فهرست مطالب

راهبرد توسعه - سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 65، بهار 1400)

نشریه راهبرد توسعه
سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 65، بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/03/28
  • تعداد عناوین: 8
|
  • حسین صادقی*، حمیده زرعی، مهدی ناصر صفحات 41-78

    تامین مالی جمعی کسب و کارهای نوپا و استارتاپ ها یکی از راه های توسعه نظام اقتصادی یک کشور تلقی می گردد. این سازوکار در چهار شکل مبتنی بر اهدا، پاداش، قرض و سهام صورت می پذیرد که رایج ترین نوع آن تامین مالی مبتنی بر سهام می باشد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چالشهای اجرای پروسه تامین مالی جمعی در یک نظام مالی چه بوده و نقش فناوری در ارایه راهکارهای مفید در جهت رفع چالشهای مذکور به چه شکلی می تواند باشد؟ پژوهش حاضر به روش تحقیق کیفی و روش جمع آوری اطلاعات اسنادی بیان می دارد این سازوکار با سه چالش اساسی شفافیت، حفظ امنیت تبادل و ذخیره اطلاعات و حفظ حریم خصوصی اشخاص مواجه است. راه حل ارایه شده در این زمینه پیاده سازی بسترهای نامتمرکز در یک کشور خواهد بود. اما این روند نیازمند برخی سیاستگذاری های تقنینی و اجرایی از جمله اعطای امضایات دیجیتالی، اعتبارسنجی ارزهای مجازی و سازوکار استخراج و تبادل این ارزها، تصویب قوانین جامع در زمینه پیش بینی ابعاد عام حقوقی مرتبط با جمع آوری، پردازش و ذخیره اطلاعات خصوصی اشخاص و آگاهی بخشی به مردم می باشد. در راستای تشریح مباحث مذکور پژوهش حاضر در سه گفتار ابتدا به تبیین ماهیت شناسی انواع تامین مالی جمعی و سازوکار اجرای آن پرداخته و پس از آن به بیان اقدامات نظارتی و حمایتی، چالشها و راهکارهای فناورانه در جهت رفع چالشهای پیاده سازی این سازوکار اقدام نموده است.

    کلیدواژگان: کسب و کارهای نوپا، تامین مالی جمعی، بلاک چین، حفاظت از اطلاعات
  • هدی زبیری صفحات 79-100

    فراوانی منابع طبیعی نظیر نفت می تواند به یک عامل بازدارنده در رشد و توسعه کشورها منجر شود. چنین پدیده ای نفرین منابع نامیده می شود که شناسایی آن در پژوهش های اقتصادی سابقه طولانی دارد. سهم عمده نفت در بودجه کشورها علاوه بر اثرگذاری در متغیرهای کلان اقتصادی می تواند در متغیرهایی اجتماعی نظیر آموزش نیز اثرگذار باشد چراکه درآمد زیاد ناشی از فروش منابع، اهمیت درآمدزایی از محل دانش را کاهش می دهد. وجود چنین رابطه ای می تواند نشانه کم توجهی اقتصاد های نفتی به دانش و آموزش باشد که در بلندمدت آثار عمیق و نامطلوبی بر عملکرد اقتصادی خواهد داشت. این پژوهش می کوشد تا چنین پدیده ای را در کشورهای حاشیه خلیج فارس که دارای رانت منابع نفتی هستند مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور سه متغیر معرف کمیت و کیفیت آموزش در این کشورها انتخاب شده اند. اطلاعات در دوره زمانی 18 ساله منتهی به 2017 قرار دارند. در پردازش داده ها از روش میانگین گروهی تلفیقی استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان داده است که در بلندمدت رانت منابع نفتی موجب افت کیفی و کمی آموزش شده است. به نحوی که با رشد 20 درصدی رانت منابع نفتی در کشورهای حاشیه خلیج فارس، نرخ ثبت نام متوسطه 4/3 درصد، میانگین سال های تحصیل بزرگسالان 8/1 درصد و کیفیت آموزش 8/0 درصد کاهش می یابد.

