فهرست مطالب
- پیاپی 44 (زمستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1400/09/16
- تعداد عناوین: 12
-
-
صفحات 7-26
مرگ از اساسیترین دغدغههای پیش روی بشر، همواره مورد توجه اندیشمندان علوم قرآنی بوده و هر نظریهپرداز به فراخور منابع معرفتی، از زاویهای به این مسئله پرداخته است. در بدیهی بودن این موضوع برای تمام انسانها تردیدی نیست، اما در اینکه چیستی مرگ چیست و اساسا انسان در قبال آن چه موضعی میتواند داشته باشد، همیشه محل تضارب دیدگاه ها گردیده و هر مکتبی برای طرفداران خود، دستورالعملهایی صادر نموده است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به آیه 78 سوره نساء یکی از سور مدنی قرآن میپردازیم. این سوره در مدینه نازل شده است. با دقت درآیات این سوره و موضوعات مطرح در آن میتوان گفت که این سوره در سال چهارم و پنجم هجرت نازل شده است.در این مقاله ابتدا به مفهوم شناسی مرگ از منظر آیه 78 سوره نساء پرداخته شده و سپس سایر دیدگاه ها درباره مرگ مطرح گشته است. و آنگاه به بیان احادیث مرتبط با ایه 78 سوره نساء پرداخته گردیده و در نهایت نتایج قابل استناد مطرح شده است.
کلیدواژگان: مرگ، عام گرایانه، آیه 78 سوره نساء -
صفحات 27-50
سنتهای الهی از مباحث فراموش شدهای است که جای آن در پژوهشهای کلامی خصوصا مباحث مربوط به بیماری کرونا و جهان پساکرونا خالی است. نوشتار حاضر تلاش کرده است با مراجعه به متون دینی و بهرهمندی از روش کتابخانهای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی تحلیلی در استنتاج دیدگاه و روش اجتهادی در کارکردها و برآیندها و استمداد از سنن الهی به این پرسش پاسخ گوید که در بلاهای عمومی و از جمله بیماری کرونا امام زمان (عج) چه نقشی دارد؟ از سویی عالم بر اساس سنتهای الهی اداره میشود که استثناناپذیر است و از سویی دیگر آن حضرت در سلسله علل غایی و فاعلی عالم قرار دارد. نقش فیضرسانی عام و خاص امام زمان (عج) را نیز باید در شبکهای از سنتهای الهی دید؛ یعنی امام در این منظومه به ایفای نقش میپردازد. بر اساس همین نظام، در دفع یا رفع بلا باید اولا از اسباب مادی استفاده شود؛ اگرچه کارکرد اسباب مادی در دفع یا رفع عامل معنوی بلا، دایمی و همهجانبه نیست؛ ثانیا؛ تاثیر عوامل معنوی در قالب سنت مشروط و مطلق تحقق میپذیرد که در اولی وجود شرط و در دومی وجود مصلحت محوریت دارند و نقش حضرتش را باید در این قالب دید.
کلیدواژگان: امام زمان (عج)، نفس قدسی امام، سنت های الهی، بلای عمومی، اسباب معنوی، بیماری کرونا -
صفحات 51-72
یکی از مباحث بنیادی در اعتقادات شیعی رابطه امامت و خاتمیت است؛ براساس دیدگاه تشیع نه تنها بین امامت و خاتمیت ناسازگاری نیست بلکه تلازم نیز وجود دارد و نهاد امامت در امتداد نهاد نبوت بوده و فلسفه خاتمیت جز با امامت تکمیل نمی گردد. اما برخی از دانشمندان اهل سنت و روشنفکران دینی این تلازم و ترابط را مورد نقد قرار داده اند. ما در این پژوهش کوشیده ایم که به صورت مستند و علمی مهم ترین شبهات مطرح شده در خصوص شیون امام معصوم در کلام شیعه با اصل خاتمیت از جمله؛ ارتباط امام با عالم غیب، ولایت تشریعی، حجیت قول و مرجعیت دینی ایمه را بررسی، ارزیابی و نقد نماییم. ملاک نبوت، «اخذ مستقیم از خدا» و «حجیت مستقل» است؛ حال آنکه شیعه، از یک سو امامانش را دارای حجیت متکی به نبی و به واسطه او می داند و از سوی دیگر، اخذ حقایق توسط امام را به طور غیرمستقیم و از مجرای میراث نبی معرفی می کند. با تبیین ابهامات و پاسخ به آن، روشن می شود که رهیافت تشیع در تفسیر اصل خاتمیت که مستظهر به قرآن، سنت نبوی و عقل سلیم است، تنها رهیافتی است که خاتمیت را توجیه می کند و موجب تداوم فلسفه رسالت و ولایت الهی می گردد.
