فهرست مطالب
مجله به زراعی کشاورزی
سال بیست و چهارم شماره 1 (بهار 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/02/02
- تعداد عناوین: 17
-
-
صفحات 1-14به منظور ارزیابی اثر محلول پاشی برخی ترکیبات شیمیایی بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و فلورسانس کلروفیل آفتابگردان در شرایط مختلف آبیاری و با هدف شناسایی ترکیبات موثر در تخفیف اثرات خشکی، آزمایشی به صورت کرت های خردشده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان به مدت دو سال (1394 و 1395)، اجرا شد. تیمارهای آبیاری شامل 60، 80 و 100 درصد نیاز آبی گیاه و تیمارهای محلول پاشی شامل آبسیزیک اسید، سلنیوم، سالیسیلیک اسید، سدیم نیتروپروساید، گلیسین بتایین و شاهد بودند. نتایج نشان داد که با کاهش میزان آب آبیاری، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و کاتالاز به صورت معنی داری افزایش، درحالی که حداکثر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II و عملکرد دانه کاهش یافتند. اثر متقابل آبیاری× محلول پاشی بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و عملکرد دانه معنی دار و بر فلورسانس کلروفیل غیر معنی دار بود. محلول پاشی ترکیبات شیمیایی در شرایط به منظور ارزیابی اثر محلول پاشی برخی ترکیبات شیمیایی بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و فلورسانس کلروفیل آفتابگردان در شرایط مختلف آبیاری و با هدف شناسایی ترکیبات موثر در تخفیف اثرات خشکی، آزمایشی به صورت کرت های خردشده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان به مدت دو سال (1394 و 1395)، اجرا شد. تیمارهای آبیاری شامل 60، 80 و 100 درصد نیاز آبی گیاه و تیمارهای محلول پاشی شامل آبسیزیک اسید، سلنیوم، سالیسیلیک اسید، سدیم نیتروپروساید، گلیسین بتایین و شاهد بودند. نتایج نشان داد که با کاهش میزان آب آبیاری، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و کاتالاز به صورت معنی داری افزایش، درحالی که حداکثر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II و عملکرد دانه کاهش یافتند. اثر متقابل آبیاری× محلول پاشی بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و عملکرد دانه معنی دار و بر فلورسانس کلروفیل غیر معنی دار بود. محلول پاشی ترکیبات شیمیایی در شرایط کم آبیاری، میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان را در مقایسه با تیمار شاهد به صورت معنی داری افزایش داد. کاربرد سالیسیلیک اسید در شرایط آبیاری مختلف، باعث افزایش معنی دار حداکثر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II و عملکرد دانه شد. در شرایط آبیاری 60، 80 و 100 درصد تامین نیاز آبی گیاه، کاربرد سالیسیلیک اسید به ترتیب 3/24، 1/10 و 9/4 درصد عملکرد دانه را افزایش داد.کم آبیاری، میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان را در مقایسه با تیمار شاهد به صورت معنی داری افزایش داد. کاربرد سالیسیلیک اسید در شرایط آبیاری مختلف، باعث افزایش معنی دار حداکثر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II و عملکرد دانه شد. در شرایط آبیاری 60، 80 و 100 درصد تامین نیاز آبی گیاه، کاربرد سالیسیلیک اسید به ترتیب 3/24، 1/10 و 9/4 درصد عملکرد دانه را افزایش داد.کلیدواژگان: آبسیزیک اسید، سالیسیلیک اسید، سدیم نیتروپروساید، سلنیوم، گلیسین بتائین
-
صفحات 31-40به منظور پاسخ گیاه چیا به دما، تنش های غیر زنده (شوری و خشکی) سه آزمایش جداگانه بر مبنای طرح کاملا تصادفی در آزمایشگاه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در چهار تکرار در سال 1397 انجام شد. دما شامل (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سلسیوس)، شوری (صفر، 50، 100، 150، 200، 250، 300، 350 و 400 میلی مولار) و تنش خشکی (2، 0/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1/- و 2/1- و 4/1- مگاپاسکال) در نظر گرفته شد. در پاسخ به دما، چیا در دامنه 10 تا 40 درجه سلسیوس قادر به جوانه زنی بود. دمای پایه (Tb)، دمای مطلوب جوانه زنی (To) و دمای سقف (Tc) به ترتیب 6، 28 و 44 درجه سلسیوس پیش بینی شد. در پاسخ به شوری، درصد جوانه زنی و سرعت جوانه زنی کاهش و در سطح شوری 400 میلی مولار جوانه زنی کاملا متوقف شد. شوری مورد نیاز برای کاهش 50 درصد (پارامتر X50) صفات درصد جوانه زنی و سرعت جوانه زنی 349 و 236 میلی مولار به دست آمد. کاهش 50 درصد صفات درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی در تیمار تنش خشکی در سطح 92/0- و 79/0- مگاپاسکال مشاهده شد با توجه به پارامتر x50 چیا به تنش شوری و خشکی مقاوم می باشد. در شرایط خاک های شور و تنش رطوبتی چیا می تواند برای کشت و کار به کشاورزان توصیه شود.کلیدواژگان: خشکی، دمای پایه، دمای سقف، سرعت جوانه زنی، شوری
-
بررسی برخی ویژگی های مورفولوژیک، عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن ژنوتیپ های کنجد تحت تاثیر تنش خشکیصفحات 41-51به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی ویژگی های مورفولوژیک، عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن دانه ژنوتیپ های کنجد، آزمایشی به صورت کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ولایت ایرانشهر اجرا شد. تیمار تنش خشکی شامل آبیاری معمول (براساس 100 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) و تنش خشکی (براساس 200 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) به عنوان عامل اصلی و ارقام کنجد شامل دشتستان2 و 5، یلووایت، جیرفت13، توده محلی دم سیاه و داراب1، به عنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش معنی دار ارتفاع بوته، تعداد شاخه و تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه و بیولوژیک، درصد و عملکرد روغن شد. افزایش عملکرد دانه در شرایط آبیاری معمول در مقایسه با شرایط تنش خشکی 67/28 درصد بود. بین ژنوتیپ ها، ژنوتیپ داراب1 در مقایسه با سایر ژنوتیپ های مورد بررسی در هر دو شرایط آبیاری بیش ترین عملکرد دانه و روغن را دارا بود. بنابراین این ژنوتیپ برای کشت در ایرانشهر مناسب خواهد بود. نتایج همبستگی نشان داد که عملکرد دانه با تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد بیولوژیک و وزن هزاردانه همبستگی مثبت و معنی داری داشت و بیش ترین همبستگی مربوط به عملکرد دانه و عملکرد روغن بود.کلیدواژگان: تنش کم آبی، دانه روغنی، شاخص برداشت، عملکرد دانه، یلووایت
-
صفحات 53-66
به منظور بررسی تاثیر مالچ های زنده بر کنترل علف های هرز و عملکرد سیاه دانه (Nigella sativa L.)، آزمایشی به صورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران در سال زراعی 98-97 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل نوع بستر (معمول و کهنه)، نوع مالچ زنده (شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum L.)، شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.) و یونجه (Medicago sativa L.)) و زمان کاشت مالچ زنده (کاشت دو هفته زودتر و هم زمان با کاشت سیاه دانه) بودند. فاکتور اول در کرت های اصلی و ترکیب فاکتورهای دوم و سوم در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد شنبلیله و یونجه با کاهش 40 درصدی تراکم و زیست توده علف های هرز نسبت به شاهد بدون مالچ زنده و وجین، از نظر کنترل علف های هرز موفق تر از شبدر برسیم بودند. هم چنین به منظور دستیابی به بالاترین درصد صفات عملکردی سیاه دانه (02/83، 44/93 و 30/50)، به ترتیب تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن هزاردانه، نسبت به شاهد بدون مالچ زنده و وجین کامل، پیشنهاد می شود شنبلیله هم زمان با سیاه دانه کشت شود. درخصوص یونجه نیز پیشنهاد کشت پیش از سیاه دانه می باشد. بستر کشت کهنه نقش مثبت و معنی داری در کنترل علف های هرز و افزایش صفات عملکردی سیاه دانه نداشت.
