فهرست مطالب

مجله ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها
سال هشتم شماره 2 (تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/06/31
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمود ناطقی رستمی*، فاطمه درزی صفحات 58-64
    سابقه و هدف

    آسیب‌های ناشی از ابزار برنده به‌عنوان یکی از خطرات مشاغل بهداشتی- درمانی شناخته می‌شود که پیشگیری از آن‌ها در دستورالعمل‌های ایمنی مشاغل آورده شده است. این مطالعه با هدف بررسی همه‌گیری‌شناسی آسیب‌های ناشی از ابزار برنده و پیامدهای حاصل از آن‌ها در کارکنان بیمارستان‌های استان قم انجام‌ شد.

    روش بررسی

    این تحقیق به شکل توصیفی- تحلیلی گذشته‌نگر بر روی پرونده‌های سه سال اخیر کارکنان انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ‌های این مطالعه به‌وسیله‌ی نرم‌افزار SPSS انجام شد و برای مقایسه گروه‌ها از آزمون‌های آماری کای مربع (k2) و تی تست (T-test) و آزمون دقیق فیشر (Fisher Exact test) استفاده شد. لازم به ذکر است به تمامی بیماران این اطمینان داده شد که اطلاعات محرمانه باقی خواهد ماند و در صورت انتشار، اسامی افراد ذکر نخواهد شد.

    یافته‌ها: 

    مجموعا 100 نفر (59 زن و 41 مرد) از کارکنان بهداشتی درمانی بیمارستان‌های موردمطالعه که سابقه ثبت صدمات ناشی از اجسام برنده را در پرونده داشتند وارد مطالعه شدند. میانگین سنی افراد آسیب‌دیده 4/6±42 سال و فراوانی افراد بالاتر از 30 سال بیش از افراد کمتر از 30 سال بود (05/P<0). بیشترین درصد آسیب‌ها مربوط به پرستاران (و پیراپزشکان) با 47% و کمترین میزان مربوط به پزشکان با 15% موارد بود (05/P<0) که اغلب در نوبت شب (57%) و بخش‌های جراحی (21%) ، اورژانس و تزریقات (20%) رخ داد. سرسوزن سرنگ (51%) و سوزن بخیه (42%) با اختلاف معنی‌دار عامل بیشترین آسیب بودند . 28% از افراد منبع HBs Ag مثبت داشتند گرچه در پایش افراد آسیب‌دیده هیچ‌کدام از آزمایش‌ها مثبت نشدند.

    نتیجه‌گیری:

     ازآنجایی‌که وقوع جراحات با اجسام برنده به‌ویژه در نوبت شب ممکن است در انتقال عفونت‌های منتقله از خون نظیر ویروس هپاتیت نقش داشته باشد؛ ضروری است این آسیب‌ها یکی از مخاطرات مهم شغلی به‌ویژه برای کارکنان مراکز بهداشتی-درمانی محسوب شده و به‌طور کامل موارد این اتفاقات مراقبت شوند.

    کلیدواژگان: ابزار برنده، نیدل استیک، ویروس هپاتیت، مخاطرات شغلی، بیمارستان
  • عابد خانی زاده، داود خراسانی زواره، سهیلا خداکریم، محمد پالش* صفحات 65-74
    سابقه و هدف

    مطالعات متعدد نشان داده است که وسعت آسیب مغزی به مدت‌زمان کاهش خون‌رسانی بستگی دارد. هر دقیقه که سکته مغزی بدون درمان باشد، بیمار در حدود 1.9 میلیون سلول مغزی را از دست می‌دهد. ازاین‌رو کاهش تاخیرهای مرتبط با شناسایی، انتقال و تشخیص بیماران سکته مغزی حاد مهم است. مراقبت‌های مناسب برای بیماران سکته مغزی توسط کارکنان خدمات فوریت‌های پزشکی، کمک بزرگی در شناسایی، ارزیابی و انتقال به‌موقع بیماران می‌نماید. بر این اساس هدف این مطالعه بررسی وضعیت فواصل زمانی پیش بیمارستانی ارایه خدمات اورژانس به بیماران سکته مغزی شهرستان اراک در سال 1396 به تفکیک موقعیت مکانی و متغیرهای زمانی (روزهای هفته و ساعات شبانه‌روز) بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی، داده‌های مربوط به فواصل زمانی ارایه خدمات به بیماران سکته مغزی، ثبت‌شده در مرکز فوریت‌های پزشکی شهرستان اراک در سال 1396 و همچنین متغیرهای جنسیت و سن آن‌ها توسط نرم‌افزار SPSS نسخه 21 مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفت.

