فهرست مطالب

مجله پیشرفت های نوین در علوم رفتاری
پیاپی 54 (فروردین 1400)
- تاریخ انتشار: 1400/08/05
- تعداد عناوین: 49
-
صفحات 1-12
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی طرحواره های ناسازگار اولیه و طرحواره های مقابله با تنیدگی در پیش بینی ترس از ابتلا به کرونا ویروس (کووید-19) در دانش آموزان بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دوگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرج در سال اسفند 1398 تا اردیبهشت سال 1399 بودند. به این منظور تعداد 50 نفر با ترس ابتلا به کرونا ویروس و 50 نفر بدون ترس ابتلا به کرونا ویروس به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-S3) یانگ (2005)، سیاهه طرحواره های مقابله با تنیدگی (CSI) وونگ، رکر و پیکاک (2006) و مقیاس ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (FDCS) ویسی و همکاران (1399) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با آزمون تحلیل تشخیص تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحلیل ممیزی نشان داد که با طرحواره های ناسازگار اولیه (خودمختاری و عملکرد مختل) و طرحواره های مقابله با تنیدگی می توان ترس از ابتلا به کرونا ویروس (کووید-19) در دانش آموزان را پیش بینی کرد. تحلیل ممیزی توانست با 91/7 درصد پیش بینی صحیح دانش آموزان را به دو گروه با و بدون ترس از ابتلا به کرونا ویروس طبقه بندی نماید. نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت طرحواره های ناسازگار اولیه (خودمختاری و عملکرد مختل) و طرحواره های مقابله با تنیدگی در امکان تمایز گذاری بین دانش آموزان با و بدون ترس از ابتلا به کرونا ویروس بوده و لذا می توان از این متغیرها در بحث پیشگیری از رفتارهای آسیب زای اضطرابی و ترس ناشی از بیماری ها توسط مشاوران و روانشناسان استفاده کرد.
کلیدواژگان: ترس از ابتلا به کرونا ویروس، طرحواره های ناسازگار اولیه، طرحواره های مقابله با تنیدگی -
صفحات 13-28
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بر اختلالات رفتاری (اضطراب جدایی، نارسایی توجه/ بیش فعالی و لجبازی- نافرمانی) دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی بود. جامعه آماری پژوهش که با روش آزمایشی انجام گرفت شامل 70 دانش آموز دختر پایه اول ابتدایی شهر زاهدان در سال تحصیلی 96-1397 بود، 22 دانش آموز مبتلابه اختلالات رفتاری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. آموزش بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری به مدت 10 جلسه روی گروه آزمایش اجرا شد. از پرسشنامه نشانه های مرضی کودکان (4-CSI) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها که به روش تحلیل کواریانس چندمتغیری انجام گرفت، نشان داد که بازی درمانی بر کاهش اضطراب جدایی، نارسایی توجه/ بیش فعالی و لجبازی- نافرمانی موثر بوده است. درنتیجه می توان از مداخله بازی درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
کلیدواژگان: بازی درمانی گروهی، بازی درمانی شناختی رفتاری، اختلالات رفتاری -
صفحات 29-42
هدف از این پژوهش بررسی قدرت تمیزی کمک طلبی تحصیلی، مشارکت فعال در مدرسه و هوش موفق در تفکیک دانش آموزان با و بدون رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دوگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1397 به تعداد 125110 نفر دختر بودند. به این منظور تعداد 100 نفر دانش آموز بدون رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی و 100 نفر با رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای خودناتوان ساز جونز و رودوالت (1982)، کمک طلبی تحصیلی ریان و پنتریج (1997)، مشارکت فعال در مدرسه وانگ، ویلت و اسکلتس (2011) و هوش موفق گریگورنکو و استرنبرگ (2002) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با آزمون تحلیل تابع تشخیصی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که با کمک اجتناب از کمک طلبی تحصیلی، مشارکت فعال در مدرسه و هوش موفق می توان رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی را پیش بینی کرد و تحلیل ممیزی توانست با 77/5 درصد پیش بینی صحیح دانش آموزان را به دو گروه با و بدون رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی طبقه بندی نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اجتناب از کمک طلبی تحصیلی، مشارکت فعال در مدرسه و هوش موفق دانش آموزان سهم معنادار در پیش بینی رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی آنان دارند.
کلیدواژگان: رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی، کمک طلبی تحصیلی، مشارکت فعال در مدرسه، هوش موفق -
صفحات 43-51
با توجه به پیامدهای دوران سالمندی و بالا بودن اضطراب مرگ در میان آن ها، علی الخصوص در زنان سالمند، این پژوهش باهدف تعیین اثربخشی یوگا بر اضطراب مرگ زنان سالمند انجام گرفت. برای انجام این پژوهش نیمه تجربی، ابتدا 100 پرسشنامه به زنان سالمند مرکز فرزانگان کرمانشاه داده شد و از بین آن ها، 40 نفر از کسانی که اضطراب مرگ بالایی داشتند انتخاب گردیدند و در گمارشی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ و پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (DAS) بر روی هر دو گروه اجرا شد. جلسات یوگای گروه آزمایش 9 جلسه بود اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و از نرم افزار 23-SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که اثربخشی یوگا بر اضطراب مرگ زنان سالمند معنادار بوده است. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که یوگا بر اضطراب مرگ زنان سالمند موثر است؛ بنابراین در برنامه هایی که برای سالمندان در نظر گرفته می شود می تواند در اولویت باشد.
کلیدواژگان: یوگا، اضطراب مرگ، زنان سالمند -
صفحات 52-66
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و باورهای ارتباطی غیرمنطقی با وضعیت جنسی در زنان با سابقه خیانت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان با سابقه خیانت زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در سال 1398-1397 بودند. حجم نمونه 130 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاپاکینگ، فیدل و اولمن (2007) و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های وضعیت جنسی راست و گلومبرک (1986)، شخصیت پنج عاملی کاستا و مک کری (1992) و باورهای ارتباطی آیدلسون و اپستاین (1982) پاسخ دادند. داده های جمعآوریشده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافتهها نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و باورهای ارتباطی غیرمنطقی با وضعیت جنسی در زنان با سابقه خیانت زناشویی رابطه معنیداری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که 40/7% درصد واریانس وضعیت جنسی بهوسیله ویژگی های شخصیتی و 48/4% درصد بهوسیله باورهای ارتباطی غیرمنطقی تبیین میشود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی و باورهای ارتباطی غیرمنطقی سهم معنادار در پیش بینی وضعیت جنسی در زنان با سابقه خیانت زناشویی دارند.
کلیدواژگان: خیانت زناشویی، وضعیت جنسی، ویژگی های شخصیتی، باورهای ارتباطی غیرمنطقی -
صفحات 67-77
این پژوهش بهمنظور بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر اضطراب و احساس تنهایی کودکان بیسرپرست و بد سرپرست بهصورت پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل انجام شد. حجم نمونه موردبررسی 30 نفر از کودکان بد سرپرست و بیسرپرست یکی از مراکز بهزیستی استان تهران (مرکز قدوسی) که بهوسیله نمونهگیری در دسترس، از جامعه کودکان بیسرپرست و بد سرپرستی که در مراکز شبانهروزی و شبه خانواده نگهداری و ساکن میباشند، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. پس از اجرای پرسشنامههای اضطراب کودک اسپنس (2001) و احساس تنهایی آشر (1984) بر روی گروه آزمایش و گروه کنترل، درمان مبتنی بر دلبستگی، در طی 8 جلسه تنها بر روی گروه آزمایش اجرا و پسازآن، از هر دو گروه آزمایش و کنترل پسآزمون گرفته شد. یافتهها نشان داد که درمان مبتنی بر دلبستگی بر اضطراب و احساس تنهایی کودکان بیسرپرست و بد سرپرست تاثیر دارد؛ بنابراین می توان جهت کاهش اضطراب و احساس تنهایی در کودکان بد سرپرست یا بیسرپرست می توان از روش درمان مبتنی بر دلبستگی استفاده کرد.