کلیدواژگان: رقابت، شنبلیله، کنترل زراعی، گیاه پوششی، یونجه -
صفحات 67-83به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی و پوترسین بر عملکرد و برخی صفات گندم در سطوح مختلف آبیاری، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی 98-1397 اجرا شد. فاکتورهای موردبررسی شامل آبیاری (آبیاری کامل به عنوان شاهد، قطع آبیاری در50 درصد مراحل خوشه دهی و آبستنی)، کودهای زیستی (عدم کاربرد کودهای زیستی، کاربرد میکوریز، کاربرد هم زمان سودوموناس و فلاوباکتریوم، کاربرد هم زمان میکوریز با سودوموناس و فلاوباکتریوم) و محلول پاشی پوترسین (محلول پاشی با آب به عنوان شاهد، 5/0 و یک میلی مولار) بودند. مقایسه میانگین ها نشان داد که حداکثر محتوای نسبی آب برگ پرچم، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه ای و عملکرد کوانتومی، در شرایط آبیاری کامل با کاربرد هم زمان میکوریز با سودوموناس و فلاوباکتریوم و محلول پاشی یک میلی مولار پوترسین به دست آمد. محلول پاشی یک میلی مولار پوترسین در مقایسه با عدم کاربرد پوترسین، عملکرد دانه را حدود 5/8 درصد افزایش داد. هم چنین بالاترین عملکرد دانه (44/799 و 38/746 گرم در مترمربع)، به ترتیب با کاربرد هم زمان سودوموناس و فلاوباکتریوم و کاربرد هم زمان میکوریز با سودوموناس و فلاوباکتریوم در شرایط آبیاری کامل و کم ترین آن (42/403 گرم در مترمربع) در شرایط قطع آبیاری در آبستنی و عدم کاربرد کودهای زیستی به دست آمد. به نظر می رسد کودهای زیستی و پوترسین می تواند به دلیل بهبود برخی صفات فیزیولوژیک، عملکرد دانه گندم را تحت شرایط محدودیت آبی افزایش دهد.کلیدواژگان: پلی آمین ها، محتوای نسبی آب، فلاوباکتریوم، سودموناس، محدودیت آبی، میکوریز
-
صفحات 85-95
سلنیوم به دلیل خواص آنتی اکسیدانی نقش موثری در افزایش تحمل گیاه به اثرات تنش های محیطی دارد. به همین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد تهران اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل غلظت های مختلف سلنیوم در شش سطح (صفر ، 5/0 ، 5/1، 3، 5/4 و 6 میلی گرم در لیتر) و زمان های مختلف پرایمینگ در چهار سطح (صفر، 8، 12 و 24 ساعت) بودند. نتایج نشان داد اثر ساده و برهمکنش تیمارهای آزمایشی بر صفات درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، متوسط جوانه زنی، متوسط جوانه زنی روزانه، سرعت جوانه-زنی روزانه، ضریب سرعت جوانه زنی، طول گیاهچه، وزن خشک گیاهچه، شاخص طولی بنیه گیاهچه و شاخص وزنی بنیه گیاهچه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. به طور کلی با افزایش غلظت سلنیوم از صفر تا 3 میلی گرم در لیتر افزایش معنی داری در میانگین اکثر صفات اندازه گیری شده مشاهده شد و با افزایش غلظت سلنیوم بالاتر از 3 میلی گرم در لیتر روندی کاهشی در میانگین ها صفات را شاهد بودیم. بیشترین درصد جوانه زنی(33/96) درغلظت 3 میلی گرم در لیتر سلنیوم به مدت 8 ساعت افزایشی 5/23 درصدی را نسبت به تیمار شاهد نشان داد. همچنین بیشترین میانیگن مدت زمان جوانه زنی، در غلظت 6 میلی گرم سلنیوم و مدت زمان 24 ساعت پرایمینگ دارای افزایشی 03/41 درصدی نسبت به تیمار شاهد داشت. بنابراین جهت بهبود جوانه-زنی گیاه کینوا می توان با پرایمینگ بذر با استفاده از سلنیوم به نتیجه بهتری رسید.
کلیدواژگان: درصد جوانه زنی، شاخص بنیه گیاهچه، متوسط جوانه زنی روزانه، مدت زمان پرایمینگ، نوتری پرایمینگ -
صفحات 97-113تمشک سیاه از گیاهان معتدله است که امکان تولید محصول در گلخانه جهت تولید میوه خارج از فصل و حصول سود بیش تر نیز برای آن وجود دارد. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به صورت گلدانی، در بستر خاکی حاوی نسبت 1:1:1 خاک لومی، ماسه و ماده آلی، انجام شد. فاکتور اول رقم (زودرس، میان رس و دیررس) و فاکتور دوم برنامه تغذیه ای در شش سطح از عناصر NPK (N0P0K0 (شاهد)، N50P0K0، N50P0K25، N50P0K50، N50P25K50، N50P12.5K25 کیلوگرم در هکتار) بوده که به صورت کودآبیاری اعمال شد. نتایج نشان داد کاربرد عناصر غذایی موجب شده بیش ترین میزان عناصر نیتروژن و پتاسیم در رقم دیررس حاصل شود. بیش ترین طول شاخه و شاخص سبزینگی در تیمار N50P0K25 دیده شد؛ هم چنین پاسخ گیاه تمشک به نسبت های مختلف عناصر غذایی از نظر وزن تر شاخه در ارقام مختلف روند متفاوتی را نشان داد. با این حال بیش ترین وزن تر شاخساره در رقم دیررس و در دو تیمار N50P0K0 و N50P0K50 دیده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که حداکثر عملکرد در ارقام زودرس و میان رس در تیمار N50P0K25 و در رقم دیررس در تیمار حاوی فسفر (N50P25K50) حاصل شد. هم چنین بیش ترین مقدار مواد جامد محلول در رقم زودرس و تیمار N50P0K25 به میزان 9/12 درجه بریکس به دست آمد. به طورکلی هرچند استفاده از عناصر غذایی NPK در اکثر صفات موردبررسی اثرگذار بود ولی نقش N و K در بهبود صفات رویشی و زایشی در تمشک به ویژه برای دو رقم زودرس و میان رس ملموس تر بود.کلیدواژگان: شاخه رویشی، تمشک زودرس، تغذیه معدنی، شفتچه، عملکرد
-
