فهرست مطالب

روانشناسی تربیتی - سال یکم شماره 2 (زمستان 1384)

فصلنامه روانشناسی تربیتی
سال یکم شماره 2 (زمستان 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/12/01
  • تعداد عناوین: 9
|
  • اسماعیل بیابانگرد، رسول کرد نوقابی، علی اکبر سیف صفحات 13-33

    هدف این پژوهش بررسی تاثیر میزان دانش معلم از موضوع تدریس بر نحوه بیان مطالب مورد تدریس و نیز بر یادگیری دانش آموزان بوده است. بدین منظور، 20 دانشجوی سال آخر دوره کارشناسی به عنوان سخنران، یک مطلب درسی را به 200 دانش آموز سال اول دبیرستان با روش سخنرانی آموزش دادند. پیش از این آموزش، به 10 نفر از سخنرانان در گروه مسلط و 10 نفر در گروه غیر مسلط، که به تصادف انتخاب شده بودند، آموزش های لازم داده شد. سطح تسلط سخنرانان با اجرای یک آزمون پیشرفت تحصیلی تعیین شد. دانش آموزان این معلمان، پس از گوش دادن به سخنرانی، به سوال های یک پرسشنامه ارزشیابی و یک ازمون پیشرفت تحصیلی مربوط به درس را پاسخ دادند. نوارهای ضبط شده سخنرانی ها در اختیار 10 نفر از دبیران رسمی آموزش و پرورش قرار گرفت تا آنها را به طور جداگانه و از نظر روشنی بیان ارزشیابی کنند. سپس از روی نوار سخنرانی ها نسخه برداری شد و اصطلاحات مبهم سخنرانان دو گروه توسط 2 کدگذار شناسایی و شمارش شد. با استفاده از آزمون t در گروه های مستقل، عملکرد سخنرانان مسلط و غیرمسلط مقایسه شد و نتایج زیر به دست آمد: از نظر دبیران رسمی آموزش و پرورش، مطالب سخنرانی سخنرانان مسلط از سخنرانی غیر مسلط روشن تر بیان شده بود. همچنین، سخنرانان غیر مسلط بیشتر از سخنرانان مسلط از اصطلاحات مبهم استفاده کردند، ولی در نسبت بیانات «آ، ا و اوم» تفاوتی با هم نداشتند. نتایج آزمون پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سخنرانان مسلط بالاتر از نتایج آزمون پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سخنرانان غیر مسلط بود، اما نتایج ارزشیابی دانش آموزان از سخنرانان مسلط و غیرمسلط تفاوتی نشان نداد. یکی از پیشنهادهای علمی برخاسته از یافته های این پژوهش آن است که معلمان می توانند با افزایش سطح تسلط خود بر مطالب درسی و نیز با اجتناب از کاربرد اصطلاحات مبهم، بر روشنی بیان خود و به دنبال آن بر میزان یادگیری دانش آموزان بیفزایند.

    کلیدواژگان: دانش معلم، موضوع تدریس، نحوه بیان مطالب، یادگیری
  • هوشنگ زردشت، حبیب هادیان فرد صفحات 35-54

    این تحقیق به منظور بررسی فرآیند پردازش اطلاعات در زنان وسواسی و بهنجار انجام شده است. ازاین رو سه جزء شناختی در فرآیند پردازش یعنی، توجه، حافظه و تفکر در یک گروه زنان وسواسی به طور قابل دسترسی با یک گروه زنان بهنجار که از لحاظ سن، جنس، و تحصیلات همتا شدند، با استفاده از آزمون های حافظه وکسلر (WMS) و آزمون فراخنای توجه (SOA) و آزمون تفکر و یگوستگی مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق شامل سه فرضیه پژوهشی بوده که به طور کلی بیانگر تفاوت معنادار در توجه و حافظه بین دو گروه زنان بود. داده ها با استفاده از روش آماری t برای گروه های مستقل محاسبه شد. نتایج نشان داد که بهره حافظه (MO) و هفت خرده آزمون حافظه، فراخنای توجه و تفکر بین دو گروه زنان از لحاظ آماری تفاوت ندارد. بنابراین هر سه فرضیه رد شد. علاوه بر این گروهی از مردان وسواسی با یک گروه از مردان بهنجار به شیوه انتخاب در گروه زنان، خارج از طرح تحقیق بررسی شد. نتیجه کاملا شبیه به نتایج در گروه زنان بود. نتیجه اینکه، فرایند پردازش اطلاعات در زنان وسواسی با بهنجار تفات ندارد. بنابراین پیشنهاد می شود روان شناسان در مورد وضعیت حافظه، توجه و تفکر در بیماران وسواس با احتیاط تصمیم گیری کنند و محققان به بررسی پردازش اطلاعات نامرتبط به تهدید، ترس و هیجان نیز توجه نشان دهند.

