فهرست مطالب

مجله بیمارستان
سال بیستم شماره 2 (تابستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/12/16
  • تعداد عناوین: 8
|
  • بهاره رحمانی منشادی، بختیار استادی*، امیر حسین جلالی صفحات 1-18
    زمینه و هدف

    لیست انتظار لیستی از بیماران انتخابی در صف عمل جراحی است. اگر تقاضا بیش از ظرفیت باشد، لیست انتظار به سرعت رشد می کند که ممکن است منجر به انتظار غیرقابل قبول برای بیماران شود، خصوصا آن هایی که به مراقبت های حاد پزشکی نیاز دارند. کاهش زمان انتظار دریافت خدمات درمانی از جمله جراحی قلب از چالش های نظام سلامت است. مطالعه حاضر با شناسایی راهکاری موثر برای کاهش طول صف بیماران کاندید جراحی قلب انجام شده است.

    مواد و روش ها

    در این مقاله به بررسی و بهبود فرآیند نوبت دهی جراحی قلب باز بیمارستان شهید رجایی با رویکرد شبیه سازی گسسته پیشامد در نرم افزار شبیه سازی Arena پرداخته شد. بعد از طراحی فرآیند، گلوگاه های موجود منجر به مدت زمان انتظار زیاد بیماران شناسایی شد. زمان انتظار و تعداد بیماران ملاقات شده به عنوان تابع هدف تعیین شد و با ارایه سناریوهای بهبود و انتخاب بهترین سناریو جریان بیماران بهبود داده شد.

    نتایج

    نتایج شبیه سازی روی 66 بیمار انتخابی در 7 ماه از مهر 1399 تا 7 اردیبهشت 1400 نشان داده است که سناریو شماره 10 دارای بیشترین بهبود در معیارهای عملکرد است اما به علت محدودیت های سیستم سناریو شماره 2 انتخاب گردید. اجرای این سناریو می تواند مدت زمان انتظار را 40 درصد کاهش دهد و باعث افزایش 21 درصدی تعداد بیماران شود.

    نتیجه گیری

    روش های اولویت بندی بیماران باعث می شوند که بیماران با نیازهای بالاتر خدمات بیشتری را نسبت به افراد با نیاز فوری کمتری دریافت کنند اگرچه مدت زمان انتظار طولانی برای بیماران با نیاز فوری کم را نیز باعث می شود.

    کلیدواژگان: شبیهسازی گسسته پیشامد، ضرب الاجل، زمان بندی و برنامه ریزی جراحی، اولویت بندی، جراحی قلب باز
  • حمید محمدی، شهرام توفیقی، مصطفی رجبی*، حمیدرضا ایزدبخش، بهار حافظی صفحات 19-29
    زمینه و هدف

    دورنمای مراقبت های بیمارستانی به سرعت در حال تغییر است. محرک های عرضه و تقاضا در سیستم خدمات سلامت با تحول شدیدی روبرو است. بخش سلامت سازمان تامین اجتماعی نیز با تعداد فزاینده بیماران به چالش کشیده است. این مطالعه به منظور کمک به این سازمان با هدف طراحی مدل علی مفهومی از تعامل عرضه و تقاضای مراقبت های سلامت انجام شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش یک نوع مطالعه کیفی است که در سال 1399 و ارایه مدل مفهومی در دو گام انجام شد. در گام اول، از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای استخراج عوامل مهم در عرضه و تقاضای خدمات سلامت در بیمارستان های ملکی استفاده شد. در گام دوم، از رویکرد شبیه سازی سیستم استفاده و روابط بازخورد بین مسیرهای بیمار به بیمارستان و تامین خدمات درمانی، ارایه شد.

    نتایج

    بر اساس فرضیه مطالعه به ترتیب، شیوع بیماری و تخصیص بودجه به عنوان شاخص نیاز پزشکی و تقاضای پزشکی مورد انتظار، به طور مثبتی بر مراجعات به بیمارستان های سازمان تامین اجتماعی تاثیر می گذارد. بر این اساس چهار مدل فرعی جریان بیمار، بودجه مراقبت های سلامت، کارکنان درمان (پزشک، پرستار) و ظرفیت بیمارستان ها استخراج شد.

