فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان - سال دوم شماره 3 (پیاپی 8، تابستان و پاییز 1382)

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
سال دوم شماره 3 (پیاپی 8، تابستان و پاییز 1382)

  • 222 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/08/21
  • تعداد عناوین: 13
|
  • علی گل، محمد صوفی آبادی، مهدی عباس نژاد، محمدرضا پرویزی صفحه 124
    سابقه و هدف
    اکسیدنیتریک مولکولی است که در بسیاری از فرایندهای بیولوژیک بدن نقش دارد. عوامل مختلفی در تنظیم تولید اکسیدنیتریک دخالت داشته و به نظر می رسد هورمون های جنسی استروییدی هم اثر تنظیمی بر تولید آن داشته باشند، این مطالعه به منظور تعیین اثر هورمون های پروژسترون و استروژن بر میزان تولید اکسیدنیتریک در موش های صحرایی فاقد تخمدان انجام گردید.
    مواد و روش ها
    تعداد 120 سر موش صحرایی ماده بصورت دو طرفه اوارکتومی شده و 14 روز پس از عمل جراحی، به سه گروه تقسیم شدند: گروه پروژسترون که هورمون پروژسترون را به میزان 25 میلی گرم بر کیلوگرم بصورت زیر جلدی دریافت کردند و یا همراه با پیش ساز اکسید نیتریک (ال-آرژینین) به میزان 100 میلی گرم در کیلوگرم به طریق داخل صفاتی و یا مهار کننده رقابتی آنزیم مولد اکسید نیتریک (L-NAME) به میزان 60 میلی گرم در کیلوگرم به طریق داخل صفاتی استفاده شد، گروه استروژن که داروی استرادیول بنزوات را به تنهایی به میزان 10 میکروگرم بر کیلوگرم (زیر جلدی) و یا به همراه ال-آرژینین به میزان 100 میلی گرم در کیلوگرم (داخل صفاتی) و یا L-NAME با دوز 60 میلی گرم در کیلوگرم (داخل صفاتی) دریافت نمودند و گروه پروژسترون-استروژن که هر به تنهایی دو هورمون و یا به همراه ال-آرژینین یا L-NAME با مقادیر فوق به آنها تزریق گردید، در گروه های کنترل از حلال داروها استفاده شد. پس از تیمار حیوان ها، از آنها خون گیری به عمل آمد و سپس نیتریت - نیترات (از متابولیت های پایدار اکسید نیتریک) سرم نمونه ها با روش شیمیایی گریس مورد اندازه گیری قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تجویز پروژسترون به تنهایی میزان نیتریت - نیترات سرم موش های فاقد تخمدان را کاهش داد که این اثر توسط ال -آرژینین معکوس ولی با تجویز L-NAME تقویت گردید. استرادیول موجب افزایش سطح نیتریت- نیترات سرم شد که L-NAME این اثر را مهار کرد. تجویز توام این دو هورمون به تنهایی تغییر مهمی را در میزان نیتریت - نیترات سرم ایجاد نکرد، L-NAME موجب کاهش و ال-آرژینین باعث افزایش سطح نیتریت-نیترات سرم شد.
    نتیجه گیری
    یافته های فوق نشان می دهد که هورمون های جنسی زنانه در تنظیم تولید اکسید نیتریک نقش داشته و ممکن است برخی از اثرات این هورمون ها در بافت های هدف با واسطه سیستم اکسید نیتریک باشد.
    کلیدواژگان: استروژن، پروژسترون، اکسید نیتریک، نیتریت، نیترات
  • شعبان مهرورز، سید مسعود خاتمی، سامان خوشینی، جلال نژادسنگسری صفحه 131
    سابقه و هدف
    مطالعه بافت تیرویید در حین عمل جراحی توسط آسیب شناسان به روش تهیه برش انجمادی (FS) انجام می شود و این کار علاوه بر افتراق بین توده های خوش خیم و بدخیم می تواند از گسترش بی مورد عمل جراحی و یا از انجام عمل جراحی مجدد جلوگیری کند، در دو دهه گذشته بتدریج از نقش آن در تعیین ماهیت ندولهای تیروئید کاسته شده است و استفاده از آسپیراسیون با سوزن نازک (FNA) جایگزین آن گردیده است، هدف از این مطالعه بررسی کارآیی و نقش این روش در تشخیص صحیح ماهیت ندولهای تیروییدی و مقایسه آن با مطالعات دیگر بود.
    مواد و روش ها
    دراین مطالعه گذشته نگر تعداد 84 نفر 67) زن و 17 مرد) از بیماران مورد مطالعه قرار گرفتند که به دلیل داشتن ندولهای تیروییدی تحت عمل جراحی تیروییدکتومی قرار گرفته و در حین عمل جراحی نمونه تیرویید آنها به روش بافت شناسی انجمادی مورد مطالعه قرار گرفت. میانگین سن این بیماران 36 سال (حداقل 15 و حداکثر70 سال) بود.
    یافته ها
    براساس گزارش آسیب شناسی نهایی در این بیماران 12 مورد (3/14 درصد) سرطان تیرویید و 72 مورد (7/85 درصد) به انواع بیماری های خوش خیم تیروئید مبتلا بودند و شیوع بدخیمی دربین مردان 4/29 درصد و در بین زنان 4/10 درصد بود. با مقایسه گزارش برش انجمادی (FS) با نتایج آسیب شناسی نهایی، تعداد 4 مورد (7/4 درصد) از گزارشات نادرست (2 مورد مثبت کاذب و 2 مورد کاذب)، و بقیه 80 مورد (3/95 درصد) از گزارشات صحیح بودند. میزان حساسیت و اختصاصی بودن این روش بتربیب 83% و 98%، ارزش اخباری مثبت (P.P.V) و ارزش اخباری منفی (N.P.V) این روش به ترتیب 83% و 98% بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از برش انجمادی به عنوان ابزاری دقیق در تعیین موارد مشکوک یا مبهم (FNA) توصیه می شود به طوری که از گسترش بی مورد عمل و صرف هزینه و وقت اضافی یا انجام عمل جراحی مجدد جلوگیری می کند.
