع «زنان، صلح و امنیت» به‌تصویب رسانده است.
    بسیاری از پژوهش‌گران بر این باورند که حضور مساوی زنان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی منجربه تقویت تنوع جنسیتی در سایر زمینه‌ها خواهد شد و این امر با گذشت زمان، چنانچه به عرف و رویه‌ای مورد حمایت تبدیل شود، نتایج بهتری را به‌دنبال خواهد داشت.
    در حوزه زنان، نگاه عمومی درخصوص حضور آنان در نقش‌های سیاسی و رهبری درحال تغییر است و اکثریت، خواهان افزایش چنین نقشی هستند.
    شواهد و مدارک نشان می‌دهند که مشارکت زنان در فرایند صلح و امنیت نقش مهمی را در تعیین موفقیت و پایداری توافقات مربوط به صلح و همچنین دوام و پایداری آن ایفا می‌کند.
    مشارکت زنان در جوامع مدنی به‌ویژه در کشورهای درحال توسعه چون سوریه، با مثال حضور هییت مشورتی زنان (سوری) در مذاکرات سوری و طرح موضوعاتی ازسوی آنان که تا پیش از این در دستور کار قرار نگرفته بود، اهمیت موضوع را به‌وضوح نشان می‌دهد.
    با وجود شواهد و تحلیل‌ها دال بر موثر بودن مشارکت زنان، همچنان نابرابری‌های قابل ملاحظه‌ای درباره حضور زنان در مذاکرات بین‌المللی صلح و سیاست‌های کمک و توسعه به آنان به‌ویژه در کشورهای آسیب‌پذیر به‌چشم می‌خورد.
    کارشناسان فرض می‌کنند که برابری جنسیتی هنوز به‌عنوان اولویت اصلی درنظر گرفته نشده است و پیش‌نیازی برای آن لازم است که به جنبه پیش روی سیاست خارجی تبدیل گردد.