    نتیجه گیری

    بودجه های درمانی اختصاص یافته به بیمارستان ها برای بهبود امکانات درمانی و افزایش تعداد کارکنان، انتظارات مثبتی در مورداستفاده از خدمات بیمارستان های ملکی در بیمه شده ها ایجاد کرده است. توجه به تامین نیروی انسانی کافی (پزشک، پرستار) و ظرفیت تخت با بودجه ای که برای این سرویس هزینه می شود، از شاخص های بهبود کیفیت خدمات است.

    کلیدواژگان: تقاضا و عرضه مراقبت سلامت، مدیریت بیمارستان، تفکر سیستمی، مدل دینامیک
  • علیرضا گلابدوست*، عباس منوریان، عباس نرگسیان صفحات 30-42
    زمینه و هدف

    رسانه های اجتماعی یکی از ابزارهای کم هزینه است که توسط بسیاری از سازمان ها مورداستفاده قرار می گیرد. هدف از این تحقیق کیفی ارایه مدل پاسخگویی عمومی مبتنی بر به کارگیری رسانه های اجتماعی در دانشگاه های دولتی علوم پزشکی شهر تهران است.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر با استفاده از روش داده بنیاد تحلیل موقعیت کلارک صورت پذیرفت. برای استخراج مولفه های اصلی این مدل با 21 نفر از خبرگان در سال 1400 مصاحبه های عمیقی انجام شده است. افراد مورد مطالعه این تحقیق را مدیران و کارشناسان دانشگاه های پزشکی شهر تهران (تهران، شهید بهشتی، ایران) تشکیل دادند که مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری نظری انتخاب شدند.

    نتایج

    تحلیل موقعیت پاسخگویی در دانشگاه های علوم پزشکی نشان داد عرصه اصلی و تعیین کننده «دولت» است. این عرصه در دل خود «وزارت بهداشت» را دارد. عرصه سوم، خود «دانشگاه های علوم پزشکی» و جهان های اجتماعی فعال در آن است. عرصه چهارم، «واحدهای روابط عمومی» است، اما در گوشه این عرصه های متداخل، عرصه «جامعه مخاطب» قرار دارد.

    نتیجه‎گیری

     اساس و پایه پاسخگویی بر دادن گزارش و اطلاعات است. دانشگاه ها بایستی آزادی عمل لازم را به کارکنان خود در ارایه گزارش مستقیم بدهند. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که با شکل دهی یک دپارتمان تخصصی روابط عمومی در رابطه با پاسخگویی عمومی علاوه بر شناسایی ظرفیت ها، نسبت به رفع موانع موجود اقدام نمایند.

    کلیدواژگان: پاسخگویی عمومی، رسانه های اجتماعی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، بیمارستان ها و مراکز درمانی، روابط عمومی و اطلاع رسانی
  • مرتضی حیدری مظفر*، امین پاک صفحات 43-54
    زمینه و هدف

    ارایه خدمات درمانی و توزیع داروهای آگونیستی در مراکز درمان سوءمصرف مواد باعث کم توجهی به برنامه درمان بیماران و تمرکز بیشتر به توزیع دارو گردیده است. به منظور تفکیک ارایه خدمات درمانی و دارویی به مددجویان ترک اعتیاد در این مراکز، پژوهشی با هدف مکان گزینی داروخانه منتخب جهت توزیع داروهای آگونیستی در منطقه 21 شهرداری تهران با رویکرد مکانی طرح ریزی شده است.

    مواد و روش ها

    این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد. داده های مکانی و توصیفی موردنیاز از طریق شهرداری تهران و معاونت های درمان و غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران اخذ و با استفاده از نرم افزار ArcGIS و توابع تخمین تراکم کرنل، تحلیل سلسله مراتبی و مدل مکان - تخصیص در دو حالت منطقه ای و ناحیه ای با پوشش حداکثری مراکز سوءمصرف مواد موردبررسی و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون T نتایج مقایسه شده اند.

    نتایج

    نتایج مکان یابی به روش تحلیل سلسله مراتبی و منطق فازی، نشان می دهد که کلیه داروخانه های موجود در منطقه مطالعاتی در محدوده های حایز شرایط انتخاب داروخانه توزیع کننده داروهای آگونیستی واقع شده اند. همچنین نتایج مدل مکان - تخصیص نشان می دهد متوسط زمان و مسافت اقلیدسی دسترسی به داروخانه منتخب منطقه ای به ترتیب 17 دقیقه و 9/5 کیلومتر و ناحیه ای به ترتیب 2 دقیقه و 7/0 کیلومتر می باشد.

