فهرست مطالب

مطالعات هنر اسلامی - پیاپی 43 (پاییز 1400)

نشریه مطالعات هنر اسلامی
پیاپی 43 (پاییز 1400)

  • تاریخ انتشار: 1401/01/20
  • تعداد عناوین: 36
|
  • کیومرث احمدی، مهدی گلجان*، رامین یلفانی صفحات 7-25

    سفرنامه ها یکی از مهم ترین نوشته های که درک ما  از جهان پیرامون و گذشته را روشن می سازند. نگارش این نوع این آثار از گذشته های دور رایج بوده است. پس از ظهور اسلام و در نتیجه تشویق آموزه های دینی به سیر و سفر با انگیزه های مذهبی، علمی، سیاسی، نگارش سفرنامه ها رو به فزونی نهاد. سفرنامه های نگاشته شده حاصل مشاهدات و درک شخصی سفرنامه نویس از جهان پیرامونش است که دیده و شنیده است. در قرون نخستین اسلامی شاهد ظهور سفرنامه نویسان متعددی هستیم که امروزه آثارشان یکی از منابع مهم برای شناخت دقیق تحولاتی زمانی و مکانی دوره آنهاست. ابن فضلان و ابن بطوطه نیز از جمله این سفرنامه نویسان بودند که بررسی آثارشان، آیینه ای برای آگاهی از تحولات سیاسی و اجتماعی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با دیدگاهی تطبیقی به بررسی این دو سفرنامه با تکیه بر مسایل مردم شناختی بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از این است که یکی از مهم ترین مضامینی که در این دو سفرنامه مورد توجه قرار گرفته است حوادث سیاسی و اجتماعی قرن دوم تا چهارم هجری و تجلی آن در بناهای تاریخی است.

    اهداف پژوهش

    1.شناخت خطوط کلی تحولات سیاسی و اجتماعی  قرن دوم تا چهارم هجری مندرجات سفرنامه های ابن فضلان و ابن بطوطه.2.بازشناسی تجلی بصری رویدادهای سیاسی و اجتماعی قرن دوم تا چهارم هجری در بناهای تاریخی با تکیه بر سفرنامه ابن فضلان و ابن بطوطه.

    سوالات پژوهش

    1.تحولات سیاسی و اجتماعی دوم تا چهارم هجری چه بازتابی در سفرنامه ابن فضلان و ابن بطوطه داشته است؟2.تجلی تحولات سیاسی و اجتماعی قرن دوم تا چهارم هجری بر بناهای تاریخی چیست؟

    کلیدواژگان: ابن فضلان، ابن بطوطه، مطالعه تطبیقی، بناهای تاریخی
  • شهره بهروزه، پرنوش پژوهش*، ماندانا هاشمی اصفهانی صفحات 26-42

    نفثهالمصدور زیدی نسوی ازجمله آثار مهم و ارزشمند نثر فارسی است که از ابعاد مختلفی همچون نوع نثر، گفتمان های طرح شده در آن، زیبایی شناسی و دوره تاریخی خاصی که اثر در آن پدید آمده، حایز اهمیت فراوان است. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد، ماهیت تاثیر تحولات تاریخی و زیبایی شناختی معاصر با خلق کتاب نفثهالمصدور و سفال های دوره خوارزمشاهی است. مبنای نظری این پژوهش، تطور فلسفه ادبیات و تعاریف مختلف از ماهیت ادبیات است، تعاریف مختلفی که در نقد و پژوهش به نظریه ها و بینش های متفاوتی منجر می شود. اگر ادبیات و هنر را ابزاری بدانیم که اجتماع را به طور مستقیم بازتاب می دهد و تاثیراتی در اوضاع جامعه دارد، بررسی این آثار حایز اهمیت می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شرایط نامطمین سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دوره خوارزمشاهی بر آفرینش یک اثر ادبی چون نفثهالمصدور و سفالینه های این دوره از حیث ساختار و زیبایی شناختی تاثیرگذار بوده است.

    اهداف پژوهش

    بازشناسی تاثیر تحولات زیبایی شناختی و تاریخی دوره خوارزمشاهی بر کتاب نفثهالمصدور نسوی.
    واکاوی ارتباط تحولات تاریخی دوره خوارزمشاهی بر سفالگری در این دوره.

    سوالات پژوهش

    تحولات زیبایی شناختی و تاریخی دوره خوارزمشاهی چه بازتابی در کتاب نفثهالمصدور نسوی داشته است؟
    تحولات تاریخی دوره خوارزمشاهی چه تاثیر بر سفالگری این دوره داشته است؟

    کلیدواژگان: نفثه المصدور، تحولات زیبایی شناختی و تاریخی، زیدری نسوی، خوارزمشاهیان، سفالگری
  • شهره بیروتی، پرناز گودرزپروری*، امیر باقری گرمارودی، غلامعلی حاتم صفحات 43-59

    سکه هایی که از ایران در دوره اسلامی بر جای مانده اند، منقوش به نمادهایی هستند که حامل پیام هایی است. یکی از این نقوش، نماد پرنده است. دوره حکومت ایلخان مغول (654-736ه.ق) یکی از ادواری است که نقش پرنده بر سکه های ایرانی افزایش یافته است. از موضوعات نیازمند بررسی بیشتر در شناسایی فلسفه وجودی نقشمایه متعدد پرندگان بر سکه های ایلخانی، مطالعه بنیادهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی ایلخانیان در دوره های مختلف حکومتشان و تاثیر آن به صورت مستقیم بر روی سکه ها ست. پژوهش حاضر با رویکردی متفاوت از شیوه های مرسوم سکه شناسی، تعاملات و رقابت های بین ادیان مختلف رایج در دوران ایلخانی را در قالب نقشمایه های متعدد پرندگان بررسی کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. این پژوهش به لحاظ هدف «بنیادی-نظری» و به لحاظ روش از نوع «تحلیل محتوا» و براساس آراء «اروین پانوفسکی» به خوانشی آیکونوگرافیک از نقوش پرندگان سکه های ایلخانی می پردازد. شیوه جمع آوری اطاعات به صورت کتابخانه ای است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در دوران حاکمیت یاسا نقشمایه های پرندگان روی سکه ها همراه با شهادتین ضرب گردیده و در دوران اسلامی، گرایش های مذهبی به صورت قوی تری در قالب شعایر اسلامی، آیات و اسامی خلفای راشدین در کنار نقوش پرندگان منعکس شده است که همه این ها را می توان ناشی از تسامح دینی مغولان، مصلحت اندیشی آنان یا سردرگمی و بی سیاستی آن ها در عرصه مذهب دانست.

    اهداف پژوهش

     تحلیل نماد پرنده از منظر آیکونوگرافیک بر اساس الگوی اروین پانوفسکی.بررسی تاثیر مذاهب مختلف دوران ایلخانی بر نقشمایه های پرندگان ضرب شده روی سکه ها.

    سوالات پژوهش

     

    وجود نماد پرنده بر سکه های دوره ایلخانی تحت تاثیر چه عواملی بود؟تحولات مذهبی چه تاثیری بر تغییرات نقش مایه پرنده بر سکه های دوره ایلخانی داشت؟

    کلیدواژگان: سکه های دوره ایلخانی، نماد پرنده، گفتمان مذهب، پانوفسکی، ایلخانی
  • بابک پهلوان، احمد امین پور*، غلامحسین معماریان صفحات 60-73

    ویژگی ها و خصوصیات متداوم در فرهنگ بومی از مقولاتی است که ریشه در تاریخ معماری ایران دارد و موجب شده است مولفه های معماری ایران در طی قرون مختلف سیری تکوینی همگام با رشد و دگرگونی های فرهنگ ایرانی داشته باشد. برای شناخت و تحلیل فضای کالبدی خانه های بومی، رهیافت های گوناگونی وجود دارد. یکی از این رهیافت ها، رهیافت گونه شناسانه است. نمونه مورد پژوهش در این مقاله خانه های سنتی اردبیل انتخاب شده است. در شهر اردبیل الگویی که در خانه ها استفاده شده از نظر شکلی و فضایی یکسان؛ ولی دارای ویژگی های منحصربه فرد در هر بناست. این الگوها که برگرفته از شیوه زندگی و شخصیت اجتماعی افراد و ارتباط سازه و معماری است، دارای خصوصیات شکلی و فرمی منحصربه فردی است که مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت تحلیلی و توصیفی است. در قسمت توصیفی به صورت کیفی، با انجام مطالعات و تحلیل نظریه های پایه مرتبط و شناخت عناصر کالبدی و فضایی خانه های بومی، به رابطه همبستگی اجزاء پرداخته می شود. داده های این تحقیق نیز از طریق مشاهده میدانی استخراج و مورد مطالعه استدلالی قرار گرفته است. با توجه به اینکه تاکنون طبقه بندی خاصی در این خصوص انجام نشده لذا در این پژوهش سعی شده است با مطالعه پیشینه گونه شناسی و دسته بندی گونه ها چارچوبی برای طبقه بندی معماری خانه های اردبیل به دست آورد.

    اهداف پژوهش

    بهبود روش های طراحی مسکن با شناسایی و تحلیل عناصر کالبدی و فضایی معماری بومی.
    تقویت عناصر کالبدی و فضایی معماری خانه های معاصر و نهایتا ارتقاء هویت بومی و منطقه ای مسکن.

    سوالات پژوهش

    با کدام شاخص می توان عناصر کالبدی و فضایی خانه را گونه بندی کرد؟

      2.چگونه می توان عوامل شکل دهنده معماری خانه های بومی اردبیل را شناسایی کرد؟

    کلیدواژگان: رهیافت گونه شناسی، تحلیل فضایی و کاربردی، خانه های بومی، اردبیل
  • ساناز تقی پوری حاجبی، کامران پاشایی فخری*، پروانه عادلزاده صفحات 74-93

    نظریه ی استعاره ی مفهومی، برگرفته از زبان شناسی شناختی نوعی ابزار مفهومی در جهت کشف معنای متن در حوزه عواطف و احساسات است که در درک مفاهیم انتزاعی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله یکی از کاربردهای استعاره مفهومی در حوزه ی شادی، در دو داستان «شوهر آهو خانم» و «بافته های رنج» علی محمد افغانی به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. شادی از عواطف بنیادین بشر است که در همه ی فرهنگ ها وجود دارد و با بررسی استعاره ی مفهومی آن تفاوت و شباهت فرهنگ ها در اظهار آن به دست می آید. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در دو اثر افغانی مجموعه 47 مورد استعاره مفهومی مربوط به شادی یافت شد، که اغلب با استعاره های جهانی شادی که توسط کووچش ارایه شده مطابق است، براساس حوزه مبدا 16 اسم نگاشت، با فرآیند های جانورانگاری، طبیعت انگاری، سیال انگاری، جسم انگاری و جهتی در استعاره سازی دو داستان آمده است. از اقسام سه گانه استعاره مفهومی: 4 مورد استعاره ی جهتی،  19 مورد استعاره ی هستی شناختی و 24 مورد آن استعاره ی ساختاری است. به لحاظ مبدا پربسامدترین حوزه آن «ماده ی درون ظرف» است. بررسی تطبیقی این مقوله در نگاره های مکتب تبریز دوره صفوی حاکی از انعکاس این موضوع در آثار برجای مانده از این مکتب است.

