فهرست مطالب

مجله مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه
سال چهارم شماره 4 (پیاپی 14، زمستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/11/03
  • تعداد عناوین: 6
|
  • بهمن رضائی*، سید محمدصادق مرکبی، حمید قاسمی، الهه شاکری داریانی صفحات 5-36

    با پر رنگ شدن نقش شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره و ورود آن ها به جریان اصلی رسانه ای دنیا، رسانه های سنتی تولیدات خود را متحول کردند و شبکه های اجتماعی را به عنوان رقیب قدرتمند پذیرفتند و درنتیجه، مخاطبان منفعل دیروز به کاربران فعال امروز تبدیل شدند. باتوجه به این که برنامه های ورزشی بخش عظیمی از محبوبیت و تولیدات تلویزیونی را به خود اختصاص داده است، هدف این پژوهش واکاوی شیوه هایی است که برنامه ساز می تواند با استفاده از ظرفیت های صفحه نمایش دوم، آن ها را به کار گرفته و باعث شکل گیری تعامل دوسویه بیننده با برنامه ورزشی تلویزیون شود تا نبود فناوری تلویزیون تعاملی در ایران را پوشش دهد. صفحه نمایش دوم به عنوان یک وسیله جانبی (رایانه، موبایل یا تبلت) به منظور همراهی با صفحه اول (تلویزیون)، جهت ایجاد ارتباط با صفحه اول ظهور پیدا کرد. پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریه هم گرایی رسانه ای و به روش تحلیل محتوای کیفی و مطالعه اسنادی مقوله های اساسی را استخراج کرده و سپس پنج قسمت از پنج عنوان برنامه ورزشی تلویزیونی (نود، ورزش و مردم، باشگاه، فوتبال 120 و گزارش ورزشی) را مورد تحلیل و مطالعه قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که صفحه نمایش دوم می تواند مخاطبان را به خالق محتوا تبدیل کرده و توانایی آن ها را به بیش از یک اظهارنظر کننده ارتقا دهد و برنامه ساز ورزشی با پیاده سازی امکانات تعامل با بیننده، از داده های ورزشی و فعالیت های اجتماعی آن ها فراتر رفته و از انگیزه و اطلاعات بینندگان/کاربران، برای تولید قالب های مختلف برنا مه سازی تعاملی در تلویزیون استفاده کند تا زمینه تعامل و بیان دیدگاه های مخاطبین بیشتر از هروقت دیگر مساعد شود.

    کلیدواژگان: برنامه ورزشی تلویزیون، برنامه ورزشی تعاملی، صفحه نمایش دوم، رسانه های نوین تعاملی، رسانه های اجتماعی
  • منصور ساعی*، حسین بصیریان جهرمی، امیرحسین دهزاد صفحات 37-66

    امروزه همه ما انسان ها در یک «جامعه رسانه ای شده» زندگی می کنیم. جایی که درآن تقریبا همه ابعاد حیات فردی، اجتماعی و فرهنگی ما تحت تاثیر رسانه و فناوری های ارتباطی قرار گرفته است. حضور فراگیر رسانه ها در تمام عرصه های حیات فردی واجتماعی ما موجب شده تا «آموزش سواد رسانه ای» به عنوان «رویکرد آموزش نوین در قرن 21ام» مطرح شود. اما یکی از بحث های مهم در حوزه آموزش سواد رسانه ای، توسعه آن در نظام آموزشی است.این مقاله بر تحلیل مهم ترین موانع فراروی توسعه آموزش سواد رسانه ای در مدارس ایران متمرکز شده است. همچنین روش این پژوهش، کیفی است و با استفاده از تکنیک تحلیل نظریه داده بنیاد (گراندد تیوری) به واکاوی موانع موجود می پردازد. برای پاسخ به سوالات پژوهش نیز، از دو روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه عمیق استفاده شده و با مطالعه پژوهش های مختلف و انجام 20 مصاحبه با «سیاستگذاران و مولفان کتاب تفکر و سواد رسانه ای»، «مجریان و معلمان این درس» و «متخصصان حوزه رسانه»، داده های لازم گردآوری شده است. در این پژوهش برای کدگذاری داده ها از نرم افزار مکس کیودا (نسخه11) استفاده شد و داده ها براساس مدل پارادایمی کدگذاری محوری چارچوب بندی شدند.یافته ها نشان می دهند که عمده ترین موانع فراروی توسعه سواد رسانه ای ناشی از «عدم وجود متولی برای آموزش سواد رسانه ای»، «سیاست گذاری و تصمیم سازی غیرروشمند در آموزش و پرورش»، «فقدان تعریف دقیق از هدف آموزش سواد رسانه ای» و «بدفهمی از مفهوم سواد رسانه ای» است.

