نشریه دانش انتظامی آذربایجان غربی
پیاپی 30 (بهار 1395)

امروزه اغلب نظام های کیفری به دنبال آن هستندکه با استفاده از روش های غیر کیفری و با اتخاذ سیاست ها و برنامه های پیشگیرانه، زمینه های جرایم در جامعه را از میان ببرند. به طور کلی در دنیا دو روش برای پیشگیری از جرم وجود دارد؛ یکی روش اجتماعی است که با استفاده از شیوه های القایی، اقناعی، ارشادی و روش های تربیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... میزان وقوع جرایم در جامعه کاهش داده می شود لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی نقش امربه معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرایم می باشد . پژوهش حاضراز نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی - پیماشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل آمران به معروف و ناهیان از منکر شهرستان ارومیه بوده نمونه آماری 100 نفر به شیوه در دسترس انتخاب گرده است . ابزار گردآوری داده، پرسشنامه بوده و برای توصیف متغیرهای جمعیت شناختی از جداول توزیع فراوانی و برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردیده است. 4 فرضیه در نظر گرفته شده این تحقیق شامل، رابطه بین گسترش فرهنگ نظارت همگانی، آشنایی آمرین و ناهیان به معروف و منکر ، حمایت از آمرین به معروف و ناهیان از منکر ، مبارزه با نفوذ اندیشه های تساهل و تسامح گرا و پیشگیری از جرم به تایید رسید. نتیجه نشان داد هر 4 فرضیه در پیشگیری از جرایم موثر است. در بررسی و تحلیل نتایج موثر، تمامی شاخص های شناسایی شده با توجه به نظر پاسخگویان در پیشگیری از جرایم تاثیرگذارند.

این تحقیق در ارتباط با تعیین و اولویت بندی عوامل سازمانی موثر بر اجرای مطلوب سیستم مدیریت دانش و مدیرت سرمایه فکری در نیروی انتظامی است، که با هدف کاربردی و به روش تحقیق در عملیات انجام شده است. روش گردآوری داده ها بصورت کتابخانه ای و میدانی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. به همین منظور 14 عامل فرعی در قالب 3 عامل اصلی ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات که همان عوامل سازمانی موثر بر اجرای مطلوب سیستم مدیریت دانش و مدیریت سرمایه ی فکری در نیروی انتظامی می باشد، براساس مطالعات مرتبط شناسایی و به کمک فرایند تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از نظر خبرگان و متخصصین وزن دهی شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در بین شاخصهای اصلی(ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات)، شاخص فناوری اطلاعات با 47%، بالاترین اولویت را داراست. همچنین در بین 14 شاخص فرعی، فرهنگ مشارکت با 14.3% ، رسمیت با 12.5% و تسهیم دانش با 13% رتبه های اول تا سوم را بلحاظ اهمیت کسب نمودند.

سیستم خانواده در زمره مهمترین سیستم های اجتماعی است که بر اساس ازدواج بین دو جنس مخالف شکل میگیرد. حفظ و تداوم این سیستم خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه همدم طلبی- دوری گزینی در زنان افسرده، سالم و درمان شده در شهر ارومیه بود. طرح پژوهش از نوع علی - مقایسه ایی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی زنان در شهر ارومیه در سال 1394 تشکیل می دادند که به صورت در دسترس از شهر ارومیه انتخاب شده بودند. نمونه ای به حجم 150 نفر به صورت در دسترس انتخاب شد برای ارزیابی آزمودنی ها از پرسشنامه همدم طلبی- دوری گزینی (دوناد برنشتاین و همکاران، 1985) استفاده شد. نتایج با استفاده از میانگین و آزمون آنوا و آزمون بین گروهی تحلیل شدند.
یافته ها نشان داد که بین سه گروه از زنان افسرده، درمان شده و سالم از لحاظ میزان مقیاس همدم طلبی تفاوت معناداری دیده می شود، بین زنان افسرده و درمان شده از لحاظ همدم طلبی تفاوت معناداری دیده نمی شود ولی بین این دو گروه با زنان سالم تفاوت معناداری در سطح p<0/05 دیده می شود. یافته های دیگر نشان داد بین سه گروه افسرده، درمان شده و سالم از لحاظ میزان مقیاس دوری گزینی تفاوت معنا داری دیده می شود و بین زنان افسرده و درمان شده از لحاظ مقیاس دوری گزینی تفاوت معناداری دیده نمی شود، ولی بین این دو گروه با زنان سالم تفاوت معناداری در سطح p<0/05 دیده می شود.