کلیدواژگان: درمان دل بستگی، اضطراب، احساس تنهایی، بد سرپرست، بی سرپرست -
صفحات 78-86
هدف این پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تایید طلبی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تعداد 40 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروهدرمانی قرار داشتند. از پرسشنامه تایید طلبی تریپاتی و تریپاتی (1997) بهمنظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهطور معنی داری باعث بهبود تایید طلبی نوجوانان شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهکاررفته در این پژوهش میتواند تایید طلبی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر را بهبود بخشد. بر اساس نتایج، استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روشهای درمانی برای بهبود تایید طلبی نوجوانان پیشنهاد میگردد.
کلیدواژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، تائید طلبی، نوجوان -
صفحات 87-98
هدف این پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تایید طلبی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تعداد 40 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروهدرمانی قرار داشتند. از پرسشنامه تایید طلبی تریپاتی و تریپاتی (1997) بهمنظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهطور معنی داری باعث بهبود تایید طلبی نوجوانان شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهکاررفته در این پژوهش میتواند تایید طلبی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر را بهبود بخشد. بر اساس نتایج، استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روشهای درمانی برای بهبود تایید طلبی نوجوانان پیشنهاد میگردد.
کلیدواژگان: اعتیاد به اینترنت، سبک های والدگری، دانش آموزان -
صفحات 99-109
این پژوهش به منظور اثربخشی درمان دلبستگی بر عزت نفس و ابراز وجود کودکان بد سرپرست و بی سرپرست به صورت پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. حجم نمونه موردبررسی 30 نفر که به وسیله نمونه گیری هدفمند، از جامعه پسران 6 تا 14 ساله بهزیستی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. پس از اجرای پرسشنامه ی عزت نفس کوپر اسمیت و ابراز وجود (قاطعیت) گمبریل بر روی گروه آزمایش و گروه کنترل، درمان مبتنی بر دلبستگی، در طی 8 جلسه تنها بر روی گروه آزمایش اجرا و پس ازآن، از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون گرفته شد. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر دلبستگی بر عزت نفس اجتماعی و عزت نفس عمومی معنادار است و بر عزت نفس خانوادگی و تحصیلی تاثیر معنی داری نداشت. این کودکان به علت محرومیت از خانواده در عزت نفس خانوادگی تغییر قابل ملاحظه ای نداشتند، همچنین درمان مبتنی بر دلبستگی، باعث تغییراتی در نمرات ابراز وجود شد اما به علت محدود بودن تعداد جلسات درمانی نتوانست معنی دار بودن این فرضیه تایید شود.
کلیدواژگان: درمان دلبستگی، عزت نفس، ابراز وجود -
صفحات 110-135
پژوهش حاضر باهدف بررسی تاثیر نوع پوشش دانشجویان دختر بر اضطراب اجتماعی، نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی آنها انجام شد. بدین منظور تعداد 261 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی کرج بهشیوه نمونهگیری هدفمند (86 نفر باحجاب کامل، 87 حجاب متعارف و 88 حجاب نامتعارف) انتخاب شدند و به مقیاسهای اضطراب اجتماعی لیبوویتز (1987) و تصویر بدن فیشر (1970) و نگرانی درباره تصویر بدنی لیتلتون(2005) پاسخ دادند. دادهها به کمک نسخه 20 نرمافزار SPSS با آزمون مجذور خی نسبت درست نمایی، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. بین سه گروه موردمطالعه ازنظر نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی تفاوت معنیداری یافت نشد. بااینحال گروه دارای حجاب نامتعارف، نگرانی و نارضایتی روبه افزایشی نسبت به دو گروه دیگر داشت. علاوه بر آن مشخص شد بین این سه گروه ازنظر اضطراب اجتماعی تفاوت معنیداری وجود ندارد. با توجه به اینکه پوشش نامتعارف در مقایسه با پوششهای دیگر نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی را در میان دختران دانشجو برافراشته میکند، پیشنهاد میشود راهبردهایی تبلیغ و ترویج شود که پوشش حجاب کامل و متعارف را بهمنظور حفظ آرامش و رضایت از تصویر بدنی دختران تامین نماید.
کلیدواژگان: حجاب، اضطراب اجتماعی، نگرانی از تصویر بدنی، نارضایتی از تصویر بدنی، دختران دانشجو -
صفحات 136-144
هدف این پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر آسیبپذیری روانشناختی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تعداد 40 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروهدرمانی قرار داشتند. از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر (1979) بهمنظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهطور معنی داری باعث کاهش آسیب پذیری روانشناختی نوجوانان شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهکاررفته در این پژوهش میتواند آسیب پذیری روانشناختی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر را بهبود بخشد. بر اساس نتایج، استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روشهای درمانی برای کاهش آسیب پذیری روانشناختی نوجوانان پیشنهاد میگردد.
کلیدواژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، آسیب پذیری روان شناختی، نوجوان -
صفحات 145-160
هدف این پژوهش، بررسی میزان رعایت اصول طراحی نگارشی و روانشناختی در کتاب درسی ریاضی دوم ابتدایی ازنظر معلمان بود. جنبه نگارشی به بررسی انسجام متن و سطح دشواری مناسب در کتاب های درسی می پردازد و جنبه روانشناختی به اهمیت نظرات روانشناسی رشد، روانشناسی یادگیری و روانشناسی تربیتی و کاربرد آن ها در برنامه ریزی درسی اشاره دارد. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی انجامشده است. کلیه معلمان زن پایه دوم ابتدایی در شهر های اصفهان و تهران جامعه آماری این پژوهش میباشند. روش نمونه گیری این پژوهش، به شیوه تصادفی ساده بوده و حجم نمونه این پژوهش در شهر اصفهان 86 نفر و در شهر تهران 97 نفر است. داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوریشده است. برای سنجش روایی پرسشنامه از روایی محتوایی استفاده شد و برای سنجش پایایی، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. برای تجزیهوتحلیل یافته های حاصل از پرسشنامه، از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی، با استفاده از نرمافزار SPSS-20 استفادهشده است. بر اساس یافته ها، میزان رعایت اصول نگارشی، از سطح میانگین فرضی 2/25 بالاتر است که نشانگر این است تفاوت معناداری در پاسخدهی افراد وجود نداشته است، اما در حیطه روانشناختی از سطح میانگین فرضی 2/25 پایینتر است که نشانگر این است تفاوت معناداری در پاسخدهی افراد وجود داشته است و نظرات متفاوت بوده است.
کلیدواژگان: اصول طراحی، نگارشی، روان شناختی، کتاب ریاضی، دوم ابتدایی -
صفحات 161-173
همه گیری بیماری کرونا و اجرای قرنطینه، اثرات مختلفی بر جنبه های روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی اضطراب ناشی از کرونا ویروس (کووید-19) بر اساس پریشانی روانشناختی و اضطراب مرگ در همزمانی آنفولانزا و کرونا ویروس در آستانه فصل سرما بود. طرح پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. به این منظور تعداد 3385 نفر از این دانشجویان با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد و به مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) علی پور، قدمی، علی پور و عبدالله زاده (1398)، پرسشنامه پریشانی روانشناختی کسلر (K-10) کسلر و همکاران (2002) و پرسشنامه اضطراب مرگ (DAQ) تمپلر و روف (1971) پاسخ دادند. داده های جمعآوریشده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین پریشانی روانشناختی و اضطراب مرگ با اضطراب کرونا رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 50/2 درصد واریانس اضطراب کرونا بهوسیله پریشانی روانشناختی و اضطراب مرگ تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که پریشانی روانشناختی و اضطراب مرگ نقش مهمی در پیش بینی اضطراب کرونا دارند.