    نتیجه گیری

     تفکیک خدمات درمانی و توزیع داروهای آگونیستی امری ضروری است. همچنین توزیع داروهای آگونیستی از طریق داروخانه های منتخب ناحیه ای باعث افزایش دسترسی به دارو و رضایت مندی مددجویان می گردد.

    کلیدواژگان: تحلیل سلسله مراتبی، داروخانه، داروهای آگونیستی، سیستم اطلاعات جغرافیایی
  • فریبا صلاحی*، نسترن فرج پور صفحات 55-65
    زمینه و هدف

    امروزه شاهد پیشرفت های شگرف در زمینه داده کاوی داده های پزشکی هستیم. داده هایی که با تجزیه و تحلیل و کشف روابط بین آنها می توان به الگوریتم هایی رسید که در پیشگیری و یا درمان بسیاری از بیماری ها به ما کمک می کنند. در این بین بیماری های ژنتیکی بخش اعظمی از توجه دنیای پزشکی را به خود اختصاص داده اند زیرا تولد کودکان مبتلا به ناهنجاری های ژنتیکی بار مالی، روانی و عاطفی زیادی به جامعه تحمیل می کند. بنابراین هدف این مطالعه ارایه الگوریتمی به عنوان یک آزمایش غربالگری  ثانویه قبل از انجام تست های سلولی و مولکولی است.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق 1000 پرونده مربوط به زنان بارداری که بعد از آزمایشات غربالگری در گروه ریسک متوسط یا بالا قرار داشتند مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات بالینی آنها ذخیره گردید، پاکسازی و حذف داده های و یکپارچه سازی رکوردها صورت گرفت سپس با استفاده از نرم افزار spss modeler، داده کاوی و کشف روابط بین داده ها صورت گرفت و در انتها الگوریتم مناسب برای شناسایی بیماری های ژنتیکی مشخص گردید.

    نتایج

    با اعمال پنج الگوریتم، شبکه های عصبی، ماشین بردار پشتیبانی، درخت تصمیم دودویی، درخت تصمیم چندتایی و رگرسیون لجستیک بر روی داده ها، مشخص گردید الگوریتم شبکه های عصبی با دقت 97.522% بیشترین میزان موفقیت را در تشخیص بیماری های ژنتیکی - کروموزومی قبل از تولد را دارا می باشد.

    نتیجه گیری

    استفاده از الگوریتم شبکه های عصبی به عنوان یک آزمایش غربالگری سبب می گردد که تعداد افراد کمتری کاندید انجام تست های پر هزینه و خطرناک سلولی و مولکولی قرار گیرند و می تواند به عنوان ابزاری در راستای کمک به کشف بیماری ها در دنیای پزشکی مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: الگوریتم های کلاس بندی، شبکه های عصبی، ناهنجاری کروموزومی، ماشین بردار پشتیبان
  • فرشید نصرالله بیگی، پوران رئیسی*، فربد عبادی فرد آذر صفحات 66-76
    زمینه و هدف

    یکی از مهم ترین عواملی که بهره وری پرسنل را کاهش می دهد فرسودگی شغلی است؛ بنابراین، هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی و فرسودگی شغلی از دیدگاه مدیران و پرسنل ستادی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.

    مواد و روش ها

    جامعه آماری این مطالعه مقطعی شامل 657 نفر از مدیران و کارکنان ستادی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران بود که بر اساس جدول مورگان 242 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده های پژوهش با کمک دو پرسشنامه فرسودگی شغلی و کارکردهای مدیریت منابع انسانی جمع آوری شد.

    نتایج

    174 نفر (7/70%) افراد مشارکت کننده در مطالعه زن، میانگین سن و سابقه کاری افراد 3/41 و 8/15 با انحراف معیار 35/7 سال بود. 9/78 درصد افراد متاهل و 1/69 درصد آن ها از وضعیت حقوق دریافتی خود راضی نبودند. ابعاد ارزیابی نتیجه گرا، شرح شغلی شفاف و آموزش گسترده به ترتیب با میانگین های 17/4، 12/4 و 03/4 از 7 بیشترین امتیاز را در بین ابعاد مختلف کارکردهای منابع انسانی داشتند. ابعاد مختلف فرسودگی نشان داد که بیشترین مقدار میانگین مربوط به احساس عدم کفایت شخصی و مسخ شخصیت (72/4) بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی با فرسودگی شغلی ارتباط آماری معناداری با ضریب همبستگی 439/0- وجود دارد (05/0<p).