     یافته‌ها:

    در این مطالعه 56 درصد بیماران را افراد مذکر و 43 درصد را افراد مونث تشکیل دادند. بیشترین تعداد بیماران در محدوده سنی بالاتر از 76 سال قرار داشتند. میانگین فواصل زمانی فعال‌سازی، پاسخ، حضور درصحنه، انتقال، بازگشت و کل برحسب دقیقه و ثانیه به ترتیب برابر با 2:51، 9:12، 18:11، 18:00، 13:58، 15:56 و 49:17 بود. کوتاه‌ترین فاصله زمانی پاسخ در ماموریت‌های درون‌شهری، در روزهای جمعه و در ماموریت‌های برون‌شهری در روزهای پنجشنبه قرار داشته و بر اساس ساعات شبانه‌روز، کوتاه‌ترین فواصل زمانی پاسخ در ماموریت‌های درون‌شهری و برون‌شهری به ترتیب در ساعات 11:59-6:00 و ساعات 17:59-12:00 قرار داشتند.

    نتیجه‌گیری

    نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که کارکنان فوریت‌های پزشکی در هردو ماموریت‌های درون‌شهری و برون‌شهری بیشترین اتلاف وقت را در فاصله زمانی حضور درصحنه داشته و همچنین به‌صورت کلی فواصل زمانی پیش بیمارستانی در ماموریت‌های برون‌شهری از حد استاندارد کشوری طولانی‌تر بوده‌اند.

    کلیدواژگان: فواصل زمانی پیش بیمارستانی، سکته مغزی، متغیرهای زمانی اراک
  • محمد کلانتریان*، هومن مینونژاد، رضا رجبی، فواد صیدی صفحات 75-85
    سابقه و هدف

    اثر و ماندگاری اثر تمرینات عصبی- عضلانی بر زمان‌بندی فعالیت عضلات پروگزیمال اندام تحتانی مورد سوال است. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر و ماندگاری اثر تمرینات عصبی- عضلانی بر زمان‌بندی فعالیت عضلات دیستال و پروگزیمال اندام تحتانی در ورزشکاران مبتلا به بی‌ثباتی عملکردی مچ پا بود.

    روش بررسی

    تعداد 26 ورزشکار مبتلا به بی‌ثباتی عملکردی مچ پا بصورت تصادفی به دو گروه تمرینات عصبی- عضلانی و کنترل تقسیم شدند. انتخاب آزمودنی‌ها بر اساس معیارهای ورود و خروج از تحقیق بود. در مرحله پیش‌آزمون زمان‌بندی فعالیت عضلانی آزمودنی‌ها بوسیله دستگاه الکترومیوگرافی سطحی مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از آن گروه تمرینی به مدت 6 هفته تمرینات مربوط به خود را انجام دادند. تمرینات 3 جلسه در هفته و هر جلسه تمرینی به مدت 15 الی 20 دقیقه برگزار شد. سپس کلیه اندازه‌گیری‌های مرحله پیش‌آزمون در مرحله پس‌آزمون و آزمون ماندگاری نیز به انجام رسید. از روش‌های آماری تحلیل واریانس ترکیبی با اندازه‌های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی جهت انجام تجزیه و تحلیل‌های آماری استفاده شد. سطح معنی‌داری کوچکتر از 05/0 در نظر گرفته شد. 

    یافته‌ها:

    نتایج آزمون تحلیل واریانس ترکیبی برای مقایسه نتایج بین‌ دو گروه در مورد زمان‌بندی فعالیت عضلات نشان از اثر تعاملی زمان (پیش‌آزمون‌پس‌آزمون‌ماندگاری) بر گروه (عصبی‌عضلانی و کنترل) در عضلات تیبیالیس انتریور، پرونیوس لانگوس و گاستروکنمیوس خارجی در گروه عصبی‌عضلانی شده است (P≤0/05). اما تفاوتی در زمان‌بندی فعالیت عضلات رکتوس فموریس، گلوتیوس مدیوس و گلوتیوس ماکزیموس هیچ‌یک از دو گروه‌ در دو مرحله پس‌آزمون و ماندگاری نسبت به پیش‌آزمون مشاهده نشد (05/0<P).