صفحات 115-124هدف از این مطالعه، بررسی ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی و هم چنین کارایی مصرف آب گیاه شب بو در شرایط کم آبیاری و انواع بسترهای کشت بود. به همین منظور، آزمایشی به صورت کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1398-1397 در گلخانه تحقیقاتی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار بستر کشت (پرلیت، پرلیت+ کود دامی غنی شده، پرلیت+ زیولیت، پرلیت+ ورمی کمپوست) و سه تیمار کم آبیاری (آبیاری 100 درصد (شاهد)، کم آبیاری 75 درصد نیاز آبی، و کم آبیاری 50 درصد نیاز آبی) بود. نتایج نشان داد که اثر بستر کشت بر روی ارتفاع گیاه، قطر ساقه، سطح برگ، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک گیاه و هم چنین کارایی مصرف آب در سطح یک درصد معنی دار بود و بستر مخلوط پرلیت و ورمی کمپوست منجر به بهبود این صفات می شد. هم چنین، تیمار کم آبیاری شدید (50 درصد) دارای اثرات منفی بر روی پارامترهای رشد گیاه از جمله وزن تر و قطر ریشه بود، درحالی که تیمار کم آبیاری در سطح 75 درصد اثر مخرب بر روی گیاه نداشته و باعث افزایش معنی دار کارایی مصرف آب در سطح یک درصد شد. به طوری که بستر مخلوط پرلیت و ورمی کمپوست با تیمار کم آبیاری 75 درصد، کارایی مصرف آب را در حدود 8/1 برابر نسبت به شاهد در بستر پرلیت افزایش داد. با توجه به کاهش کیفیت ویژگی های رشدی محصول در کم آبیاری شدید (50 درصد)، تولید این گیاه در شرایط کم آبیاری 75 درصد نیاز آبی پیشنهاد می شود.کلیدواژگان: پرلیت، زئولیت، کلروفیل، نیاز آبی، ورمی کمپوست
-
تجزیه به مولفه های اصلی برخی از ژنوتیپ های ایرانی و خارجی گلرنگ با استفاده از صفات مورفولوژی و زراعیصفحات 125-143
این مطالعه با هدف ارزیابی تنوع ژنتیکی 122 ژنوتیپ گلرنگ موجود در موسسه تحقیقات ژنتیک گیاهی و گیاهان زراعی (IPK) و مرکز بین المللی اصلاح گندم و ذرت (CIMMYT) و مقایسه خصوصیات زراعی آن ها با پنج رقم زراعی گلرنگ کشور طی سال زراعی 97-1396 به صورت آگمنت بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج انجام شد. نتایج بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بالا در ژرم پلاسم موردمطالعه بود. در بین ژنوتیپ های موردمطالعه 36 ژنوتیپ بی خار، 81 ژنوتیپ خاردار و 10 ژنوتیپ با خار کم وجود داشت. تجزیه به مولفه های اصلی منجر به شناسایی سه مولفه اصلی شد که در مجموع 5/56 درصد از تغییرات کل را توجیه کردند. مولفه اول با توجیه 5/29 درصد تغییرات کل به عنوان مولفه اجزای عملکرد و عامل دوم با توجیه 9/15 درصد از واریانس کل به عنوان مولفه فنولوژی و معماری گیاه نام گذاری شد. گروه بندی از طریق تجزیه مولفه های اصلی ژنوتیپ ها را به چهار گروه تقسیم نمود. گروه اول از مقادیر بالای عملکرد دانه برخوردار بودند و ژنوتیپ شماره 70 با بیش ترین عملکرد دانه (5667 کیلوگرم در هکتار) در این گروه قرار گرفت. مقادیری عددی اجزای عملکرد نظیر وزن هزاردانه، تعداد طبق و تعداد دانه در بوته در گروه سوم بالاتر از سایر گروه ها بود. در مجموع ژنوتیپ آلمانی شماره 70 با عملکرد دانه زیاد به همراه ژنوتیپ شماره 45 با گل دهی زودهنگام می توانند در برنامه های به نژادی گلرنگ مورداستفاده قرار گیرند.
کلیدواژگان: ارتفاع بوته، تجزیه بای پلات، تجزیه کلاستر، خار، زودگلدهی -
صفحات 145-157
تنش های زیستی و غیرزیستی منجر به تولید گونه های فعال اکسیژن (ROS) در گیاهان، آسیب به گیاه میزبان، کاهش قدرت آن و گاهی مرگ گیاه میشوند. گل رز شاخهبریده، یکی از محبوب ترین گیاهان زینتی است که به بیماری گال طوقه ناشی از Agrobacterium tumefaciens دچار می شود. برای بررسی فعالیت برخی آنزیم های آنتیاکسیدانت و شاخصهای فیزیولوژیک در دو رقم رز شاخهبریده، مایه کوبی عامل گال، به صورت طرح فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در سه تکرار در زمان پیوند بهروش استنتینگ در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در شهریورماه 1399 انجام شد. تیمار ها شامل آلودگی (مایهکوبی سوسپانسیون اگروباکتریوم و مایهکوبی آب) به عنوان عامل اول و تیمار رقم (Angelina و Pearl) به عنوان عامل دوم بودند. سه ماه پس از پیوند، نتایج نشان داد برهمکنش رقم و آلودگی (باکتری) بر صفات نشت یونی، پرولین و گایاکول پراکسیداز در سطح احتمال یک درصد اثر معنی دار داشت. بیشترین میزان قند های محلول، MDA و پروتیین در نمونه های آلوده بهترتیب 6/ 298 میکروگرم بر گرم بر وزن تر، 6/488 میکرومول بر گرم در وزن تر و 7/36 میلی گرم بر گرم بر وزن تر مشاهده شد و بیشترین RWC و سطح برگ در نمونه های سالم بهترتیب به میزان 5/68 درصد و 5/21 سانتی مترمربع بود. در این پژوهش مایه کوبی عامل گال طوقه، موجب ایجاد گونه های فعال اکسیژن و تنش اکسیداتیو و ایجاد تغییر در لیپید ها، قند های محلول و پروتیین کل شد.
کلیدواژگان: آنزیم های آنتی اکسیدانت، تنش های بیولوژیک، گال طوقه، Agrobacterium tumefaciens، Rosa hybrida -
صفحات 159-171
هدف از این پژوهش استفاده از متاآنالیز جهت ترکیب نتایج آزمایشهای انجامشده در ایران در مورد اثر تنش خشکی حاصل از قطع آبیاری در مراحل مختلف نمو، بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا بود. ویژگیهای موردبررسی شامل عملکرد دانه، روغن و ماده خشک، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزاردانه و میزان روغن دانه بودند. نتایج نشان داد که تمامی ویژگیها تحت تاثیر تنش خشکی در مراحل مختلف نمو قرار گرفتند. قطع آبیاری در مراحل مختلف بهصورت میانگین سبب کاهش 5/34 درصدی عملکرد دانه، 36 درصدی عملکرد روغن، 7/4 درصدی میزان روغن، 8/25 درصدی ماده خشک، 4/35 درصدی تعداد خورجین، 5/18 درصدی تعداد دانه در خورجین و 5/17 درصدی وزن هزاردانه و افزایش 9/49 درصدی میزان پرولین شد. بالاترین میزان کاهش در عملکرد دانه و روغن در تیمار قطع آبیاری از ساقهدهی مشاهده شد که بهترتیب منجر به کاهش 41 و 46 درصدی این دو ویژگی شد. همچنین در مورد اجزاء عملکرد بالاترین میزان کاهش تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین و وزن هزاردانه بهترتیب از تیمارهای قطع آبیاری از ساقهدهی، گلدهی و خورجیندهی مشاهده شد.
