نشریه دانش انتظامی آذربایجان شرقی
پیاپی 28 (بهار 1397)

این پژوهش با هدف بررسی اطلاعات جمعیت شناختی موثر بر وقوع قتل بین سال های 1390 تا 1395 انجام پذیرفت. روش تحقیق پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی مقطعی می باشد؛ جامعه آماری پژوهش کلیه پرونده های مربوط به قتل در پلیس آگاهی استان بود که از سال 1390 تا سال 1395 به ثبت رسیده است. روش نمونه گیری نیز سرشماری تمامی پرونده های مربوط به قتل بود. نتایج تحلیل خی دو نشان دادکه مردان بیشتر از زنان در وقوع قتل شرکت داشته اند؛ افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد بر وقوع قتل تاثیر داشته اند؛ وقوع قتل در گروه سنی پایین تر از 40 و بیشتر از 41 به بالا است؛ وقوع قتل در مقاطع تحصیلی زیر دیپلم بیشتر از دیپلم به بالاست؛ وقوع قتل در شغل آزاد، خانه دار و بیکار بیشتر از سایر شغل ها است؛ وقوع قتل در شهر بیشتر از روستاها است؛ وضعیت مالی پایین بر وقوع قتل موثر است؛ سکونت در مناطق پایین شهر، بر وقوع قتل موثر است؛ اعتیاد بر وقوع قتل بیشترین تاثیر را داشته است؛ همچنین نتایج پژوهش نشان داد که قاتلین سابقه بیماری روانی- اختلالی نداشته اند.

هدف از پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین احساس امنیت اجتماعی و اعتماد اجتماعی(اعتماد بین شخصی و اعتماد بین نهادی)می باشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز می باشد،که با استفاده از فرمول کوکران 377 نفر از آنان به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته احساس امنیت اجتماعی و اعتماد اجتماعی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که احساس امنیت اجتماعی با اعتماد بین شخصی و اعتماد نهادی رابطه مثبت و معنی داری دارد. براساس نتایج مدل رگرسیون،دو متغیر مستقل تحقیق توانسته اند در مجموع19 درصد از تغییرات متغیره وابسته را تبیین نمایند. در این تبیین سهم نسبی متغیر اعتماد بین شخصی بیش تر از متغیر اعتماد نهادی بوده است.

ارتکاب جرم به ویژه از نوع خشونت بار آن موضوع مورد مطالعه رشته های مختلف علمی و همچنین مراجع قانونی بوده است. بحث از ویژگی های روانشناختی موثر در ارتکاب جرم به خصوص بررسی ارتباط بین جرم با اختلالات شخصیتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی ویژگی های راونشناختی و نقش اختلالات شخصیتی در نوع سرقت می باشد. این مطالعه با روش کمی و ابزار مصاحبه ساختارمند به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش کلیه سارقین استان آذربایجان شرقی می باشد. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه 200 نفر می باشد، که از بین زندانیان زندان مرکزی تبریز ارجاع شده به پلیس آگاهی استان (دامنه سنی 18 سال و بالاتر و همگی مرد) انتخاب شده است. برای تشخیص اختلالات روانپرشکی از مصاحبه ساختاریافته بر اساس معیار DSM-5استفاده شد. داده های جمع آوری شده جهت ارایه بینش منسجم با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون خی دو حاکی از وجود رابطه معنی دار بین اختلال شخصیت پارانویید، اختلال شخصیت نمایشی و اختلال شخصیت خودشیفته با نوع سرقت (خشن یا غیرخشن) می باشد. افرادی که دارای اختلال شخصیت پارانویید، نمایشی و خودشیفته هستند، میزان ارتکاب به سرقت خشن در بین آنها بیشتر است.

هدف از تحقیق حاضر، مطالعه وضعیت تصادفات جاده ای در استان آذربایجان شرقی می باشد؛ بر همین اساس، آمار ثبت شده سوانح در جاده های استان آذربایجان شرقی به دلیل موقعیت استراتژیک منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده در این مطالعه تحلیل ثانوی می باشد. طبق نتایج مطالعه بیشترین تصادفات در ساعات 8 صبح تا 4 عصر اتفاق افتاده است. در حوزه های میانه به تبریز و مرند بیشترین تصادف ها صورت گرفته اند. از نظر عاملان تصادف ها، رانندگان ماشین های باری (کامیون، تریلر و وانت بار) بیشترین مقصران در سوانح رانندگی جاده ای و سوانح برخوردی، در میان انواع تصادفات دارای بیشترین فراوانی می باشند.

امنیت از نیازها و ضرورت های پایه ای فرد و جامعه تلقی می شود؛ به طوری که انسان مدنی برای زندگی در جمع و دستیابی به مراتب بالای رشد نیازمند امنیت و آرامش است. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین نزاع و درگیری فردی و احساس امنیت اجتماعی انجام گرفته است. مطالعه حاضر به روش پیمایشی (با شیوه نمونه گیری طبقه‎ای در مناطق ده گانه شهر تبریز) در میان 527 نفر از افراد 15 سال و بالاتر ساکن در شهر تبریز که بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انتخاب شده اند، انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تحلیل آن ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. براساس نتایج، میانگین احساس امنیت اجتماعی در بین ساکنان شهر تبریز 73/3 (در یک مقیاس 6-1 و در حد متوسط رو به بالا) بوده است. با توجه به نتایج ضرایب همبستگی، بین متغیر مستقل نزاع و درگیری فردی و بعد واکنشی آن با احساس امنیت اجتماعی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. می توان گفت از آن جایی که افراد دارای نمره بالا در شاخص نزاع و درگیری واکنشی-فردی، که با نشان دادن خشونت به نوعی به آرامش می‎رسند، به احساس امنیت اجتماعی به نسبت بالاتری دست می یابند. بر اساس نتایج حاصل از نمونه مورد مطالعه، خشونت می تواند به معنای دفاع شخصی در نظر گرفته شود.

توسعه ی اجتماع، منوط به تربیت و آموزش سرمایه انسانی است که برای نقش های اجتماعی-انتظامی آماده می شوند. یکی از سازوکارهای ترویج و توسعه حکمرانی خوب، توزیع شایسته سالارانه نقش در جامعه است که نوعی تقسیم کار بسامان تلقی می شود. سازمان های مدرن امروزی برای تعالی انسانی و بهره وری اجتماعی مناسب، نیازمند نیروی انسانی دارای تعهد اخلاقی-اجتماعی و شایسته و علمی هستند. بر این اساس در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، کوشش شده است که با الهام از اندیشه پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع)، الگو های تربیتی و آموزشی برای نقش های اجتماعی-انتظامی مورد واکاوی قرار گیرد. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد که در الگوی مشترک در جامعه اسلامی معیارهای لازم جهت انتخاب مدیر برای نقش های اجتماعی-انتظامی عبارت است از: تعهد اخلاقی، گشاده رویی، مشورت-گرا، فارغ از تعصب، نگاه غیر خویشاوندی به نقش، متخصص و مدبر، مسیولیت پذیر، پاسخگو، سابقه اجتماعی خوب، خانواده گرا، مردم گرا، ساده زیست، دارای بصیرت سیاسی-اجتماعی، پایبند به هنجارهای اجتماعی و قانون و دارای تفکر مدیریتی.