فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان
سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 59، بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/03/27
  • تعداد عناوین: 6
|
  • فضل الله براقی* صفحات 7-44

    تعیین حدود مرزهای شرقی ایران، با فشار انگلستان به منظور ایجاد کمربند حایل برای حفاظت از هندوستان صورت گرفت. در شرایطی که انگلستان در اوج قدرت بود، ایران در نهایت ضعف ساختاری و فساد اداری و انحطاط اخلاقی در سایه استبداد ناصری، قرار داشت. در تعیین مرزهای شرقی، شاه و کارگزارانش با وجود تمایل بسیار به حفظ مرزهای تاریخی، به دلایل مختلف، از جمله تصمیم انگلستان به جداکردن قسمت های بزرگی از ایران، عدم کارایی و شناخت کارگزاران ایرانی در زمینه تعیین مرزها، سیاست کلی دولت ایران مبنی بر حفظ مناسبات حسنه با انگلستان و دادن امتیاز برای مقابله با خطر روسیه، قادر به حفظ تمامیت ارضی ایران نشدند. هدف این مقاله روشن کردن نقش بازیگران ایرانی در جهت تعیین حدود مرزهای شرقی طی "حکمیت گلداسمید" است. سوالی که این مقاله به آن می پردازد این است: آیا بازیگران ایرانی در تعیین مرزهای شرقی طی حکمیت گلداسمید، در چارچوب منافع ملی عمل کرده اند؟ انگلستان برای پیشبرد اهداف استعماری خود، ناصرالدین شاه را تطمیع و سپهسالار را جایگزین میرزا سعیدخان کرد. میرزا معصوم خان که همانند دایی خود، میرزا سعیدخان، به روس ها تمایل داشت، با کمک امیر حشمت الملک علم سوم- با وجود تمایلات انگلیسی به دلیل به خطر افتادن منافع مادی خود- به کارشکنی پرداخت. این کارشکنی سبب شد میرزا ملکم خان بدون حضور در سیستان، تنها برای امضای حکمیت، جایگزین میرزا معصوم خان شود. در نهایت حکمیت با وجود نارضایتی ایران و افغانستان همان گونه که مدنظر انگلستان بود خاتمه یافت. روش تحقیق در نوشتار حاضر روش تاریخی بر اساس روش توصیفی- تحلیلی است.

    کلیدواژگان: ایران، انگلستان، حکمیت، گلداسمید، مرزهای شرقی، بازیگران ایرانی، امیر علم خان سوم
  • مصطفی رضایی، مریم محمدی* صفحات 45-82
    غزنه کهن با پیشینه فرهنگی غنی، منطقه ای است باستانی که در شرق ایران فرهنگی قرار دارد. این منطقه از قرن سوم تا ششم ه. ق. تحولات بزرگ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به خود دیده و در گذر زمان عرصه تاخت وتاز سلسله های قدرتمند بوده است. در منابع تاریخی، همواره از غزنه به عنوان یکی از گذرگاه های اصلی در حد واسط خراسان و هند یاد شده است. هدف از این پژوهش، بررسی مهم ترین آثار غزنه در عهد غزنویان با تکیه بر شواهد باستان شناسی و منابع تاریخی است. مهم ترین ویژگی های شهرسازی غزنه و سهم این شهر از فتوحات غزنویان در شکوفایی و رونق آن، اصلی ترین پرسش های این پژوهش است که باید به آن پاسخ داده شود. پژوهش پیش رو، به روش تاریخی توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از جمله دلایلی که موجب شد این شهر در دوره فرمانروایی حاکمان غزنوی متحول شود، ثروت هند بوده که جایگاه ویژه ای در شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و شهرسازی غزنه داشته است. موقعیت غزنه بر سر راه تجاری هند، با بازارها و کاروانسراها، آن را به عنوان یک بارانداز تجاری مطرح کرده بود. این شهر در سده های نخستین اسلامی با توجه به شکل گیری حکومت مستقل ترک نژاد غزنوی، شاهد تحولات هنری و شهرسازی ویژه ای بوده است؛ احداث میدان اجتماعات، کاخ ها، مناره ها، باغ های حکومتی و خصوصی و مساجد باشکوه از جمله این موارد است. بنابر نتایج تحقیق، غزنه کهن در شمال شرقی، جنوب شرقی و غربی شهر امروزی غزنه گسترده بوده است.
    کلیدواژگان: غزنه، غزنویان، سلطان محمود، سلطان مسعود سوم، شهرسازی، مطالعات تاریخی و باستان شناسی
  • محمدحسن شربتیان*، فهیمه آذرنیا صفحات 83-118

