فهرست مطالب

مجله پژوهش های نثر و نظم فارسی
سال پنجم شماره 2 (پیاپی 12، پاییز و زمستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1401/01/07
  • تعداد عناوین: 12
|
  • سید مهدی دادرس* صفحات 11-32

    مقاله حاضر به بررسی پیوند زبانی متون دری جنوبی با گویش های امروزین خوزستان می پردازد. منظور از متون جنوبی، متن هایی است که به خط عربی فارسی (قرآن قدس) یا به خط عبری، در حوزه جنوبی زبان فارسی، از خوزستان تا سیستان، تا پایان قرن ششم هجری قمری نگاشته شده-اند. مقایسه متون خراسانی و این متون نشان می دهد که دسته اخیر از نظر رده شناختی، قرابت بیشتری با فارسی میانه دارند و برخی از ویژگی های صرفی، آوایی و واژگانی متون پهلوی در آن-ها به جا مانده است. نظر به این که برخی از نوشته های فارسی یهودی کهن، یعنی نمایندگان اصلی دری جنوبی، در خوزستان تحریر شده اند، بررسی خویشاوندی آن ها با گویش های امروزین این ناحیه، می تواند روشنگر وضعیت گویشی خوزستان در عصر نگارش این متون باشد. شواهدی که نگارنده مقاله از گویش های شوشتری، دزفولی، بختیاری و لری فیلی، گردآوری و ریشه یابی کرده، از طرفی موید وجود گونه جنوبی فارسی نو، و از سوی دیگر، گواه اصالت جغرافیایی متون جنوبی است.

    کلیدواژگان: دری جنوبی، گویش شناسی، قرآن قدس، فارسی یهودی کهن، خوزستان
  • سید محمد دشتی، سهراب سعیدی*، افروز روان سالار صفحات 33-64

    «مقامات حمیدی» یکی از آثار ارجمند نثر فارسی و حاکی از مطالب خواندنی گوناگون با اشخاص متفاوت است که قاضی حمید الدین در مقامه های خود بدان پرداخته است، یکی از این مولفه های مهم این دو کتاب، جایگاه دو شخصیت پیر و جوان است در صحنه های گوناگون این کتاب است که البته در مقامات بسامد واژه «پیر» و نقش آن نسبت به« جوان » بیشتر است و در واقع نگارنده به این دو مقوله توجه ویژه داشته است، از نظر قاضی حمید الدین موی سفید مایه اعتبار نیست و بلکه جایگاه خرد است که پیر را کرامت و بزرگی می بخشد و این بزرگی و حشمت می تواند نصیب یک جوان خردمند و باهوش و فراست نیز باشد تا در جوانی در مرتبه پیری بنشیند، در این متن پیر و جوان علاوه بر جنبه های ظاهری در نقش های استعاری و کنایی نیز ظاهر شده اند؛ اما آنچه مورد نظر قاضی بلخ است پیر خردمند است که این پیر می تواند جوان دارای هوش و رای نیز باشد؛ از این رو این مقاله با روش تحلیل محتوا و به وسیله ابزار کتابخانه نقش این دو شخصیت را در این متن بررسی می کند.

    کلیدواژگان: «مقامات حمیدی»، «پیر»، «جوان»، «خرد و هوش»، «جهل و نادانی»
  • اصغر علی خانی*، سید محمود سید صادقی صفحات 65-95

    «استان بوشهر»(جنوب غربی ایران) در ادبیات داستانی کشور به ویژه مکتب جنوب صاحب پایگاه مهمی است. در این مقاله کوشش شده است؛ آثار داستانی این ناحیه، در دوره ی دوم سلطنت محمدرضاشاه(1357-1332) بر پایه ی محتوا؛ موضوع- حوادث داستان- و درون مایه- فکر حاکم بر اثر- نقد و بررسی شود. بنابراین؛ پس از مطالعه ی آثار داستان نویسان بوشهر، ضمن بهره گیری از منابع معتبر و دست اول به علاوه ی تحلیل های مستدل؛ مزیت ها، نقایص و دگردیسی های محتوایی داستان بوشهر در این دوره بیان می شود. اگرچه؛ مجموعه ی دوم«رسول پرویزی» حلاوت داستان- خاطره های اولیه را ندارد و«چوبک» در مرحله ی دوم نویسندگی، در کنار تکرار مضامین گدشته در «چراغ آخر» و«روز اول قبر» فرم رمان را تغییر می دهد. (سنگ صبور) و درون مایه ی اجتماعی متفاوتی در«تنگسیر» ارایه می دهد. با این اوصاف می توان گفت؛ میان آثار داستان نویسان این برهه(پرویزی، چوبک، سلیمانی و جلالی تنگستانی) از لحاظ درون مایه و سبک؛ شباهت غیرقابل انکاری با داستان نویسی کشور وجود دارد به گونه ای که می توان ادعا کردکه درون مایه ی غالب این دوره؛ اجتماعی و سبک مسلط این فصل؛ واقع گرایی است.

