فهرست مطالب

نشریه رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی
پیاپی 44 (تابستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/06/31
  • تعداد عناوین: 6
|
  • عطیه میران زاده مهابادی*، الهه عرب عامری، فضل الله باقرزاده، داوود حومنیان صفحات 129-147

    کودکان پیش از دبستان در مطلوب ترین زمان برای رشد مهارت های حرکتی درشت و ظریف هستند. یکپارچگی بینایی-حرکتی مهارت ادراکی-حرکتی مهمی است که کودکان به منظور کسب کارکرد موفقیت آمیز قبل از ورود به مدرسه به آن نیاز دارند. در مطالعه حاضر اثر سه برنامه مداخله ای حرکتی (درشت، ظریف و درشت-ظریف) روی یکپارچگی بینایی-حرکتی 80 کودکی بررسی شد که نمرات مهارت های یکپارچگی بینایی-حرکتی کمتر از میانگین داشتند. از بین شرکت کنندگان سه گروه تجربی (60 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه های تجربی در 12 هفته و هر هفته سه جلسه 45 دقیقه ای در برنامه مداخله ای شرکت کردند. نسخه ششم آزمون رشد یکپارچگی بینایی-حرکتی بیری کودکان پیش از دبستان در مطلوب ترین زمان برای رشد مهارت های حرکتی درشت و ظریف هستند. یکپارچگی بینایی-حرکتی مهارت ادراکی-حرکتی مهمی است که کودکان به منظور کسب کارکرد موفقیت آمیز قبل از ورود به مدرسه به آن نیاز دارند. در تحقیق حاضر اثر سه برنامه مداخله ای حرکتی (درشت، ظریف و درشت-ظریف) روی یکپارچگی بینایی-حرکتی 80 کودکی بررسی شد که نمرات مهارت های یکپارچگی بینایی-حرکتی کمتر از میانگین داشتند. از بین شرکت کنندگان سه گروه تجربی (60 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه های تجربی در 12 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای در برنامه مداخله ای شرکت کردند. نسخه ششم آزمون رشد یکپارچگی بینایی-حرکتی بیری-باکتنیکا برای اندازه گیری مهارت های یکپارچگی بینایی-حرکتی آزمودنی ها استفاده شد. تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنا داری برای تحلیل اثرات برنامه های مداخله حرکتی استفاده شد (05/0<P). نتایج میانگین نمرات پیش آزمون-پس آزمون تفاوت معنا داری بین گروه های تجربی و کنترل نشان داد (044/0=P، 831/2=(76،3)F). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین گروه های برنامه مداخله حرکتی ظریف و درشت-ظریف با گروه کنترل تفاوت آماری معنا داری وجود دارد (به ترتیب 014/0=P و 038/0=P). بنابراین برنامه مداخله حرکتی ظریف هم به تنهایی و هم با ترکیب مهارت های حرکتی درشت به بهبود یکپارچگی بینایی-حرکتی در کودکان پیش دبستانی منجر می شود. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که معلمان مهدکودک و پیش دبستانی باید برنامه مداخله حرکتی هدفمند شامل مهارت های حرکتی ظریف و درشت را برای بهبود یکپارچگی بینایی-حرکتی کودکان قبل از ورود رسمی به مدرسه به کار ببرند. کودکان پیش از دبستان در مطلوب ترین زمان برای رشد مهارت های حرکتی درشت و ظریف هستند. یکپارچگی بینایی-حرکتی مهارت ادراکی-حرکتی مهمی است که کودکان به منظور کسب کارکرد موفقیت آمیز قبل از ورود به مدرسه به آن نیاز دارند. در تحقیق حاضر اثر سه برنامه مداخله ای حرکتی (درشت، ظریف و درشت-ظریف) روی یکپارچگی بینایی-حرکتی 80 کودکی بررسی شد که نمرات مهارت های یکپارچگی بینایی-حرکتی کمتر از میانگین داشتند. از بین شرکت کنندگان سه گروه تجربی (60 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه های تجربی در 12 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای در برنامه مداخله ای شرکت کردند. نسخه ششم آزمون رشد یکپارچگی بینایی-حرکتی بیری-باکتنیکا برای اندازه گیری مهارت های یکپارچگی بینایی-حرکتی آزمودنی ها استفاده شد. تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنا داری برای تحلیل اثرات برنامه های مداخله حرکتی استفاده شد (05/0<P). نتایج میانگین نمرات پیش آزمون-پس آزمون تفاوت معنا داری بین گروه های تجربی و کنترل نشان داد (044/0=P، 831/2=(76،3)F). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین گروه های برنامه مداخله حرکتی ظریف و درشت-ظریف با گروه کنترل تفاوت آماری معنا داری وجود دارد (به ترتیب 014/0=P و 038/0=P). بنابراین برنامه مداخله حرکتی ظریف هم به تنهایی و هم با ترکیب مهارت های حرکتی درشت به بهبود یکپارچگی بینایی-حرکتی در کودکان پیش دبستانی منجر می شود. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که معلمان مهدکودک و پیش دبستانی باید برنامه مداخله حرکتی هدفمند شامل مهارت های حرکتی ظریف و درشت را برای بهبود یکپارچگی بینایی-حرکتی کودکان قبل از ورود رسمی به مدرسه به کار ببرند. کودکان پیش از دبستان در مطلوب ترین زمان برای رشد مهارت های حرکتی درشت و ظریف هستند. یکپارچگی بینایی-حرکتی مهارت ادراکی-حرکتی مهمی است که کودکان به منظور کسب کارکرد موفقیت آمیز قبل از ورود به مدرسه به آن نیاز دارند. در تحقیق حاضر اثر سه برنامه مداخله ای حرکتی (درشت، ظریف و درشت-ظریف) روی یکپارچگی بینایی-حرکتی 80 کودکی بررسی شد که نمرات مهارت های یکپارچگی بینایی-حرکتی کمتر از میانگین داشتند. از بین شرکت کنندگان سه گروه تجربی (60 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه های تجربی در 12 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای در برنامه مداخله ای شرکت کردند. نسخه ششم آزمون رشد یکپارچگی بینایی-حرکتی بیری-باکتنیکا برای اندازه گیری مهارت های یکپارچگی بینایی-حرکتی آزمودنی ها استفاده شد. تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنا داری برای تحلیل اثرات برنامه های مداخله حرکتی استفاده شد (05/0<P). نتایج میانگین نمرات پیش آزمون-پس آزمون تفاوت معنا داری بین گروه های تجربی و کنترل نشان داد (044/0=P، 831/2=(76،3)F). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین گروه های برنامه مداخله حرکتی ظریف و درشت-ظریف با گروه کنترل تفاوت آماری معنا داری وجود دارد (به ترتیب 014/0=P و 038/0=P). بنابراین برنامه مداخله حرکتی ظریف هم به تنهایی و هم با ترکیب مهارت های حرکتی درشت به بهبود یکپارچگی بینایی-حرکتی در کودکان پیش دبستانی منجر می شود. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که معلمان مهدکودک و پیش دبستانی باید برنامه مداخله حرکتی هدفمند شامل مهارت های حرکتی ظریف و درشت را برای بهبود یکپارچگی بینایی-حرکتی کودکان قبل از ورود رسمی به مدرسه به کار ببرند. -باکتنیکا برای اندازه گیری مهارت های یکپارچگی بینایی-حرکتی آزمودنی ها استفاده شد. تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنی داری برای تحلیل اثرات برنامه-های مداخله حرکتی استفاده شد (05/0<P)

