فهرست مطالب

نشریه باستان شناسی ایران
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 21، پاییز و زمستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1401/01/17
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علیرضا زبان آور، محمد مرتضایی*، رضا شعبانی صمخانی صفحات 1-24

    در میان چهارطاقی های ساسانی که تا به امروز مورد شناسایی قرارگرفته اند بیشترین تعداد آن ها در جنوب ایران و در نواحی فارس و کرمان قرار دارند که دراین بین چهارطاقی های کرمان به سبب دورافتادگی تا حدود زیادی ناشناخته مانده اند. تا به امروز شناخت معماری مذهبی دوره ی ساسانی در نواحی کرمان به پژوهش های واندنبرگ در دهه ی 60 سده ی بیستم میلادی محدود می شود. در این نوشتار چهارطاقی های علی آباد شمشیربر و رحمت آباد که در جنوب غربی استان کرمان و در شهرستان ارزوییه قرار دارند، با توجه به یافته های نوین از این دو محوطه ی مذهبی، مورد گونه شناسی معماری و مذهبی قرارگرفته اند. نگارندگان در این پژوهش سعی کرده اند تا در ابتدا نوع معماری این دو بنا را مطالعه کرده و سپس در مقایسه و همسان سازی با سایر سازه های مشابه و منابع مکتوب زرتشتی کیفیت مذهبی آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند. این پژوهش ازنظر ماهیت و روش، پژوهشی توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این موضوع است که برخی چهارطاقی ها مانند چهارطاقی های موردمطالعه در این مقاله می توانند صرفا جایگاه آتش دادگاه باشند. این تحقیق از این منظر می تواند مورد اهمیت باشد که ضمن معرفی ویژگی های معماری نویافته از این چهارطاقی ها، کاربری نوینی برای آن ها ارایه می دهد.

    کلیدواژگان: دوره ی ساسانی، چهارطاقی، کرمان، رحمت آباد، علی آباد شمشیربر
  • علی اکبر ذوالریاستین*، سارا روحانی صفحات 25-43

    یکی از راه های شناخت اقوام گوناگون در دوران باستان از طریق شکل و ظاهر پوشاک آنها بوده است. مدارک و منابع نشان می دهند که در دوره هخامنشی بیشتر پارچه ها از جنس پشم، پنبه و کتان بوده و اگر چه آنان به لحاظ تجارت با سرزمین های دیگر با پارچه های ابریشمی آشنا بوده اند، ولی در آن زمان از چگونگی پرورش کرم ابریشم اطلاعی نداشتند. در خصوص ریسندگی این دوره، نمونه هایی از دوک های دستی سوراخ دار و دوک های بلند به ترتیب در مناطق آذربایجان و خوزستان کشف شده است. در دوره هخامنشی پارچه زری که در تار آن طلا یا نقره به کار می رفته است، شهرت داشته و بنابر اشاره اوستا، ایرانیان در آن عصر با نساجی پارچه به خوبی آشنا بودند و گاه پارچه ها و جامه ها را زر دوزی می کردند. در مورد طرح پوشاک این دوران به آثاری از جمله سنگ نگاره های بیستون، نقش رستم، تخت جمشید، تندیس مصری داریوش، گنجینه جیحون و بقایای پوشاک یافت شده در تپه های آلتای می توان اشاره کرد که بر اساس آنها طرح و سبک پوشاک این دوران مشخص می شود. طرح و نقش به کار رفته در پارچه های هخامنشیان بوسیله روش های بافندگی رایج در آن زمان یا توسط فرایند های گوناگون رنگرزی بر روی پارچه ها نقش می شده و بیشتر با شکل های هندسی، نقوش گیاهی و جانوری مزین شده بودند که هرکدام بیانگر نشان و نمادی خاص بوده اند.