    کلیدواژگان: ندول های تیرویید، برش انجمادی، تیرویید کتومی، سرطان تیرویید
  • افسر طباطبایی بافقی، مهدیه مجیبیان صفحه 137
    سابقه و هدف
    یکی از علل خونریزی های نامنظم در سنین باروری سندرم تخمدان پلی کیستیک می باشد که درمانهای متعددی برای آن پیشنهاد شده است. در این مطالعه اثر تنظیم سیکل قاعدگی در این بیماران که تحت درمان با متفورمین بودند مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش تحلیلی و از نوع کارآزمایی بالینی در مراجعه کنندگان به کلینیک زایشگاه بهمن انجام شده است. در این بررسی 120 بیمار مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک از فروردین 80 تا شهریور 81 تحت درمان با 1500 میلی گرم متفورمین روزانه قرار دادیم و وضعیت قاعدگی آنها را بررسی نمودیم.
    یافته ها
    بعد از دو ماه درمان 16 نفر (3/13%) و بعد از شش ماه 80 نفر (7/66%) از بیماران قاعدگی منظم پیدا کردند. که متغیر سن تاثیری نداشت ولی نمایه توده بدن موثر بود. به طوری که، میانگین نمایه توده بدن در افرادی که قاعدگی منظم پیدا کردند بیشتر بود. علاوه بر این عوارض دارو نیز بررسی شد که حالت تهوع 7/16%، بی اشتهایی 7/16% و اسهال 3/13% گزارش شد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که متفورمین بتواند باعث منظم شدن قاعدگی در بسیاری از بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک گردد.
    کلیدواژگان: چرخه قاعدگی، خونریزی نامنظم، سندرم پلی کیستیک تخمدان، متفورمین
  • فریده دهقان منشادی، مینو خلخالی زاویه، یدالله. محرابی صفحه 143
    سابقه و هدف
    اهمیت شناخت زود هنگام اختلالات تنه با استفاده از روش های غربالگری، در بیشتر جوامع پذیرفته شده است. هدف پژوهش حاضر تبیین درصد ناهنجاری های تنه و ستون فقرات در بین دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهر تهران بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه در سال های 1379-1377 بر روی 2075 دانش آموز (1160 دختر و 915 پسر) با دامنه سنی 20-13 سال (15.91±1.1) انجام گرفت. این دانش آموزان به طور تصادفی از پنج منطقه آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شده بودند. روش اجرای این تحقیق به صورت مصاحبه و مشاهده بود. برای هر فرد مورد آزمایش پس از ثبت مشخصات عمومی ابتدا متغیرهای مصاحبه ای شامل: اندام غالب، سابقه خانوادگی اسکولیوز، سابقه درد پشت، نوع میز و صندلی در مدرسه و نحوه انجام تکالیف در منزل با توجه به اظهارات دانش آموز در پرسش نامه ثبت می شد. سپس اندازه گیری ها انجام می گرفت که شامل قد، وزن، قد نشسته، بررسی تقارن شانه ها و لگن، وجود اسکولیوز، پشت گرد شده و زاویه لوردوز کمری بود.
    یافته ها
    شیوع کلی اختلالات تنه و ستون فقرات 3/46% بود که به تفکیک عبارت بودند از: عدم تقارن شانه ها 17%، انحراف طرفی لگن 8/7%، اسکولیوز ساختمانی 4/3%، اسکولیوز وضعیتی 9/4%، پشت گرد شده 2/13%، سابقه درد پشت 7/19%، میانگین زاویه لوردوز در دختران 7/42 و در پسران 4/31 درجه بود. در نمونه های اسکولیوتیک [3/8% از موارد]، عدم تقارن شانه ها و لگن مشاهده گردید (P=0.0001). در دانش آموزانی که در مدرسه بر روی نیمکت می نشستند، درصد اسکولیز و پشت گرد شده نسبت به دانش آموزانی که بر روی صندلی می نشستند، بیشتر بود، اما زاویه لوردوز کمری کاهش یافته بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های ایم مطالعه می توان نتیجه گرفت که توجه به نکات زیر بسیار مهم است: 1- غربال گری منظم اختلالات تنه و ستون فقرات در مدارس. 2- استفاده از میزو و صندلی های استاندارد در مدارس و 3- ارایه آموزش های لازم جهت اصلاح پوسچر بدن.
    کلیدواژگان: ستون فقرات، اختلالات تنه، دانش آموزان، شیوع، تهران
  • فاطمه میرزایی، حمید بخشی، سید مجتبی یاسینی، نصرالله بشردوست صفحه 151
    سابقه و هدف
    دیسمنوره اولیه به قاعدگی دردناک بدون وجود بیماری لگنی اطلاق می شود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که به منظور بررسی شیوع و شدت دیسمنوره اولیه بر حسب تیپ شخصیتی در دختران دبیرستان های شهرستان رفسنجان در سال 1380 انجام شده است.
    مواد و روش ها
    نمونه های مورد مطالعه 380 دختر دبیرستانی با سن 1814سال بود، که انتخاب آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی صورت گرفت. پژوهشگران با ارایه پرسش نامه (شامل مشخصات فردی و مشخصات سیکل قاعدگی براساس تقسیم بندی ساندل و هم چنین پرسش نامه تیپ شخصیتی بورتنر) و توجیه دانش آموزان اقدام به جمع آوری اطلاعات نمودند. اطلاعات پس از جمع آوری به وسیله نرم افزار spss و از طریق آزمون مجذور کای مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج تحقیق نشان داد که شیوع دیسمنوره در دختران دبیرستانی 5/85 % می باشد و از نظر تیپ شخصیتی 3/63% نمونه ها تیپA و 7/36% آن ها تیپ B بودند. آزمون آماری نشان داد که بین دیسمنوره اولیه و تیپ شخصیتی رابطه معنی داری وجود دارد (p<0.001)، بدین معنی که در افراد با تیپ شخصیتی A هم شیوع و هم شدت دیسمنوره اولیه بیشتر بوده است.
    نتیجه گیری
    در صورت تایید نتایج این مطالعه توسط پژوهش های تحلیلی، شاید بتوان بیان کرد که بین تیپ شخصیتی A و دیسمنوره ارتباط وجود دارد.
    کلیدواژگان: دیسمنوره، تیپ شخصیتی، رفسنجان، دختران دبیرستانی
  • ارزیابی استفاده از حداقل دوز درمانی کاربامازپین و والپرات سدیم در کنترل
    افشین سمایی، منیر نوبهار، عباسعلی وفایی صفحه 158
    سابقه و هدف
    مطالعات قبلی نشان داده اند که پزشکان برای کنترل حملات صرعی از دوز بالای داروهای کاربامازپین و والپرات استفاده می کنند و این در حالی است که عوارض مختلف گوارشی، خونی، روانی، قلبی و غیره به همراه دارد. هدف این مطالعه تعیین حداقل دوز درمانی این داروها (در حالی که سطح خونی مطلوب ایجاد شود) بوده است.