    کلیدواژگان: برنامه مداخله ای، کودکان، مهارت های درشت، مهارت های ظریف، یکپارچگی بینایی- حرکتی
  • فواد نیک نسب*، محمدرضا زارعلی، علی فکوریان، رضا شربت زاده صفحات 149-161
    اضطراب و اعتمادبه نفس عواملی اند که عملکرد فرد را تحت تاثیر قرار می دهند. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر تمرینات ذهن آگاهی و تصویرسازی ذهنی بر سطوح کورتیزول، اضطراب و اعتمادبه نفس دانشجویان افسری بود. روش پژوهش نیمه تجربی بود. 45 دانشجوی افسری مرد در این پژوهش به طور داوطلبانه شرکت کردند و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. در پیش آزمون اضطراب، اعتمادبه نفس و همچنین سطح کورتیزول بزاقی در هر سه گروه اندازه گیری شد. دو گروه آزمایش، پروتکل مربوط را انجام دادند و سپس پس آزمون با توجه به پیش آزمون انجام گرفت. نتایج نشان داد که تمرینات ذهن آگاهی و تصویرسازی تاثیر معناداری بر اعتمادبه نفس، اضطراب و سطح کورتیزول بزاقی داشته است. همچنین بین گروه ها از لحاظ تاثیرپذیری تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P<) .به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تمرینات ذهن آگاهی و تصویرسازی می تواند راهبردی برای کاهش سطح کورتیزول بزاقی، اضطراب و بهبود اعتمادبه نفس در دانشجویان افسری باشد. ازاین رو به مسیولان و مدرسان در ارگان های نظامی پیشنهاد می شود که با برگزاری کارگاه ها و بهره گیری از این راهبردها به منظور بهبود اضطراب و اعتمادبه نفس و به تبع آن ارتقای عملکرد دانشجویان استفاده کنند.
    کلیدواژگان: اضطراب، اعتمادبه نفس، تصویرسازی ذهنی، دانشجویان افسری، ذهن آگاهی
  • فاطمه برادران*، شیلا صفوی همامی، سالار فرامرزی صفحات 163-184

