فهرست مطالب
فصلنامه نفس
سال هشتم شماره 4 (زمستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1401/02/25
- تعداد عناوین: 7
-
-
پیامدهای کلیوی دسته ی دارویی گلیفلوزین در بیماران دیابتی نوع 2 مبتلا به نارسایی قلبی با کسر جهشی حفظ شدهصفحات 1-6زمینه
دیابت نوع 2 به عنوان یک عامل خطر اصلی برای بیماری های ماکروواسکولار و میکروواسکولار، تقریبا در 35٪ از بیماران منجر به بیماری کلیوی می شود. بیماری کلیوی با افزایش مرگ و میر همراه است و نشان داده شده است که استراتژی های سختگیرانه کاهش گلوکز، مارکرهای مرتبط با عوارض کلیوی را در بیماران دیابتی نوع 2 کاهش می دهند. داروی امپاگلیفلوزین، به عنوان یک مهارکننده انتقال دهنده همزمان سدیم-گلوکز2[1]، با کاهش بازجذب کلیوی گلوکز، هیپرگلیسمی را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 کاهش می دهد و در نتیجه دفع گلوکز از طریق ادرار را افزایش می دهد. لذا مهارکننده های انتقال دهنده همزمان سدیم-گلوکز2، می توانند طیف گسترده ای از خطر پیامدهای کلیوی از جمله خطر نارسایی کلیوی منجر به دیالیز، پیوند، یا مرگ ناشی از بیماری کلیوی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 را کاهش دهند.
بحثمطالعات، شواهد حمایتی در رابطه با استفاده از مهارکننده های انتقال دهنده همزمان سدیم-گلوکز2، برای جلوگیری از پیامدهای کلیوی مهم بالینی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2، ارایه می دهند. درمان با مهارکننده های انتقال دهنده همزمان سدیم-گلوکز2، ممکن است برای مدیریت بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیه و آلبومینوری مفید باشد و به کاهش خطر نارسایی کلیوی، بدتر شدن عملکرد کلیه، علاوه بر مرگ قلبی عروقی و بستری شدن در بیمارستان به دلیل نارسایی قلبی کمک کند.
نتیجه گیریاین مطالعه ی مروری نشان می دهد که در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و نارسایی قلبی با کسر جهشی حفظ شده[2]، مهارکنندههای انتقال دهنده همزمان سدیم-گلوکز2، بر بهبود پیامدهای کلیوی بیماران موثرند.
کلیدواژگان: نارسایی قلبی با کسر جهشی حفظ شده، امپاگلیفلوزین، بیماری کلیوی، دیابت نوع 2 -
تاثیر تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر سطوح سرمی مالون دی آلدئید (MDA) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) جانبازان شیمیایی آلوده به گاز خردلصفحه 3زمینه و هدف
مطالعات اخیر نشان داده است که مسمومیت SM باعث افزایش استرس اکسایشی و کاهش سطح آنتی اکسیدان ها می شود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 10 هفته تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر سطوح سرمی مالون دی آلدئید (MDA) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) جانبازان شیمیایی آلوده به گاز خردل بود.
روش پژوهشبدین منظور 24 جانباز شیمیایی غیر فعال به طور تصادفی در دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار داده شدند. گروه تجربی، تمرینات مقاومتی 3 جلسه در هفته با شدت 70 درصد ضربان قلب ذخیره و تمرینات هوازی در آب نیز 2 جلسه در هفته با شدت 70 درصد ضربان قلب ذخیره، به مدت 10 هفته را اجرا کردند. سطح MDA و GPx سرمی به روش الایزا اندازه گیری شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون آماری t وابسته و t مستقل در سطح معناداری 05/0>p تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد که سطح سرمی GPx در نوبت پسآزمون نسبت به پیش آزمون گروه تمرین ترکیبی کاهش یافته است ولی از نظر آماری معنادار نبود (148/0=p). همچنین بین سطح این شاخص در نوبت پس آزمون گروههای کنترل و تمرین، تفاوت معناداری مشاهده نشد (198/0=p). سطح سرمی MDA در نوبت پس آزمون تا پیش آزمون گروه تمرین ترکیبی تغییر معناداری نداشته است (126/0=p). همچنین بین سطح سرمی MDA جانبازان شیمیایی بعد از 10 هفته تمرین در گروههای تحقیق، تفاوت معناداری مشاهده نشد (389/0=p).
نتیجه گیریاحتمالا با افزایش طول دوره تمرین و افزودن تمرینات ورزشی در سبک زندگی این افراد، میزان استرس اکسایشی و عوامل آنتی اکسیدانی در جانبازان شیمیایی تعدیل گردد.
کلیدواژگان: تمرین ترکیبی، مالون دی آلدئید، گلوتاتیون پراکسیداز، جانبازان شیمایی، گاز خردل -
پیش بینی کیفیت زندگی براساس سرمایه های روانشناختی و ارزش های شخصی و نقش واسطه ای تمایزیافتگی خود در پرستاران بخش کروناصفحه 4مقدمه
ویروس کرونا به دلیل همهگیری موجب درگیری شدید و خستگی پرستاران شده و بر روی کیفیت زندگی آنها اثر گذاشته است.
