فهرست مطالب

مطالعات مدیریت ترافیک - پیاپی 61 (تابستان 1400)

فصلنامه مطالعات مدیریت ترافیک
پیاپی 61 (تابستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/08/23
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمدامین ترابی*، فائزه رحمانی، تحفه قبادی لموکی، حسین حاجی بابائی، مجید فانی صفحات 1-36
    زمینه و هدف

    کنترل تقاطع‌ها با استفاده از چراغ‌های راهنمایی به روش بهینه‌شده، کار بسیار دشواری است. سیستم کنترل هوشمند چراغ راهنمایی با استفاده از فناوری‌های راهنمایی و رانندگی همراه با هوش مصنوعی با تصمیم‌گیری مناسب مشکلات ترافیکی مانند ازدحام را برطرف می‌کند. روش‌های یادگیری تقویتی به‌ویژه الگوریتم خودکار یادگیر می‌توانند فقط با دریافت سیگنال از محیط تصمیم بگیرند. هدف این مقاله، ارایه برخی از روش‌های مبتنی بر الگوریتم خودکار را برای پیش‌بینی و کنترل چراغ راهنمایی هوشمند با استفاده از انواع الگوریتم‌های خودکار از جمله روش‌های ساکن و متغیر است.

    روش

    روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، شبیه‌سازی- مشاهده‌ای است. تکنیک و روش مورد استفاده در این پژوهش، استفاده ترکیبی از روش الگوریتم خودکار یادگیر است. جهت این‌کار، ترافیک بر روی چهارراه‌های منطقه یک در شهر همدان، بررسی و از آن داده‌ها جهت ارزیابی و نتایج بهره گرفته شد.

    یافته‌ها

    آزمایش‌ها نشان داد که الگوریتم خودکار دارای ساختار متغیر در اکثر موارد بهتر از الگوریتم خودکارهای دیگر عمل می‌کند و درنهایت روش پیشنهادی با الگوریتم‌های مختلف قابل مقایسه است و توانایی بهبود ترافیک در شهر را دارا است.

    نتیجه‌گیری

    روش پیشنهادی برای هر چراغ راهنمایی، سیکل بعدی را پیش‌بینی کرده است که در این حالت، چهارراه، با کمترین ترافیک موجود مواجه خواهد شد، این سیکل بلادرنگ بوده و ممکن است در دوره بعدی، توالی آن تغییر پیدا کند و به سمت بهینه‌سازی الگوریتم خودکار عمل کند، سامانه اجراشده، به‌طوری عمل می‌کند که با مرور زمان و با یادگیری بیشتر، آموزش دیده و کامل‌تر و با دقت بیشتری عمل می‌کند.

    کلیدواژگان: ترافیک شهر همدان، چراغ های راهنمایی هوشمند، یادگیری تقویتی و الگوریتم خودکار یادگیر، هوش مصنوعی
  • سید محمد سادات حسینی*، حسن سهرابی، محمدرضا حسن زاده صفحات 37-64
    زمینه و هدف

    یکی از دلایلی که باعث بروز بسیاری از تصادفات رانندگی می شود، تاخیر در دیدن مانع است. شهرخرم آباد به دلیل داشتن تقاطع های زیاد، کوچه های قدیمی و بلوارهایی با گیاهان انبوه و نامناسب در حاشیه آن با مشکلات بسیاری ناشی از موانع دید رو به رو است. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر موانع دید در حاشیه راه ها بر تصادفات است.

    روش

    تحقیق حاضر برحسب هدف، کاربردی و برحسب ماهیت و روش اجرا، توصیفی- تحلیلی و استنباطی و از نوع کمی است. در این تحقیق برخی تقاطع ها، بلوارها و معابر فرعی که از لحاظ حجم ترافیک و خصوصیات هندسی مشابه هستند ولی یکی از آنها مانع دید داشته باشد و دیگری نداشته باشد، انتخاب و دو به دو با هم مقایسه شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، اطلاعات تصادفات موجود و فرم کام کروکی های تصادفات ترسیم شده توسط افسران کارشناس تصادف در سال 1397 در راهنمایی و رانندگی شهر خرم آباد است.

    یافته ها

    نتایج این تحقیق نشان داده است که بین وجود موانع دید در حاشیه راه ها و افزایش تصادفات تاثیر معناداری وجود دارد؛ یعنی تصادفات خسارتی، جرحی و فوتی در تقاطع ها، بلوارها و معابر فرعی که دارای مانع دید هستند، از تقاطع ها، بلوارها و معابر فرعی فاقد مانع دید، بیشتر است.