    روش کار
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی در طول مدت زمان یک سال بر روی 56 نفر از مبتلایان به صرع انجام پذیرفت، ابتدا اطلاعات دموگرافیک بیماران از قبیل سن، جنس، وزن و طول مدت درمان ثبت گردید و سپس دستورات دارویی بر اساس دوزهای مشخص اجرا شد (دوز کاربامازپین و والپرات برای بزرگسالان سن بالاتر از 12 سال به ترتیب 11-9 و 12-9 و کودکان در کمتر از 12 سال 14-12 و 15-12 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بود) و ضمن ارزیابی بیماران طی مراجعات مکرر، به طور ماهیانه سطح خونی داروها با کمک تکنیک گازکروماتوگرافی سنجش گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که کاربامازپین و والپرات با دوزهای اشاره شده توانسته به ترتیب برای گروه سنی کمتر از 12سال سطح خونی 4/7 و 7/74 و برای افراد بالاتر از 12 سال به ترتیب سطح خونی 2/8 و 8/66 میکروگرم در میلی لیتر ایجاد کند. ضمنا در طول دوره کنترل هیچ یک از بیماران دچار حمله تشنجی نشدند.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان می دهد که در مقایسه با دوز پیشنهادی در کتاب ها، با دوز دارویی بسیار پایین تری می توان به سطح خونی مناسب برای کنترل حملات صرعی دست یافت.
    کلیدواژگان: صرع، کاربامازپین، والپرات سدیم
  • فروزان آتش زاده شوریده، حسین شیری، زهرا مشتاق عشق، منصوره صنیعی صفحه 164
    سابقه و هدف
    بیماری مولتیپل اسکلروز یک بیماری دمیلینه کننده سیستم عصبی مرکزی است که منجر به اختلال در سیستم حرکتی و افزایش علایم خستگی شده و فعالیت های زندگی روزانه را متاثر می سازد. گرچه ورزش به بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز توصیه می گردد، ولی اثر آن بر فعالیت های زندگی روزانه هنوز به اثبات نرسیده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر تمرینات ورزشی بر توانایی انجام فعالیت های زندگی روزانه زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروز مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروز ایران در سال 81-1380 صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی و یک گروهی انجام گرفت. 28 بیمار دارای مشخصات خاص واحدهای مورد پژوهش به صورت تدریجی و با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی و در دسترس انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک، اطلاعات مربوط به بیماری، اطلاعات در زمینه توانایی انجام فعالیت های زندگی روزانه و شدت خستگی، توسط هر نمونه تکمیل گردید. پس از آن یک دوره 8 هفته ای تمرینات ورزشی انجام شد که شامل 4 مرحله گرم کننده، دو تفریحی، هوازی سوئدی و خنک کننده بود. در خاتمه دوره مجددا، آن بخش پرسش نامه که توانایی انجام فعالیت های زندگی روزانه و شدت خستگی را بررسی می نمود، تکمیل گردید.
    یافته ها
    نمونه ها همگی زن بودند و در گروه سنی 20 تا 45 سال قرار داشتند و میانگین سنی آن ها 5/29 سال بود. 1/57% متاهل بودند، 4/64% تحصیلات بالاتر از دیپلم داشتند، 75% خانه دار بودند. طول مدت ابتلا به بیماری در 4/46% بین 5 تا 8 سال بود. اولین علامت بیماری در 50% بیماران اختلال بینایی مطرح گردید و64.3% از بیماران خستگی را مهم ترین مشکل ناتوان کننده بیماری اعلام کردند. 1/ %57از بیماران دارای وضعیت گسترش ناتوانی بین صفر تا 3 بودند. نتایج نشان داد که تمرینات ورزشی بر فعالیت های پایه و مفید زندگی روزانه با p<0.0001تاثیر مثبت داشت. خستگی به طور قابل ملاحظه ای در این بیماران کاهش یافت (P=0.008) و تنها سن و وضعیت تاهل با فعالیت پایه و مفید زندگی روزانه ارتباط معنادار داشت.
    نتیجه گیری
    می توان نتیجه گرفت که ورزش منجر به بهبود فعالیت های زندگی روزانه می شود. این یافته ها نشان داد زنانی که به طور منظم در فعالیت های ورزشی هوازی شرکت می کردند به اثرات مفید ورزش دست یافتند.
    کلیدواژگان: تمرینات ورزشی، فعالیت های روزمره زندگی، مولتیپل اسکلروزیس، زنان
  • صالح زاهدی اصل، لیلا بهبود، بهزاد زارع صفحه 172
    سابقه و هدف
    اگرچه مدارک قوی دال بر وجود سمیت آلومینیوم در اثر ورود آن به بدن از طریق مصرف غذا وجود ندارد، اثر مصرف مداوم غذای حاوی آلومینیوم ممکن است منجر به مسمومیت با آن شود. با این حال مطالعات اخیر قویا تاکید بر مسمومیت با AL3+ در بیماران با نارسایی کلیوی و بیمارنی که در آن ها آنتی اسیدهای حاوی آلومینیوم تجویز می شود دارند. در این بررسی اثر خوراکی مقادیر مختلف آلومینیوم بر غلظت گلوکز خون ناشتا و پس از تست تحمل گلوکز در موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، به شش گروه موش صحرایی نر و ماده با وزن 220-180 گرم (در هر گروه 9 سر)، غذای حاوی آلومینیوم با مقادیر 75، 212.5، 312.5، 625، 1250 و 2500 میلی گرم در هر کیلوگرم غذا (PPm)، به مدت دو ماه داده شد. یک گروه کنترل هم در این مدت غذای معمولی مصرف می کردند. در طی این مدت هر 15 روز یک بار، خونگیری از دم و سپس اندازه گیری قند خون ناشتا پس از یک شب گرسنگی و هم چنین تست تحمل گلوکز (45 دقیقه پس از تجویز غلظت 1گرم در کیلوگرم گلوکز از راه دهان) بر روی گروه های مختلف انجام می شد.
    یافته ها
    آلومینیوم روی غلظت گلوکز ناشتا و پس از تست تحمل گلوکز اثر افزایشی داشت که از الگوی وابسته به دوز و وابسته به زمان تبعیت می کرد، اگر چه شدت تغییرات مشاهده شده در میزان تحمل گلوکز بیشتر از قندخون ناشتا بود. غلظت گلوکز ناشتا گروه کنترل در انتهای دو ماه آزمایش 4±8/113 میلی گرم در صد میلی لیتر و در گروهی که غذای حاوی آلومینیوم (2500 میلی گرم در کیلوگرم) را مصرف کرد 10±9/165میلی گرم در صد میلی لیتر بوده است که در این گروه غلظت گلوکز ناشتا به طور معنی دار بیشتر از گروه کنترل بود. نتایج بررسی هم چنین نشان داد که وزن حیوانات مصرف کننده آلومینیوم با مقادیر 625، 1250، 2500 ppm نسبت به گروه کنترل در روز شصتم کاهش معنی دار داشته است.