    کلیدواژگان: سواد رسانه ای، آموزش سواد رسانه ای، موانع سواد رسانه ای، توسعه سواد رسانه ای، مدارس ایران
  • مهدیه بخشی، سروناز تربتی*، علی جعفری، سید محمد دادگران، حبیب صبوری صفحات 67-90

    هدف این پژوهش، تحلیل رمان «احتمالا گم شده ام» نوشته سارا سالار و تبیین این مسئله است که در جامعه ایرانی، میان روابط اجتماعی با مفاهیم روان شناسانه و کهن الگوهای یونگ، چه نسبتی وجود دارد؟ به علاوه، کهن الگوها چگونه روابط ما را با خود و دیگران تحت تاثیر قرار می دهند؟ بر این اساس، با کاربست ترکیبی نظریه پنجره جوهری جوزف لوفت و هری اینگهام و کهن الگوهای یونگ (آنیما و آنیموس، سایه، اعداد و نماد)، شخصیت های این رمان تحلیل شده اند. نگارنده پس از خوانش رمان، با توجه به نظریه پنجره جوهری و مفاهیم نظریات یونگ درباره کهن الگوها، به این نتیجه رسید که راوی برای مواجه شدن با ناحیه کور و پنهان خود، نقاب از صورت برمی دارد و برای یک روز، درحالی که زندگی در زمان حال را تعلیق کرده، گذشته اش را استیضاح می کند، به حیاط مربعی شکل ناخودآگاه خود می رود و با منطقه ای از شخصیت خویش- که برای دیگران و خودش، ناشناخته است- مواجه می شود. در این روایت که در طول یک روز اتفاق می افتد، راوی، بارها با ناحیه پنهان و کور خود مواجه می شود، از دریچه این شناخت است که می خواهد از گم شدن در گذشته رهایی یابد و در زندگی حال به تعادل برسد. راوی با شناخت ناخودآگاه جمعی (ناحیه ناشناخته) خود و در پی آن، با خودگشودگی و افشا، منطقه گشوده شخصیت خود را گسترش می دهد و در برقراری ارتباط با خود و دیگران به تعادل می رسد.

    کلیدواژگان: نقد روان کاوانه، کهن الگو، پنجره جوهری، رمان
  • مسلم ابراهیمی تبار*، محمد غفاری صفحات 91-126

    محبوبیت رسانه های اجتماعی و به دنبال آن رشد سریع تجارت اجتماعی باعث تحول در استراتژی های شرکت ها شده است. به عبارتی شرکت ها سعی نموده اند که تجارت آنلاین خود را از رویکرد محصول محور مبتنی بر تجارت الکترونیکی به سمت رویکردی مشتری محور مبتنی بر تجارت اجتماعی هدایت نمایند. لذا در این پژوهش سعی بر آن شده است تا عواملی کششی که قصد مشتری برای استفاده از تجارت اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد، مورد جستجو قرار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و از حیث ماهیت یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است و از روش های کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه هموطنانی می باشند که در بازه زمانی زمستان1399 از محیط های تجارت اجتماعی به طور خاص شبکه اجتماعی اینستاگرام اقدام به خرید محصول یا خدمتی نموده اند. نمونه آماری شامل 200 نفر از افرادی است که به روش در دسترس انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید متخصص در این زمینه مورد تایید قرار گرفته و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که عوامل کششی تاثیر گذار بر قصد استفاده از تجارت اجتماعی شامل متغیر های سهولت استفاده، حریم خصوصی، اعتماد، صرفه جویی در فرآیند خرید، دسترسی به اطلاعات، امکان برقراری تعاملات اجتماعی، ارزش ادراک شده مشتریان، افراد مشهور و اخلاقی بودن می باشند.