    کلیدواژگان: دوران هخامنشیان، پارچه های زری، پوشاک، نقوش و نمادها
  • عاطفه رسولی* صفحات 44-60

    کوشانی ها از جمله حکومت های قدرتمندی بودند که در اوایل قرون میلادی بر کلیه نواحی خراسان بزرگ، تاجیکستان، ازبکستان، تمامی افغانستان و شمال پاکستان حکومت می کردند. کوشانی ها دارای اقتصاد بسیار شکوفایی بودند و با کشورهای اطراف منطقه خود بویژه ایران، یونان، جنوب هند و بخشهایی از چین، معاملات تجاری و بازرگانی داشتند. به همین دلیل سکه ها و مهرهای زیادی از این دوره از نواحی مختلف تحت سیطره آنها بدست آمده، که به لحاظ باستانشناسی دارای اهمیت زیادی است. هدف از این پژوهش، شناسایی دقیق نقوش، بویژه نقوش سمبلیک و نمادین مهرهای کوشانی و دسته بندی آنها است. مساله اساسی این پژوهش، مطالعه و بررسی نقش مایه های نمادین مهرهای مسطح کوشانی و کوشانی - ساسانی، بر اساس مهرهای موجود در موزه لندن است، که در علم باستان شناسی از اهمیت زیادی برخوردار هستند. در این پژوهش با استفاده از روش تاریخی - تحلیلی و با استفاده از متون و منابع کتابخانه ای به شناسایی نقش مایه های نمادین مهرهای کوشانی پرداخته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بیشتر عناصر نقشی این مهرها شامل نقوش انسانی و حیوانی بوده است و با توجه به مذاهب مختلفی که در بین کوشانی ها رواج داشته، نقوش نمادین که وجود ادیان مختلف در این دوره را ثابت می کند، در بین نقوش این مهرها دیده می شود. تعدادی از مهرهای کوشانی و کوشانی - ساسانی بدست آمده از این دوره نیز دارای کتیبه به خط و زبان باکتریایی هستند، که خط روی آنها شباهت زیادی به خط یونان باستان دارد.

    کلیدواژگان: مهرهای کوشانی، مهرهای ساسانی، نقوش نمادین
  • شراراه عطایی نیا*، محمد مرتضایی، محمد کلهر صفحات 61-84

    یکی از بارزترین نوع معماری فرهنگی و مذهبی گدشتگان، معماری مقابر یا آرامگاه های برجی شکل است. بناهای آرامگاهی در شمار پرتعدادترین آثار معماری ایران قرار داشته است. این بناها در بافت فرهنگ و جامعه ایرانی سابقه ای طولانی داشته و از تنوع نسبتا بالایی نیز برخوردار هستند. بناهای آرامگاهی اعم از مقابر کوچک و ساده تا بزرگ و باشکوه بنا به تناسب شکل و عملکرد با اسامی گوناگونی شناخته شده اند. در این جستارکوشش برآن است که بقاع متبرکه در منطقه کجور مازندران از منظر تزیینات بررسی شود. زیباسازی محیط زندگی در طول تاریخ مورد توجه انسان ها بوده است؛ نمود آن در نقوش دیواره ی غارهایی که محل سکونت انسان های نخستین بوده اند قابل مشاهده است. تزیین یکی از راه های برقراری ارتباط با مخاطب و گونه ای ارتباط بصری است که از زبان کلامی پیشی می گیرد. تزیینات در معماری ایرانی یکی از اصلی ترین مولفه های وحدت بخش به شمار رفته است. یکی از اصول معماری ایرانی- اسلامی پرهیز از بیهودگی است؛ بر همین اساس، آرایه ها نیز به طور شگرفی با نیارش و اصول معماری بناها در آمیخته به گونه ای که نمی توان آرایه را از اصل بنا جدا نمود و به علت پایبندی به این اصول است که شاهد هماهنگی ساختار فضایی بناهای سنتی هستیم. پژوهش حاضر بر آن است که تا از طریق روش توصیفی- تحلیلی و نیز تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به تشریح جنبه های مختلف عملکرد تزیینات در معماری ایرانی- اسلامی مقابر برجی شکل منطقه کجور را مورد بررسی قرار دهد.