    کلیدواژگان: پردازش اطلاعات، اختلال وسواس فکری - عملی، توجه، حافظه، تفکر، زنان
  • علی دلاور، علی زلقی صفحات 55-70

    هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت روان و فرسودگی شغلی کارگران شاغل در بخش های دارای شرایط فیزیکی سخت (کوره و آسیاب سیمان) و سایر بخش های کارخانه های سیمان است. جامعه پژوهش عبارت است از کلیه کارخانه های سیمان تحت پوشش شرکت سیمان فارس و خوزستان. فرضیه های اصلی پژوهش عبارتند از: 1- فرسودگی شغلی در کارگران بخش های کوره و آسیاب سیمان بیشتر از سایر بخش های کارخانه های سیمان است. 2- سلامت روان در کارگران بخش های کوره و آسیاب سیمان کمتر از سایر بخش ها است. تقسیم بندی شرایط کار به دو گروه شرایط سخت و غیرسخت بر مبنای معیارهایی بوده است که از سوی وزارت کار و تامین اجتماعی پیشنهاد شده است. نتایج نشان داد با توجه به نقطه برش آزمونها، در کل هر دو گروه کارگر در متغیرهای فرسودگی شغلی و سلامت روان از وضعیت نامناسبی برخوردارند و در این وضعیت نا مناسب کارگران شاغل در بخش های دارای شرایط فیزیکی سخت، از وضعیت وخیم تری برخوردارند. در خرده مقیاس های چهارگانه فرسودگی شغلی، میزان فرسودگی عاطفی، فقدان موفقیت فردی و مسخ شخصیت بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد و در گروه کارگران شاغل در بخش های دارای شرایط فیزیکی سخت، وضعیت وخیم تر است. در خرده مقیاس عدم ایفای نقش بین دو گروه مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود ندارد. در هر یک از خرده مقیاس های سلامت روان، وضعیت بدین صورت بود که میزان افسردگی، اختلالات جسمانی و اختلالات خواب در کارگران شاغل در بخش های دارای شرایط فیزیکی سخت، بیشتر است ولی در خرده مقیاس کنش جسمانی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.

    کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، سلامت روان، مشاغل دارای شرایط فیزیکی سخت و زیان آور
  • شهرام محمدخانی، حسین اسکندری صفحات 71-92

    پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع مشکلات رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی و راهنمایی شهر تهران صورت گرفت. به همین منظور 1000 نفر از دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با استفاده از فرم های معلم و والدین پرسشنامه علایم رفتاری مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج بدست آمده در کل 32/7 درصد دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی دچار مشکلات رفتاری می باشند. مشکلات ایذایی با 5/17درصد شایعترین مشکلات در بین دانش آموزان هستند. مشکلات هیجانی با 5/15درصد در مرتبه دوم قرار دارند. براساس نتایج پژوهش میزان شیوع مشکلات رفتاری در بین دانش آموزان راهنمایی بیشتر از دانش آموزان ابتدایی است. همچنین پسران در مقایسه با دختران بیشتر دچار مشکلات رفتاری بویژه مشکلات ایذایی می شوند. در حالی که میزان شیوع مشکلات هیجانی در دختران بیشتر از پسران است. تحلیل نتایج پژوهش با استفاده از آزمون 2× نشان داد که بین متغیرهای جمعیت شناختی نظیر سن، جنس، وضعیت اقتصادی - اجتماعی، وضعیت تحصیلی و سابقه مشکلات روانی در خانواده و مشکلات رفتاری دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.

