فهرست مطالب

فصلنامه فقه و تاریخ تمدن
سال شانزدهم شماره 60 (تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/04/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • روح الله پورآسیاب دیزج، سید حسین واعظی*، محمدرضا شمشیری صفحات 1-14

    فرهنگ و تمدن اسلامی به دلیل اتصال به عالم وحیانی و قرآنی و روایی، دارای غنای محتوایی بی بدیلی است که می تواند تمامی انسان ها را در هر زمان و هر مکان و با هر شرایطی تا قیامت هدایت نموده و سعادت دنیا و آخرت ایشان را تضمین نماید. از سوی دیگر نقش بی نظیر فلسفه اسلامی به عنوان پشتوانه عقلانی و معرفتی فرهنگ و تمدن اسلامی دارای اهمیت فوق العاده ای است. حال بایستی توجه نمود که در آینده، نقش هستی شناسی فلسفه اسلامی در طراحی مبانی نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی که بارها مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی است، چگونه است؟ فلسفه اسلامی با رویکرد هستی شناسانه خود به مبانی نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی ورود نموده و بصورت کامل و دقیق تبیین می نماید و بر این اساس، شاکله حیات طیبه بشری را طرح ریزی می کند. به عبارت دیگر حل این مهم، باعث رفع همه مشکلات کاربردی فرهنگی و تمدنی نوین اسلامی می گردد، چرا که مباحث رفتاری و عملی رابطه مستقیم و تنگاتنگی با مباحث نظری دارد و از آن متاثر است. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل هستی شناسی فلسفه اسلامی در فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال نشان دادن نقش مهم و حیاتی هستی شناسی فلسفه اسلامی به عنوان مباحث نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی است. یافته های پژوهش عبارتند از عملیاتی نمودن مباحث نظری دقیق و عمیق هستی شناسی فلسفه اسلامی در فرهنگ و تمدن نوین اسلامی. فلسفه با ورود خود به عالم اسلام، دست خوش تغییر و تحول و تکامل گردید و پس از آن، بر عرصه های گوناگون فرهنگ و تمدن اسلامی تاثیر گذاشت. ازجمله نقش های فلسفه در تمدن اسلامی را می توان نیازمندی تمدن به فلسفه در تمییز حقیقت از غیر حقیقت، تاثیر فلسفه در دین، تاثیر فلسفه در اخلاق، تاثیر فلسفه در عرفان، تاثیر فلسفه بر سیاست و تبیین مدینه فاضله و تاثیر فلسفه در کلام دانست. حیات تعقلی و فلسفی مسلمانان مقارن با ظهور اسلام و تشکیل حکومت اسلامی است. قرآن کریم توجه بسیاری به حیات طیبه عقلانی دارد و سراسر قرآن مملو از استدلالات فلسفی است. از طرفی دیگر سیره معصومین (علیم السلام) نیز موید این مطلب است و ایشان در حیات نورانی خود بارها و بارها براهین عقلانی متفاوتی ارایه نموده اند. مسلمین با هنر خود توانستند فلسفه یونان را بومی سازی نموده و از نورانیت قرآن و عترت استفاده نموده و پایه گذار فلسفه اسلامی باشند که درخشش کرد.

    کلیدواژگان: فرهنگ و تمدن اسلامی، فرهنگ و تمدن نوین اسلامی، فلسفه اسلامی، هستی شناسی
  • مینا ترابی، محمدجواد جعفری*، مسعود قاسمی صفحات 15-24

