فهرست مطالب

مطالعات قرآن و حدیث - سال پانزدهم شماره 1 (پیاپی 29، پاییز و زمستان 1400)

نشریه مطالعات قرآن و حدیث
سال پانزدهم شماره 1 (پیاپی 29، پاییز و زمستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/07/07
  • تعداد عناوین: 12
|
  • علی رضایی کهنمویی* صفحات 1-24
    اصل تبعیت پیروان دین توحیدی اسلام از رجال و عالمان دین، عقلا لازم و نقلا مورد سفارش و تاکید قرآن کریم و احادیث است؛ اما درعین حال آسیب هایی متوجه روند این تبعیت است. مقاله حاضر در راستای شناسایی یکی از خطیرترین مصادیق آسیب های مزبور، بر آیه شریفه 31 سوره توبه تمرکز نموده و به روش توصیفی تحلیلی سعی در بازکاوی این آسیب داشته است. بر اساس قراین موجود، می توان به این نتیجه رسید که آیه شریفه، آسیب متوجه به تبعیت یهود و نصارا از رجال علمی و معنوی دینشان را ابتلا به شرکی نهان از جهت اعطای شان ربوبیت تشریعی به رجال دین دانسته، که بازتاب عملی آن ابتلای نهان ایشان به نوعی عبادت رجال دین است؛ بر این اساس می توان گفت هر تبعیتی که ملازم با اعطای شانی فراتر از طریقیت محض بر متبوع باشد، مبتلای به آسیب مذکور گشته است. بی شک مفاد آیه شریفه می تواند در حکم موعظه ای برای امت اسلام و همچنین تعریضی بر سرنوشت ایشان در حوزه مورد بحث باشد.
    کلیدواژگان: تبعیت، تقلید، رجال دین، شرک خفی، شرک در ربوبیت تشریعی، سوره توبه
  • علی گلستانی فر، نانسی ساکی*، رسول بلاوی صفحات 25-52
    درباره پاسخ به چرایی قول یهود در آیه 64 سوره مایده، یعنی «دست خدا بسته است» و نیز چیستی مدلول آن میان مفسران و پژوهشگران اختلاف نظرهایی وجود داشته و پرسش های باقی مانده درباره آیه، نیاز به بررسی مجدد این آیه و وجوه تفسیری آن را بازگو می نمایاند؛ لذا پژوهش حاضر وجوه تفسیری موجود درباره آیه را با رویکردی تحلیلی انتقادی، اعتبارسنجی کرده است. رهیافت عموم این وجوه، به جز وجه دهم، ناصواب به نظر می رسد؛ ازاین رو، مقاله پیش رو با مبنا قرار دادن وجه تفسیری دهم و با تکیه بر روش تفسیری قرآن به قرآن، بهره گیری از قراین درون متنی و روایات موجود دراین باره به پرسش هایی درباره آیه، مانند چیستی عقیده انحرافی یهود و چرایی آن که منجر به قول اغلال ید شد، چرایی تثنیه آمدن «ید»، علت نسبت دادن عقیده یادشده به همه یهودیان و کیفیت بسته شدن دست یهود  پاسخ می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که منظور یهود از اغلال دست خدا، ناتوان دانستن خداوند در ابداع و امر و ناتوانی در تدبیر جهان است که در نگاه انسان گونه به خداوند ریشه دارد. تثنیه آمدن دو دست، از دو نوع قدرت نمایی خداوند در آفرینش خبر می دهد: توانایی بر خلق کردن و توانایی در امر و ابداع. همچنین، ناتوان شدن یهود در دستیابی به فتنه جویی ها از کیفیت بسته شدن دست آنان پرده برمی دارد.
    کلیدواژگان: آیه 64 سوره مائده، بسته بودن دست خدا، امر و تدبیر خدا، ابداع
  • مجید کرباسی فروشان، مهدی مهریزی*، سید محمدعلی ایازی، کاظم قاضی زاده صفحات 53-72

    سبک های تفسیری، همچون تفسیر تنزیلی، نقش طریقی برای کشف مراد جدی الهی دارند. تردیدی نیست که هیچ دلیلی بر انحصار فهم آیات قرآنی به سبک ترتیب مصحف فعلی وجود ندارد. مسئله این پژوهش آن است که ضمن تاکید بر انتخاب روش روایت محور در مطالعات تفسیر تنزیلی و با رویکردی متفاوت، به بیان منظومه فکری مفسران قایل به فایده مندی سبک تفسیر تنزیلی پرداخته و ادله عقلی و نقلی جواز تفسیر تنزیلی به عنوان یکی از سبک های تفسیری را مورد تحلیل قرار دهد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که ادله نقلی جواز سبک تفسیر نزولی عبارت است از: سبک نگارش مصحف امام علی (علیه السلام)، روایات عدم منع از تفسیر تنزیلی، ابلاغ و تعلیم وحی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله). مهم ترین ادله عقلی نیز عبارت است از: عدم انحصار روش های شناخت و تفسیر قرآن، ترتیب توقیفی یا اجتهادی سور و وجود قرآن به مثابه یک موجود زنده که در بستر نزولش شناخته می شود.