    اهداف پژوهش

    1.آشنایی با مفهوم شادی در داستان های علی محمد افغانی.2.بررسی تطبیقی عنصر شادی در داستان های علی محمد افغانی با نگاره های مکتب تبریز.

    سوالات پژوهش 

        1.مفهوم استعاری شادی چه جایگاهی در داستان های علی محمد افغانی دارد؟در نگاره های مکتب تبریز عنصر شادی چه بازتابی دارد؟

    کلیدواژگان: معناشناسی شناختی، استعاره مفهومی، شادی، علی محمد افغانی
  • ربابه تقی زاده بروجنی*، عباس بزرگمهر، زهرا اکبرزاده نیاکی صفحات 94-108

    منسوجات یکی از نخستین ملزوماتی زندگی انسان است که بشر از بدو خلقت در صدد پاسخگویی به آن بوده است. مطالعه تاریخچه منسوجات حاکی از این است که این ساخته دست بشر به تدریجی سیر تکوینی را پشت سر گذاشته است و در هر دوره ای متناسب عوامل مختلف تغییراتی را در جنس و نقش به خود دیده است.  مصر، خاستگاه یکی از کهن ترین تمدنهای بشری است لذا بررسی منسوجات در این جغرافیا می تواند پاسخگویی سوالات متعددی باشد. یکی از حکومت هایی که برای مدتی بر مصر حکومت داشت ممالیک (1250-1517م) بودند. جامعه مصر در عصر مملوکی مملو از منسوجات مختلف بود؛ که هر کدام به نحوی بیانگر میزان ثروت و موقعیت صاحبان آن بود. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های باستان شناسی و کتابخانه ای انجام شدهاست. یافته های پژوهش حاکی از این است که لباس نزد سلاطین مملوکی چیزی بیش از یک پوشش فاخر بود. این حاکمان هنر و صنعت را ابزاری جهت تبلیغ قدرت و حکومت خویش به کار بردند. توجه به لباس با پارچه های ابریشمی رنگین مزین به نقوش و نشان های قدرت و رنگ های مخصوص هر حاکم در دربار مملوکی را نمی توان فاقد اهداف سیاسی دانست. استفاده از لباس و خلعت به عنوان هدایای سیاسی و همچنین جایگاه این آثار در نصب و خلع های حاکمان مهر تاییدی بر استراتژی ممالیک در مقبولیت بخشی و هویت یابی خود به عنوان تنها حاکمان اسلامی مورد قبول خلیفه است. متناسب با این نوع نیاز، در این دوره سبک و روشی در طراحی پارچه شکل گرفت، که پاسخگوی نیاز سیاسی و اجتماعی دربار باشد. در این دسته از منسوجات نه تنها عنوان و القاب سلاطین به عنوان یک ابزار هویت ساز به کار رفته اند بلکه در بسیاری از نمونه ها این القاب در کنار نقوشی همچون اژدها، سیمرغ، مدالیون، نیلوفر، که در چین نقوش مرتبط با قدرت هستند دیده می شود. در واقع سبک نقوش منسوجات مملوکی پاسخگوی نیاز سیاسی و هویتی آن ها بوده است.

    اهداف پژوهش

    1.بررسی وضعیت منسوجات در دوره سلطنت ممالیک بر مصر.2.بررسی نقش اهداف سیاسی ممالیک مصر در طرح های پارچه.

    سوالات پژوهش

     1.منسوجات در دوره سلطنت ممالیک بر مصر چه وضعیتی داشت؟2.اهداف و تمایلات سیاسی ممالیک مصر چه بازتابی در  نقوش پارچه در این دوره تاریخی داشت؟

    کلیدواژگان: منسوجات، ممالیک مصر، نقوش پارچه، مسئله مشروعیت سیاسی
  • محمدجواد جعفری، سید اصغر محمود آبادی*، کیوان لولوئی، حمیدرضا جدیدی صفحات 109-124

    مردم خراسان بزرگ در نیمه نخست قرن اول هجری، اسلام را پذیرفتند. در این هنگام تشیع طرفداران محدودی داشت لیکن از آغاز سده ی سوم با وجود اقتدار حاکمان عباسی اهل سنت، تشیع مذهب غالب مردم شهرها و روستاهای خراسان گردید. شروع این کار با حضور امام رضا (ع) و اقدامات ایشان بود. ولی در ادوار تاریخی بعد از آن تا  قرن دهم دوباره تشیع در اقلیت قرار گرفت. با این حال در نتیجه عوامل مختلفی مجددا تشیع در این منطق رونق گرفت. مسئله ای که در اینجا می توان مطرح کرد میزان تاثیرگذاری موقوفات آستان قدس رضوی در گسترش تشیع است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که توسعه فرهنگ شیعه از کارکردهای موقوفات آستان قدس است و در راستای این کارکرد، اقدامات چون رشد مراکزعلمی و آموزشی، ایجاد و توسعه کتابخانه ها و کتاب های علمی و مذهبی، ایجاد فضاهای زیارتی و عبادی، دایرکردن دارالشفاء، برگزاری مراسمات مذهبی عزاداری و اعیاد انجام شده است. افزایش موقوفات آستان قدس را نشان می دهد که موقوفات در راستای گسترش تشیع گام برداشتند و ایجاد و توسعه امکانات رفاهی و فرهنگی در حرم رضوی فرهنگ شیعه را نهادینه کرد.

    اهداف پژوهش

    1.بازشناسی چگونگی و زمان گسترش تشیع در خراسان.2.مطالعه نقش موقوفات آستان قدس رضوی در گسترش تشیع در خراسان.

    سوالات پژوهش

    1.چه عاملی از قرن دهم به بعد تشیع را گسترش داد؟2.موقوفات آستان قدس رضوی به عنوان یکی از قدیمی ترین نهادهای مذهبی  چه نقشی در گسترش فرهنگ تشیع در خراسان داشتند؟

    کلیدواژگان: امام رضا(ع)، تشیع، موقوفات آستان قدس رضوی، خراسان
  • مرضیه جعفری سوته، راحله رستمی*، فاطمه مظفری قادیکلایی صفحات 125-140

    امروزه بخش ساختمان با سرمایه گذاری 30-40 درصد از کل منابع اساسی جهان در حال رشد است و صرفه جویی در انرژی از طریق بهره وری انرژی در ساختمان به امری ضروری در سراسر جهان تبدیل شده است. همچنین صنعت ساختمان یک عنصر اساسی برای هر اقتصادی است اما تاثیر قابل توجهی بر محیط زیست دارد، بنابراین بازشناسی جنبه های مختلف پایداری در ساختمان های سبز می تواند مقوله ای قابل تامل در این باره باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کمی و کتابخانه ای انجام شده است. ابتدا اصول ساختمان پایدار به صورت کامل مورد بررسی قرار گرفت سپس انواع سیستم های رتبه بندی مانند: BREEAM، CASBEE، GBTool، Green GlobesTM U.S. و LEED® مورد بررسی قرار گرفته اند که طی آن مشخص گردید سیستم رتبه بندی LEED نسبت به دیگر سیستم های رتبه بندی از رویکرد مناسب تری برخوردار است و در نهایت رویکرد کشورهای مختلف در رابطه با بهره گیری از سیستم های رتبه بندی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که توسعه پایدار و ساخت وساز ساختمان سبز، موضوعی جهانی است که می تواند راه حل های منطقه ای را پیدا کند. در واقع، گرم شدن آب وهوا و همه مسایل زیست محیطی که با آن روبرو هستیم جهانی است و هر قاره را لمس می کند، راه حل های دستیابی به یک توسعه پایدار باید مشخصات منطقه ای مانند آب وهوا، مواد اولیه محلی، بلکه دولت های محلی را نیز در نظر بگیرد.

    اهداف پژوهش

    مروری بر سیستم های رتبه بندی ساختمان های سبز با رویکرد معماری پایدار.2.شناخت عوامل موثر بر توسعه پایدار و نقش ساختمان های سبز.

    سوالات پژوهش

    1.ابعاد معماری پایداری ساختمان ها کدام است؟2.چه عوامل محیطی در دستیابی به توسعه و معماری پایدار نقش دارند؟

    کلیدواژگان: ساختمان های سبز، معماری پایدار، سیستم رتبه بندی، توسعه پایدار
  • آزاده چاکری، ابوالفضل داودی رکن آبادی*، محمدرضا شریف زاده صفحات 141-154

    نمادها و نشانه ها از اولین مفاهیمی هستند که بشر به علل مذهبی، سیاسی و اجتماعی از آن ها استفاده کرده است. این کاربرد به رغم تحول در حیات بشر به نوعی تداوم یافته و خود را در هنرها و صنایع مختلف منعکس ساخته است. در فرهنگ اسلامی نیز، نمادها و نشانه ها دارای اهمیت خاصی در انتقال مفاهیم بوده اند. هنر اسلامی گنجینه وسیعی از معانی عمیق عرفانی و حکمت الهی است که ریشه در بنیان های معنوی و الهی دارد. نقوش در آثار هنر اسلامی، دروازه ورود به معارف باطنی روح و هستی راستین است که نگرش توحید را به عنوان رکن اصلی اسلام تقویت می کند. اهمیت کاربرد نقوش در زیبایی شناسی آثار اسلامی در معانی نهفته و عمیقی است که بیانگر روح حاکم بر آثار هنری است. مطالعه گنجینه عظیم هنر اسلامی در بستر رویکردهای فلسفی و تعمق در جنبه درونی این هنر و زبان رمزگونه آن که حاوی بنیان هایی متافیزیکی و عرفانی بوده، از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و رویکردی توصیفی و تحلیلی سعی شده به مطالعه و بررسی معنای نمادین و لسان تمثیلی این هنر پرداخته شود. از آنجایی که گستره هنر اسلامی و تولیدات آن بسیار وسیع است، در پژوهش پیش رو تولیدات علوم غریبه و به طور اخص طلسم های ایرانی- اسلامی که از حیث ارزش بصری و  بعد معنایی بسیار غنی هستند، مطالعه شده اند. برای آنکه چارچوب نظری مشخصی برای تحلیل موضوع پیش رو داشته باشیم، این پژوهش بر اساس تیوری نشانه شناسی فرهنگی امبرتو اکو نشانه شناس سرشناس ایتالیایی، تحلیل و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از انطباق نشانه شناسی امبرتو اکو درباره ریشه های فرهنگی بر نظام معنایی و نمادین در طلسم های اسلامی است.