کلیدواژگان: کلام امامیه، مبانی کلامی، نبوت، خاتمیت، امامت، شبهه شناسی -
صفحات 73-94
مطابق بینش اسلامی اصل بر عدم ولایت فردی بر دیگری است و حق حاکمیت تنها به خداوند مالک هستی و عالم علیالاطلاق، تعلق دارد و در حکومت اسلامی که فرض بر انحصار قانونگذاری در خداوند است قانونگذاری افراد همواره مورد سوال بوده که بر چه اساس استوار است و کدام مبانی به آن مشروعیت میبخشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد کتابخانهای به واکاوی امکان قانونگذاری بشر به عنوان اختیاری تفویضی از سوی خدا پرداخته است. فرضیه منتخب در برابر فرضیه رقیب که اساسا چنین حقی را به رسمیت نمیشناسد بر این نظر منطبق گردید که با نگاهی به جریان مشروطه و نیز سایر نظریات فقهی کلامی مطرح در این زمینه، اختیار قانونگذاری به افراد در برخی حوزهها تفویض گردیده البته مشروط به مطابقت و یا لااقل عدم مغایرت با موازین اسلامی.
کلیدواژگان: تفویض، قانون، قانون گذاری، مشروطه، منطقه الفراغ -
صفحات 95-116
این تحقیق با هدف بررسی و تحلیل دید گاه الوین پلانتینگا در حوزه علم و دین و رفع تضاد ادعایی میان آنها با روش پژوهش کتابخانه ای و از نوع توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده است. اهمیت نسبت بین علم و دین موجب شده است دانشمندان زیادی در این باب ورود پیداکند که از جمله آنها« آلوین کارل پلانتینگا» می باشد یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین موارد ادعایی در تضاد بین علم و دین در زمینه خلقت انسان، عمر زمین و نظریه تکاملی داروین اتفاق افتاده است. از نظر پلانتینگا این تعارضات واقعی نبوده و سطحی است که با نگاه عمیق تر تضاد بین آنها دیده نمی شود. این نوع تفکر در برخی از اندیشمندان مسلمان نیز دیده می شود.پلانتینگا شواهدی از کتاب مقدس برای حل تعارض ارایه نمی دهد و تمرکز وی بر محور ایمان و مومنان و خدا باورانه است. در برخی موارد دید گاه وی در حل تعارض با متون اسلامی هم خوانی ندارد در حالکه وی مدعی حل تعارض در تمام ادیان است. دیدگاه پلانتینگا با واقعیت های بیرونی نیز همخوانی ندارد. در نتیجه وی در حل تعارض بین علم و دین راه جدید و متفاوت از دیگر اندیشمندان در این زمینه ارایه نکرده است.