    کلیدواژگان: همه گیرشناسی، مشکلات رفتاری، مشکلات ایذایی، مشکلات هیجانی، متغیرهای جمعیت شناختی
  • علی اکبر فتح اللهی صفحات 93-122
    این پژوهش با هدف سنجش سبک های تفکر مدیران موسسات آموزش عالی تهران؛ تهیه مقیاس استاندارد سنجش سبک های تفکر مدیران موسات آموزش عالی تهران؛ تهیه جدول نرم سبک های تفکر مدیران موسسات آموزش عالی تهران و معرفی ابزار استاندارد برای پژوهش های بعدی، در گروه نمونه ای با حجم 276 نفر که به شیوه نمونه برداری چند مرحله ای از 15 موسسه آموزش عالی در شهر تهران انتخاب شدند، اجرا گردید. ابزار پژوهشی عبارت است از مقیاس سنجش سبک های تفکر استرنبرگ - واگنر با 104 عبارت، بر پایه مقیاس لیکرت با درجات 1 تا 7. نتیجه مرحله نهایی همگونی عبارت ها بر پایه ضریب کلی آلفای کرونباخ بیانگر ضریب اعتباری برابر با 0/927 است. که نتایج تحلیل عاملی با چرخشی متعامد به روش واریماکس منجر به استخراج این عوامل شد: 1) سبکهای تفکر قضایی، برون نگر، آزاد اندیش و پایور سالار، 2) سبکهای تفکر اجرایی و محافظه کار، 3) سبک های تفکر قانونگذار و درون نگر، 4) سبک تفکر کلی نگر، 5) سبک تفکر جرگه سالار، 6) سبک تفکر فردسالار، 7) سبک تفکر جزیی نگر و 8) سبک تفکر ناسالار، توجه به عوامل مذکور نشان می دهد که مقیاس سنجش سبک های تفکر که در مرحله نهایی پژوهش به دست آمده است تقریبا به گونه کلی عوامل سازنده سبک های تفکر را با توجه به نظرات استرنبرگ (1997) و پیشینه های مطالعاتی پوشش می دهد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که مدیران موسسات آموزش عالی تهران در حد بسیار زیاد از ویژگی های سبک های تفکر قضایی، برون نگر، آزاد اندیش و پایورسالار در حد بسیار از خصوصیات سبکهای تفکر قانونگذار و درون نگر و در حد متوسط از سبک های تفکر اجرایی و محافظه کار برخوردارند و ویژگی های سبک تفکر ناسالار مورد علاقه آنان نیست. این نتایج با یافته های استرنبرگ (1997)، برنارد و همکاران (2002)، زانگ (2002)، امامی پور (1380) مطابقت دارد. از این رو می توان به نتایج حاصل از اجرای آزمون و تعیین نوع سبک تفکر مدیران (روایی ابزار) اطمینان کافی داشت که با تایید اعتبار و روایی ابزار، عملی بودن ابزار نیز تایید می شود. بنابراین از یافته های این پژوهش می توان برای سنجش سبک های تفکر مدیران موسسات آموزش عالی تهران و به عنوان یک ابزار مفید برای پژوهش های روان شناختی و مدیریتی بهره جست. چون ماهیت نمره گذاری مقیاس سنجش سبک های تفکر را اساسا یک نظام مطلق تشکیل می دهد در این پژوهش نمره ها به صورت نرم های صدکی (percentile) و مقوله ای (Categorical) که tils متکی به گروه های نرمی است، نشان داده شده است.
    کلیدواژگان: سبک تفکر، مدیران آموزش عالی، اعتبار، روایی، نرم یابی
  • اعظم حسنی، فرامرز سهرابی صفحات 123-138

