فهرست مطالب

نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان - سال یازدهم شماره 1 (پیاپی 20، بهار 1400)

نشریه نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان
سال یازدهم شماره 1 (پیاپی 20، بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/03/31
  • تعداد عناوین: 8
|
  • یحیی بوذری نژاد، شاهین زرع پیما* صفحات 9-36
    مفهوم جامعه ی توحیدی اسلامی، انعکاس عینی و عملی ابعاد معرفتی توحیدی در عرصه ی مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه می باشد. در واقع، با ظهور و سریان مدرنیته و تفکرات اجتماعی منشعب از آن در جهان اسلام، متفکران معاصر مسلمان، با رویه ها و رویکردهای متفاوت، به کنکاش بیشتر و استخراج فزونتر ابعاد اجتماعی مفهوم توحید از قلب ابعاد معرفتی منشعب از آن پرداختند؛ از همین جاست که نقش این ابعاد معرفتی در ترسیم مناسبات عینی اجتماعی، بسیار مهم می باشد. هدف این مقاله پرداختن به همین ابعاد در اندیشه ی یکی از متفکران اجتماعی مسلمان وابسته به رویکرد روشنفکری و نواندیشی اسلامی در ایران، یعنی دکتر علی شریعتی (1312-1356) می باشد؛ متفکری که در حوزه ی تاملات جامعه شناختی در باب اسلام به طور عام و پرداختن به مفهوم جامعه ی توحیدی به طور خاص، هم در سال های پیش از انقلاب اسلامی ایران و هم در سال های پس از آن بر اقطاب و فرق فکری و اجتماعی در جامعه ی ایران تاثیرات فراوانی نهاده است. مقاله با روشی نظری، تحلیلی، اسنادی و کتابخانه ای انجام و در طی پژوهش سعی شده که مفهوم توحید و ابعاد معرفتی وجودی انبعاث یافته از آن، همچون جهان بینی توحیدی، ایدیولوژی توحیدی، انسان شناسی توحیدی و... در اندیشه ی دکتر علی شریعتی تبیین و تحلیل شود.
    کلیدواژگان: جامعه، توحید، جامعه ی توحیدی، ابعاد معرفتی، دکتر علی شریعتی
  • علی اکبر علیخانی* صفحات 37-60

    عمر تلمسانی سومین رهبر جماعت اخوان المسلمین بود که نقش زیادی در گذار این جنبش به دموکراسی ایفا کرد. هدف این مقاله، تبیین مهمترین دیدگاه های سیاسی اجتماعی تلمسانی، و نشان دادن میزان تاثیرگذاری او بر جنبش اخوان المسلمین در وارد کردن این جنبش به فرایندهای دموکراتیک است. اهمیت اندیشه و عملکرد تلمسانی از آنجا بیشتر روشن می شود که اخوان ورود به فرایندهای دموکراسی را نامشروع و غیرمجاز می دانست و حسن البناء موسس و اولین رهبر این جنبش نیز بر آن تاکید کرده بود. روش استفاده در این تحقیق «تحلیل محتوای کیفی» بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تلمسانی نخست به تبیین مبانی و توجیهات نظری برای سازگاری اسلام با اصول دموکراتیک پرداخت، سپس اقدامات ساختاری برای این گذار در جنبش انجام داد و پس از آن تلاش کرد به چالش ها و مخالفت های داخل اخوان و مخالفان بیرونی آن پاسخ دهد. یافته های مقاله در دو بخش اصلی نخست دیدگاه های سیاسی اجتماعی تلمسانی که مبنا و منشا حرکت و اقدامات اوست را روشن می کند و بخش دوم به اقدامات او در جنبش اخوان می پردازد که بازخوانی دموکراتیک این جنبش و اقدامات عملی او در وارد کردن اخوان المسلمین در رقابت های حزبی، و تعامل و گفتگو با معاندان و مخالفان این جنبش است. اندیشه و اقدام مهم دیگر تلمسانی، قداست زدایی از حکومت و حاکمان اسلامی، و زمینی کردن آنها بود که نقدپذیر بودن آنها را ممکن را می کرد.