    کلیدواژگان: روش های تفسیری، تفسیر تنزیلی، ترتیب نزول، مصحف امام علی (علیه السلام)
  • علیرضا محمدی فرد*، سید حمیدرضا حسنی صفحات 73-106

    «نظریه زمینه ای»، از روش های کیفی است. این روش در پژوهش های اجتماعی تفسیری برای تحلیل متون و استخراج نظریه از داده های پژوهشی، در راستای ارایه نظریه درباره «موضوعات» اجتماعی و انسانی کاربرد دارد. محققان علوم انسانی دینی کاربست این روش را توسعه داده، برای تحلیل موضوعی متن قرآن و استخراج نظریه از آن به خدمت گرفته اند. از سویی، از دیدگاه شهیدصدر، روش اجتهادی معتبر برای اکتشاف نظریه های علمی قرآن، « تفسیر موضوعی» است، که هدف آن ارایه نظریه قرآن درباره «موضوعات» واقع زندگی بشری است. در واقع، از دیدگاه محققان دینی ای که روش نظریه زمینه ای را در رجوع به قرآن برگزیده اند، این روش همچون تفسیر موضوعی عمل می کند؛ چراکه با ارایه یک موضوع به قرآن، به هدف کشف نظریه قرآنی، می خواهد یک تحقیق قرآنی را به انجام برساند. بنابراین، کاربست نظریه زمینه ای در نظریه پردازی قرآنی، به مثابه تلقی این روش، به عنوان تفسیر موضوعی قرآن است. در مقاله حاضر، اعتبار این کاربست، با تکیه بر آرای شهیدصدر بررسی می شود. مسایل این تحقیق، در دو ساحت نظریه سازی بر اساس روش نظریه زمینه ای، و نظریه سازی بر اساس تفسیر موضوعی اجتهادی، مطرح میشود. بنابراین، در اعتبارسنجی و حل مسئله تحقیق، به فراخور، از مبانی و قواعد روش شناسی کیفی و روش شناسی اجتهادی بهره برده می شود. یافته اصلی این تحقیق را می توان از سنخ روش شناختی دانست. در این تحقیق نشان داده می شود که در هر پژوهش نظریه پردازانه، از جمله در پژوهش های علوم انسانی دینی و پژوهش های نظریه پردازانه قرآنی، روش تحقیق باید با رویکرد علمی معتبر و منبع معرفتی معتبر، متناسب باشد. بر این اساس، بهره مندی از روش های تحقیق علوم انسانی رایج، همچون روش نظریه زمینه ای، برای نظریه پردازی قرآنی از توجیه روش شناختی لازم برخوردار نیست.

    کلیدواژگان: روش تحقیق، روش نظریه زمینه ای، تفسیر موضوعی، علم دینی، شهید صدر
  • اعظم فرجامی*، خدیجه مهدیان مهر، زهرا رحمتی صفحات 107-136

    شناسایی چهره های علمی مطرح اما مغفول در تاریخ حدیث و رجال برای آشنایی با مراحل و تطورات پشت سرگذاشته این علم ضروری است. «حمید بن زیاد» از محدثان و راویان واقفی مشهور کوفی، در قرن سوم است که در اسناد احادیث و طرق کتاب های کوفیان، نامش فراوان دیده می شود. اطلاعات زندگی نامه ای و نسب شناسی درباره حمید بسیار اندک است؛ اما به کمک برخی عبارات نجاشی و طوسی می توان گفت وی در اطراف کوفه زیسته و سپس مجاور مرقد امام حسین (علیه اسلام) در کربلا شده است. محدثان صاحب نام همچون کلینی، ابن عقده و ابو غالب زراری از حمید سماع یا اجازه روایت داشتند. کلینی سبب رواج منقولات حدیثی حمید در کتب اربعه است. با تکیه بر الفهرست طوسی و الرجال نجاشی دریافتیم روی هم رفته بالغ بر 250 بار با واسطه حمید به کتاب های محدثان کوفه طریق داده می شود. بررسی سندی و شخصیتی این تعداد در دسته بندی هایی سه گانه انجام گرفت. آنچه در میان اساتید حمید برجسته می نماید، حضور چشمگیر سران واقفه مانند محمد بن حسن بن سماعه است. با تطبیق اسناد الفهرست طوسی و الرجال نجاشی با محور قرار دادن طرق حمید، می توان گفت طرق نجاشی کامل تر و دقیق تر از طوسی، اسناد حمید را ذکر می کند. به نظر می رسد خلاصه کردن اسناد الفهرست توسط طوسی سبب افتادگی های سندی در این کتاب شده است.