کلیدواژگان: پرولین، تنش خشکی، فراتحلیل، کلزا، عملکرد دانه -
صفحات 173-188
بهمنظور بررسی تاثیر گونه های قارچ مختلف مایکوریزا و سطوح تنش خشکی بر ویژگیهای فیزیولوژیک ارقام نخود آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کردستان در سال 1399 انجام گرفت. فاکتور ها شامل آبیاری در سه سطح (شاهد، تنش متوسط و تنش شدید)، کاربرد قارچ مایکوریزا در چهار سطح (Funneliformis mosseae، Simiglomus hoi، Rhizophagus irregularis و عدم تلقیح (شاهد)) و رقم نخود در دو سطح (ILC-482 و پیروز) بود. نتایج نشان داد که سطح تنش تاثیر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشتند، بهطوریکه با کاهش میزان آب قابل دسترس گیاه وزن خشک و محتوای کلروفیل کاهش یافت. میزان فعالیت آنزیم کاتالاز در شرایط تنش شدید در مقایسه با تنش متوسط و عدم تنش خشکی بهترتیب تا 37 و 9/71 درصد در رقم پیروز و تا 4/69 و 6/82 درصد در رقم ILC-482 افزایش پیدا کرد. در رقم ILC-482 بیشترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در شرایط تنش شدید مشاهده شد که تقریبا نسبت به تیمار عدم تنش دو برابر افزایش یافت. فعالیت آنزیم پراکسیداز تحت تاثیر کاربرد قارچ مایکوریزا قرار گرفت، بهطوریکه گیاهان تلقیحشده با گونه G. mosseae بیشترین و عدم تلقیح با مایکوریزا کمترین میزان فعالیت پراکسیداز را دارا بودند. در تنش شدید کمترین میزان مالون دی آلدهید با کاربرد گونه G. mosseae حاصل شد. تلقیح نخود با قارچ مایکوریزا می تواند بهعنوان راهکاری در جهت بهبود رشد در شرایط عدم تنش و افزایش مقاومت در شرایط تنش خشکی مد نظر قرار گیرد.
کلیدواژگان: پراکسیداز، پیروز، مالون دی الدئید، محتوی کلروفیل، وزن خشک -
صفحات 189-203به منظور بررسی کارایی کشت مستقیم برنج (Oryza sativa L.) با فناوری نوار بذر و مقایسه آن با کاشت نشایی و کاشت مستقیم سنتی (خطی)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به مدت دو سال پیاپی 1396-97 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت انجام شد. فاکتور اول؛ دو رقم برنج (خزر و هاشمی) و فاکتور دوم؛ ده سطح تیمار پرایمینگ بذر با سه روش کشت (نشایی، مستقیم خطی و مستقیم با فناوری نوار بذر) بودند. دو چالش عمده تولید برنج در روش های کشت نشایی و کشت مستقیم سنتی (خطی)؛ سهم بالای نیروی کار و افزایش هزینه است. بنابراین، برای کاهش هزینه تولید برنج باید به دنبال روش های جدید کشت بود. در مطالعه حاضر، کشت مستقیم برنج با فناوری پرایمینگ و نوار بذر، با کاهش نیروی کار و هزینه ارایه می شود. شاخص های زراعی و برآورد هزینه عوامل تولید این دو رقم برنج در این سه روش کشت ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که استفاده از روش کشت مستقیم با فناوری نوار بذر باعث افزایش هشت درصدی عملکرد دانه شلتوک و صرفه جویی 25 درصدی در هزینه، هم چنین کاهش 11 درصدی در طول دوره رشد، 30 درصدی در تعداد نیروی کار در هر هکتار، 26 درصدی در هزینه تولید هر کیلوگرم برنج سفید و 2/2 درصدی در شاخص هزینه به فایده در رقم هاشمی نسبت به روش مرسوم کشت نشایی شد. بنابراین، کشت مستقیم با فناوری نوار بذر، که برای اولین بار در ایران اجرا شد، در کاهش هزینه تولید برنج موثر می باشد.کلیدواژگان: پرایمینگ بذر برنج، عملکرد بذر، غلات، کاشت سنتی، کاشت نشایی
-
صفحات 205-217این مطالعه به منظور بررسی عوامل تاثیرگذار بر خلا عملکرد برنج در منطقه جویبار واقع در استان مازندران با استفاده از دو روش آنالیز خط مرزی و نیز تحلیل مقایسه کارکرد در سال های زراعی 97-1396 و 98-1397 به صورت میدانی و مصاحبه حضوری با کشاورزان اجرا شد. در این راستا، به صورت کلی 120 مزرعه برنج واقع در محدوده جغرافیایی موردمطالعه در هر سال زراعی به گونه ای تعیین شدند که از نظر مکانی و زمانی دارای تنوع کافی باشند. در روش تحلیل مقایسه عملکرد، رابطه موجود بین عملکرد با متغیرهای کمی و کیفی اندازهگیری شده، با استفاده از روش رگرسیون چندگانه موردبررسی قرار گرفت. در روش آنالیز خط مرزی، براساس پروتکل پیشنهاد شده، یک خط مرزی به داده ها در نمودار پراکنش داده ها برازش داده شد. نتایج نشان داد که براساس تحلیل مقایسه کارکرد، خلا عملکرد مزارع برنج در منطقه جویبار 1842 کیلوگرم در هکتار و تاریخ برداشت مهم ترین عامل خلا عملکرد برنج بود. هم چنین، براساس تجزیه و تحلیل خط مرزی، خلا عملکرد مزارع برنج در این منطقه، به میزان 874 کیلوگرم در هکتار و مبارزه زیستی مهم ترین عامل خلا عملکرد برنج بود. بنابراین، نظارت و ارزیابی مداوم مدیریت محصولات زراعی در مزارع کشاورزان و شناسایی و از بین بردن یا کاهش خلا عملکرد و عوامل مدیریتی ایجادکننده آن ضروری است.کلیدواژگان: افزایش عملکرد، تحلیل مقایسه کارکرد، روش خط مرزی، شلتوک برنج، عملکرد بالقوه
-
صفحات 219-235به منظور بررسی تاثیر رژیم های مختلف آبیاری و مصرف کود های بیولوژیک و شیمیایی بر ویژگی های مورفولوژیکی، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و میزان قند میوه طالبی رقم احلام، آزمایشی در طول سال زراعی 97-96 به صورت کرت های خردشده فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در اراضی شهرستان خنج اجرا شد. فاکتور اصلی شامل سه سطح آبیاری 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی و فاکتور فرعی شامل کاربرد کود های شیمیایی در چهار سطح کود شیمیایی NPK، صفر، 60، 120 و 180 کیلوگرم در هکتار و کود زیستی نیتروکسین در دو سطح (عدم استفاده کود و مصرف 100 درصد کود) بود. نتایج نشان داد که رژیم های مختلف آبیاری، تیمار های کودی و برهم کنش آن ها بر برخی صفات موردبررسی اثر معنی دار داشتند. کاربرد تلفیقی کود های شیمیایی به همراه کود زیستی اثر معنی داری بر تعداد شاخه فرعی، وزن کل بوته طول و قطر شاخه اصلی، مواد جامد محلول (TSS)، میزان قند های زایلوز و فروکتوز و فعالیت آنزیم های کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز، پراکسیداز نشان دادند. بیش ترین تعداد شاخه فرعی و وزن تر بوته، طول و قطر شاخه در تیمار کود شیمیایی 120 و180 کیلوگرم در هکتار به همراه استفاده از کود نیتروکسین در شرایط 100 درصد ظرفیت زراعی به دست آمد. کود های زیستی اثر معنی داری بر میزان قند ها و فعالیت آنزیم های میوه نداشتند، به طوری که بیش ترین میزان کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز در تیمار 50 درصد ظرفیت زراعی با 120و 180 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی بدون استفاده از کود بیولوژیک نیتروکسین به دست آمد. در کل می توان بیان کرد، کاربرد کود های زیستی اثرات مضر تنش آبی را کاهش دادند و مصرف کودهای شیمیایی به همراه کود های زیستی تاثیر معنی داری در افزایش صفات موردبررسی داشتند.کلیدواژگان: سوپر اکسیداز، قطع آبیاری، کاتالاز، کود بیولوژیک، نیتروکسین
-
صفحات 237-252به منظور بررسی تاثیر کودهای مختلف کلات شده نانو و آمینواسید بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، کمیت و کیفیت روغن، محتوای نشاسته و درصد پروتیین در دانه ذرت، آزمایش هایی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار به طور هم زمان در دو مکان مختلف دانشگاه ارومیه و شهرستان عجب شیر در سال زراعی 1396 به اجرا در آمد. نتایج نشان دادند بیش ترین مقدار محتوای نشاسته (66/80 درصد)، پروتیین (70/12 درصد) و شاخص برداشت (60/34 درصد) مربوط به تیمار کودی نانوکلات NPK، بیش ترین میزان روغن (98/4 درصد)، عملکر دانه (16596 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیکی (52393 کیلوگرم در هکتار) مربوط به آمینوکلات آهن و بیش ترین وزن 100 دانه (34/36 گرم) در ذرت مربوط به نانوکلات روی بود که به ترتیب 03/22 درصد، 92/30 درصد، 66/23 درصد، 44/25 درصد، 81/50 درصد، 15/33 درصد و 65/24 درصد بیش تر از تیمار شاهد است. استفاده از آمینوکلات منیزیم، آمینوکلات میکرومیکس، آمینوکلات پتاسیم و نانوکلات NPK مقدار اسیدهای چرب اشباع را بیش تر از سایر کودها افزایش داد، اما کودهای نانوکلات مس، آمینوکلات فسفر، کود کبوتری و سالیسیلیک اسید محتوای اسیدهای چرب غیراشباع را به ترتیب 04/16 درصد، 35/16 درصد، 44/17 درصد و 29/20 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند.کلیدواژگان: اسیدهای چرب، درصد پروتئین، کلات شده، کیفیت روغن، محتوای نشاسته
