فهرست مطالب

فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی
سال نهم شماره 3 (پیاپی 33، پاییز 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/08/11
  • تعداد عناوین: 13
|
  • صفحه 0
  • مریم تاجری مقدم، طاهره زبیدی، مسعود یزدان پناه* صفحات 1-24

    ویروس کووید 19 در سال 1398 (2020) به یک تهدید همه گیر جهانی تبدیل شده است. تاثیر اقتصادی و اجتماعی این تهدید به سرعت در مناطق روستایی گسترش یافته است. بنا بر شواهد، این تاثیر به صورت طولانی مدت بوده و دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم در نواحی روستایی است، رفتارهای پیشگیرانه مردم و سیاست های دولت در کنترل انتقال ویروس بویژه در نواحی روستایی، کلید اصلی مهار این بیماری همه گیر، و به عنوان یک اقدام پیشگیرانه است، پژوهش حاضر با هدف تحلیل رفتارهای پیشگیرانه جهت مقابله با ویروس کرونا به عنوان رویکردی در حوزه سلامت و بهداشت روستایی انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی است که با استفاده از روش پیمایش آنلاین انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان دشتستان در استان بوشهر بودند که 305 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و متخصصان در زمینه موضوع مورد پژوهش مورد تایید قرار گرفت. روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز از طریق برآورد مدل اندازه گیری و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. نتایج نشان داد که رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا به صورت مرحله ای و در سطح بالایی قرار داشت. همچنین دو متغیر منافع درک شده و راهنمای عمل بر نگرش جامعه روستایی، و نیز دو متغیر نگرش و هنجارهای ذهنی بر تمایل ساکنان روستاها و در نهایت تمایل، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا اثرگذار بوده است. براساس مدل یکپارچه تیوری رفتار برنامه ریزی شده و مدل اعتقادات سلامت، متغیرهای تمایل، نگرش، منافع درک شده، راهنمای عمل، هنجار ذهنی و خودکارآمدی در مجموع قادرند 66 درصد از تغییرات رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی را تبیین کنند. نتایج این مطالعه نه تنها شواهد تجربی بیشتری را برای رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا ارایه می دهد، اطلاعاتی برای تدوین سیاست ها و دستورالعمل های وزارت بهداشت برای پیشگیری و جلوگیری از شیوع بیشتر این بیماری در روستاها ارایه کرده است.

    کلیدواژگان: کرونا، نواحی روستایی، سلامت روستایی، بهداشت روستایی، پیشگیری، شهرستان دشتستان
  • محمدرحیم رهنما، مهدی بازرگان* صفحات 25-48

    ظرفیت مدل سازی مکانی در GIS اهمیت فراوانی در درک تفاوت توزیع جغرافیایی بیماری های واگیردار و عفونی و نیز مطالعات اپیدمیولوژیکی و بهداشت جامعه دارد. یکی از این بیماری های واگیردار و عفونی در قرن 21، ویروس کرونا (کووید-19) است که از اواخر دسامبر سال 2019 به صورت شیوع پنومونی از ووهان چین به سراسر جهان در حال گسترش است. از این رو بررسی جغرافیایی این بیماری در جهت کنترل و پیشگیری آن امری ضروری است؛ بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از آمار فضایی به مدل سازی پخش فضایی اپیدمیولوژی ویروس کرونا درروستاها و شهرهای کشور به صورت توزیع منطقه ای و استانی کشور پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 31 استان کشور است که داده های مبتلایان به ویروس کرونا در بازه زمانی 3 اسفند 1398 الی 3 فروردین 1399 (21638 نفر) و با استفاده از نرم افزار ArcGIS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران درباره توزیع فضایی ویروس کرونا در تاریخ 3 اسفند 98، مقدار z-score برابر 485/1 و الگوی آن از نوع تصادفی بوده اما در تاریخ 3 فروردین 99، مقدار z-score برابر 039/3 و خوشه ای بودن توزیع بیماری را در  نواحی کشور نشان می دهد. تحلیل خودهمبستگی فضایی براساس فاصله نشان می دهد که در فاصله 8/383 کیلومتری از استان قم ، ضریب موران برابر 136627/0 و مثبت است؛ اما در فاصله 6/762 کیلومتری از استان قم، ضریب موران برابر 040246/0- و منفی بدست آمده و بیانگر این است که از این فاصله به بعد، تعداد مبتلایان به کرونا کاهش یافته است. همچنین تحلیل لکه های داغ در خصوص تعداد مبتلایان به ویروس کرونا نشان داد که استان های (قم، تهران، گلستان، سمنان، اصفهان، مازندران و البرز) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری بالا، در خوشه های داغ و استان های (بوشهر، ایلام و کرمانشاه) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری کمتر، در خوشه های سرد قرار دارند. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که مهمترین عامل جغرافیایی انتشار ویروس کرونا در کشور، فاصله و مجاورت مکانی استان های درگیر با این بیماری بوده و از الگوی پخش فضایی سازش پذیر تبعیت می کند.