    کلیدواژگان: حمید بن زیاد، تاریخ حدیث، رجال حدیث، رجال نجاشی، محدثان کوفی
  • الهه شاه پسند*، فاطمه حسین زاده جعفری صفحات 137-167
    اخباری منقول از پیامبر اکرم(ص) وجود دارد که در مقام نهی از بنای مسجد بر قبور، به ریشه شناسی این عمل پرداخته و آن را به اقوام و پیروان ادیان گذشته بازمی گرداند. این اخبار تحریرهای متعددی دارد؛ براساس شباهت های متنی و سندی، می توان آنها را به شش دسته تقسیم کرد: 1- اخبار عایشه، 2- اخبار عایشه و ابنعباس، 3- اخبار ابن عباس، 4- اخبار ابوهریره، 5- اخبار ابن مسعود، و 6- اخبار ابوعبیده بن جراح. این مقاله با استفاده از روش تحلیل اسناد-متن به تاریخ گذاری این اخبار پرداخته و به این نتیجه رسیده است که صورت اصلی خبر که در مقام نهی از اتخاذ مسجد از قبور به عنوان یک ویژگی قومی و مذمت این فعل است، در نیمه اول قرن اول رواج داشته است. گرچه می توان گفت برخی از تحریرهایی که این فعل را یک ویژگی دینی جلوه داده و به لعن یهود و نصاری می پردازند در نیمه اول قرن اول ایجاد شده اند و همزمانی آن با اخراج یهودیان از جزیره العرب و یکسان سازی دین این منطقه نیز آن را تایید می کند، اما قطعی است که روند گسترش تحریرهای اخیر نسبت به صورت اصلی خبر در گذر زمان سیر صعودی داشته و حتی در تحریرهای متاخرتر شاهد استفاده سیاسی از آن هستیم.
    کلیدواژگان: تاریخ گذاری حدیث، تحلیل اسناد متن، حلقه مشترک سند، نهی از بنای مسجد بر قبور
  • فریده امینی*، طاهره نعمتی، علی حسن نیا صفحات 169-197
    حدیث اسلامی خاصه روایات سیره پیامبر (ص)، همواره مورد توجه خاورشناسان بود است و در چند دهه ی اخیر نیز توجه به این قبیل پژوهش ها،گسترش یافته است. مقاله ی «سیره اهل کساء: منابع قدیمی شیعی راجع به سیره حضرت محمد(ص)» نوشته ماهر جرار با نگاهی متفاوت و از دریچه ی منابع اولیه ی شیعه، در پی بررسی منابع قدیمی در خصوص سیره پیامبر(ص) برآمده است. دلیل پرداختن وی به موضوع مذکور، از آن جهت است که هیچ یک از پژوهش های انجام شده توسط خاورشناسان، در خصوص سیره پیامبر(ص) از آغاز قرن بیستم به بعد، به طور ویژه منابع سیره و مغازی شیعی را مورد بررسی و دقت نظر قرار ندادند. پژوهش پیش رو با رویکرد تحلیل انتقادی برخی آسیب های روشی، مبنایی و غایی مقاله جرار را استخراج کرده است، از جمله آسیب های روشی، جایگزینی روش بازیابی منابع با روش بازسازی منابع، عدم ارایه ملاک در گزینش افراد، تتبع ناقص در منابع پژوهش؛ آسیب های مبنایی اتهام عدم اهتمام شیعیان در سیره نگاری، محدود نمودن منابع متقدم شیعی در باب سیره، تحول و تطور متون روایی در جریان انتقال حدیث و در نهایت از نگاه سوگرانه جرار به منابع شیعی می توان به عنوان آسیب غایی یاد کرد. وجه قوت اثر جرار پرداختن گشودن بابی برای سایر پژوهشگران در این حوزه مطالعات شیعه است.
    کلیدواژگان: تحلیل انتقادی، ماهر جرار، سیره و مغازی، حدیث، شیعه، اهل کساء
  • حامد جوکار*، احمد جمالی گندمانی صفحات 199-222

