فهرست مطالب

نامه الهیات
سال دهم شماره 41 (زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/12/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سید محمد موسوی بجنوردی، فاطمه کیا* صفحات 1-122
    توبه از جرم، یکی از موارد سقوط مجازات است. بدین معنی که مجری قانون با توجه به مصلحت اجتماعی و حفظ نظم و برقراری عدالت، از اجرای مجازات صرف نظر می کند و فایده ای را که در عدم اجرای مجازات مشاهده می کند بیشتر از اجرای آن می داند. اهمیت این مورد در حقوق جزا به حدی است که برای اجرای آن، گاهی اصل حتمی بودن مجازات ها نادیده گرفته می شود و به دلیل اهمیت این موضوع، و به جهت این که آثار مثبت و سازنده ای در اصلاح مجرم دارد، باید مورد توجه قرار گیرد. با مداقه در نهادهای حقوق اسلامی از دیدگاه علم جرم شناسی، درمی یابیم که برخی از تدابیر حقوق جزای اسلامی نظیر قاعده دراء، جب و توبه و... موید سیاست کیفرزدایی هستند. در این نوشتار سعی شده است به این عامل مهم اخلاقی که در مکتب فقهی اسلام به طور هنرمندانه ای به حقوق پیوند داده شده است، از بعد «اخلاقی و فقهی» نگریسته شود.
    کلیدواژگان: توبه، حد، سقوط حد، بخشش مجازات، حقوق جزا
  • مریم حاجی عبدالباقی، فائزه فاضلی* صفحات 15-33

    قاعده سیاق از مهمترین قراین متصل برای فهم صحیح آیات الهی است که به معنای دقت در آیات قبل، بعد و توجه به آهنگ کلی آیات می باشد و دارای شرایطی مانند وحدت موضوعی آیات، ارتباط صدوری آنها و عدم تعارض با قراین قویتر است. بیشترین کاربرد این قاعده در قرن چهاردهم قمری می باشد که در آثاری نظیر المیزان اثر علامه طباطبایی و فی ظلال القرآن از سید قطب مشاهده می شود. علامه بیش از 2000 مرتبه و سید بیش از 1890 مرتبه از واژه سیاق و مشتقات آن استفاده نموده اند. اگر چه علامه در به کارگیری این کلمه بیشتر از سید به جنبه ی کاربردی و علمی آن توجه کرده، ولی شاخصه ی تفسیری سید قطب تبیین وحدت موضوعی با استفاده از سیاق است. پس این قاعده نزد وی نیز جایگاه ویژه ای دارد. اما سید در به کارگیری قاعده سیاق گاهی به خطا رفته، چنانچه در بررسی آیات پیرامون اهل بیت (ع)  شرایط تحقق سیاق و روایات قطعی را نادیده گرفته است.