    نتیجه‌گیری

    اگرچه تمرینات عصبی-عضلانی موجب بهبود زمان‌بندی فعالیت عضلات دیستال و ماندگاری آن شده است، اما این بهبود در مورد عضلات پروگزیمال که نقش مهمی در زنجیره حرکتی اندام تحتانی دارند، صدق نمی‌کند. لذا پیشنهاد می‌شود در توانبخشی عارضه بی‌ثباتی عملکردی مچ پا، از تمریناتی استفاده شود که علاوه بر تاثیر بر بخش‌های دیستال، عضلات پروگزیمال را نیز مورد توجه قرار داده تا ریسک بروز آسیب مجدد کاهش یابد.

    کلیدواژگان: تمرینات عصبی-عضلانی، بی ثباتی عملکردی مچ پا، زمانبندی فعالیت، پروگزیمال، اندام تحتانی
  • شهاب الدین عیسی لو، زهره فنی* صفحات 86-108
    سابقه و هدف

    سوانح رانندگی همواره تهدیدی برای زندگی عموم شهروندان محسوب می‌شود. اغلب این سوانح، در موقعیت‌های مشخصی در سطح شهرها به وقوع می‌پیوندد. شناسایی چنین نقاطی به‌عنوان نخستین و مهم‌ترین اقدام در فرایند مدیریت ایمنی راه‌های درون‌شهری به شمار می‌آید. شهر قم ازجمله شهرهایی است که به سبب وقوع تصادفات متعدد در ردیف سانحه خیز‌ترین شهرهای کشور شناخته می‌شود. به‌طوری‌که سالانه بیش از پنج هزار فقره تصادف در سطح این شهر به ثبت می‌رسد. مطالعه با هدف شناسایی و تحلیل فضایی نقاط حادثه‌خیز ترافیکی شهر قم انجام شد.

    روش بررسی

    مطالعه با استفاده از دو روش کتابخانه‌ای و میدانی برای گردآوری داده‌های موردنیاز اجرا ‌شد. از منابع کتابخانه‌ای برای مبانی و چارچوب نظری تحقیق بهره گرفته‌شد و در بخش تعیین مسیرها و نقاط حادثه‌خیز شهر قم از اطلاعات میدانی (شامل اطلاعات ارایه‌شده تصادفات توسط پلیس راهور و پزشکی قانونی استان قم برای سال‌های 1395 تا 1397 و همچنین پیمایش میدانی جهت تدقیق محل تصادفات) استفاده شد. به‌منظور تحلیل داده‌ها از روش ضریب شدت تصادفات و از آزمون تخمین تراکم کرنل در سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS برای شناسایی نقاط حادثه‌خیز در سطح معابر شهر قم استفاده شد.

    نتایج

    یافته‌های بخش اول نشان داد؛ اغلب تصادفات در فصول گرم سال (5/29 درصد)، در روزهای شنبه و سه‌شنبه (2/32 درصد) و همچنین ساعات پایانی روز و آغازین شب (5/25 درصد) رخ می‌داد. در میان وضعیت تصادفات بررسی‌شده موتورسیکلت‌ها (3/46 درصد) بیشترین آمار تصادفات را به خود اختصاص دادند. به لحاظ موقعیت مکانی تصادفات، معابر اصلی منطقه 4 شهر قم شامل بلوارهای الغدیر (با ضریب 127/3)، جمهوری اسلامی (ضریب 082/2)، محمدامین (ضریب 009/1) و خیابان شهید صدوقی (ضریب 432/1) به‌عنوان سانحه خیرترین بلوارهای شهر قم بود. همچنین عدم توجه به جلو (8/24 درصد) نیز مهم‌ترین عامل بروز تصادفات به شمار می‌آید.

    نتیجه‌گیری

    به‌طورکلی تمامی دوربرگردان‌ها و تقاطع‌های موجود در سطح مسیرهای حادثه‌خیز، مسیرهای ویژه اتوبوس‌های تندرو، میدان‌ها نیازمند مطالعات فنی و اصلاح وضعیت است.