    کلیدواژگان: کووید 19، مناطق روستایی - شهری، الگوی پخش، انتشار فضایی، ایران
  • حسین کریم زاده، عقیل خالقی*، رباب نقی زاده صفحات 49-70

    در شیوع ویروس کرونا، بین جمعیت روستایی- شهری و سکونتگاه های روستایی و شهری تفاوت ویژه ای دیده نمی شود. با این حال، به عنوان یک بحران، ویروس کرونا، تاثیر منفی در اقتصاد روستایی داشته و یا می تواند محرک مهم برای نوآوری در مشاغل جدید در نواحی روستایی باشد. در محیط های مختلف جغرافیایی، ادراک و شناخت های متفاوتی نسبت به این ویروس دیده می شود. با توجه به هدف تحقیق مبنی بر تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در قلمرو جغرافیای رفتاری، تحقیق حاضر در پی کشف و شناخت نقشه های ذهنی جامعه روستایی بخش مرکزی شهرستان ورزقان و ادراکات آن ها ست. بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی از نوع آمیخته (ترکیبی) است. روش «طراحی اکتشافی (مدل توسعه ابزار)» در این تحقیق استفاده شده است. در فاز یک با استفاده از روش «توصیف ضخیم» (فراتر از توصیف و مشاهده برای بیان ظهور رفتار خاص در جامعه) و به کمک نرم افزار مکس کیودا توصیفی عمیق از تجربیات افراد مطلع محلی گردآوری شد و به مشاهده ژرف و لایه لایه موضوع از زوایای مختلف به شیوه استقرایی در کدگذاری کیفی انجام شد. برای رصد متغیرهای کیفی نیز از شیوه STEEP (V) استفاده شده است. بر اساس نتایج کیفی، به توسعه ابزار (با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی) از طریق تحلیل داده های کمی حاصل از نتایج پرسشنامه محقق ساخته اقدام شده و مقوله ها اولویت بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که کاهش حداکثری تعاملات اجتماعی غیرضروری در نواحی روستایی، شرط اصلی کنترل شیوع کرونا است. بعلاوه، شیوع ویروس در زمان بندی فعالیت کشاورزان، توجه به پس انداز، آسیب فعالیت اقامتگاه‏های گردشگری روستایی، و رونق کسب وکارهای روستایی، و نیز سرمایه اجتماعی اثر منفی داشته است.

    کلیدواژگان: ویروس کرونا، اقتصاد روستایی، ادراک محیطی، درک روستاییان، شهرستان ورزقان
  • حمید حیدری مکرر*، فاطمه مشایخی صفحات 71-90

    بسیاری از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی کشور، کشاورزان متوسطی هستند که توان مالی محدودی دارند و همه دارایی شان را در هر دوره تولید به کار می گیرند، بنابراین خسارت هر چند اندک، در هر مرحله از فرآیند تولید ضربه های سختی را به زندگی آنان وارد می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل به وجود آورنده ریسک و مدیریت آن در دو شهرستان جیرفت و عنبرآباد صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق روستاهای بالای 50 خانوار بوده و 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. بر اساس فرمول کوکران حجم پرسشنامه های بدست آمده برابر با 350 می باشد. از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی پیمایشی است. از تکنیک همبستگی و آزمون T دو نمونه ای و مدل VIKOR، نیز جهت تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد بین ویژگی های فردی و مدیریت ریسک رابطه معنادار و مستقیمی وجود و براساس مدل ویکور عوامل ایجاد کننده ریسک تولید خرما در شهرستان جیرفت مهم ترین آن ها، چگونگی وضعیت بازار و عوامل اقتصادی به ترتیب با ضریب 328/0 و 872/0 و در شهرستان عنبرآباد عوامل اجتماعی و وضعیت بازار به ترتیب با ضریب 277/0 و 328/ می باشند. راهبردهای مدیریت و کنترل بازار (ایجاد شرکت های دولتی و حذف واسطه ها، جلوگیری از واردات محصول) مهم ترین راهبرد جهت کاهش عوامل ایجاد کننده ریسک، بیان شده است همچنین راهبردهای دیگری مانند پس انداز و استفاده از اقلام اصلاح شده به ترتیب از استراتژی های مالی و اقتصادی و مدیریت آفات محصول از نظر باغداران مورد توجه قرار گرفته است.

