فهرست مطالب

روانشناسی - سال هشتم شماره 4 (پیاپی 32، زمستان 1383)

فصلنامه روانشناسی
سال هشتم شماره 4 (پیاپی 32، زمستان 1383)

  • 115 صفحه، بهای روی جلد: 6,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/12/10
  • تعداد عناوین: 9
|
  • نورالله محمدی صفحه 322
    هدف از این مطالعه، بررسی رابطه «سبک های حل مسئله» سازنده و غیرسازنده با «سلامت عمومی» بوده است. به همین منظور، یک گروه نمونه 113 نفری از دانشجویان دختر دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز؛ شامل، علوم تربیتی و روانشناسی، علوم انسانی و علوم، به صورت تصادفی انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها به «سیاهه سبک های حل مسئله» و «پرسشنامه سلامت عمومی» پاسخ دادند. در این تحقیق، از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه، به منظور تحلیل داده ها استفاده شد که نتایج زیر را در پی داشت: 1. از بین سبک های حل مسئله، درماندگی، خلاقیت و مهارگری، به ترتیب بهترین پیش بینی کننده نارساکنش وری اجتماعی به حساب آمده اند. 2. سبک های حل مسئله درماندگی و خلاقیت، مهمترین پیش بینی کننده افسردگی هستند. 3. مهارگری در حل مسئله، پیش بینی کننده اضطراب و نشانه های جسمانی بوده است. 4. درماندگی، اعتماد در حل مسئله و خلاقیت، سلامت عمومی را تبیین می کنند. در مجموع نتایج این تحقیق، نشان داده اند که سبک های حل مسئله نقش مهمی در تامین تندرستی و رواندرستی روانی ایفا می کنند.
    کلیدواژگان: سبک های حل مسئله، سلامت عمومی، رواندرستی، تندرستی
  • مهرناز احمدی، محمود منصور، علی فتحی آشتیانی، کاظم رسول زاده طباطبایی صفحه 337
    مقاله حاضر به مقایسه اثربخشی آموزش انگیزش پیشرفت و تمرین حرمت خود بر تحول فرارونده در نظام خود در آزمودنی های متعلق به سطوح تحول شناختی عینی و انتزاعی پرداخته است. طرح پژوهش، طرح تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. 120 نوجوان دختر بر اساس سطح تحول شناختی بر مبنای آزمون های نظام عملیاتی پیاژه در دو سطح عینی و انتزاعی انتخاب، و در هر سطح به دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه با حجم مساوی (n=20) تقسیم شدند. برای مطالعه تحول نظام خود، مصاحبه دریافت خود، به کار بسته شد. آموزش انگیزش پیشرفت و تمرین حرمت خود به منزله روش های مداخله، در هر دو سطح تحول شناختی به اجرا در آمدند. داده ها بر اساس طرح های تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل واریانس تک متغیری، تحلیل واریانس رتبه ای کروسکال – والیس، و آزمون رتبه های علامت دار ویلکاکسن، بررسی شدند. نتایج نشان دادند که در خصوص دریافت خود عینی، روش های مداخله به کار بسته شده در هر دو سطح تحول شناختی، سبب تحول فرارونده در دریافت خودعینی می شوند؛ در این خصوص، اثربخشی تمرین حرمت خود بیشتر از آزمون انگیزش پیشرفت بود. در دریافت خودفاعلی، اثر بخشی روش های مداخله، بر مولفه «عاملیت» در هیچ یک از سطوح تحول شناختی تایید نشد؛ بر مولفه «پیوستگی» در هر دو سطح تحول شناختی معنادار بود؛ و بر مولفه «تمایز» فقط در سطح تحول شناختی انتزاعی، معنادار بود. به این ترتیب، اثربخشی روش های مداخله بر تحول فرارونده در دریافت خودعینی، صرف نظر از سطح تحول شناختی، امکان پذیر است؛ و بر تحول فرارونده در مولفه های خود فاعلی عمومیت ندارد؛ به علاوه، می تواند بر حسب سطح تحول شناختی، متفاوت باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهند که در دوره نوجوانی مداخله در نظام خود، خواه از خلال مداخله در کنش انگیزشی این نظام و خواه از خلال گسترش بخشیدن حرمت خود، می تواند در خدمت جبران کاستی ها در تحول خود قرار گیرد، استحکام نظام خود و کنش وری هر چه سازش یافته تر آن را امکان پذیر سازد، و واجد اثر پیشگیری کننده در برابر آسیب های احتمالی آتی باشد.