    نتیجه گیری

    با بهبود کارکردهای مدیریت منابع انسانی، فرسودگی شغلی به طور معناداری کاهش خواهد یافت.

    کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، کارکرد مدیریت منابع انسانی، معاونت بهداشتی، دانشگاه علوم پزشکی، ایران
  • کامران ایراندوست، جعفر یحیوی دیزج، هیوا میرزایی، فاروق نعمانی* صفحات 77-87
    مقدمه

    ارایه خدمات به عنوان ملموس ترین کارکرد نظام سلامت شناخته می شود و بیمارستان ها بارزترین نمود این عملکرد می باشند. همچنین یکی از مهم ترین عوامل ایجاد هزینه های کمرشکن سلامت، استفاده از خدمات بیمارستانی است؛ لذا در مطالعه حاضر تلاش شده است که به توصیف سهم هزینه های خدمات بیمارستانی از کل مخارج سلامت خانوار پرداخته شود.

    مواد و روش ها

    مطالعه توصیفی حاضر، با استفاده از داده های پیمایشی سالانه هزینه درآمد خانوار مرکز آمار ایران، برای دوره مطالعاتی 1390 تا 1394 به صورت گذشته نگر انجام شد. بر اساس الگوی طراحی شده سهم هزینه خدمات بیمارستانی از هزینه های سلامت خانوار به تفکیک سال و نوع خدمات در مناطق شهری و روستایی مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج

    به طور متوسط 5/18 درصد خانوارها از خدمات بیمارستانی استفاده کرده بودند و نزدیک به 7/28 درصد از هزینه های سلامت خانوار صرف دریافت خدمات سلامت از بیمارستان ها شده بود. به طور متوسط هزینه خدمات پزشکی بیمارستانی خانوارها در مناطق شهری 4/92 درصد و در مناطق روستایی 4/91 درصد بوده است. به طور متوسط 51 درصد هزینه خدمات پزشکی خانوارها در بیمارستان مربوط به بیمارستان های عمومی است و بیشترین هزینه صرف شده توسط خانوارها در بیمارستان های عمومی دولتی به اعمال جراحی اختصاص دارد.

    نتیجه گیری

    سهم هزینه ای خدمات بیمارستانی و میزان استفاده از این خدمات در بین خانوارهای ایرانی قابل توجه است که ممکن است منجر به فقر و هزینه های کمرشکن ناشی از سلامت را به همراه داشته باشد. لذا لازم است تصمیم گیرندگان حوزه سلامت سیاست هایی مبتنی بر شواهد را برای مدیریت و کنترل این بخش از هزینه های سلامت طراحی و به کار گیرند

    کلیدواژگان: بیمارستان، هزینه، مخارج سلامت خانوار، ایران
  • فرهاد حبیبی، مسلم شریفی، بهمن خسروی* صفحات 89-91