    امروزه رفتارهای ضد اجتماعی نوجوانان به عنوان بحرانی پیچیده و رو به گسترش، توجه بسیاری از متخصصین را به خود معطوف کرده است. این پژوهش، از میان عوامل متعدد روانی - اجتماعی به بررسی تاثیر سبک دلبستگی و احساس تنهایی دختران نوجوان بر رفتارهای ضد اجتماعی آنان پرداخته است. به منظور رسیدن به اهداف تحقیق در مرحله ی اول 15 نفر از دختران نوجوان مراکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی و 15 نفر از دختران نوجوان باز داشتگاه های زنان مراکز انتظامی که در دامنه ی سنی 18-14 سال بودند با روش تصادفی ساده به عنوان گروه مورد مطالعه انتخاب شدند. سپس، برای انتخاب گروه کنترل، 30 نفر از دانش آموزان دبیرستانی مناطق آموزش و پرورش (15، 3،6) با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های پژوهش، دو ابزار یعنی پرسشنامه ی سبک دلبستگی هازان - شیور (AAO) و پرسشنامه احساس تنهایی UCLA روی افراد نمونه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر ارایه ی فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف استاندارد، از آزمون t برای گروه های مستقل، آزمون کای اسکور، آزمون های فایی و کرامر V استفاده شد. داده های بدست آمده از دو گروه دختران دارای رفتار ضداجتماعی و دختران عادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که سبک دلبستگی نا ایمن بویژه نا ایمن اجتنابی و نیز احساس تنهایی شدید تاثیر تعیین کننده ای بر بروز رفتارهای ضد اجتماعی دختران نوجوان دارد و دلبستگی ایمن عامل پیشگیری کننده از ارتکاب رفتارهای ضد اجتماعی در دختران نوجوان می باشد.

    کلیدواژگان: دلبستگی، احساس تنهایی، دختران نوجوان، رفتارهای ضد اجتماعی
  • بهمن کرد صفحات 139-150

    ارزشیابی یکی از فعالیت ها و محورهای اساسی در فرایند یاددهی و یادگیری هر نظام آموزشی است. از ارکان اساسی و قابل ملاحظه آن ارزشیابی تکوینی است که جهت ارتقاء و بهبود پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان به کار می رود، اما معلمان کمتر به اجرای آن اهتمام می ورزند. زمانی که این مهم را اجرا نمایند به ندرت از طریق بازخورد به اصلاح و بهبود نارسایی های یادگیری دانش آموزان می پردازند. بنابراین پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر بازخورد اعم از کلامی، نوشتاری و ترکیبی از کلامی - نوشتاری به عنوان کاربندی های مورد مطالعه در ارزشیابی تکوینی در درس علوم تجربی در 3 گروه آزمایشی و یک گروه کنترل 140 نفری از دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی اجرا گردید. همچنین ضمن اجرای آزمون های روا و پایا شده پیشرفت تحصیلی تحت عنوان پیش آزمون و پس آزمون، از 11 آزمون تکوینی که در طول 11 هفته متوالی اجرا شده است، استفاده گردید. برای توصیف و تجزیه و تحلیل داده های حاصل شده از پیش آزمون و پس آزمون از شاخص های آمار توصیفی، آزمون T، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی HSD در سطح a=0/05 استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد بین پیشرفت تحصیلی گروه های آزمایشی که به شیوه های گوناگون اعم از کلامی، نوشتاری و ترکیبی از کلامی - نوشتاری بازخورد دریافت کرده اند در مقایسه با گروه کنترل که هیچ گونه بازخوردی در آزمون های تکوینی دریافت نکرده اند، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با بازخوردهای نوشتاری و کلامی در آزمون های تکوینی، تفاوت معناداری مشاهده شد. بین نتایج ناشی از بازخوردهای نوشتاری و ترکیبی از بازخوردهای کلامی - نوشتاری در آزمون های تکوینی، تفاوت معناداری مشاهده نشد.