    اصول حقوق کیفری ،نقطه متعالی سلسله مراتب منابع در علم حقوق به شمار می آید. تجلی ارزش های اجتماعی و اخلاقی در قواره اصول کلی حقوق ،این منبع ماهوی را بر جسته وبه گونه ای متفاوت از سایر منابع نمایانگر میسازد ،لذا در صورتی که قانون موضوعه ای تو سط مرجع صلاحیت دار به تصویب میرسد میبایست با اصول کلی حقوقی منطبق باشد تا بتوان از قانون به معنای واقعی کلمه سخن گفت . در این مقاله پس از بیان مفهوم بغی و افساد فی الارض ، به بررسی برخی ازموارد نقض اصول حقوق کیفری در جرایم مذکور در نظام حقوقی ایران میپردازیم . این بررسی ها نشان میدهد اصول مختلف حقوق کیفری در جرایم بغی و افساد فی الارض نقض شده است .اصولی مانند اصل قانونی بودن جرم ومجازات ،اصل تناسب جرم و مجازات ،اصل کمینه در حقوق کیفری ، اصل سیاست جرم زدایی ،اصل برایت که در این مقاله به بررسی موارد نقض اصول مذکور در جرایم بغی و افساد فی الارض میپردازیم.بدون تردید جرم انگاری از پیچیده ترین و دشوارترین موارد قانونگذاری است،از این رو باید منطبق بر اهداف و مبانی حقوق جزا باشد.در جرم انگاری معیارهای ماهوی بایستی رعایت شود در غیر این صورت وصول به اهداف جرم انگاری ممکن نیست و حتی از ارزش و ابهت حقوق جزا هم کاسته می شود.علاوه بر آنکه مشکلات فراوان دیگری از جمله تورم کیفری نیز به وجود می آید. جرم انگاری شدید ترین مداخله در حقوق بشر است ومیتواند مهمترین نقض حقوق بشرازسوی دولتها به شمار اید.بنابراین باید ازشرایط خاصی برخوردار باشد مهمترین اصول حقوق کیفری که رعایت انها در جرم انگاری ضرورت دارد عبارتند از اصل قانونی بودن جرم و مجازات ،اصل حداقل بودن حقوق جزا،اصل تناسب جرم ومجازات ،اصل برایت قانونگذار در ماده 286 برای افساد فی الارض با دید گاه توسعه ای در عرصه های گوناگون ،مجازات شدید اعدام را تعیین کرده ومقرر داشته است :«هرکس به طور گسترده مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد ،جرایم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور ،نشر اکاذیب ،اخلال در نظام اقتصادی کشور ،احراق و تخریب ،پخش مواد سمی ومیکربی خطر ناک یا دایر کردن مراکز فساد و فحشایا معاونت در آنها شود به گونهای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور ،نا امنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی ،یا سبب اشاعه فساد و فحشادر حد وسیع گردد مفسد فیالارض محسوب وبه اعدام محکوم میگردد.