    کلیدواژگان: سیاق، المیزان، علامه طباطبایی، فی ظلال القرآن، سید قطب
  • زهرا حسینی حمید، بتول نیکان* صفحات 34-47
    بخشی از فرهنگ یهودیان با نمادها شکل گرفته و این نمادها، در حقیقت تاریخ یهودیت را ساخته اند. یکی از این نمادها تعنیت (روزه) است. تعنیت به معنی «رنج دادن» استو در فرهنگ دینی به خودداری و پرهیز از چیزهای خاص در زمان معین و به دست آوردن بخشش الهی اشاره دارد. اهداف روزه شامل توبه و طلب بخشش، یادآوری یک مناسبت یا سوگواری و استجابت حاجت هستند. اولین و معروف ترین تعنیت یهودیان، تعنیت یوم کیپور نام دارد. این تعنیت با هدف بخشش گناهان (میان انسان و خداوند) انجام می شود.تعنیت های کوچکتر عبارتند از: تعنیت نهم ماه آو (آب)، سوگ ناک ترین روز در سال یهودی و سالروز تخریب معابد اول و دوم در اورشلیم. تعنیت هفدهم ماه تموز برای قحطی در شهر اورشلیم در اثر سه سال محاصره ی نبوکد نصر و شکاف در دیوارهای شهر. تعنیت دهم ماه طوت به مناسبت آغاز محاصره ی اورشلیم توسط پادشاه بابل. تعنیت گدلیا، به مناسبت کشته شدن گدلیا به عنوان شهردار یهودیه بعد از تصرف اورشلیم وتعنیت استر.
    کلیدواژگان: تعنیت، یوم کیپور، روزه یهودی، مناسک یهود
  • سید حسین سجادی، فاطمه عزیزی* صفحات 48-83
    هنگامی عشق حقیقی که همان عشق به خدا، صفات و افعال اوست، حقیقت نابش را جلوه گر می کند که به طمع بهشت و یا ترس از دوزخ نباشد، بلکه عشق به صرف تصور جمال و کمال در حضرت خداوندی باشد. از نظر صدرا کمال عشق به خدا این است که تمام دل به او تعلق گیرد و جان از تمایل به تمام آنچه جز خدا است، پاک شود. در این صورت معشوق در جان عاشق نشیند و او را به مقام فنا رسانده و عاشق، شهید عشق گشته است. نتیجه عشق دوسویه قتل است و کشته عشق شهید است. کشته شدن در دولت عشق همان زندگی و پایندگی سعادتمندانه است و این فنا عین بقاست یعنی از هستی پنداری به نیستی رفتن و از نیستی به هستی حقیقی نایل گشتن است. بنابراین شهید، آینه تمام نمای عشق حقیقی است و در این شهادت یافتن، سوختن و فانی شدن، اساس بقاء و حضور و هستی نهفته است.
    کلیدواژگان: عشق، صدرالمتالهین، ملاصدرا، انسان، شهادت، حیات معقول
  • سیمیندخت شاکری، ملیحه سادات زال مستخاصه* صفحات 84-99
    انسان خلق شده تا بندگی کند، خداوند و عظمتش را بی واسطه دریابد، در صفحه ی روزگار خود را از هرگونه قید و شرطی آزاد سازد، خویش را در محضر حق دیده و از طمع و افت های راه دوری جوید. مصادیق بندگی همانا عبادات است و شامل نماز، روزه، جهاد، حج، خمس، زکاه، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری است. مسلمان باید آنها را سرلوحه ی واجبات خود دانسته و به آن ها یقینا عمل کند. باید از ابزار و اسباب عبودیت و بندگی که اولین قدم توبه است بهره جوید و سپس، شکر، نعمت، صبر، ذکر، توسل، دعا، توکل، اخلاص، رضای حق، تقوی، سجده و... بهره جسته و اعمالش را به این اسباب مزین کند. از هر گونه آفت و موانع راه که سر منشاء آن هوی نفس است و سپس ابزارهایی چون، بخل، کبر، عجب، حسد، غضب، ریا، شرک، اصرار بر گناه، عدم ولایت... را در بر می گیرد، بیزاری جسته، آن گاه در این فراز و نشیب به علاج بیماری پرداخته و با کمک ایمه اطهار (ع) و معصومین بتوان به سر منزل مقصود که همان کمان انسان و عبودیت است در نزد باری تعالی رسید.
    کلیدواژگان: عبادت، عبودیت، بندگی، عبد، عابد، قرب الهی، تقرب، خضوع
  • صدیقه مصدق صدقی، بهرام عارفی* صفحات 100-121
    «مرتد فطری» کسی است که پدر یا مادرش مسلمان بوده و پس از بلوغ و پذیرش اسلام، از دین اسلام برگردد. در قرآن کریم و قانون مجازات اسلامی ایران، مجازاتی (حدی) برای مرتد تعیین نشده است. اما طبق اصل 167 قانون اساسی، اگر قاضی حکمی را در قوانین مدونه نیافت، باید با استناد به منابع معتبر اسلامی و فتاوی معتبر، حکم قضیه را صادر کند. طبق ماده 26 قانون مطبوعات نیز اگر کسی به وسیله مطبوعات، به دین اسلام و مقدسات آن اهانت کند، در صورتی که به ارتداد منجر شود، حکم ارتداد در حق وی صادر می شود. در «فقه امامیه»، کیفر مرتد فطری «قتل» است و توبه او پذیرفته نیست. در فقه اهل سنت، تفاوتی بین «مرتد فطری و ملی» وجود ندارد و در صورت عدم توبه، مرتد، محکوم به قتل است. به اجماع مذاهب اسلامی، «زن مرتد» اعدام نمی شود. بلکه او را حبس کرده و توبه می دهند.
    کلیدواژگان: ارتداد، مرتد، مرتد فطری، کیفر مرتد فطری، فقه و حقوق