کلیدواژگان: پلانتینگا، علم، دین -
صفحات 117-136
سلوک مبتنی بر شریعت و شریعت مولد سلوک تا شهود دارای اهمیت خاص و ضرورت علمی و عملی ویژه ای است، زیرا یکی از مسایل بنیادین درعرفان عملی نسبت شناسی سلوک و شریعت در سه مرحله قبل، حین و بعد از وصول می باشد که مسئله ای چالشی بوده و معرکه آرای اصحاب معرفت و ارباب معنویت و عرفان پژوهان شد. درنوشتار حاضر مسئله محوری تبیین نسبت سلوک و شریعت در مراحل مختلف سلوکی و جریان شهود است تا جایگاه شریعت درهندسه سلوک و مراتب وجودی سالک الی الله تا مقام وصول درک و دریافت شود. روش بحث نیز نقلی – عقلی با جانمایه عرفانی است که پس از تبیین مفهومی هرکدام از سلوک و شهود،دستاورد مقاله دراثبات و ایضاح شریعت بعنوان منبع معرفت، میزان کشف و شهود، تآمین باید و نبایدهای سلوکی سالک در همه مراتب معنوی و فتوحات غیبی تا مقام فناء و بقای بالله ظهور یافته و دو دیدگاه سقوط تکلیف و تفکیک شریعت از طریقت و حقیقت را مورد نقادی قرار داده است.
کلیدواژگان: سلوک، شهود، شریعت، سقوط تکلیف، طریقت و حقیقت -
صفحات 137-160
از ابزارهای مهمی که می توان به وسیله آن، مفاهیم و مطالب را دقیق تر وسریع تر به اذهان مردم منتقل نمود، استفاده از ضرب المثل، تشبیه، تمثیل و غیره است. قرآن کریم در راستای بیان پیام های هدایتی در قالبی بلاغی و مفهومی، از ابزارهایی همچون استفاده از مثال و تشبیه تمثیلی بهره برده است. در قرآن مجید حدود 500 آیه وجود داردکه دارای تشبیه، تمثیل، کنایه، مجاز و تشبیه تمثیلی می باشد. این مقاله درصدد است با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، پس از تبیین مفهوم تشبیه تمثیلی و کارکرد قرآنی آن، تشبیهات تمثیلی قرآن کریم در مقوله منافقین و نفاق را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. آنچه مسلم است از ابتدا خلقت حضرت آدم (ع) مبارزه و نبرد حق و باطل برای اثبات توحید و یکتاپرستی و نفی شرک و بتپرستی وجود داشته و تا قیامت نیز وجود خواهد داشت؛ زیرا یکی از مبانی و اصول اولیه حق مبارزه با کفر و شرک و باطل است و آیات زیادی در قرآن در همین رابطه نازل شده است. خداوند به همین منظور از تشبیه تمثیلی در قرآن برای تداعی هر چه بیشتر این موضوع به اذهان انسان ها استفاده نموده است. ما نیز در این مطالعه آیاتی در این باب آورده ایم و همچنین در قرآن آیات زیادی درباره مذمت کافران و مشرکان و آنچه می پرستند بیان شده است و تمثیلاتی آورده است و حتی سوره ای کامل به نام سوره کافرون نازل شده است و قرآن برای آن ها تمثیل و تشبیهات زیادی آورده است.
کلیدواژگان: تشبیه تمثیلی، تقابل، حق، باطل، کفر، ایمان -
صفحات 161-176
کلام کاربردی اصطلاحی نوپیدا و تا حدودی مبهم است، و حداقل سه معنا قابل تصور است: 1. تمرکز بر مباحث اعتقادی مورد نیاز نسل امروز و حذف مباحثی که تاریخ مصرف آن منقضی شده؛ 2. راهکارهای تاثیربخشی معرفتهای دینی در حیات فردی و اجتماعی، 3. شیوههای هنجارسازی باورهای اعتقادی. معنای اول، تفاوت بنیادین با علم کلام به معنای متعارف و رایج ندارد، و نسبت میان آن دو، عموم و خصوی مطلق است، اما کلام کاربردی در معنای دوم و سوم، هویتی متمایز از کلام رایج دارد، و مشتمل بر مجموعه قواعدی است که مبانی آن قواعد، برگرفته از دانشهای مختلفی همچون همچون اخلاق، تربیت، جامعهشناسی و روانشناسی است. نوشته حاضر، علاوه بر تبیین معانی سهگانه و ضرورت و جایگاه آنها، به نسبت میان هر یک از آنها با علم کلام رایج پرداخته است.