    اختلال یادگیری ریاضیاز اختلالات شایع یادگیری در مدارس به شمار می رود که در آن کودکان با وجود داشتن هوش طبیعی، توانایی یادگیری و درک مهارت های ریاضی را ندارند. این امر ممکن است به دلیل اختلال در تمرکز، مشکلات حافظه یا هماهنگ نبودن کامل حرکات بدن به وجود آید. در این تحقیق اثر بازی های رایانه ای و حرکتی به صورت مقایسه ای بر کارکردهای اجرایی، عملکرد تحصیلی و تبحر حرکتی دانش آموزان بررسی شد. به این منظور 20 دانش آموز دختر با اختلال یادگیری ریاضی با دامنه سنی 8 تا 9 سال جهت همگن بودن دو گروه براساس نمره ریاضی کی مت به دو گروه متوازن تقسیم شدند (n=10). آزمودنی های گروه 1 به مدت 8 هفته 3 جلسه ای به مدت 45 دقیقه به بازی های حرکتی و آزمودنی های گروه 2 در همین بازه زمانی به انجام بازی های رایانه ای پرداختند. آزمون های ریاضی کی مت (برای تشخیص و ارزیابی عملکرد تحصیلی)، برونینکز اوزرتسکی، استروپ و آزمون N-back در مراحل پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. نتایج نشان داد بازی های رایانه ای در مقایسه با بازی های حرکتی بر کارکردهای اجرایی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی تاثیر بیشتری داشته و در مقابل بازی های حرکتی بر تبحر حرکتی این دانش آموزان موثرتر بوده است.
     

    کلیدواژگان: اختلال یادگیری ریاضی، بازی حرکتی، بازی رایانه ای، تبحر حرکتی، عملکرد تحصیلی، کارکردهای اجرایی
  • پروین قدرت نالوس، احسان زارعیان، محمدرضا قاسمیان مقدم* صفحات 185-201

    با توجه به تاثیری که تمرینات هوازی می تواند بر عملکرد شناختی و حافظه داشته باشد، چالشی که همچنان در تحقیقات وجود دارد این است که زمان بندی اجرای تمرینات هوازی نسبت به جلسه آموزشی تکلیفی که می بایست به خاطر سپرده شود، چگونه باشد. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که تمرینات هوازی در زمان های قبل، حین و بعد از اکتساب، چه تاثیری بر فرایند تحکیم حافظه کلامی دارد. در این تحقیق نیمه تجربی 48 دختر غیرورزشکار 20 تا 30 سال در چهار گروه کنترل، تمرین قبل، بعد و حین اکتساب با زمان بندی متفاوت، ترکیبی از تکلیف یادگیری کلامی شنوایی ری و 15 دقیقه فعالیت هوازی با شدت متوسط را انجام دادند. سپس تمامی گروه ها یک و 24 ساعت بعد در آزمون یادداری تکلیف حافظه شرکت کردند. یافته ها نشان داد که بین گروه ها در روند تغییرات در مرحله اکتساب تفاوت معناداری وجود نداشت. علاوه بر این گروه ها در آزمون های یادداری عملکرد یکسانی داشتند. تنها تفاوت مشاهده شده در میزان افت عملکرد در آزمون یادداری اول نسبت به جلسه انتهای اکتساب بود که براساس آن به غیر از گروه بعد و حین تمرین سایر گروه ها افت عملکرد معناداری داشتند. بر این اساس به نظر می رسد تمرینات هوازی در حین اکتساب و همچنین بعد از آن می تواند دارای تاثیرات مثبت کوتاه مدتی بر حافظه کلامی باشد، هرچند این اثر در زمان بندی قبل از اکتساب مشاهده نشد.