    کلیدواژگان: وفور منابع طبیعی، درآمدهای نفتی، آموزش، میانگین گروهی تلفیقی
  • عباس معمارنژاد*، سید امیرمهدی هاشمی، محمد خدائی وله زاقرد، اصغر ابوالحسنی هستیانی صفحات 101-132

    برمبنای نظریه پرتفوی بهینه هری مارکویتز سرمایه گذاران به دنبال سبدی سرمایه گذاری هستند که در برابر میزان معینی بازدهی، کمترین ریسک و میزان معینی ریسک بیشترین بازدهی را داشته باشد. مسلما نیل به چنین پرتفوی بهینه ای نیازمند درک جامعی از روابط میان بازارهای مالی و چگونگی گردش سرمایه میان آن ها است تا از طریق پیش بینی رفتار بازارها، مدیریت هم زمان ریسک و بازدهی میسر گردد. از سوی دیگر دولتها نیز مسئولیت ایجاد تعادل در اقتصاد را بر عهده دارند و با بهره گیری از ابزار سیاست های پولی سعی می نمایند به تنظیم روابط بازارها و هدایت سرمایه میان آن ها بپردازند. رسیدن به این اهداف نیز لزوم درک صحیح سرریز بازدهی میان بازارها را یادآور می شود.در این راستا پژوهش حاضر به بررسی سرریز بازدهی میان شاخص های بورس اوراق بهادار، شاخص جهانی فلزات، مسکن، طلا، ارز، نفت و بانک در خلال سال های 1386تا 1398 پرداخت. در این راستا بعد از تعیین رژیم واریانس، با بهره گیری از زنجیره مارکوف رفتار متغیرها بر حسب مقادیر اخیرشان پیش بینی شد و سپس با استفاده از مدل دیبولد-ایلماز اثرات سرریز میان آن ها محاسبه گردید. نتایج ضمن اثبات سرریز نامتقارن میان بازارهای سرمایه گذاری در ایران، بیانگر افزایش خالص سرریز بازدهی از شاخص های مورد بررسی از جمله شاخص بانکی به سمت شاخص ارز و همچنین پیشی گرفتن شاخص بورس از شاخص بانک در تامین مالی شاخص های مورد بررسی بود.

    کلیدواژگان: سرریز شبکه ای، بازدهی سرمایه گذاری، رویکرد رژیم مارکوف
  • اسما عزیزی*، محمدیمنی دوزی سرخابی، اباصلت خراسانی، حمیدرضا آراسته صفحات 133-157

    هدف این پژوهش آسیب شناسی خصوصی سازی آموزش عالی ایران است.. این پژوهش از نظر روش، کیفی و از نوع توصیفی اکتشافی است و با استفاده از مدل سه شاخگی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش سه گروه صاحبنظران و خبرگان آموزش عالی، سیاستگذاران آموزش عالی و هیات علمی یا مدیران ارشد دانشگاه های غیردولتی بوده اند. نمونه گیری هدفمند ملاک محور و با استفاده از روش گلوله برفی انجام شده است. برای تحلیل داده ها از روش مقوله بندی باز استفاده شده و مقولات مربوط به هر قسمت از آسیب های ساختاری، کارکردی، و محیطی کدگذاری شد. و تحت 8 آسیب اصلی مفهوم پردازی شد. در قسمت آسیب های ساختاری تحت سه مقوله اصلی قانونی، سیاستگذاری، و مدیریتی و سازمانی، در قسمت آسیب های کارکردی تحت سه مقوله آموزش، و پژوهش و اشتغال، در قسمت آسیب های محیطی تحت سه مقوله فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی قرار گرفت. هم چنین بر اساس یافته های پژوهش راهکارهایی از جمله بازنگری در مقررات و ضوابط جاری وزارت علوم، حمایت از بورسیه شدن مربیان دانشگاه ها و موسسه های آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی جهت بهبود هرم هیات علمی در این واحدها، افزایش اختیارات هیات موسس و امنا جهت تسهیل در تصمیم گیری های مربوطه، استقرار نظام اعتبار سنجی و اعتبار بخشی دانشگاه ها، و تدوین سند آمایش سرزمینی برای آموزش عالی ارایه شد.

    کلیدواژگان: آسیب شناسی، خصوصی سازی آموزش عالی، سیاستگذاری، پژوهش و اشتغال، تامین مالی
  • سروالدین فتحی، مسعود نونژاد *، هاشم زارع، علی حقیقت صفحات 158-193