    کلیدواژگان: تولید روستایی، اقتصاد روستایی، مدیریت ریسک، کشاورزی، خرما، جیرفت
  • علی رحمانی چوکامی، تیمور آمار*، عیسی پوررمضان صفحات 91-112

    نواحی روستایی بعنوان محیط زنده در فضای جغرافیایی، همواره در مسیر تغییر و تحول بوده است. تغییرات و تحولات نظام مالکیت اراضی روستایی از جمله تغییرات مکانی- فضایی است که با توسعه نظام روستایی در ارتباط بوده است. در واقع توجه شهرنشینان به محیط های روستایی برای تملک زمین جهت تفریح و ایجاد فضای خصوصی (خانه دوم) موجب تغییرکاربری اراضی مستعد تولید در روستاها شده است. این امردرسال های اخیر باعث سرریزشدن بخشی از سرمایه و جمعیت از شهرها به سوی روستاها شده است. این سرمایه ها با نفوذ در سکونتگاه های روستایی، اقتصاد و کارکرد روستا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در مقاله حاضر عوامل موثر بر تغییر مالکیت زمین در سکونتگاه های روستایی و پیامدهای اقتصادی آن بررسی شده است. مطالعه موردی سکونتگاه های روستایی بخش خمام شهرستان رشت بوده است. این تحقیق از نظر هدف درگروه تحقیقات کاربردی و برمبنای روش جزء تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری به صورت تمام شماری یعنی کل 44 سکونتگاه روستایی بخش خمام است. روش گردآوری اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی، کتابخانه ای و براساس مشاهده میدانی و مصاحبه از مدیر یا یکی از اعضای شورا است و داده های گردآوری شده از طریق نظریه های زمینه ای مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که موقعیت جغرافیایی و راه دسترسی، ارزش زمین و عدم توجیه اقتصادی حفظ زمین برای تولید، برخورداری از مزیت نسبی،سیاست ها و سرمایه گذاری های دولت، کهولت سن و ناتوانی در امر تولید، مدارک مالکیتی از عوامل موثر در تغییرات مالکیتی سکونتگاه های روستایی و تغییر در نظام فعالیت اقتصادی روستاها، کاهش میزان تولید محصولات کشاورزی، تغییر در روابط اقتصادی بین شهر و روستا و تغییرکارکرد روستاها در ناحیه از پیامدهای اقتصادی مطالعاتی است.

    کلیدواژگان: اراضی روستایی، مالکیت زمین، سکونتگاه های روستایی، پیامدهای اقتصادی، بخش خمام
  • محمدامین خراسانی*، سید حسن مطیعی لنگرودی، مجید محمدی صفحات 113-140

    فقر پدیده چندبعدی و گسترده ای است که همواره دولت ها و سازمان های بین المللی جهت کاهش آن تلاش می کنند. بااین حال، فقر روستایی نمود بارزتری دارد. یکی از چالش های مهم جوامع روستایی مسئله فقر است که اندیشه بسیاری از صاحب نظران مسایل روستایی را به خود معطوف داشته است. در روستاها به علت شرایط جغرافیایی، نوع معیشت و توانایی کمتر در مقابله با حوادث، فقر قلمرو گسترده تری دارد. فقر در نواحی روستایی مسایلی چون ایجاد نابرابری، مهاجرت به شهرها، تخلیه روستاها، آسیب پذیری محیطی روستاها، افزایش بیکاری و بسیاری از مسایل دیگر را در پی دارد. تحقیق حاضر باهدف بررسی تطبیقی پژوهش های انجام شده در زمینه فقر روستایی و همچنین شناخت ابعاد و متغیرهای موثر بر فقر روستایی در دهه های 1380 و 1390 انجام شده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش مبتنی بر فراتحلیل کمی مقالات است. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مرور مقالات منتشرشده در زمینه فقر روستایی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بعد اقتصادی و متغیرهای مربوط به آن بیشتر از سایر ابعاد موردتوجه واقع شده است. همچنین در میان مقالات موردبررسی در مجلات مختلف، مقالات جغرافیایی با توجه به ماهیت بین رشته ای آن ها، ابعاد گسترده تری را موردبررسی قرار داده اند.