    کلیدواژگان: ایمنی، نقاط حادثه خیز، سوانح ترافیکی، تحلیل های فضایی، شهر قم
  • مهناز مایل افشار، فریدون نوحی، لیلا ریاحی*، انیسه نیک روان صفحات 87-96
    سابقه و هدف

    سرعت ارایه خدمات در مراکز درمانی به خصوص اورژانس، در جهت کاستن از مرگ و میر و معلولیت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مدیریت زمان در ارایه خدمات درمانی بسیار حیاتی و کوتاهی از آن می تواند جان بیماران را به خطر اندازد. یکی از مهمترین شاخص هایی که در ارزیابی مراکز اورژانس به کار گرفته می شود مدت زمان انتظار بیماران برای دریافت خدمات تشخیصی درمانی می باشد. این مطالعه به منظور بررسی شاخص های زمان سنجی و طراحی داشبورد مدیریتی در یک مرکز تخصصی قلب در شهر تهران در سال1397 انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع، مقطعی بود که در آن شاخص های زمانی اورژانس وزارت بهداشت مورد بررسی قرار گرفت.کلیه داده های مربوطه در بخش اورژانس در یک بیمارستان شهر تهران سال1397گردآوری شد. سپس طراحی و ایجاد داشبورد براساس داده های شاخص های تعیین شده در بخش اورژانس با استفاده از نرم افزار Qlick View بارگذاری شده و نمایش عملکرد این بخش ارایه گردید. این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه بررسی و مجوز اخلاق کسب کرد.

    یافته ها

    با انجام مطالعه ی حاضر، 6 شاخص زمان سنجی اورژانس مورد بررسی قرار گرفت. سپس با توجه به اطلاعات بدست آمده داشبورد مربوطه طراحی گردید.

    نتیجه گیری

    کاهش طول مدت اقامت در بخش اورژانس، منجر به افزایش رضایتمندی بیماران و به طور بالقوه صرفه جویی در هزینه‌ها می‌شود. در واقع، رسالت اصلی اورژانس، ارایه خدمات با کیفیت بالا در کوتاه‌ترین زمان ممکن است. توقف طولانی مدت در اورژانس، امکان ارایه خدمات به سایر بیماران نیازمند به فوریت‌های پزشکی را کاهش می‌دهد و این امر موجب نارضایتی بیماران و افزایش تلفات ناشی از حوادث خواهد شد.

    کلیدواژگان: بیمارستان، خدمات اورژانس، مدیریت اطلاعات سلامت
  • محمدرضا باتوانی، محسن غفرانی، الهام السادات مطیعی، فاطمه باتوانی* صفحات 109-118
    سابقه و هدف

    کاراته یکی از مشهورترین هنرهای رزمی برخوردی با آسیب‌های فیزیولوژیکی بالا است؛ لذا هدف از انجام این پژوهش، مقایسه شاخص‌های سیستم ایمنی منتخب در کاراته‌کاران نخبه و آماتور با غیر ورزشکاران بود.

    روش‌بررسی:

     این بررسی به‌صورت توصیفی انجام گردید که آزمودنی‌های آن شامل 387 نفر داوطلب سالم و مقیم در استان اصفهان با میانگین سن: 4/7 ± 2/27 سال (میانگین± انحراف استاندارد) بودند که برحسب عناوین قهرمانی و تعداد جلسات تمرینی در 3 گروه کاراته‌کاران نخبه (شامل 65 مرد و 64 زن) از قهرمانان بین‌المللی و جهانی؛ کاراته‌کاران آماتور (شامل 75 مرد و 54 زن) با حداقل کمربند سیاه و بدون کسب عناوین قهرمانی فراملی؛ و غیر ورزشکاران (شامل 71 مرد و 58 زن) از افرادی که در طی سال‌های زندگی خود هیچ‌گونه فعالیت منظم ورزشی نداشتند و ازلحاظ قد، وزن و سن مشابه دو گروه دیگر بودند تقسیم‌گردیدند. به‌منظور ملاحظات اخلاقی، شرکت‌کنندگان در ابتدا با روند اجرای بررسی آشنا و پس از تکمیل فرم رضایت‌نامه کتبی، پرسشنامه مربوط به اطلاعات بیوگرافی را پر نمودند. سپس، نمونه‌های خونی به‌صورت ناشتا و در یک نوبت از ورید بازویی کلیه آزمودنی‌ها در محل آزمایشگاه تشخیصی- طبی به میزان cc5 در لوله‌های حاوی ماده ضد انعقادی EDTA اخذ و آزمایش CBC با استفاده از دستگاه تمام‌خودکار سیسمکس و همچنین روش NBT انجام و فراوانی لکوسیت‌ها مشخص گردید. داده‌های به‌دست‌آمده از طریق آزمون آماری تحلیل آنوای ساده و آزمون تعقیبی شفه با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 22 انجام و سطح معنی‌داری نیز در سطح 05/0>P در نظر گرفته شد.