    توانمندی در به دست آوردن، تحلیل و فهم اطلاعات بهداشتی که فرد نیاز دارد تا در مورد مسایل سلامتی خود مشارکت نماید و تصمیم های درستی بگیرد، "سواد سلامت" تعریف می شود. هدف از نوشتار حاضر، ارزیابی وضعیت سواد سلامت و مولفه های آن در شهر مشهد است. مبانی نظری سلامت محور کاکرهام، متاثر از فرصت ها و انتخاب در زندگی، جهت برخورداری از سواد سلامت استفاده شده است. از رویکرد کمی محور، راهبرد پیمایش از نوع توصیفی، در بین شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد استفاده شده است. بر اساس فرمول کوکران، 800 نفر مبتنی بر روش نمونه گیری متناسب با حجم هر منطقه، انتخاب شده و با تکیه بر پرسشنامه استانداردشده سواد ایرانیان اطلاعات جمع آوری شده است. میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با 921/0 در حد قوی به دست آمده است. نتایج نشان داد که از نظر جنسیت، تقریبا پاسخگویان با هم برابر بوده اند. میانگین سنی پاسخگویان برابر با 31/37 سال بوده است. وضعیت میانگین مولفه های سواد سلامت عملکردی، ارتباطی تعاملی، پایه و انتقادی، به ترتیب حایز اهمیت بوده است. نتایج مقایسه میانگین گروه های تحصیلی، سنی و مناطق شهری با متغیر و مولفه های مورد مطالعه در حد متوسط روبه بالا بوده است. نتایج آزمون فریدمن بیانگر این است که مولفه های سواد عملکردی، پایه، ارتباطی تعاملی و انتقادی با بیشترین میانگین و با مقدار مجذور کای برابر با 059/120 در سطح خطای کوچک تر از 05/0 به دست آمده است که به لحاظ آماری با اطمینان 95/0 میانگین مولفه ها، تفاوت معناداری در سبک زندگی سلامت محور پاسخگویان وجود دارد. در نهایت سواد سلامت به عنوان مولفه شناختی و متاثر از انتخاب ها و  موقعیت ها در زندگی به افزایش کیفیت زندگی، ارتقای سبک زندگی سالم، کاهش خطرات سلامتی و مهارت های خودمراقبتی منتهی می گردد.