    کلیدواژگان: اکتساب، تحکیم حافظه، تمرین هوازی، زمان بندی تمرین، یادگیری کلامی شنوایی
  • زهره خلیل پور*، محمدتقی اقدسی، سید حجت زمانی ثانی صفحات 203-217

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های یادگیری و سبک های شناختی در بین دانشجویان دختر و پسر با اثر تعدیل کنندگی مقاطع تحصیلی و جنسیت انجام گرفت. بدین منظور 350 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های یادگیری کلب (1985) و سبک های شناختی ویتکین (1971) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره بررسی شد. نتایج نشان داد که بین سبک های شناختی و متغیرهای مربوط به سبک های یادگیری همبستگی معناداری وجود ندارد. همچنین همبستگی معناداری بین سن و سبک های شناختی و متغیرهای سبک های یادگیری به جز در آزمایشگری فعال مشاهده نشد. با این حال همبستگی معناداری بین سبک های یادگیری به دست آمد. نتایج بررسی تفاوت های گروهی نشان داد که دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد و پسران نسبت به دختران تمایل بیشتری به سمت سبک شناختی وابسته به زمینه دارند. در ادامه تفاوت آماری معناداری بین سطوح تحصیلی و جنسیت در سبک های یادگیری مشاهده نشد. دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد و پسران نسبت به دختران تمایل بیشتری به سمت سبک شناختی وابسته به زمینه دارند، به نظر می رسد سبک و جنسیت در ارتباط خود با اولویت ها تعامل دارند.

    کلیدواژگان: جنسیت، سبک های شناختی، سبک های یادگیری، مقاطع تحصیلی
  • رفعت الحجاج، مهدی سهرابی *، علیرضا صابری کاخکی، سید رضا عطارزاده حسینی صفحات 219-238

    هدف ا صلی این پژوهش بررس ی ویژگیهای روان سنج ی ن سخ ه عراقی آزمون ر شد حرکت ی در شت – ن سخه سوم در کودکان 5 تا 9 سال عراقی و هدف دوم آن مقایسه رشد مهارتهای حرکتی درشت کودکان ایرانی و عراقی بود. برای هدف اول 400 کودک به روش نمونه گیری خو شه ای از ک شور عراق بهعنوان شرکت کننده انتخاب و با ا ستفاده از آزمون 8 سلا ه عراقی - ر شد مهارت های حرکتی در شت - 3 ارزیابی شدند. همچنین برای هدف دوم 30 نفر از شرکت کنندگان 9 به صورت ت صفا د ی ساده انتخاب و با یک گروه 30 نفری م شابه از کودکان ا یرانی مقای سه شدند . بهمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضر یب آلفای کرونباخ، ضر یب همب ستگ ی درونطبقهای پیر سون، روش تحلیل عاملی و آزمون تی استفاده شد. ضرا یب پایایی همسانی درونی برای خردهآزمون حرکات جابهجایی، مهارتهای توپی و کل آزمون 0 اپ ی ایی ارزی اب مجدد ب ا / 0 و 91 /90 ،0/ 0، اپ ی ایی آزمون – آزمون مجدد اب ضرای ب 89 / 0 و 87 /85 ،0/ ب ه ترتی ب اب 77 0 محاسبه شد. همچنین بین عملکرد / 0 و 84 /80 ،0/ 0 پایایی درون ارزیاب با ضرایب 66 / 0 و 88 /85 ،0/ ضرایب 77کودکان ایرانی و عراقی در خردهآزمونهای حرکات جاب هجایی، مهارت های توپی و نمره کل مهارت های حرکتی درشت P > 0/ تفاوت معن اداری مشاهده نشد (05). با توجه به تایی ا د ر و یی و اپ ی ایی میتوان از این آزمون ب ا اطمینان برای ارزیابی رشد مهارتهای حرکتی درشت استفاده کرد. نتایج بهدستآمده محدود به جامعه پسران 5 تا 9 ساله عراقی است و برای استفاده در جامعه دختران و دامنه سنی دیگر، به تحقیقات تکمیلی نیاز است.

