فهرست مطالب

پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی - پیاپی 43 (بهار 1400)

نشریه پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
پیاپی 43 (بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1401/03/17
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حسین اتحادی * صفحات 11-38

    تکرار در سطح حروف و واژه ها که یکی از روش های افزایش موسیقی کلام است، از دو منظرمی تواند مورد توجه قرارگیرد. از لحاظ ارزش های موسیقایی و از منظر ارزش های بلاغی. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی انواع تکرار، از این دو منظر در شعر ناصر بخارایی بررسی شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سخنور بخارایی از همه شگردهای تکرار در سطح گسترده ای در کلامش بهره برده است. تکرارهای پی درپی حروف، واژه ها، عبارات وحتی مصراع ها، به شیوه های مختلف شعر ناصر را سرشار از خوشه های موسیقایی اصوات مختلف کرده است. از لحاظ بلاغی نیز این تکرارها دارای ارزش های فراوانی است، به گونه ای که شواهد متعددی می توان در شعر وی سراغ گرفت، که تکرارحرف یا واژه متناسب با مضمون شعر درخدمت انتقال معنا و مفهوم شعر و گاه القای احساس مورد نظر شاعر بوده است. افزون بر این برخی تکرارها از جمله تکرار واژه به صورت جناس قلب و هم‌چنین تکرار واژه های هم‌خانواده را به دلیل بسامد زیاد، می توان از ویژگی‌های سبکی شعر وی به شمار آورد.

    کلیدواژگان: ناصر بخارایی، تکرار، موسیقی، بلاغت، ویژگی های سبکی
  • مریم بیک * صفحات 39-63

    ژاله قایم‌مقامی از پایه‌گذاران ادبیات زنان است. شعر ژاله دارای بن‌مایه‌های فکری است و شاعر برای احیای حقوق خود به شکلی کاملا صریح، اعتراض خود را بیان می‌کند. از ویژگی‌های زبانی اشعارش، سادگی و روانی است و از واژگان مهجور و متروک به دور است. بیشتر از ردیف‌های فعلی استفاده کرده است و درکاربرد ترکیبات نغز و تشبیهات زیبا، تواناست و عنصر تخیل در آثار او جایگاهی ویژه دارد. اشعار وی سرشار از مضامین نو و تعابیر بدیع می‌باشد. هنر تصویرگری شاعر بیشتر استفاده از آرایه‌های بیانی، استعاره، تشبیه و کنایه است. این استفاده در حد متوسط و رایج است؛ به‌طوری که کلام را پیچیده و معنا را غیرقابل دسترس نکرده است. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار مطالعه کتابخانه‌ای به بررسی سبک‌شناسی اشعار ژاله بپردازد و اشعار را در سه سطح زبانی، فکری و ادبی بر مبنای آمارهای دقیق تحلیل کند.

    کلیدواژگان: ژاله قائم مقامی، سبک شناسی شعر، سطح زبانی، سطح فکری، سطح ادبی
  • حسینعلی پورمدنی، امیرحسین همتی، سید محمد راستگو * صفحات 65-80

    ساختارگرایی به بررسی روابط درونی متن می‌پردازد و تقابل‌های دوگانه یکی از اساسی‌ترین ارکان آن به‌شمار می‌رود. خلق تقابل‌ها به‌عنوان یکی از عملکردهای بنیادین ذهن شناخته‌شده است که در ادبیات و هنر خود را جلوه‌گر می‌سازد. «تقابل‌های دوگانه» به‌معنای جفت یا رشته واژگانی است که علاوه‌بر داشتن گونه‌ای از تضاد، وجه یا وجوه اشتراکی نیز باهم دارند. بررسی تقابل‌های پنهان و آشکار در هر اثر ادبی، رویکردی است که از نوع نگاه نویسنده به موضوعات مختلف به‌خوبی پرده برمی‌دارد و ازسویی باعث درک بهتر آن اثر می‌گردد. این جستار بر آن است تا با شیوه توصیفی – تحلیلی به استخراج و طبقه‌بندی تقابل‌های کتاب «لسان‌الذاکرین» اثر راثی‌نایینی در دو سطح روساخت و ژرف‌ساخت دست یازد و به بررسی شگردهایی بپردازد که نویسنده سعی کرده در روایت زندگانی ائمه‌اطهار(ع) و وقایع‌ کربلا از تقابل‌های دوگانه بهره‌مند شود و نشان داده است که چگونه مفاهیم تقابلی به شکلی لغزنده و سیال در کلیت کتاب به یکدیگر پیوند خورده و همه در خدمت تقابل‌های بنیادینی مانند حق و باطل قرار گرفته است و نیز نقش اساسی صنایع ادبی و بلاغی در ایجاد این تقابل‌ها تبیین گردیده است.