هدفهدف از پژوهش حاضر پیشبینی کیفیت زندگی براساس سرمایههای روانشناختی و ارزشهای شخصی با نقش واسطهای تمایزیافتگی خود در پرستاران بخش کرونا بود.
روشپژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل پرستاران زن و مرد شاغل در بخش کرونای بیمارستانهای شهر قم در نیمه اول سال 1400 بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و ملاکهای ورود و خروج تعداد 162 پرستار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996)، پرسشنامه سرمایههای روانشناختی لوتانز (2007)، زمینهیاب ارزشهای شخصی شوارتز (2006) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و همکاران (2003) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد.
یافتههابراساس یافتههای پژوهش، متغیرهای سرمایههای روانشناختی و ارزشهای شخصی دارای اثر مستقیم و معنادار بر کیفیت زندگی بوده و به ترتیب قادر به پیشبینی 14% و 15% از کیفیت زندگی میباشند. همچنین سرمایههای روانشناختی و ارزشهای شخصی بهواسطه نقش تمایزیافتگی خود به ترتیب 15% و 51% کیفیت زندگی را تبیین نمودهاند.
نتیجهگیریسرمایههای روانشناختی و ارزشهای شخصی میتوانند سبب افزایش کیفیت زندگی شوند و همچنین تمایزیافتگی خود میتواند نقش واسطهای بر رابطه میان سرمایههای روانشناختی و ارزشهای شخصی با کیفیت زندگی داشته باشد.
کلیدواژگان: کیفیت زندگی، سرمایه های روانشناختی، ارزش های شخصی، تمایز یافتگی خود، ویروس کرونا -
شیردهی در زمان مصرف داروی رمدسیویر در بیماران مبتلا به کووید19صفحه 5
پس از اینکه بیماری کرونا ویروس (COVID-19) در نهم ماه می 2021 بیش از 150 میلیون ابتلا و 3.2 میلیون مرگ را موجب شد، تبدیل به یک نگرانی جدی در مجامع بین المللی شد(1) همچنان که پاندمی کووید- 19 ادامه می یابد زنان مبتلای بیشتری زایمان می کنند. واضح است که دوران بارداری و اوایل پس از زایمان مدیریت ویژه ای می طلبد و چالش هایی دارد که نیازمند ارزیابی دقیق خطرات و مزایا برای مادر، جنین و نوزاد است.
کلیدواژگان: شیردهی، رمدسیویر -
بررسی الگوی حساسیت دارویی 5 داروی ضد قارچی بر علیه گونه های آسپرژیلوس جدا شده از نمونه های بالینیصفحات 6-14زمینه
عفونت آسپرژیلوزیس مهاجم هنوز هم یکی از علت های اصلی مرگ و میر در بیماران دارای ایمنی ناکارآمد می باشد. در مطالعات اخیر مقاومت گونه های آسپرژیلوس نسبت به داروهای ضد قارچی بخصوص آمفوتریسین ب و تری آزول ها گزارش شده است. الگوی حساسیت دارویی گونه های آسپرژیلوس جهت انتخاب داروی موثر و مصرف به موقع آن جهت بهبود وضعیت بیماران مبتلا بسیار ضروری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی حساسیت دارویی داروی های ضد قارچی بر علیه گونه های آسپرژیلوس جدا شده از نمونه های بالینی انجام شد.
روشایزوله های آسپرژیلوس جدا شده از نمونه های بالینی بر اساس مشخصات ماکروسکوپی و میروسکوپی و همچنین تعیین توالی نوکلیوتیدی ناحیه ژنی ژن بتا توبولین شناسایی شدند. ارزیابی الگوی حساسیت داروهای آمفوتریسین ب، ایتراکونازول، وریکونازول، پوساکونازول و کاسپوفانجین بر علیه ایزوله های آسپرژیلوس بر اساس روش استاندارد میکرودایلوشن و مطابق آخرین نسخه از روش های تاییدی CLSI ، پروتکل M38-A2 برای قارچ های رشته ای انجام شد.