    اقتصاد باز و تجارت خارجی همواره بعنوان محرک تولید و رشد اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.به عقیده بسیاری ار اقتصاد دانان ،درجه باز بودن یا بسته بودن اقتصاد و تجارت خارجی با سایر کشورها، اثرات کلان اقتصادی برای کشورها به همراه داشته و حتی در اقتصاد کلان میزان اثرگذاری سیاست ها با توجه به این نکته تحلیل می شود.بنابراین با توجه به درجه باز بودن اقتصاد کشورها ،سیاست گذاری جهت رشد اقتصادی انجام می شود.امروزه به دلیل نقش بارز تجارت ،به عنوان یکی از عوامل رشد و توسعه اقتصادی کشورها،تقریبا همه ی دولت ها از طرق مختلف از قبیل پیمان های منطقه ای و تجاری ، سیاست های تشویقی و تنبیهی مانند تخفیفات گمرکی یا تحریم های تجاری سعی دارند در جامعه جهانی اثر گذار باشند.در این پژوهش به بررسی تاثیر باز بودن تجاری و تلاطم آن بر رشد اقتصادی و تورم در دوره 2018-1990 در دو گروه از کشورهای صادر کننده و وارد کننده نفت منتخب عضو کنفرانس اسلامی پرداخته ایم.به بیان دیگر، در این پژوهش به دنبال پاسخ به دو پرسش هستیم. آیا ارتباط مثبت بین بازبودن تجاری و تلاطم آن بر رشد اقتصادی و تورم در کشورهای صادر کننده و وارد کننده نفت منتخب عضو کنفرانس اسلامی وجود دارد؟ آیا ارتباط معکوس بین باز بودن تجاری و تلاطم آن بر رشد اقتصادی و تورم در کشورهای صادر کننده و وارد کننده نفت منتخب عضو کنفرانس اسلامی وجود دارد؟ برای پاسخ به این پرسش ها از مدل واریانس ناهمسانی شرطی خود رگرسیو تعمیم یافته (GARCH) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که باز بودن تجاری و تلاطم آن تاثیری مثبت بر رشد اقتصادی و تورم در کشورهای صادر کننده نفت دارد.این نتیجه با مطالعات لوید و مک لارن ، زکریا ، کوریهارا 3  و کاراس 4 همخوانی دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون ها و برآورد الگوها نشان می دهد در کشورهای وارد کننده نفت، باز بودن تجاری اثر مثبت و تلاطم آن اثری منفی بر رشد اقتصادی دارد.این نتیجه با مطالعات بهمنی اسکویی و نیرومند 5 و جین 6 همخوانی دارد. علاوه بر آن نتایج حاصل از برآورد مدل ها نشان می دهد باز بودن تجاری اثری منفی و تلاطم آن اثری مثبت بر تورم کشورهای وارد کننده نفت طی دوره مورد مطالعه دارد.این نتیجه با مطالعات رومر7،ترا 8،حامی 9 و جعفری صمیمی و همکاران 10 همخوانی دارد.

    کلیدواژگان: باز بودن تجاری، رشد اقتصادی، تورم، مدل گارچ GARCH، داده های تابلویی
  • وحید نکویی*، حسین حسن زاده سروستانی، محمد سلیمانی صفحات 194-219

    یکی از اصلی ترین چالش های کسب وکارهای نوپا و بنگاه های خرد در اقتصاد ایران، نحوه تامین مالی می باشد؛ از این رو تلاش های متعددی برای معرفی ابزارها و نهادهای مالی برای رفع این چالش صورت پذیرفته است. گسترش شبکه های الکترونیکی و اجتماعی و همچنین توسعه وب 2، جذب سرمایه های خرد از طریق عموم مردم را تسهیل کرده است؛ یکی از راه حل های تامین مالی کسب وکارهای نوپا و بنگاه های خرد استفاده از مدل مشارکت تامین مالی جمعی است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی مدل مشارکت تامین مالی جمعی را برای حل مشکل تامین مالی اولیه کسب وکارهای نوپا و بنگاه های خرد در اقتصاد ایران بررسی کرده است. هدف این مقاله استخراج مدل عملیاتی تامین مالی جمعی مبتنی برمشارکت و بررسی اقدامات لازم جهت پیشبرد این مدل در اقتصاد ایران است؛ نتیجه این تحقیق نشان می دهد مدل مشارکت تامین مالی جمعی در مقایسه با سایر روش های دیگر تامین مالی جمعی، پیچیده تر است و با توجه به کاربرد مهم آن در حمایت از کسب وکارهای نوپا و همچنین رشد و اهمیت این مدل برای جذب سرمایه جمعی، باید مجموعه ای از پیش نیازهای ساختاری از جمله کارگروه رتبه بندی اعتباری، سامانه جامع اطلاعاتی و کارگروه نظارت و ارزیابی فراهم گردد و اقدامات لازم ازجمله تدوین قوانین و مقررات مناسب و طراحی فرآیند عملیاتی دقیق در راستای پیشبرد مدل مشارکت جمعی در کشور مد نظر قرار گیرد.