    کلیدواژگان: ساختارگرایی، تقابل های دوگانه، لسان الذاکرین، راثی نایینی، متن عاشورایی
  • وحید رزاقی، حمیدرضا فرضی *، رستم امانی صفحات 81-100

    منشآت یکی از آثار مهم وحید ‌قزوینی است؛ در این مقاله معرفی نسخه‌های خطی و بررسی ویژگی‌های سبکی این اثر به روش توصیفی تحلیلی و در سه بخش صورت گرفته است؛ مختصات جمله‌ها، مختصات لفظی و مختصات ادبی و هنری. نتایج بحث بیانگر این است که نثر این اثر کاملا فنی و مصنوع است؛ به گونه‌ای که لغات عربی در آن زیاد به کار رفته، مترادفات لغوی، ترکیبی و جملهای بسیار مورد توجه قرار گرفته و زمینه‌ساز اطناب شده است و صنایع و محسنات بدیعی نیز کاربرد فراوانی داشته است.

    کلیدواژگان: منشآت، وحید قزوینی، نسخه های خطی، ویژگی های سبکی
  • سپیده سپهری * صفحات 101-117

    از تحولات مهم روانشناسی، جنبش روان‌شناسی مثبت به رهبری سلیگمن است که موجب شد تمرکز این علم به موضوعات مثبت مانند شادی، عواطف و معنویات کشیده شود؛ علمی که به جای توجه به ضعف‌ها، بر قوت‌ها و فضایل توجه می‌کند. از زمان طرح این مسیله، رد پای مولفه‌های آن را می‌توان در آموزه‌های ادبی جستجو کرد. این گفتار با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، در پی استخراج این مولفه‌ها از آثار فرخزاد است؛ شاعری که با داشتن نگرش‌های چندگانه، در قالب نگاهی به‌ظاهر یاس آلود، خود را به سمت مثبت‌نگری‌ها سوق می‌دهد. در این مقاله بر اساس ذکر شواهد و مصداق‌ها بر آنیم شعر معاصر را از منظری دیگر بررسی کنیم.

    کلیدواژگان: روان شناسی، سلیگمن، شعر معاصر، فروغ فرخزاد، مثبت نگری
  • ناصر گلمحمدی، احمدرضا یلمه ها *، پریسا داوری صفحات 119-135

    ادبیات کهن فارسی و آثار بزرگان و نویسندگان قرون متقدم همواره مورد توجه عموم ادب‌پژوهان بوده است و ادبیات سده­های متاخرتر، به‌ویژه زندیه و قاجار به علت رویکرد تقلیدی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با وجود این در قرن­های دوازدهم و سیزدهم نیز آثاری یافت می­شود که از بسیاری جهات حائز اهمیت باشند ولی به‌درستی مورد توجه واقع نشده­اند. یکی از آثار عرفانی ارزشمند این دوره مثنوی طرازالعارفین است. این اثر مثنوی عرفانی با دیباچه‌ای به نثر و نظم در بر دارنده مسائل عرفانی، حکمی، تعلیمی و اخلاقی بسیاری است. این پژوهش بر آن است به بررسی مضامین تصوف و عرفان در نسخه طرازالعارفین بپردازد. برای این منظور ابتدا عرفان و تصوف در اندیشه و تفکر اسلامی و شعرای عارف و عرفان دوره قاجار بررسی شد و سپس ویژگی­های محتوایی و مضامین عرفانی همراه با شواهد ذکر گردید. بررسی این دیوان نشان از تاثیرپذیری شاعر از شاعران سنتی به­ویژه مولانا در زمینه عرفان دارد و کاربرد زیاد آیات، احادیث و ادعیه و اصطلاحات فلسفی و عرفانی در این اثر بیانگر آشنایی شاعر با قرآن، فلسفه، کلام و عرفان است.

    کلیدواژگان: نسخه خطی، عرفان، قاجار، طراز العارفین
  • ندا محمدی، محبوبه خراسانی *، مجتبی انصاری شهیدی صفحات 137-157

    کلیدر، یکی از برجسته ترین رمان های ادبیات فارسی است که تاکنون با رویکرد و شیوه های گوناگون مورد پژوهش قرار گرفته است. داستانی به سبک ریالیسم از زندگی اجتماعی روستایی و دهقانی که شخصیت اصلی آن گل محمد، یکی از نمادهای ملموس فرایند فردیت شخصیت است. در این مطالعه، با رویکرد و با روش تحلیل محتوایی نقد روان‌شناختی و با ابزار مطالعه کتابخانه ای بر پایه نظریه کارل گوستاویونگ - شخصیتی بزرگ و هم ردیف با روان شناسان بزرگی چون زیگموند فروید – به فرایند شخصیت که هماهنگی انسان با خود و رشد و تکامل او و همچنین یکپارچگی وی با خویشتن خویش است، می پردازد و مورد تحلیل قرار می گیرد؛ بنابراین، این پژوهش، در پی پاسخ به این سوال که فرآیند فردیت شخصیت گل محمد در رمان کلیدر چگونه اتفاق افتاده است؟ نشان می دهد که شخصیت گل محمد، در بعد رشد و تکامل شخصیت از طریق کهن‌الگویی، در پی یافتن هویت خویش است تا به‌طورکلی در مسیر رشد و تعالی همه جنبه های وجودی خود به مرحله فردیت دست یابد.

    کلیدواژگان: نقد روان شناختی، فرایند فردیت، رمان کلیدر، یونگ، شخصیت گل محمد