    کلیدواژگان: شبکه اجتماعی، تجارت اجتماعی، عوامل کششی، قصد استفاده
  • محسن نوبخت* صفحات 127-166

    تحلیل گفتمان، حوزه‏ای میان‏رشته‏ایست که در طیفی از رشته‏های علوم انسانی موردتوجه قرار گرفته‏است؛ از زبان‏شناسی تا جامعه‏شناسی و مطالعات ادبی و ارتباطات و فلسفه. هدف مقاله حاضر تحلیل محتوای مقالات علمی‎ پژوهشی در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی است تا تصویری از وضعیت پژوهش‎های انجام‎شده در این حوزه و طرحی برای پژوهش‎های آتی ارایه شود. بدین منظور، مقالات چاپ‎شده در مجلات علمی‎ پژوهشی حوزه علوم انسانی با استفاده از روش‎شناسی مرور ساختاری منابع تحلیل شد. مرور ساختاری-انتقادی منابع نوعی تحلیل محتواست و در حوزه علمی سنجی جای می گیرد. پس از پالایش نهایی، 295 مقاله از حوزه‏های علوم انسانی از سایت ISC بررسی شد. یافته‎ها حاکی از آن است که بیشترین تحلیل‎ها مربوط به تحلیل بازنمایی جنسیت، قدرت و ایدیولوژی در متن‎ها ادبی (100 مقاله)، در مطبوعات (66 مقاله) بود و کمترین‎شان به بازنمایی ایدیولوژی، قدرت و جنسیت در رسانه برخط (5 مقاله)، در تحلیل تصاویر (6 مقاله)، در گفتمان حقوقی (6 مقاله)، در گفتمان ترجمه (7 مقاله)، و درنهایت در گفتمان تبلیغات (7 مقاله) اختصاص داشت. از سویی، بیشترین رویکردهای مورداستفاده از رویکردهای موجود بهره می برند و برخی رویکردهای انتقادی مانند فرکلاف و ون دایک بیشترین کاربرد را داشته اند و رویکردهای گفتمانی-تاریخی ووداک چندان مورداستفاده تحلیلگران واقع نشده اند. همکاری‎های بین‎المللی هم نزدیک به صفر بود. مقاله حاضر کوشیده‎است تا مرور انتقادی جامعی از مقالات چاپ‎شده در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی در مجلات زبان فارسی داشته‎باشد. از این رو، یافته‎های این مقاله می‎تواند بینشی در مورد نیازهای پژوهشی آینده ارایه دهد.

    کلیدواژگان: تحلیل انتقادی ساختاری، گفتمان، تحلیل گفتمان انتقادی
  • مریم بهفر *، مه دخت پورخالقی چترودی، احمد ضابطی جهرمی صفحات 167-195