    اهداف پژوهش

    ارایه مطالعه ای تحلیلی از مفهوم رمز در بستر کاربری های گوناگون تولیدات علوم غریبه.معرفی ریشه های فرهنگی موثر در فرآیند شکل گیری معنا و رمز بر اساس آراء نشانه شناسی امبرتو اکو.

    سوالات پژوهش

    چه عوامل فرهنگی در شکل گیری نشانه ها و رمز ها در هنر اسلامی نقش داشته اند؟     2.چگونه می توان با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی اکو، نمود رمز را در آثار هنر ایرانی- اسلامی مطالعه و تحلیل کرد؟

    کلیدواژگان: هنر اسلامی، مفهوم رمز، طلسم های اسلامی، امبرتواکو
  • علیرضا حاج وزیری، پرناز گودرزپروری*، اسماعیل بنی اردلان صفحات 155-168

    مسجد نمایی از هنر است؛ در این بنا  نه تنها مذهب و هنر با یکدیگر تلاقی پیدا می کنند بلکه مهم ترین نماد هنر اسلامی و خصوصیات متمایز آن نمودار می شود. ارتباط پیکره ی مسجدها با هندسه و نقش و نگار کاربردی در آن ها، انسجام و نماد یگانگی خالق یکتا در بافت فیزیکی آن ها یکی از اصلی ترین عوامل ایجاد هویتی روحانی و قدسی است. ایران و امپراطوری عثمانی در دوران صفویه به دلیل تفاوت های مذهبی، رقابت های سیاسی و تاثیر اروپا بر هر دو کشور از ارتباطات جدید و اثرات فرهنگی و هنری نزدیکی برخوردار بودند. نحوه کاربرد مفاهیم و اجزاء معماری به همراه بررسی شیوه های معماری هر منطقه و موقعیت جغرافیایی، رابطه ی پیکره ها و فضاها با یکدیگر و موقعیت پیکره های ساختمانی مسجد و رابطه ی آن ها با یکدیگر اهمیت زیادی دارد. شناخت خصوصیات معماری صفویه و عثمانی با مطالعه ی مسجدهای شیخ لطف الله و سلطان احمد (به عنوان مطالعه ی پژوهشی) در این پژوهش انجام می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که علی رغم رمز و راز و نقش و نگارهای کل ساختمان در بناهای اسلامی و تفاوت موجود بین هر دو مسجد باز هم با نمایشی از هماهنگی و تزیینات زیادی روبرو می شویم بنابراین فرم و شکل ورای هر تزیین در راستای ارزش ها و مفاهیم اسلامی و بیان گر یگانگی و اتحاد هستند.

    اهداف پژوهش

     بررسی رابطه کالبد مساجد با ویژگی های هندسی آن ها در جهت احیای هویت اصیل معماری اسلامی.بررسی هندسه به کار برده شده در عناصر کالبدی و نقوش دو مسجد شیخ لطف الله و مسجد سلطان احمد.

    سوالات پژوهش

    چه تفاوت ها و شباهت هایی از نظر عناصر کالبدی و ارتباط آن ها با یکدیگر در دوو مسجد شیخ لطف الله و سلطان احمد وجود دارد؟چه ویژگی های هندسی در عناصر کالبدی و نقوش مسجد شیخ لطف الله و مسجد سلطان احمد وجود دارد؟

    کلیدواژگان: مسجد شیخ لطف الله، مسجد سلطان احمد، معماری
  • رقیه حبیبی، حسین منصوریان*، رضا فرصتی جویباری صفحات 169-187

    زن به عنوان یکی از اعضای جامعه بشری که نقش مهمی در بقای جوامع داشته است، در آثار ادبی و هنری مختلفی موضوع بحث و بررسی بوده است. یکی از شاعرانی که به این مضمون پرداخته است، نظامی گنجوی است. این اثر بعدها توسط هنرمندان دوره صفوی مصور گردید. بررسی و بازشناسی شخصیت زن در این اثر ادبی و هنری می تواند روشنگر نقش و جایگاه زن در این مقطع تاریخی باشد. روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مقایسه با معاصران و مقتضیات زمان، زن در سبک فکری نظامی جایگاهی نسبتا متعالی و قابل احترام داشته است. این مسئله در برخی زمینه ها با دیدگاه سیمون دوبووار قابل مقایسه و در برخی زمینه ها نیز کاملا با دیدگاه دوبووار متفاوت است؛ نظامی و دوبووار از این نظر که برای زن شخصیتی مستقل و آزاد قایل هستند، دارای اشتراک فکری هستند اما در برخی زمینه ها ازجمله بحث تاکید بر جنسیت و بعد جسمانی و همچنین بعد معنوی شخصیت زن، تفاوت های معناداری میان سبک فکری نظامی و دیدگاه سیمون دوبووار وجود دارد. دوبووار در همه زمینه ها برای زن آزادی مطلق قایل است و در عین حال، نیازهای زن را به بعد جنسی و جسمی محدود می کند اما در سبک فکری نظامی، زن دارای ارج و مقامی والاست که می تواند شخصیتی رشدیافته داشته باشد و به والاترین مراتب اجتماعی و عرفانی ارتقا یابد؛ بنابراین در مجموع، نظامی در اثر بهره مندی از آموزه های اسلام و عرفان اسلامی، برای زن جایگاهی متعالی تر از دوبووار قایل است و تقریبا تمامی جنبه های شخصیتی زن را مورد توجه قرار داده است؛ اما سیمون دوبووار در اثر تاکید بر حضور صرف زن در جامعه و توجه به بعد جسمی و جنسی او، صرفا نیازهای مادی و دنیوی او را در نظر گرفته است.

    اهداف پژوهش

    واکاوی شخصیت زن در اندیشه نظامی و سیمون دوبووار.بررسی شخصیت زن در خمسه نظامی طهماسبی.

    سوالات پژوهش

     مهم ترین مشخصه های زن در دیدگاه نظامی و سیمیون دوبووار چیست؟     2. مهم ترین مشخصه های زن در خمسه نظامی چیست؟

    کلیدواژگان: نظامی، سیمون دوبووار، شخصیت زن، خمسه نظامی طهماسبی
  • سالار حسن زاده، اسماعیل بنی اردلان*، ایرج داداشی صفحات 188-200

    در دوره حکومت صفویه (907-1135ه.ق) هنر و صنایع وارد مرحله ای جدید از شکوفایی شد. با این حال هنرهای مختلف در این دوره تاریخی، فراز و فرودهای زیادی را تجربه کردند. این تحول از نگاه فلاسفه این زمان دور نماد و هر یک به بررسی این تغییرات و علل بنیادی آن پرداخته اند؛ لذا بررسی دیدگاه آنها درباره هنر و صنایع این دوره قابل تامل است. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که از نظر فلاسفه مشایی بقای اثر هنری با اندیشه پس پشت آن و جاودانگی نام هنرمند با دانایی، خیالپردازی و توانایی در صورت پردازی معنا ممکن است. در این دوره تاریخی  هنر به عنوان فضیلت، وجه مشترک همه افراد جامعه بدون توجه به طبقه آنهاست. در ایران اصل وظیفه شهریاران، حفاظت از ملک، دین، بسامانی سرزمین و نیل آن به سوی سعادت، تعالی و گسترش عدالت است. تعالی و تدانی امور سرزمین از جمله درستی انجام امور توسط پیشه وران تحت تاثیر عملکرد و تفکر شهریار صاحب فره یا شهریار است. میرفندرسکی در رساله صناعیه مدعی صناعت رو به زوال و کم فروغ شدن اشتداد آن است؛ به این معنا که شهریاران صفوی دچار خطا و اشتباه شده، فره خود را از دست داده و ظلم شان فراگیر شده است. یکی از مهم ترین عوامل نیل جامعه به سعادت؛ تفکر، خلاقیت، پشت کار و دوری از تن آسایی در کار بر مبنای نیاز زیر نظر حاکم حکیم است.

    اهداف پژوهش

    بررسی هنر و صناعت صفوی از منظر مشاییان؛بررسی و مقایسه هنر دوران صفوری با نظریه میرفندرسکی.

    سوالات پژوهش

    هنر و صناعت صفوی از منظر مشاییان چگونه است؟هنر دوران صفوری براساس نظریه میرفندرسکی چگونه است؟

    کلیدواژگان: هنر، صناعت، صفویه، مشائیان، میرفندرسکی
  • حبیب حسن نژاد، آرش مشفقی*، ناصر علیزاده خیاط صفحات 201-219

    اسطوره با زبان و ادبیات، به ویژه ادبیات داستانی، از گذشته های دور دارای ارتباط تنگاتنگی بوده است. این ارتباط با گذشت زمان حفظ شده و امروزه، آثار بسیاری از نویسندگان این دوره با اسطوره ها عجین است. یکی از آثار ادبی کهن که آمیخته با اساطیر ایرانی است کتاب شاهنامه فردوسی است که تبدیل به الگوی برجسته در ادبیات داستانی شده است. اسطوره در آثار این نویسنده به اشکال مختلف بازتاب یافته است. یکی از این نویسندگان بلقیس سلیمانی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای نگاشته شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که آثار بلقیس سلیمانی، از داستان نویسان مطرح زن، به جهت شناخت و آگاهی وسیع وی از اسطوره و حضور پر رنگ آن در داستان‏هایش قابل توجه است. شخصیت پردازی اسطوره‏ای، نام‏های اساطیری، مضامین و آیین‏های اسطوره‏ای از آن جمله‏اند. دغدغه اصلی او در استفاده از اسطوره، بیان مسایل مهم «زن» در جامعه پدر / مردسالار معاصر و تلاش برای ارتقای جایگاه زن و هویت‏یابی زنانه است.پژوهش حاضر به اشکال مختلف بازتاب اسطوره در آثار این نویسنده می پردازد.  

    اهداف پژوهش

    بررسی و تبیین خاستگاه اسطوره و جایگاه آن در ادبیات داستانی معاصر و بیان دلایل رویکرد داستان نویسان مدرن و پست مدرن.بررسی و تبیین واژگان مدرن و پست مدرن، خاستگاه هر دو جریان فکری، معرفی عناصر و مولفه های مدرن و پست مدرن.