یافته هادر طی مطالعه حاضر تعداد 163 نمونه بالینی از بیماران مشکوک به عفونت قارچی آسپرژیلوزیس از بیمارستان های شهر تهران و ساری مورد مطالعه بررسی شد. بر اساس شناسایی مولکولی، گونه های آسپرژیلوس فلاووس 42 (4/64 %)، آسپرژیلوس فومیگاتوس 12 (4/18 %)،آسپرژیلوس نایجر 8 (3/12 %) و آسپرژیلوس تریوس 3 (6/4 %) شناسایی شدند. در بین داروهای مورد مطالعه، داروی کاسپوفانجین دارای بیشتری فعالیت ضد قارچی بر علیه ایزوله های آسپرژیلوس بوده و 100% ایزوله ها دارای MIC90 برابر با µg/mL063/0 بودند. در بین داروهای آزولی، داروی پوساکونازول دارای بیشترین فعالیت ضدقارچی بود و میزانMIC این دارو برای تمام ایزوله های مورد مطالعه برابر با ≤1 µg/mL بود. همچنین به ترتیب 5/0 % و 1 % ایزوله ها آسپرژیلوس فومیگاتوس نسبت به داروهای ایتراکونازول و وریکونازول مقاوم بودند.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که ایزوله های آسپرژیلوس جدا شده از نمونه های بالینی مورد مطالعه نسبت به داروهای کاسپوفانجین و پوساکونازول بسیار حساس می باشند. نتایج ارایه شده بصورت آزمایشگاهی در مطالعه نیاز به بررسی های بیشتر بخصوص در مطالعات مدل های حیوانی مبتلا به تظاهرات مختلف بیماری آسپرژیلوزیس مبتلا به این عامل دارد.
کلیدواژگان: حساسیت دارویی، آسپرژیلوس فلاووس، آسپرژیلوس فومیگاتوس -
بررسی تغییرات بیان miR-335 در افراد مبتلا به سرطان ریه (Non Small Cell Lung Cancer) و مقایسه با افراد سالمصفحات 15-21مقدمه و هدف
NSCLC از شایع ترین علل مرگ های ناشی از سرطان در سراسر جهان است. با پیشرفت و تکامل تکنیک های مولکولی و ابزارهای بیوانفورماتیک، کشف بیومارکرهای مولکولی با قابلیت تشخیص در مراحل اولیه بیماری را فراهم می گردد . میکروRNA ها در سرطان های انسانی دچار بی نظمی هایی می شوند که با توجه به ویژگی های miRNA، می توان آنها را کاندید ایده آل برای تشخیص سرطان معرفی کرد.
مواد و روشدر این مطالعه یک جستجوی بیوانفورماتیک انجام شد ، در نهایت miR-335 انتخاب گردید . نمونه های خون محیطی و بافت پس از استخراج RNA و سنتز cDNA، جهت سنجش میزان تغییرات بیان miR-335 توسط تکنیک Real Time-PCR بر روی 30 نمونه از افراد مبتلا به سرطان ریه (NSCLC) و 30 نمونه از افراد سالم در نظر گرفته شدند. مقایسه آماری بیانگر تفاوت آماری معنی داری(P-value < 0.001) بین افراد بیمار و سالم بود.آنالیز داده ها نیز توسط فرمول -ΔΔct2 صورت گرفت.
نتایجآنالیز نتایج Real Time-PCR در خون محیطی نشان داد که میزان بیان miR-335 در افراد بیمار 7/1 برابر نسبت به افراد سالم کمتر است . برای تایید بیشتر مشاهدات و درک ما از نقش این miRNA و اهداف آن در سلولهای سرطانی و دسترسی به روش های تشخیصی و درمانی، نیاز به مطالعات گسترده است.
کلیدواژگان: سرطان سلولهای غیر کوچک ریه، miRNA، Real Time-PCR -
تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و ابعاد آن بر پزشکان در دوره همه گیری ویروس کروناصفحات 22-31مقدمه
فرسودگی شغلی یکی از چالش های پزشکان در طی شیوع بیماری کرونا است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و ابعاد آن بر پزشکان در دوره همه گیری ویروس کرونا انجام شد.
روشپژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و روش آن به شیوه نیمه آزمایش و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل پزشکان مشغول به کار در بیمارستان های امام علی (ع) و کوثر در سال 1400 در دوران همه گیری ویروس کرونا بود. حجم نمونه 30 نفر از پزشکان مشغول در بیمارستان های مذکور که به صورت داوطلب انتخاب شده بودند که به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند. سپس به منظور ارزیابی فرسودگی شغلی شرکت کنندگان پرسشنامه فرسودگی شغلی مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله بعد جلسات ذهن آگاهی بر اساس پروتکل ون سون و همکاران در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش ارایه شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS 22 پردازش شد.
نتایجنتایج حاصل از یافته های تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره نشان دادند که از نظر فرسودگی شغلی و مولفه های آن (خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و عدم کفایت شخصی)، در مرحله پس آزمون بین گروه ها تفاوت معناداری دیده می شود. بدین ترتیب فرضیه مورد نظر تایید شد و می توان گفت که آموزش ذهن آگاهی در کاهش فرسودگی شغلی و مولفه های در پزشکان موثر بوده است
نتیجه گیریبنابراین ذهن آگاهی می تواند وضعیت پزشکان در دوران همه گیری بیماری کرونا را در زمینه فرسودگی شغلی و مولفه های آن را بهبود بخشد.
کلیدواژگان: ذهن آگاهی، فرسودگی شغلی، پزشکان، کرونا