کلیدواژگان: کلام کاربردی، معارف کاربردی، هنجار، معرفت، باور -
صفحات 177-198
یکی از استدلالهایی که در کلام اسلامی برای اثبات وجود خدا ارایه شده است برهان موسوم به امکان صفات یا اعراض است که گاه آن را برهان تخصیص نیز نامیدهاند. چکیده برهان مزبور آن است که اتصاف اجسام به برخی صفات ویژه از میان تمام صفات ممکن، با توجه به اصل علیت حتما معلول وجود یک مخصص و مرجح غیر جسمانی است که همان آفریدگار عالم و علت تخصیص و ترجیح صفات اشیاء است. تاکنون پیشینه و تقریرها و تحولات این برهان در کلام امامیه بررسی نشده است و از سرگذشت و تطورات تاریخی آن در کلام امامی آگاهی چندانی در دست نیست. با توجه به ضرورت شناسایی و معرفی استدلالهای متکلمان بر اثبات وجود خدا، در مقاله حاضر با تتبع تاریخی در متون کلامی امامیه تقریرهای مختلف متکلمان امامی از برهان امکان صفات بازشناسی و تشریح میشود و ضمن مقایسه آنها با یکدیگر تحولات این برهان کمترشناخته شده در کلام امامیه تبیین میگردد. پژوهش حاضر نشان میدهد که از قرن ششم هجری تا دوره صفویه دستکم چهار تقریر مختلف از برهان امکان صفات در متون مختلف کلامی ارایه شده است که از حیث تعداد و ترتیب مقدمات و نتیجه تفاوتهای بارزی با یکدیگر دارند. تاکید متکلمان متاخر بر اثبات واجب الوجود و ناتوانی برهان امکان صفات از اثبات آن به تنهایی، موجب انضمام برهان امکان و وجوب به این برهان، و در نهایت، اقبال اندک متکلمان امامی به این برهان گردید.
کلیدواژگان: برهان امکان صفات، تخصیص، اثبات وجود خدا، کلام امامیه، حمصی رازی -
صفحات 199-226
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حاکمیت ولایت فقیه و ورود فقه جعفری به عرصه مدیریت کشور، رویکرد ها، تعاریف و جهت گیری های متنوعی درباره مدیریت فقهی ارایه شده است. دکتر سروش یکی از منتقدین معروف این عرصه می باشد. یکی از نقدهای اساسی ایشان به مدیریت فقهی، تناقض و عدم امکان چنین مدیریتی است. ایشان با بیان اینکه کار فقه فقط بیان احکام رفع خصومت است نه برنامهریزی، تدبیر جامعه را به علم می سپارد و مدیریت فقهی را در تقابل با مدیریت علمی معرفی می کند. تحقیق پیش رو قصد دارد با روش عقلی و فلسفی به تبیین و نقد نظر ایشان بپردازد و در کشف معنای عمیق و درست مدیریت فقهی و صیانت از آن در برابر شبهات قدم بر می دارد. نتیجه به دست آمده از تحقیق بیانگر این است که بر خلاف پندار دکتر سروش، ادیان به طور اعم و اسلام به طور اخص از برنامه ریزی و مدیریت بیگانه نیستند بلکه شریعت الهی در بطن خود مدیریت لازم، برای اداره کشور را دارا است و قواعد کلی برای تطبیق بر جزییات در تمام اعصار را دربر دارد و مدیریت فقهی به معنی نفی مدیریت علمی نیست بلکه به معنی سنجش قواعد علوم با ارزشهای دینی و احکام الهی (فقه اکبر) میباشد زیرا فقه به معنای احکام فردی، فقه اصغر است و فقه به معنای اعم، فراتر از این و اعم از باورها، ارزش ها، مشروعیت و مناسک در تمام ابعاد فردی و اجتماعی است.