    نتیجه گیری

    با توجه به اثبات این که رفع موانع دید یکی از اقدامات کم هزینه برای افزایش ایمنی ترافیک در شهر خرم آباد است، بنابراین شهرداری با دقت و سخت گیری بیشتر برای رفع موانع دید، می تواند تا حد زیادی از تصادفات جلوگیری کند.

    کلیدواژگان: موانع دید، ایمنی حاشیه راه ها، تصادفات، خرمآباد، مسافت دید
  • حمید میرزاحسین*، کوروش جدی ثانی، پویان نجفی صفحات 65-94

    زمینه و هدف: خودروهای خودران به عنوان یک فناوری پیشرو که امکان تردد منظم با سرفاصله های کمتر را فراهم میسازند، این پتانسیل را دارند تا آینده مطالعات حوزه حملونقل را به کلی متحول سازند. باتوجه به ناشناخته بودن ابعاد عملکرد میدانی خودروهای خودران بر جریان ترافیک، مقررات مدونی در خصوص نحوه حرکت تعاملی این وسایل نقلیه تاکنون تعریف نشده است. ازاین رو، این مقاله به مرور مطالعات انجام شده در خصوص تاثیر استفاده از خودروهای خودران بر قیمتگذاری عوارض تراکم به عنوان یکی از سیاستهای مدیریت تقاضای سفر پرداخته است تا امکان شناخت ابعاد اثرگذاری در قالب مزایا و معایب مشخص بیان شود.

    روش

    به دلیل بدیع بودن مطالعات خودروهای خودران و از طرفی تاثیر وجود این خودرو ها بر قیمت گذاری عوارض، باعث شده است مطالعات انگشت شماری در محور این موضوع انجام شده باشد. اما به دلیل اهمیت موضوع به سرعت بر تعداد این مطالعات افزوده می شود. در این مطالعه سعی شده است تمام مطالعاتی که تاثیر استفاده از خودروهای خودران بر قیمت‍‍گذاری عوارض تاکید داشتند مورد بررسی قرار گیردد.

    یافته ها

    یافته هانشان میدهد که با ورود خودروهای خودران و در نظر گرفتن سهم آن از ترافیک به نسبت خودروهای غیر خودران، مسئله قیمت گزاری تراکم بسیار متفاوت و پیچیده تر از قبل خواهد شد. این پیچیدگی ناشی از تعریف رفاه اجتماعی و مقبولیت برقراری تعادل میان عرضه تسهیلات حملونقل و تقاضای سفر است.

    نتیجه گیری

    خودروی خودران میتواند در صورت فراگیری با نسبت بالا، امکان اخذ عوارض در معابر منتخب را به صورت قیمتگذاری اولین-بهترین فراهم آورد که در این شرایط امکان اخذ عوارض در هر معبر فراهم خواهد شد و نیازی به تعریف قیمتگذاری ناحیهای و یا دومین-بهترین نیست. همچنین، بر اساس یافته های مروری میتوان استنباط کرد که هنگام استفاده از خودروهای خودران با سهم بالا، اگرچه از ظرفیت به شکل بهینه تری استفاده میشود اما باتوجه به وابستگی به خودروی شخصی، میزان مسافت طی شده وسایل نقلیه که برحسب میزان کیلومتر طی شده هر وسایل نقلیه نشان داده میشود به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت و همین امر سبب می شود که در نقطه مقابل مزایای یادشده، لزوم کنترل میزان تردد وسایل نقلیه خودران اهمیت یابد. بنابراین، در شرایط استفاده از خودروی خودران، قیمتگذاری عوارض تراکم باید برحسب میزان مسافت پیموده شده تعریف شود تا مدیریت کننده تقاضای سفر افراد باشد.

    کلیدواژگان: خودروهای خودران، قیمت گذاری عوارض تراکم، رفاه اجتماعی
  • رضا پارسای*، محمدرضا پویافر، محمد صادق صادقی صفحات 95-128
    زمینه و هدف

    سه عامل انسان، راه و وسیله نقلیه عوامل اصلی دخیل در وقوع تصادف هستند. در این میان، قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی امکان بررسی و تشخیص سهم تقصیر عوامل راه یا وسیله نقلیه را در نظر گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های تعیین سهم سازمان های مختلف در وقوع تصادفات سال 96 در استان تهران انجام شده است.

    روش

    روش پژوهش ترکیبی از روش های کمی و کیفی بوده است. اطلاعات آماری مربوط به تصادفات دارای سهم تقصیر سازمانی در سال 96 به عنوان اطلاعات کمی مورد استفاده قرار گرفته است.