    عرضه حدیث بر قرآن، به عنوان اصیل ترین معیار سنجش احادیث، در منابع روایی بارها تاکید شده و درباره ابعاد مختلف آن خصوصا اعتبارسنجی این احادیث و مراد از موافقت و مخالفت با قرآن، دیدگاه های مختلف و متعددی مطرح شده است. اما این موضوع حدیثی با نگاهی بیرونی مورد تحلیل قرار گرفته و چیستی و چگونگی آن به طور مستوفی بر پایه سیره معصومان (ع)، بررسی نشده است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، پس از استخراج روایات عرضه شده بر قرآن توسط امام صادق (ع) و تحلیل آنها، گزاره ها و ضوابط چگونگی عرضه روایات بر قرآن کریم را ارایه می نماید. بر پایه نتایج این تحقیق در سیره امام صادق (ع)، علی رغم امکان عرضه همه روایات بر قرآن، شرط ابتدایی عرضه حدیث بر قرآنی، تردید و شبهه در معنا و صدور حدیث است. بر اساس نمونه های روایی عرضه توسط امام صادق (ع)، گستره مدلول قرآن در فرایند عرضه، مدلی مرکب از حداقل یکی از نص، ظاهر، اصول، گفتمان (شبکه مفهومی آیات) و مدلول تاویلی باطنی قرآن است. منظور از اصول قرآنی، گزاره ها و مفاهیم ثابت و مورد پذیرش قرآنی است که در یک یا چند آیه، به تصریح بیان شده است. تفاوت این مفهوم با روح حاکم قرآن هم عدم دخالت ذوق شخصی و سلیقه در فرایند کشف و نیز ساده بودن دستیابی به آن است. به علاوه در مورد گفتمان قرآنی، بر اساس احادیث امام صادق (ع) باید آن را مجموعه ای متشکل از آموزه های نهادینه شده قرآنی و در موضوعات مختلف دانست که با هم بستگی معنایی، مفهومی خاص را منتقل می کنند.

    کلیدواژگان: عرضه حدیث، مدلول قرآن در عرضه، امام صادق(ع)، مخالفت حدیث با قرآن، موافقت حدیث با قرآن، نقد قرآن محور
  • زهره اهوارکی*، بی بی سادات رضی بهابادی، علی محمدی آشنانی صفحات 223-253
    در آیات مربوط به سکونت حضرت آدم(ع) و حوا در بهشت، خداوند آنها را از نزدیک شدن به درخت معینی، نهی می کند که مفسران فریقین، در مورد چیستی این درخت وجوه مختلفی را مطرح کرده اند. برخی مفسران شیعه، با استناد به سه روایت از معصومان، شجره ممنوعه را با وجود اهل بیت(ع) مرتبط دانسته اند. راستی آزمایی این قول بسیار حایز اهمیت است چرا که در صورت صحت، می تواند دلالت آیاتی از قرآن را بر خلقت نوری اهل بیت(ع) به اثبات برساند. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، روایات یادشده را از حیث سند و محتوا ارزیابی کرده است. بررسی ها نشان می دهد که لااقل یکی از این روایات، از اتقان سندی و متنی کافی برخوردار است. اما در سند دو روایت دیگر، خدشه هایی وجود دارد؛ با این حال، شواهدی از عقل، قرآن و روایات، موجبات مقبولیت آن ها را فراهم آورده است. تحلیل محتوایی این روایات نیز بر این مطلب دلالت دارد که درخت ممنوعه، از میوه های مختلفی برخوردار بوده؛ لیکن در بین میوه ها، آنچه برای حضرت آدم(ع) و حوا جذابیت داشته، علم محمد و آل محمد(ص) بوده است. مطابق این وجه، به نظر می رسد آیات شجره ممنوعه، بر وجود نوری اهل بیت(ع) نیز اشارت دارد.
    کلیدواژگان: درخت ممنوعه، مخلوق اول، خلقت نوری، وجود پیشینی اهل بیت(ع)، علم اهل بیت(ع)
  • سعید شفیعی* صفحات 255-278

    یکی از مباحثی که در تفسیر تاریخی قرآن مطرح می شود، شناخت مخاطبان این کتاب آسمانی است. در این زمینه، قرآن پژوهان غربی به مخاطبان مسیحی قرآن بیشتر پرداخته اند: آیا قرآن با فرقه یا گروه خاصی از مسیحیان گفتگو می کند؟ اگر چنین است، کدام فرقه؟ در مقاله حاضر، دیدگاه های تعدادی از قرآن پژوهان غربی در سه محور بررسی و بر دیدگاه سیدنی گریفیت تاکید شده است. وی معتقد است که مخاطبان مسیحی قرآن باید همان فرقه های آشنا در منابع اسلامی یعنی «نستوریان»، «یعقوبیان» یا «ملکانیان» باشند؛ نه گروه های یهودی-مسیحی که برخی دیگر از پژوهشگران غربی مطرح کرده اند. از دیدگاه گریفیت، قرآن دیدگاه های مسیحیان را که اغلب به صورت شفاهی در محیط آن رواج داشته است طرح می کند و موضع انتقادی به آنها می گیرد. بنابراین، نمی توان گفت قرآن از آنها اثر پذیرفته یا وام گرفته است. به نظر می رسد که دیدگاه گریفیت به ویژه از این جهت - که مبتنی بر فرضیه اثرپذیری قرآن از منابع پیشین نیست - و نیز بدین سبب که مخاطبان قرآن را گروه هایی شناخته شده و معاصر با ظهور اسلام می داند، نسبت به دیدگاه های کسانی که فرقه های یهودی-مسیحی پدیدآمده در مسیحیت متقدم را مخاطب قرآن می دانند، و نیز باورمندان به سه خدایی فیلوپونی در نجران که از سوی سی. جان بلوک مطرح شده، به نظرات مسلمانان نزدیک تر است.