    سوالات پژوهش

    اسطوره و بینش اساطیری در داستان های مدرن و پست مدرن چگونه نمود یافته است؟دلایل بازپردازی اسطوره ها و کهن الگوها در عصر «روشنگری» که عصر اسطوره زدایی قلمداد می شد، در داستان های مدرن و پست مدرن معاصر چیست؟

    کلیدواژگان: اسطوره، کهن الگو، بلقیس سلیمانی، شاهنامه فردوسی
  • محمدرسول درویشی، محمدرضا قائدی*، گارینه کشیشیان سیرکی، محمد توحید فام صفحات 220-233

    اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی از مهم ترین عناصر مهم نظم اجتماعی محسوب می شود لذا اگر در تعاملات اجتماعی میان اعضای یک جامعه بی اعتمادی حاکم و یا سطح اعتماد اندک باشد روابط پایدار میان اعضای جامعه کمتر برقرار می شود.  باوجودآنکه دولت ها نقش اساسی در تقویت یا تضعیف یا اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی دارند، جستجوهای متعدد حاکی از آن است که این حوزه مورد کنکاش جدی اندیشمندان داخلی قرار نگرفته است. به همین دلیل این پژوهش به دنبال این پاسخگویی به این سوال است که مولفه های تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را با تاکید بر سیاست های فرهنگ و هنر در برهه زمانی 1392 تا 1397 (دولت روحانی) بررسی کند. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و ابزار فراتحلیل انجام گرفته است؛ ابزار فراتحلیل مهم ترین ابزار برای خلاصه سازی تحقیقات گذشته است، خصوصا هنگامی که حجم نمونه در یک مطالعه، آن قدر کم باشد که نتوان به نتیجه گیری مطمینی رسید. یافته های پژوهش حاکی از این است که عملکرد دولت و سیاست های فرهنگی و هنری آن ها موجب شده است که سرمایه اجتماعی در سه سطح خرد، میانی و کلان کاهش داشته است.

    اهداف پژوهش

    1.تبیین مولفه های تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی دولت روحانی).2.بررسی سیاست های فرهنگی و هنری بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی.

    سوالات پژوهش

    1.کدام مولفه ها بر ایجاد اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی در جهوری اسلامی تاثیرگذار بوده است؟2.سیاست های فرهنگی و هنری در جمهوری اسلامی چه نقشی بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی داشته است؟

    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی، جمهوری اسلامی ایران، دولت روحانی، سیاست های فرهنگی و هنری
  • شهناز دهقان باغ بردانی، سید احمد هاشمی*، مختار رنجبر، علی اصغر ماشینچی صفحات 234-248

    مدرسه هوشمند به سبب برخورداری از ابزارهای آموزشی بسیار پیشرفته، فعالیت های جاری آن به ویژه یادگیری، با تکیه بر جدیدترین دستاوردهای الکترونیکی و در ارتباط با شبکه جهانی صورت می گیرد. این مدرسه به مثابه جایگزینی برای مدرسه سنتی در نظر گرفته شده است، جایگزینی با فراست در برابر رقیبی بی قدر که با نفی اقتدارگرایی و آموزش محوری معلم به سمتی سوق داده شده که در یک مدرسه هوشمند، نقش معلم از دانشوری در صحنه «به مددرسانی در حاشیه» تغییر می کند. هدف از تحقیق حاضر، تبیین مبانی فلسفی و جذابیت های هنری آموزش های تمام هوشمند در نظام تعلیم و تربیت است. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیل است. مساله ی اساسی این پژوهش، ارایه الگوی فضاهای آموزشی تمام هوشمند کاربرمحور در ساختار تعلیم و تربیت مجازی نسل نو می باشد. بررسی مبانی فکری (انسان شناسی، جهان شناسی و معرفت شناسی)، یکی از مسایل بنیادین فلسفه و از واقعیات مرجح اندیشمندان است. با این وجود، مبانی فلسفی عمدتا به عنوان پاردایم های تحقیق عمل کرده و فضای تولید علم را جهت می دهند. آموزش هوشمند دارای مبانی فلسفی خاص خود بوده و یک انقلاب آموزشی و راهبرد جدیدی است که چالش های موجود در آموزش سنتی را که در آن عمدتا معلم به عنوان منبع مفاهیم نقش فعالی را ایفا نموده و یادگیرندگان در این فرایند نقش منفعل را بر عهده دارند، حل می نماید.

    اهداف پژوهش

    1.شناخت  فضاهای آموزشی تمام هوشمند در نظام تعلیم و تربیت.2.آشنایی با مبانی فلسفی و جذابیت های هنری در فضاهای آموزشی تمام هوشمند.

    سوالات پژوهش

    1.در فضاهای آموزشی تمام هوشمند در نظام تعلیم و تربیت چه مبانی فلسفی و جذابیت های هنری وجود دارد؟2.مبانی فلسفی و جذابیت های هنری در فضاهای آموزشی تمام هوشمند چه تاثیری بر نظام تعلیم و تربیت دارد؟

    کلیدواژگان: مبانی فلسفی، جذابیت های هنری، آموزش هوشمند، تعلیم و تربیت
  • نوشین رحمانیان، بهرام پروین گنابادی*، هنگامه آشوری صفحات 249-267

    زیبایی شناسی یکی از مقوله های مهم در تحلیل آثار ادبی مختلف است که اخیرا ذهن برخی از منتقدان معاصر را به خود مشغول داشته است. نوآوری و نواندیشی تحت قالب تجدد از چالش هایی است که در چند دهه اخیر مورد نقد بسیاری قرار گرفته است. این رویکرد دو گروه سنتی و نوآور را روبه روی هم قرار داده است و در راستای آن عده ای بازگشت به اصالت در چهارچوب تفکرات بومی را نشانه گرفته اند و گروهی با پذیرش فرهنگ و تمدن غرب به مقابله با سنت و آیین ها پرداخته اند. سیمین دانشور، از برجسته ترین نویسندگان معاصر است، درون مایه داستان های وی از ویژگی های بی مانندی برخوردار است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که دانشور در آثاری مانند- مجموعه داستان شهری چون بهشت و رمان سووشون، به مقوله های روان شناسی شخصیت ها و مولفه های استعمار به عنوان اعمال نوآوری با ساختار غربی در کشور، پیامدها و مناسبات این تفکر و تاثیر آن بر مردم توجه کرده است. از وجوه زیبایی شناسی این آثار  وحدت موضوعی، وحدت درون مایه، یک پارچگی فضا و به کارگیری هنر و... است.

    اهداف پژوهش

    1.بررسی زیبایی شناسی در اندیشه و آثار سیمین دانشور.2.بررسی جایگاه ارزش های ملی و دینی در آثار سیمین دانشور.

    سوالات پژوهش

    1.مقصود از زیبایی شناسی در آثار ادبی و هنری چیست؟2.مولفه های زیبایی شناسی در داستان های دانشور، تا چه اندازه چهره نمایی کرده است؟

    کلیدواژگان: زیبایی شناسی، سیمین دانشور، ادبیات بینارشته ای، آثار هنری و ادبی
  • محمدباقر زینالی، علی الهامی*، حسین خسروی، سهراب اسلامی صفحات 268-287

    هنر نگارگری از بدو پیدایش آمیخته با روایتگری بود و همراه مضامینی مختلف علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را ترسیم کرده است. یکی از ادوار درخشان این هنر، دوره حکومت صفویه (907-1136ه.ق) بوده است. در این دوره با حمایت حکومت و دیگر بزرگان جامعه و ایجاد کارگاه های سلطنتی این هنر به اوج شکوفایی رسید. در این میان، با توجه به رویکرد مذهبی حکومت صفوی، مضامین مذهبی و سیاسی تبدیل موضوعات نگارگری گردید. مسئله ای که اینجا می توان مطرح کرد چگونگی انعکاس جایگاه و نقش صاحب منصبان شاخص دوره صفوی در هنر نگارگری این دوره است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در این دوره، مناصب دینی نقش مهمی در تحولات فرهنگی و سیاسی از خود به جای گذاشتند و به تبع آن، این امر بر توده های مردمی نیز تاثیر فرهنگی فوق العاده ای داشت. مناصب دینی نقش مهمی در بعد سیاسی و اجتماعی از خود نشان دادند. این تحول در آثار نگارگری برجای مانده از این دوره نیز قابل مشاهده است.

    اهداف پژوهش

    1.تبیین ماهیت شغل صاحب منصبان مذهبی در دوره صفوی و نقش آن ها در استمرار این حکومت.2.واکاوی چگونگی وظایف و عملکرد صاحب منصبان دوره صفوی در نگارگری این دوره.

    سوالات پژوهش

     1.صاحب منصبان دوره صفوی چه وظایف و کارکردهایی را در این دوره داشتنند؟2.جایگاه و نقش صاحب منصبان مذهبی دوره صفوی چه بازتابی در نگارگری این دوره داشته است؟

    کلیدواژگان: مرشد اعظم، نگارگری صفوی، صدر، ملاباشی، وکیل حالیات
  • علیرضا سلیمانی، غلامعلی حاتم*، سید سعید سید احمدی زاویه صفحات 288-310

    ساختارهای سیاسی و رویکردهایی که اتخاذ می کنند نقش مهمی در کیفیت ساحت هنر و ادبیات دارند. دوران پهلوی اول را باید یک گذر بزرگ و دوران ساز در تاریخ معاصر ایران دانست. چراکه در این دوران، ظهور جریان عظیم فکری و سیاسی موسوم به نوسازی، از آغاز ساخت ایرانی مدرن سخن می گفت. بدین جهت شاه و دولتمردانش، به عنوان رهبران سیاسی و فرهنگی این جریان، متعهد شده بودند تا خط مشی نویسندگان، شاعران و هنرمندان را ترسیم کنند. مفصل بندی این اندیشه که در قالب یک هژمونی ریخته شده بود، دو ایده ایرانی گری و تجدد خواهی را هم زمان باهم و در یک مسیر دیکته می کرد. این دو ایده، اگرچه از تبار مشروطه و قاجار و بعضا قبل تر از آن آمده بود، اما در عصر پهلوی اول به سبب دگرگونی ها و رخدادهای بزرگ منطقه ای و جهانی، در چرخشی گفتمانی ایده ای کاملا نوظهور محسوب می شد. تغییر شیوه بیانی هنرمندان نشان از این دگرگونی می داد. درنتیجه، جو فرهنگ سیاسی اقتدارگرا، فضای مطلوبی را برای هنرمندان و خصوصا نویسندگان و شاعران ایجاد نمی کرد. ایجاد آزادی های نسبی در فرهنگ و تولید هنر، ایجاد اصالت سلیقه و ارتقاء ذوق در هنر و معماری بر مبنای ارزش های زیباشناختی هنر باستان و مدرنیسم و تولد و تحقق آثاری باارزش فرا تاریخی و هنری را می توان از آن جمله دانست. یافته های این پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تاریخی-تحلیلی نگارش یافته است، نشان می دهدکه ایرانی گری در رویکرد باستان گرایی اش و دولت نیرومند مرکزی با رویکرد تجدد محوری اش، دو عامل وثیق در ساخت آمرانه هنر و ادبیات پهلوی اول بوده است.

    اهداف پژوهش

    1.بررسی سیاست گذاری های فرهنگی در هنر و ادبیات پهلوی اول.2.نقش سیاست های فرهنگی در تبیین ارزش های زیبایی شناختی هنر و ادبیات پهلوی اول.