    کلیدواژگان: نظام خود، تحول خود، آموزش انگیزش پیشرفت، تمرین حرمت خود، مصاحبه دریافت خود، عملیات عینی، عملیات انتزاعی
  • اقدس اعرابیان، دکترت محمدکریم خداپناهی، محمود حیدری، بهرام صالح صدق پور صفحه 360
    هدف پژوهش حاضر «بررسی تاثیر باورهای خودکارآمدی بر سلامت روانی و موفقیت تحصیلی دانشجویان پسر و دختر در گروه های تحصیلی علوم تجربی، ریاضی و انسانی» می باشد. در این پژوهش که یک مطالعه علی مقایسه ای است، برای آزمون فرضیه ها، 376 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه «شهید بهشتی» به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها با استفاده از «مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر» و همکاران (GSES) و «فهرست سلامت روانی» (SCL-25) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA) و ضریب همبستگی پیرسن استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که «باورهای خودکارآمدی قوی» بر «سلامت روانی» دانشجویان تاثیر مثبت داشته در حالی که این باورها بر «موفقیت تحصیلی» دانشجویان موثر نمی باشد. همچنین تفاوت های باورهای خودکارآمدی نمونه بررسی با توجه به «جنس» و «گروه های تحصیلی» معنادار نیست. افزون بر این، نتایج آشکار ساختند دانشجویانی که از سطح باورهای خودکارآمدی قوی برخوردارند دارای «اضطراب» بیشتر ولی گروهی که باورهای خودکارآمدی ضعیفتری دارند، «افسرده تر»، هراسناکتر و وسواسی تر از سایرین هستند. با اینکه رابطه بین باورهای خودکارآمدی با مولفه های سلامت روانی نظیر «اضطراب»، «افسردگی» حساسیت بین فردی، هراس و وسواس اجبار معنادار است ولی رابطه معناداری بین این باورها با مولفه های روان گسسته گرایی و پارانوئید مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: باورهای خودکارآمدی، سلامت روانی، موفقیت تحصیلی، دانشجو
  • محمد خدایاری فرد صفحه 372
    یکی از پیامدهای «جنگ»، مجروحانی هستند که دچار صدمات جسمی، روانی و عاطفی شده اند که به نوبه خود می تواند مشکلات روانی و رفتاری متعددی برای فرد جانباز و اعضای خانواده وی به وجود آورد. از این رو، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با سازگاری اجتماعی آنان به منظور تدوین برنامه های آموزشی مناسب، واجد اهمیت است. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین ارتباط نگرش مذهبی و رابطه پدر – فرزندی با سازگاری اجتماعی فرزندان جانباز و عادی شهر تهران می باشد. روش پژوهش پس رویدادی است و جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر خانواده های جانبازان و عادی سال های اول تا سوم دبیرستان شهر تهران بود. نمونه آماری 480 دانش آموز را در بر می گرفت که 240 نفر متعلق به خانواده های جانبازان و 240 نفر نیز مربوط به خانواده های عادی بودند که با روش نمونه گیری خوشه ایاز مناطق شمال، جنوب، مرکز، غرب و شرق تهران انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش «پرسشنامه های نحوه ارتباط پدر – فرزندی، بخش سازگاری اجتماعی» «آزمون شخصیتی کالیفرنیا»، «پرسشنامه نگرش مذهبی» بود. در این پژوهش علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی و رگرسیون چندگانه نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین نگرش مذهبی و رابطه پدر – فرزندی با سازگاری اجتماعی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نگرش مذهبی دانش آموزان پسر فرزند جانباز نسبت به دانش آموزان پسر افراد عادی قوی تر بود، اما بین دانش آموزان دختر تفاوت معناداری مشاهده نشد. هم چنین بررسی سازگاری اجتماعی فرزندان در هر دو گروه نشان داد که رابطه پدر – فرزندی و نگرش مذهبی دانش آموزان نقش مهم و اساسی در سازگاری اجتماعی آنان دارد. در پایان، هم سویی و ناهم سویی یافته ها با پژوهش های پیشین مورد بحث واقع شده است.