    سردبیر محترم امروزه رشد و توسعه بهداشت و درمان هم از بعد کمی و هم از بعد کیفی از یک سو و کمبود منابع اولیه از سویی دیگر، موجب افزایش رقابت بین سازمان های موجود در این صنعت شده است. در این راستا، سازمان های بهداشتی و درمانی برای موفقیت بیشتر در محیط رقابتی خود، توجه بیشتری را به فرایندهای هدفمند معطوف نموده و برنامه های استراتژی ک و عملیاتی خود را تدوین کرده اند [1]. هر چند یک پیش شرط برای موفقیت استراتژی، از پیش تعیین نمودن آن می باشد اما برای موفقیت استراتژی های توجه دقیق هم به مقوله تدوین استراتژی [1] و هم اجرای استراتژی [2] ضروری می باشد. در این راستا می بایست بیان نمود که بیش از 90 درصد از استراتژی ها با شکست مواجه می شوند و از دستیابی به اهداف اساسی خود باز می مانند. علاوه بر این، 95 درصد از کارکنان یا از استراتژی های سازمان آگاهی ندارند و یا آن را درک نمی کنند. جانسون[3] نیز معتقد است که 66 درصد از استراتژی های شرکت اصلا به اجرا در نمی آید. در بسیاری از موارد علت این امر ضعیف بودن استراتژی و ایده های نهفته در آن نیست بلکه استراتژی های ارزشمند بی شماری در مرحله پیاده سازی با مشکل و شکست روبرو می شوند. اصولا چالش های اساسی مدیریت استراتژیک هم در مرحله تدوین و هم در مرحله اجرای استراتژی ها نهفته است[2]. اگر استراتژی ها به درستی و متناسب با محیط سازمان تعیین شوند، در اجرا نیز مشکلات کمتری خواهند داشت. اجرای استراتژی مرحله تبدیل حرف به عمل است و این امر به لحاظ گستردگی ابعاد کار و تعدد عوامل بازدارنده، از پیچیده ترین و ارزشمندترین قابلیت های سازمانی به شمار می آید. در صورت عدم وجود چنین مهارتی، فرآیندهای متنوع و جذاب برنامه ریزی استراتژیک در حد یک بازی فکری تنزل خواهد یافت، چرا که استراتژی بدون اجرا قادر به تغییر وضع سازمان نیست. مطالعات زیادی، به علل شکست استراتژی ها پرداخته اند و علل متعددی نیز برای آن ذکر شده است[3]. از دیدگاه سیستمی یکی از مهمترین دلایل برای این مسئله شکاف و فاصله بین لایه استراتژیک و لایه عملیاتی در سازمان هاست. این عامل باعث می شود فعالیت های عملی و تصمیم گیری های سازمان از جهت گیری استراتژیک آن جدا شده و در مسیر متفاوتی (و بعضا متضادی) جریان یابد. شکاف میان طراحی و اجرای برنامه ها اگر چه در همه بخش ها وجود داشته و یک چالش عمده به حساب می آید اما در بخش هایی همچون سلامت که مسیولیت ارایه خدمات حیاتی و پایه به شهروندان را به عهده دارند، از اهمیت دو چندانی برخوردار است [4]. فعالیت های کلیدی برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی عبارت اند از: توسعه یک طرح: یک برنامه اجرایی ماهرانه برای هدایت فعالیت های کلیدی، نقش مهمی در اجرای موفقیت آمیز استراتژی دارد چرا که اکثر شکست ها ناشی از بی توجهی به اهمیت سازمان دهی اجرا است. توسعه چشم انداز: سازمان و یا سیستم باید یک چشم انداز شفاف را به اشتراک گذاشته باشد به نحوی که کل سیستم در مورد آن چشم انداز توافق داشته باشند. تدوین استراتژی: یکی از فعالیت های کلیدی تدوین استراتژی است که باید با مهارت انجام شود زیرا در معرض خطر ابتلا به تفسیرهای اشتباه خواهد بود؛ بنابراین وضوح در تعبیر و محتوای سیاست لازم است. وضوح استراتژی راهنمای روشنی برای مجریان ارایه خواهد داد. ساختار و پرسنل: ثبات ساختار و صلاحیت کارکنانی که باید استراتژی را اجرا نمایند یکی از ارکان اجرای موفق آن است. یک سازمان اداری ناپایدار و نیروی انسانی ناکارآمد ظرفیت پیاده سازی استراتژی را به شدت کاهش خواهد داد. رهبری سازمان اداری: وجود یک فرد و یا نهاد که جهت دهی اجرا را مشخص نماید بسیار مهم است. البته گاهی شناسایی یک رهبر خاص، دشوار است که در این مواقع توصیه می شود در قالب یک شورای راهبری این موضوع سازمان دهی شود. برنامه ریزی اجرا و توان اجرایی: برنامه و توان اجرایی سازمان به علاقه و جدیت سازمان برای سازمان دهی اجرای سیاست و یا به بیان دیگر ظرفیت عمومی یک سازمان برای دستیابی به اهداف برنامه اشاره دارد [5]. در این راستا، یکی از چالش های اساسی در بیمارستان های ایران نیز، عدم اجرای مناسب استراتژی ها و برنامه های اجرایی تدوین شده است که در نهایت به شکل عدم تحقق اهداف پیش بینی شده خودنمایی می کند [6]. همانگونه که بیان شد مهم ترین اصل در موفقیت یک راهبرد یا استراتژی، سازگار شدن آن با شرایط زمینه ای و جلب همکاری و حمایت مجریان آن هم در مرحله تدوین و هم در مرحله اجرا است. فرایند برنامه ریزی باید هم بر چگونگی اجرای تصمیم توجه داشته باشد و هم برای بالا بردن شانس اجرا به خوبی طراحی شده باشد. برای کسب موفقیت در اجرای هر برنامه نکته اصلی جلب حمایت و بالاتر از آن تعهد مجریان برای اجراست. در این راستا به نظر می رسد برنامه هایی که برای بیمارستان ها تدوین می شود این شرایط را در نظر نگرفته اند و بیشتر به صورت تیوریکی مطرح می شوند و با اجرا فاصله زیادی دارند. از طرفی دیگر فرایند تدوین و اجرای استراتژی باید از نگاه ارایه دهندگان خدمات دیده شود و بر این اساس سه دسته اقدام شامل ایجاد فرصت بحث و گفتگوی همه افراد درگیر پیرامون استراتژی، تقویت حمایت اجتماعی از اجرای استراتژی، توسعه مدیریت و برنامه ریزی در جهت تقویت اعتماد کارکنان پیشنهاد می گردد که این شرایط نیز در برنامه های استراتژیک و عملیاتی بیمارستان ها درنظر گرفته نمی شوند. موضوع مهم دیگر در عدم موفقیت و سرسبزی و پویایی برنامه های استراتژیک و عملیاتی بیمارستان ها مربوط به نحوه تهیه این برنامه ها می باشد. بیمارستان ها اغلب به منظور تهیه این برنامه ها از افراد و شرکت هایی بهره می گیرند که این افراد و یا شرکت ها به لحاظ نگارش برنامه به صورت تیوریک بسیار سرآمد می باشند ولیکن چون تجربه زیادی در سطح اجرا به ویژه در مراکز بهداشتی و درمانی ندارند، برنامه را براساس سلیقه و دیدگاه خود تدوین نموده و ذینفعان برنامه با توجه به اینکه ابتدا در تهیه آن نقشی نداشته اند و دوم به دلیل کاربردی نبودن برنامه ها تمایل چندانی به اجرای آن ندارند. به نظر می رسد به منظور موفقیت در اجرای این برنامه ها دو عامل مشارکت ذینفعان و تهیه برنامه توسط افراد و یا شرکت هایی با سابقه کار اجرایی در مراکز بهداشتی و درمانی می تواند به اثربخش بودن و استقبال بیمارستان ها و کارکنان و مدیران ارشد آنها در اجرای برنامه ها بسیار موثر باشد. از طرفی دیگر نظام آموزشی باید بتواند افرادی را پرورش دهد که قابلیت های لازم برای کار در عرصه برنامه ریزی و مدیریت اجرای استراتژی ها را کسب کنند. افرادی باید انتقال این دانش را به عهده بگیرند که علاوه بر دانش لازم، تجربه عملی در تدوین و اجرای استراتژی ها را نیز داشته باشند که این افراد در محیط های علمی انگشت شمارند.