    نتیجه گیری
    نتایج این بررسی برای اولین بار مشخص نمود که اثر مسمومیت آلومینیوم بر متابولیسم گلوکز مخصوصا درافرادی که در تماس زیاد با این عنصر می باشند باید مورد توجه گیرد، چون تماس زیاد با این عنصر می تواند زمینه ساز بیماری دیابت باشد.
    کلیدواژگان: آلومینیوم، گلوکز پلاسمای ناشتا، تست تحمل گلوکز، موش صحرایی
  • محمد ملکوتیان، مهشید لولویی صفحه 180
    سابقه و هدف
    نان قوت غالب مردم کشورهای خاورمیانه به ویژه ایران را تشکیل می دهد در کشورهای مختلف نان بین 80-18 درصد مواد غذایی مردم را تامین می نماید. به طور متوسط هر ایرانی روزانه 350-300 گرم نان مصرف می کند و حدود 40.2% انرژی یک فرد از نان به دست می آید. سالانه حدود 6 میلیون تن نان در کشور تولید می شود که 2 میلیون تن آن بنا به عللی از بین می رود. مطالعه حاضر در ارتباط با شهر رفسنجان انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به روش مقطعی بر روی تعداد 81 نانوایی شهر رفسنجان از اوایل خرداد ماه تا اواخر آبان ماه 1381 انجام گرفت. متغیرهایی مانند pH، نمک طعام، میزان خمیر، سطح سوختگی در نان های مختلف (تافتون، سنگک و فانتزی) و وضعیت بهداشتی نانوایی ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که 36/10 درصد از هر نان تولیدی خمیر بوده است. در مجموع به ازای هر قرص نان تولیدی به طور متوسط 2/4 سانتی متر مربع از سطح نان سوخته و غیرقابل مصرف بوده است. میانگین pH در کلیه نان ها به طور متوسط 4/5 بدست آمد. اما 2/22 درصد نانوایی ها pH نان آن ها بیش از استاندارد است. میانگین کلی نمک موجود به ازای هر قرص نان تولیدی3.27 گرم است که زیر استاندارد ایران می باشد. بررسی انجام شده در ارتباط با وضعیت بهداشتی نانوایی ها نشان داد که تنها 16 درصد نانوایی های شهر از سطح بهداشتی خوب و قابل قبولی برخوردار می باشند.
    نتیجه گیری
    آموزش کارگران نانوایی ها، نظارت و کنترل مداوم بهداشتی، دقت و مراقبت در تهیه مواد اولیه مرغوب، انجام تحقیقات کاربردی مستمر برای بالا بردن کیفیت نان، آموزش مصرف کنندگان نسبت به نحوه نگهداری نان، اعمال تدابیر اجرایی شدید برای حذف جوش شیرین و سایر مواد شیمیایی از فرآیند تولید نان از جمله اقداماتی است که می تواند در جهت اصلاح امور موثر افتد.
    کلیدواژگان: کیفیت نان، وضعیت بهداشتی، نانوایی
  • اثر عصاره متانولی خشخاش بر تشنج ناشی از پیکروتوکسین در موش سوری
    محمودرضا حیدری، مرضیه بیات صفحه 187
    سابقه و هدف
    در طب سنتی، گزارش هایی در مورد اثرات مفید بعضی از گیاهان دارویی در درمان بیماری ها وجود دارد. یکی از این گزارش ها، در مورد اثرات مفید عصاره گیاه خشخاش بر تشنج می باشد. در مطالعه حاضر اثر ضدتشنجی عصاره متانولی دانه این گیاه بر تشنج ناشی از پیکروتوکسین در موش سوری نر مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه حیوانات از طریق تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلفی از عصاره متانولی پرکوله دانه های این گیاه (5/12، 25، 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم) پیش درمانی شدند و بعد از 20 دقیقه به هر حیوان 12 میلی گرم بر کیلوگرم پیکروتوکسین به منظور ایجاد تشنج تزریق شد. سپس تغییر در زمان شروع حملات تشنجی، دوام تشنج و مرگ ناشی از تشنج در گروه های آزمایش و کنترل اندازه گیری و مقایسه گردید.
    یافته ها
    نتایج بررسی نشان داد که پیش درمانی حیوانات با دوزهای مختلف عصاره، به خصوص دوز 200 میلی گرم بر کیلوگرم باعث تاخیر در شروع حملات تشنجی گردید (p<0.01). از سوی دیگر مدت زمان دوام تشنج نسبت به گروه کنترل در همه گروه ها افزایش پیدا کرد، ولی شدت تشنجات خفیف تر از گروه کنترل بود. دوزهای مختلف عصاره، به خصوص دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم باعث تاخیر در زمان مرگ موش ها شده است (p<0.05).
    نتیجه گیری
    عصاره دانه خشخاش باعث تاخیر در شروع تشنج، کاهش شدت تشنجات ناشی از پیکروتوکسین و همین طور تاخیر مرگ می گردد و می تواند کاندیدای مناسبی جهت ادامه تحقیقات به عنوان یک داروی ضدتشنج باشد.