    کلیدواژگان: پایایی، روان سنجی، روایی، کودکان عراقی، مهارت های حرکتی درشت
|
  • Attieh Miranzadeh Mahabadi *, Elahe Arabameri, Fazlolah Bagherzadeh, Davood Homaniyan Pages 129-147

    Children in preschool are at an optimal time for the development of gross and fine motor skills. Visual-motor integration is an important perceptual-motor skill that children need to acquire in order to function successfully before formal schooling commences. In this study were investigated the effect of three motor intervention programs (gross, fine, & gross-fine)on visual-motor integration in 80 children who presented below average VMI skills scores. From these participants three experimental (n=60)and a control group (n=20)were randomly selected. The experimental groups participated in a 12 week intervention program of three 45 minutes sessions per week. The Beery- Buktenica developmental test of visual-motor integration 6th edition was used to measure the participants VMI skills. Mixed ANOVA with repeated measures and LSD post hoc test was used to analyze effects of motor intervention programs (P<0.05). The resulting pretest-posttest mean scores showed a statistically difference in the experimental and control groups (F(76,3)=2.831, P=0.044). The results of post hoc test showed that there are significant difference between fine and gross-fine intervention program groups with control group (P=0.038, P=0.014). So fine motor intervention program both alone and combining with gross motor skills cause to improve VMI in pre-school children. This study suggested that kindergartens and pre- schools teachers must be used targeted motor skills that included fine and gross motor skills to improve VMI in children before formal schooling.

    Keywords: intervention program, Children, gross skills, fine skills, Visual-motor integration
  • Foad Niknasab *, Mohammadreza Zareli, Ali Fakorean, Reza Sharbatzadeh Pages 149-161
    Anxiety and self-confidence are factors that affect performance. The aim of this study was to examine the effect of mindfulness and mental imagery training on the psychophysiological response of anxiety and self-confidence in students’ officer. This method was semi-experimental. 45 male officers who voluntarily participated in this study and randomly assigned to two experimental groups (mindfulness and mental imagery) and one control group. The score of anxiety and self-confidence, as well as levels of salivary cortisol were measured in three groups. The experimental groups performed 6 sessions of specific training. Finally, the post-test has conducted in three groups according to the pre-test. The results indicated that mindfulness and imaging training had a significant effect on the level of salivary cortisol, anxiety, and self-confidence. Moreover, there was no significant difference between the groups in terms of effectiveness (p > 0.05). In general, it can be concluded that mindfulness and mental imagery training could be a strategy to reduce anxiety and improve self-confidence in officer students. Therefore, it is suggested to the providers and teachers in the military organs that by holding workshops and using these strategies to reduce anxiety and enhance self-confidence and consequently to improve students’ performance.Therefore, it is suggested to the providers and teachers in the military organs that by holding workshops and using these strategies to reduce anxiety and enhance self-confidence and consequently to improve students’ performance.
    Keywords: anxiety, Mindfulness, mental imagery, Officer Students, Self-confidence
  • Fatemeh Baradaran *, Shila Safavi Homami, Salar Faramarzi Pages 163-184

    The mathematical learning disorder is one of the most common learning disorders in schools that occurs due to inadequate concentration and poor memory or lack of coordination of motor proficiency in students. Mathematical learning disorder may be due to difficulty concentrating, memory problems or a lack of complete coordination of body movements. In this study, the effect of motor games in comparison to computer games on the executive, academic functions, and motor proficiency in students with mathematical learning disorder was investigated. In this study, 20 female students with math learning disabilities ranging in age from 8 to 9 years were divided into two balanced groups (n = 10) based on K Matt's mathematical score. Subjects in the first experimental group performed motor games for 8 weeks, 3 sessions of 45 minutes per week, and the second experimental group performed computer games during the same period. Mathematical tests of Key math (To diagnose and evaluate academic performance), Bruininksoseretsky, Stroop, and N-back in the pre-test and post-test stages were used to collect data. The results of this study have clearly shown that computer games compared to movement games had a greater effect on the executive functions and academic performance of students with a mathematical learning disorder. In contrast, it has been observed that the motor games were more effective on the motor proficiency of these students.