    یافته ها

    یافته های کمی برای شناخت ویژگی های کلی تصادفات دارای سهم تقصیر سازمانی و همچنین تعیین سهم سازمان های مختلف در وقوع آنها مورد استفاده قرار گرفته است. بر این اساس، شهرداری و پس از آن، اداره راه، اداره برق و آبفا بیشترین سهم را داشته اند. در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه گروهی از طریق اجرای بحث گروهی متمرکز با تعدادی از کارشناسان تصادفات و مسیولان و افسران راهور استان تهران انجام شده است. تحلیل محتوای کیفی این مصاحبه گروهی با استفاده از تحلیل مضمون جهت تحلیل چالش ها و موانع موجود در اجرای کامل قانون برای تعیین سهم تقصیر سازمان ها مورد استفاده قرار گرفته است.

    نتیجه گیری

    در نهایت با تحلیل مضامین استخراج شده از مصاحبه ها، عواملی همچون مسایل حقوقی و قانونی، عوامل مربوط به کارشناسان تصادفات، عدم تعامل بین سازمانی مناسب و همچنین نقض ماده 23 قانون رسیدگی جهت تامین برخی تجهیزات ترافیکی، موانع مهم اعلام سهم تقصیر سازمان ها در وقوع تصادف شناخته شده اند.

    کلیدواژگان: تصادف، راهور، راه، وسیله نقلیه، سهم سازمانی
  • شهاب حسن پور *، رضا امامی، فرهاد حدادی صفحات 129-168
    زمینه و هدف

    با توجه به این که تصادفات مبادی ورودی شهرها در راه های چندخطه برون شهری سهم قابل ملاحظه ای در تصادفات جاده ای دارند، به عنوان چالش دهه اخیر، کاهش این نوع تصادفات و ارایه راه کارهای متناسب برای افزایش ایمنی این نوع جاده ها ضروری است؛ بنابراین اهداف پژوهش حاضر عبارت انداز: شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در تصادفات ورودی جاده های چند خطه برون شهری و سپس ارایه مدل استراتژیکی کنترلی مبتنی بر عوامل موثر اولویت بندی شده در تصادفات این نوع راه ها با درجه عملکردی مختلف است.

    روش

    ابتدا به تعداد تصادفات و متغیرهای مرتبط در محورهای مورد مطالعه در محدوده شهرها در استآن های تهران، اصفهان و یزد پرداخته می شود و سپس اولویت بندی متغیرها با استفاده از مدل شبکه عصبی پرسپترون مبتنی بر ریشه دوم میانگین مربعات خطا و تحلیل حساسیت و مدل رگرسیون پواسون منطبق بر ضریب اهمیت </sup>و مقدار آماری t صورت می گیرد. درنهایت مقایسه عملکردی مدل های پیشنهادی در اثرگذاری عوامل موثر برای استراتژی های پیشنهادی به دست می آید.

    یافته ها

    نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که برترین مدل، شبکه عصبی پیش خور با تابع آموزشی لونبرگ- مارکوادت دارای 7 متغیر ورودی و 5 نورون پنهان دارای مقدار ریشه میانگین مربعات خطای 020/1 است که به ترتیب متغیرهای شیب طولی، سرعت عملکردی، تغییر تعداد خطوط راه، درصد خودروهای سنگین، درجه عملکردی راه، دوربین کنترل سرعت و عرض راه مهم ترین عوامل مژثر بر تعداد تصادفات در راه ها با درجه عملکردی مختلف است. درحالی که، براساس مدل رگرسیون پواسون 6 متغیر موثر به ترتیب شامل: سرعت عملکردی، شیب طولی، عرض راه، تغییر تعداد خطوط راه، درجه عملکردی و درصد خودروهای سنگین هستند. هم چنین نتایج اثرگذاری متغیرها و عوامل اثرگذار براساس دو مدل پیشنهادی نشان داد که شیب طولی مسیر در مدل شبکه عصبی و رگرسیون پواسون توانسته به ترتیب 40 درصد و 45 درصد برای راه های اصلی درجه یک نسبت به بقیه متغیرهای موثر تعداد تصادفات را کاهش دهد.

    نتیجه گیری

    مقایسه عملکردی دو مدل پیشنهادی شبکه عصبی و رگرسیون پواسون نیز در اثرگذاری عوامل موثر برای استراتژی های پیشنهادی نشان داد که مدل رگرسیون پواسون با خطای پیش بینی کمتر، قابلیت زیادی در شناسایی و اثربخشی استراتژی های ایمنی نسبت به مدل شبکه عصبی دارد.