    درک مفاهیم ضمنی و کشف ظرایف تدوین فیلم که کمتر به آن پرداخته شده است، هدف اصلی این پژوهش است. از این رو با انتقال یکی از پرکاربردترین عناصر بلاغی (تشبیه) به مطالعات سینمایی به روشن‌‌سازی چگونگی عمل‌‌کرد تدوین تشبیهی در فیلم‌‌های سینمای ایران پرداخته‌‌ایم. این پژوهش کاربردی با روش توصیفی - تحلیلی و با بهره‌‌گیری از منابع کتابخانه‌‌ای و منابع صوتی- بصری(فیلم‌‌ها) انجام گرفته است. نمونه‌گیری به شیوه هدف‌مند انجام شده و چارچوب نظری بر نظریه فرمالیستی آیزنشتاین استوار است. در این پژوهش نخست با بیان تشبیه و تفاوت‌‌های آن با استعاره و جناس، الگوی دقیقی از آن برای بررسی‌‌ در سینما ارایه و سپس به صورت عینی و عملی نمونه‌‌هایی از تدوین تشبیهی در سینمای ایران با در نظر داشتن سیر تاریخی و موضوعی بیان شده است. نتایج پژوهش نشان داد نحوه ترکیب نماها به شیوه تشبیهی تا حد زیادی بر کیفیت زیبایی‌‌شناسی فیلم‌‌ها افزوده است. مضامین مختلفی چون تلاش برای بقا، بازیچه بودن قشر ضعیف جامعه، حرص و طمع حیوانی انسان، دید استثمارگرانه به زن، روابط پوشالی و دروغین میان انسان‌‌ها و... از طریق این تمهید فرمال در فیلم‌‌ها خلق شده است. کاربرد بیشتر قطع ساده در مقایسه با ترفندهایی چون دیزالو و فید و انتخاب مشبه‌‌به‌‌هایی که جزوی از بافت و زمینه داستان بوده، بیان واقع‌‌گرایانه‌‌ و ساده‌‌تری از فرم تدوین تشبیهی را شکل داده است. در نظر داشتن روند تاریخی با نمونه‌‌هایی از دهه 40 تا 80 نیز به خوبی آشکار کرد با گذشت زمان پیچیدگی و ظرافت بیش‌‌تری در عرصه کاربرد تدوین تشبیهی رخ داده است.

    کلیدواژگان: بلاغت، تدوین تشبیهی، سینمای ایران، فرمالیسم، مونتاژ
|
  • Bahman Rezaei *, MohammadSadeq Morakabi, Hamid Ghasemi, Elahe Shakeri Daryani Pages 5-36

    With the importance of social media in everyday life and their entry into the mainstream media of the world, traditional media have transformed their products and accepted social media as a strong competitor, and as a result, yesterday's passive Viewers became active users today. Given that TV sports programs have a large share of the popularity and production of television, the purpose of this study is to explore the ways in which the program Producer can use the capabilities of the second screen, and shape them. Making the viewer's interaction with the TV sports program to cover the lack of interactive TV technology in Iran. The second screen appeared as an accessory (computer, mobile phone or tablet) to accompany the first screen (TV) to communicate with the first screen. The present study, based on the theory of media convergence and by the method of qualitative content analysis and documentary study, has extracted the basic categories and then five episodes of five titles of TV sports programs Has been analyzed and studied. Research findings show that the second screen can turn the viewers into content creators and enhance their ability to be more than a commentator, and the sports program Producer by implementing the interaction with the viewer, from sports data and social activities They go beyond and use the motivation and information of viewers/users to produce various forms of interactive programming on television to facilitate the interaction and expression of audience views more than ever.

    Keywords: TV sports program, interactive sports program, second screen, new interactive media, Social Media
  • Mansour Saei *, Hossein Basirianjahromi, AmirHossein Dehzad Pages 37-66

    Today we all live in a Mediated Society. Almost all aspects of our individual, social and cultural life have been influenced by the media and communication technologies. The pervasive presence of the media in all areas of our individual and social life has led to the introduction of media literacy education as the approach to modern education in the 21st century. But one of the important issues in the field of media literacy education is its development in the educational system.This article focuses on the analysis of the most important obstacles to the development of media literacy education in Iranian schools. Also, the method of this research is qualitative and uses the technique of Grounded Theory to analyze the existing obstacles. To answer the research questions, two methods of library studies and in-depth interviews were used and by studying various researches and conducting 20 interviews with policy makers & authors of the book Media Thinking and Literacy, presenters and teachers of this course & experts in media field, the necessary data has been collected. In this research, MAXQDA software (version 11) was used to encode the data and the data were framed based on the paradigm model of axial coding. Findings show that the main obstacles to the development of media literacy are: “Lack of a trustee for teaching media literacy”, “Poor policy-making and decision-making in education”, “Lack of precise definition of the purpose of media literacy training” & “Misunderstanding of the concept of literacy”.