    کلیدواژگان: مقابر برجی، تزئینات، کجور، قرون میانی اسلامی
  • تیمور اکبری* صفحات 85-98

    در اطراف رشته کوه های سهند از جمله در قسمتهایی از شهرستانهای مراغه، آذرشهر و هشترود غارهایی با معماری خاصی وجود دارند که در حال حاضر به عنوان مسجد، امامزاده و غیره دارای کاربری هستند . یک مورد از این فضاهای مغاره ای در روستای خلیفه کندی حاتم ، توسط نگارنده شناسایی گردیده که فاقد کاربری است .درون این مغاره تا چند سال پیش با توده ای از خاک انباشته، و ورودی آن نیز مسدود شده بود.تعدادی از مغاره های موجود در منطقه سهند از جمله : قدمگاه آذرشهر و ورجووی شهرستان مراغه چندین دهه است که معرفی شده اند ولی مغاره ی موجود در روستای خلیفه کندی شهرستان هشترود ، اولین بار توسط نگارنده و طی سالهای 1392-1394 مورد بررسی قرارگرفته است. در این کار پژوهشی، نگارنده علاوه برمعرفی مغاره جدید، دو مورد از مغاره های منطقه را جهت مشخص نمودن کاربری و قدمت مغاره نویافته خلیفه کندی حاتم ، با روش تطبیقی مورد مطالعه قرار داده است.

    کلیدواژگان: خلیفه کندی هشترود، معماری، مغاره، گاهنگاری، مطالعه ی تطبیقی
  • علی نوراللهی* صفحات 86-117

    تپه شریف آباد یا سلگی(A&B) از معدود محوطه های استقراری وسیع و بزرگ حوزه رودخانه گاماسیاب در دشت نهاوند است. این محوطه محل تلاقی راه هایی باستانی و قدیمی که از صحنه، هرسین و کنگاور به سمت نهاوند و محوطه گیان می رود، می باشد. در بررسی این محوطه سفال هایی از دوره مفرغ قدیم(گودینIV- یانیق - کورا ارس) و سفال های مربوط به گودینIII ,II و سفال های دوران تاریخی بدست آمد. مطالعه این سفال ها نشان دهنده تبادلات فرهنگی گسترده این ساکنان این محوطه استقراری در دوران های مفرغ  و آهن با نواحی شمال غرب  و نواحی همجوار می باشد. علاوه براین بررسی وضعیت پیرامونی این محوطه استقراری چشم انداز کاملی از شیوه معیشت و استفاده از منابع زیستی و تعامل با محیط را در اختیار ما می گذارد. از جمله دلایل مکان یابی و توسعه این استقرار در دوره مفرغ و آهن که متاثر از منابع آب و دسترسی آسان تر به آن(کانال های آبرسانی) و زمین های حاصلخیز کشاورزی بوده است، مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله ضمن ارایه مختصری از وضعیت جغرافیایی منطقه و تاریخچه پژوهش های باستانشناسی انجام شده در نهاوند، در ادامه به بررسی وضعیت محوطه شریف آباد و توصیف و تحلیل و گاهنگاری آنها بپردازم و در پایان نیزکوشیده ام جمع بندی از مطالب ارایه نمایم.