    کلیدواژگان: نقد محتوایی، ادبیات داستانی بوشهر، پرویزی، چوبک، سلیمانی، و
  • ماهرخ آهمه* صفحات 97-119

    ملاعباس قدکساز معروف به شباب یکی از صاحبدلان دیار عالم خیز شوشتر و از شاعران گمنام دوره بازگشت ادبی است که علیرغم استادی در قالب های گوناگون شعری، به دلیل دوری از مرکز کشور و شعرای اصفهان، نامی از او در کتب تاریخ ادبیات دوره بازگشت نیامده است. دیوان او شامل مثنوی، قصیده، رباعی، غزل، قطعه و قالب های دیگر است. کلیات شباب حدود پانزده هزار بیت است که نخستین بار در زمان حیات شاعر به وسیله یکی از دوستان او به نام محمد موسوی مرعشی جمع آوری شده و در بمبیی به چاپ رسیده است. شعر او ساده ، روان و مزین به آرایه های دلنشین لفظی و معنوی است. قصاید او از نوع قصاید مدحی است و موضوع بیش از هشتاد درصد آنها ذکر فضایل اهل بیت «ع» و به ویژه مولای متقیان علی بن ابیطالب «ع» است.هدف این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته،معرفی شباب و بیان مختصاتی از سبک «قالب و موسیقی» شعری اوست.

    کلیدواژگان: شباب شوشتری، دوره بازگشت، قالب، موسیقی
  • قهرمان شیری صفحات 121-165

    برجسته ترین خصوصیت هایی که نثر فارسی در دوره ی ناصری و مشروطه دارد عبارت است از: سادگی زبان، صراحت بیان، تعبیرات پرشمار جدید، مفاهیم و موضوعات مدرن ، و بیان استدلالی و تحلیلی. دو ویژگی اول برگرفته از فرهنگ عمومی مردم است که در این دوره خود را به عنوان یکی از ارکان قدرت در جامعه مطرح می کنند و ویژگی های بعدی متاثر از نقش روشنگرانه ی اندیشمندان و تحصیل کردگان و فرنگ دیدگان جامعه است که آن ها نیز رکن دیگر قدرت را تشکیل می دادند و نقش راهنما را در جامعه برعهده داشتند. اهمیت یافتن موضوع و مخاطب، پدید آمدن گونه های جدید نوشتاری، روی آوردن گروه های غیرحرفه ای چون سیاست مداران و مردمان عادی به نوشتن خاطره و سفرنامه و رساله های انتقادی، و کاهش شدید فاصله ی طبقاتی و نزدیک شدن طبقه ی متوسط شهری و عالمان دین و روشنفکران و روزنامه نگاران و اشراف زادگان به یک دیگر برای یک مبارزه ی مشترک، نقش مهمی در تکوین نثر ساده و صریح تحلیلی در دوره ی ناصری بازی می کند. بخش عمده ای از ویژگی های دیگر این نثر نیز ارتباط مستقیم به همین خصوصیات اصلی دارد.

