فهرست مطالب

رهبری و مدیریت آموزشی - سال چهاردهم شماره 4 (زمستان 1399)

فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی
سال چهاردهم شماره 4 (زمستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1400/02/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمد بختیاری، لطف الله عباسی*، فرشته کردستانی، عباس خورشیدی صفحات 1-21
    هدف پژوهشحاضر ارایه الگوی بالندگی اعضای هییت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی است. روش مورداستفاده ازنظر هدف کاربردی، ازنظر داده ها کیفی و ازنظر ماهیت و نوع مطالعه، داده بنیاد خودظهور است. جامعه آماری شامل گروهاول15 نفرازخبرگانآموزش عالی که به روش گلوله برفی هدفمند وگروه دوم کلیه اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیبودند که 280 نفر بااستفادهازجدول مورگان به عنواننمونهانتخابشدند. ابزار سنجش پژوهش را یک فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته تشکیل می دهد که با کمک کدگذاری باز، محوری و انتخابی تنظیم شد. اعتبار و روایی ابزار سنجش نیز با اجماع سه سویه (اجماع داده ها، اجماع پژوهشگران و اجماع تیوری ها و روش شناسی) به دست آمد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که مولفه های شناسایی شده در سه بعد (توانایی های علمی، توانایی های شخصی و توانایی های معنوی/اجتماعی) و هفت مولفه (بالندگی های آموزشی، بالندگی های پژوهشی، بالندگی های تخصصی، بالندگی های فردی، بالندگی های سازمانی، بالندگی های معنوی و بالندگی های اجتماعی) با 138 شاخص بر بالندگی اعضای هییت علمی تاثیر دارند و شاخص ها نیز مناسب بودن الگوی ارایه شده را تایید نمودند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی جهت بالندگی اعضای علمی باید ابعاد، مولفه ها و شاخص های ارایه شده در مدل پژوهش را مدنظر قرار دهد.
    کلیدواژگان: بالندگی، هیات علمی، دانشگاه آزاد
  • وحیده مزیدی، علیرضا مقدسی*، روح الله سمیعی، مجید اشرفی صفحات 23-46
    هدف اصلی این تحقیق ارایه الگوی کارآفرینی فناورانه می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، دبیران کارآفرینی مدارس استان گلستان می باشند که تعداد آنها711 نفربوده و بر اساس فرمول کوکران 203 نفربه روش تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب و از دبیران مدارس جهت گردآوری داده، استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته می باشدکه اعتبار آن با استفاده از اعتبار محتوایی از نوع اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ظریب آلفای کرونباخ (Alpha>0.7) مورد تایید قرارگرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار Smart-Pls مورد پردازش قرار گرفته است.برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها و مفاهیم اصلی تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین شرایط علی و کارآفرینی فناورانه، بین کارآفرینی فناورانه و راهبردها، بین شرایط مداخله گر و راهبردها، بین شرایط زمینه ای و راهبردها و بین راهبردها با پیامدها ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و کلیه فرضیه ها مورد تایید قرار گرفت.
    کلیدواژگان: الگو، کارآفرینی فناورانه، دبیران کارافرینی
  • فخرالدین احمدی، سعید مرادی*، اسفندیار دشمن زیاری، نادر برزگر، لیلا شریفیان صفحات 47-68
    هدف اصلی مقاله، ارایه مدلی برای ارتقاء سرمایه فکری اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی است. تحقیق حاضر رویکرد آمیخته است. در فاز طراحی الگوی اولیه از رویکرد کیفی و در فاز تبیین مدل از رویکرد کمی بهره برده شد. همچنین، این تحقیق یک مطالعه استقرایی و به شیوه اکتشافی- کاربردی بود. جامعه آماریبخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی مطلع موضوع پژوهش که از طریق نمونه گیری گلوله برفی تعداد 20 نفر انتخاب شدند. جامعه آماریبخش کمی شامل کلیه اعضای هیات علمی رسمی و پیمانی دانشگاه های شهر تهران در سال 1398 بودند که تعداد آنها 4065 نفر اعلام شدند که بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان برابر با 354 نفر نمونه محاسبه گردید. روایی ابزار تحقیق در بخش کیفی بهتبعیتازمدل  فلینتو همکاران(2002) به تایید رسید. در بخش کمی و پرسشنامه نهایی روایی ابزار بصورت محتوایی و با همکاری اساتید محترم راهنما و مشاور و 5 نفر از خبرگان دانشگاهی به تایید رسیده و پایایی آن نیز با روش محاسبه آلفای کرونباخ 0.975 محاسبه گردید. نتایج حاصل از اجرای پژوهش در بخش کیفی نشان داد که ابعاد سرمایه انسانی با فراوانی 90 بار در جایگاه نخست، سرمایه فرآیندی با 80 بار تکرار در جایگاه دوم، عوامل فردی با 69 بار تکرار در جایگاه سوم، عوامل سازمانی با فراوانی61 بار در جایگاه چهارم، عوامل محیطی با 59 بار تکرار در جایگاه پنجم، سرمایه مشتری با 43 بار تکرار در جایگاه ششم، سرمایه ساختاری با 36 بار در جایگاه هفتم و در نهایت سرمایه زیرساختی با 33 بار تکرار در جایگاه نهایی و هشتم قرار داشت. در بخش کمی ضرایب مسیرهای مولفه های مختلف سرمایه فکری اساتید دارای تفاوت بوده به گونه ای که بالاترین ضریب مسیر مربوط به سرمایه فرآیندی با ضریب مسیر 0.89 بوده است.
    کلیدواژگان: سرمایه فکری، دانشگاه آزاد، هیات علمی
  • داوود محمودی، قدسی احقر*، لیلا فتحی ورنوسفادرانی صفحات 69-89

    هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سبک های یادگیری دانش آموزان متوسطه برای انتخاب مناسب ترین سبک بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی- کمی) و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 20 خبره علوم تربیتی در شهر تهران بودند که بر اساس تکنیک دلفی تا سه دور نظرات خود را ارایه دادند. جامعه آماری بخش کمی نیز کلیه دانش آموزان متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 400 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای حاوی 6 مولفه (اجتنابی، رقابتی، مشارکتی، مستقل، وابسته و همیار) و 65 گویه بود که بر اساس مقیاس لیکرت طراحی شد. اعتبار پرسشنامه با دیدگاه اساتید و پایایی ابزار با آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد (88/0=α). یافته های حاصل از بخش کیفی نشان داد خبرگان از بین 10 سبک یادگیری، سبک یادگیری گرشا و ریچمن را انتخاب کردند و ضریب(کندال) اجماع خبرگان نسبت به گویه های سبک یادگیری منتخب 72/0 حاصل شد. نتایج معادلات ساختاری با روش PLS Smart نشان داد تمام مولفه های سبک یادگیری گرشا و ریچمن تا 60 درصد توانایی پیش بینی سبک یادگیری گرشا را دارند (60/0=R2). سه مولفه وابسته، رقابتی و اجتنابی با ضرایب مسیر (862/0)، (803/0) و (702/0) به ترتیب بیشترین تاثیر در سبک یادگیری دارند. همچنین کلیت مدل با شاخص نیکویی برازش مطلوب بود (54/0=GOF). با توجه به نتایج می توان گفت سبک یادگیری گرشا و ریچمن از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت به عنوان سبک مناسب دوره شناخته شده است؛ لذا ضرورت دارد معلمان نوع تدریس خود را با این سبک انطباق دهند.

    کلیدواژگان: سبک های یادگیری، روش دلفی، فرایند یاددهی- یادگیری، سبک گرشا و ریچمن
  • مهناز کارگر، کیومرث نیازآذری*، ترانه عنایتی صفحات 91-118
    این پژوهش به منظور پیکره بندی مختصات فردی موثر در راه اندازی  شرکت های دانش بنیان در دانشگاه ها انجام گرفته است.  با توجه به هدف و ماهیت تحقیق از روش تحقیق آمیخته اکتشافی از طریق تلفیق روش های کیفیو کمی استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل روسا، معاونین، روسای دانشکده ها، مدیران مرکز رشد دانشگاه ها و مدیران گروه ودربخش کمی اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان گیلان می باشد. برای نمونه گیری در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدف مند و در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 13 نفر در فرآیند مصاحبه و در بخش کمی با حجم جامعه آماری 869 نفر، به صورت تصادفی طبقه ای متناسب، 267 نفر مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته است که پس از تایید روایی و پایایی (847/0 =a) در جامعه مورد نظر توزیع گردید. در بخش استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی در سطح 95/0  با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس  نسخه 22 و لیزرل 88/8 استفاده شده است. در بخش کیفی،30 مولفه شناسایی گردید، که طبق نتایج مصاحبه ها بیشترین فراوانی مربوط به مولفه های اعتماد فرد به سیاست های دولت و جامعه و اعتماد فرد به سیاست های دانشگاه می باشد که نظر 69 درصد از مصاحبه شوندگان را در بر می گرفت. در بخش کمی، یافته ها نشان داد که بیشترین ضریب تاثیر مربوط به مولفه خلاقیت و نوآوری فرد با (77/0) و کمترین ضریب تاثیر گذاری مربوط به مولفه تمایل فرد به داشتن استقلال با (41/0) بود. همچنین، مدل پژوهش، با شاخص های برازش و ضرایب استاندارد مورد تایید قرار گرفت.
    کلیدواژگان: مختصات فردی، پیکره بندی، شرکت های دانش بنیان، دانشگاه ها
  • ازیتا اخلاقی، بهرام صالح*، مهدی نوید ادهم صفحات 119-150
    سند تحول بنیادین اموزش و پرورش مهمترین برنامه اصلاحات آموزشی و تربیتی کشور بوده که از سال 1390 مراحل اجرایی آن آغاز شده است. بر اساس برآوردهای موجود این سند در مرحله پیاده سازی دچار تاخیر شده و این امر نگرانی های جدی را در بین مدیران ارشد نظام آموزشی پدید آورده است. با توجه به کثرت، تعدد و اهمیت نهادهای درگیر در اجرای سند و کیفیت تعاملات آنها، مساله اصلی تحقیق حاضر این است که مهمترین اختلافات و مناقشات موجود میان کنشگران و بازیگران مرتبط با اجرای سند کدام اند و نیز مسایل و موضوعات مورد تعارض کدام اند؟. نظریه اصلی این تحقیق "سیاستگذاری آموزشی تکثرگرا" بوده و از دو رویکرد  تحلیل بازیگر محور و تحلیل مناقشه برای بررسی مساله استفاده شده است. روش تحقیق ترکیبی از روش های کمی و کیفی بوده  و از روش های گردآوری اطلاعات مختلف مانند فراتحلیل تحقیقات پیشین، مصاحبه های عمیق با خبرگان و سه پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. ابزارهای تحلیل نیز نرم افزار مکتور  و تحلیل مناقشه بوده است. پس از شناسایی تمامی گرودآران سند تحول و اولویت بندی بازیگران اصلی، یافته ها بر اساس مناقشات دوبدو میان تمامی بازیگران توصیف شده و موضوع تعارضات موجود هر کدام  از آنها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد اختلافات و تعارضات متعددی میان بازیگران وجود دارد و بنابراین با شرایط موجود اطمینانی به اجرای سند در افق پیش رو وجود ندارد و لذا لازم است به سمت انسجام و همگرایی نهادها حرکت کرد.
    کلیدواژگان: سند تحول بنیادین آموزش وپروش، تحلیل مناقشه، تحلیل بازیگر محور، نرم افزار مکتور
  • بابک باقری، یدالله مهرعلی زاده*، محمد حسین پور، لیلا بهمئی صفحات 151-174

    هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی کیفیت بخشی مدارس بر اساس سرمایه اجتماعی و اثربخشی مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان ایلام بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی در قالب الگوسازی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری  شامل کلیه مدیران، دبیران، سرگروه های آموزشی و روسای انجمن اولیا مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان ایلام در سال تحصیلی 98-97 بود و تعداد 220 نفر از 55 مدرسه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار شامل پرسشنامه سرمایه اجتماعی و پرسشنامه اثربخشیبود.داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار آماریSMART PLS2 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد الگوی معادلات ساختاری رابطه بین سرمایه اجتماعی با اثربخشی مدارس متوسطه دوم نظری استان ایلام از برازش مناسب برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد رابطه سرمایه اجتماعی با  اثربخشی یک رابطه مثبت معنادار است . توجه به سرمایه اجتماعی می تواندگام موثری در جهت بالابردن اثربخشی مدارس متوسطه دوم نظری و به تبع آن کیفیت بخشی مدارس این مقطع باشد.
    واژه های کلیدی:کیفیت بخشی مدارس، سرمایه اجتماعی، اثربخشی، متوسطه نظری.

    کلیدواژگان: کیفیت بخشی، سرمایه اجتماعی، اثربخشی
  • ثریا خدایی، زهره سعادتمند*، مریم براتعلی صفحات 175-193
    هدف تحقیق حاضر، تبیین مولفه های تدریس اثربخش ریاضی در دوره متوسطه بود. این پژوهش با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی انجام یافته است. حوزه پژوهش کلیه منابع مکتوب و دیجیتال معتبر و در دسترس   بوده و انجام تحقیقات  به صورت کتابخانه ای و بررسی پایگاه های معتبر اینترنتی و نیز پژوهش های داخلی و خارجی صورت گرفته است. روش تجزیه و تحلیل داده ها  به صورت قیاسی انجام گرفته و تحلیل محتوا به صورت  دسته بندی کدهای استخراج شده و مفاهیم جایگزین دسته اول و در مرحله دوم دسته بندی کدهای هم دسته در قالب اختصاری کدهای دسته دوم، انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده در قالب مقوله مولفه های تدریس اثربخش ریاضیدر دو محور اساسی عوامل درونی که مریوط به فاکتورهای انگیزشی و آمادگی برای یادگیری درس ریاضی با لحاظ کردن کاهش استرس و ترس دانش آموزان، ایجاد شوق یادگیری و عوملی که در کل به روحیات و هیجانات عاطفی دانش آموزان مربوط می باشد و در محور اساسی دوم نتایج به دست آمده در زمینه عوامل بیرونی موثر بر فرایند یادگیری ازنظر ویزگی های مهم معلم ریاضی و نیز شیوه تدریس ریاضی  می باشد. یافته های این مطالعه نشان داد که  سه محور معلم، دانش آموز و روش های مناسب تدریس با ویژگی های خاص و با در نظر داشتن چالش های مطرح در زمینه تدریس ریاضی، هریک از عوامل مهم مولفه های تدریس اثر بخش ریاضی می باشند. پایایی و اطمینان پذیری از صحت یافته ها از طریق دقت  و تعمق در استخراج یافته ها و نیز تایید صاحب نظران رشته ریاضی و اساتید برنامه ریزی درسی حاصل گردیده است.
    کلیدواژگان: تدریس اثربخش، ریاضی، مقطع متوسطه