    کلیدواژگان: افساد فی الارض، جرم انگاری بغی، حقوق کیفری
  • علیرضا امام، علی زارع* صفحات 25-32
    حمل و نقل هوایی عبارت است از انتقال و حمل کالا توسط حامل هوایی، که ممکن است بصورت چارتر یا بازرگانی باشد. انتقال چنین محموله هایی از دروازه های حمل و نقل مسافری و تجاری به هر کجا که هواپیماها قادر به پرواز و فرود آمدن باشند، انجام می شود. حمل و نقل هوایی برای اولین بار در سال 1911 برای حمل مراسلات پستی به عنوان محمولهء باری، مورد استفاده قرار گرفته است. با اختراع هواپیما، بحث مربوط به ماهیت حقوقی قلمرو هوایی مطرح شد، به طوری که پس از جنگ جهانی اول با استفاده از هواپیما در عرصه های تجاری و نظامی، نظام بین الملل بر آن شد تا استفاده از این فناوری جدید را در قالب قواعد حقوقی قرار دهد.کنوانسیون پاریس 1919 اولین سند حقوقی بود که در حقوق بین الملل هوایی لازم الاجرا شد. این کنوانسیون حاکمیت تام و مطلق کشورها بر عرصه هوایی بالای سرزمینشان را به رسمیت شناخت. در گام بعدی کنوانسیون ایبرو امریکن و پان امریکن 1926 بین اسپانیا و کشورهای امریکای لاتین با همان اصول مندرج در کنوانسیون پاریس منعقد شد. ولی نقطه عطف توسعه و تدوین حقوق بین الملل هوایی در کنوانسیون شیکاگو 1944 با ایجاد سازمان هواپیمایی کشوری بین المللیICAO به اوج خود رسید.به این ترتیب ساختاری پیچیده و آیینی تفصیلی برای حل‏وفصل اختلافات هواپیمایی کشوری تکوین یافته‏ است که پایه‏های اصلی آن را باید در کنوانسیون 1944 شیکاگو جستجو نمود.در مقاله پیش پیش روی در صدد تبیین قواعد حقوق بین الملل در زمینه حمل و نقل هوایی بر مبنای اسناد بین المللی می باشیم. حمل و نقل هوایی عبارت است از انتقال و حمل کالا توسط حامل هوایی، که ممکن است بصورت چارتر یا بازرگانی باشد. انتقال چنین محموله هایی از دروازه های حمل و نقل مسافری و تجاری به هر کجا که هواپیماها قادر به پرواز و فرود آمدن باشند، انجام می شود. این کنوانسیون حاکمیت تام و مطلق کشورها بر عرصه هوایی بالای سرزمینشان را به رسمیت شناخت. در مقاله پیش پیش روی در صدد تبیین قواعد حقوق بین الملل در زمینه حمل و نقل هوایی بر مبنای اسناد بین المللی می باشیم.
    کلیدواژگان: اختلافات بین المللی هوایی، حل و فصل اختلافات هوایی، آزادی های هوایی، آئین های حل و فصل اختلافات هوایی
  • ناصر گروسی، ابوالحسن مجتهد سلیمانی* صفحات 33-41
    درمعنای عام، حقوق مکتسبه به حقوقی گفته می شود که شهروندان بر پایه مصوبات پارلمانی یا برنامه های سیاسی، اجتماعی وفرهنگی کسب کرده اند . بر این اساس می توان گفت تمام حقوقی که قانون گذار در قوانین اساسی، عادی وسایر مقررات وبرنامه های خود برای شهروندان درنظر گرفته، حقوق مکتسبه می باشد. حقوق مکتسبه از دو واژه «حقوق» و «مکتسبه» تشکیل یافته است. واژه حقوق در زبان فارسی واجد معانی مختلفی می باشد. دکتر کاتوزیان چهار معنی را از حقوق ارایه می کند. 1- حقوق مجموع قواعدی است که برای اشخاص از این جهت که در اجتماع هستند حکومت می کند. 2- حقوق جمع حق است حق امتیازی است که هر کسی در اجتماع در برابر دیگران دارد و توان خاصی به او می بخشد مثل حق حیات، حق آزادی. 3- حقوق به معنی حقوق کارمندان دولت یا دستمزد کارکنان است. 4- حقوق یعنی علم حقوق و آن دانشی است که به تحلیل قواعد حقوقی می پردازد. از آنجا که مهمترین دلیل ومبنای حق مکتسب ، دلیل عقلی می باشد. از این جهت حقوق مکتسبه اشخاص نیز قبل از ظهور اسلام که در اثر روابط اجتماعی وقراردادهای خصوصی بوجود آمده بود مورد احترام وصیانت قرار گرفته است واسلام آنها را تحت عنوان احکام امضایی مورد تایید قرار داده است. احکام امضایی بیشتر در ابواب فقهی، عقود، ایقاعات واحکام مطرح است .وموضوعات مذکور نیز قبل از صدر اسلام در عرف وعادت جامعه وجود داشته وموجب دوام و قوام نظام های حقوقی وسیاسی جوامع قبل از اسلام بوده ولذا حقوق ناشی از آن خصوصا حقوق مکتسبه اشخاص مانند حق مالکیت که اشخاص قبل از اسلام بدست آورده اند وسایر آثار ناشی از روابط حقوقی مانند نکاح و... مورد احترام وپذیرش قرار گرفته است. اصول وقواعد فقهی از جمله مواردی است که فقها با کمک واستناد به آن اقدام به شناسایی این حقوق نموده اند. مانند اصل استصحاب، قاعده عقاب بلابیان و... علاوه بر اصول وقواعد فقهی در باب های مختلف فقه نیز مصادیق حقوق مکتسبه مورد شناسایی قرار گرفته. مانند احیای اراضی موات، حق شفعه، نکاح ، وکالت،جهاد و...
    کلیدواژگان: احیای اراضی موات، حق شفعه، نکاح، وکالت، جهاد
  • نرگس معینی، مهدی دهباشی*، سید حسین واعضی صفحات 42-51
    علم تاویل و هرمنوتیک از آن دست مباحثی است که می‏توان گفت از ابتدای تاریخ تفکر بشری مورد توجه بوده و تقریرات گوناگونی از آن بیان شده است. در یونان باستان سخنانی که حکیمان و بزرگان اندیشه از معبد دلفی می‎‏شنیدند و آن رازها و رمزها به زبان خود می‏گشودند و یا سروده های حماسی که هومر از سرگذشت انسان‏ها در جامعه یونان و سرزمین های اطراف داشتند حکایت از تاویل‏هایی است که از آغاز تفکر فلسفی به زبان یا قلم انسان جاری می شده است. در فلسفه اسلامی نیز، فیلسوفان مسلمان در کنار عارفان، ادیبان و متصوفه تاویل و کشف المحجوب را در گشایش رازها و معانی که به ویژه در متن مقدس که حقایقش لایه لایه است بروز داده اند. محوری ترین پرسش در تحقیق حاضر معطوف به ماهیت و حقیقت تاویل نزد دو حوزه فکری اسلام و مسیحیت است. این پرسش که هرمنوتیک و تاویل چیست؟ و هر کدام از چه خاستگاه فکری دیدگاه خود را بیان کرده اند. مثلا در مواجهه با مباحث دینی چه در اسلام و چه مسیحیت آیا هرمنوتیک ممکن است؟ و اگر پاسخ مثبت است روش هرمنوتیک در اندیشه فیض یا شلایرماخر چگونه است؟ و پرسش های دیگری که در این مقاله از نگاه دو فیلسوف اسلامی و غربی، مورد پاسخگویی قرار گرفته اند. فیض کاشانی به عنوان یکی از نمایندگان تفکر دینی و پرورش یافته در حوزه حکمت متعالیه و شلایرماخر به عنوان اندیشمندی از تفکر فلسفی غرب، کسانی هستند که مبانی، روش‏ها، مسایل و اهداف آن ها در باب دین، خدا، انسان، با رویکردی تطبیقی و با روش تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است. علی رغم تفاوت هایی چند در مبانی، روش و اهداف تفکر فلسفی و دینی فیض و شلایرماخر در باب موضوعاتی که بدان ها اشتغال داشته اند هر دو متفکر می کوشند بر اساس نوعی نسبت سنجی میان انسان و حقیقت وجود به شیوه های تاویل متون و شناخت حقیقت آدمی بپردازند.
    کلیدواژگان: هرمنوتیک، تاویل، فیض کاشانی، شلایر ماخر، متفکرین دینی و غربی
  • حسین صابری*، سید محمود میرنوربخش، بهنام عباسی اول صفحات 52-60