    کلیدواژگان: نثر تحلیلی، دوره ی ناصری، سبک قاجار، نثر فارسی
  • مجتبی عبدالهی* صفحات 167-184

    نجم الدین محمد فلکی شروانی از شاعران قرن ششم هجری و شاعر دربار منوچهر بن فریدون شروانشاه است. تذکره نویسان تعداد ابیات دیوان فلکی را از پنج هزار بیت تا چهارده هزار بیت نوشته اند؛ ولی آنچه از اشعار او به جا مانده، به دو هزار بیت نمی رسد. تحقیق و جستجو در دیوان فلکی و نسخه های خطی دیوان او، نشان از درآمیختگی شعر برخی از شاعران با اشعار فلکی شروانی دارد. در این پژوهش، پس از مطالعه و بررسی دقیق دیوان چاپی فلکی و نسخه های خطی آن و جستجو در دیوان شاعران قرن پنجم تا هفتم هجری و جنگ ها و نسخه های خطی اشعار آنان، به درآمیختگی شعر برخی از شاعران، همچون: عسجدی، مسعود سعد سلمان، قطران تبریزی، ادیب صابر ترمذی، مجد همگر و جلال الدین محمد مولوی، با اشعار فلکی پی بردیم که یا اشعار ایشان در دیوان چاپی فلکی و نسخه های خطی آن ضبط شده و یا شعر فلکی در دیوان آنها راه یافته است. در این پژوهش به بررسی این اشعار و تعیین سراینده حقیقی آنها با دلایل و شواهد پرداخته شده است، تا در ارایه تصحیحی منقح و پیراسته از دیوان شاعران مذکور، یاریگر مصححان و همچنین پژوهشگران اشعار ایشان باشد.

    کلیدواژگان: فلکی شروانی، دیوان اشعار، نسخه های خطی، درآمیختگی اشعار
  • سعید مهدوی فر * صفحات 185-220

    دیوان خاقانی شروانی به دلیل دشواری مشهورش از دیرباز مورد توجه شارحان بوده و شروح متعددی نیز بر آن نگاشته شده است. یکی از این شروح، اثری از ادیب و سخن شناس برجسته عصر قاجار، رضاقلی خان هدایت (1215-1288ق) است. هدایت شرح خود را مفتاح الکنوز نام نهاده و کوشیده تا با تاملی گذرا پاره ای از مشکلات دیوان خاقانی را حل کند. این شرح با وجود پاره ای از فواید از برخی کاستی ها برکنار نمانده است. در جستار حاضر به پژوهش در باب این شرح پرداخته ایم.

    کلیدواژگان: خاقانی، دیوان، شرح، رضاقلی خان هدایت، مفتاح الکنوز
  • محمدصادق ضرونی صفحات 221-245

    اگرچه نزد عامه مردم و حتی برخی از خوانندگان نیمه حرفه ای، عنصر توصیف در یک متن روایی به منزله نقطه ایست و استراحت گاه داستان به شمار می آید؛ اما حقیقت این است که این باور برگرفته از نگاه سنتی به شیوه پرداخت این عنصر در بسیاری از داستان های کلاسیک است که به جای توصیفات و تصویرسازی های خلاقانه، به توضیح و تفسیر مو به موی یک پدیده، یک موقعیت و یا شخصیت های داستانی می پرداخت، در حالی که مقاطع توصیفی در آثار برخی از نویسندگان خوش ذوق ونوجوی معاصر کارکردی متنوع یافته و در این راستا آن ها رخدادهای داستانی را به گونه ای با توصیف در هم تنیده اند که امکان تفکیک آن دو از هم میسر نیست. پژوهش حاضر در تلاش است که ضمن تحلیل و تبیین این کارکردها، به بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیری آن ها در دو داستان کوتاه منتخب از منیرو روانی پور و غاده سمان پرداخته و نتایج حاصله حکایت از آن دارد که اگرچه توصیفات غاده سمان به کارکرد خلاقانه آن در سطوح مختلف صناعت، تکنیک و هنر نزدیک تر است، اما روی هم رفته هر دو نویسنده توانسته اند با استمداد از کارکردهای مختلف عنصر توصیف ضمن گسترش این داستان ها در هر دو محور افقی و عمودی، اصل و محور داستانشان را بر بهره گیری هوشمندانه از این عنصر قرار دهند؛ به گونه ای که خواننده فقط با تامل و اندیشه در این مقاطع می تواند زوایای پنهان داستان و درون مایه آن را کشف و درک نماید و این در حالی است که بسیاری از مقاطع توصیفی را می توان بدون هیچ خللی در سیر روایی داستان های کلاسیک و سنتی نادیده گرفت و حتی آن ها را از ساختار فیزیکی داستان حذف کرد.