    سوالات پژوهش

     1.خط مشی عاملان سیاست گذاری فرهنگ برای ایجاد ارزش های زیبایی شناختی هنر و ادبیات پهلوی اول چه بود؟2.ایدیولوژی «ایرانیگری و تجدد خواهی» نزد عاملان قدرت، چگونه و تا چه اندازه موفق شد در ساخت آمرانه هنر و ادبیات پهلوی اول تاثیر بگذارد؟

    کلیدواژگان: پهلوی اول، هنر و ادبیات، سیاست فرهنگی، تجددطلبی، زیبایی شناختی
  • امیدعلی شیخی کن کت، فهیمه اسدی*، علیرضا فاطمی، کبری بهمنی صفحات 311-329

    مجد همگر از شاعران سده هفتم هجری و از سخن وران زبانزد آن روزگار است که در عصر حاضر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پراکندگی نسخه ها و نبود تصحیح معتبری از دیوان مجد، یکی از عمده ترین دلایل گمنامی اوست. یکی از آثار ادبی مقارن با این دوره تاریخی، شاهنامه بزرگ مغولی است که از نظر زیبایی شناسی از آثار فاخر ادبی و هنری قرن هفتم محسوب می شود. بررسی تطبیقی این دو اثر از نظر زیبایی شناسی حایز اهمیت بسزایی است. در پژوهش حاضر غزل های مجد همگر بر اساس سبک شناسی لایه ای در پنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدیولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفته و با شاهنامه بزرگ مغولی مقایسه شده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. مطالعه سبک شناسانه سطوح مختلف غزل های دیوان مجد همگر نشانگر آن است که او به لایه آوایی و بعد موسیقیایی کلام توجه ویژه داشته است. دستورمندی و دور بودن از هرگونه تعقید، پرهیز از کاربرد واژگان نامتداول و ناهمگن با فضای غزل، تک معنایی بودن ابیات و تکیه بر مضامین عاشقانه از جمله نتایج حاصل از تحقیق حاضر است. نتایجی که پژوهشگر به تبع آن ها توانست به وجود برخی شعرهای نامنسجم در بخش غزلیات نیز پی ببرد. پس از بررسی سبک شناسانه و تبیین ممیزه های غزل مجد، شعرهایی که با چشم انداز کلی قالب غزل در دیوان مجد هم خوانی ندارند و جایگاهشان در میان سایر غزل ها و انتسابشان به مجدهمگر مورد تردید است، معلوم شد. از سوی دیگر زیبایی در غزلیات مجد همگر با زیبایی در شاهنامه بزرگ مغولی همخوانی دارد.

    اهداف پژوهش


    حلیل سبک شناسی لایه ای اشعار مجد همگر. بررسی تطبیقی از زیبایی در اشعار مجد با زیبایی مضمونی و بصری در شاهنامه بزرگ مغولی.

    سوالات پژوهش

    براساس سبک شناسی لایه ای چه لایه های را می توان برای اشعار مجد برشمرد؟
    اشعار مجد و شاهنامه بزرگ مغولی از نظر زیبایی آفرینی چه مختصاتی دارند؟

    کلیدواژگان: سبک شناسی لایه ای، مجد همگر، سبک عراقی، شاهنامه بزرگ مغولی، غزل
  • مسعود طرزمنی، معصومه قره داغی*، عباس قدیمی قیداری، منیژه صدری صفحات 330-359

    مورخان عصر ناصری بیشتر شاهزادگان قاجار و اقشار تحصیل کرده جامعه بودند. با این تفاوت که گروهی، چه در حوزه وقایع نگاری و چه در حوزه خاطره نگاری در جهت حکومت و گروهی علیه حکومت بودند. اما آنچه باعث شد عده ای به انتقاد شدید دولت و حکومت بپردازند در رویارویی ایران با غرب ریشه داشت و آن تحول فکری در مفهوم تاریخ بود. این تحول به پدید آمدن شیوه نوینی در زمینه تاریخ نگاری منجر شد. تاریخ نگاری جدید بر پایه تلاش مورخان دوره ناصری برای ایجاد تغییر در سنت های تاریخ نگاری بنا شده است. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه از مورخان دوره قاجار است که در آثارش به وضعیت گروه های اجتماعی چون زنان نیز پرداخته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در این اثر تاریخی به مضامین مختلف اجتماعی دراره زن و هنر زنان شاره شده است. در دیگر آثار این دوره نسخه مصور هزار و یک شب ناصری است که زنان را به عنوان یک مضمون برگزیده است.

    اهداف پژوهش

    1.بازشناسی تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسطنه.2.بررسی جایگاه زنان در تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه و نسخه مصور هزار و یک شب ناصری.

    سوالات پژوهش

    1.تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسطنه دارای چه مختصاتی است؟2.زنان در تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه و نسخه مصور هزار و یک شب ناصری چه جایگاهی دارند؟

    کلیدواژگان: تاریخ نگاری، محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، هنر زنان، نسخه مصور هزار و یک شب ناصری
  • حسین عابددوست*، فرزاد بقایی صفحات 360-372

    نیشابور در سده های نخستین اسلامی از مهم ترین مراکز سفالگری خراسان بود. در تحقیقات انجام شده پیشین، از تلاش هنرمندان خراسان برای حفظ میراث دوران گذشته و تاثیرگذاری بر مناطق اسلامی یاد شده است. از طرفی نیشابور به دلیل قرار گرفتن در شاهراه تجاری دارای قرن ها ارتباط فرهنگی با اسپانیا بوده است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا نقوش سفالینه های نیشابور به هنر اسپانیا در دوره اسلامی انتقال یافته است؟ روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی است. روش گردآوری مطالب کتابخانه ای، از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. با توجه به اینکه آثار سفالین نیشابور از مهم ترین آثار دوران خود است و تاثیرات این هنر بر شکل گیری آثار سفالین اسپانیا کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تحقیق هایی از این نوع ضروری است. برای نیل به این هدف شباهت ها و تفاوت های نقوش سفالینه های نیشابور با آثار سفالین اندلس (اسپانیا) بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، نقوش و سبک تصویرگری سفالینه های نیشابور به آثار هنری اسپانیا در دوره اسلامی تاثیرگذار بوده است، این تاثیرات در نقوش حیوانی، پرندگان، پیکره ها، ترکیب بندی ها و... قابل مشاهده است.

    اهداف پژوهش

    مطالعه زمینه های موثر در انتقال سبک هنری نیشابور به اسپانیا.تحلیل شباهت ها و تفاوت های نقوش سفالینه های نیشابور و اسپانیا.

    سوالات پژوهش

    نقوش سفالینه های نیشابور به هنر اندلس (اسپانیا) در دوره اسلامی چگونه انتقال یافته است؟شباهت ها و تفاوت های نقوش سفالینه های نیشابور با آثار سفالین اندلس (اسپانیا) چیست؟

    کلیدواژگان: نقوش سفالیه ها، بررسی تطبیقی، نیشابور، اندلس
  • محمدعلی عبدالصمدی، شبنم اکبری نامدار*، لیدا بلیلان صفحات 373-398

    مهارت انسان به عنوان عامل موثر در رشد و پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی تلقی می شود که می تواند در ارتباط او با محیط اطرافش نقش بسیار مهمی ایفا کند. مهار آموزی در نهایت منجر به ارتقای کیفیت زندگی شده و ایده هایی برای بهتر زیستن ارایه می کند. بحث طراحی فضای معماری و شهری، از مسایل دیرین و اولیه بشر بوده که تا به امروز، اندیشه ها و دیدگاه های مختلفی را در فلسفه، هنر و معماری معطوف خود ساخته است. حس بینایی به عنوان قدرتمندترین حس از میان حواس اصلی انسان به شمار آمده و مهمترین حس انتقالی محسوب می شود و در درک سایر احساسات نقش قابل توجهی دارد. نمی توان بدون توجه به سطح مهارت آموزی نابینایان و ساز و کارهای مرتبط با آنان و همچنین مشارکت این قشر در فرایند پژوهش به مداخله و طرح ریزی هایی جهت ارتقای کیفیت زندگی نابینایان اقدام کرد. در همین راستا و در قالب یک فعالیت تجربی، به این مقوله پرداخته شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کمی و کیفی انجام شده است. ابتدا با اتکا به روش تحلیل مقایسه ای از آزمون های قبل و بعد از دوره های آموزشی و سپس جهت بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها از آزمون شایپرو-ویلک و جهت بررسی سطح مهارت نابینایان در دوره های قبل و بعد آموزش از آزمون «خی دو »و برای نتیجه گیری و مشخص نمودن سطح معناداری دوره ها از آزمون علامت استفاده گردید و سپس مورد  تحلیل قرار گرفته است. نتایج این بررسی ها نشان می داد که بهره گیری از شیوه های آموزش مقدماتی معماری و شهرسازی در این امر می تواند تاثیر معنادار و به سزایی در ارتقای کیفیت و کمیت سطح طراحی فضای معماری و شهری در نابینایان داشته باشد. همچنین این نتایج گواه آن بود که با بهره گیری از روش های آموزشی مناسب می توان کیفیت زندگی نابینایان را ارتقا بخشید.

     اهداف پژوهش

    افزایش سطح ادراک فضای شهری و معماری در نابینایان.2.بررسی کارکرد آموزش بر میزان سطح ادراک و مهارت آموزی نابینایان.

    سوالات پژوهش

    چگونه می توان سطح کیفیت فضاهای معماری و شهری برای نابینایان را ارتقا بخشید؟آیا مهارت آموزی نابینایان در طراحی فضای معماری و شهری می تواند موجب ارتقای کیفیت زندگی این قشر شود؟

    کلیدواژگان: آموزش نابینایان، مهارت آموزی، ادراک، فضای معماری شهری
  • مهدی عطارزاده، مریم جمالی*، محمد ضیمران صفحات 399-410

    ژان بودریار، فیلسوف جامعه شناس و پست مدرن نظریه های درخوری در باب تصویر ارایه داد. در تمام نظریه های اجتماعی وی، دغدغه پایان ناپذیر او نسبت به تخریب امر واقعی و جایگزین شدن آن با وانموده مشهود است. در این میان او هنر را توطیه و وسیله ای برای محقق کردن وانموده تلقی می کند. به ویژه سینما به عنوان یک مرجع شبیه ساز واقعیت، مورد انتقاد بودریار قرار گرفته است. یکی از راهکارهای اساسی ایجاد شبیه سازی از منظر بودیار، بهره گیری از جلوه های ویژه کامپیوتری است؛ بنابراین از یک طرف انتقاد بودریار از سینما و از طرف دیگر علاقه مندی وی و تاکید او بر توانمندی های آن مشهود است که خود موجب بروز دوگانگی هایی در نظریه های بودریار و سردرگمی مخاطب او می شود. این پژوهش تلاشی است در جهت مرتفع کردن دوگانگی های موجود و شناخت رویکرد حقیقی پس پشت این به ظاهر تناقضات در ساحت واقعیت مجازی و جلوه های ویژه در سینما. در این راستا، این پژوهش از طریق تحقیقات کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها و موشکافی بیانیه های بودریار به روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال راهکارهایی برای جلوگیری از تخریب و جایگزینی «امر واقعی» در سینما و تعیین رابطه بین سینما و جلوه های ویژه می گردد؛ درنتیجه می توان شاهد بود که طرد جلوه های ویژه از نظر بودریار، به هدف به کارگیری آن بستگی دارد؛ نه به نفس آن. به عبارتی، به کارگیری جلوه های ویژه در راستای بازسازی واقعیت مطرود است و در راستای خیال می تواند مقبول باشد.