    اسلام اقرار به اصول است. کلمه اسلام اطلاق دارد و به ظاهری و قلبی تقسیم شده است. کفر در بسیاری از احادیث در مقابل ایمان است نه در برابر اولین مرحله اسلام تا موجب خروج از دین شود. ضروری یک صفتی است که امر شرعی دین یا مذهب فی نفسه فاقد آن است و آن امر در ارتباط با ذهن و عقل فرد و متلبس شدن به صفت ثبوت و وضوح و شهرت و در ارتباط با همه مردم مسلمان یا همه اهل مذهب مصداق پیدا می کند و امر دینی می تواند دوباره با نبودن آن شرایط به غیر ضروری تبدیل گردد. نتیجه اینکه ،انکار ضروری اگر با شبهه، عدم آگاهی و علم باشد موجب کفر و خروج از دین و یا خروج از مذهب نمی شود. ضروری ممکن است بخاطر جهل یا شبهه آن و تبلیغات دشمن و امثال اینها، به نظری تبدیل شود. در این صورت ضروری نخواهد بود، هر چند امر دینی بر صفت ضرورت باقی باشد. ضروری دین و مذهب متفاوت از معلوم و تسالم و مجمع علیه است. چون بجز از ضروری همه نظری اند و برای اثبات نیاز به دلیل دارند و مورد اختلاف هستند . بهترین ملاک برای تشخیص انواع ضروری این است که امری ضروری یا باید در نظر همه مردم دنیا ضروری باشد، یا در نظر همه مسلمانان و یا در نظر بعضی از مسلمانان ضروری باشد. قطعا اولی نیست، چون مساوی با بدیهی خواهد شد، پس دوم و سوم تعین می شود، اگر ضروری در نظر همه مسلمانان باشد، ضروری دین خواهد بود و اگر در نظر بعضی از مسلمانان ضروری باشد، ضروری مذهب خواهد شد .منکرضروری دین اگر انکار ش به انکار خدا و رسالت پیامبر (ص) بر گردد، از اسلام خارج می شود، اما منکر ضروری مذهب باعث خروج از مذهب تشیع شده ولی مسلمان است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و در پردازش داده ها و اطلاعات گردآوری شده نیز از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.

    کلیدواژگان: ضروری، ایمان، مذهب