    کلیدواژگان: مصر، اخوان المسلمین، دموکراسی، اسلام، اندیشه سیاسی، عمر تلمسانی
  • مالک شجاعی جشوقانی* صفحات 61-95

    سنت گرایی جریانی فکری در نقد تجدد است که توسط رنه گنون اندیشمند فرانسوی (1951 1886) بنیادگذاری شد و توسط کوماراسوامی (1947 1877) صورتبندی مفهومی خود را یافت و با مطالعات فریتیوف شووان، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز، و دکتر سید حسین نصر به عنوان یک جریان فکری معاصر مطرح شد .موضوع این مقاله ، طرح و تحلیل و نقد آرای « علم شناختی » سنت گرایان در باب مقوله « علم» در تمدن اسلامی با تاکید بر آثار دکتر سید حسین نصر به عنوان پرکارترین متفکر سنت گرا در زمینه فلسفه و تاریخ علم است.هدف ما ، تحلیل مبانی و لوازم آرای علم شناختی دکتر نصر و تحلیل دستاورد وی در زمینه مواجهه با علم جدید و استلزامات تمدنی آن می باشد. بدین منظور با اتخاذ تلفیقی از روش های کیفی1-هرمنوتیکی (هرمنوتیک روش شناختی و نه هرمنوتیک فلسفی نسبیت گرا) و 2- تحلیلی ، ضمن تلاش برای فهم نظریات دکتر نصر از طریق بازخوانی آثار مکتوب وی ، به تحلیل مبانی و لوازم این نظریات می پردازیم . دستاورد و نتیجه این مقاله هم رویکردی انتقادی به ارتباط وثیق میان تجدد شناسی و فلسفه شناسی دکتر نصر از سویی و تلقی وی از مناسبات علم و دین در تمدن اسلامی و ارایه تقریری جدید از نظریه علم شناختی نصر ذیل عنوان« هرمنوتیک دینی طبیعت» می باشد

    کلیدواژگان: سنت گرایی، علم جدید، هرمنوتیک، تمدن اسلامی، دکتر نصر، دین، تجدد
  • علی قجری*، غلامرضا جمشیدیها، زهرا محسنی فرد صفحات 97-120

    ابن خلدون در زمره بنیان گذاران علم تاریخ و جامعه شناسی، طی سده های اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران جهان بوده است. تنوع و گستره ی موضوعات موردتوجه او باعث شده است تا طیف وسیعی از متفکران و پژوهشگران از جامعه شناسی، مردم شناسی، تاریخ، اقتصاد، علوم سیاسی، علوم تربیتی، جغرافیا و جمعیت شناسی، آثار او را مورد توجه قرار داده و تالیفات متعدد درباره اندیشه او، دال بر اهمیت این اندیشمند بزرگ مسلمان است. اما آنچه کمتر در آرا و آثار ابن خلدون مورد عنایت پژوهشگران قرار گرفته است، مباحث مفصل او پیرامون مسایل و آسیب های اجتماعی است. پژوهش حاضر با عطف نظر به رویکرد تحلیلی ابن خلدون در بررسی مسایل و آسیب های اجتماعی که متمرکز بر وضعیت جوامع اسلامی در جغرافیای بزرگ جهان اسلام بوده است، با روش مطالعات اسنادی و تمرکز بر متن اثر اصلی او یعنی «مقدمه»، از منظر رویکردی توصیفی به بازشناسی، استخراج و دسته بندی مضامین و مقولات مرتبط با این موضوع در اندیشه ابن خلدون پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، هفت مسئله و آسیب اجتماعی عمده در جای جای کتاب مقدمه مورد تاکید ابن خلدون بوده است که شامل: مسئله «فقر»، «حاشیه نشینی»، «رفاه اجتماعی»، «اشتغال و معیشت»، «مسکن و سرپناه»، «امنیت اجتماعی» و «جرایم و بزهکاری» می باشد. آنچه از تحلیل ابن خلدون پیرامون مسایل اجتماعی بدست می آید، تمرکز او بر چارچوب مفهومی علم عمران است؛ بدین معنا که کلیه موضوعات اجتماعی را در نسبت با آبادی اجتماع بشری در مقیاس زندگی شهری معنا و تفسیر می کند.