|
  • Bahare Rahmani Manshadi, Bakhtiar Ostadi*, Amirhosein Jalali Pages 1-18
    Background

    The waiting list is a list of selected patients in the surgical queue. If demand exceeds capacity, the waiting list grows rapidly, which may lead to unacceptable waiting for patients, especially those in need of acute medical care. Patients waiting for heart surgery are placed on the waiting list for surgery, and sometimes the waiting time is longer than patients expect. Reducing the waiting time for medical services, including heart surgery, is one of the challenges of the health system. In this regard, the present study was performed by identifying an effective solution to reduce the queue length of patients undergoing cardiac surgery.

    Materials and Methods

    In this article, the process of scheduling open heart surgery at Shahid Rajaei Hospital was reviewed and improved with a discrete event simulation approach in Arena simulation software. After designing the process, the existing bottlenecks leading to the long waiting time of the patients were identified. The waiting time and the number of patients visited were determined as the objective function and the patient flow was improved by presenting improvement scenarios and selecting the best scenario.

    Results

    Simulation results on 66 selected patients in 7 months from October 2020 to May 27, 2021 show that Scenario number 10 has the most improvement in performance criteria but is not applicable in practice. Therefore, due to system limitations, Scenario 2 was selected as the best scenario. Implementing Scenario 2 could reduce the waiting time by 40 percent and increase the number of patients visited by 21 percent.

    Conclusion

    Patient prioritization methods allow patients with higher needs to receive more services than those with lower urgent needs, although they also have longer waiting times for patients with lower urgent needs.