کلیدواژگان: اضطراب کرونا، پریشانی روان شناختی، اضطراب مرگ، آنفولانزا، کرونا ویروس -
صفحات 174-182
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گری سن ازدواج و جنسیت در ارتباط بین عشق دلسوزانه با رضایت زناشویی بود. بدین منظور، از بین دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینیشهر تعداد 249 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های عشق دلسوزانه، رضایت زناشویی و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی با نظارت کامل پژوهشگر پاسخ دادند. درنهایت دادهها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسهمراتبی تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد ضریب همبستگی عشق دلسوزانه و رضایت زناشویی بهطور معناداری در افراد با سن ازدواج بالای 15 سال بیشتر از سال های ابتدایی و اواسط ازدواج است. همچنین یافته نشان داد که بهطور معناداری همبستگی در مردان بیشتر از زنان است. بهطورکلی، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عشق دلسوزانه در زوجهایی با سن ازدواج بالای 15 سال پیشبین قدرتمندی برای رضایت زناشویی است. همچنین این نتایج نشان داد که عشق دلسوزانه در مردان، موجب رضایت بیشتری از رابطه زناشویی می شود.
کلیدواژگان: ازدواج، جنسیت، عشق دلسوزانه، رضایت زناشویی -
صفحات 183-196
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی خشونت علیه همسران بر اساس صفات پنج عاملی شخصیت و سبک های دلبستگی شوهران در قرنطینه خانگی دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متاهل و شوهران آنها در شهر تهران در دوران شیوع کرونا در سال 1399 بودند. حجم نمونه 150 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاباکینگ، فیدل و اولمن (2007) و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس پرسشنامه همسر آزاری (WAQ) قهاری، عاطف وحید و یوسفی (1384)، سیاهه تجدیدنظر شده پنج عامل شخصیت (NEO-PI-R) کاستا و مک کری (2008) و مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAS) کولینز و رید (1990) پاسخ دادند. داده های جمعآوریشده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی شوهران با خشونت علیه زنان رابطه معنادار وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 69/8 درصد واریانس خشونت علیه زنان بهوسیله ویژگی های شخصیتی و سبکهای دلبستگی شوهران تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی شوهران نقش مهمی در پیش بینی خشونت علیه زنان در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) دارند.
کلیدواژگان: خشونت زناشویی، ویژگی های شخصیتی، سبک های دل بستگی، کووید-19 -
صفحات 197-210
پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان شیوع مصرف مواد مخدر و ارزیابی دانش، نگرش و عوامل مرتبط با مواد مخدر در دانشآموزان دبیرستانی شهر یاسوج در سال 1398 انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی و از حیث دادهها یک پژوهش کمی است که بر تکنیک پیمایش استوار میباشد. جامعه آماری شامل 9573 دانشآموز و شرکتکنندگان پژوهش 361 دانشآموز دبیرستانی دختر و پسر شهر یاسوج بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. از پرسشنامه ارزیابی نگرش و عملکرد دانشآموزان نسبت به مصرف مواد گرامیان (1388) برای جمعآوری دادهها استفاده شد؛ 35/7 درصد از دانشآموزان موردمطالعه گزارش کردند مصرف مواد مخدر داشتهاند که 6/5 درصد حداقل یکبار و 29/2 درصد مصرف دایمی داشتهاند. میزان مصرف انواع مواد سبک به ترتیب شیوع قلیان، مشروبات الکلی، سیگار و مواد سنگین ماریجوانا، تریاک، هرویین، ناس، اکستازی، شیشه، شیره تریاک، کوکایین، ال.اس.دی و کراک بهدست آمد. در بین دانشآموزان دبیرستانی یاسوج از مواد سبک، قلیان، مشروبات الکلی و سیگار و از مواد سنگین ماریجوانا شیوع بیشتری دارند و الگوی مصرف در مطالعهی حاضر برخلاف مطالعات قبلی داخلی شباهت زیادی به الگوی مصرفی کشورهای اروپایی، آمریکایی و آفریقایی دارد.
کلیدواژگان: نگرش، دانش، سوءمصرف، مواد مخدر، دانش آموزان -
صفحات 211-231
موضوع «شادی و شادمانی» در وجود آدمی، تاریخی بهاندازه قدمت خود انسان دارد و مباحث مربوط به آن جزء کهنترین مسایل بشری محسوب می شوند. روانشناسی جدید در سالهای اخیر به دستاوردهای خوبی در زمینه «روانشناسی شادی» نایل گردیده است. «اصول چهارده گانه فوردایس» که محور بسیاری از تحقیقات و پژوهش های دانشگاهی با موضوع «شادمانی» قرارگرفته، یکی از اصلیترین یافته ها در این زمینه است. کارگاه ها و دورههای آموزش شادی و نشاط نیز در میان برخی از آحاد جامعه در حال انجام است. نتایج پژوهش ها در این زمینه نشان داده که این دوره ها توانسته، از طریق آموزش شادمانی به افراد، اثرات مثبتی در کاهش آسیب های روانی، اجتماعی و حتی جسمی فراگیران داشته باشد. این مقاله، ضمن بررسی محتوای این اصول شادیبخش درصدد آن است تا مشخص کند چه ردپایی از آن را می توان در منابع و متون اسلامی یافت و در تربیت و اخلاق اسلامی تا چه حد بر محتوای این اصول، تاکید شده است.
کلیدواژگان: شادی، اصول چهارده گانه فوردایس، نظام تربیتی، منابع و متون اسلامی، روانشناسی شادی، اخلاق اسلامی -
صفحات 232-241
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب ویروس کرونا بر اساس تاب آوری و سرسختی روان شناختی پرستاران شهر کرمانشاه بود. پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمانشاه در سال 1400-1399 تشکیل دادند. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر مطابق با جدول مورگان 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای با کسب رضایت از آن دسته از پرستارانی که حاضر به همکاری در پژوهش بودند به پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیوید سون، پرسشنامه سخت رویی اهواز و مقیاس اضطراب ویروس کرونا به صورت آنلاین پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که تاب آوری و سرسختی روان شناختی توانایی پیش بینی اضطراب ویروس کرونا رادارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که با توجه به نقش تاب آوری و سرسختی روان شناختی در پیش بینی اضطراب ویروس کرونا توصیه می گردد که برای کاهش اضطراب کرونا در پرستاران برنامه هایی در جهت افزایش تاب آوری و سرسختی روان شناختی طراحی و از طریق کارگاه های آموزش مجازی و الکترونیکی بر روی پرستاران و کادر درمان اجرا کرد.
کلیدواژگان: اضطراب ویروس کرونا، تاب آوری، سرسختی روان شناختی، پرستاران -
صفحات 242-252
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش پیش بینی کننده طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی مادر در پیش بینی اضطراب کودکان بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان دختر مراجعه کننده به مراکز پیش دبستانی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. حجم نمونه 150 نفر از این دانش آموزان به شیوه در دسترس انتخاب شده و به فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره یانگ نسخه سوم (YSQ-S3) یانگ (2005)، مقیاس سبک های دل بستگی بزرگ سالان (AAS) کولینز و رید (1990) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس نسخه والد (SCAS-P) اسپنش، رپی، مک دونالد و اینگرام (2001) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی مادر با اضطراب کودکان رابطه معنی داری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 59 درصد از کل واریانس اضطراب کودکان به وسیله طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی مادر تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان میدهد که طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی مادر سهم معنادار در اضطراب کودکان دارد.