    کلیدواژگان: داستان کوتاه، توصیف، وصف خلاق، منیرو روانی پور، غاده سمان
  • سهیل یاری گل دره*، محمدابراهیم مالمیر، غلامرضا سالمیان صفحات 247-261

    خواجه محمد پارسا در تفسیر ثمانیه که تفسیری بر هشت سوره کوتاه (قدر تا همزه) است، از آثار فارسی و عربی فراوانی بهره گرفته است. او گاهی از منابع خود نام می برد و در موارد فراوانی نیز بدون اشاره، مطالبی را از دیگران نقل کرده است. یکی از دانشمندانی که آثارش تاثیر بسیاری بر خواجه محمد پارسا و تفسیرش گذاشته، محمد غزالی است. خواجه پارسا در چندین موضع از کتاب خویش از غزالی با عنوان «حجه الإسلام» مطالبی نقل کرده است. اما با بررسی دقیق نیمه نخست متن این نکته آشکار می گردد که گاهی نیز بدون ذکر غزالی بخش های از آثار او را در تفسیر خویش گنجانده است. پی بردن به این نکته موجب می شود که هم از تاثیر فراوان غزالی بر خواجه محمد پارسا آگاه شویم و هم این بخش های متن را دیدگاه نویسنده نپنداریم و در تحلیل افکار و نظریات وی، به آن ها استناد نکنیم. در این مقاله به بررسی مواردی پرداخته می شود که خواجه پارسا بی آنکه نامی از غزالی ببرد، مواضعی از آثار وی را در تفسیرش آورده است.

    کلیدواژگان: تفسیر ثمانیه، غزالی، إحیاء علوم الدین، اربعین، مجموعه رسائل
  • محسن احمدوندی* صفحات 263-281

    نام شناسی یکی از شاخه های زبان شناسی است که به تحلیل و بررسی جنبه های صوری و معنایی نام های خاص می پردازد. با توجه به کاربرد نام های خاص در علوم مختلف، نام شناسی به عنوان دانشی میان رشته ای در حوزه های مختلفی چون فلسفه، حقوق، جامعه شناسی، روان شناسی، مردم شناسی، تاریخ، باستان شناسی و... به کار گرفته می‎شود. یکی از زمینه های به کارگیری نام شناسی، نقد ادبی و به ویژه نقد ادبیات داستانی است. نام هریک از شخصیت های داستانی می تواند دلالت های معنایی متعددی داشته باشد و بخش مهمی از خلق شخصیت را بر عهده بگیرد؛ به همین دلیل نویسندگان حرفه ای، نام شخصیت های داستانی خود را هدفمند انتخاب می کنند و برای هر گزینشی، دلایل و براهینی دارند. نام شناسی با مطالعه چرایی و چگونگی نام گذاری شخصیت های داستانی راه را برای فهم بهتر داستان و آشنایی با جهان بینی نویسنده آن هموار می سازد. رمان همسایه ها یکی از بهترین نمونه ها برای کاربست نام شناسی شخصیت ها ست. احمد محمود در این اثر تلاش کرده است تا با انتخاب هدفمند نام ها، جهان بینی و نگرش خاص خود را به مخاطب القا کند. در نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی رمان همسایه ها از منظر نام شناسی شخصیت های آن پرداخته ایم. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که وضعیت اقتصادی، هنجارهای اجتماعی، نزدیکی به منابع قدرت، دین و مذهب و ایدیولوژی پنج عنصر بنیادین در انتخاب نام شخصیت های رمان همسایه هاست.

    کلیدواژگان: نقد ادبی، نام شناسی، رمان معاصر فارسی، همسایه ها، احمد محمود
  • آموزه های تعلیمی در خوشه تداعی تصویرهای شعر صائب تبریزی
    فریدون طهماسبی صفحات 283-315