    Keywords: Media Literacy, Media Literacy Education, Barriers to Media Literacy, Media Literacy Development, Iranian Schools
  • Mahdiyeh Bakhshi, Sarvenaz Torbati *, Ali Jafari, Seyed Mohammad Dadgaran, Habib Saburi Pages 67-90

    The present article seeks to analyze the novel "I’m Probably Lost" to explain the relationship between social relations in the Iranian society and Jung's psychological concepts and archetypes, and that how do archetypes affect our relationships with ourselves and others? Accordingly, with a combined application of Joseph Luft and Harrington Ingham's theory of Johari Window and Jung’s archetypes; anima and animus, shadows, numbers and symbols are analyzed concerning the characters of this novel. After reading the novel, looking at the Johari Window and the implications of Jung's theories about archetypes, the author observed that the narrator removes the mask to face her blind and hidden area. And for one day, she suspends his present life, interrogates her past, goes to her subconscious square yard and encounters an unknown area of ​​her character that is hidden and unknown to others and herself. In this narration, which happens to be repeated in one day, the narrator is confronted with her hidden and blind area. It is through the lens of this knowledge that she wants to get rid of being lost in the past and reach balance in the present life. The narrator expands the open area of ​​her character by recognizing her collective subconscious and then by self-disclosure and disclosure. And it strikes a balance in communicating with oneself and others.

    Keywords: Psychoanalytic Criticism, archetype, Johari Window, Stream of consciousness, Novel
  • Moslem Ebrahimi Tabar *, Mohammad Ghaffari Pages 91-126

    The popularity of social media and the subsequent rapid growth of social commerce have revolutionized corporate strategies. In other words, companies have tried to steer their online commerce from a product-based approach based on e-commerce to a customer-oriented approach based on social commerce. Therefore, in this study, an attempt has been made to search for the pull factors that affect the customer's intention to use social commerce. In terms of purpose, the present study is among the applied research and in terms of the nature of a descriptive research is a survey type and library and field methods have been used to collect research data. The statistical population includes all compatriots who have purchased a product or service from the social commerce environment, specifically the social network Instagram, during the winter of 1399. The statistical sample includes 200 people who have been selected by the available method. The validity of the questionnaire was confirmed using the opinion of experts in this field and the reliability of the questionnaire was confirmed using Cronbach's alpha test. Data analysis suggests that tensile factors affecting the intention to use social commerce include variables such as ease of use, privacy, trust, cost savings, access to information, the possibility of social interaction, perceived value of customers, Celebrities and Ethic.

    Keywords: Social Networks, social commerce, pull factors, adoption intention
  • Mohsen Nobakht * Pages 127-166
  • Maryam Behfar *, Mahdokht Pourkhaleghi Chatrodi, Ahmad Zabeti Jahromi Pages 167-195

    The goal of the present research is understanding the implicit concepts and discovering the delicacies of the movie editing which has been less dealt with. Therefore, by transferring one of the mostly-used rhetorical concepts (simile) to cinema studies, we have tried to clarify the quality of the performance of editing in Iranian movies. The approach of this applied research is descriptive-analytical and library and audio-visual (movies) resources were implemented. Purposive sampling was applied and the theoretical framework is based on Eisenstein’s formalistic theory. In this research, first, with describing simile and its differences with metaphor and pun, detailed pattern of using it for analysis in cinema has been presented and after that, samples of similarity editing in the Iranian cinema have been expressed objectively and practically, with considering the historical and thematic line. The research findings showed that the way shots are combined through similarity has considerably raised the aesthetic quality of the movies. Various themes like the attempt for survival, the weak class of society being plaything, animal greed of the human, exploiting view towards female, empty and false relationship among humans and … have been created in the movies using this trick. The higher application of rough cut, in comparison to techniques like dissolve and fade, and selecting the objects of similarity which have been a part of the context and body of the story have shaped a realistic and simpler expression of the form. Considering the historical trend with samples from the 1950s to 1990s, too, well revealed that with the passage of time, more complexity and delicacy has occurred in applying the similarity editing

    Keywords: Rhetoric, Similarity Editing, Iranian cinema, Formalism, Editing (Montage)