    کلیدواژگان: سرمایه گذاری جمعی، مدل مشارکت تامین مالی جمعی، حمایت از کسب وکارهای نوپا، تامین مالی بنگاه های خرد
  • حشمت الله قلی زاده، رضا مقدسی*، شهریار نصابیان، علیرضا امینی صفحات 220-236

    برنج از گروه محصولات غلات اساسی است که نقش ویژه ای در تغذیه مردم در جامعه دارد. هدف از این مقاله ارزیابی تغییرات بهره وری کل عوامل تولید برنج در ایران با تحلیل تجربی بر پایه شاخص فارپریمونت است. لذا با استفاده از داده های طرح آمارگیری نمونه ای در وزارت جهاد کشاورزی در یک دوره 30 ساله زمانی از 1395-1366و با بهره گیری از روش ناپارامتری و تحلیل تجربی بر پایه شاخص فارپریمونت، بهره وری برنج در دوره مذکور مورد محاسبه قرار گرفته است است.برای محاسبه تغییرات و رشد بهره وری از شاخص مذکور از نرم افزار EXCEL و DPIN استفاده شده است. نتایج محاسبات نشان داد که متوسط تغییرات بهره وری کل تولید برنج ایران برای شاخص فارپریمونت دارای (10 درصد افزایش) است. بررسی های به عمل آمده از تجزیه و تحلیل داده های مذکور و متوسط افزایش تغییرات بهره وری کل در این شاخص، ناشی از افزایش تغییرات تکنولوژیکی بوده است. پس با بکارگیری از تکنولوژی جدید در تمام مراحل کاشت، داشت، برداشت محصول برنج و همچنین با مصرف بهینه نهاده های کشاورزی برای افزایش تولید برنج ، در جهت ارتقای بهره وری این محصول استراتژیک تلاش نمود. لذا برای دستیابی به یک بهره وری پایدار در کشور و کاهش واردات برنج که باعث کاهش خروج ارز از کشور می گردد به عنوان سیاست کار اجرایی پیشنهاد می گردد.

    کلیدواژگان: رشد بهره، وری، تحلیل تجربی شاخص فارپریمونت، تغییرات بهره وری برنج ایران
  • بیژن سلیمان پور * صفحات 237-261

    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش های ارایه شده در پارک های ترافیک بر سطح مهارت و آمادگی دانش آموزان برای مواجهه با مخاطرات ترافیکی محیط واقعی می باشد. ازاین رو جامعه آزمون در تحقیق حاضر شامل دانش آموزان ابتدایی و متوسطه آموزش دیده در پارک ترافیک شهر از منطقه هفده شهرداری تهران در سال تحصیلی 97-1396 بوده اند. از بین این جامعه آماری شامل 116 تن از دانش آموزان فراگیر آموزش های ترافیکی، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه ای به تعداد 80 تن انتخاب گردید و یکی از آن ها (n=40) به عنوان گروه گواه و دیگری (n=40) به عنوان گروه کنترل تعیین شد. از لحاظ هدف تحقیق حاضر، کاربردی و از لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات، منابع کتابخانه ای و پرسش نامه اوبریت و کلودل گبود بوده است که پس از اتمام جلسات آموزشی برای هر دو گروه پیاده سازی و اجرا گردید. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها پس از جمع آوری و کدگذاری از روش های آمار توصیفی و استنباطی (میانگین، فراوانی و انحراف معیار و تحلیل واریانس) از طریق نرم افزار SPSS استفاده شد. درنهایت نتایج به دست آمده از تحلیل های انجام شده نشان داد که آموزش های ترافیکی در پارک ترافیک منطقه هفده شهرداری تهران بر سطح مهارت و آمادگی دانش آموزان فراگیر برای مواجهه با محیط واقعی ترافیک تاثیر مثبت دارد. بر اساس دیگر یافته های این پژوهش می توان ادعا نمود آموزش های ترافیکی سبب افزایش مهارت های ادراکی و عملی دانش آموزان برای مواجهه با مخاطرات محیط واقعی ترافیکی می گردد. دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش های ترافیکی از طریق افزایش مهارت دانش آموزان فراگیر در ابعاد فردی، راه و وسایط نقلیه به طور معناداری با کاهش حوادث و آسیب های مرتبط با گروه های دانش آموزی ارتباط دارد.

    کلیدواژگان: پارک ترافیک، محیطهای ترافیکی، مهارت و آمادگی دانش آموزان