    کلیدواژگان: عصاره متانولی خشخاش، تشنج، پیکروتوکسین
  • محمد محسن روستایی، عباس رحیمی، اعظم صالحی، فاطمه احمدی صفحه 195
    سابقه و هدف
    یکی از علت های اصلی مشکلات اسکلتی عضلانی به صورت عدم هماهنگی عضلانی به خصوص در جامعه شهری که فعالیت فیزیکی مناسبی ندارند، می باشد. این امر که به بروز اختلالاتی در ستون فقرات، اندام تحتانی و چرخه راه رفتن می شود. استفاده از مناسب ترین روش ها جهت کشش عضلات کوتاه شده، امری ضروری در برنامه تمرین درمانی است. وجود اثرات انکارناپذیر بیوفیدبک در تمرین درمانی باعث شد تا در این تحقیق به صورت ابتکاری از فیدبک درتمرینات کششی استفاده شود.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به روش کارآزمایی بالینی یک سو کور تصادفی متوالی، بر روی 45 نفر از دانشجویان دختر 25-18 ساله خوابگاه فاطمه الزهرا دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفت. کلیه افراد مورد مطالعه با رضایت کامل به شرط دارا بودن سلامت عمومی با پر کردن پرسش نامه وارد این مطالعه شده و به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم بندی شدند. گروه اول کشش استاتیک، گروه دوم کشش دینامیک بدون فیدبک و گروه سوم کشش دینامیک با فیدبک حسی - شنوایی را به مدت 4 هفته هر روز به جز پنج شنبه و جمعه دریافت کردند. اندازه گیری میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ توسط بررسی دامنه حرکتی به دو صورت مستقیم (توسط گونیامتری) و غیر مستقیم (توسط تست خمش به جلو) قبل و بعد از مداخله انجام گرفت. یافته ها بر اساس t و توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بر اساس آنالیز آماری در هر سه روش درمانی کشش استاتیک، کشش دینامیک بدون فیدبک و کشش دینامیک با فیدبک حسی - شنوایی، میزان انعطاف پذیری بعد از درمان در عضلات همسترینگ نسبت به قبل از درمان افزایش یافته بود ولیکن هیچ یک از سه روش، از نظر میزان تاثیر نسبت به یکدیگر مزیتی نداشته و اختلاف معنی داری بین آن ها وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به یکسان بودن نسبی نتیجه اثر هر سه تمرین کششی، به نظر می رسد که استفاده همزمان فیدبک در تمرینات کششی می تواند باعث ترغیب هر چه بیشتر بیماران به انجام تمرینات شود.
    کلیدواژگان: کشش، انعطاف پذیری استاتیک و دینامیک، همسترینگ، فیدبک
  • تاج پری، کلانتری پور، مجیداسدی شکاری صفحه 204
    سابقه و هدف
    استرس سبب رهایی گلوکوکورتیکوییدها و اندورفین های درونی می شود. بعضی از استروییدها موجب بروز آثار مهاری می گردند، در حالی که بعضی دیگر تشنج زا هستند. مکانیسم های اپیوییدی درونی ممکن است در تشدید صرع های وابسته به استرس نقش داشته باشند. از طرفی اثرات تاخیری استرس شنای آب 20 درجه سانتی گراد، در شروع تشنج های مربو ط به تزریق درون صفاقی پنتیلن تترازول (PTZ) و تشدید تشنج های الکتریکی نشان داده شده است. در مطالعه حاضر اثر تکرار استرس شنا در آب 20 درجه سانتی گراد، بر تکرار تزریق PTZ جهت ایجاد کیندلینگ شیمیایی بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    56 سرموش صحرایی نر انتخاب و به 7 گروه 8 تایی تقسیم گردید. جهت ایجاد کیندلینگ شیمیایی از تزریق داخل صفاقیPTZ با دوز 45 mg/kg انجام شد. به منظور بررسی اثر گلوکوکورتیکویید ها و اندروفین های درونی،30 دقیقه قبل از تزریق PTZ، نالوکسان (آنتاگونیست گیرنده اپیویی ها) و یا متی راپون (مهار کننده سنتز گلوکورتیکوییدها) با یا بدون استرس شنا تزریق شد.
    یافته ها
    اعمال استرس شنا روند ایجاد کیندلینگ را تسریع کرد. به طوری که میانگین روزهای لازم برای ایجاد مرحله پنج کیندلینگ از میانگین 06/1±9/4 روز در گروه PTZ به 96/0± 3/3 روز رسید. تزریق متی راپون قبل از تزریق PTZ کیندلینگ را به طور کامل مهار کرد. میانگین مراحل تشنج در این گروه همواره (به جز در روزهای دوم و ششم) دارای اختلاف معنی دار آماری با گروه PTZ بود. پیش درمانی با نالوکسان روند ایجاد کیندلینگ را به تاخیر انداخت و میانگین روزهای لازم برای ایجاد مرحله پنج کیندلینگ به روز 05/2± 9 رسید، علاوه بر این در این گروه 50% حیوانات کیندل شدند. اعمال استرس 30 دقیقه بعد از تزریق نالوکسان روند ایجاد کیندلینگ را تسریع نمود. در این گروه تمامی حیوانات (8 از 8) به مرحله پنج کیندلینگ رسیدند.
    بحث و
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان داد استرس شنا احتمالا از طریق رهایی گلوکوکورتیکوییدها و اپیوییدهای اندوژن موجب تسریع روند کیندلینگ شیمیایی توسط PTZ می گردد و در بروز اثر اپیوییدها، گیرندهای اپیوییدی mu احتمالا دارای نقش اساسی می باشند.
    کلیدواژگان: استرس شنا، گلوکو کورتیکوییدها، اپیوییدها، کیندلینگ شیمیایی
  • غلامرضا سپهری، سید مجید موسوی فر صفحه 213
    سابقه و هدف
    ورزشکاران، به خصوص ورزشکاران رشته بدن ساز، داروهای استروییدی آنابولیک را جهت افزایش توان و رشد عضلانی و بهبود وضعیت ظاهری مورد استفاده نا به جا قرار می دهند. با توجه به نامشخص بودن فراوانی مصرف داروهای استروییدی آنابولیک، این مطالعه جهت بررسی فراوانی میزان استفاده و نوع داروهای مصرفی در بین ورزشکاران رشته بدن سازی شهر کرمان طراحی گردید.
    مواد و روش ها
    به منظور تعیین فراوانی مصرف داروهای استروییدی آنابولیک پرسش نامه ای که محرمانه بودن اطلاعات در آن گوشزد گردیده بود، توسط 202 نفر از ورزشکاران رشته بدن سازی شهر کرمان تکمیل گردید و اطلاعات لازم شامل مشخصات دموگرافیک (سن، تحصیلات)، فراوانی مصرف دارو، نوع مصرفی و مدت استفاده از داروهای مذکور استخراج گردید و داده ها با کمک روش های آماری آنالیز گردید.
    یافته ها
    فراوانی استفاده از داروهای استروییدی آنابولیک در بین ورزشکاران رشته بدن سازی شهر کرمان 18.8 درصد به دست آمد. میانگین مدت زمان فعالیت ورزشی در افرادی که از دارو استفاده می کردند (38.8 ماه) به صورت معنی داری بالاتر از گروهی بود که از داروهای فوق استفاده نمی کردند (14.3 ماه). اکسی متولون پرمصرف ترین داروی مورد استفاده نا به جا بود. بدین معنی که 42 درصد از ورزکاران مصرف کننده داروهای استروییدی آنابولیک منحصرا از اکسی متولون استفاده می کردند. فراوانی مصرف داروهای استروییدی آنابولیک ارتباط معنی داری را با سن و تحصیلات ورزشکاران بدن ساز نشان داد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دهنده مصرف نا به جای استروییدهای آنابولیک توسط ورزشکاران بدن سازی در شهر کرمان می باشد. لذا جهت حل این معضل مسوولین دست اندرکار مسایل بهداشتی بایستی اطلاعات لازم را در رابطه با عوارض نامساعد و خطرات مصرف داروهای استروییدی آنابولیک در اختیار ورزکاران قرار دهند.