    کلیدواژگان: مطالعات فقر، مطالعات روستایی، فقر روستایی، فقر اقتصادی، تحلیل محتوا
  • سعدی محمدی*، سروه شهبازی صفحات 141-164

    امروزه ارتقای سطح کیفیت زندگی و تبدیل محیط های روستایی به محیط های قابل زیست؛ جهت کار، فعالیت و زندگی، آرمان اصلی برنامه ریزان توسعه به منظور جلوگیری از مهاجرت های گسترده، جذب و بازگشت مهاجرینی است که از روستاها به دلیل فقر و بیکاری مهاجرت نموده اند. در این راستا امروزه تنوع بخشی اقتصادی راهکار مطمینی است که توانایی ترسیم چشم انداز روشنی از ارتقای سطح کیفیت زندگی روستاییان را با پایدارنمودن معیشت آن ها دارد. به منظور تبیین این اثرگذاری، پژوهش کاربردی حاضر با روشی توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مقایسه دو دوره قبل (سکونت در شهر) و بعد (بازگشت به روستاها) به بررسی وضعیت کیفیت زندگی خانوارهای روستایی بازگشته به نقاط روستایی بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان پرداخت که به دنبال تنوع فعالیت های اقتصادی انجام شده، با بازگشت مهاجران روبرو شده است. جمع‎آوری داده ها در بخش نظری، به روش اسنادی و در بخش عملی به روش پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان 144 سرپرست خانوار روستایی بازگشته به روستاها به روش تمام سرشماری و مصاحبه با آن ها انجام پذیرفت. پس از تجزیه وتحلیل با آزمون های آمار استنباطی (ویلکاکسون، تی زوجی و همبستگی)، نتایج نشان داد که به دنبال تنوع فعالیت های اقتصادی ایجادشده و بازگشت مهاجران به روستاها جهت منتفع شدن از منافع آن، کیفیت زندگی آن ها نسبت به دوره سکونت در شهر بهبودیافته و این شاخص اقتصادی کیفیت زندگی است که بیشترین تاثیر را در ارتقای سطح کیفیت زندگی مهاجران بازگشتی دارد.

    کلیدواژگان: تنوع فعالیت، فعالیت اقتصادی، اقتصاد روستایی، مهاجرت بازگشتی، کیفیت زندگی، شهرستان مریوان
  • احمد زنگانه*، تاج الدین کرمی، حمیدرضا تلخابی، محسن یوسفی فشکی صفحات 165-188

    هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام شهری استان مرکزی طی سال های 1355 تا 1395  و  شناسایی عوامل موثر بر توسعه شهرهای کوچک و روستا-شهرها است. این پژوهش به شیوه تحلیلی انجام شده و از سنت های روش پژوهش کمی بهره برده است. برای تحلیل نظام شهری از شاخص های نخست شهری، شاخص توزیع متعادل (آنتروپی) و شاخص تمرکز هرفیندال، توزیع جهت دار و تراکم فضایی کرنل استفاده شده است. برای شناسایی عوامل موثر بر توسعه منطقه ای با رویکرد تقویت روستا-شهرها، از نظرات نخبگان و متخصصان در قالب روش دلفی و 23 پرسشنامه استفاده شده  است. پرسشنامه مذکور در راستای ابعاد فضایی و غیر فضایی و مولفه های چهارگانه مربوط، شامل سیاست گذاری و قوانین،  اقتصادی - فعالیتی، اجتماعی و فرهنگی، و درنهایت کالبدی و ارتباطی و 26 معیار مربوط تدوین شده است. به منظور اولویت بندی مولفه ها و معیارها، از مدل ویکور و همچنین برای شناسایی عوامل نهایی و زیرمعیارهای مربوطه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمرکز فزاینده جمعیت شهری در دو شهر اراک و ساوه و کثرت روستا-شهرها (28 شهر از 33 شهر استان)، از ویژگی های اصلی نظام شهری استان مرکزی است، اما این وضعیت طی سال های 1375 تا 1395 به دلیل جمعیت پذیری شهرهای دوم، سوم و چهارم استان، تا حدودی به سمت عدم تمرکز گرایش یافته و به لحاظ توزیع فضایی، جابه جایی جمعیت به سمت شمال و جنوب شرقی استان بوده است. همچنین بر اساس نتایج مدل ویکور، مولفه "سیاست گذاری و قوانین" به عنوان مهم ترین و تاثیرگذارترین عامل بر تقویت روستا-شهرها و توسعه منطقه ای استان شناسایی شده و مولفه های "کالبدی و ارتباطی"، "اقتصادی-فعالیتی" و در نهایت مولفه "اجتماعی-فرهنگی"، در اولویت بعدی قرار دارند. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد که معیارها در هشت عامل اصلی دسته بندی شدند که 84.63 کل واریانس تجمعی را شامل می شوند و در بین این عوامل، عامل نخست با زیرمعیارهای قانون گذاری و اقتصادی، از اهمیت ویژه ای در توسعه روستا-شهرها برخوردار هستند.

    کلیدواژگان: نظام شهری، توسعه روستا - شهر، کارکرد روستا-شهر، توسعه منطقه ای، استان مرکزی
  • ملیحه شیبانی، فاطمه رستگاری پور*، تکتم محتشمی صفحات 189-210

    بررسی وضعیت امنیت غذایی جامعه و شناسایی عوامل موثر برآن به ویژه در مناطق روستایی، اهمیت بسزایی دارد. تحقیق حاضر باهدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی انجام گرفت. برای این منظور از شاخص فراوانی تنوع غذایی برای بررسی امنیت غذایی استفاده شد و سپس عوامل موثر بر امنیت غذایی با بهره گیری از شاخص ذکر شده و مدل لاجیت ترتیبی تعیین شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی در سال 1398 است که با استفاده از فرمول کوکران 400 خانوار براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و داده های موردنیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین شاخص فراوانی تنوع غذایی در منطقه برابر 35/56 و خانوارها از نظر فراوانی مصرف گروه های غذایی در سطح پایین تنوع غذایی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش متغیرهای جنسیت، تحصیلات، وضعیت مسکن، هزینه ماهیانه غذا، شاخص قدرت خرید خانوار و دسترسی به بازار احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی بالا قرار گیرد افزایش می دهد و افزایش متغیرهای فاصله تا مراکزخرید و تورم مواد غذایی احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی بالا قرار گیرد کاهش می دهد.

    کلیدواژگان: سکونتگاه های روستایی، تنوع غذایی، امنیت غذایی، خانوارهای روستایی، خراسان رضوی
  • مسلم سواری*، مجتبی سوختانلو، محمد شوکتی آمقانی صفحات 211-238

    این پژوهش با هدف کلی بررسی اثرات طرح‏های هادی روستایی بر معیشت پایدار خانوارهایی روستایی شهرستان دیواندره انجام شد. جامعه‏ آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوارهای روستایی بود که در آن‏ها طرح هادی اجرا شده بود (N=8550). حجم نمونه با استفاده فرمول نمونه‏ گیری کوکران 186 نفر محاسبه شد که برای افزایش اعتبار یافته ‏ها تعداد 210 پرسشنامه بین اعضای جامعه آماری توزیع شد که در نهایت تعداد 196 نفر پرسشنامه را تکمیل و عودت دادند. روش نمونه‏ گیری به صورت تصادفی طبقه‏ای بود. نتایج تحقیق نشان داد که در بین شاخص‏های کیفیت زندگی با تاکید بر معیشت پایدار شاخص‏های کیفیت حمل ونقل و کیفیت زیرساخت‏ها از وضعیت بهتری نسبت به دیگر شاخص‏ها برخوردار بوده است و شاخص‏های کیفیت آموزشی و تعامل و همبستگی از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده است. بعلاوه تحقیق حاضر نشان داد که طرح هادی بر سرمایه‏ های مالی و انسانی معیشت پایدار بیشترین و بر سرمایه‏ های اجتماعی و طبیعی کمترین تاثیر را داشته است. نیز بین اثرات طرح هادی بر منابع معیشتی (مالی، فیزیکی، انسانی، اجتماعی و طبیعی) باکیفیت زندگی رابطه مثبت و معنی‏داری دارد. درنهایت اثرات طرح هادی بر منابع معیشتی 68 درصد از واریانس تغییرات متغیر وابسته تحقیق (کیفیت زندگی) را تبیین کرده است.