-
صفحات 253-267این آزمایش به منظور بررسی عملکرد دانه بادام زمینی در کشت مخلوط با ذرت تحت کاربرد تلفیقی کودهای فسفره شیمیایی و زیستی در طی سال های زراعی 1396 و 1397 به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات رشت اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح کود فسفره (صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار از منبع سوپرفسفات تریپل، 50 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل+ 200 گرم فسفات بارور2 و 100 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل+ 200 گرم فسفات بارور2) و پنج الگوی کشت شامل کشت خالص ذرت، کشت خالص بادام زمینی و کشت مخلوط یک ردیف ذرت+ یک ردیف بادام زمینی (1:1)، دو ردیف ذرت+ یک ردیف بادام زمینی (1:2)، یک ردیف ذرت+ دو ردیف بادام زمینی (2:1) بود. براساس نتایج این آزمایش، اثر متقابل کود فسفره و سیستم کشت مخلوط بر تمام صفات اندازه گیری شده معنی دار بود. حداکثر عملکرد دانه ذرت و بادام زمینی در سیستم تک کشتی با کاربرد 100 کیلوگرم سوپرفسفات تریپل و 200 گرم فسفات بارور2 مشاهده شد. استفاده ترکیبی از فسفر شیمیایی و زیستی منجر به افزایش عملکرد دانه ذرت و بادام زمینی در سیستم تک کشتی شد. بالاترین نسبت برابری زمین (LER) معادل 8/1 در تیمار شاهد و کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی با نسبت ردیف 1:1 مشاهد شد. سیستم کشت مخلوط اجزای عملکرد بادام زمینی از قبیل تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، طول و عرض غلاف را بهبود بخشید. براساس نتایج این آزمایش، سیستم کشت مخلوط ذرت- بادام زمینی از نظر تولید گیاهان زراعی در واحد سطح مزیت داشت. به علاوه، غلظت نیتروژن و فسفر در دانه بادام زمینی در واکنش به کاربرد تلفیقی کودهای فسفره شیمیایی و زیستی تحت شرایط کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی افزایش پیدا کرد. کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی با نسبت ردیف 1:1 و کاربرد 100 کیلوگرم سوپرفسفات تریپل و 200 گرم فسفات بارور2 بر تیمارهای دیگر برتری نشان داد. بدین ترتیب، کود زیستی فسفات بارور2 می تواند برای افزایش سودمندی و تولید محصول در کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی تحت شرایط اقلیمی منطقه قابل توصیه باشد.کلیدواژگان: الگوی کشت، کود زیستی، بارور 2، سوپر فسفات تریپل، کشاورزی پایدار
-
Pages 1-14In order to evaluate the effect of foliar application of some chemicals on antioxidant enzymes activity and chlorophyll fluorescence of sunflower in different irrigation conditions as well as identifying compounds’ effectiveness in reducing the adverse effects of drought stress, this experiment has been conducted at the Agricultural Research Center of Hamedan, Iran, between 2015 and 2016. Three irrigation and six foliar application treatments are evaluated in a split plot experiment based on randomized complete block design with three replications. Irrigation treatments consist of 60%, 80%, and 100% plant water requirement and foliar application treatments include abscisic acid 40 μM, Selenium 20 mg/L, Salicylic acid 500 μM, SNP 100 μM, Glycine betaine 100 mM, and the control. Results show that by decreasing the irrigation water, the activity of superoxide dismutase, peroxidase, and catalase enzymes rise sharply, while the maximum photochemical efficiency of photosystem II and grain yield decline. The interaction effect of irrigation × foliar application on the activity of antioxidant enzymes and grain yield is significant, but not so on chlorophyll fluorescence. In deficit irrigation treatments, foliar application of all chemical compounds significantly boost the activity of antioxidant enzymes, compared to the control. Application of salicylic acid raises the maximum photochemical efficiency of photosystem II and grain yield, at all irrigation conditions. Under 60%, 80%, and 100% irrigation conditions, salicylic acid application increases grain yield by 24.3%, 10.1%, and 4.9%, respectively.Keywords: Abscisic acid, Glycine betaine, Salicylic Acid, Selenium, sodium nitroprusside
-
Pages 31-40In order to evaluate the response from chia (Salvia hispanica L.) to temperature, under abiotic stresses (salinity and drought) three separate experiments was carried out in the laboratory of Agricultural Sciences and Natural Resources at University of Khuzestan in four replications in 2018. Treatments included temperature (5, 10, 15, 20, 25, 30, 35, 40 and 45 °C), salinity (0, 50, 100, 150, 200, 250, 300, 350, and 400 mM), and drought stress (-0.2, -0.4, -0.6, -0.8, -1, 1.2, and 1.4 MPa). In response to temperature, chia proved to be capable of germinating in the range of 10 to 40 °C. The base temperature, optimum temperature, and ceiling temperature were predicted to be 6, 28, and 44°C respectively. Germination percentage and germination rate decreased in response to salinity and at salinity of 400 mM, germination was completely inhibited. Salinity reduction of 50% in germination percentage and germination rate obtained at salinity 349 and 236 mM. 50% reduction in germination percentage and germination rate was observed at -0.92 and -0.79 MPa of drought stress. According to x50 parameter, chia is resistant to salinity and drought stresses. In conditions of saline soils and drought stress, it can be recommended for cultivation to farmers.Keywords: Base temperature, Drought stress, ceiling temperature, Germination rate, salinity
-
Pages 41-51In order to investigate the effect of drought stress on some morphological traits, yield, yield components, and oil percentage of sesame genotypes, an experiment has been conducted in form of split plots in a randomized complete block design with three replications during 2018 at the Research Farm of Velayat University, Iranshahr. Drought stress factor includes normal irrigation (based on 100 mm evaporation from Class A evaporation pan) and drought stress (based on 200 mm evaporation from Class A evaporation pan) as the main factor, while sesame cultivars, including Dashtestan 2 and 5, Yelovait, Jiroft13, Iandraces of Dom Siah, and Darab1 have been the subfactor. Results show that drought stress significantly reduces plant height, number of branch and capsule per plant, number of seed per capsule and seed, biological yield, and oil yield and percentage. The increase in seed yield under normal irrigation conditions has been 28.67%, compared to drought stress conditions. Among all cultivars, Darab-1 has had the highest seed and oil yield in comparison with other cultivars under both irrigation conditions; therefore, this cultivar will be suitable for cultivation in Iranshahr. The correlation results show that seed yield has had a positive and significant correlation with the number of capsules per plant, number of seed per capsule, biological yield, and 1000-seed weight, with the highest correlation being related to seed and oil yield.Keywords: harvest index, oilseed, Seed yield, water stress, Yelovait
-
Pages 53-66