    کلیدواژگان: زاگرس مرکزی، عصرمفرغ، عصر آهن، دشت نهاوند، تپه شریف آباد
  • رضا رضالو*، پاشا پاشازاده، حسین علیزاده صفحات 117-134

    دامنه های سبلان یکی از مکان های ویژه ای است که توسط اقوام کوچروی عصر آهنی مورد استفاده قرار گرفته است. این اقوام از مسیرهای مختلفی برای رسیدن به این دامنه های سرسبز استفاده می کرده اند. محوطه های گورستانی زیادی در بخش های مختلف دامنه های سبلان پراکنده شده است. این دامنه ها و مسیر ایل راه هایی که به آنها منتهی می گردد و همچنین ییلاق هایی که در این دامنه ها قرار دارند امروزه توسط ایلات شاهسون استان اردبیل مورد استقاده قرار می گیرد. در این پژوهش با بررسی این ایل راه ها و محل ییلاق های عشایر شاهسون، گورستان های عصر آهن قرار گرفته در دامنه های غربی و شمالی سبلان مورد مطالعه قرار گرفته و وضعیت قرار گیری محوط ها نسبت به این ایل راه ها سنجیده شده است. بررسی میدانی در تمامی مسیرها از بستر رودخانه قره سو در بخش شمالی کوه سبلان آغاز شده و به سمت مرتفع ترین بخش های سبلان ادامه یافته است. تمامی محوطه های باستانی قرار گرفته در دو سمت شرقی و غربی این مسیرها و همچنین محوطه هایی که در محل ییلاق ها و در حد فاصل آنها قرار دارند شناسایی و مطالعه شدند. اغلب محوطه ها از نوع گورستان بوده و دارای ساختارهای معماری متفاوتی نسبت به یکدیگر هستند. تعداد 15 ایل راه امروزی از ایلات شاهسون در این حوزه شناسایی و مطالعه شد. نتایج بررسی نشان داد که تطابق نسبی بین ایل راه های امروزی و باستانی عصر آهن وجود دارد و به نظر می رسد که اقوام کوچروی عصر آهنی برای رسیدن به دامنه های سبلان از همان مسیرهایی استفاده می کردند که امروزه ایلات شاهسون از آنها استقاده می کنند.

    کلیدواژگان: عصر آهن، محوطه های گورستانی، ایلات شاهسون، دامنه های شمالی و غربی سبلان
  • بیتا سودایی*، مرضیه عباس زاده، روح الله یوسفی زشک صفحات 135-148
    یافته های سفالی در کاوشهای باستان شناسی یکی از مهمترین داده های  برای شناسایی دوره های فرهنگی محوطه های  پیش از تاریخ جهت ارایه گاهنگاری نسبی این محوطه ها است. مطالعاتی که بر روی نقوش و فرم گونه های مختلف سفالی انجام می شود، می تواند چشم انداز دوره های فرهنگی را در مناطق مختلف مورد بررسی قرار دهد. کاوش های باستان شناختی قلعه اورارتویی بسطام در سال 1397 با همکاری دانشگاه ایسنبورگ به منظور تعیین حریم محوطه انجام شد که یافته های مهمی در این کاوش ها بدست آمد. از آنجایی که یکی از اهداف پژوهش های باستان شناختی مطالعه تغییرات فرهنگی است و یافته های باستان شناسی نشان می دهد که تغییرات فرهنگی در مواد باستان شناختی از جمله سفال قابل بررسی است.  از اینرو مقاله حاضر برای شناسایی بهتر از قلعه بسطام و مستند نگاری مواد فرهنگی بدست آمده از این کاوش به طبقه بندی و گونه شناسی سفال های به دست آمده در این محوطه پرداخته است. نتایج نشان می دهد  سفال های اورارتویی محوطه  قلعه بسطام در طیفی از رنگ های قهوه ای، نخودی، خاکستری، صورتی و قرمز رنگ قرار دارند در این بین سفال های قرمز براق  و قهوه ای رنگ به عنوان یکی از مشخصه های دوره اورارتو در تعداد زیادی از گمانه های کاوش شده بدست آمده که مقایسه  سفال های محوطه های همزمان آنها در شمال غرب ایران و شرق ترکیه(قلعه آیانیس و یونجا تپه)، ارمنستان(کارمیربلور) نشان از همگونی فرهنگی میان این مناطق است.
    کلیدواژگان: قلعه بسطام، اورارتو، سفال، قرمز براق