فهرست مطالب
نشریه عیار پژوهش در علوم انسانی
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 22، پاییز و زمستان 1399)
- تاریخ انتشار: 1400/12/25
- تعداد عناوین: 6
-
صفحات 5-20
دین منظومهای از آموزههای نظری و احکام عملی درهمتنیده و منسجم است. شناخت جزیرهای و غیرمنسجم از دین، گرچه خالی از فایده نیست، اما قطعا نقایص زیادی دارد. «نظام عناصر دین» عنوان طرحی پژوهشی است که به روش توصیفی تحلیلی بهدنبال پاسخ به این پرسش است که بین تعالیم دین چه رابطهای برقرار است؟ بررسی نظام تعالیم دین با محوریت روابط علی بین عناصر وحیانی، کشف نظام تعالیم دین را آسانتر و دقیقتر میکند. مراد از این عناصر، موضوعات مسایل دین است که در آیات و روایات به آنها تصریح شده است. نظام عناصر دین شامل خردهنظامهای متعددی است. مطابق پژوهشهای انجامشده، نظام اسماء و صفات الهی جامعترین نظامی است که تمام عناصر دین ذیل آن قرار میگیرند. نظامهای خلقت و ربوبیت ذیل نظام اسماء و صفات، نظامهای خردتر بعدی را تشکیل میدهند. نظامهای هدایت و عبودیت، ذیل نظام ربوبیت، جامعترین نظامهاییاند که وظایف راهبردی هادیان و مردم را مشخص میکنند. این نظامها با بررسی عناصر فرعی ذیل آنها توسعه مییابند و به نظامهای خردتری میرسند.
کلیدواژگان: نظام تعالیم دین، طرح کلی دین، منظومه معارف دین، نظام دین -
صفحات 21-34
مفهوم «خودگروی» یکی از مباحث اخلاق هنجاری است که براساس نوع غایت با تبیین انگیزه رفتار انسان در نظریات علوم انسانی نقش ایفا میکند. مفهوم «خودگروی» مطرح در نظریات علوم انسانی غربی متخذ از مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفه پس از عصر نوزایی است. فقدان آگاهی لازم نسبت به مبانی فلسفی و اندیشههای فلاسفه غرب موجود در نظریات علوم انسانی غربی مسیلهای است که موجب شده تصویر صحیحی از این مفهوم نزد محققان علوم انسانی ترسیم نشود و موجب بهکارگیری همان بار معنایی مفهوم خودگروی موجود در علوم انسانی غربی در علوم انسانی اسلامی گردد. این در حالی است که مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفه غربی مغایر با مبانی و اندیشه اسلامی است. هدف این پژوهش آگاهی از مفهوم «خودگروی» متخذ از مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفه غرب و آثار آن در نظریات علوم انسانی اسلامی است. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد مبانی فلسفی همچون دییسم، تجربهگرایی، اومانیسم و عقلگرایی در شکلگیری مفهوم «خودگروی» موثر بوده و در اندیشه فلاسفهای مانند هابز، مندویل، هیوم، نیچه و فروید خود را نشان داده است.
کلیدواژگان: خودگروی، علوم انسانی، مبانی فلسفی، دئیسم، اومانیسم، عصر نوزایی -
صفحات 35-54
مبانی روششناختی اقتصاد متعارف یکی از علل اصلی شکست سیاستهای اقتصاد متعارف و غلبه بحران اقتصادی سال 2008 ذکر شده است. یکی از دلایل چنین وضعیتی عدم تببین صحیح چارچوب و مبانی روششناسی اقتصاد متعارف و بیزاری مداوم از گفتمان روششناختی توسط بیشتر اقتصاددانان متعارف بوده است. این مقاله درصدد است ضمن تبیین چارچوب و دلالتهای روششناسی اقتصاد متعارف، برخی از دلالتهای این روششناسی در چارچوب اقتصاد اسلامی را نیز تبیین و بررسی کند. همچنین برای پرهیز از پراکندگی مباحث، رویکرد بررسی روششناسی اقتصاد متعارف و برخی دلالتهای آن در چارچوب روششناسی اقتصاد اسلامی، به دو رویکرد روششناسی اقتصاد تجربی و ابطالگرایی محدود شده است. نتایج این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انتقادی انجام شده است نشان میدهد، اگرچه روششناسی اقتصاد متعارف دارای نقصهای فنی و ساختاری متعددی است، اما درعینحال نکات ارزشمندی در زمینه نحوه نظریهپردازی در اقتصاد دارد که میتواند برای روششناسی در چارچوب اقتصاد ایران حایز اهمیت باشد.