    اهداف پژوهش

    بررسی دیدگاه منفی بودریار نسبت به تخریب واقعیت توسط جلوه های ویژه.بررسی جلوه های ویژه در سینما از نظر ژان بودریار.

    سوالات پژوهش

     سینما چگونه می تواند با وجود بهره وری روزافزون جلوه های ویژه و دیدگاه منفی بودریار نسبت به تخریب واقعیت توسط جلوه های ویژه به حیات شایسته خود ادامه دهد؟جلوه های ویژه سینمایی در چه صورت می تواند از انتقاد بودریار فاصله بگیرد؟

    کلیدواژگان: سینما، ژان بودریار، حادواقعیت، وانموده، جلوه های ویژه
  • علی علیزاده، شمس الحاجیه اردلانی*، سید مجتبی حسینی صفحات 411-429

    یکی از مختصات قرآن بهره مندی از وزن و موسیقی است؛ لذا بررسی تطبیقی اوزان و بحور عروضی با قرآن می تواند جلوه هایی ناب از اعجاز کلانی قران را آشکار سازد. این پژوهش با رویکردی تطبیقی به نظیره یابی میان برخی از بحور عروضی مطبوع و پرکاربرد در متون نظم فارسی با آیات قرآن کریم می پردازد. در این پژوهش کوشیده ایم از نظیره یابی بحور نامطبوع و ثقیل احتراز جوییم و اشعار شاهد و مثال را نیز از میان ابیات مشهور و دلنشین پارسی گزینش نماییم. هدف از نگارش پژوهش حاضر، ایجاد پیوند بیشتر میان شعر پارسی و نثر موزون و مسجع قرآن کریم و تقریب و موانست میان موسیقی دلنواز نظم پارسی و نثر قرآنی است. روش کشف و استخراج این همانندی ها و مشابهات میان دو متن تطبیقی نیز ذوقی است و تابع اصول ثابتی نیست. بدین معنی که نگارنده بر اساس ذوق خویش ، گاه ارکان مجزای بحور را با شعر پارسی به طور متناظر و جزء به جزء مقایسه می کند و گاه سه یا چهار رکن را به عنوان یک بیت یا مصراع شعر پارسی با آیه ای از قرآن بررسی کرده و به عنوان شاهد شعری به کار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از وجود ارزش موسیقیایی و و شعری در قرآن است.

    اهداف پژوهش

    ایجاد پیوند بیشتر میان شعر پارسی و نثر موزون و مسجع قرآن کریم.
    تقریب و موانست میان موسیقی دلنواز نظم پارسی و نثر قرآنی.

    سوالات پژوهش

    اوزان و بحور عروضی قرآن کریم کدامند؟
    نظم پارسی و نثر قرآنی چه شباهت ها و همانندی دارند؟

    کلیدواژگان: قرآن، موسیقی، عروض، بحر
  • پریسا غلام زاده نیکجو، ایوب کوشان*، رستم امانی صفحات 430-446

    مفاهیم غنایی در ادبیات شرق به ویژه ادب فارسی جایگاه ویژه ای دارد. تا جایی که هر کس بارقه ای از عشق در دلش یافته بی درنگ سراغ شعر و ادبیات رفته است. امیر خسرو دهلوی و نظامی گنجوی از شعرایی هستند که مفاهیم غنایی یکی از موضوعات اصلی آثارشان است. بن مایه ی عشق مجازی از مضامین شعری منظومه های امیرخسرو دهلوی بوده است. امیر خسرو  دهلوی و آثارش جایگاه والایی در ادب غنایی فارسی دارد. هر چند در هر دوره ای از سبک های رایج فارسی این بن مایه ها دستخوش تغییرات بوده اند اما  نگاه دهلوی به عشق ادامه ی همان نگاه شاعران سبک عراقی است که با تلفیقی از عشق حقیقی و مجازی است. بررسی مفاهیم غنایی در اشعار امیرخسرو از نقطه نظر وسع آثار غنایی دارای اهمیت بسزایی است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که مفاهیم غنایی در منظومه مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی، پاک و عاری از هر گونه لاابالی گری است و بسته به حالات روحی و روانی شاعر گاه با معشوقی مهربان و ریوف و گاهی معشوقی متکبر و بی توجه به عاشق است. این مفاهیم غنایی را می توان در منظومه لیلی و مجنون نظامی و نگاره های موجود در آن نیز مشاهده کرد.

    اهداف پژوهش

    1.بررسی مفاهیم متعالی انسانی در آثار منظوم امیرخسرو است.2. بررسی جلوه های مادی معشوق در منظومه لیلی و مجنون امیر خسرو دهلوی و نظامی.

    سوالات پژوهش

    1. مفاهیم غنایی منظومه های امیر خسرو با تاکید بر جلوه های مادی معشوق چگونه است؟2. جایگاه جلوه های مادی معشوق در منظومه لیلی و مجنون امیرخسرو دهلوی و نظامی چگونه است؟

    کلیدواژگان: مفاهیم غنایی، منظومه مجنون و لیلی، امیر خسرو دهلوی، خمسه نظامی
  • نسرین فنا فی الهی، پروانه عادل زاده*، کامران پاشایی فخری صفحات 447-460

    هر جامعه ای برای  دستیابی به نظم و ثبات اجتماعی و سیاسی، نیازمند پای بندی افراد به قوانین و هنجارهای مورد تایید موجود در آن جامعه است؛ از این رو می توان از مفهوم تعهد به عنوان یکی از محوری ترین ارکان سرمایه اجتماعی یاد کرد. سرمایه اجتماعی مجموعه ای از هنجارها، ارزش ها و تعهدات اخلاقی است که رفتارهای متقابل افراد در چارچوب آن ها شکل می گیرد و موجب تسهیل روابط اجتماعی می گردد. این مفهوم از دیرباز در جامعه ایران مطرح بوده و انعکاس آن را می توان در آثار ادبی برجای مانده از ادوار گذشته مشاهده کرد. «هزار و یک شب» از جمله متون پیش از دوره هخامنشیان است که علاوه بر مسایل ادبی و سیاسی به لحاظ مسایل اجتماعی و اخلاقی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در حوزه سرمایه اجتماعی حاوی عناصر و مولفه های قابل توجهی است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی  و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. در این پژوهش یکی از شاخصه های اصلی سرمایه اجتماعی (تعهد) بررسی شده و عملکرد این شاخص در زمینه سازی مشارکت و رفع مشکلات سیاسی و اجتماعی در ژرفای حکایات متن تبیین شده است که بدون تردید آگاهی از این یافته ها می تواند به عنوان راهکاری در برقراری روابط اجتماعی مناسب و دست یابی به سرمایه اجتماعی مفید باشد. نتایج حاصل در این پژوهش تعهد به تامین امنیت، تعهد به عدالت و تعهد به مشارکت است. این مقوله را می توان در نگاره های داستان های هزار و یک شب نیز مشاهده کرد.

    اهداف پژوهش

    بازشناسی مفهوم تعهد در داستان های هزار و یک شب.بررسی مفهوم تعهد در نگاره های مروبط به داستان های هزار و یک شب.

    سوالات پژوهش

    مفهوم تعهد در نگاره های «داستان های هزار و یک شب» چه انعکاسی یافته است؟مفهوم تعهد چه بازتابی در «داستان های هزار و یک شب» دارد؟

    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، تعهد، نگاره های هزار و یک شب، ادبیات بینا رشته ای
  • صدرا قائدعلی، حمید طبسی*، ابوالقاسم رادفر صفحات 461-479

    در عصر صفوی که یکی از درخشان ترین دوره های هنر ایرانی - اسلامی است، جریان های ادبی و هنری، روایت گری کامل از فرهنگ مردم آن روزگار است که افق های دید هنرمند را گسترش می دهد. ارتباط تنگاتنگ میان شعر و نقاشی ایرانی در این عصر و درهم تنیدگی شعر با طنز از ویژگی های بارز هنر این دوره است. از میان شاعران طنزپرداز معروف این دوره می توان به بیدل و کلیم اشاره کرد که مفاهیم طنزآمیز و انتقادی را با شگردهای هنری خاص خود آورده اند. مسئله ای که اینجا مطرح است زیبایی شناسی طنزهای موجود در آثار ادیبانی چون بیدل و کلیم و بازشناسی این زیبایی در هنر دوره صفوی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیل و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر در آمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شاعران مذکور در ساختار طنزهای خود با زبان ادبی - هنری و با آگاهی از رموز بلاغت، کلام رندانه خود را در خطاب به اهل تفکر و تامل سروده اند. از میان نقاشان معروف این عصر نیز می توان به کمال الدین بهزاد و رضا عباسی اشاره کرد که با نگرشی جدید به خلق نقاشی های پرمایه پرداخته اند. نقاشان نیز همانند شاعران طنزپرداز، مفاهیم و معانی جامعه پیرامون خود را با بیان زنده و جاندار که حاکی از تشخیص ویژه آنهاست، به خوبی تصویر کرده اند. همگامی و هماهنگی میان شعر و نقاشی را می توان در محافل اجتماعی آن روزگار بویژه در قهوه خانه دانست که با حضور اقشار مختلف مردم به طرح و نقد شعر و پیوند آن با  نقاشی پرداخته اند.

    اهداف پژوهش

    1.تبیین انگیزه شاعران از طرح مقوله های طنزآمیز در خلال آثارشان.2.بازشناسی انعکاس فرهنگ مردم عصر صفوی در شعر و نقاشی های آن دوره.