    کلیدواژگان: مبادی ورودی شهرها، تصادفات جادهای، مدل شبکه عصبی، مدلرگرسیون پواسون، روش استراتژیک ایمنی
  • سید تیمور حسینی، رضا جوادیان، سعید رمضان زاده، حسین الهی نژاد*، ولی خسروی صفحات 169-192
    زمینه و هدف

    آموزش یکی از اساسی ترین و ماندگارترین زیرساخت های فرهنگی برای ارتقاء دانش ترافیکی بوده و در درازمدت نیز موجب نهادینه شدن فرهنگ ترافیک در جامعه شده و در نهایت می تواند به بهبود وضعیت ایمنی عبور و مرور و پیشگیری از وقوع خطرات ترافیکی، صدمات و تلفات ناشی از تصادفات گردد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و اولویت بندی تاثیر شیوه های مختلف آموزشی در ارتقاء فرهنگ ترافیک از نگاه شهروندان شهر شیراز می باشد.

    روش شناسی

    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است. شیوه جمع آوری داده ها، پیمایشی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شهروندان شهر شیراز می باشد که با توجه به تعداد بیش از 100 هزار نفر، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون میانه (برای شناسایی شیوه های موثر)، برای رتبه بندی شیوه ها از مدل تصمیم گیری چندمعیاره بهترین- بدترین (BWM) و برای تعیین وزن بهینه هر یک از شیوه ها با حل مدل برنامه ریزی ریاضی، از نرم افزار لینگو استفاده شده است.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که بین شیوه های گوناگون آموزش و ارتقاء فرهنگ ترافیک رابطه معناداری وجود دارد. اما سطح معناداری در شیوه های لوح فشرده آموزشی و بیلبوردهای آموزشی از سطح قابل قبولی برخوردار نمی باشد. همچنین رسانه-های جمعی وگروهی به عنوان بالاترین رتبه، دارای بیشترین وزن (251/0) و پارک آموزش ترافیکی در رتبه آخر با وزن 036/0 قرار دارند.

    کلیدواژگان: اولویت بندی، شیوه های آموزش، فرهنگ ترافیک، تکنیک بهترین- بدترین BWM
|
  • Mohammad Amin Torabi *, Faezeh Rahmani, Tohfeh Ghobadi Lamouki, Hossein HajiBabaei, Majid Fani Pages 1-36
    Background and Aim

    It is very difficult to control intersections using traffic lights in an optimized way. The intelligent traffic light control system uses traffic and driving technologies along with artificial intelligence to solve traffic problems such as congestion with appropriate decisions. Reinforcement learning methods, especially the automated learning algorithm, can only make decisions by receiving a signal from the environment. The purpose of this paper is to present some automated algorithm-based methods for predicting and controlling intelligent traffic lights using a variety of automated algorithms, including static and variable methods. - It is an observer. The technique and method used in this research is a combined use of the automated learning algorithm method. For this purpose, the traffic on the intersections of zone one in the city of Hamedan was examined and that data was used for evaluation and results.

    Results

    Experiments showed that the automated algorithm with variable structure in most cases works better than other automated algorithms and finally the proposed method is comparable to different algorithms and has the ability to improve traffic in the city.

    Conclusion

    The proposed method for each traffic light predicts the next cycle, in which case the intersection will face the least available traffic. This cycle is real-time and may change its sequence in the next period and towards optimization. The algorithm works automatically.

    Keywords: Hamedan city traffic, intelligent traffic lights, reinforcing learning, learning automata, artificial intelligence
  • Seyyed Mohammad Sadathoseini *, Hassan Sohrabi, mohammadreza Hassanzadeh Pages 37-64
    Goal

    One of the reasons for many traffic accidents is the delay in seeing the obstacle. The city of Khorramabad, due to having many intersections, old alleys and boulevards with dense and unsuitable plants on its outskirts, is facing many problems due to visual barriers. The purpose of this study is to investigate the effect of sight barriers on accidents

    Method

    The method of the present research is applied in terms of purpose, descriptive-analytical, and quantitative in terms of nature and method of implementation. In this study, some intersections, boulevards and side streets that are similar in terms of traffic volume and geometric features, but one of them has a visual impairment and the other does not, have been selected and compared in pairs. The data collection tool in this research is the information of the existing accidents and the com form of the accident sketches drawn by the accident expert officers in 1397 in the traffic police of Khorramabad.

    Findings

    The results of this study have shown that there is a significant effect between the presence of visual barriers on the side of the road and the increase of accidents. more than.