    کلیدواژگان: استروییدهای آنابولیک، ورزشکاران بدن ساز، مصرف نابجا
|
  • A. Gol, M. Sofiabadi, M. Abbasnejad, Mr. Parvizi Page 124
    Background
    Nitric oxide production in body regulates moltifactorial and sex steroid hormones may be have a role on this process.The role of estrogen and progesterone on nitric oxide production not fully understood and the aim of this study was to detect the effect of ovarin steroid hormones on nitric oxide production in female rats.
    Materials And Methods
    120 female rats ovarectomized and 14 days after surgery they divided to 3 groups: Estrogen group received estradiol benzoat (10µg/kgw/sc) and progesterone group that received progestrone (25 mg/kgw/sc) and last group received both hormones (progestrone 25 mg/kgw/sc and estradiol benzoat 10µg/kgw/sc), also each group received l-name (60 mg/kgw/ip) and l-arginine(100 mg/kgw/ip) or vehicle. 6 hours after treatment, blood samples prepared and nitrite - nitrate of serums measured with griess reaction method.
    Results
    The nitrite and nitrate of serum decreased when progesterone injected, this effect blocked with l-arginine injection, but nitrite and nitrate increased when estradiol administrated, this effect inhibited with l-name,The injection of both hormones did not significant effect on nitrite and nitrate level of serumes.
    Conclusion
    These data suggest, ovarian steroid hormones regulates nitric oxide production and some effect of sex steroid hormones on target tissue may be mediated from nitric oxide system.
    Keywords: Sex Steroied Hormones, Nitric Oxide, Nitrite, Nitrate
  • S. Mehrvarz, S.M. Khatami, S. Khosheini, J. Nejad Sangsari Page 131
    Background
    This retrospective study was undertaken to assess frozen section accuracy in patients undergoing Thyroidectomy.
    Background
    During thyroid operations, excised tissue studied via frozen section by a pathologist can differentiate benign lesions from a malignant ones and help guide the surgeon during the procedure. In recent decades the role of frozen section in defining the nature of thyroid nodules has been declining, being replaced by fine needle aspiration (FNA) despite the fact that in many cases the diagnosis may be missed. In many instances frozen section may be more reliable especially when experienced pathologists are not at hand or when preoperative FNAs are inconclusive or suspicious for malignancy.
    Materials And Methods
    This retrospective study included 84 patients undergoing thyroidectomy In 5 years. There were 17 males and 67 females. Mean age was 36 years (ranging from 15 to 70 years). All patients had thyroid nodules and underwent thyroeidectomy at our medical center. Frozen sections from tissue samples excised during operation were evaluated for all patients.
    Results
    According to histopathological exam, there were 12 (14.3%) thyroid cancers and 72(85.7%) benign thyroid diseases. Incidence of malignancy was 29.4 % in men and 10.4% in women. When compared with final pathology reports, frozen section reports were correct in 95.3%. There were two false negative and two false positive reports (4.7%). Sensitivity and specificity of this method were 83% and 98% respectively. Positive predictive value and negative predictive value were 83% and 98% respectively.
    Conclusions
    Frozen section is a reliable and valuable method for surgeons involved in thyroid surgery and may be preferred over FNA when experienced pathologists are not at hand or when preoperative FNAs are inconclusive or suspicious for malignancy.
    Keywords: Frozen Section, Thyroid Nodules, Thyroidectomy, Thyroid Cancer
  • A. Tabatabai, Bafghi, M. Mojibian Page 137
    Background
    One of the causes of AUB in women is Polycystic Ovarian Syndrome (PCOS). This study was undertaken to evaluate the effectivenes of metformin therapy for the treatment of menstrual disturbances in PCOS.
    Materials And Methods
    This clinical trail study was carried out on 120 women with PCOS in Bahman clinic in 1380-1381. The patients received metformin 1500 mg daily for 6 months and their menstrual pattern was assessed monthly.
    Results
    16 out of 120 women (13.3%) had regular menses after 2 months and 80 women (66.7%) had regular menstration after 6 months. Age of women did not effect the treatment, but BMI was effective, whereas the mean of BMI in treated patients were more. The side effects of metformin were nausea (16.7%), Anorexia (16.7%) and diarrhea (13.3%)
    Conclusion
    We conclude that menstural disturbances in women with PCOS were improved by administration of metformin.
    Keywords: Irregular bleeding, PCOS, Metformin
  • F. Dehghan Manshadi, M. Khalkhali Zavieh, Y. Mehrabi Page 143
    Background and Aim
    The importance of school screening for scoliosis and trunk asymmetries has now become admitted in many countries.In Iran,only afew limited studies about this subject are presented.The aim of current study was evaluation of scoliosis and some trunk asymmetries in high school students. Subjects &
    Methods
    During 1998-2000,a total of 2075 students (1160 girls,915 boys) aged 13 to 20 years (15.19±1.1)were examined randomizly.For each person,after collection of demographic information,we questioned about dominant limb,familial history of scoliosis,back pain history,type of chair and desk (or bench)in school and at home.The physical examinations consisted of measurment of height,weight,sitting height, evaluation for shoulder and pelvic summetries(by use of pelvic inclinometer) and round back.In addition lumbar lordosis measured by use of flexible ruler.We marked spinal proces for assessing scoliosis.Forward bending test (Adams)was used for differantiate between postural and structural scoliosis.
    Findings
    We found an overal 46.3% for trunk and spinal asymmetries.In details these results were obtained:shoulder asymmetry 17%,pelvic asymmetry 7.8%,structural idiopathic scoliosis 3.4%,postural scoliosis 4.9%,round back 13.2%.In addition,19.2% had a history of back pain.Mean of lumbar lordosis was 42.7 and 31.4 degrees in girls and boys respectively.Shoulder and pelvic asymmetries were seen in scoliotic subjects(P=0.0001).Use of bench in comparison with personalized chair increased rate of scoliosis,round back and degree of lumbar lordosis(P<0.05).
