فهرست مطالب

مطالعات تاریخ فرهنگی - پیاپی 50 (زمستان 1400)

فصلنامه مطالعات تاریخ فرهنگی
پیاپی 50 (زمستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1401/03/09
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سهم الدین خزائی*، زهرا قنبری صفحات 1-25

    در عصر قاجار یکی از سرگرمی های پادشاهان و درباریان شکار بود. شکار کردن بخشی از فرهنگ گذشته ایرانیان و به نوعی تمرین برای حفظ آمادگی رزمی به شمار می آمد. قرق کردن یکی از مواردی بود که ارتباط تنگاتنگی با مسئله شکار داشت. در دوره ناصرالدین شاه، به علت علاقه زیاد وی به شکار کردن و پیشرفت هایی که از لحاظ امکانات و ابزارهای شکار به وجود آمده بود، مسئله قرق بیش از پیش، اهمیت یافت. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی،  به دنبال پاسخ گویی به این پرسش ها است که اقدامات امنیتی برای قرق کردن چه بود؟ و قرق کردن و قرق شکنی چه پیامدهایی به دنبال داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که بسیاری از شکارگاه های عصر ناصری به دستور وی قرق می شد. ناصرالدین شاه دستور قرق کردن مناطقی را می داد که گونه های جانوری بسیاری داشت، تا با آرامش خاطر در آنجا شکار کند. برخی از مناطق را نیز ماموران قرق، محافظت و با افراد متخلف برخورد می کردند. قرق کردن برای محیط زیست جانوری و گیاهی، پیامدهای متعددی دربرداشت. هرگاه منطقه ای در قرق شاه و اطرافیانش قرار می گرفت، در شکار حیوانات افراط و بسیاری از گونه های جانوری شکار می شد. این مسئله موجب شد اغلب گونه های جانوری در معرض انقراض قرار گیرند و تعدادشان به سرعت کاهش یابد. این امر تا جایی پیش رفت که شکارگاه های معروفی همچون جاجرود، از پوشش جانوری و گیاهی خالی شد.

    کلیدواژگان: ناصرالدین شاه قاجار، شکار، قرق، مسائل امنیتی
  • زهرا طاهری*، حسین آبادیان صفحات 27-50

    مقاله حاضر دیدگاه های علی اکبرخان داور را درباره ضرورت استقرار دولت ملی، با اتکاء به شکل گیری اقتصاد ملی مورد بررسی قرار می دهد و بی توجهی او را به مقوله فرهنگ در این باره نقد می کند. فرضیه مقاله این است که داور در طرح های خود، از سیاستمداری همچون کلمانسو در فرانسه و پیش از آن، متفکران اقتصادی ای همچون فردریک لیست در آلمان متاثر بوده است. به رغم تلاش داور برای تشکیل دولت ملی، برخلاف کلمانسو و دیگر رهبران کشورهای اروپایی که بعد از جنگ اول جهانی روح همبستگی و حمیت ملی را تقویت می کردند، نوشته های او خواسته یا ناخواسته، متضمن نوعی تحقیر ملی بود. یکی از دلایل امر آن بود که داور به مقوله فرهنگ، هویت ملی و تاریخی و نقش دولت ها در پرورش روحیه همبستگی ملی بی اعتنا بود. این موضوع باعث شد که او به نوعی تقدم و تاخر منطقی و تاریخی بین اقتصاد و فرهنگ روی آورد و ضمن تاکید بر مقوله اقتصاد، به فرهنگ به کلی بی اعتنا شود. مطالعه حاضر بر اساس روزنامه مرد آزاد، نشان می دهد که علت این بی اعتنایی به فرهنگ، در چه نوع طرز فکری ریشه داشت و نتایج این طرز فکر چه بود.

    کلیدواژگان: داور، دولت ملی، اقتصاد ملی، فرهنگ عمومی، هویت جمعی
  • حسینعلی قربانی* صفحات 51-76

    با پدیدآمدن فرهنگ شخص مشهور و پیدایش عنصری به نام ستاره در اواسط سده بیستم میلادی، نیروی پرجاذبه و جدیدی شکل گرفت که در اجتماع و سیاست نقش آفرینی کرد. این پژوهش به این مسئله پاسخ می دهد که چگونه در ایران که مرجعیت های قدرت محدودی داشت، فرهنگ شخص مشهور شکل گرفت و رشد یافت. برای پاسخ دادن به این مسیله، ضمن واکاوی چگونگی تشکیل عناصر این فرهنگ (مخاطبان، ستاره ها و واسطه ها) در ایران، جایگاه اجتماعی و سیاسی آن در دوره پهلوی و مناسباتش با گروه های مختلف اجتماع و حاکمیت بررسی می شود. بر اساس یافته های تحقیق، ستاره فقط هنگامی شکل گرفت که واسطه ها رشد کردند. رشد واسطه ها مرهون گسترش صنعتی شدن کشور و افزایش وسایل ارتباط جمعی در اواسط دهه 1340 بود و بدین ترتیب ضلع سوم یعنی، مخاطبان نیز به آن افزوده شد. شخص مشهور و یا ستاره به عنوان مهم ترین محصول فرهنگ جدید، به علت وجود مخاطبان فراوان، به مرجعیت جدید و تاثیرگذار تبدیل شد. در آغاز، به دلیل نبودن ابزارهای امروزی همچون اینترنت، ارتباط ستاره با مخاطب، به یکی از رسانه های دولتی، نیمه دولتی و یا مستقل وابسته بود. این موضوع فرصتی بود برای آنکه حکومت با حمایت از برخی ستاره ها، در ترویج ایدیولوژی شاهنشاهی، احیا و تداوم مشروعیت آن و تبلیغ دستاوردهایی همچون انقلاب سفید بکوشد و نیز گروه های مخالف و مبارز، برخی از ستاره های مستقل را جذب کنند.