    سوالات پژوهش

    2.بیدل و کلیم از عناصر بلاغی چگونه در طنزهای خود بهره جسته اند؟2.آیا نقاشی های عصر صفوی توانسته است بازتاب دهنده فرهنگ مردم آن روزگار باشد؟

    کلیدواژگان: نقاشی، بیدل، کلیم، طنز، دوره صفوی
  • داود قربانی، علی محسنی*، مهدی مطهرنیا صفحات 480-496

    زیبایی شناسی شاخه ای از فلسفه است که به ماهیت زیبایی و سلیقه و همچنین فلسفه هنر می پردازد. با فروپاشی الهیات مسیحیت در اروپای قرن 12 و 13 میلادی، گرایش اجتماع آن زمان به عقل گرایی ارسطویی افزایش یافت. در این میان، قدیسی مسیحی به نام توماس آکویناس سعی کرد برای جلوگیری از نزول مسیحیت، آموزه های مسیحیت را با عقل گرایی ارسطویی ارتقا بخشد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، درصدد بررسی پیوند بین مذهب و فلسفه ارسطویی از دیدگاه توماس آکویناس و تاثیر بر معماری ایتالیایی است. مطالعات نشان داد که توماس آکویناس اندیشه های فلسفی ارسطو را در چارچوب آموزه های مسیحیت تغییر داده و تکمیل کرد و درنهایت، ایمان مسیحیت را با فلسفه ارسطو تطبیق داد. آکویناس تلاش کرده بود برای رویدادهای اجتماعی- سیاسی آن دوران که برخاسته از عمل و سیاست کلیسا بود، نوعی وجهه عقلانی و واقعی ایجاد نماید. براساس فلسفه ارسطو، دو عقل بالفعل (الهی) و بالقوه وجود دارد. آکویناس با تکیه بر این فلسفه ارسطو، آموزه های دینی مسیحی را از عقل بالفعل یعنی خداوند می دانست که عقلانیت انسان ملهمی از آن است. در حقیقت توماس آکویناس به دو نظام معرفتی معتقد بود: نظام الهی مبتنی بر ایمان و نظام فلسفی مبتنی بر عقل بشری. زیبایی معماری ایتالیایی به دو دسته زیبایی های ظاهری (نمادین) و باطنی (هویتی) تقسیم می شود. در حوزه ظاهری به عواملی مانند نور و رنگ و در حوزه باطنی به عواملی مانند مذهب و فرهنگ تقسیم می شود. 

    اهداف پژوهش

    بازشناسی رابطه مذهب و زیبایی شناسی از دیدگاه توماس آکویناس در قرون وسطی اروپا.بررسی تاثیر ارتباط مذهب و زیبایی شناسی در معماری ایتالیایی.

    سوالات پژوهش

    چه ارتباطی میان مذهب و زیبایی شناسی در اندیشه توماس آکویناس وجود دارد؟اندیشه های توماس آکویناس درباره زیبایی و پیوند آن با مذهب چه تاثیری بر معماری ایتالیایی داشته است؟

    کلیدواژگان: زیبایی شناسی، فلسفه هنر، فلسفه ارسطو، توماس آکوئیناس، معماری ایتالیایی
  • کیهان کهندل، سمیرا رستمی*، سید محسن ساجدی راد صفحات 497-516

    ریالیسم جادویی به نوعی شیوه روایی اشاره می کند که برای درهم آمیختن امر غیرممکن و باورناپذیر با دنیای روزمره است. از بهترین نویسندگان این سبک می توان به گابریل گارسیا مارکز از آمریکای لاتین اشاره کرد. در حوزه ادبیات عرفانی، ریالیسم جادویی خود را به گونه های مختلف نشان داده است. کتاب های تذکره الاولیا، اسرارالتوحید و رساله قشیریه، گونه های بی نظیری از ریالیسم جادویی را در خود جای داده اند. بررسی عناصر ریالیسم در این آثار و انعکاس آن در فرهنگ و هنر این دوره روشنگر ماهیت ریالیسم در این دوره تاریخی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. جامعه موردمطالعه کتاب های رساله قشیریه و ترتیب السلوک اثر ابوالقاسم قشیری است و  زمان موردپژوهش قرن پنجم هجری، زمان اوج تصوف و عرفان اسلامی در ایران است. نتایج حاصل از این پژوهش مبین این نکته است که حوادث فراواقعی و واقعی در رساله قشیریه و ترتیب السلوک طوری به انتخاب نویسنده در کنار هم قرار گرفته اند که با وجود خارق العاده بودن، برای خواننده، غیرعادی نمی نماید. در هر دو اثر مواردی از عناصر ریالیسم جادویی چون ارتباط با عالم غیب، ارتباط با مردگان، آشنا زدایی و... دیده می شود. امتداد این ویژگی ادبی را می توان در فرهنگ و هنر قرن پنجم نیز مشاهده کرد.

    اهداف پژوهش

    بررسی عناصر ریالیسم جادویی در رساله قشیریه و ترتیب السلوک بررسی نمونه های ریالیسم در فرهنگ و هنر قرن پنجم هجری.


    سوالات پژوهش

    عناصر ریالیسم جادویی در رساله قشیریه و ترتیب السلوک تا چه حد نمود داشته است؟
    آیا عناصر ریالیسم رد فرهنگ و هنر قرن پنجم نمود داشته است؟

    کلیدواژگان: رئالیسم جادویی، رساله قشیریه، ترتیب السلوک، فرهنگ و هنر
  • هومن محبی گرمی، رضا فرمهینی فراهانی*، محمدمهدی غیائی صفحات 517-529

    نمادها عبارت اند از هر چیزی که به عنوان معرف یا نماینده گونه ای از خود که وجود داشته است. انتخاب یک عنصر یا گونه از میان همه گونه های موجود و برجسته کردن شیوه های گوناگون آن پدیده یا عنصر بوده که آن را تبدیل به نماد یا نشانه کرده است. نشانه هر چیزی است که بتواند با ظهور خود امر دیگری را در پس خود نمایان سازد. چگونگی نمودار کردن این امر به حوزه شناخت شناسی و معناشناسی در این حوزه برمی گردد. پژوهش حاضر به روش تفسیری - تاریخی با بررسی ساختار نمادها و نشانه ها، ساختارهای متفاوت در حوزه معماری و روابط علتی هر کدام را در بناهای تاریخی دوره قاجار ارزیابی کرده است. برای کاوش روابط علت و معلولی در خانه های تاریخی شهر اردبیل،‏ تبریز و  ارومیه ‏‏که از لحاظ ساختارهای ظاهری و اجرایی متنوع ترین خانه های تاریخی دوره قاجار را دارند، انتخاب شده است. ‏یافته های پژوهش نشان می دهد که خصوصیات و ویژگی های علی، شباهت ها و تفاوت ها هر یک از نمونه های موردی به صورت خاص و منحصربه فرد با تکیه بر ارزش های آن ها از لحاظ مقیاس های ترتیبی و مقیاس های نسبی قابل متکی است. بار معنای معماری هریک از آن ها به صورت جداگانه ارایه گشته و خصوصیات و ارتباطات آن ها با یکدیگر نیز بررسی شده است.

    اهداف پژوهش

    شناسایی معنا و مفهوم نمادها و نشانه ها در معماری دوره قاجار در خانه های تاریخی در شهرهای اردبیل، تبریز و ارومیه.شناسایی عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری نمادها و نشانه ها در معماری خانه های تاریخی دوره قاجار.

    سوالات پژوهش

    رابطه علت و معلول میان نمادها و نشانه های موجود در خانه های تاریخی دوره قاجار در شهرهای اردبیل، تبریز و ارومیه و ارتباط هر یک از آن ها در شهرهای موردمطالعه چیست؟معنای معماری هرکدام از نمادها و نشانه های خانه های تاریخی دوره قاجار در شهرهای اردبیل، تبریز و ارومیه چیست؟

    کلیدواژگان: نماد، معناشناسی، دوره قاجار، خانه های تاریخی
  • حمیده محمودزاده، مصطفی گودرزی*، بهمن نامور مطلق صفحات 530-545

    تابلوی هجران شماره یک، اثر حبیب الله صادقی، بهمن ماه 1368 در ابعاد 260 در 140 سانتی متر و در کادری مستطیلی-افقی اجرا شد و تکنیک این اثر، میکس مدیاست. نوشتار حاضر بر آن است، با استفاده از روش نقد تکوینی به مطالعه پرده نقاشی هجران شماره یک اثر حبیب الله صادقی- به مثابه متنی تصویری بپردازد. در این روش نقد، به جای پرداختن به متن نهایی، مراحل تکوین متن، مورد بررسی قرار می گیرد. از این رو، به واسطه پیگیری عناصر و مستندات پیشامتنی و بررسی روابط میان آن ها با متون پیرامونی اعم از پیرامتن، فرامتن و پیش متن، علاوه بر شناسایی علل و عوامل دگرگونی پیشامتن های یک متن، فرآیند آفرینش و تکوین آن، بازسازی می شود. موضوعی که در این پژوهش، مطرح شده است، چگونگی فرآیند تکوین و آفرینش پرده نقاشی «هجران شماره یک» و عناصر برون متنی و درون متنی اثرگذار در شکل گیری این اثر است. لذا پس از  تبیین روش نقد تکوینی، پرده نقاشی هجران از حبیب الله صادقی برمبنای الگوی نقد تکوینی، مورد تحلیل قرار گرفت. با تشریح روابط میان عناصر پیرامتنی، فرامتنی، پیش متنی و پیشامتنی، هم چنین رفتار تکوینی نقاش، مشخص گردید که در تکوین این تابلو، نقاش از اتود و اسکیس استفاده نموده است. به علاوه، این متن متاثر از دو پیرامتن رحلت امام و عناصر نگارگری است. از سوی دیگر، پیگیری عناصر پیشامتنی این اثر، بیان گر تاثیر «اسطوره هدف» بر سبک خلق عملی این تابلوی نقاشی است. این پژوهش از منظر هدف، بنیادی و از جهت روش، توصیفی-تحلیلی است که داده های آن به شیوه اسنادی و گفت و گوی حضوری جمع آوری شده است.   

    اهداف پژوهش

     تبیین کاربرد نقد تکوینی در مطالعه آثار نقاشی.شناسایی فرآیند تکوین پرده نقاشی «هجران شماره یک» از حبیب الله صادقی.

    سوالات پژوهش

    فرآیند تکوین و آفرینش پرده نقاشی «هجران شماره یک» چگونه است؟2. کدام عناصر برون متنی و درون متنی در فرآیند تکوین آن، اثرگذار بوده اند؟

    کلیدواژگان: نقد تکوینی، فرآیند خلق، پیشامتن، پرونده تکوینی، حبیب الله صادقی
  • خدیجه محمودی، حسین منصوریان*، حسین پارسائی صفحات 546-564

    بررسی ها نشان می دهد که داستان های موجود در در ادبیات کهن ایران، ارتباط نزدیکی با تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ای دارند که آثار در آن ها خلق شده است؛ بنابراین از لابه لای داستان های این آثار می توان به چشم انداز روشنی از دوره های تاریخی آن ها دست یافت . مرزبان نامه، پنجاتنترا و کلیله و دمنه از کتب ارزشمند ادبی کلاسیک محسوب می شوند که در داستان های خود، به بازنمایی روابط گوناگون قدرت در قالب تمثیلی پرداخته اند. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای تدوین شده است، سیاست در ابعاد گوناگون و به صورت تطبیقی در این آثار بررسی خواهد شد تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که نویسندگان چه ابعادی از سیاست را جلوه داده اند و چه شباهت ها و تفاوت هایی دیده می شود. نتایج حاکی از آن است که سیاست در داستان های این کتاب ها، در ابعاد متنوعی جلوه گر شده اند که می توان به قدرت و لیاقت حاکمان در امور کشور، ناکارآمدی حاکمان، ایجاد امنیت، کیفیت منابع قدرت و نقش آن ها در امور کشورداری، ویژگی های طبقات حکومتی و رابطه ی جدایی ناپذیر دین و سیاست اشاره کرد. 