    Conclusion
    According to results of the present study,we can concluded that attention to these points is very important for us:1-Regular school screening programmes for scoliosis and trunk asymmetries, 2-Use of standarized chaires and desks at schools,3-Training courses for prevention and correction of bad postures in students.
    Keywords: school screening, scoliosis, trunk asymmetry, tehran
  • F. Mirzaee, H. Bakhshi, S.M. Yasinee, N. Bashardoust Page 151
    Background
    Primary dysmennorrhea what is know as painful menstruation without any pelvic disease in women. This descriptive study was conducted to recognize the correlation between prevalence and intensity of primary dysmenorrhea with personality type in Rafsanjan high school female students. Methods and Material: 380 students 14-18 years old were selected randomly by clustering method. A questionnaire was used for collecting the data.
    Results
    Result showed that prevalence of primary dysmenorrhea was 85.5 % and 63.3% students had A personality type and 36.7% had B type. Correlation between dysmenorhea and personality type was significant (P<0.001).
    Conclusion
    Incidence and prevalence of dysmenorhea in women with a personality type is higher than B type.
    Keywords: Dysmenorhea, personality type, rafsanjan, High school girls
  • Assessment of minimal therapeutically dosage of Carbamazepine and Valproate in control of Epileptic attacks
    A. Samaei, M. Nobahar, A.A. Vafaei Page 158
    Background
    Previous studies have shown that physicians use a very high dosage of carbamazepine (CBZ) and Valproate (VPA) to control epileptic attacks, while these drugs incur of many side effects include of gastrointestinal, hematology, psychology, cardiology and…). The aim of this study was to reach the least therapeutically dose while keeping an acceptable blood level.
    Material And Methods
    This is a semi experimental study that done on 56 epileptic patients in during of one year. At the first time we record of demographic data include of age, sex, weight and period of drug usage. Then we prescript of drug (CBZ and VPA in adult were 9-11 and 12-14 mg/kg and in children were 9-12 and 12-15 mg/kg respectively). Then we measurement of serum levels of CBZ and VPA monthly by gaschromatography methods.
    Results
    The results indicated that serum levels of CBZ and VPA in adult were 7.4 and 74.7 and serum levels of drugs in children were 8.2 and 66.8 respectively. Also patients have not epilepsy attack in during of assessment.
    Conclusion
    T hese findings show that with the much lower dosage of the drugs we can reach an appropriate blood level for controlling epileptic seizures.
    Keywords: Epilepsy, Carbamazepine, Valproate
  • F. Atashzadeh, H. Shiri, Z. Moshtaqe Esheqi, M. Saniei Page 164
    Background
    MULTIPLE SCLEROSIS (Multiple Sclerosis) is a demyelinating disease of the central nervous system that can result in impaired motor system, in creased symptomatic fatigue and affected activity of daily living. Although exercise is administered to MULTIPLE SCLEROSIS patients, its effect on activity of daily living has not been established.This research has been conducted to evaluate the effect of exercise training on activity of daily living in women with MULTIPLE SCLEROSIS in Iranian MULTIPLE SCLEROSIS Society.
    Materials And Methods
    In this study one-group before-after clinical trial, 28 patients were selected with nonprobability convenience sampling according to specific criteria. A questionnaire was them given to collect demographic and other data regarding MULTIPLE SCLEROSIS, activity of daily living and fatigue. Exercise was done for 8 weeks that has 4 sections: warm up, running, sweden aerobic exercise and cool down. After that they completed questionnaire (parts of activity of daily living and fatigue) again.
    Results
    Subjects were women between 20-45 years. With average of 29.57 years. Most (57.1%) respondents were married. 64.4% were upper than diploma, most (75%) were homemaker and 46.4% had duration of illness between 5-8 years. 39.3% had relapsing once time in last year and nobody were hospitalized in last year. 50% respondents had visual disorder as the first ilness sign and most (64.3%) had fatigue as the important problem. 57.1% had expanded Disability status scale between 0-3. Findings showed that exercise training had a positive effect on basic activity of daily living (P<0.0001). After intervention, patients improved signigicantly on instrumental activity of daily living (Pv<0.0001). Fatigue was signigicantly reduced in pateints (P=0.008) and only age marital status had significant relationship with basic and instrumental activity of daily living.
    Conclusion
    It can be concluded that exercise training resulted in improved activity of daily living. These findings suggest that women with MULTIPLE SCLEROSIS reap benefits from participation in regular aerobic exercise training.
    Keywords: Exercise Training, Activity of Daily Living, Multiple Sclerosis, Women
  • S. Zahedi, Asl, L. Behbood, B. Zaree Page 172
    Background
    There is no solid evidence of aluminium (Al3+) toxicity resulting from the Al3+ present in foods or from aluminium utensils used to prepare or contain foods. However recent studies have strongly emphasized Al3+ toxicity in chronic renal failure patients and patients administered aluminium containing antacids. In this study the effect of high doses of Al3+ on glucose metabolism in rats has been investigated. Six groups of male and female albino rats within a weight range of 180-220 grams were fed with food containing Al3+ (75, 212.5, 312.5, 625, 1250, 2500 mg/kg food) for two months. During this time, at 15-day intervals, measurements of plasma glucose concentrations, both while fasting - Fasting Blood Sugar (F.B.S) - and after Glucose Tolerance Test (G.T.T) were taken from the test and control groups. The results indicate that Al3+ can increase fasting plasma glucose and impair glucose tolerance in a dose and time dependent manner. Fasting plasma glucose of the control group at the end of the 60 day- intervention (113.8±4 mg/dl) was significantly less than the case-group, which consumed food containing Al3+ (2500 mg/kg) (165.9±10 mg/dl). In general the results of this study reveal for first time, that the toxic effect of aluminium on glucose metabolism must be considered, particularly in individuals with frequent exposure to the element.
    Keywords: Aluminium, Insulin secretion, Voltage Activated Calcium Channels, Fasting Blood Sugar, Glucose Tolerance Test, Glucose Metabolism
  • M. Malakoutian, M. Loloei Page 180
    Background
    Breads are the major food in Iran. Recent studies in Iran have shown that dialy broad consumption was 300gr. 40.2% of the total energy per person was obtained from bread.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was done in 81 bakeries in Rafsanjan. The main objectives were to determine some properties of the bread, such as pH, NaCl, doughness …, in various breads (Taftoon, Sangak, Fantezi).
    Results
    The studies showed that 10.36% of each broad was doughy. The mean pH was 5.4, but 22.2% of breads had a pH above standard. The mean NaCl was 3.27 gr/bread, which was under the standard of Iran. Only 16% bakeries had good hygienic condition.