    کلیدواژگان: شیوه های ارزشیابی، ارزشیابی تکوینی، بازخورد، بازخورد کلامی، بازخورد نوشتاری، بازخوردهای کلامی - نوشتاری و پیشرفت تحصیلی
  • حسین آزاد صفحات 151-170

    اختلالاتی که امروزه تحت عنوان بی اشتهایی روانی و پر اشتهایی روانی نام گرفته اند به صورت ها و اسامی گوناگون در نوشته های مصری ها، ایرانی ها، چینی ها، و رومی ها به چشم می خورد. در اقوام افریقایی نیز چنین داستان هایی وجود دارد. اولین توصیف رسمی این اختلالات در 1689 در اروپا مطرح شده است. پس از آن در فرانسه و انگلستان اولین دو مقاله در ادبیات پزشکی جدید درباره این اختلالات ارایه شده است. در آغاز این اندیشه وجود داشت که این اختلالات نوعی بیماری هستند تا آنجا که بی اشتهایی روانی بیماری سل به حساب می آمد یا تظاهراتی بدنی ناشی از عدم توازن هورمون ها یا ناکارآمدی غدد درون ریز سوال هایی از این قبیل که وزن آرمانی کدام است؟ چه میزان چربی برای سلامت بدن لازم است؟ چه مقدار غذا برای بدن مناسب است؟ راه مناسب افزایش وزن در افراد استخوانی و بسیار لاغر کدام است؟ ویژگی های بی اشتهایی روانی و پر اشتهایی روانی کدام اند؟ علل این اختلالات کدام اند؟ مشکلات پزشکی و روانشناختی اختلالات خوردن کدام اند؟ مخاطرات رژیم گرفتن کدام اند؟ و از این قبیل مورد بحث و بررسی دقیق واقع شده است.

    کلیدواژگان: بی اشتهائی روانی، پراشتهائی روانی، وزن آرمانی، رژیم غذائی
  • محمدکاظم سلیمی زاده صفحات 171-200

    آزمون های استخدامی از اوایل قرن گذشته مورد توجه خاص صاحبان صنایع و خدمات در کشورهای پیشرفته جهان جهت ارزیابی و تشخیص افراد مستعد برای مشاغل، به کمک تحلیل های شغلی لازم بوده است. سه حیطه مهم استعدادهای ذهنی، علایق و شایستگی علمی از جمله ضوابط علمی احراز مشاغل در جوامع پیشرفته اند. این مقاله ابتدا به معرفی آزمون های استخدامی در ایران و اجزاء متشکله، ضرورت به کارگیری و پیشینه مطالعات انجام شده در مورد آزمون های شغلی در جهان پرداخته است. سپس به ارایه اطلاعات کلی و بررسی تحلیلی کیفیت اولین و دومین آزمون استخدامی ادواری (1381 و 1383) می پردازد. در قسمت بعد، به نتایج تحلیل هایی که در مورد روایی و پایایی این آزمون ها، همبستگی خرده آزمون ها، و همین طور مقایسه گروه های مختلف که به نوعی نشانگر اعتبار و قابلیت اعتماد این ازمون است، اشاره شده و در پایان نتایج دو آزمون 1381 و 1383 با یکدیگر مقایسه شده است. در بحث و نتیجه گیری که در انتهای این مقاله منعکس شده است، در ارتباط با لزوم انجام پژوهش در زمینه توصیفات شغلی، ویژگی های مورد نیاز کارکنان برای موفقیت در شغل خود که در ایران تاکنون به درستی انجام نشده است، توصیه هایی به عمل آمده است. زیرا آزمون های استخدامی باید به یافته های این نوع تحقیقات مبتنی باشد.

    کلیدواژگان: آزمون های شغلی، آزمون های استخدامی ادواری، دانش پایه، استعدادهای ذهنی، ویژگی های عاطفی (علایق، ویژگی ها و سنخ های شخصیتی)، شایستگی های علمی و تخصصی
|