    اهداف پژوهش

     بررسی تاثیر تحولات سیاسی در مرزبان نامه، پنجاتنترا و کلیله و دمنه مصور.استخراج نکات مدیریتی و روابط قدرت در مرزبان نامه، پنجاتنترا و کلیله و دمنه مصور.

    سوالات پژوهش

    مبانی اندیشه های مدیریتی در مرزبان نامه، پنجاتنترا و کلیله و دمنه مصور شامل چه مواردی هست؟روابط قدرت چه انعکاسی در مرزبان نامه، پنجاتنترا و کلیله و دمنه مصور داشته است؟

    کلیدواژگان: داستان های تمثیلی، مرزبان نامه، پنجاتنترا، کلیله و دمنه مصور چاپ سنگی
  • میترا معنوی راد*، رقیه دیزج چراغی صفحات 565-579

    خط نستعلیق یکی از خطوط اسلامی است که در ایران ابداع شده و سیر تکوینی خود را پشت سرگذاشته است. نسخه مثنوی خواجوی کرمانی به رقم میرعلی ابن الیاس تبریزی (محفوظ در کتابخانه بریتانیا) یکی از نمونه های نفیس و اولیه خط نستعلیق می باشد. پژوهش حاضر  با توجه به قدمت و کیفیت این نسخه، نسبت به تنها نسخه باقیمانده خط نستعلیق به رقم میرعلی تبریزی مشهور (نسخه خسرو و شیرین نظامی)،  به بررسی ویژگی های: ردپای خط نسخ در نستعلیق اولیه، عیار و کیفیت خط در متن و عناوین، ارتباطات بصری عینی و ادراکی حاکم برآن، نقطه، نحوه به کارگیری خط کرسی و گریدبندی پرداخته است. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای است. بر طبق یافته ها، در نسخه مثنوی خواجوی کرمانی با وجود قدمت نسخه و ابتدایی بودن خط نستعلیق در آن، خوشنویس به دلیل رعایت  ارتباطات بصری ادراکی (نهانی) در طول صفحه، به هماهنگی و زیبایی قابل توجهی دست یافته است. رعایت این مهم در نسخه مذکور و سامان دهی آن، توسط کشیده ها، سرکش ها و نقطه گذاری ها امکان پذیر شده است  که سرکش ها و زوایای آنها نقش اصلی هدایت بصری در طول صفحات را برعهده گرفته اند.  به طوری که اغلب حروف بعد از خود را تحت شعاع قرار داده اند. همچنین کیفیت بالای کتابت در عناوین نسخه نسبت به متن، ذوق هنری و میزان تسلط خوشنویس به خط مذکور را (با وجود ابتدایی بودن نسخه) متذکر است.

    اهداف پژوهش

    1.بازشناسی مختصات خط نستعلیق اولیه.2.بررسی ارتباطات بصری خط نستعلیق در نسخه مثنوی خواجوی کرمانی.

    سوالات پژوهش

    1.خط نستعلیق اولیه دارای چه ویژگی هایی بوده است؟2.کاربست خط نستعلیق در نسخه مثنوی خواجوی کرمانی دارای چه ویژگی هایی بصری است؟

    کلیدواژگان: خوشنویسی، نستعلیق، مطالعه بصری، میرعلی تبریزی، مثنوی خواجوی کرمانی
  • فاطمه ناصری، مرتضی سمیعی زفرقندی*، مریم صفرنواده صفحات 580-597

    اخیرا در جهان، نسبت به گذشته بر مقوله تعلیم و تربیت از طریق نمایش، تاکید بیشتری به وجود آمده است. در جوامع مختلف به تدریج مسیر رو به رشدی را طی کرده است؛ بیشتر مخاطبان خود را در رده سنی کودکان و نوجوانان می یابد. با توجه به اهمیتی که این رده سنی برای مسئله تربیت و ایجاد مهارت دارد، بررسی این مقوله در دانش آموزان ابتدایی می تواند نکات مهمی را آشکار سازد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کمی انجام شده است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 361 نفر از دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند و پرسشنامه مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1999) را دریافت نمودند. سپس به طور تصادفی ساده در دو گروه 180 نفری در دو گروه آزمایش(مدارس غیردولتی) و کنترل(مدارس دولتی) جایگزین شدند. گروه آزمایش در یک ماه و طی 4 جلسه 45 دقیقه ای مفید در کلاس هنری (نمایش) آموزش دیدند، در حالی که گروه کنترل در طی این مدت برنامه روزانه خود را دنبال می کردند و هیچ گونه مداخله آموزشی دریافت نکردند. پس از اجرای برنامه آموزشی، مجددا پرسشنامه بر روی هر دو گروه اجرا گردید. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که شرکت در کلاس های هنری نمایش بر ارتقای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به طور معناداری موثر بوده است. این نتایج نشان می دهد که نمایش بر مهارت اجتماعی در ابعاد: همکاری، ابراز وجود، خویشتن داری و همدلی، تاثیر مثبت و معنادار داشته است.

    اهداف پژوهش

    1.بررسی تاثیر شرکت در کلاس های هنری نمایش بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی تهران.2.مطالعه میزان مهارت پذیری دانش آموزان در مقطع ابتدایی.

    سوالات پژوهش

    2.تاثیر شرکت در کلاس های هنری نمایش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی تهران  چگونه است؟2.سن دانش آموزان ابتدایی چه تاثیری بر میزان مهارت پذیری آنها دارد؟

    کلیدواژگان: نمایش، پیشرفت تحصیلی، مهارت اجتماعی، دانش آموزان دوره ابتدایی
  • سید یوسف هاشمی* صفحات 598-616

    گذشت زمان معماری شهرها را دستخوش تغییراتی می کند. یکی از مهم ترین این تغییرات، فرسودگی بخش هایی از شهر است که به دنبال ایجاد و تشدید فرسودگی، میزان کارآیی این بافت ها نیز کاهش می یابد. در این راستا، ساماندهی این بافت ها با بهره گیری از سیاست های مختلف مداخله در بافت فرسوده با لحاظ کردن یکپارچگی مدیران امر در سطح شهر می تواند تاثیر مثبت و سازنده ای داشته یاشد. پژوهش حاضر به بررسی نقش و جایگاه مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های  فرسوده  و به صورت موردی، به لات شهر رامسر پرداخته است. با توجه به موضوع، اهداف و فرضیات تحقیق، پژوهش حاضر از نوع توسعه ای و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی است. روش گرد آوری داده ها اسنادی و میدانی و ابزار گردآوری داده ها در بخش اسنادی مشتمل بر مقالات و اسناد شهر رامسر مستخرج از شهرداری این شهر و در بخش میدانی مشاهده و پرسشنامه است که با بهره گیری از نظر  50  نفر از شهروندان در قالب ترسیم جدول و نمودار به تحلیل داده ها مبادرت شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که توجه به معیارهای مدیریت یکپارچه نقش تعیین کننده و مثبتی در ساماندهی بافت فرسوده لات محله رامسر داشته و با توجه به میزان فرسودگی در بافت و تنوع و پراکندگی در آن، بهره گیری از سیاست های بهسازی و نوسازی مناسب ترین سیاست ها جهت بهبود وضعیت و ساماندهی محله بوده تا از طریق همکاری و هماهنگی بین سازمان های دخیل در مدیریت شهر به این مهم دست یافت.

    اهداف

    بررسی نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده.
    بررسی نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده و وجه هنری آنها.

    سوالات

    نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده چگونه است؟
    نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده و وجه هنری آنها چیست؟

    کلیدواژگان: مدیریت شهری، بافت های فرسوده، لات محله رامسر، هنر
  • لیلا هرمزانی، سیما منصوری*، مسعود پاکدل، منصوره تدینی صفحات 617-639

    دو حماسه بزرگ ادبیات جهان یعنی شاهنامه و ادیسه دارای وجوه افتراق و اشتراکات بسیاری است. یکی از مباحث قابل توجه در این آثار مقوله «نیرنگ و رنگ برآمیزی» است. نیرنگ و رنگ برآمیزی یکی از مقوله های است که در فرهنگ های مختلف جهان وجود داشته و دارد و در داستان های این آثار بارها به شکل های گوناگون تجلی پیدا کرده و دستمایه نوشتن داستان ها شده است. یکی از موارد نیرنگ و رنگ برآمیزی، هویت پوشی و دگرچهری است که بسیار زیاد در این آثار مشهود است. پژوهش حاضر به روش تطبیقی و  تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که  فریب و رنگ برآمیزی از این منظر در شاهنامه از طریق تغییر لباس و چهره، ناشناس شدن، انکارهویت، نقش بازی کردن، پنهان کردن نام، هویت پوشی صورت گرفته و در ادیسه این امر، از طریق تغییر لباس و چهره، ناشناس شدن، نقش بازی کردن و هویت پرده پوشی که توسط خدایان صورت می گیرد. هر چند شباهت های ساختاری این نوع خیلی کم در هر دو اثر دیده می شود اما از لحاظ نوع بهره بری تفاوت های زیادی دیده می شود. نیرنگ و فریب از این منظر در این دو منظومه شباهت ها و تفاوت هایی دارد.

    اهداف پژوهش

    1.- بررسی و تحلیل  فریب و رنگ برآمیزی از منظر دگرچهری و هویت پوشی بدون توجه به تفاوت دوره تاریخی، محیط جغرافیایی، ساختار فرهنگی و تاریخی ایران و یونان.2- تطبیق و قیاس، تشابهات و افتراق فریب و رنگ برآمیزی از منظر دگرچهری و هویت پوشی.

    سوالات پژوهش

    1. انواع فریب و رنگ برآمیزی ها از منظر دگرچهری و هویت پوشی در شاهنامه و ادیسه کدامند؟ چگونگی به کارگیری و دلایل استفاده از آنها چیست؟2 وجه تشابه و افتراق این نوع فریب و رنگ برآمیزی در شاهنامه و ادیسه چیست؟

    کلیدواژگان: نیرنگ، رنگ برآمیزی، حماسی، شاهنامه، ادیسه
|