    کلیدواژگان: مخاطبان مسیحی قرآن، فرقه های یهودی-مسیحی، سیدنی گریفیت، نستوریان، یعقوبیان، ملکانیان، سی. جان بلوک، سه خدایی فیلوپونی
  • حسین دشت بین، علی حسین احتشامی*، سید حمید حسینی صفحات 279-305
    یکی از انحرافات مشترک و مشابه در حوزه ادیان آسمانی این است که با وجود هدایت های عقلانی و ارسال رسل و کتب الهی، انسان در گذر تاریخ به اسطوره سازی پرداخته و همت خود را معطوف به بزرگ نمایی از اشخاص، نمادهای دینی و اشیاء پیرامون خود نموده که در اصطلاح دینی به آن «غلو» گویند. ازآنجاکه عوامل فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی متعددی در شکل گیری این پدیده دخیل بوده است، لذا هدف این نوشتار بررسی عوامل و زمینه های مشترک شکل گیری جریان غلو در عهدین و قرآن کریم می باشد. در این مقاله ابتدا به بیان تاریخچه، انگیزه و علل پیدایش غلو از منظر قرآن کریم و عهدین پرداخته شده و در ادامه، معیارهای مشترک شناخت غلو و اهداف مشترک مبارزه با غلو از منظر ادیان مذهبی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که از جمله معیارهای مشترک شناخت غلو از منظر ادیان آسمانی، انتساب ربوبیت و الوهیت به غیر خدا و انتساب صفات اختصاصی خدا به غیر او به صورت مطلق است. اهداف مشترک مبارزه با غلو در ادیان آسمانی نیز عبارت است از آزادی از قید و بندهای خرافی و غیرعقلانی و تعیین محدوده و قلمرو تقدیس پیامبران که در این مقاله به تفصیل با ذکر شواهد و مثال، بیان شده است.
    کلیدواژگان: غلو، انحراف، قرآن کریم، عهدین، مسیحیت، یهودیت
  • سهراب مروتی، بهروز سپیدنامه، صدیقه کرمی* صفحات 307-331
    دین هنگام دگردیسی از صورت الهی به صورت انسانی متلون و متنوع می شود و در قالب های جدیدی به نام سنخ های دین داری ظهور می کند. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعه ی یکی از جلوه های دین داری در قرآن کریم به نام  خودمحوری، در قالب سه مولفه؛ عدم سیادت دین، توجیه و گزینش بپردازد. یافته های به دست آمده موید آن است که فرد دین دار با عملکردهایی از جمله ارجح دانستن تشخیص خود بر تشخیص مرجع های دینی، توجیه عملکردهای خودمحورانه و برخوردهای گزینشی و انتخابی، قسمتی از مسیر دین داری را بدون راهنما طی می کند. این عملکرد موجب آسیب رسانی به حیات فردی و اجتماعی دین می شود. زیرا این افراد از یک سو به خاطر عدم درکی جامع از دین، مسیر دین داری را همراه با خطا می پیمایند، و از سویی دیگر با ظهور این درک های ناقص در فضای عمومی اجتماع، موجودیت و موضوعیت کامل دین خدشه دار می گردد و زمینه برای تحزب و فرقه گرایی به وجود می آید. نتیجه اینکه دین داری خودمحور سیادت دین را در متن زندگی انسان به حاشیه می راند و در تقابل با مبنایی ترین مبحث دین داری در قرآن کریم یعنی «تسلیم» قرار دارد.
    کلیدواژگان: تدین، دین داری خودمحور، سیادت دین، آسیب شناسی دین داری
|
  • Ali Rezaei Kahnamoei * Pages 1-24
    The principle of obedience of religious people to the elders and religious scholars is necessary on the basis of reason and religion; But at the same time, this obedience may be harmed. In order to identify one of the most serious examples of these injuries, the present article focuses on verse 31 of Surah Tawbah and tries to re-examine this injury in a descriptive-analytical manner. Based on the available evidence, it can be concluded that this noble verse considers the deviation in the obedience of Jews and Christians from the scientific and spiritual figures of their religion as their entry into the realm of Secret polytheism, because they gave him the status of Legislative lordship, that the practical reflection of which is their secret affliction with the worship of religious leaders. It can be said that any obedience in which the elders of the religion are seen in a role beyond a means to attain obedience to God, has been harmed. The holy verse can be considered as a piece of advice for the Muslim Ummah, as well as a reference to their fate in the subject under discussion.
    Keywords: Obedience, Imitation, religious leaders, secret polytheism, polytheism in legislative lordship, Surah Tawbah
  • Ali Golestanifar, Nancy Saki *, Rasoul Balavi Pages 25-52
    This article is about the Gewsih faith in verse 64 of Surah Ma'idah. That is "God hand is fasten or bind" and also about the different views of scholarships and analysts about the essence of the Gewish argument. The different views and questions about the verse and also examine the different aspects verse interpretation. The current study, examines the validation of ten interpretations aspects about the mentioned verse with critical analytic approach. The overall outcome, except the tenth aspect, the rest all are null. so this article is based on the tenth aspect that is according to Quran to Quran version, with the help of intertextual analogous clues, and the narrations about this subject, answer the questions about the essence of crooked belief of Gewish and about the argument of " fasting hand" and why the analogous of "Hand" is the cause of attributing this belief to Gewish and also about the null answer of Gewish. The outcomes of research show that the intent of Gewish about fasting God hand is that God is disabled in generating and controlling and organizing the universe, this faith rooted in an anthropological view, the two hand simile noted of two controlling powers in creation, the power of creation and the power of generating, also shows the failure of Gewish to make conspiracy that is also noted the disability of Gewish.
    Keywords: verse 64 of Surah Ma'idah, Closing the hand of God, the command of God, Innovation
  • Majid Karbasiririshan, Mehdi Mehrizi *, Sayed Mohammad Ali Ayazi, Kazem Gaazizadeh Pages 53-72