    کلیدواژگان: ستاره، دوره پهلوی، نشریات، سینما
  • نجم الدین گیلانی*، بهرام دلپاک صفحات 77-102

    هورامان، یکی از مراکز مهم تمدنی ایران با پیشینه ای کهن از نظر تاریخی و فرهنگی است که بسیاری از جنبه های فرهنگی آن هنوز برای پژوهشگران ناشناخته باقی مانده است؛ جنبه هایی که در ناخودآگاه و ذهن مردم هستند. بسیاری از آیین ها و سنت های مردم کرد به عنوان یکی از اقوام اصیل ایرانی در فرهنگ و تاریخ ایران باستان ریشه دارد. آیین ها، سنت ها و جشن ها و به طور کلی اساطیر هر قومی، نمود دیرینگی فرهنگ و هویت آن قوم است. هدف از این پژوهش پرداختن به بازمانده آیین های باستانی در هورامان در سه محور جشن عروسی پیر شالیار؛ مراسم بوکه بارانه (عروسی باران) و رسم بیل دانه است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و بررسی میدانی می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که بین آیین های رایج در هورامان با آیین های باستانی ایرانیان چه ارتباطی وجود دارد؟ نتایج حاکی از آن است که جشن پیرشالیار، نه یک مراسم عروسی به پاس بزرگداشت یک شخصیت مذهبی، بلکه بازمانده جشن سده است که بعدها رنگ و بوی اسلامی به خود گرفته است. مراسم و دعای بوکه بارانه با جشن پیروزی تیشتر بر دیو خشکسالی ارتباط دارد. رسم بیل دانه نیز با نمادها و عناصر موجود در آن، بازمانده جشن های روستایی کشاورزی ایرانیان باستان است.

    کلیدواژگان: پیرشالیار، کرد، هورامان، جشن سده، عروسی باران، بیل دانه
  • مصطفی ملایی* صفحات 103-129

    با احیاء صنعت فرش ایران در دوره قاجار در نیمه اول قرن 19م/ 13ق و سپس رونق آن در اواخر این قرن و اوایل سده 20م، تولید و تجارت آن به جایگاه خاصی رسید. در این بین، سلطان آباد عراق از مهم ترین مراکز فرش بافی در اواخر دوره قاجار محسوب می شد که سهم عمده ای از تولید و صادرات فرش کشور را به خود اختصاص داده بود. این پژوهش بر آن است، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع و اسناد سازمان آرشیو ملی و مرکز اسناد وزارت امور خارجه، به این پرسش پاسخ بدهد که سیر تحول تولید و تجارت فرش در سلطان آباد در دوره قاجار چگونه بوده است؟ بر اساس یافته های پژوهش، در نیمه اول قرن 19م/ 13ق، بافت فرش در سلطان آباد توسط قالی بافان شهری و روستایی و در کارگاه های خانگی به صورت محدود انجام می شده و عمدتا در بازارهای داخل کشور مورد معامله قرار می گرفته است. اما در نیمه دوم این قرن و اوایل سده 20م/ 14ق، متاثر از عواملی چون موقعیت جغرافیایی منطقه عراق و قرار گرفتن بر سر راه های ارتباطی، وجود نیروی انسانی (بافندگان) ماهر و فراوان در آنجا، همچنین دسترسی به پشم مرغوب مناطق غرب کشور و سرانجام سرمایه گذاری تجار و شرکت های داخلی و خارجی در صنعت فرش سلطان آباد، تعداد کارگاه های بزرگ قالی بافی و حجم تولید این فرآورده افزایش قابل توجهی یافت و ارزش صادرات آن به رشد و رونق بالایی رسید، به گونه ای که فرش های دست باف آنجا عمدتا راهی بازارهای اروپا و آمریکا می شد.

    کلیدواژگان: فرش، سلطان آباد، تولید، تجارت، قاجار
  • هادی یعقوب زاده*، آمنه مافی تبار صفحات 131-157

       
    در بازه طولانی فرمانروایی قاجاریان، سردمداران حکومتی با نگاه به غرب در پوشش جامعه تغییراتی ایجاد کردند که عامه مردم را تحت تاثیر قرار داد. در این بین، علمای دینی شیعه با حفظ پوشش تاریخی خود از دیگران متمایز شدند. هدف این مقاله، واکاوی زمینه های انحصار قبا و عبا به عنوان اصلی ترین اجزای تن پوش به این قشر از جامعه است. بدین قرار پرسش این خواهد بود که چرا و چگونه قبا و عبا به عنوان تن پوش روحانیت شیعه در ایران شناخته شد؟ فرضیه آنکه برای بازیابی این چگونگی باید به تحولات رسمی و غیررسمی جامگانی عصر قاجار رجوع کرد. نتیجه بررسی ها به شیوه توصیفی تحلیلی نشان می دهد با تغییر پوشش رسمی دربار و تبعیت قشر متوسط جامعه شهری از ایشان، صورت ظاهری جامه مردم دگرگون شد. در این بین، روحانیون دینی با ممارست در سبقه فرهنگی و حفظ تن پوش قبا و عبا، از دیگران متمایز شدند و وجه نمادین کسوت ایشان در ایران تقویت شد.

    کلیدواژگان: قاجار، روحانیت شیعه، علمای شیعه، لباس، قبا، عبا
|