بی تردید خشونت و آزار یکی از ظلم هایی است که همواره بر زنان وارد شده وترس از قربانی جرایم شدن در بین زنان یکی از موضوعات برجسته در مطالعات جرم شناسی و جامعه شناسی انحرافات است. در این نوشتار نتایج بررسی و ارزیابی ارایه می شود که تلاش داشته است وضعیت خشونت علیه زنان وترس از جرم را در فضاهای عمومی در بین زنان شهر ارومیه مطالعه کند.

این پژوهش یک طرح پژوهشی زمینه یابی مقطعی است که در آن از روش های کیفی و کمی استفاده شده است بدین ترتیب که بعد از بررسی نظریه های تبیین گر و تهیه مدل و ارایه فرضیه و نیز برگزاری چندین جلسه متمرکز گروهی با زنان در مناطق مختلف شهر ، پرسش نامه ای تهیه و در بین 350 نفر از زنان ساکن در مناطق چهارگانه شهر ارومیه اجرا شده است.

یافته ها و نتایج:

یافته ها حاکی از آن است که حدود 45 درصد زنان در حد زیاد، 33 درصد در حد متوسط و 22 درصد در حد کم در فضاهای شهری نسبت به تهدید جرایم دچار ترس و واهمه اند . به بیان دیگر حدود نیمی از زنان به هنگام تردد در شهر احساس امنیت ندارند. در بین زنان تحصیل کرده و دارای درآمد بالا ، زنانی که در محله آنها ساختمانها و زمین های متروکه کم تر بوده و زنانی که از فعالیت های پلیس رضایت بیشتری داشته اند میزان ترس از جرم کم تر بوده است

در دنیای امروز رسانه ها قادرند حادثه ای کوچک را به بحرانی خطرناک تبدیل کنند. نهادهای رسانه های تاثیری موثر بر تغیر رفتار و نگرش انسان ها دارند و می توانند ابزاری موثر برای ایجاد فرهنگ جدید و یا شکل دهی به هویت های قومی و همگرایی اقوام داشته باشند. بنابراین با شرایط کنونی جهانی شدن و هجوم و هجمه دنیای مجازی و ارتباطات ماهواره ای، مولفه های هویتی فراوانی بر جامعه و به ویژه قومیت ها تزریق می شود که اگر مدیریت رسانه ای کشور با در نظر گرفتن حساسیت های قومی در برنامه های خود به مدیریت این مولفه ها در راستای کاهش بحران های قومی توجه کند، همگرایی قومی به نحو مطلوب شکل خواهد گرفت. در این راستا هدف از این مقاله بررسی ارتباط بین مولفه های رسانه ای و همگرایی قومی است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و جامعه آماری مناطق چهار گانه شهر ارومیه می باشد. متغیرهای تحقیق شامل 7 متغیر رسانه ای و 4 متغیر همگرایی قومی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های آماری کمی استنباطی معادلات ساختاری، ضرایب همبستگی استفاده شده است. بر اساس برآورد ضرایب استاندارد شده مدل ساختاری تحقیق و سطح معناداری (0317/0 =sig) ، تاثیرات برنامه های فرهنگی رسانه های تصویری و صوتی بر روی همگرایی اقوام با ضریب مستقیم و مثبت 81/0 نشان می دهد اولا باید در برنامه ریزی های فرهنگی رسانه های تصویری و صوتی یک ساماندهی منظم در چارچوب مدیریت یکپارچه رسانه ای در بها دادن به تمام مولفه های همگرایی قومی صورت گیرد و ثانیا جهت کاهش بحران های قومی حاصل از نقاط ضعف رسانه های تصویری و صوتی، اقدام به بازنگری وضعیت برنامه های رسانه ای کشور و استان و مطالعه تاثیرات رسانه های بیگانه در استفاده از نقاط ضعف و بزرگنمایی این نقاط در دامن زدن به بحران های قومی گردد. در این زمینه تکریم اقوام بیشترین تاثیرات غیر مستقیمی (51/0) بر روی کاهش بحران های قومی و افزایش همگرایی قومی را در مناطق شهر ارومیه را دارد. می توان نتیجه گرفت استفاده اقوام از رسانه های جدید ارتباطی و اطلاعاتی، تمایزپذیری و بخشی شدن را در شهر ارومیه بیشتر از وحدت، یکپارچگی و انسجام اجتماعی و همگرایی قومی تقویت کرده است.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بهزیستی روانشناختی با تنظیم هیجان در دانش آموزان بود. روش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر ستان میاندوآب بودند که تعداد 180 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های تنظیم هیجان و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. داده ها با روش آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین بهزیستی روانشناختی با تنظیم هیجان رابطه مثبت و معناداری دارند بدین معنی که با افزایش تنظیم هیجان، بهزیستی روانشناختی نیز افزایش می یابد. به دست اندرکاران امر پیشنهاد می شود که برای افزایش بهزیستی روانشناختی دانش آموزان، راهبردهای تنظیم هیجان را آموزش دهند.