    سبک هندی یا اصفهانی سرشار از مضامین متنوع وتصویرهای رنگارنگ است. یکی از این شاعران توانمند تصویر پرداز مضمون ساز این سبک صایب تبریزی است که از پدیده های مختلف طبیعی و غیر طبیعی به عنوان موتیو برای مضمون سازی بهره گرفته است. صایب در بسیاری از موارد، از این مضمون ها وتصاویر براساس نقش ترغیبی زبان برای تشویق مخاطب به ترک ضد ارزش ها وترغیب به انجام کارهای ارزشی وتربیتی استفاده کرده است. هدف از نگارش این مقالهکه به شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانه ای انجام شده،اثبات این مسیله است که صایب غیر از اهداف توصیفی وبیان موضو ع های غنایی، حکمی و...اهداف تربیتی و تعلیمی را هم مد نظر داشته است. شاعر با استفاده از انواع موتیوها و مضمون پردازیها، مخاطب خود را به خاموشی، دل نورانی داشتن، گردنکش نبودن ، به دنبال هوا و هوس نگشتن ، ترک گناهکاری و تردامنی،تشویق و ترغیب به سحرخیزی و عبادت ، همت بلند داشتن ، عدم توجه به ظواهر دنیوی و... دعوت کرده است که این مقاله به بخشی از آنها پرداخته است.

    کلیدواژگان: سبک هندی، صائب تبریزی، مضمون پردازی، موسیقی، مسائل تربیتی و تعلیمی
  • زهرا زنگنه، هادی یوسفی صفحات 317-334

    رمانتیسم نهضتی هنری فکری در شعر معاصر مشروطه است. نوعی واکنش احساسی در برابر خرد محوری و تمایل به برجسته کردن خویشتن انسانی و گرایش به سوی خیال و رویا. تخیل در زیبایی شناسی مکتب رمانتیسم از جایگاه مهمی برخوردار است و بی تردید باید برجسته ترین ویژگی این مکتب و وجه ممیزه ی آن را از سایر مکاتب، رویکرد ویژه ی آن به تخیل دانست. شاعران زیادی در این زمینه شعر سروده و آثاری پدید آورده اند. ادیب شاعر توانای معاصر را باید آغازگر رمانتیسم در ایران دانست. او شاعری کم بینا و اندوهگین از اهالی نیشابور است که با استفا ده از قوه تخیل شاعرانه، آزادانه به بیان عواطف و احساسات خویش در شعر پرداخته است. مساله اساسی پژوهش حاضر نشان دادن جلو ه های رمانتیسم اشعار ادیب نیشابوری به شیوه ی توصیفی تحلیلی است. برای دست یابی به این هدف ابتدا ویژگی های تصویر رمانتیک اشعار ادیب، سپس جایگاه تصویر در بافت شعر و در نهایت سه کارکرد تصویر رمانتیک اشعار ادیب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ویژگی های تصویر رمانتیک به وضوح در شعر ادیب قابل رویت است، در این میان اندوه رمانتیک، پویایی و فردیت تصویر بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده اند، مهم ترین کارکرد تصویر رمانتیک شعر ادیب تاثیر در احساس و همزادی با احساس و معناست.

    کلیدواژگان: رمانتیسم، فردیت تصویر، پیوستگی، بالندگی
|
  • Seyyed Mehdi Dadras * Pages 11-32

    The present paper deals with the dialectal relationship of southern Dari texts with modern dialects of Khuzestan. “Southern” here refers to the manuscripts written in Arabic-Persian (Qurʼān-i Quds) and Jewish scripts, in the southern territory of Early New Persian (ENP), i.e. from Khuzestan to Sistan, until the end of the 6th century AH. It seems that, compared to Khorassani texts, the southern varietis are typologically more related to Middle Persian, which means they have preserved more morphological, phonological and lexical items from Pahlavi language. Considering the fact that a number of Early Judaeo-Persian texts - as the main evidence of southern ENP – are attributed to Khuzestan, this investigation into their relationship with modern dialects of the region might shed light on the language status of Khuzestan in that era. The etymological evidence from Shushtari, Dezfuli, Bakhtiari and Feyli Luri dialects, found and studied by the author, on the one hand proves the existence of the southern dialect of ENP; and on the other hand confirms the geographical origins of the southern texts.