    Keywords: Academic Performance, Computer Game, executive function, Motor Proficiency, Motor game, Mathematical learning disorder
  • Parvin Ghodrat, Ehsan Zareian, Mohammad Reza Ghasemian Moghadam * Pages 185-201

    Considering the effect that aerobic exercise can have on cognitive function and memory, the challenge that remains in research is how to schedule timing of these exercises in relation to the acquisition sessions. This study is looking at the question of how aerobic exercise before, during and after acquisition affects the process of consolidating verbal memory. In a semi-experimental design, 48 non-athlete girls aged 20 to 30 years in four groups with different timing (Pre-training, during-training and post-training and control) performed a combination of Ray auditory verbal learning task and 15 minutes of moderate-intensity physical activity. Then, all groups participated in the retention test of memory task one and 24 hours later. The results showed that there was no significant difference between the groups in the trend of changes in the acquisition stage. In addition, the groups performed the same in retention tests. The only difference was observed in the rate of performance decline in the first retention test relative to the end-of-acquisition session, according to which, the control and pre-training groups had a significant decline in performance. Accordingly, it seems that physical exercise during and after acquisition session can have short-term positive effects on verbal memory, although more research is needed to conclude about the effects of timing.Key Words: Aerobic Exercise, Memory Consolidation, Training Timing, Auditory verbal learning, Acquisition

    Keywords: Acquisition, aerobic exercise, Auditory verbal learning, Memory Consolidation, Training Timing
  • Zohreh Khalilpour *, Mohammadtaghi Aghdasi, Seyed Hojjat Zamani Sani Pages 203-217

    It is the basis of every human being's progress in learning, which is in fact one of the most difficult concepts to define. In a successful educational system, students' learning style is always considered as one of the factors affecting academic achievement. Knowledge of students' learning style helps teachers to make optimal use of various learning styles and adopt appropriate teaching methods.The present study was conducted to investigate the relationship between learning styles and cognitive styles among male and female students with the moderating effect of academic levels and gender. For this purpose, 350 undergraduate and graduate students were selected by cluster random sampling method and completed questionnaires of Kolbe's learning styles (1985) and Whitkin's cognitive styles (1971). Data were analyzed using Pearson correlation, independent t-test and multivariate analysis of variance. Results showed that there is no significant correlation between cognitive styles and variables related to learning styles. Also, there was no significant correlation between age and cognitive styles and variables of learning styles, except in active experiments. However, there was a significant correlation between learning styles. The results of group differences showed that undergraduate students tend to be more dependent on the cognitive style than those of masters and boys. There was no statistically significant difference between educational levels and gender in learning styles. Undergraduate students are more inclined toward contextual cognitive styles than graduate students and boys than girls, and style and gender seem to interact with preferences.

    Keywords: Cognitive styles, educational levels, gender, learning styles, students
  • Rifat Al-Hajjaj, mehdi sohrabi *, Aireza Saberi Kakhki, seyed reza attarzade hosseini Pages 219-238

    The aim of the study was to investigate the psychometric properties of the Iraqi version of the Gross Motor Development Test - Third Edition TGMD-3 in Iraqi children aged 5 to 9 years. The second aim of this study was to compare the development of gross motor skills of Iranian and Iraqi children. The participants were selected from 400 people by cluster sampling method from Iraq and were evaluated using TGMD-3 test. Finally, 30 Iraqis in the age group of 8-9 years were randomly selected and compared with a similar group of 30 Iranian children. Cronbach's alpha, Pearson correlation coefficient, factor analysis and t-test were used to analyze the data. Internal consistency reliability coefficients for locomotor, ball skills and total scores were 0.77, 0.85 and 0.87; test-retest reliability coefficients were 0.89, 0.90 and 0.91; inter-rater reliability coefficients were 0.77, 0.85 and 0.88; intera-rater coefficients were 0.66, 0.80 and 0.84, respectively. Also, there was no significant difference between the performance of Iranian and Iraqi children in the subtests of locomotor and ball skills and the total score of gross motor skills (P <0.05). Due to the confirmation of validity and reliability, this test can be used with confidence to evaluate the development of gross motor skills. The results obtained are limited to the Iraqi boy community of 5 to 9 years, and additional studies are needed in the future for use in the girl community and other age groups.

    Keywords: psychometrics, Validity, reliability, Iraqi children, gross motor skills