    Keywords: Discrete event simulation, Maximum Delay, Surgery planning, scheduling, Priority, Open-heart surgery
  • Hamid Mohammadi, Shahram Tofighi, Mostafa Rajabi*, Hamidreza Izadbakhsh, Bahar Hafezi Pages 19-29
    Background

    The outlook for hospital care is changing rapidly. Supply and demand stimuli in the health service system are changing dramatically. The health department of the Social Security Administration has also been challenged by the growing number of patients. This study was conducted to help this organization with the aim of designing a conceptual causal model of the interaction between supply and demand of health care.

    Materials and Methods

    This research is a qualitative study that was conducted in 2020. It presented a conceptual model in two steps in the first step, semi-structured interviews were used to extract important factors in the supply and demand of health services in hospitals. In the second step, the system simulation approach was used and the feedback relationships between the patient's routes to the hospital and the provision of medical services were presented.

    Results

    According to the study hypothesis, the prevalence of disease and budget allocation as an indicator of medical need and expected medical demand, positively affect the number of visits to hospitals of the Social Security Organization. Accordingly, four sub-models of patient flow, health care budget, treatment staff (physician, nurse) and hospital capacity were extracted.

    Conclusion

    Medical budgets allocated to hospitals to improve medical facilities and increase the number of staff, have created positive expectations among social security insured regarding the use of hospital services. Paying attention to providing sufficient manpower (doctor, nurse) and bed capacity with the budget which is spent for this service are the indicators of improving the quality of services.

    Keywords: health care supply, demand, hospital management, systems thinking, dynamic model
  • Alireza Golabdoost*, Abbas Monavarian, Abbas Nargesian Pages 30-42
    Background

    Social media is one of the low cost tools used by many organizations. The purpose of this qualitative research is to present a public accountability model based on the use of social media in public universities of medical sciences in Tehran.

    Materials and Methods

    The present study was performed using Clark's position data analysis method. In-depth interviews were conducted with 21 experts in 1400 to extract the main components of this model. The subjects of this study were managers and experts of medical universities in Tehran (Tehran, Shahid Beheshti, Iran) that participants were selected using purposive sampling method of theoretical sampling.

    Results

    The analysis of the accountability situation in medical universities showed that the "government" is the main and determining factor. Within this factor is the "Ministry of Health". The third factor is the "universities of medical sciences" and the social worlds active in it. The fourth factor is "public relations units", but in the corner of these overlapping factors is the "target community" factor.

    Conclusion

    The basis of accountability is reporting and information. Universities should give their staff the necessary leeway to report directly. According to the research findings, it is suggested that by forming a specialized department of public relations in relation to public accountability, in addition to identifying capacities, to remove existing barriers.

    Keywords: Public Accountability, Social Media, Tehran University of Medical Sciences, Hospitals, Medical Centers, Public Relations, Information
  • Morteza Heidarimozaffar*, Amin Pak Pages 43-54
    Field of study and Goals

    The provision of medical services and the distribution of agonist drugs in substance abuse treatment centers has led to a lack of attention to patients' treatment plans and a greater focus on drug distribution. In order to separate health and pharmaceutical services that are provided for opioid addicts in drug addiction treatment centers, a study has been designed with the aim of locating the selected pharmacy for the distribution of agonist drugs in District 21 of Tehran Municipality with a spatial approach.

    Materials and Methods

    This applied research is a descriptive-analytical method. The spatial and descriptive data were collected from the municipality organization and treatment and food and medicine departments of Iran University of Medical Sciences and Health Services and they were analyzed using ArcGIS software. Distribution of pharmacies and drug addiction treatment centers in the study area, locating the appropriate areas, and locating the selected pharmacy were studied by using the kernel density estimation functions, hierarchical analysis, and location model - allocation in two regional and district modes with maximum coverage of drug addiction treatment centers, respectively and analyzed using SPSS software and t-test. 

    Results

    This study shows that the distribution of pharmacies and population in different regions of the study area is commensurate. Based on the results of locating using hierarchical analysis method, all pharmacies in the study area are appropriate to be the pharmacy for distributing the agonist drugs, and the results of the location model – allocation shows that the average time, and distance to access to the selected district pharmacy is 17 minutes and 5.9 km, respectively and for the regional pharmacy is 2 minutes and 0.7 km, respectively. 

    Conclusion

    Separation of medical services and distribution of agonist drugs is essential. The findings of this study indicate that the distribution of agonist drugs through selected regional pharmacies increases access to medicine and the satisfaction of patients.