    Keywords: Southern Dari (Southern Early New Persian), dialectology, Qurʼān-i Quds (the Koran of Quds), Early Judaeo-Persian, Khuzestan
  • Mohammad Dashti, Sohrab Saeidi *, Afrooz Ravan Salar Pages 33-64

    Hamidi Officials is one of the esteemed works of Persian prose and indicates various readable material with different people that Judge Hamid al-Din has dealt with in his speeches. One of these components is two characters, old and young, who appear in various scenes. In the authorities, the word "old" has a higher frequency and its role than "young", and in fact, the author has paid special attention to these two categories. According to Judge Hamid-al-Din, white hair is not a source of credit, but a position of wisdom that gives dignity and greatness to the old, and this greatness and greatness can also be bestowed on a wise, intelligent and prudent young man to sit in old age in youth. In this text, old and young, in addition to the appearance aspects, have also appeared in metaphorical and ironic roles. But what the judge of Balkh wants is a wise old man who can also have intelligence and votes. Therefore, this article examines the role of these two characters in this text by content analysis method and by library tools.

    Keywords: «Hamidi officials», «old, young«_»wisdom», «ignorance»
  • Asghar Alikhani *, Seyd Mahmood Seyd Sadeqi Pages 65-95

    Bushehr province (located in south-west of Iran) owns a crucial status in the fiction of the country particularly in South Literature School. It has been tried to criticize and Analyze the following items in this article; fictional works of this geographical region in the second period of king Mohammad Reza monarchy (1332-1357) based on the content , subject , plot and the theme (the dominant thought). Therefore, after the study of works of fiction writers of Bushehr province with utilization of credible references and well-founded analyses, the advantages, disadvantages, drawbacks and content transformations of Bushehr province fiction in this period are stated. The second collection of 'Rasoul Parvizi' does not have the sweetness or memories of the first and furthermore, ' Sadegh Choobak' in his second period of his writing career repeats the same themes in 'Last Light' and 'the First Day of Grave' and also changes the form of the novel. 'The sympathetic' and 'Tangsir' present a different social theme. To sum up, among all fiction writers of this period such as Parvizi, Choobak, Soleimani, Jalali Tangestani there are undeniable similarities with the whole country fiction writers and writing in theme and style. Even it can be claimed that the dominant theme of this period is realism.

    Keywords: content Criticism, Bushehr province fiction, Parvizi, Choobak, Soleimani, and
  • Mahrokh Ahemeh * Pages 97-119

    Mullah Abbas Qadaksaz, known as Shabab, is one of the masters of Shushtar and one of the anonymous poets of the literary return period Despite being a professor in various forms of poetry, due to his distance from the center of the country and the poets of Isfahan, his name has not been mentioned in the history books of the period. His divan includes Masnavi, ode, quatrain, lyric, piece and other formats. The totality of Shabab is about fifteen thousand verses, which were first collected during the poet's lifetime by one of his friends named Mohammad Mousavi Marashi and published in Mumbai. His poetry is simple and fluent and adorned with pleasant verbal and spiritual arrays Her poems are of the type of praise poems and the subject of more than eighty percent of them is the mention of the virtues of the Ahl al-Bayt (AS) and especially the pious master Ali ibn Abi Talib. The purpose of this research Which has been done in a descriptive-analytical way, is to introduce Shabab and express the characteristics of her " Format and music" style.

    Keywords: Shabab Shoushtari, return period, Format, music
  • Ghahreman Shiri Pages 121-165
  • Mojtaba Abdollahi * Pages 167-184

    Najmuddin Mohammad Falaki Shervani is one of the poets of the sixth century AH and the poet of the court of Manouchehr ibn Fereydoun Shervanshah. biographers have written the number of verses of the falaki's Divan from five thousand verses to fourteen thousand verses; But what is left of his poems does not reach two thousand verses. Research and search in the falaki's Divan and the manuscripts of his divan, shows the fusion of some poets' poetry with Falaki Shervani's poems. In this research, after studying and carefully examining the Divan of Falaki and its manuscripts and searching in the Divan of poets of the fifth to seventh centuries AH and the wars and manuscripts of their poems, the poetry of some poets, such as: Asjadi, Masoud Saad Salman, Qatran Tabrizi, Adib Saber Termedhi, Majd Hamgar and Jalaluddin Mohammad Molavi, we found out that either his poems were recorded in the Falaki printed Divan and its manuscripts, or Falaki poetry was published in their Divan. In this research, these poems have been studied and their true poet has been determined, In order to provide a complete correction from the divan of the mentioned poets, than this be the helper of the proofreaders as well as the researchers of theyr poems.