    یافته‌ها:

     نتایج نشان‌داد میزان پارامترهای سیستم ایمنی کاراته‌کاران (نوتروفیل، منوسیت، بازوفیل، ایوزینوفیل، لنفوسیت و گلبول‌های سفید) در گروه‌های نخبه و آماتور تفاوت معناداری ندارند (05/0<P)؛ اما میزان آن‌ها در گروه نخبه و همچنین در گروه آماتور (به‌استثنای گلبول سفید) به‌طور معنی‌داری کمتر از غیر ورزشکاران است (05/0>P).

    نتیجه‌گیری 

    بر اساس نتایج، ورزشکارانی که در برنامه های تمرینی و مسابقه‌های سنگین کاراته درگیر هستند نشان می‌داد که جنبه‌های مختلف عملکرد سیستم ایمنی‌شان مختل شده لذا ضرورت انجام اقدامات درمانی در جهت پیشگیری از ابتلا ایشان به بیماری‌های ویروسی و عفونتی مشهود است.

    کلیدواژگان: سیستم ایمنی، کاراته کا، نخبه، آماتور
  • عسکر جلالیان، حمیده سمیعی، معصومه شکری خوبستانی، محمدرضا کریمی* صفحات 119-129
    سابقه و هدف

    با توجه به وقوع دوره‌های خشک‌سالی و افزایش بهره‌برداری از آبخوان، گسترش کشاورزی و افزایش برداشت آب‌های زیرزمینی، تراز سطح آب زیرزمینی در دشت زنجان کاهش‌یافته است که این امر علاوه بر پایین رفتن تراز سطح آب زیرزمینی، کاهش راندمان چاه‌ها، تخریب کیفی و افزایش املاح آب زیرزمینی را نیز در پی دارد که خود سبب تخریب کیفیت منابع و برهم خوردن تعادل آب‌های شور و شیرین گردیده است.

    روش بررسی

    جهت بررسی کیفیت و روند تغییرات پارامترهای کیفی سفره آبی این دشت از اطلاعات 45 نقطه نمونه‌برداری ازچاه‌های موجود در منطقه استفاده‌ شده است. در مرحله اول با جمع‌آوری اطلاعات موثق درزمینه کیفیت شیمیایی سفره آب‌های زیرزمینی منطقه به بررسی روند تغییرات غلظت یون‌های کلسیم، منیزیم، سدیم، بی‌کربنات، کلراید و سولفات در طی سال‌های 1384 تا1394 پرداخته شد. در ادامه pH و هدایت الکتریکی جهت تعیین کیفیت شیمیایی چاه‌های منطقه طی ده سال مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت میزان تغییرات یون‌ها و کیفیت آب طی بازه زمانی ده ساله بررسی و نتایج با استفاده از نمودارهای پایپر، شولر، و یلکاکس و دورو تحلیل گردید. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

     یافته‌ها:

    حدود 70 درصد نمونه‌ها تیپ بی‌کربناته دارند. این امر نشان‌دهنده کیفیت بالای آب‌های زیرزمینی در دشت زنجان است با توجه به اینکه نمودار ویل کاکس از دو فاکتور هدایت الکتریکی (EC) و نسبت جذب سدیم (SAR) جهت طبقه‌بندی مصرف آب کشاورزی استفاده می‌نماید، دیاگرام ویل‌کاکس نمونه آب‌های زیرزمینی گروه C2-S1 و C3-S1 قرار می‌گیرد. لذا وضعیت آب زیرزمینی دشت زنجان ازلحاظ مصرف کشاورزی مناسب است. اما در صورت ادامه روند فعلی در خصوص کاهش تراز سطح آب زیرزمینی در محدوده دشت زنجان، در سال‌های آینده با کاهش کیفیت آب و افزایش شوری مواجه خواهیم شد.