    کلیدواژگان: مسائل اجتماعی، آسیب های اجتماعی، عمران، شهرنشینی، مقدمه ابن خلدون
  • محمدعلی فاطمی نیا*، فاطمه امیرآبادی فراهانی صفحات 121-148
    سلامت اجتماعی ازجمله مفاهیم نوظهوری است که در عرصه نظری و سیاست گذاری موردتوجه اندیشمندان بوده است. سلامت اجتماعی به مفهوم سرمایه اجتماعی شهروندان و نهادهای یک جامعه اشاره دارد. به عبارت دیگر هرچه انگیزه های ارتباطی فرد بالاتر و تعداد خطوط پیوندی فرد و جامعه بیشتر باشد، سلامت اجتماعی آن فرد و جامعه بهتر ارزیابی می شود. اما در دیدگاه قرآنی سلامت فرد و جامعه در تعامل با یکدیگر و در پرتوحی معنا پیدا می کند. درواقع جامعه وقتی سالم محسوب می شود که مقدمات کمال فردی و اجتماعی در آن فراهم باشد. این مقاله پس از مرور ادبیات نظری موجود و ارزیابی آنها، تلاش کرده است با خوانشی زمینه مند و درون پارادایمی، نگاه قرآن به سلامت اجتماعی و چگونگی طراحی و الگوسازی آن پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بوده است. مبتنی بر این روش از نگاه قرآن سلامت اجتماعی دارای دو بعد فردی و جمعی است. در بعد فردی به سلامت معنوی به معنای اعتقاد به توحید، معاد و نبوت و معناداری جهان هستی، سلامت رفتاری به معنای پرهیز از رذیلت ها و تقرب به فضیلت ها و سلامت جسمی به معنای حفظ جان و تغذیه مناسب پرداخته شده است. در بعد جمعی سلامت موضوعاتی چون سلامت خانواده، سلامت محلی، سلامت سازمانی و سلامت زیست محیطی موردبررسی قرار گرفته است. ابعاد فردی و جمعی سلامت اجتماعی زمینه ساز جامعه سالم هستند که با راهبرد هایی چون توحید، ولایت، تعاون، اتحاد، عدالت، خردگرایی، کمال جویی، شریعت محوری و حق جویی قابل تحقق هستند.
    کلیدواژگان: اسلام، قرآن، سلامت اجتماعی، سلامت فردی، جامعه سالم
  • فاطمه هلالی*، حمید پارسانیا صفحات 149-167
    مبحث امکان علمی اجتماعی که مبتنی بر رویکرد وحیانی باشد تنها محدود به طرفداران علم اجتماعی اسلامی نبوده و در خارج از فرهنگ اسلامی و در آن سوی اروپای مسیحی نیز اندیشمندانی را به خود مشغول کرده است. از جمله این اندیشمندان اریک وگلین -فیلسوف و مورخ آلمانی- است که رهیافتی وحیانی به تاریخنویسی و احیای علوم اجتماعی دارد. او نگاهی نقادانه به تجدد و حقیقت تجددی داشته و آن را به مثابه بیماری عصر حاضر در نظر می گیرد. لذا، بهره گیری از رویکرد وحیانی و تجربه مذهبی به ساحت معرفت را درمان بیماری تجدد و روشی برای احیای علوم اجتماعی سنتی می داند. بر این اساس، هدف نوشتار حاضر بررسی احیای علوم اجتماعی در رویکرد وحیانی و یا به تعبیر بهتر تجربه مذهبی اریک وگلین است. مقاله حاضر به توسط روش توصیفی- تحلیلی و با در پیش گرفتن روش اسنادی در پی پاسخ به این پرسش است که احیای علوم اجتماعی از منظر وگلین چگونه انجام می شود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که وگلین برخلاف ادعای خود، که موطن دانش را دین و فلسفه کلاسیک می داند، تنها به فلسفه کلاسیک و حقیقت افلاطونی در بازسازی علوم اجتماعی توجه کرده و تجربه مذهبی و وحی مسیحی تنها در طرح ریزی بنیان نظریه اش مورد استفاده قرار گرفته است. از طرف دیگر، این موضوع جای تامل دارد که نظریات و آرای وی از جهت توجه به وحی به دیدگاه اسلام نزدیک است و از جهت نحوه قرایتش از وحی و مذهب مغایر نظر اسلام است.
    کلیدواژگان: اریک وگلین، احیای علوم اجتماعی، تجربه مذهبی، حقیقت تجددی، حقیقت افلاطونی
  • ایمان عرفان منش* صفحات 169-190