کلیدواژگان: روش شناسی اقتصاد متعارف، بحران های اقتصادی، روش شناسی اقتصاد تجربی، روش شناسی ابطال گرایی، اقتصاد اسلامی -
صفحات 55-76
این مقاله کوشیده است روشی را که آیتالله سیدعلی خامنهای براساس آن به تحلیل تاریخ میپردازند، دریابد. بدینمنظور کتاب «انسان 250 ساله» را که از بیانات ایشان تدوین شده، بهعنوان موضوع مطالعاتی انتخاب کرده است. شناخت دقیق این روش ما را به فهم بهتر سخنان رهبر انقلاب و استفاده کاربردی از آن رهنمون میشود. در این زمینه توجه به تاریخ صدر اسلام و دوره امامت، علاوه بر برجستگی بعد تاریخی آن، بهسبب آنکه اکثریت جامعه ایران را شیعیان تشکیل میدهند، از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. اینکه رهبر انقلاب بهعنوان رهبر امت اسلامی، چگونه به این مقطع تاریخی مینگرند، اهمیت این پژوهش را بیشتر میکند. ازاینرو، در این پژوهش سعی شده تا نشان داده شود که آیتالله خامنهای با نگاهی جامع و روشمند به مطالعه تاریخ و بهویژه تاریخ صدر اسلام پرداخته است.
کلیدواژگان: سند، روایت، روش، انسان 250 ساله، سیدعلی خامنه ای -
صفحات 77-98
واژه «کتابشناسی» بهسبب کارکردهای متعدد و شیوه ساماندهی آن در معانی گوناگون، چینشها و ساختارهای متفاوتی بهکار میرود. کتابشناسی یکی از مهمترین شاخههای علوم کتابداری و اطلاعرسانی است که در بستر زمان تطورات و تغییرات بسیاری، از ارایه گونههای متفاوت اطلاعات مکتوب تا انواع نرمافزارها و سایتهای ملی و جهانی یافته است. کتابشناسی آمیزهای است از علم و فن و محصول فرایند مطالعه، بررسی و تحقیق در شکل مادی و گاهی محتوایی کتابهاست که با نظم خاصی برای ارایه اطلاعات چینش شدهاند. کتابشناسیها به لحاظ معیار، هدف، قلمرو جغرافیایی، دامنه موضوع، شمول و زمان، اقسامی دارند. هدف کتابشناسی «مرکز دایرهالمعارف علوم عقلی اسلامی» این است که تا حد ممکن شناخت دادههای مکتوب در هریک از عرصههای علوم عقلی را برای پژوهشگران میسر گرداند. بدینروی، کتابشناسیها به دو دسته «اجمالی» و «تفصیلی» تقسیم و هریک با توجه به زبان منبع، در دو گروه «فارسی عربی» و «انگلیسی» ارایه شدهاند. این کتابشناسیها ترکیبی از انواع کتابشناسیهای موجود هستند و ویژگی ارایه مطالب بهصورت نمایه با ذکر صفحه در منبع اصلی، به همراه شاخه درختی علم در متن و ارایه کلیدواژه به همراه نمایههای هر مطلب در فهرستها، ابتکاری نو و ابزاری راهگشا برای محققان این عرصه بهشمار میرود.
کلیدواژگان: کتابشناسی های مرکز دائره المعارف علوم عقلی اسلامی، اقسام کتابشناسی، کتابشناسی موضوعی، شاخه درختی علوم -
صفحات 99-116
پژوهش «تحلیل موقعیتی»، یکی از روشهای پژوهش کیفی است. تحلیل موقعیت، یکی از نسخههای متعدد روش زمینهای است که با تمرکز بر موقعیت بهعنوان واحد تحلیل، به ترسیم نقشههای مختلف اقدام میکند. سه نقشه موقعیت، عرصهها / جهانهای اجتماعی و وضعیت بهعنوان واحد تحلیل پژوهش «تحلیل موقعیتی» مطرح است. این روش، یکی از شیوههای بسیار جدید برای تحلیل پدیدههای اجتماعی، اعم از متنی و غیرمتنی است. شیوه «تحلیل موقعیتی»، به استفاده از شیوههای تحلیل، تحلیل گفتمان و تحلیل محتوای کیفی تاکید دارد. ازاینرو، این روش اصولا یک شیوه تحلیل چندگانه است. این مقاله با هدف واکاوی پژوهش «تحلیل موقعیتی»، با یک فرایند مشخص و مبتنی بر روش فراتحلیلی، به توصیف مبانی فلسفی و مراحل انجام این روش میپردازد.
کلیدواژگان: تحلیل موقعیتی، روش تحقیق، نقشه موقعیت