کلیدواژگان: طرح واره های ناسازگار اولیه، سبک های دل بستگی، اضطراب کودکان -
صفحات 253-263
هدف از این پژوهش بررسی نقش ناگویی هیجانی و سبک های دل بستگی در پیش بینی ترس از ابتلا به بیماری در مادران دارای فرزند دبستانی در هنگام شیوع کرونا ویروس (کووید-19) بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای فرزند دبستانی شهر تهران در دوران شیوع کرونا در سال 1399 بودند. حجم نمونه 150 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاباکینگ، فیدل و اولمن (2007) و به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به مقیاس ترس از ابتلا به ویروس کرونا (FDCS) ویسی و همکاران (1399)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS) بگبی، پارکر و تیلور (1994) و مقیاس سبک های دل بستگی بزرگسالان (AAS) کولینز و رید (1990) پاسخ دادند. دادههای جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ناگویی هیجانی و سبک های دل بستگی با ترس از ابتلا به بیماری در مادران دارای فرزند دبستانی در هنگام شیوع کرونا ویروس (کووید-19) رابطه معنادار وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 75/6 درصد واریانس ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس به وسیله ناگویی هیجانی و سبک های دل بستگی تبیین میشود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ناگویی هیجانی و سبک های دل بستگی نقش مهمی در پیش بینی ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (کووید-19) دارند.
کلیدواژگان: ناگویی هیجانی، سبک های دل بستگی، ترس از ابتلا به بیماری، کرونا ویروس (کووید-19) -
صفحات 264-281
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تاب آوری، امید به زندگی و کاهش هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه: یک پیگیری دوماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه مراجعه کننده انجمن اسکلروز چندگانه شهر تهران در سال 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر انتخاب و در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت روان درمانی مثبت نگر (14 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از مقیاس تاب آوری (RISC) کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس امید به زندگی (ADHS) اشنایدر و همکاران (1991) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) لویباند و لویباند (1996) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که روان درمانی مثبت نگر، تاب آوری، امید به زندگی و هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه به طور معناداری بهبود بخشیده است و نتایج در دوره پیگیری نیز از ثبات لازم برخوردار بوده است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یک گزینه مداخله ای در افزایش تاب آوری، افزایش امید به زندگی و کاهش هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه مورداستفاده قرار گیرد.
کلیدواژگان: مثبت نگر، تاب آوری، امید به زندگی، هیجانات منفی، اسکلروز چندگانه -
صفحات 282-294
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی اضطراب مرگ بر اساس مولفه های فراتشخیصی (کمال گرایی، بدتنظیمی هیجانی) در همزمانی شیوع کرونا ویروس و آنفولانزا در شهروندان تهرانی بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر تهران در دوره همزمانی شیوع کرونا ویروس و آنفولانزا در سال 1399 بودند. حجم نمونه 150 نفر از این افراد به شیوه در دسترس (روش اجرای آنلاین) انتخاب شده و به پرسشنامه اضطراب مرگ (DAQ) تمپلر و روف (1971)، مقیاس کمال گرایی چندبعدی (MPS) هویت و فلت (1991) و مقیاس بدتنظیمی هیجانی (DERS) گراتز و رومر (2004) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین مولفه های فراتشخیصی (کمال گرایی، بدتنظیمی هیجانی) با اضطراب مرگ رابطه معنی داری وجود دارد (01/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 80/3 از کل واریانس اضطراب مرگ به وسیله مولفه های فراتشخیصی (کمال گرایی، بدتنظیمی هیجانی) تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولفه های فراتشخیصی (کمال گرایی، بدتنظیمی هیجانی) سهم معنادار در اضطراب مرگ دارد.
کلیدواژگان: اضطراب مرگ، کمال گرایی، بدتنظیمی هیجانی -
صفحات 295-306
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه نظارت والدین و مهارت های اجتماعی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان اول و دوم مقطع ابتدایی شهر اهواز صورت پذیرفت. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و اطلاعات به وسیله پرسشنامه استانداردشده سازگاری تحصیلی سینها وسینک، نظارت والدین فلانری، مهارت های اجتماعی ماتسون (پرسشنامه پنج سوالی) جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان اول و دوم مقطع ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 97-1396 می باشد.180 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور پایایی سوالات از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده گردید. عمده ترین یافته های تحقیق عبارتنداز: بین نظارت والدین با سازگاری تحصیلی، بین مهارت رفتار اجتماعی مناسب با سازگاری تحصیلی، بین متغیر مهارت عدم پرخاشگری و رفتار تکانش گری با سازگاری تحصیلی، بین مهارت اطمینان زیاد به خود داشتن با سازگاری تحصیلی و بین متغیر مهارت ارتباط با همسالان با سازگاری تحصیلی رابطه مثبت معنادار و مستقیم وجود داشت و بین مهارت عدم رفتار اجتماعی مناسب با سازگاری تحصیلی رابطه منفی معنی داری وجود داشت. همچنین طبق رگرسیون چندگانه انجام شده، بین نظارت والدین و مهارت های اجتماعی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان اول و دوم مقطع ابتدایی شهر اهواز رابطه معناداری وجود داشت.
کلیدواژگان: نظارت والدین، مهارت های اجتماعی، سازگاری تحصیلی -
صفحات 307-324
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و پریشانی روان شناختی با اضطراب ناشی از بیماری کرونا در ساکنین شهر تهران بود. طرح پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر تهران در سال زمستان 1399 و بهار 1400 بودند. به این منظور تعداد 600 نفر از این افراد با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد و به مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) علیپور و همکاران (1398)، مقیاس تاب آوری (RISC) کانر و دیویدسون (2003)، سیاهه شخصیت هگزاکو (24-BHI) دی ورایز (2013) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر (K-10) کسلر و همکاران (2003) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو (صداقت-فروتنی، برون گرایی، توافق، وظیفه شناسی و باز بودن) با اضطراب کرونا رابطه منفی و معناداری وجود دارد (0/01>P). بین ویژگی شخصیتی هگزاکو (هیجان پذیری) و پریشانی روان شناختی با اضطراب کرونا رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 60/7 درصد واریانس اضطراب کرونا به وسیله تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و پریشانی روان شناختی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و پریشانی روان شناختی نقش مهمی در پیش بینی اضطراب ناشی از بیماری کرونا در ساکنین شهر تهران دارند.