    Interpretive styles, such as discount interpretation, play a role in discovering a serious divine purpose. There is no doubt that there is no reason to monopolize the understanding of the Qur'an in the style of the current Mus'haf. The problem of this research is that the rationale and principles of discount interpretation as one of the interpretive styles are based on what rational and narrative arguments. A descriptive analytical study of the evidences of this issue indicates that the ijtihad of the order of the Mus'haf, the lack of impediment to the confinement of the arrangement of the Surah for interpretation based on the order of revelation, the prohibition of the Shari'a, the communicative and educational biography of the Prophet, the Mus'haf of Amir al-Mu'minin The Ahl al-Bayt (AS) in the order of revelation and the citations of the Imams (AS) in the order of revelation in the interpretation are the arguments of the proponents to prove the religious permissibility of this style. Maximum observance of the principles of discount interpretation such as: pivotal guidance, reliance on the Qur'an in understanding, gradual revelation, interference of verses in Surah, etc. provides an efficient and responsive interpretation.

    Keywords: Interpretive methods, discounted interpretation, order of revelation, Mushaf of Imam Ali (PBUH)
  • Alireza Mohammadifard *, Sayed Hamidreza Hasani Pages 73-106

    "Ground theory" is a qualitative method and is used in interpretive social research to analyze texts and extract theory from research data. Researchers in the religious humanities have developed the application of this method and used it to thematically analyze the text of the Qur'an and extract theories from it. On the other hand, from the point of view of Shahid Sadr, the valid ijtihadic method for exploring the scientific theories of the Qur'an is "thematic interpretation". Therefore, the application of contextual theory in Qur'anic theorizing, as a way of considering this method, as a thematic interpretation of the Qur'an. In the present article, the validity of this application is examined based on the views of Shahid Sadr.The problems of this research are presented in two areas of theorizing based on the method of Ground theory, and theorizing based on the interpretation of ijtihadic subject. Therefore, in validating and solving the research problem, the principles and rules of qualitative methodology and ijtihadic methodology are used. The main finding of this research can be considered as a methodological type. In this research, it is shown that in any theoretical research, including in the research of religious humanities and Qur'anic theorizing research, the research method must be appropriate to a valid scientific approach and a valid source of knowledge. Accordingly, the use of conventional research methods in the humanities, such as the method of contextual theory, for Qur'anic theorizing has no necessary methodological justification.

    Keywords: research method, The method grounded theory c, Thematic Interpretation, religious science, Martyr Sadr
  • Azam Farjami *, Khadijeh Mahdian Mehr, Zahra Rahmati Pages 107-136

    "Homaid Ibn Ziyad" is one of the famous Waqefi narrators of Kufi in the third century. His remarkable presence in the documents of narrations of hadith societies and early Rejal sources, benefiting from famous Waqfi and Imami masters, listening to famous narrators such as Koleini and Abu Ghalib Zorari from Homaid, shows his undeniable influence on Shiite narrations and narrations. . In this research, the role of Homaid in the sources of the early Shiite rijali was emphasized by emphasizing the Tusi and Rijal Najashi lists. Among Homaid's books, there are two books by Rijali that have been made available to Najashi and Tusi; Because in the report of the hadith writings of the narrators, who have often been Kufis and all the Sadegh (AS), they give way to Homaid in a total of 250 times. These narrators were studied under three categories. The first group is the ancient narrators of Kufi, whose narrations are often narrated by Homaid through three intermediaries or more, and although their number is limited; But it shows Homaid's access to ancient hadith sources and its transmission to the fourth and fifth century narrators. The second group are the narrators narrated by Homaid through his teachers, and the most famous of them is Obais ibn Hisham. In the third category are Homaid's direct teachers, who according to studies, are undoubtedly Muhammad ibn Hassan ibn Samaa Waqfi, Homaid's most influential teacher. Considering all three categories and the number of Waqfi professors, it can be said that the influence of Homaid's religion on his movables is obvious. By comparing the documents of Tusi and Al-Rijal Najashi with the focus on Homaid's isnads, it can be said that Najashi's isnads mention Homaid's documents more completely and accurately than Tusi. It seems that Tusi's summary of the documents in the list has caused the documents to fall into this category.