    Conclusion

    Because removing visual barriers is one of the low-cost measures to increase traffic safety in the city of Khorramabad, so the municipality can prevent accidents largely by removing the visual barriers more carefully and strictly.

    Keywords: Roadside Safety, Accidents, Khorramabad, Sight Distance, Sight barriers
  • Hamid Mirzahossein *, Kourosh Jeddi Sani, Pooyan Najafi Pages 65-94

    Autonomous vehicles as a cutting-edge technology that enables regular traffic by shorter headways, have the potential to revolutionize the future of transportation studies. Due to the unknown field study of autonomous vehicles' performance on traffic flow, codified regulations on interacting with these vehicles have not yet been defined. Therefore, this paper reviews the studies on the impact of autonomous vehicles on congestion toll pricing as one of the travel demand management (TDM) policies to express the possibility of recognizing the dimensions of impact in the form of specific advantages and disadvantages. The results show that with autonomous vehicles and considering their share of traffic flow, the issue of congestion toll pricing will be much different and more complex than before. This complexity stems from the definition of social welfare and the acceptability of balancing the supply of transportation facilities with the travel demand. In fact, by autonomous vehicles, the possibility of collecting tolls on selected roads as the first-best pricing could happen. Also, based on the findings, it can be inferred that when using high-volume autonomous vehicles, although the capacity is used more optimally, the amount of Vehicle-Kilometers Traveled (VKT) increases dramatically, and this makes the need to control the flow of autonomous vehicles. Therefore, in the case of using autonomous vehicles, the congestion toll pricing should be defined in terms of the distance traveled to manage the travel demand of individuals.

    Keywords: Autonomous vehicles, Social welfares, Congestion toll Pricing
  • Reza Parsay *, Mohammad Reza Pouyafar, Mohammad Sadegh Sadeghi Pages 95-128

    The three factors of man, road and vehicle are the main factors involved in the occurrence of an accident. The Traffic Violations Act provides for the possibility of investigating and determining the share of fault of road or vehicle agents. The aim of this study was to identify the contribution of various organizations in the occurrence of accidents in 1996 in Tehran province. The research method was a combination of quantitative and qualitative methods. Statistical data related to accidents with a share of organizational fault in 1996 has been used as quantitative information. Quantitative findings have been used to identify the general characteristics of accidents with a share of organizational fault and also to determine the share of different organizations in their occurrence. Accordingly, the municipality and then the road department, electricity department and ABFA had the largest share. In the qualitative part of the research, group interviews were conducted through a focused group discussion with a number of accident experts, officials and officers of Rahvar in Tehran province. Qualitative content analysis This group interview has been used using contextual analysis to analyze the challenges and obstacles in the full implementation of the law to determine the fault of organizations. By analyzing the topics extracted from the interviews, factors such as legal issues, factors related to accident experts, lack of proper inter-organizational interaction and also violation of Article 23 of the Investigation Law, are important obstacles to declaring the fault of organizations in the accident.

    Keywords: Accident, walkway, road, vehicle, organizational contribution
  • Shahab Hassanpour *, reza emami, Farhad Hadadi Pages 129-168

    Due to the fact that accidents at cities entrance roads have a significant role in road accidents. Accordingly, this issue has been one of the challenges of the last decade to reduce accidents and provide appropriate strategies for increasing the road safety. Thus, the objectives of the present study are first to identify and prioritize the factors affecting the accidents of cities entrance roads in 26 different types of roads in Tehran, Isfahan and Yazd provinces using artificial neural network - multilayer perceptron (ANN-MLP) and Poisson Regression (PR) models. Then, the study presents a road safety strategy model for controlling accidents regarding effective factors prioritized with various degrees of road performance. The results of the present study showed that the best model is the feed-neural network with Levenberg-Marquadt training function with 7 input variables, and 5 hidden neurons which the root mean square error (RMSE) of this model is 1.020 which includes longitudinal slope, operating speed, change the number of lanes, the percentage of heavy vehicles, degree of road performance, speed control camera, and road width. However, PR model indicated that operating speed, longitudinal slope, road width, change the number of lanes, degree of road performance, and the percentage of heavy vehicles. Further, the results of the proposed strategies to reduce the accident based on ANN-MLP, and PR models showed that longitudinal slope among all variables decreased number of accidents by 40%, and 45% for arterial roads class I, respectively.

    Keywords: Cities entrance accidents, cities entrance roads, effective factors, ANN-MLP model, road safety strategy
  • Seyed Teymour Hoseini, Reza Javadian, Saeed Ramezanzadeh, Hosein Alahineghad, VALI KHOSRAVI* Pages 169-192