    Conclusion
    The education of Bakeries’s workers, continous control of hygeinic condition, precision in the preparation of good quality primary materials, to accompolish continous investigation for increasing of bread quality and elimination of chemical harmful materials from bread can be effective for improvement of affairs.
    Keywords: Bread quality, Hygienic condition, Bakeries
  • Effects of methanolic extract of Papaver somniferum L.On seizure induced by picrotoxin in mice
    M.R. Heidari, M. Bayat Page 187
    There are some reports about useful effect of some medicinal herbs in treatment of diseases, in traditional medicine. One of this reports, is the useful effect of Papaver somniferum L. on seizure. In this investigation, the effects of methanolic extract of Papaver somniferum L. seeds in seizure induced by picrotoxin was studied in mice. In this study the animals pretreated with different doses of methanolic extract (12.5, 25, 50, 100 and 200 mg/kg) by intraperitoneal injection. 20 minutes after extract injection, each animal received 12mg/kg picrotoxin for induction of seizure. Latency time for beginning of seizure, duration of seizure and death time were determined in experimental and control groups. The results showed that latency of begining time of seizure was increased in groups that pretreated with different doses of extract, specially with dose of 200mg/kg, (P<0.01). The duration of seizure increased in all groups of animals, but the severity of seizures was milder than control group. Different doses of extract, specially dose of 50mg/kg delayed the death time in mice (P<0.05). The extract of Papaver somniferum L. delayed the onset of seizure, decresed the severity of seizure induced by picrotoxin and lenghtened the death time, therefore it is a suitable agent for continuing investigation as anticonvulsant drug.
    Keywords: Papaver somniferum L., Seizure, Picrotoxin, Mice
  • Mm. Roostayi, A. Rahimi, A. Salehi, F. Ahmadi Page 195
    Background
    One of the main causes of musculo-skeletal disorders is muscular imbalance, particularly in urban population who do not have suitable physical activity. These can lead to spinal, lower limb and gait abnormalities. Applying the most appropriate and effective technique to stretch the shortened muscles is very important in these patients. The current belief is that using biofeedback simultaneously with exercise therapy may increase the effect of treatments. This has inspired the researchers to investigate the effect of feedback during stretching hamstring muscle.
    Materials And Methods
    A randomized single blinded clinical trial was conducted on 45 female volunteers from Fateme Zahra Dormitory of Shahid Beheshti University (20-25 years old). All of the subjects completed the questionnaire from voluntaril, then they were randomly divided to three groups of 15 subjects. We considered three stretching techniques (static stretch, dynamic stretch with audio-sensory feedback and dynamic stretch only). The treatment course took 4 weeks (every day except weekends). The flexibility of the hamstring muscle was assessed by measuring the Range of Motion (ROM) directly by a goniometer and also indirectly by Sit & Reach test at the start and the end of the treatment courses. A T-test and Tukey-B tests were used to analyze the data.
    Results
    According to the statistical analysis, all of the three stretching techniques significantly improved the flexibility of the hamstring muscles, however there was no significant differences among the groups.
    Conclusion
    According to relatively equal results of three stretching execises, it seems that the use of feedback simultaneously with stretching can encourage the patients to perform their exercises as much as possible.
    Keywords: Stretching, Static, dynamic flexibility, Hamstring, Feedback
  • T.P. Kalantaripour, M. Asadi Page 204
    Introduction
    Stress causes glucocorticoids (GCs) and endogenous opioids release. Some steroids have inhibitory effects but others are preconvulsant. Endogenous opioid mechanisms may probably aggrevate stress-induced seizures. Swimming at 20 degree C for 3 min (swim stress, SS) delays the onset of convulsions induced by pentylenetetrazol (PTZ) and aggravats electroshock-induced seizures. In this study we considered effect of repeated swimming stress on repeated injection of PTZ for induction of chemical kindling.
    Material And Method
    56wistar rats were housed in 7 groups of eight. Animals were kindled by PTZ injections (45mg/kg) given intraperitoneally every 48h. For considering of the effect of GCs and endogenous opioids we administrated metyrapone, an inhibitor of GCs Synthesis and naloxone as an opioid receptor antagonist. Metyrapone and naloxone applied 30 min before each PTZ injection.
    Results
    Process of kindling was aggravated by SS. Mean necessary days for inducing fifth stage of chemical kindling in SS group decreased to 3.3 days after PTZ injection in comparison to PTZ group (4.9 days). Kindling was prevented by treatment of metyrapone prior to each PTZ injection. Mean values of the seizure stages in different days in this group were significantly decreased comparing to PTZ group (except in the second and sixth days). Naloxone pretreatment delayed the process of kindling. In this group mean day inducing kindling increased to the ninth day and 50% of animals became kindled. Application of stress 30 min after naloxone aggravated the process of kindling and in this group all of animals became kindled.
    Discussion
    The results have been shown that swimming stress probably through releasing GCs and endogenous opioids increases the development of PTZ-induced kindling and mu opioid receptors may have a important role in the expression of opioid effects.
    Keywords: swimming stress, glococorticoid, opioids, chemical kindling, rat
  • Gh. Sepehri, M. Moosavifar Page 213
    Introduction
    Athletes, especially bodybuilders, abuse anabolic steroid drugs to improve their strength and enhance their muscle growth and appearance. Since the frequency of the anabolic steroid abuse was not known in Kerman city, so this study was conducted to determine the type and frequency of anabolic steroid abuse by bodybuilder athletes.
    Material And Methods
    To determine the frequency of anabolic steroid abuse in bodybuilder athletes in Kerman city, a confidential questionnaire which included the demographic data (age, education), name of abused anabolic drug, duration of drug abuse, was completed by 202 bodybuilder athletes, and the collected data were analysed by routine statistical methods. �
    Results
    The Frequency of anabolic steroid abuse by bodybuilders in Kerman city was 18.8%. The mean period of bodybuilding activity was significantly higher in those who used the anabolic drugs (38.8 months), comparing to those who did not use any drugs (14.3 months). Oxymetholone was the most common drug used by athletes, i.e. that 42% of the abusers merely abused Oxy metholone. The frequency of anabolic steroid abuse was not related to education and age of the bodybuilder athletes.
    Conclusion
    The results of this study showed that anabolic steroids are abused by bodybuilding athletes in Kerman city, so the health care providers should provide more information to athletes about anabolic steroid adverse effects to solve the problem of abusing these drugs by them.
    Keywords: Anabolic steroid, Bodybuilder athletes, Drug abuse