    Keywords: Homaid Ibn Ziyad, History of Hadith, Rijal Hadith, Rijal Najashi, Kufi narrators
  • Elaheh Shahpasand *, Fatemeh Hosseinzadeh Jafare Pages 137-167
    There are traditions narrated from the Holy Prophet (PBUH) with the content of forbidding the construction of a mosque on graves, these traditions deal with the etymology of this practice and returns it to the tribes and followers of the previous religions. These traditions have several writings; based on textual and documentary similarities, they can be divided into six categories: 1- Traditions of Aisha, 2- Traditions of Aisha and Ibn Abbas, 3- Traditions of Ibn Abbas, 4- Traditions of Abu Hurairah, 5- Traditions of ibn Masud, and 6- Traditions of Abu Ubaidah ibn al-Jarrah. The present article has dated these traditions using text-document analysis method. The present study has concluded that the main form of news was prevalent in the first half of the first century, which means forbidding the construction of a mosque on graves as an ethnic feature and condemning this act. However, it can be said that some of the writings that make this practice a religious feature and curse Jews and Christians were created in the first half of the first century. It coincides with the expulsion of the Jews from the Arabian Peninsula and the unification of the region's religion. The development of recent writings has definitely increased over time compared to the mainstream news, and even in later writings we see its political use.
    Keywords: Dating, analysis of documents-text, common circle, prohibition of building a mosque on graves
  • Farideh Amini *, Taherhe Nemati, Ali Hasannia Pages 169-197
    Islamic hadith, especially the narrations of the Prophet (PBUH), has always been of interest to orientalists, and in recent decades, attention to such research has expanded. The article "The biography of the people of Kisa: ancient Shiite sources about the biography of the Prophet Muhammad (PBUH)" written by Maher Jarrar with a different perspective and through the perspective of the original Shiite sources, following the study of ancient sources about the biography of the Prophet (PBUH) It has come out. The reason for his addressing this issue is that none of the researches conducted by orientalists on the biography of the Prophet (PBUH) from the beginning of the twentieth century onwards, in particular, examines the sources of Shiite biography and Maghazi. They did not pay attention. The present study, with the approach of critical analysis, has extracted some methodological, basic and final damages of Jarrar article. Research resources; The basic harms of the Shiites' lack of interest in biography, limiting the earlier Shiite sources on biography, the evolution of narrative texts during the transmission of hadith, and finally the ultimate harm, lack of mastery of Imami theological principles, is a biased view of Shiite sources. The strength of the effect is the urgency of opening the door for other scholars in this field of Shiite studies.
    Keywords: critical analysis, Maher Jarrar, Sira, Maghazi, Hadith, shia: ahl al-kisa
  • Hamed Jokar *, Ahmad Jamali Gandomani Pages 199-222

    The presentation of hadith to the Qur'an, as the most authentic criterion for measuring hadiths, has been emphasized many times in Hadith sources, and various views have been expressed about its various dimensions, especially the validation of these hadiths and the meaning of agreeing and disagreeing with the Qur'an. However, this traditional issue has been analyzed from an external point of view and its details have not been comprehensively studied based on the seerah of the Imams (PBUH). This research with descriptive-analytical method, after extracting the narrations presented to the Qur'an by Imam Sadegh (PBUH) and analyzing them, presents the propositions and criteria of how to present the narrations to the Holy Qur'an. Based on research results, despite the possibility of presenting all Hadiths to the Qur'an, the doubt about meaning and issuance of hadith requires presenting the hadith to the Qur'an. According to the analysis of Imam Sadegh (PBUH) method, the meaning of the Qur'an in the process of presentation is a model consisting of at least one of the text, appearance, principles, discourse and esoteric meaning of the Qur'an.Quranic principles refer to the proven and accepted propositions and components of the Quran, which are explicitly stated in one or more verses of the Qur'an. The difference of Quranic principles and the general spirit of the Qur'an is that taste does not interfere in the discovery of Qur'anic principles and is not difficult. Also, according to the hadiths of Imam Sadegh (PBUH), it should be said: The discourse of the Qur'an is a set of institutionalized teachings of the Qur'an on various topics that convey a special meaning to the reader in a semantic correlation.