    کلیدواژگان: نگرش مذهبی، رابطه پدر - فرزندی، سازگاری اجتماعی، جانباز
  • خدابخش احمدی، علی فتحی آشتیانی، احمد اعتمادی صفحه 389
    این پژوهش با هدف «ارزیابی اثربخشی روش مداخله ای حل مشکل خانوادگی بر کاهش ناسازگاری زوجین» انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را زوجین ساکن شهر تهران تشکیل داده اند. برای اجرای پژوهش ابتدا وضعیت سازگاری زناشویی 450 زوج که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند با استفاده از «مقیاس رضایت زناشویی انریچ» بررسی شد. سپس در مرحله دوم تعداد 80 زوج که دارای ناسازگاری زناشویی بودند از بین آنها انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. آنگاه روش حل مشکل خانوادگی به مدت 15 ساعت طی 11 جلسه بر روی گروه آزمایشی اجرا شد. اطلاعات لازم برای بررسی نتایج از طریق پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و «پرسشنامه حل مشکل خانوادگی» جمع آوری شد. داده های تحقیق با استفاده از آزمون t گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که روش مداخله ای حل مشکل خانوادگی به ترتیب در ابعاد ارتباط دوتایی، حل تعارضات، روابط جنسی، موضوعات شخصیتی و ارتباط با اقوام و دوستان موجب کاهش ناسازگاری زناشویی می شود. بر اساس نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران در کمک به زوجین، روش مداخله ای خود را بر حسب نوع ابعاد ناسازگاری انتخاب کنند.
    کلیدواژگان: ناسازگاری زناشویی، مداخله، زوج درمانی، حل مشکل خانوادگی
  • دیبا سیف، مرتضی لطیفیان صفحه 404
    پژوهش های متعدد نشان از آن داشته است که «خودنظم دهی در یادگیری» علاوه بر آگاهی از راهبردهای متنوع و موثر یادگیری، مستلزم برخورداری از الگوهای سازگارانه انگیزشی است. از این رو بررسی روابط پیچیده بین باورهای انگیزشی و راهبردهای خود نظم ده در حوزه های مختلف دانش، جایگاهی ویژه در پژوهش های تربیتی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای انگیزشی و راهبردهای خودنظم ده در درس ریاضی بود. بدین منظور 301 دانشجوی مقطع کارشناسی (125 دختر و 176 پسر) با میانگین سنی 20 سال از دانشکده های مهندسی، علوم، کشاورزی و ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز انتخاب شدند که همگی در کلاس های ریاضی عمومی شرکت داشتند. انتخاب آزمودنی ها به طریق خوشه ایتصادفی بود. ابزار سنجش در پژوهش حاضر گونه شماره 3 «پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری» (M.S.L.Q.) به عنوان ابزار سنجش به کار گرفته شد، که قبلا در فرهنگ ایرانی مورد اعتباریابی قرار گرفته بود و نتایج نشان داد که این پرسشنامه دارای 6 مولفه «انگیزشی» و 4 راهبرد «خودنظم ده» است. ضرائب آلفا کرونباخ برای مولفه های این پرسشنامه بین 0.88 تا 0.56 به دست آمد. در مجموع یافته های این پژوهش وجود رابطه بین باورهای انگیزشی و راهبردهای خودنظم ده در درس ریاضی دانشجویان را مورد تایید قرار داد و این نتایج در پرتو یافته های مطالعات پیشین، مورد بحث قرار گرفت و از کاربردهای تربیتی آن سخن به میان آمد.
    کلیدواژگان: باورهای انگیزشی، راهبردهای خودنظم دهی، دانشجو، ریاضی
  • صفحه 421
  • نمایه مؤلفین شماره های 1 تا 32 مجله
    صفحه 423
  • چکیده مقالات به انگلیسی
    صفحه 435