    کلیدواژگان: منابع معیشت روستا، طرح هادی، خانوار روستایی، کیفیت زندگی، شهرستان دیواندره
  • وحید ریاحی*، سمیه عزیزی صفحات 239-254

    کاربردهای متعدد زعفران، مصارف متنوع غذایی، اثر اقتصادی تولید زعفران و به ویژه آثار کشت زعفران در درآمد کشاورزان، توجه ویژه به تغییر الگوی کشت، تولید زعفران و پیامد اقتصادی میان بهره برداران و خانوارهای روستایی را بیش ازپیش روشن می سازد. بهره برداران محصولات کشاورزی می توانند با انتخاب محصولات متناسب با شرایط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود به اثرات اقتصادی ناشی از آن محصول دست یابند. هدف این مقاله نیز بررسی اثرات کشت زعفران بر وضعیت اقتصادی بهره برداران خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات و داده ها در مطالعات نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه میدانی از طریق پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کشاورزان بهره بردار زعفران در دهستان سیاهرود شهرستان تهران می باشد (145=N). با استفاده از فرمول کوکران 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss23 از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت کشت زعفران بر مولفه های اقتصادی موردمطالعه شامل اشتغال با میانگین (09/4)، بهبود کیفیت خدمات و امکانات با میانگین (06/4)، دسترسی به خدمات و تسهیلات با میانگین (01/4)، درآمد با میانگین (82/3)، پس انداز و سرمایه با میانگین (81/3) و رفاه اجتماعی با میانگین (80/3) در بین بهره برداران بوده است؛ هر یک از مولفه های اشاره شده، اثرات مثبت شاخص های اقتصادی در میان بهره برداران و خانوارهای روستایی بهره بردار را به همراه داشته، به طوریکه درآمد، پس انداز، اشتغال، تنوع فعالیت اقتصادی و شغلی در سطح قابل قبولی در روستاها افزایش داشته است.

    کلیدواژگان: اقتصاد روستایی، تولید روستایی، بهره برداری زراعی، زعفران، شهرستان تهران
  • حسین سادین، مهدی پورطاهری*، عبدالرضا افتخاری صفحات 255-273

    پژوهش حاضر به بررسی کسب وکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و چرخه عمر پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسب وکارها جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد. این مقاله از نوع توصیفی - تحلیلی مبتنی بر روش های احتمالی و هدفمند در نمونه برداری و جمع آوری داده هاست. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، تکنیک وزن دهی جمع رتبه ای، تصمیم گیری چند شاخصه ارس (ARAS) وآزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 220 نفر از  استادان دانشگاه های استان گلستان، کارشناسان ادارات دولتی، مدیران روستایی شامل؛ بخشداران ، نمایندگان شوراهای بخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل داده اند.جمع آوری داده ها از نمونه ها نیز از طریق پرسشنامه های محقق ساخته انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های تبیین کننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی ، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباق پذیری با وزن 091/0 در رتبه دوم، کیفیت گرایی با وزن 086/0 و ارزشمندی با وزن 081/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند. همچنین از میان کسب وکارها و محصولات رایج منطقه ؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالی بافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم ، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامت گاه های بوم گردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامه ریزی برندسازی محصولات و خدمات قرار داشته اند. در نهایت نتایج حاصل از بررسی چرخه عمر کسب وکارهای با قابلیت برندسازی با مقایسه میانگین وضع موجود و میانگین پیش بینی شده جهت رشد و توسعه کسب وکارها(T-value=3) نشان می دهد که کسب وکارهای موردبررسی در مرحله ای پایین تر از رشد و توسعه خود یعنی در مرحله درگیری قرار دارند.

    کلیدواژگان: اقتصاد روستایی، کسب وکارهای روستایی، برندسازی، چرخه عمر، ترکمن صحرا