    کلیدواژگان: سبک سلامت محور، سواد سلامت، شهروندان، مشهد
  • سید مرتضی غیور باغبانی*، معین حیدری اقدم، فائزه حامد همراهیان، منیره یگانه مفرد صفحات 119-156
    صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع بزرگ و متنوع جهانی، مهم ترین منبع درآمد و اشتغال زایی برای بسیاری از کشورهای دنیا به شمار می رود. ایران جزء 10 کشور برتر جهان از لحاظ برخورداری از جاذبه های گردشگری، جزء 5 کشور دنیا از لحاظ دارا بودن تنوع گردشگری و جزء 3 کشور اول جهان از نظر محصولات مرتبط با صنایع دستی و تنوع آن است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارایه راهبردهای جذب گردشگر خارجی در شهر مشهد با استفاده از مدل استراتژیک SOAR می باشد. این پژوهش از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و همچنین، روش پژوهش، کیفی و ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است. نمونه آماری شامل 13 نفر از مدیران سازمان گردشگری، مدیران مراکز تجاری، اقامتی و گردشگری است که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. به منظور سنجش روایی، از روایی صوری و محتوا و برای سنجش پایایی از توافق دو کد گذار استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق عوامل چهارگانه در مدل استراتژیک SOAR انجام شد که به وسیله آن راهبردهای افزایش جذب گردشگر خارجی در شهر مشهد استخراج گردید. نتایج پژوهش منجر به استخراج 11 راهبرد شد که مهم ترین آن ها عبارت اند از: 1. معرفی شهر مشهد به عنوان قطب گردشگری حلال، 2. تقویت روابط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با سایر کشورهای اسلامی؛ بویژه کشورهای همسایه، 3. توسعه شهری و ارتقای رضایت مندی شهروندان و 4. بسترسازی جهت افزایش سرمایه گذاری خارجی و تسهیل مبادلات ارزی. در انتها نیز برای هر راهبرد، برنامه های عملیاتی مرتبط با آن ارایه شد ه است.
    کلیدواژگان: جذب گردشگری خارجی، مدل استراتژیک SOAR، ذی نفعان گردشگری، مشهد مقدس
  • شهین فارابی* صفحات 157-178
    حملات ازبکان و نزول بلاهای طبیعی، ازجمله آسیب هایی است که خراسان عهد صفوی در معرض پیامدهای نامطلوب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن قرار گرفت. علی رغم اهمیت خراسان به عنوان پایگاه تشیع و اقدامات عمرانی شاهان صفوی نسبت به مرمت ویرانی های ناشی از وقایع مذکور، توسعه استعدادهای بالقوه این منطقه تا حدود زیادی به تاخیر افتاد و شرایط به گونه ای شد که در سال های پایانی حکومت صفویان، خراسان به دلیل هم مرزبودن با هرات و آسیب های اقتصادی و اجتماعی ناشی از این حوادث، نخستین منطقه ای بود که مورد هجوم افغان ها قرار گرفت. در حوزه تاریخ نگاری صفوی، برخی از تواریخ دودمانی، به تناسب میزان وابستگی های دیوانی خود، بویژه در دستگاه شاه طهماسب و شاه عباس اول، گزارش هایی درباره این رویدادها به شکل های مختلف ارایه داده اند. پژوهش پیش رو، با روش تاریخی بر پایه منابع کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی  به دنبال روشن کردن زوایا و ابعاد توجه مورخان این تواریخ به چالش ها و مشکلات اجتماعی ناشی از جنگ ها و بلاهای طبیعی خراسان در این برهه زمانی است که بیشتر حاصل مشاهدات عینی آن ها بوده و شغل دیوانی اغلب این مورخان، در چگونگی ثبت پیامدهای این حوادث موثر  بوده است. یافته های این بررسی نشان می دهد اگرچه به دنبال این رویدادها کاهش جمعیت و رکود کشاورزی و اقتصادی در کوتاه مدت در شهرهای خراسان به وجود آمد؛ اما شاهان صفوی بویژه از زمان شاه طهماسب به بعد، با توجه به اعتقادات شیعی که نسبت به شهرهای مقدس مذهبی خراسان خصوصا مشهد داشتند، در درازمدت تلاش های زیادی جهت مرمت و بازسازی این ویرانی ها در آستان مقدس امام رضا (ع) صورت دادند.
    کلیدواژگان: بلاهای طبیعی، جنگ ها، خراسان، تواریخ دودمانی صفویه
  • جواد میکانیکی*، زهرا شیرزور علی آبادی، فاطمه قاسمی صفحات 179-210

    زنان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی هستند که در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش مهمی دارند؛ بنابراین باید در همه زمینه ها توانمند شوند تا بتوانند در جامعه نقش فعال تری داشته باشند؛ بویژه زنان روستایی که نقش قابل توجهی در جامعه روستایی ایفا می کنند. با توجه به اینکه روستاهای بخش مرکزی شهرستان درمیان دچار ضعف بنیان های محیطی می باشند و با چالش های اقتصادی و شغلی رو به رو هستند، به منظور جلوگیری از مهاجرت روستاییان و آسیب پذیری زنان و مقابله با شرایط اقتصادی فعلی، باید به سمت توانمندکردن مردم، بویژه زنان از طریق کسب و کار خانگی گام برداشت. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر کسب وکارهای خانگی بر توانمندسازی زنان روستایی بخش مرکزی شهرستان درمیان می پردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و مبتنی بر روش پیمایشی است. ابزار جمع آوری داده ها براساس پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری، شامل کلیه زنان دارای کسب وکار خانگی برابر با 89 نفر در بخش مرکزی شهرستان درمیان است. محاسبات آماری داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده و جهت ارزیابی تعامل بین متغیرها، از معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین کسب وکار خانگی با توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و بین نوع کسب وکار با توانمندسازی اجتماعی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ ولی بین نوع کسب وکارخانگی با توانمندسازی اقتصادی رابطه مثبتی وجود ندارد که با توجه به تحقیقات میدانی می توان دلایل آن را خریداری بعضی از محصولات کسب وکارهای خانگی توسط افراد و سازمان ها به قیمت خیلی پایین، اشباع یک نوع کسب وکار در بعضی از روستاها، عدم همکاری با بیمه برای مقابله با بحران ها و حوادث، عدم تجربه و آموزش نداشتن مشتری زیاد دایمی برای برخی از کسب وکارها دانست.

    کلیدواژگان: توانمندسازی، کسب وکار خانگی، زنان روستایی، شهرستان درمیان