    در سنت و میراث جامعه شناسی تفسیری «ماکس وبر»، به موضوعات معرفتی و روشی برجسته ای حاصل از تلایم ذهن و واقعیت تجربی توجه شده است. با بازخوانی آرای وبر، اصلی منکشف می شود که می توان آن را به عنوان اصل «قوم مداری روش شناختی» صورت بندی کرد. این اصل واجد ظرفیت های مهمی هم برای زایش و هم برای تحول علوم اجتماعی (فرهنگی) است. این مقاله تلاش کرده است تا با استفاده از روش پژوهش اسنادی و رویکرد نظری «دنی کوش»، مولفه های اصل مذکور را در پنج محور استخراج و تحلیل کند که آن محورها عبارت اند از: «خوانشی دیگر از ربط ارزشی و علاقه فرهنگی»، «تجربی-واقعی بودن علوم فرهنگی»، «عزیمت از ارزش فرهنگی به ارزش های فرهنگی»، «جهان شمول گریزی علوم اجتماعی» و «عقلانی شدن های گوناگون در بستر فرهنگ ها». نتایج نیز شامل سه محور «مفروضات جهان شناختی»، «مخاطره معرفتی» و «سلطه علمی برآمده از خطای روش شناختی» هستند.

    کلیدواژگان: جامعه شناسی بومی، قوم مداری، تمدن، فرهنگ، تحول علوم انسانی، معرفت و روش، ماکس وبر
  • محسن رفعت*، حمیدرضا سروریان صفحات 191-217

    شناخت رفتار اخلاق مدارانه زمامدار پیش از به دست گرفتن حکومت و تطبیق آن با پس از رهبری اش می تواند سیاست های اخلاقی و میزان صداقت وی در عملکردهای بعدی اش را تبیین وبرجسته تر بنمایاند. امام علی (ع) در قامت یک زمامدار می کوشد با تاکید بر تقدم اخلاق بر هر مقوله ای نشان دهد آموزه های اخلاق مدارانه مورد تاکید درخلافت، با آموزه های اخلاق مدارانه در دوران پیش از حکومت تفاوتی نداشته است. برخورد و جنگ با شورشیان دردوره غارات، گرچه پیامدهای ناگواری ایجاد کرد، اما رهبری اخلاق مدار می کوشد ابتدا با اصول اخلاقی مناسب، از بروز جنگ پیش گیرد و پس از جنگ نیز با رفتار اخلاق مدار با دشمنان خویش، نشان دهد که انسانیت برمحور اخلاق بر مدعی دیندار بی اخلاق ترجیح و برتری دارد. مقاله پیش رو به تبیین این تیوری نوین در حوزه تیوری های رهبری پرداخته است. هدف از این پژوهش نشان دادن نمونه ای آشکار از این اخلاق مداری در دوره «غارات» است که چگونه امام اصول اخلاقی را در قامت زمامداری اش و در گستره حکومت کوتاه و پرفراز ونشیبش حفظ کرد و کلیت قاعده تلازم میان قدرت و انحصارطلبی را به چالش کشید. یافته های این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی صورت پذیرفته، چنین تبیین می کند که درسیره امام علی (ع) اخلاق مداری در همه کنش ها و پدیده های اجتماعی و سیاسی اصالت دارد و او برای رسیدن به اهداف مقدس خود کوچک ترین مسایل اخلاقی را فدا نمی کند و این امر نه تنها در زمان نداشتن قدرت، بلکه در زمان داشتن قدرت نیزنمایان است.