    Keywords: Agonist Drugs, AHP, Geographic Information System, Pharmacy
  • Fariba Salahi*, Nastaran Farajpour Pages 55-65
    Background and Aim

    Today we are witnessing tremendous advances in medical data mining. The data, by analyzing and discovering the relationships between them, can lead to algorithms that help us prevent or treat many diseases. Meanwhile, genetic diseases have attracted a large part of the attention of the medical world because the birth of children with genetic disorders imposes a great financial, psychological and emotional burden on society. Therefore, the aim of this study is to present an algorithm as a secondary screening test before performing cell and molecular tests.

    Material and Methods

    In this study, 1000 cases of pregnant women who were in moderate or high risk group after screening tests were studied. Their clinical information was stored, missing data was deleted, and records were integrated. Then, using Clementine software, data mining and data correlation were performed, and finally a suitable algorithm for diagnosing the disease was performed. Genetic mutations were identified.

    Results

    By applying five algorithms, neural networks, support vector machine, binary decision tree, multiple decision tree and logistic regression on the data, it was found that the neural network algorithm with 97.522% accuracy has the highest success rate in Diagnosis of genetic-chromosomal diseases before birth.

    Conclusion

    The use of genetic algorithm as a screening test causes less people to be candidates for costly and dangerous cellular and molecular tests and can be used as a tool to help detect the disease. To be used in the medical world.

    Keywords: Classification algorithms, Neural Networks, Chromosomal abnormalities, Support Vector Machine
  • Farshid Nasrolah Beigi, Pouran Raeissi*, Farbod Ebadifard Azar Pages 66-76
    Background and Aim

    Burnout is one of the most important factors that reduces the productivity of personnel. Therefore, this study aimed to determine the relationship between human resources management functions and job burnout from the perspective of managers and staff of deputy of Health in Iran University of Medical Sciences.

    Materials and Methods

    Subjects of this cross-sectional study consisted of 657 managers and staff members of deputy of Health in Iran University of Medical Sciences that 242 individuals were selected according to Morgan's table as the study population. Research data were collected using two questionnaires of burnout and human resources management functions.

    Results

    174 (70.7%) participants in the study were women, with mean age and work experience of 41.3 and 15.8 respectively and a standard deviation of 7.35 years. 78.9% of married people and 69.1% of the participants were dissatisfied with the status of their salaries. The dimensions of consequential evaluation, transparent job description and comprehensive training with averages of 4.17, 4.12 and 4.03 out of 7 had the highest score among the various dimensions of human resources functions. Different dimensions of burnout showed that the highest mean was related to feelings of personal inadequacy and depersonalization (4.72). The results of the Pearson correlation test showed that there was a statistically significant relationship between human resources management functions and burnout with a correlation coefficient of -0.439 (P <0.05).

    Conclusion

    Job burnout can be significantly reduced with the improvement of human resources management functions.

    Keywords: Job Burnout, Human Resources Management Function, Deputy of Health, University of Medical Sciences, Iran
  • Kamran Irandoust, Jafar Yahyavi Dizaj, Hiwa Mirzaii, Faroogh Na'emani* Pages 77-87
    Background & Aims of study

    Service delivery is known as the most tangible function of the health system and hospitals are the most obvious manifestation of this function. Also, one of the most important factors in creating catastrophic health expenditures is the use of hospital services; therefore, in the present study, an attempt was made to describe the share of hospital service costs from total household health expenditures.

    Materials and Methods

    The present descriptive study was performed retrospectively for the period of 2011 to 2015. The study was done using the Household Expenditure and Income Survey (HEIS) which is conducted annually by the Statistical Center of Iran (SCI). Based on the designed model, the share of hospital costs from household health expenditure was determined by year and type of services in urban and rural areas.

    Results

    On average, 18.5% of households used hospital services and about 28.7% of household health expenditure had been spent on receiving health services from hospitals. The average cost of household hospital medical services was 92.4% in urban areas and 91.4% in rural areas. On average, 51% of the cost of household medical services in hospitals was related to public hospitals, and the highest cost spent by households in public hospitals was allocated to surgery.

    Conclusion

     The share of hospital services costs and the rate of use of these services among Iranian households are significant, which may lead to poverty and catastrophic health expenditures. Therefore, it is necessary for health decision makers to design and implement evidence-based policies to manage and control this part of health costs.

    Keywords: Hospital, Cost, Household health expenditures, Iran
  • Farhad Habibi, Moslem Sharifi, Bahman Khosravi* Pages 89-91