کلیدواژگان: اضطراب ناشی از بیماری کرونا، تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو، پریشانی روان شناختی -
صفحات 325-336
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر خودفرمانی، تعاون و خودفراروی زنان شهر اصفهان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان شهر اصفهان در سال 1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 42 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (21 نفر) و کنترل (21 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای رفتاردرمانی دیالکتیکی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای از رفتاردرمانی دیالکتیکی دریافت نکرد. از سیاهه سرشت و منش (TCI-125) کلونینجر و همکاران (1994) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیکی به کاررفته در این پژوهش می تواند خودفرمانی، تعاون و خودفراروی زنان را بهبود بخشد؛ بنابراین با توجه به اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده برای بهبود مشکلات شخصیتی زنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
کلیدواژگان: رفتاردرمانی دیالکتیکی، خودفرمانی، تعاون و خودفراروی -
صفحات 337-352
هدف مطالعه حاضر مقایسه سرسختی روان شناختی، راهبردهای مقابله با استرس و تنظیم شناختی هیجان در زنان مبتلا و غیر مبتلا به بیماری فشارخون بود. روش پژوهش به صورت علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه زنان مبتلا و غیر مبتلا به بیماری فشارخون شهر کرج در سال 1398 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند روی 50 نفر زن مبتلا به فشارخون و 50 نفر غیر مبتلا همتاشده، به لحاظ وضعیت تاهل، تحصیلات و سن انجام شده است. ابزار های به کار گرفته شده شامل پرسشنامه سرسختی روان شناختی لانگ و همکاران (2003)، راهبردهای مقابله با استرس لازاروس و فولکمن (1998) و تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (2002) بوده است. در مطالعه حاضر، از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) برای تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که میانگین نمره راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدار و تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته در زنان مبتلا به فشارخون به طور معناداری بیشتر از زنان غیر مبتلا بود. همچنین میانگین نمره سرسختی روان شناختی، راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدار و تنظیم شناختی هیجان سازش یافته در زنان غیر مبتلا به فشارخون به طور معناداری بیشتر از زنان مبتلا بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان بیان کرد که سرسختی روان شناختی، راهبردهای مقابله با استرس و تنظیم شناختی هیجان بر نشانه های بیماری فشارخون و کنترل آن تاثیر می گذارند؛ بنابراین در تدوین برنامه های درمانی توجه به این خصوصیات ضروری به نظر می رسد.
کلیدواژگان: تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله با استرس، سرسختی روان شناختی، فشارخون -
صفحات 353-368
همه گیری بیماری کرونا و اجرای قرنطینه، اثرات مختلفی بر جنبههای تحصیلی دانش آموزان گذاشته است؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو دانش آموزان در دوران آموزش مجازی ناشی از شیوع کرونا ویروس (کووید-19) بود. طرح پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. به این منظور تعداد 150 نفر از این دانش آموزان با استفاده از فرمول پلنت از تاپاچنیک و همکاران (2007) و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد و به مقیاس پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APQ) سواری (1390)، سیاهه سبک های هویت (RISI) برزونسکی و همکاران (2013) و سیاهه شخصیت هگزاکو (HEXACO-PI) اشتون و لی (2009) پاسخ دادند. دادههای جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 65/8 درصد واریانس اهمال کاری تحصیلی به وسیله سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو تبیین می شودد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو نقش مهمی در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دارند.
کلیدواژگان: اهمال کاری تحصیلی، سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو -
صفحات 369-380
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه اعتیاد به اینترنت و استفاده آسیب زا از تلفن همراه با تعارضات زناشویی معلمان شهر کرمانشاه است. پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی معلمان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 می باشند تشکیل می دهد. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر مطابق با جدول مورگان 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس از معلمان ناحیه یک متوسطه اول انتخاب شدند و با کسب رضایت از آن دسته از معلمانی که حاضر به همکاری در پژوهش بودند به پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت کیمبرلی و یانگ، مقیاس استفاده آسیب زا از تلفن همراه جنارو و همکاران و تعارضات زناشویی پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که اعتیاد به اینترنت و استفاده آسیب زا از تلفن همراه توانایی پیش بینی تعارضات زناشویی رادارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که اعتیاد به اینترنت و استفاده آسیب زا از تلفن همراه از عوامل موثر و مرتبط با تعارض زناشویی هستند که این نکته می تواند در مراکز مشاوره خانواده موردتوجه قرار گیرد.
کلیدواژگان: اعتیاد به اینترنت، استفاده آسیب زا از تلفن همراه، تعارضات زناشویی، معلمان -
صفحات 381-391
کنجکاوی درون فردی، به تمایل افراد برای سیر کنجکاوی درون نگرایانه اشاره دارد. این مطالعه باهدف بررسی روایی و پایایی مقیاس کنجکاوی درون فردی در جمعیت دانشجویان انجام گرفت. 365 نفر از دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی استان مازندران در این مطالعه حضور داشتند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. مشارکتکنندگان نسخهی ترجمهشدهی مقیاس کنجکاوی درون فردی را تکمیل کردند تا شواهد روایی سازه بررسی گردد. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و با روش تحلیل مولفههای اصلی سه عامل یافت شد که بر گویه ها بار عاملی مناسبی داشتند (0/41 تا 0/84). سپس مدل سه عاملی پیشنهادی (درک احساسات و انگیزههای خود، تامل در مورد گذشتهی فرد، تامل در مورد گذشتهی فرد و کاوش در هویت و اهداف فرد) با 12 گویه مورد تحلیل عاملی تاییدی قرار گرفت. نتایج این مرحله از پژوهش تایید کرد که مدل تدوینشده از برازش نسبی برخورد است؛ اما به دلیل پایین بودن ضریب مسیر گویه 9 این گویه حذف گردید و برازش مدل بهینهشده مجددا ارزیابی شد. درنهایت شاخصهای برازندگی مدل نشان دادند که مقیاس کنجکاوی درون فردی از روایی سازهی مطلوبی برخوردار است. پایایی مقیاس نیز با استفاده از روش همسانی درونی ارزیابی شد که ضرایب آلفای کرونباخ مقیاس برابر با 0/85 به دست آمد. یافتهها نشان دادند که مقیاس کنجکاوی درون فردی در جمعیت دانشجویان روا و پایا بوده و میتواند مورداستفاده محققین قرار گیرد.
کلیدواژگان: کنجکاوی، درون فردی، روایی، پایایی، دانشجویان -
صفحات 392-411
این پژوهش باهدف بررسی مولفه های توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه به منظور ارایه یک چارچوب مفهومی طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، از نوع ترکیبی اکتشافی است که به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر معلمان کلاس های چندپایه دوره ابتدایی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند مصاحبه شد. بعد از انجام مصاحبه و کدگذاری و دستیابی به زیر مولفه ها و مولفه ها، ابعاد توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه شامل 4 مولفه آموزشی، پرورشی، خدماتی و فردی شناسایی شدند. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان کلاس های چندپایه استان کرمانشاه (1869 نفر) بودند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه استفاده شد. در بخش کمی، تعداد 335 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی اعتبار و میزان دقت پرسشنامه، از اعتبار صوری و اجماع صاحب نظران استفاده گردید. برای پایایی و سازگاری درونی گویه های پرسشنامه از مقیاس آلفای کرونباخ استفاده شد که با انجام یک پیش آزمون بر روی 30 پاسخگوی تصادفی انتخاب شده مبادرت شد. همچنین در راستای تحلیل های تکمیلی، از معادلات ساختاری برای مدل سازی روابط علی با تاکید بر نرم افزار spss بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد، تحلیل های مدل یابی معادلات ساختاری، برازندگی مدل را با داده ها موردحمایت قرار می دهند. نتایج این پژوهش می تواند دریچه های جدیدی را برای توجه بنیادی به توسعه حرفه ای معلمان چندپایه و ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه بهسازی منابع انسانی بگشاید.