    Keywords: Presentation of Hadith, Meaning of Quran in Presentation, Imam Sadegh (AS), Opposition of Hadith to Quran, Agreement of Hadith with Quran
  • Zohre Ahvaraki *, Bibisadat Razi Behabadi, Ali Mohammadi Ashnani Pages 223-253
    During Adam and Eve's stay in paradise, God forbade them from approaching a particular tree. Despite the clear Divine prohibition, they ate from that tree anyway. The essence and reality of this tree has long been disputed amongst the exegetes. In this regard, some exegetes, by citing three particular interpretive narrations, have related the forbidden tree to the Ahlulbayt (the Holy Prophet and his immaculate progeny). Indeed, analyzing this claim and assessing it's authenticity with regards to whether it is able to indicate and prove the pre-existence of the Ahlulbayt and the light creation through a verse of the Qur'ān posseses great importance. This essay, by using an analytical-descriptive method, will analyze the three aforementioned narrations with respect to their chains of narration, their content, and their acceptance in the eyes of the exegetes and it will reach this conclusion that the forbidden tree possessed many different fruits however, amongst all those fruits, that which was attractive to Adam, the teacher and the subject of prostration of the angles, was the knowledge of Prophet Muhammad and his progeny (peace be upon them all). The desire to reach the position and status of the Ahlulbayt was what prompted Adam and Eve to eat from the tree. The contextual proofs confirm the conclusion extracted from these narrations. The interpretations of these three narrations affirm that the Ahlulbayt existed before Adam and Adam witnessed them in the form of lights and souls (metaphysical existence). Therefore, in accordance with this, it can be deducted that the verses that speak of the forbidden tree along with the narrations that interpret them indicates the pre-existence of the Ahlulbayt.
    Keywords: The forbidden tree, the First Creation, the light creation, pre-existence of the Ahlulbayt (pbuh), the knowledge of the Ahlulbayt (pbuh)
  • Saeid Shafiei * Pages 255-278

    One of the issues raised in the historical interpretation of the Qur'an, is knowing the audience of this divine book. In this meantime, Western scholars have further investigated Christian audience of the Qur'an: Does the Qur'an speak to a particular sect or group of Christians? If so, which sect? In the present article, the views of a number of Western Quranic scholars are examined in three areas and the view of Sidney Griffith is emphasized. He believes that the Christian audience of the Qur'an should be the same sects familiar in Islamic sources, namely "Nestorians", "Jacobites" or "Melkites", Not the Judeo-Christian groups suggested by some other Western scholars.From Griffith's point of view, the Qur'an conveys the views of Christians, often orally in its contex and criticizes them. Therefore, it cannot be said that the Qur'an has been influenced or borrowed from them. Griffith's view seems to be particularly so is not based on the hypothesis of the Qur'an being influenced by previous sources, also because the audience the Qur'an assume to be well-known and contemporary groups with the advent of Islam, compared with the views of those who consider the addressees of the Qur'an as Judeo-Christian in early Christianity, as well as believers in the Philoponian trinity in Najran which raised by C. Jonn Block, it is closer to the views of Muslims.

    Keywords: Christian audience of the Quran, Judeo-Christian groups, Sidney Griffith, Nestorians, Jacobites, C. Jonn Block, Philoponian trinity
  • Hussein Dasht Bin, Ali Husein Ehteshami *, Sayed Hamid Huseini Pages 279-305
    One of the possible deviations in the field of religion and beliefs is that despite rational guidance and sending messengers and divine books, human beings have been mythologizing throughout history and focusing their efforts on magnifying the people, religious symbols and objects around them that are referred to in religious terms. The phenomenon is called exaggeration. Numerous factors have been involved in its formation. The purpose of this article is to examine the factors and grounds of exaggeration in the Testaments and the expression of the Holy Quran in this regard. In this research, descriptive and analytical methods have been used and using books and electronic library resources, the researches of this research have been discussed and examined. In the end, the ways out of this belief deviation have been stated.
    Keywords: Exaggeration, deviation, Holy Quran, Covenants, Christianity, Judaism
  • Sohrab Morovati, Behrooz Sepidnameh, Sedigheh Karami * Pages 307-331
    When religion changes from a divine form to a human form, it appears in new forms called religiosity types. This article intends to study one of the manifestations of religiosity in the Holy Quran called self-centeredness, using the method of qualitative content analysis, in the form of three components; Non-sovereignty of religion, justification and selection. Findings show that a religious person goes through a part of the path of religiosity without guidance by actions such as prioritizing his / her diagnosis over the recognition of religious authorities, justifying self-centered actions, and selective approaches. This practice harms the individual and social life of religion. Because on the one hand, due to the lack of a comprehensive understanding of religion, these people follow the path of religiosity with error, and on the other hand, with the emergence of these incomplete understandings in the public sphere, the complete existence and subjectivity of religion is impaired and sectarianism is created. . The conclusion is that self-centered religiosity marginalizes the superiority of religion in the context of human life and is in opposition to the most fundamental issue of religiosity in the Holy Qur'an, namely "submission".
    Keywords: Religiosity, self-centered religiosity, the superiority of religion, the pathology of religiosity