    Keywords: Falaki Shervani, poetry Divan, manuscripts, poetry mix
  • Saeid Mahdavifar Pages 185-220
  • Soheil Yari-E-Gol-Darreh *, Mohammmad Ebrahimm Malmir, Gholamreza Salemian Pages 247-261

    Khajeh Mohammad Parsa has used many Persian and Arabic works in his commentary on Samaniyya, which is a commentary on eight short suras (Qadr to Humza). He sometimes cites his own sources and in many cases quotes from others without reference. One of the scholars whose works have greatly influenced Khajeh Mohammad Parsa and his commentary is Mohammad Ghazzali. Khawaja Parsa has quoted Ghazali in several places in his book entitled "Hujjat al-Islam". But a careful examination of the first half of the text reveals that sometimes, without mentioning al-Ghazali, he has included parts of his works in his commentary. Realizing this point makes us aware of Ghazali's great influence on Khajeh Mohammad Parsa and we do not consider these parts of the text as the author's point of view and do not cite them in analyzing his thoughts and ideas. This article examines the cases in which Khajeh Parsa, without mentioning Al-Ghazali, has included positions in his works.

    Keywords: Tafsir Samaniyah, Ghazzali, Revival of the Sciences of Religion, Arbaeen, Collection of Letters
  • Mohsen Ahmadvandi * Pages 263-281

    Onomastics is one of the minor branch of linguistics that deals with artificial and conceptual aspects of recruiting the knowledge of onomastics of fictional characters in the literature and literary criticism. The professional authors select the aimed fictional characters names and have their own reasons and aims for selecting each choice. The onomastics of characters can be one of the greats to enter the world of novel and familiarity with its authors ideology. The Hamsayeha novel is one of the best example for using the onomastics of characters. Ahmad Mahmood has tried to convey his special attitude and ideology to the addressee with selecting the aimed names. The Hamsayeha novel has been investigated from onomastics of its characters perspective in the present study with descriptive analytic procedure. The results of this study has shown that the economic status, taking advantage of power social norms, religion and sect and ideology are five basic elements in selecting the namesof the characters of Hamsayeha novel.

    Keywords: criticism, onomastics, contemporary persian novel, Hamsayeha, Ahmad Mahmood
  • Fruit of teaching in clusters of association of Saeb’s poetic images
    FERAIDOUN TAHMASBI Pages 283-315

    Indian or Isfahani style is full of various themes and colorful images. One of these powerful poets is Saeb Tabrizi style themed image processing, which has been used as a motif in different and unnatural ways. In certain cases, Saeb has a motivating and moral role of these themes and images to force the audience against the anti-power and prefers to do valuable work and use it. The purpose of preparing this article is to prove this issue, which shows that Saeb is a subject other than descriptions and expressions in which lyrical, legal, etc. educational and educational cases are presented as a consideration. Using a variety of motifs and themes, the poet kept his audience silent, having a light heart, not being arrogant, not looking for air and lust, leaving guilt and hesitation, encouragement and preference for waking up and worshiping, he did not pay attention to appearances. Denivi and .... has invited to discuss this article in part.

    Keywords: Indian style, Saeb Tabrizi, themes, music, educational issues
  • zahra zangnene, hadi yosefi Pages 317-334

    Romanticism is an intellectual art movement in contemporary constitutional poetry. It is a kind of emotional reaction against the central reason and the tendency to emphasize the human self and the tendency towards imagination. Imagination has an important place in the aesthetics of the school of Romanticism and it distinguished from other schools by its special approach to imagination. Many poets have written poetry and created works in this field. Adib a talented contemporary poet, should be considered the initiator of Romanticism in Iran. He is a low-sighted and sad poet from the people of Neishabour who has freely expressed his emotions and feelings in poetry by using his poetic imagination. The main issue of the present study is to show the romantic aspects of Adib Neyshabouri's poems in a descriptive-analytical manner. To achieve this purpose, first the characteristics of the romantic image of Adib's poems, then the place of the image in the context of the poem and finally the three functions of the romantic image of Adib's poems are discussed. The results show that the characteristics of the romantic image are clearly visible in Adib's poetry, among which romantic sadness, dynamism and individuality of the image have the highest frequency; the most important function of the romantic image of Adib's poetry is the effect on Emotion and coexistence with feeling and meaning.

    Keywords: Romanticism, Image Individuality, Cohesion, Maturity