    کلیدواژگان: اخلاق مداری، امام علی(ع)، غارات، رفتارشناسی، قدرت، نهج البلاغه
|
  • Yahya Bozarinejad, Shahin Zarpeyma * Pages 9-36
    The concept of Islamic monotheistic society is an objective and practical reflection of monotheistic theoretical dimensions in the field of economic, political and social relations of society. In fact, with the emergence and transfer of modernity and social ideas branching from it to the Islamic world, contemporary Muslim thinkers, with different procedures and approaches, did more research and extracted more social dimensions of the concept of monotheism from the center of its theoretical dimensions; Hence, the role of these theoretical dimensions in drawing objective social relations is very important. The purpose of this article is to investigate the same dimensions in the thought of one of the Muslim social thinkers related to the approach of Islamic intellectuals and modern thinking in Iran, namely Dr. Ali Shariati (1933-1977); a thinker who in the field of sociological study about Islam and focus on the concept of monotheistic society, both in the years before the Islamic Revolution of Iran and in the years after; has had a great impact on Iranian Intellectual and social groups. The article was done in a theoretical, analytical, documentary and library method and during the research it was tried to explain and analyze the concept of monotheism and the theoretical dimensions derived from it, such as monotheistic worldview, monotheistic ideology, monotheistic anthropology, etc. in Dr. Ali Shariati's thought.
    Keywords: Society, Monotheism, Monotheistic Society, Theoretical Dimensions, Dr. Ali Shariati
  • AliAkbar Alikhani * Pages 37-60

    Umar al-Tilmisani was the third leader of the Muslim Brotherhood to play a major role in the movement's transition to democracy. The purpose of this article is to explain the most important sociopolitical views of Tlemcen, and to show the extent of his influence on the Muslim Brotherhood movement in bringing this movement into the democratic process. The importance of Tilmisani's work becomes even clearer because the Muslim Brotherhood and the first leader of the movement considered it illegitimate to enter the democratic process. The method used in this research was "qualitative content analysis". Research results show that Tilmisani first explained the theoretical foundations and justifications in the field, then took basic and structural measures for this transition in the movement, and then tried to respond to the challenges and opposition within the Muslim Brotherhood and its external opponents. The findings of article are organized in two main sections. In the first part, Tilmisani’s socio-political views, which are the basis and source of his movements and actions, are clarified. The second part of the article deals with his actions in the Muslim Brotherhood movement, which is a democratic re-reading of this movement and his practical actions in bringing the Muslim Brotherhood into party competitions, and interacting and talking with the opponents and opponents of this movement. Another important thought and action of Tilmisani was the desecration of the Islamic government and rulers, which provides a basis for criticizing them.

    Keywords: Egypt, Muslim Brotherhood, Democracy, Islam. Political Thought, Umar al-Tilmisani
  • Malek Shojaei * Pages 61-95

    Traditionalism is a current of thought in the critique of modernity, founded by René Guénon, Ananda Coomaraswamy and Frithjof Schuon, and Dr. Seyed Hussner. This article Review and critique the traditionalists' views on "science" in Islamic civilization, emphasizing the work of Dr. Seyyed Hosein Nasr as the most traditionalist thinker in the field. Philosophy and history is science. by showing the close connection that has been extracted between Dr. Nasr's Notion of modernism and His Meta-philosophy and his understanding of the relationship between science and religion in Islamic civilization, to formulate Dr. Nasr's special epistemological Approache, which in this article is referred to as " "religious hermeneutics of nature."In the following, while analyzing the principles and accessories of this position, Nasr's strategy in the field of facing new science is critisize . at the final step of this paper Nasr's views on the relationship between science and religion and modernity and its civilizational implications are criticized.