کلیدواژگان: عبدالکریم سروش، فقه، مدیریت، مدیریت فقهی -
صفحات 227-258
ابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم قشیری هر دو از پیران طریقت اند که سال های متمادی از عمر خویش را در تهذیب و تربیت سالکان صرف کرده اند. این پژوهش به شیوه کتابخانهای و به روش توصیفی تحلیلی قصد دارد تا به ارزیابی مولفه های تربیت عرفانی ازجمله پیر، ذکر، سماع، اخلاص، سخاوت و شکیبایی در شیوه تربیتی ابوسعید ابوالخیر و قشیری با تکیهبر کتابهای اسرارالتوحید، رساله قشیریه و ترتیب السلوک بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از نگاه این دو عارف، سالک باید ابتدا حدنصابهای اخلاقی و تربیتی را دارا باشد و سپس پیری راه دان را که مزین به صفات تقوی، سخاوت و تواضع بوده برگزیند. هر دو عارف، ذکر را بهعنوان یکی از آداب سلوک پذیرفته و انواع و آدابی برای آن قایل شدهاند؛ هرچند در آداب عرفانی قشیری، این موضوع دشوارتر به نظر میرسد. ابوسعید، سماع را یکی از اصول تربیت عرفانی خود و آن را غذای روح میداند؛ اما قشیری نگاه مثبتی به سماع ندارد. ابوسعید و قشیری، اخلاص و اجتناب از تزویر را از شرایط سلوک می دانند. همچنین سخاوت شیخ و مرید را در تربیت عرفانی مهم می شمارند؛ به ویژه اینکه در اغلب حکایت های اسرارالتوحید، صحبت از بخشش ابوسعید است و او را باید شیخ سخا نامید و قشیری نیز برای بخشش، انواعی ازجمله سخاوت در تن، در ثواب و مال برمی شمارد. درنهایت، ابوسعید و قشیری، شکیبایی در برابر امر نفس اماره، اوامر و نواهی شیخ و ناملایمات راه سلوک را ضروری می دانند و با رفتارشان همچون صبوری و شکرگزاری بر مرگ فرزند، شکیبایی را به مریدان و اطرافیانشان تعلیم می دهند.
کلیدواژگان: تربیت عرفانی، ابوالقاسم قشیری، ابوسعید ابوالخیر، قرن پنجم -
صفحات 259-284
کسب اطلاعات کمی و کیفی از احادیث کمک شایانی به فهم مبانی حدیثی دانشمندان اسلامی میکند. مسلکهای مختلف اسلامی اهتمام ویژه ای به احادیث معصومین نشان داده اند. از جمله اهل عرفان نیز به این مهم پرداخته اند و در آثار خود با اشاره به احادیث معصومین (ع) اصول خود را بر این پایه بنا نهاده اند. ایشان در پرداختن به حدیث، مبانی خاص خود را دارند. اختلاف مبنای ایشان با علمای حدیث موجب گردیده گاهی اهل عرفان به جعل و تحریف احادیث منسوب شوند. به نظر میرسد تجزیه و تحلیل فراوانی احادیث مورد اهتمام اهل عرفان با روشهای دقیق علمی راهگشای فهم مبانی و قواعد ایشان در مواجهه با احادیث باشد. این تحقیق به بررسی فراوانی حدیث «قرب نوافل» در 110 منبع عرفانی پرداخته است. تلاش شده است تاریخ بکارگیری و فراوانی این حدیث با بهره گیری از روشهای علمی و نوین مورد تحلیل کمی و کیفی قرار گیرد. یافتههای تحقیق نشان میدهد در مقاطع مختلف تاریخی این حدیث مورد توجه اهل عرفان بوده است. این اطلاعات میتواند در بررسی اعتبار سند حدیث قرب نوافل راهگشا باشد.
کلیدواژگان: فهم حدیث، حدیث پژوهی، عرفان اسلامی، قرب نوافل