کلیدواژگان: توسعه حرفه ای، معلمان، کلاس های چندپایه -
صفحات 412-429
این پژوهش باهدف ارایه الگوی مناسب صلاحیت های کارآفرینی مدیران مدارس ابتدایی اجرا شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی متوالی و نوع مطالعه در بعد کیفی " داده بنیاد " با رویکرد اشتراوسی و در بعد کمی، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی مدیران مدارس ابتدایی نواحی چهارگانه کرج در سال تحصیلی (1400-1399) است؛ که تعداد آن ها 450 نفر بوده اند. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 نفر از متخصصان و صاحب نظران و مدیران مدارس که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مولفه های صلاحیت کارآفرینی مدیران مدارس ابتدایی شامل 4 مولفه خلاقیت، ریسک پذیری، تصمیم گیری و مدیریت تحولی شناسایی شدند. سپس با توجه به زیرمولفه های به دست آمده پرسشنامه صلاحیت کارآفرینی طراحی شد. برای تعیین حجم نمونه در بخش کمی، از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شد و پرسشنامه در اختیار 207 نفر از مدیران که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، قرار گرفت. به منظور بررسی اعتبار و میزان دقت پرسشنامه، از اعتبار صوری و اجماع صاحب نظران استفاده گردید. برای پایایی و سازگاری درونی گویه های پرسشنامه از مقیاس آلفای کرونباخ استفاده شد که با انجام یک پیش آزمون بر روی 40 پاسخگوی تصادفی انتخاب شده مبادرت شد؛ که پایایی کل پرسشنامه (0/80) محاسبه گردید. نتایج نشان داد که شناسایی برنامه های کارآفرینی از دیدگاه مدیران مدارس بسیار مهم و قابل توجه است؛ چراکه برنامه های کارآفرینی می تواند مانعی قوی جهت رکود علمی باشد و انگیزش لازم جهت فراگیری مدیران فراهم نموده و به تغییرات بسیار مثبت در محیط مدارس منجر شود.
کلیدواژگان: صلاحیت کارآفرینی، مدیران مدارس، ابتدایی -
صفحات 430-444
سلامت روانی دانش آموزان، امروزه یکی از موضوع های اساسی در آموزش وپرورش در معیار جهانی است و اگر نظام آموزشی قادر به پوشش مسایل سلامت روان نباشد و رشد و ارتقاء دانش آموز در این هدف مهم تسهیل نشود، به طورقطع نظام آموزشی و جامعه با مشکلات زیان باری روبه رو خواهد شد و لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه آلکسی تایمیا و سبک ابرازگری، دوسوگرایی و کنترل هیجان با سلامت روانی دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهرستان دزفول بوده است.پژوهش حاضر، به روش همبستگی انجام گرفت. کلیه دانش آموزان پسر و دختر نوجوان شهرستان دزفول که در سال تحصیلی 99-98 در حال تحصیل در مقطع متوسطه دوره دوم بودند جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند که تعداد 500 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه های سلامت عمومی (1972)، ابرازگری هیجانی (1990)، دوسوگرایی هیجانی (1990)، کنترل هیجانی (1987) و آلکسی تایمیای تورنتو (1994) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار Spss، و تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام به گام تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد رابطه منفی معناداری بین الکسی تایمیا با سلامت روان وجود داشته است. رابطه مثبت معنی داری بین ابرازگری هیجان با سلامت روان و رابطه منفی معناداری بین دوسوگرایی هیجانی با سلامت روان وجود داشته و بین کنترل هیجانی و سلامت روان رابطه معنی داری نبوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد آلکسی تایمیا، ابرازگری و دوسوگرایی تبیین کننده قوی تری برای واریانس سلامت روانی بوده اند؛ و درمجموع می توان این نکته را بیان داشت یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر بر نقش مخرب آلکسی تایمیا و دوسوگرایی هیجانی در سلامت روانی نوجوانان تاکید داشته، و استفاده از آموزش های مناسب در سنین مدرسه باهدف پیشگیری زودهنگام را ضروری دانسته است.
کلیدواژگان: الکسی تایمیا، سبک های ابراز هیجان، سلامت روانی، دانش آموزان -
صفحات 445-461
مشکلات جسمانی به دلیل فشارهای زیادی که بر روان و توانمندی های هیجانی افراد دارد به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر نتایج درمان و تبعیت بیماران دیالیزی از درمان دارویی تاثیرگذار می باشد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تبعیت از درمان دارویی بیماران همودیالیز کلیوی انجام شد. این مطالعه کار آزمایی بالینی تصادفی در سال 1399 بر روی 45 نفر از بیماران همودیالیزی بیمارستان امین شهر اصفهان انجام شد. افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت 6 جلسه درمان شناختی رفتاری و 8 جلسه رفتاردرمانی دیالکتیک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای سنجش از پرسشنامه ی تبعیت از درمان دارویی موریسکی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی سه گروه استفاده شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه گیری های مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه گیری های مکرر نشان داد، تفاوت معنی داری در میانگین نمرات تبعیت از درمان دارویی گروه های آزمایش با گروه کنترل وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی Bonferroni نشان داد که در مرحله پس آزمون و هم چنین پیگیری بین گروه کنترل با گروه رفتاردرمانی دیالکتیک و شناختی-رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج اما نشان داده است که تفاوت بین دو گروه دیالکتیک و شناختی-رفتاری در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری با یکدیگر معنی دار به دست نیامده است. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش مبنی بر اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و درمان شناختی رفتاری بر افزایش تبعیت از درمان دارویی بیماران همودیالیزی، استفاده از این روش جهت افزایش تبعیت از درمان دارویی بیماران کلیوی توصیه می گردد.
کلیدواژگان: تبعیت دارویی، درمان شناختی رفتاری، رفتاردرمانی دیالکتیک، همودیالیز، بیماران کلیوی -
صفحات 462-475
پژوهش حاضر تدوین مدل علی فریبکاری تحصیلی بر اساس اهمال کاری تحصیلی با توجه به اثر میانجی گرانه خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه شهر سقز بود. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه دوازدهم شهر سقز که در سال تحصیلی 1400-1399 (4800 نفر) مشغول به تحصیل بوده اند. تعداد 240 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری انتخاب شد؛ که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از 8 مدرسه و 3 رشته تحصیلی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فریب کاری تحصیلی فارنسه و همکاران (2011)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) و خودکارآمدی تحصیلی مورگان-جینکز (1999) بود. همچنین تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات تحقیق از آمار استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) انجام و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-23 و SMART PLS-2 صورت گرفت. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی بر فریبکاری تحصیلی تاثیر مستقیم و معناداری دارد و سبب کاهش و عدم فریبکاری تحصیلی در میان دانش آموزان می شود، خودکارآمدی تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی تاثیر مستقیم و معناداری دارد و دانش آموزان با خودکارآمدی بالا از اهمال کاری پایینی برخوردار هستند هم چنین اهمال کاری تحصیلی بر فریبکاری تحصیلی تاثیر مستقیم و معناداری دارد و دانش آموزان اهمال کار به دنبال فریبکاری در تحصیل می باشند.
کلیدواژگان: فریبکاری تحصیلی، اهمال کاری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی -
صفحات 476-483
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت زناشویی است. جامعه ی آماری این تحقیق، زنان متاهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز بود که از بین آن ها 196 نفر به روش نمونهگیری در دسترس در سال 90-1389 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده ی پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ و مقیاس ذهن آگاهی فیلادلفیا بود. این تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ذهن آگاهی با رضایت زناشویی رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. این تحقیق نشان داد که ذهن آگاهی باعث افزایش رضایت زناشویی می شود و ازاینرو هم می توان گفت به کار بردن آن در خانواده درمانی می تواند باعث بهبود روابط زناشویی شود.
کلیدواژگان: ذهن آگاهی، رضایت زناشویی، زنان -
صفحات 484-491
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با صمیمیت است. جامعه ی آماری این تحقیق، زنان متاهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز بود که از بین آنها 196 نفر به روش نمونهگیری در دسترس در سال 90-1389 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده ی پرسش نامه های صمیمیت جی و همکاران و مقیاس ذهن آگاهی فیلادلفیا بود. این تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ذهن آگاهی با صمیمیت رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. این تحقیق نشان داد که ذهن آگاهی باعث افزایش صمیمیت می شود.