To evaluate the effect of living mulches on weed control and yield of Black cumin (Nigella sativa L.) weeds by living mulch, a factorial split experiment has been conducted in the form of a randomized complete block design with four replications in the research farm of Aburaihan Campus, the University of Tehran in the 2017-2018 crop year. Factors of seedbed planting (stale seedbed and simple), type of living mulch (berseem clover (Trifolium alexandrinum L.), fenugreek (Trigonella foenum-graecum L.), and alfalfa (Medicago sativa L.), as well as planting time of living mulch (two weeks before and at the same time of black seed cultivation). The first factor is in the main plots and the combination of the second and third factors, in the subplots. Results show that fenugreek and alfalfa have been more successful in terms of weed control than clover with a 40% reduction in weed density and biomass, compared to the control without either live mulch or weeding. Also, in order to achieve the highest percentage of black cumin yield traits (83.02, 93.44, and 50.50), the number of capsules per plant, number of seeds per capsule, and 1000-seed weight are compared to the control. It is recommended to cultivate fenugreek at the same time as black cumin. In case of alfalfa, pre-sowing is also recommended. Stale seedbed planting system does not play a positive and significant role in weed control and increase in black seed yield traits. It is also better to grow fenugreek at the same time as black seed to get more seed yield in black cumin, but in case of alfalfa, it is better to plant earlier than black seed in the absence of any significant difference among planting times. It seems that alfalfa and fenugreek control weeds by accelerating canopy closure, increasing weed competition with black seed, not interfering negatively with black seed growth, and providing nitrogen to black seed have increased its yield.
Keywords: Alfalfa, Competition, cover crop, crop control, Fenugreek -
Pages 67-83In order to study the effect of bio fertilizers and putrescine on yield and some traits of wheat (Triticum aestivum L.) at various irrigation levels, a factorial experiment was conducted based on randomized complete block design with three replications at the research farm of University of Mohaghegh Ardabili, during 2018-2019. The factors include irrigation (full irrigation as control, irrigation withholding at 50% of heading and booting stages), bio fertilizers (no bio fertilizer, application of mycorrhiza, both application Psedomunas and Flavobacterim, application of mycorrhiza with Psedomunas and Flavobacterim) and putrescine foliar application (foliar application with water as control, foliar application with 0.5 and 1 mM of putrescine). Comparison of the means showed that the maximum amount of relative water content of flag leaf; chlorophyll index, stomatal conductance and quantum yield were obtained in full irrigation, application of mycorrhiza with Psedomunas and Flavobacterim and foliar application 1 mM of putrescine. Foliar application 1 mM of putrescine increased grain yield of about 8.5% in comparison with no application of putrescine. Also, the highest grain yield (799.44 and 746.38 g.m-2) were obtained with application of both Psedomunas and Flavobacterim, as well as application of mycorrhiza with Psedomunas and Flavobacterim, respectively under full irrigation conditions. In the meantime, the lowest (403.42 g.m-2) belongs to the treatment under irrigation withholding in booting stage, without the application of bio fertilizer. It seems that application of putrescine and bio fertilizers can increase grain yield of wheat under water limitation conditions as it improves some physiological traits.Keywords: relative water content, Flavobacterim, Mycorrhiza, polyamin, Psedomunas, Water limitation
-
Pages 85-95
Due to its antioxidant properties, selenium has an effective role in increasing plant tolerance to adverse environmental effects.To determine the optimum concentration and priming time of quinoa seed by selenium, a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications was carried out in the Shahed University Tehran/Iran in 2019. Experimental treatments included was different concentrations of Selenium in six levels (0, 0.5, 1.5,3,4.5,6 mg/l) and the second factor was priming time in four levels (0, 8, 12 and 24hours). The results showed Simple and interaction effect of experimental treatments on traits on germination percentage, was significant (p<0.01) on germination percentage, germination rate, mean germination time, mean daily germination, daily germination rate, germination rate coefficient, seedling length, seedling dry weight, index Longitudinal vascular length and seedling vigor weight index. Across all with the concentration of selenium increased From 0 to 3 mg / L, a significant increase was observed in most of the mean traits and with increasing selenium concentration above 3 mg / L, there was a decreasing trend in the mean traits. The highest percentage of germination (96.33) at a concentration of 3 mg / l selenium for 8 hours showed an increase of 23.5% compared to the control treatment. Also, the highest mean germination time was 6 mg of selenium and 24 hours of priming had an increase of 41.3% compared to the control treatment. Therefore, in order to improve the germination of quinoa, better results can be obtained by priming the seeds using selenium.
Keywords: Germination percentage, mean delay germination, nutri priming, priming time, Seedling Vigor Index -
Pages 97-113Blackberry is a temperate plant that can also be grown in the greenhouse for off-season fruit production as well as greater profit. This study is conducted as a factorial experiment in a completely randomized design with three replications as a pot inside the soil. The first factor has been the cultivar (early, intermediate, and late) and the second one is the nutrition program at six levels of NPK(N0P0K0(control), N0P0K0, N50P0K25, N50P0K50, N50P25K50, and N50P12.5K25 kg/ha), applied as fertigation. Results show that the use of nutrients release the highest amount of nitrogen and potassium in the late cultivar. The highest shoot length and chlorophyll index belong to N50P0K25 treatment. Furthermore, blackberry’s response to different ratios of nutrients for shoot fresh weight in different cultivars show a different trend; however, the highest shoot fresh weight occurs in late cultivar in both N50P0K0 and N50P0K50 treatments. Results also show that maximum yield in early and intermediate cultivars in N50P0K25 treatment and in treatment with phosphorus (N50P25K50) could be observed in the late cultivar. The highest amount of soluble solids in early cultivar and N50P0K25 treatment belong to 12.9 Brixo. In general, though the use of NPK nutrients is effective in most studied traits, the role of N and K in improving the vegetative and reproductive traits in blackberry has been especially tangible for the two early and intermediate cultivars.