    Keywords: traditionalism, Modern Science, Hermeneutics, Islamic civilization, Dr. Nasr, Religion, Modernity
  • Ali Ghajari *, Gholamreza Jamshidiha, Zahra Mohsenifard Pages 97-120

    Ibn Khaldun, one of the founders of history and sociology, has been considered by many scholars in the world in recent centuries. The diversity of his subjects has attracted the attention of a wide range of thinkers and researchers in sociology, anthropology, history, economics, political science, educational sciences, geography, and demography. Many writings about his thought show the importance of this great Muslim thinker. But what has received less attention from scholars in Ibn Khaldun's views and works is his detailed discussions of social issues and harms. The present study, focusing on Ibn Khaldun's analytical approach to the study of social problems and harms that has focused on the situation of Islamic societies in the great geography of the Islamic world, with the Documentary Research Method and focusing on the text of his main work the “Muqaddimah” from the descriptive approach has been used to identify, extract and categorize the themes and categories related to this subject in Ibn Khaldun's thought.The results of this study show that seven major social issues and harms have been emphasized by Ibn Khaldun throughout the book, including: the issue of "Poverty", "Marginalization", "Social Welfare", "Employment and Livelihood", "Housing and Shelter", "Social Security" and "Crime and Delinquency". What emerges from Ibn Khaldun's analysis of social issues is his focus on the conceptual framework of Civil Science; That is, it interprets all social issues in relation to the development of human society on the scale of urban life.

    Keywords: “Social Problems”, “Social Harms”, “Civil Science”, “urbanization”, “Muqaddimah of Ibn Khaldun”
  • Fateme Helali *, Hamid Parsania Pages 149-167
    The subject of social science, which is based on the revelation approach, is not confined to proponents of Islamic social science and has engaged scholars outside of Islamic culture and beyond Christian Europe. Among these thinkers is Eric Weglin - a German philosopher and historian - who has a revitalized approach to historiography and the revival of the social sciences. He takes a critical look at modernity and renewed truth and regards it as a disease of the present age. Therefore, utilizing a revelationist approach and religious experience in the field of knowledge considers the treatment of modern illness and a method of reviving traditional social sciences. Accordingly, the purpose of the present article is to examine the revival of the social sciences in the revelatory approach, or better interpreted by Eric Weglin. The present article, using a descriptive-analytical approach and following a documentary approach, seeks to answer the question of how to revive the social sciences from Voglin's perspective. The findings of the study suggest that Voglin, in contrast to his claim that the homeland of knowledge considers classical religion and philosophy, focused solely on classical philosophy and Plato's truth in social science reconstruction and on religious experience and Christian revelation only in planning. The basis of his theory has been used. On the other hand, it is speculative that his views and views are close to the Islamic view of revelation and that he is opposed to Islam in the way he reads revelation and religion.
    Keywords: Eric Voglin, Social Science Revival, Religious experience, Renewal Truth, Plato Truth
  • Iman Erfanmanesh * Pages 169-190

    In Max Weber’s tradition and legacy of interpretative sociology, the tremendous epistemological and methodological issues from the mutuality of mind and empirical reality have been considered. Through revising Weber’s ideas, the principle is revealed witch one can generate that as the principle of the Methodological Ethnocentrism. This principle is of the significant capacities for both emergence and evolution of social (cultural) sciences. Applying the documentary research method and Denys Cuche’s theoretical approach, this article seeks to elicit and analyze the elements of the forenamed principle in five axes; as follow: “the different revising of the value relevance and cultural interest”, “cultural sciences as empirical and real sciences”, “departure from the cultural value to cultural values”, “social sciences as non-universal sciences”, and “the hetero-rationalizing in the context of cultures”. Furthermore, three axes of results are “the cosmological assumption”, “the epistemological peril”, and “the scientific dominance from the methodological mistake”. 1 1

    Keywords: Native Sociology, Ethnocentrism, Civilization, Culture, Evolution of Humanities, Knowledge, Method, Max Weber