کلیدواژگان: ذهن آگاهی، صمیمیت، زنان -
صفحات 492-500
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش ایماگوتراپی (تصویرسازی ارتباطی) بر نشانگان روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) زنان آسیب دیده از روابط فرا زناشویی همسر صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرا زناشویی که در بازه زمانی فروردین تا شهریور 1400 به مرکز مشاوره خانواده امین شهر بیرجند مراجعه کرده و دارای پرونده بودند؛ تشکیل داد. از بین مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره ذکرشده، 30 نفر که حاضر به همکاری بودند و ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) منتسب شدند. روش اجرای مداخله ایماگوتراپی به صورت آموزش در 6 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش بود و گروه گواه هیچ درمانی دریافت نکردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس لایبوند و لایبوند (1995) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک تحلیل کوواریانس و تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش ایماگوتراپی (تصویرسازی ارتباطی) بر کاهش نشانگان روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) زنان آسیب دیده از روابط فرا زناشویی همسر موثر است. با توجه به نتیجه گزارش شده، پیشنهاد می شود مداخله آموزش ایماگوتراپی برای بهبود سلامت روان شناختی کلی مراجعین آسیب دیده از روابط فرا زناشویی همسر به ویژه نشانگان روان شناختی به کار گرفته شود.
کلیدواژگان: ایماگوتراپی، نشانگان روان شناختی، روابط فرا زناشویی -
صفحات 501-509
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فرسودگی تحصیلی با اشتیاق و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان متوسطه شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1397-1396 بود. این پژوهش از حیث هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان بجنورد به تعداد 4191 نفر بود که با توجه به جدول مورگان 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت است از سه پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو همکاران (1997)، پرسشنامه استاندارد اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد، پاریس (2004)، پرسشنامه استاندارد عملکرد تحصیلی درتاج (1383) که پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه فرسودگی تحصیلی 0/75، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی 0/89 و پرسشنامه عملکرد تحصیلی 0/78 محاسبه شد و روایی آن ها از نوع صوری و محتوایی بود. داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 18 تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد بین بعد خستگی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی همبستگی (رابطه معنادار) برقرار بوده که این همبستگی منفی، نسبتا قوی و معنادار است و بین بعد خستگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی همبستگی (رابطه معنادار) برقرار بوده که این همبستگی منفی، ضعیف و معنادار است. بین اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی همبستگی برقرار بوده که این همبستگی مثبت، قوی و معنادار است. همچنین کاهش میزان افسردگی تحصیلی به بالا رفتن اشتیاق و عملکرد تحصیلی منتج می گردد و هرچه میزان اشتیاق تحصیلی بیشتر باشد دانش آموزان از عملکرد تحصیلی قابل قبول تری برخوردار خواهند بود.
کلیدواژگان: فرسودگی تحصیلی، اشتیاق، عملکرد تحصیلی -
صفحات 510-523
هدف ازانجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پسآزمون و گروه کنترل و همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد امید و زمستان شهر گچساران در سال 1400 بودند. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل). گروه آزمایش تحت 8 جلسه 120 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. از مقیاس استرس کرونا سلیمی و همکاران (1399)، مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاران (1398) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توانسته است استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی به طور معناداری بهبود بخشیده و نتایج در دوره پیگیری نیز ماندگار بوده است (0/05>P). نتایج حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان مداخله ای موثر برای بهبود استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر مورداستفاده قرار گیرند.
کلیدواژگان: درمان پذیرش و تعهد، استرس کرونا، اضطراب کرونا، پریشانی روان شناختی، وابستگی به مواد مخدر -
صفحات 524-534
شیوع مشکلات اضطراب و خواب تاثیر آن بر عملکرد همه جانبه کودکان، مطالعه رابطه بین اضطراب و عادات خواب در کودکان را حایز اهمیت می کند. این پژوهش که ازنظر هدف بنیادی و ازنظر نحوه اجرا توصیفی بود باهدف بررسی رابطه بین نشانه های اضطراب در نقاشی آدمک کودکان و عادات خواب کودکان مقطع دوم ابتدایی شهر مهاباد انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه دوم شهر مهاباد بود که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند.340 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه عادات خواب CSHQ پاسخ دادند و اضطراب آن ها بر اساس آزمون آدمک گودیناف بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون در نسخه 21 نرم افزار SPSS انجام شد. در این پژوهش ضریب همبستگی اسپیرمن با مقدار 0.234- و رگرسیون 0.002 به دست و درنهایت فرضیه کلی پژوهش با سطح 0/05>P مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصله درمجموع جداول نشان داد که ضریب همبستگی بین نشانه های اضطراب و عادات خواب، 0.331 است که بیانگر این است که بین اضطراب و عادات خواب رابطه وجود دارد. با توجه به ارتباط تنگاتنگ بین نشانه های اضطراب و مشکلات خواب و نقش مهمی که شیوه های بیان غیرکلامی در تشخیص این نشانه ها دارد، می توان با مداخلات موثر در زمینه تشخیص و اصلاح این مشکلات در دوران کودکی گام برداشت و زمینه ساز پیشگیری از اختلالات روانی بعدی مرتبط شد.
کلیدواژگان: عادات خواب، اضطراب، نقاشی آدمک گودیناف -
صفحات 535-544
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که تعداد معلمان موردنظر بر اساس اعلام نظر آموزش وپرورش (301N=) بودند؛ که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 170 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و به علت شرایط خاص جامعه آماری در دوره کرونا و محدودیت های اعمال شده و برگزاری کلاس های مدارس به شیوه ی غیرحضوری، پرسشنامه ها به صورت آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی (واتساپ و تلگرام) توزیع شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1995) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که درمجموع 52 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی تبیین می شود. این نتایج تلویحات مهمی در تصمیم گیری های آموزش وپرورش دارد و متولیان آن و نهادهای تربیتی می توانند از نتایج آن برای جلوگیری از بروز مشکلات معلمان و اثربخشی تدریس استفاده کنند.
کلیدواژگان: کرونا ویروس، بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی، معلمان -
صفحات 545-565
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی واقعیت درمانی بر بی ثباتی ازدواج و صمیمیت زناشویی در زوجین انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زوج های متاهل مراجعه کننده به مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده آموزش وپرورش شهر مشهد بودند که از بین آن ها 24 زوج انتخاب شدند و پس از پاسخ به مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (2000) و شاخص بی ثباتی ازدواج ادواردز، جانسون و بوث (1980) در دو گروه کنترل (12n=) و آزمایش (12n=) به طورتصادفی گمارش شدند. سپس گروه آزمایش در جلسات آموزشی شرکت داده شد. داده های به دست آمده از طریق کوواریانس تک متغیره، با نرم افزار SPSS پردازش شدند. نتایج نشان داد آموزش گروهی واقعیت درمانی میزان صمیمیت زوجین را افزایش (0/0001P<) و از میزان بی ثباتی ازدواج (تمایل به طلاق) در آن ها کاسته (0/0001P<) است. لذا با توجه به این یافته ها می توان انتظار داشت با اجرای این مداخله در مراکز مشاوره زوجین و دادگاه های خانواده شاهد افزایش صمیمت زناشویی و کاهش میل به طلاق و درنتیجه تحکیم و انسجام بیشتر ساختار خانواده باشیم.
کلیدواژگان: واقعیت درمانی، صمیمیت زناشویی، بی ثباتی ازدواج، طلاق -
صفحات 566-582
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اردبیل در سال 1400 بودند. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل). گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه آنلاین قرار گرفت. از سیاهه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS) کلونسکی و گلین (2009) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که رفتاردرمانی دیالکتیکی توانسته است رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر به طور معناداری بهبود بخشد. می توان نتیجه گیری کرد که رفتاردرمانی دیالکتیکی می تواند به عنوان مداخله ای موثر برای بهبود رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر مورداستفاده قرار گیرد.