    نتیجه‌گیری

    بررسی کیفیت شیمیایی چاه‌های دشت نشان می‌دهد که اکثر پارمترهای کیفی مرتبط با شوری در محدوده قابل‌قبول قرار دارد. با توجه به نتایج مطالعه می‌توان گفت روند افزایشی در میزان املاح موجود در آب و روند نزولی دبی جریان و افت آب‌های زیرزمینی، در آینده‌ای نه‌چندان دور کاهش کیفیت شیمیایی آب را جهت استفاده‌های گوناگون سبب می‌شود.

    کلیدواژگان: آب زیرزمینی، نمودار پایپر، شوری، منابع آب
|
  • Mahmoud Nateghi Rostami*, Fatemeh Darzi Pages 58-64
    Background and Objectives

    Sharp injuries are known as one of the hazards of Health Care workers. This study was designed to determine the epidemiology of sharp injuries of staffs in the Qom province.

    Materials and Methods

    This is a descriptive-analytical and retrospective study which is done on the sharp injuries patients files in the last three years in Qom province. Statistical analysis of data was performed by using SPSS software (Ver. 22).k2, t-test and Fisher’s exact tests were used to compare groups.

    Result

    Totally 100 subjects (59 female and 49 men) who had a history of injuries accident were included from Qom provinces’ hospitals. The mean age of the subjects was 42±6.4 years and the frequency of those over 30 years was significantly higher than other age groups (P<0.05). The highest percentage of injuries was related to nurses and paramedics with 47% and the lowest rate to physicians (15%) (P<0.05); most of them were working at nights (57%) in surgery (21%) and emergency (20%) units. Syringe (51%) and suture (42%) needles were responsible for most of the injuries (P<0.05). Most of subjects were negative for viral infections tests, but 28% of them were HBs Ag positive. Other laboratory tests were also negative for the affected subjects.

    Conclusion

    As sharp injuries especially in the night shifts might have a role in the transfer of blood burn infections including Hepatitis viruses, it is necessary to recognize sharp injuries as a major occupational hazard, especially for health care staff, and accidents should be included in surveillance programs

    Keywords: Sharp injuries, Needle sticks, Hepatitis viruses, Hospital, Occupational hazards
  • Abed Khanizade, Davoud Khorasani Zavareh, Soheila Khodakarim, Mohammad Palesh* Pages 65-74
    Backgroun & Objectives

    Numerous studies have shown that the extent of brain injury depends on the duration of blood loss. Every minute a stroke remains untreated,the patient loses about 1.9 million brain cells. It is therefore important to reduce the delays associated with the identification,transmission,diagnosis of acute stroke patients. Appropriate care for stroke patients by emergency medical services staff can be of great help in identifying,evaluating,and timely transferring patients. Therefore,the purpose of this study was to evaluate the pre-hospital time intervals of emergency services for stroke patients in Arak city in 2017 in terms of location,time variables (weekdays,hours of days,nights).Materials,

    Methods

    In this descriptive cross-sectional study,data on time intervals for stroke patients arrived at Arak Medical Emergency Center in 2017,and their gender,age variables were analyzed by software SPSS version 21.

    Results

    In this study,56% of patients were male,43% were female. Most patients were over 76 years of age. The mean intervals of activation,response,on-scene,transmission,recovery,total in terms of minutes,seconds were 2:51,9:12,18:11,18:00,13:58,15:56,and 49:17,respectively. The shortest response times for in-the city missions were on Fridays,out-of-the city missions on Thursdays,and the shortest response times for in-the city,out-of-the city missions were,at 6:00-11:59 am,and 12:00 -17:59 pm respectively.

    Conclusion

    The results of this study showed that emergency medical personnel both inter,intra city missions had the highest time loss for the on-scene time interval,and also overall pre-hospital time intervals in out of the city missions had exceeded the national standards.