-
Pages 115-124This study aims at investigating morphological and physiological characteristics as well as water use efficiency of the stock plant in various low irrigation treatments and culture media. For so doing, a research has been conducted in the form of split plots with a completely randomized block design with three replications in the crop year 2018-2019 in the research greenhouse of the College of Abouraihan, University of Tehran. The treatments include four culture media (perlite, perlite + enriched manure, perlite + zeolite, and perlite + vermicompost) and three low irrigation levels (100% (control), 75%, and 50% of water needs). Results indicate the significant effects (P < 0.01) of culture medium on plant height, stem diameter, leaf area, root fresh and dry weight, plant fresh and dry weight, as well as water use efficiency, and the perlite + vermicompost media improves all these traits. Moreover, severe irrigation treatment (50%) has had negative effects on plant growth parameters, i.e., root fresh weight and diameter, while irrigation at 75% of water needs does not have any undesirable effect on plants, significantly increasing water use efficiency (P < 0.01). The perlite + vermicompost with 75% low irrigation treatment increases the water use efficiency by about 1.8 times, compared to the control in the perlite culture media. Due to the decrease in the quality of growth characteristics in severe low irrigation treatments (50%), this plant’s production is recommended in irrigation at 75% of the water needs.Keywords: Chlorophyll, Perlite, vermicompost, Water need, Zeolite
-
Pages 125-143
In this study, the genetic diversity of 122 safflower genotypes from the institute of plant genetics and crop plant research (IPK) and International Maize and Wheat Improvement Center (CIMMYT) were evaluated and their agronomic characteristics were compared with five Iranian Safflower cultivars. This experiment was conducted at research field of Seed and Plant Improvement Research Institute using a Augmented with randomized complete block design in Karaj during 2017-2018 year. The results indicated high genetic variation in the germplasm. Among safflower genotypes, 36 genotypes without thistle, 81 genotypes with thorns and 10 genotypes with few thistle were observed. Principal component analysis led to the identification of three main components that accounted for 56.5% of the total varition. The first and second components accounted for 29.5% and 15.9% of the total variation, respectively. The first and second components were named as a yield components and phenology and plant architecture, respectively. Safflower genotypes divided into four groups by principal components analysis (PCA). Genotypes in the first groups had the higher grain yield than others. Genotype No. 70 with the highest grain yield (5667 kg.ha-1) was placed in this group. Numerical values of yield components such as 1000-seed weight, number of heads and number of seeds per plant in the third group were higher than other groups. Generally, german genotype No. 70 with high yield and genotype No. 45 with early flowering can be used in safflower breeding programs.
Keywords: Biplot analysis, Cluster Analysis, Early flowering, Plant height, Spin -
Pages 145-157
Biotic and abiotic stresses lead to the production of reactive oxygen species (ROS) in plants, damage to the host plant, reduction of its strength, and sometimes plant death. Cut flower rose is one of the most popular ornamental plants, suffering from crown gall caused by Agrobacterium tumefaciens. In order to investigate the activity of some antioxidant enzymes and physiological characteristics in two cultivars of cut roses, A. tumefaciens inoculation was performed as a factorial design in a completely randomized design with three replications at the time of grafting by stenting method in Shahrekord university research greenhouse in September 2020. Treatments include contamination (Agrobacterium suspension inoculation and water inoculation) as the first factor and cultivar treatment (Angelina and Pearl) as the second factor. Three months after grafting, results show that the effect of cultivar/infection interaction has significant effect on ion leakage, proline, and guaiacol peroxidase at the level of one percent probability. The highest levels of soluble sugars, MDA and protein are observed in infected samples, 298.6 (μg/g Fw), 488.6 (µmolg-1 Fw) and 36.7 (mg/g Fw), respectively and the highest RWC and leaf area in healthy samples are 68.5% and 21.5 (cm2). In this study, inoculation of the crown gall lead to active oxygen species and oxidative stress, causing some changes in lipids, soluble sugars, and total protein.
Keywords: Agrobacterium tumefaciens, Antioxidant Enzymes, biological stresses, Crown gall, Rosa hybrida -
Pages 159-171
The purpose of this study is to use meta-analysis to combine the results of experiments conducted in Iran on the effect of drought stress due to irrigation cessation at different stages of development, on yield and yield components of canola. The studied traits include grain yield, oil and dry matter, number of pods per plant, number of seeds per pod, 1000-seed weight, and grain oil content. Results show that all traits under the influence of stress at different stages of development are significantly affected by drought stress. Irrigation interruption in different stages on average cuts grain yield by 34.5%, oil yield by 36%, oil content by 4.7%, dry matter by 25.8%, number of pods by 35.4%, seeds per pod ratio by 18.5%, and 1000-seed weight by 17.5%, while raising the proline content by 49.9%. The highest reduction rate in grain and oil yield belongs to the irrigation cut-off treatment, in turn leading to a reduction of 41% and 46% of these two traits, respectively. Also, regarding the yield components, the highest reduction in the number of pods per plant, number of seeds per pod, and 1000-seed weight is observed in the cut-off treatments of stem, flowering, and podding, respectively.
Keywords: Drought stress, Meta-analysis, proline, rapeseed, Seed yield -
Pages 173-188
In order to investigate the effect of different mycorrhizal fungai species and drought stress levels on physiological characteristics of chickpea cultivars, a factorial experiment was conducted in a completely randomized design in the greenhouse of Kurdistan Agricultural and Natural Resources Research Center in 2020. Its factors include irrigation at three levels (optimal irrigation at field capacity, moderate stress, and severe stress), application of mycorrhizal fungus at four levels (mosseae, Simiglomus hoi, Rhizophagus irregularis, and no inoculation (control)) and chickpea cultivar at two levels (ILC-482 and Pirooz). Results show that irrigation level has had a significant effect on the evaluated traits. Thus, by decreasing the amount of available plant water, both dry weight and chlorophyll content drops. Catalase activity increases under severe stress, compared to moderate stress and lack of drought stress up to 37% and 71.9% in Pirooz cultivar and up to 69.4% and 82.6% in ILC-482 cultivar, respectively. In case of the latter, the highest peroxidase activity is observed in severe stress conditions, which almost doubled compared to non-stress treatment. The activity of peroxidase enzyme is affected by the use of mycorrhizal fungi so that plants inoculated with G. mosseae has had the highest and non-inoculation with mycorrhiza the lowest peroxidase activity. In severe stress, the lowest amount of malondialdehyde has been obtained using G. mosseae. Inoculation of chickpeas with mycorrhizal fungi can be considered as a way to improve growth in non-stress conditions and increase tolerance to drought stress conditions.