کلیدواژگان: رفتاردرمانی دیالکتیکی، رفتارهای خودآسیب رسان، غیرخودکشی گرا -
صفحات 583-592
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی سنجش پویا بر پایه کامپیوتر روی یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه، همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از این پسران در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایابی شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون پت و مقیاس اشتیاق به مدرسه (SESS) وانگ و همکاران (2011) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش تحت سنجش پویا بر پایه کامپیوتر قرار گرفتند و در پایان و نیز پس از گذشت دو ماه در مرحله پیگیری، مجددا هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. گروه گواه در طی این مدت هیچ گونه مداخله ای از آموزش سنجش پویا بر پایه کامپیوتر دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که سنجش پویا بر پایه کامپیوتر باعث افزایش یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش شده و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد سنجش پویا بر پایه کامپیوتر در افزایش یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی دانش آموزان در طول زمان موثر بود؛ بنابراین می تواند جزء برنامه های مداخلاتی مراکز مشاوره ی وابسته به آموزش وپرورش در نظر گرفته شود.
کلیدواژگان: سنجش پویا بر پایه کامپیوتر، یادگیری واژگان، درگیری تحصیلی -
صفحات 593-601
تنبلی اجتماعی به رفتاری اشاره دارد که بر اساس آن، افراد هنگام کار کردن با دیگران تلاش کمتری از خود نشان می دهند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان زن دوره اول متوسطه شهر سقز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان زن دوره اول متوسطه شهر سقز در سال تحصیلی 1399-1398 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین داوطلبان واجد شرایط تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه تنبلی اجتماعی (جورج، 1992) بود. گروه آزمایش 8 جلسه دوساعته برنامه آموزشی واقعیت درمانی دریافت کردند؛ اما برای گروه گواه هیچ مداخله ای ارایه نشد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر برنامه ی آموزشی واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان زن دوره اول متوسطه معنادار بود. نتایج حاصل از پژوهش مشخص کرد که برنامه واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان زن دوره اول متوسطه موثر است؛ ازاین رو می توان از این برنامه برای توانمند سازی معلمان و کاهش تنبلی اجتماعی کارکنان در مدارس استفاده کرد.
کلیدواژگان: برنامه ی واقعیت درمانی، تنبلی اجتماعی، معلمان -
صفحات 602-615
سندروم داون می تواند کیفیت زندگی نوجوانان را تحت تاثیر قرار دهد و مشکلات اجتماعی و روانی متعددی را در ارتباط با سلامتی به وجود آورد. پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی مهارت های ارتباطی بر سازگاری نوجوانان سندروم داون انجام شد. در پژوهش شبه آزمایشی حاضر از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. از جامعه آماری نوجوانان سندروم داون عضو کانون سندروم داون، 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به تعداد مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از کسب رضایت نامه مبنی بر شرکت در پژوهش والدین پرسشنامه سازگاری اجتماعی را تکمیل کردند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای 1 جلسه) در برنامه مهارت های ارتباطی شرکت کردند ولی گروه کنترل فقط برنامه های ارایه شده در کانون را دریافت نمودند. پس از اتمام جلسه دهم، پرسشنامه سازگاری اجتماعی مجددا توسط والدین گروه های آزمایش و کنترل تکمیل شد. سپس نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که سازگاری اجتماعی گروه آزمایش پس از آموزش مهارت های ارتباطی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافت. به نظر می رسد که آموزش مهارت های ارتباطی روش مداخله مناسبی برای سازگاری اجتماعی نوجوانان سندروم داون است، بنابراین می توان از این برنامه برای ارتقاء سازگاری اجتماعی این نوجوانان استفاده نمود.
کلیدواژگان: سندروم داون، مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی -
صفحات 616-626
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بر کاهش میزان تعارضات همشیران در بین دانش آموزان پسر انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان کاشان تشکیل می دادند که از این میان تعداد 30 دانش آموز که حداقل دارای یک خواهر/ برادر بودند (با سن 4 سال به بالا و کسب نمره 70 به بالا در پرسشنامه رابطه با خواهر/ برادر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. به منظور گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه رابطه با خواهر/ برادر (هودسون و همکاران، 1995) استفاده شد. سپس برنامه آموزش مهارت حل مساله برای افراد گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای اجرا گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد و یافته های حاصل نشان داد که آموزش مهارت حل مسئله بر کاهش تعارضات بین همشیران اثربخش بوده است. پیگیری نتایج در یک دوره 2 ماهه نیز حاکی از ماندگاری اثر این آموزش بود.
کلیدواژگان: مهارت حل مسئله، تعارض، تعارض همشیران -
صفحات 627-638
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسهای انعطافپذیری شناختی و کانون توجه در بین دانشجویان مبتلا به اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری بود. به همین منظور 400 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران به روش تصادفی چندمرحلهای در پژوهش شرکت دادهشده و به پرسشنامه شخصیتی میلون 3 پاسخ دادند. در مرحله بعد، دانشجویانی که حداقل نمره 84 را در هر یک از مقیاسهای مربوطه در این پرسشنامه کسب کرده بودند در دو گروه 50 نفری مبتلایان به اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری گنجاندهشده و پرسشنامههای انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال، و کانون توجه وودی، چامبلس و گلس برروی آنها اجرا گردید. دادههای جمعآوریشده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها بیانگر این بود که بین دو گروه دانشجویان مبتلا به اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری در متغیرهای انعطافپذیری شناختی (F=38.78, p<0.01)، کانون توجه (F=13.02,p<0.01)، و مولفههای آنها تفاوت معناداری وجود دارد. بدینصورت که دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری در متغیر کانون توجه، مولفه کانون توجه متمرکز بر دیگران، متغیر انعطافپذیری شناختی و مولفههای آن نمره کمتر، و در مولفه کانون توجه متمرکز بر خود، نمره بیشتری از دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته کسب کردند. بر اساس نتایج این پژوهش، دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به دلیل ویژگی برونگرایی و تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران (حتی برای جلبتوجه و تحسین دیگران)، انعطافپذیری و سازگاری بیشتری نسبت به دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری از خود نشان میدهند که این ویژگی میتواند پیامدهای مثبتی برای آنها در پی داشته باشد.
کلیدواژگان: انعطاف پذیری شناختی، کانون توجه، اختلال شخصیت، خودشیفته، وسواسی-جبری -
صفحات 639-652
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی اعتیاد به تلفن همراه بر اساس سیستم های مغزی-رفتاری، احساس تنهایی و حرمت خود در نوجوانان دختر بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. حجم نمونه 150 نفر از این دانش آموزان به شیوه در دسترس انتخابشده و به پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه (MPAQ) سواری (1393)، مقیاس سیستم های مغزی- رفتاری (BIS/BAS) کارور و وایت (1994)، مقیاس احساس تنهایی-نسخه سوم (UCLA LS3) راسل (1996) و مقیاس حرمت نفس (RSEs) روزنبرگ (1989) پاسخ دادند. داده های جمعآوریشده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافتهها نشان داد که بین سیستم های مغزی-رفتاری، احساس تنهایی و حرمت خود با اعتیاد به تلفن همراه در دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 73/4 از کل واریانس اعتیاد به تلفن همراه در دانش آموزان بهوسیله سیستم های مغزی-رفتاری، احساس تنهایی و حرمت خود تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سیستم های مغزی-رفتاری، احساس تنهایی و حرمت خود سهم معنادار در اعتیاد به تلفن همراه در دانش آموزان دختر دارد.
کلیدواژگان: اعتیاد به تلفن همراه، سیستم های مغزی-رفتاری، احساس تنهایی، حرمت خود