    Keywords: Pre-hospital time intervals, Stroke, Time variables, Arak
  • Mohammad Kalantariyan*, Hooman Minoonejad, Reza Rajabi, Foad Seydi Pages 75-85
    Background and Objectives

    The effect and persistence of neuromuscular activities on the timing of lower extremity proximal muscles are questionable. So the purpose of this study was to investigate the persistence effect of neuromuscular exercise on activity timing of lower extremity distal and proximal muscles in athletes with functional ankle instability.

    Materials and Methods

    26 athletes with functional ankle instability were randomly divided into two groups of neuromuscular exercises and control. Subjects were selected based on inclusion and exclusion criteria. In the pretest phase, the activity timing of muscles was evaluated with surface electromyography. The next step was to exercise group performing their own exercises for 6 weeks. Exercises were performed 3 sessions per week and each exercise session lasted 15 to 20 minutes. Then all pre-test measurements were performed in the post-test and persistence test. Repeated analysis using ANOVA and Bonferroni post hoc tests were used for statistical analysis. The significance level was considered less than 0.05.

    Results

    Results of Mixed-ANOVA showed the interactive effect of time(pretest-posttest-persistence) on the group(neuromuscular-control) significantly changes the activity timing of distal muscles in the neuromuscular group(P≤0/05). But there was no difference in the activity timing of proximal muscles in either of two groups in post-test and persistence compared to pre-test(P≥0/05).

    Conclusion

    Although neuromuscular exercises improves the activity timing of distal muscles and persistence, this improvement does not apply to proximal muscles that play an important role in the lower extremity chain. Therefore, it is suggested that in the rehabilitation of functional ankle instability, use exercises that, in addition to affecting the distal segments, also focus on the proximal muscles to reduce the risk of re-injury.

    Keywords: Functional ankle instability, Neuromuscular exercises, Activity timing, Proximal, Lower extremity
  • Shahabedin Isalou, Zohreh Fanni* Pages 86-108
    Background and Objective

    Traffic accidents are always a threat to the lives of all citizens. Most of these accidents occur in certain locations across cities. Identifying such points is the first and most important step in the process of inter-city road safety management. Qom city is one of the cities that are known as the most accident-prone cities in the country due to numerous accidents. More than 5,000 accidents are recorded annually in the city.

    Materials and Methods

    A library and a field method used to collect the required data. Library resources were used for the basics and theoretical framework of the research and in determining the routes and accident hotspots of the Qom city inquiring field information such as information provided by accidents by Rahvar Police and Forensic Medicine of Qom Province for the years 1395 to 1397. To analyze the data, the method of accident data coefficient method and crash density estimation coefficient in Geographic Information System (GIS) was applied to identify accident hotspots in Qom city thoroughfares.

    Results

    The findings of the first section show; Most accidents occur in the warm seasons of the year (29.5%), on Saturdays and Tuesdays (32.2%), as well as in the last hours of the day and the beginning of the night (25.5%). Among the accidents studied, motorcycles (46.3%) have the highest number of accidents. In terms of the location of accidents, the main thoroughfares of Qom's District 4 include Al-Ghadir Boulevards (with a coefficient of 3.127), the Islamic Republic (coefficient 2.82), Mohammad Amin (coefficient 1.009) and Shahid Sadoughi Street (1.432). As the most accident-prone boulevards in Qom. Also, not paying attention to the front view was the most important cause of accidents (24.8%).

    Conclusion

    All roundabouts and intersections having a higher coefficient of accidents, special routes for high-speed buses, and squares were identified as the hotspots. Further technical studies and appropriate measures are recommended for alleviating the magnitude of these hotspots

    Keywords: Safety, Hot Spot Crash, Traffic Accidents, Spatial Analysis, Qom city
  • Mahnaz Mayelafshar, Feridoun Noohi, Leila Riahi*, Anis Nikravan Pages 87-96
    Background and Aim

    The speed of service delivery in medical centers, especially emergencies, is of particular importance in reducing mortality and disability. Time management in providing vital and short-term health care services can endanger patients' lives. One of the most important indicators used in the evaluation of emergency centers is the waiting time for patients to receive diagnostic and treatment services. This study was conducted in 1397 in order to study the timing indicators and design of the management dashboard in a specialized heart center in Tehran.