Keywords: Chlorophyll, dry weight, Malondialdehyde, Peroxidase, pirooz -
Pages 189-203An experiment as factorial with completely randomized block design with four replications during two continuous years (2019-2020) was carried out in order to evaluate the efficiency of rice (Oryza sativa L.) by seed tape technology and its comparison with transplanting and traditional direct seeding cultivations. The first factor consisted of two rice cultivars (Khazar and Hashemi) and the second one consisted of ten levels of seed priming treatment with three methods (transplanting, traditional direct and direct with seed tape technology). The two main challenges of rice production in traditional transplanting and direct seeded methods are the high share of labor and the increased cost. Therefore, new methods of cultivation should be sought to reduce the cost of rice production. In the present study, direct seeded of rice with seed priming treatments and seed tape technology, with reduction of labor and cost is presented. Agronomy parameters and cost production factors were evaluated in these three methods. The results showed that the use of direct seeded method with seed tape technology increased rice yield by eight percent and saved 25 percent in cost, as well as a 11 percent reduction during the growing period, 30 percent in the number of labor per hectare, 26 percent in the production cost per kilogram of white rice and 2.2 percent in the cost-benefit index in Hashemi cultivar compared to the cultivation method. Therefore, direct seeded with seed tape technology, done for the first time in Iran, is effective in reducing the cost of rice production.Keywords: Cereals, rice seed priming, Seed yield, traditional cultivation, transplanting cultivation
-
Pages 205-217This study is conducted to investigate the influential factors on rice yield gap in the Joibar Region, located in Mazandaran Province, by means of two methods of boundary line analysis and comparative performance analysis, in the cropping years of 2017-18 and 2018-19. It is carried out through fieldwork and face-to-face interviews with farmers, for which purpose, totally 120 rice fields located in the studied geographical area in each crop year have been selected in such a way that they had sufficient diversity in terms of location and time. In the comparative performance analysis method, the relation between yield and all measured quantitative and qualitative variables are examined, using multiple regression method. According to the suggested protocol in the boundary line analysis method, a boundary line is fitted to the data in the data distribution diagram. Results show that according to the yield comparative performance analysis model, the yield gap of Joibar rice fields has been 1842 kg/ha, and the harvest date has played the most important role in rice yield gap. Also, according to the findings of border line analysis, the yield gap of rice fields in this region has been 874 kg/ha with the biological control being the most important factor in rice yield gap. Therefore, continuous monitoring and evaluation of crop management on farmers' fields and its identification is essential to eliminate yield gaps along with the management factors causing them.Keywords: Boundary line analysis, Comparative performance analysis, Paddy rice, potential yield, Yield improve
-
Pages 219-235In order to study the effect of different irrigation regimes, and application of biological and chemical fertilizers on morphological characteristics, antioxidant enzyme activity, and sugar content of melon fruit cv. Ahlam, an experimental split-factorial plots has been done in a randomized complete block design with three replications in Khuonj County in 2018-19. The main factor has been irrigation at 3 levels including 50%, 75%, and 100% of water requirement, with the sub-factor including NPK chemical fertilizer at 0, 60, 120, and 180 kg/ha as well as non-application of Nitroxin biofertilizer along with application of 100% of the recommended amount. Results show that different irrigation regimes, different fertilizer treatments, and their interaction have had a significant effect on some of the studied traits. The combined application of chemical fertilizers with biofertilizers show a significant effect on the number of sub-branches, total plant weight, length and diameter of the most branch, total soluble solids (TSS), the quantity of xylose and fructose sugars and activity of catalase, superoxide dismutase, and peroxidase enzymes. The highest number of sub-branches and plant fresh weight, branch length and diameter are obtained in the chemical fertilizer treatment of 120, and 180 kg/ha with the utilization of Nitroxin fertilizer under 100% water stress. However, it has been observed that biofertilizers has had no significant effect on sugars and enzyme activity in fruit, so that the very best levels of catalase, superoxide dismutase, and peroxidase are obtained within the treatment of 50% of field capacity with 120 and 180 kg/ha of chemical fertilizer without using Nitroxin. In general, it can be concluded that the application of biofertilizers reduce the adverse effects of water stress and the application of chemical fertilizers with biofertilizers hasa significant impact on increasing the studied traits.Keywords: Bio-fertilizer, Catalase, Deficit irrigation, nitroxin, Super oxidase
-
Pages 237-252In order to investigate the effect of various chelated nano and amino acid fertilizers on grain yield, biological yield, harvest index, oil quantity and quality, starch content and percentage of protein in corn grain, an experiment has been conducted based on a randomized complete block design with 16 treatments and three replications simultaneously in Urmia University and Ajabshir during the 2017 cropping year. Results show that the highest content of starch (80.66%), protein (12.70%), and harvest index (34.60%) related to NPK nano-chelate fertilizer treatment, the highest amount of oil (4.98%), grain yield (16596 kg / ha), and biological yield (52393 kg / ha) are related to iron amino chelate and the highest weight of 100 grains (36.34 g) is related to zinc nano chelate, which are 22.03%, 30.92%, 23.66%, 25.44%, 50.81%, 33.15%, and 24.65% more than the control treatment, respectively. The use of magnesium amino chelate, micro-mix amino chelate, potassium amino chelate, and NPK nano-chelate increase the amount of saturated fatty acids more than other fertilizers, but Copper nano-chelate, phosphorus amino-chelate, pigeon, and salicylic acid fertilizers increase the content of unsaturated fatty acids by 16.04%, 16.35%, 17.44%, and 20.29%, respectively, compared to the control treatment.Keywords: Chelated, Fatty acids, Oil quality, percentage of protein, Starch content
-
Pages 253-267In order to evaluate of grain yield of groundnut under intercropping with corn under the application of phosphorus chemical and bio-fertilizers, this experiment is performed as factorial arrangement based on randomized complete block design with three replications in Rasht, Iran in 2017 and 2018 cropping seasons. Five level of phosphorus fertilizer (PF) as triple super phosphate (TSP) including 1. Zero (as control), 2. 50 kg/ha TSP, 3. 100 kg/ha TSP, 4. 50 kg/ha TSP + 200 g/ha Barvar2 phosphate bio-fertilizer (BPB), and 5. 100 kg/ha TSP + 200 g/ha BPB, and five intercropping pattern (IP) including 1. maize sole cropping, 2. groundnut sole cropping, 3. intercropped groundnut-maize with the ratio of 1:1, 2:1, and 1:2 rows, comprise the experimental treatments. According to the results from this experiment, the interaction effect between phosphorus fertilizer × intercropping system has been significant for all measured characteristics. Maximum grain yield of maize and groundnut are observed in the application of 100 kg/ha phosphorus fertilizer plus 200 g Barvar2 phosphat bio-fertilizer under sole crop. The combined usage of chemical and biological phosphorus fertilizer increase grain yield of maize and groundnut under sole crop. The highest land equivalent ratio (LER) equal 1.88 can be seen under control treatment and maize-groundnut intercropped system with the ratio of 1:1 rows. Intercropping system improve yield attributes of groundnut such as pod numbers per plant and grain number per pod, pod length, and diameter. Based on the results of this experiment, maize-groundnut intercropped system are advantageous for crop production per unit area. In addition, the concentration of nitrogen and phosphorus content in groundnut grain rise in response to the integrated application of chemical phosphorus and Barvar2 phosphat bio-fertilizer under maize-groundnut intercropped system. Maize-groundnut intercropped system with the ratio of 1:1 rows and the application of 100 kg/ha phosphorus fertilizer plus 200 g Barvar2 phosphat bio-fertilizer are superior to other treatments. Hence, Barvar2 phosphat bio-fertilizer superiority could be recommendable to enhance profitability and crop production at maize-groundnut intercropping system under region climatic condition.Keywords: Barvar2, Biofertilizer, planting pattern, Sustainable agriculture, Triple super phosphate