    Materials and Methods

    This type of research is a section in which the emergency time indicators of the Ministry of Health were examined. All the relevant data in the emergency department was collected in a hospital in Tehran in 1397. Then, the design and creation of the dashboard was loaded based on the data of the indicators specified in the emergency department using QuickView software and the performance of this section was presented.

    Results

    In the present study, six emergency timing indicators were examined. Then, according to the information obtained, the relevant dashboard was designed.

    Conclusion

    Reducing the length of stay in the emergency department leads to increased patient satisfaction and potentially cost savings. The main mission of the emergency is to providing high quality services in the shortest possible time. Prolonged emergency stops reduced the possibility of providing services to other patients in need of emergency medical care, which can lead to patient dissatisfaction and increased casualties.

    Keywords: Hospital, Emergency Service, Health Information Management
  • MohammadReza Batavani *, Mohsen Ghofrani, Elham Sadat Motiei, Fatemeh Batavani Pages 109-118
    Background and Objectives

    Karate is one of the most popular contact martial arts with the a high risk of physiological injuries. Hence, the aim of this study was the comparison of the immune system parameters in elite and amateur karate-ka versus non-athletes.

    Materials and Methods

    This study comprised of a descriptive survey employing 387 healthy volunteers in Isfahan aged 27.2 ± 7.4 years (mean ± sd). According to the athletic qualification and weekly training sessions, subjects were divided into the elite group include of the world or international karate champions (men: N=65; women: N=64); and the amateur group includes of black belt karate-ka without transnational champions (men: N=75; women: N=54). Non-athletes were chosen with the same anthropometric characteristics but without any regular exercises (men: N=71; women: N=58). For ethical considerations, participants were informed about the processes of the survey. After receiving their written consent and completing a biographical questionnaire, all volunteers were instructed to fast at a given time and the amount of 5cc blood samples from the brachiocephalic vein was received in tubes containing anticoagulants of EDTA. The blood samples were analyzed for CBC tests for the incidence of leukocytes via the NBT method by Sysmex. One-way ANOVA and Scheffe post hoc tests were used to analyses the data by the SPSS software version 22 and the significant level was considered at P <0.05.

    Results

    The results showed that there were no significant statistical differences between the parameters of immune system (neutrophils, monocytes, basophils, eosinophils, lymphocytes and white blood cells) in elite and amateur groups (P >0.05). However, these parameters belonging to elite group as well as amateur group (excluding white blood cells) were significantly lower non-athletes (P <0.05).

    Conclusion

    The results showed that the immune system of athletes who were active in karate-ka competitions, may be impaired, therefore the proper interventions for preventing them from viral and infectious diseases are recommended

    Keywords: Immune system, Karate-ka, Elite, Amateur
  • Askar Jalalian, Hamideh Samiee, Masoumeh Shokri Khoubestani, MohammadReza Karimi* Pages 119-129
    Background and Objective

    Due to the occurrence of dry season and exploitation of water resources for higher agricultural yields, the groundwater level in the Zanjan plain has subsided. The lowered of water level of aquifer have reduced the efficiency of wells and paralleled with water quality degradation. The underground structure of aquifer was destroyed and the quality of water resources contains more salt than fresh waters.

    Materials and Methods

    In order to survey on the salinity of water in this region, data from 45 sampling wells (1384-1394) has been used. In the first step by collecting valid information about the chemical quality of related aquifer, investigation on fluctuation trends of ions concentrations of Ca, Mg, Na, HCO3, Cl, SO4, from 1384 to 1394has been conducted. Then, pH and EC have been surveyed for ten years (1384-1394) to determine the general chemical quality of region groundwater. Finally, fluctuation trends of elements and water salinity have been plotted on descriptive diagrams, piper, statistical models, and other plans. In this study, all the ethical considerations have been observed and no conflict of interest was reported by the authors.

    Results

    The data of this study demonstrated that average concentrations of sulfate and chloride are2.3 and 1.1meq/lit respectively. The concentration of these ions in water samples indicated the desirable quality of groundwater at present. However, if the current trend regarding the subsiding of groundwater level in the Zanjan plain, we could face a decrease in water quality and an increase in salinity in the coming years.

    Conclusion

    According to the results of the study, it can be said that the increasing trend in the concentrations of salts in the water and the declining trend of the output of the wells could reduce the chemical quality of water in near future

    Keywords: Groundwater, Piper, Salinity, Water Resources