فهرست مطالب
مجله امنیت بین الملل
پیاپی 37 (فروردین و اردیبهشت 1401)
- بهای روی جلد: 500,000ريال
- تاریخ انتشار: 1401/03/15
- تعداد عناوین: 10
-
صفحه 4
-
صفحه 13
وقتی رسانههای دنیا درحال نمایش پیادهروی نخست وزیر بریتانیا همراه با رئیس جمهور اوکراین در خیابانهای جنگزده کییف بودند، پرسشهایی از این دست برجسته شدند: بحران اوکراین برای نقشآفرینی امنیتی و ژئوپلیتیکی بریتانیا در اروپا و فراتر از آن، فرصتآفرین بوده و خواهد بود و یا محدودکننده؟ بریتانیا هویت پسابرگزیت خود را چگونه تعریف می کند و چه نقشی برای بریتانیای پسابرگزیت در اروپا و فراتر از آن برای خود قائل است؟ ایده و سیاست «بریتانیای جهانی» از آزمون مواجهه با بحران اوکراین سربلند بیرون خواهد آمد یا خیر؟ این پرسشها از آنجا اهمیت مییابد که بریتانیا تا پیش از حمله روسیه به اوکراین و در هفتههایی که ارتش روسیه پشت مرزهای اوکراین جمع شده بودند و بعد از حمله نظامی تمامعیار روسیه به اوکراین، فعالترین بازیگر سلبی صحنه بود[2] و سختگیرانهترین رویکرد را در رویارویی با روسیه اتخاذ کرده بود و در تلاش بود که مانند عصر چرچیل، به بازیگر اصلی در متن رویارویی اروپا با روسیه بدل شود. پس از استقرار نیروها و تجهیزات روسی در اطراف اوکراین در سال 2021، بریتانیا به یکی از معدود تامینکنندگان تجهیزات نظامی دفاعی ازجمله سلاحهای ضد تانک و ارائهکننده خدمات آموزشی به ارتش اوکراین تبدیل شد. با افزایش تهدید اقدام نظامی روسیه، نظام اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا به مهمترین هشداردهندگان به اروپا و رهبران شکاک اوکراین درخصوص احتمال زیاد مواجهه با حمله گسترده روسیه بدل شدند. از زمان شروع تهاجم نیز بریتانیا در قلب پاسخ ناتو باقی مانده است؛ حضور نظامی خود را در استونی تقویت کرده است و تامین تجهیزات نظامی مورد نیاز نیروهای اوکراینی را در کانون توجه قرار داده است. تجهیزاتی که بهوضوح به عاملی برای آزار و تحقیر دشمن قدرتمندتر اوکراین بدل شدهاند.[3] همچنین از اوایل سال 2022، دولت بریتانیا در همسویی کامل با ایالات متحده و اتحادیه اروپا، مجموعهای بیسابقه از تحریمها علیه دولت پوتین و اقتصاد روسیه، ازجمله قطع ارتباط بانک مرکزی فدراسیون روسیه از بازارهای مالی بریتانیا را اعمال کرده است. ضمن آنکه این کشور بهصورت فزاینده، تعدادی از بانکهای روسیه و دیگر بازیگران اقتصادی روسیه را در تلاش برای مجازات پوتین برای حمله او به اوکراین و ایجاد اهرمی برای راهحل دیپلماتیک، مورد فشار تحریمی قرار داده است. درواقع، حمایت صریح و عملی بریتانیا از اوکراین، نشاندهنده یک سیاست دفاعی تهاجمیتر و در تضاد با سال 2014 بود که بریتانیا رهبری دیپلماتیک اروپا در حوزه بحران اوکراین را ازطریق «فرمت نرماندی» به فرانسه و آلمان واگذار کرد.
بدیهی است پاسخ دقیق به پرسشهای فوق، نیازمند گذشت زمان بیشتری از آغاز بحران و حصول قرینهها و شواهد بیشتر است. بهنظر میرسد حمله روسیه به اوکراین چند تحول را به نفع بازیگری امنیتی بریتانیا موجب شده است: تقویت گفتمان بریتانیایی مواجهه با روسیه؛ تقویت سناریوی بریتانیای خارج از اتحادیه ولی درون اروپا؛ ارتقای جایگاه بریتانیا در ناتو و روابط یوروآتلانتیکی و برجستهتر شدن موقعیت این کشور در متن «ائتلافهای داوطلبان». باوجود این، بریتانیا با چالشها و موانعی نیز در مسیر نقشآفرینی امنیتی خود مواجه است که قادر است به پاشنه آشیل این کشور تبدیل شود. موانعی چون: نقش منفی پدیدار برگزیت در نهادینه کردن اولویت های سیاستی بریتانیا از مسیر اتحادیه اروپا؛ کاهش اعتماد اروپا به بریتانیا در سالهای پیگیری فرایند خروج؛ کندی مواجهه بریتانیا با الیگارشهای روس؛ خطر بیربطشدگی بریتانیا در متن همکاریهای گسترده ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی اتحادیه اروپا و آمریکا در مواجهه با روسیه و چین؛ خطر مواجهه با آمریکایی انزواطلبتر و شکاکتر به روابط یوروآتلانتیکی پس از دولت بایدن و عامل مهم محدودیتهای ژئوپلیتیکی و نظامی و همزمانی محدودیتهای گسترده منابع و جاهطلبیهای گسترده جهانی و منطقهای.
در این نوشتار در ابتدا نگاهی گذرا خواهیم داشت به سیاست روسیهای بریتانیا و در ادامه جایگاه بریتانیا در نظم امنیتی اروپا پس از حمله روسیه به اوکراین در متن فرصت ها و موانع پیش روی این کشور مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.
-
صفحه 30
سیاست خارجی توام با احتیاط چین در عصر تعمیق و تثبیت اصلاحات (2012-2022)، همواره با یک چالش مهم روبهرو بوده و آن ظهور بحرانها و منازعات بینالمللی است. این رویدادها از آن جهت برای چینیها چالش محسوب میشود که این کشور تحت تاثیر چیرگی و اولویت رشد و توسعه اقتصادی نیاز مبرمی به انرژی، تکنولوژی و بازارهای مصرفی دارد و ثبات در نظم بینالمللی موجود را برای خویش حیاتی میداند. ازاینرو، در هنگامه جنگ و بحرانهای بینالمللی، چین ضمن در مخاطره دیدن ثبات، اصل احتیاط در سیاست خارجی خود را نیز در خطر میبیند. از اینرو هرچند بحران اوکراین از آغاز سال 2022 میلادی چین را در برابر یک چالش جدید و دشوار قرار داده اما بررسی و واکاوی ابعاد این بحران با تاکید بر وزندهی به فرصتها و چالشهای فراروی چین نمایانگر این ادعاست که نظر به پیشینه نظام تصمیمگیری چین در سایر بحرانها ازیکسو و مواضع پکن در بحران مورد بحث (البته تاکنون) ازجانب دیگر، نشان میدهد که کفه ترازوی فرصتهای حمله روسیه به اوکراین برای چینیها بسیار سنگینتر از چالشهاست. صرفنظر از ایجاد موقعیتهای مادی و استراتژیک، آموزههای این بحران بهمثابه یک تجربه تاریخی بدون قرارگیری در متن آن چین را در یک موقعیت پیروز قرار میدهد؛ پیروزیای که غرب و روسیه را بهعنوان قطبهای رقیب در برابر هم میبیند و چالش آنها با یکدیگر دقیقا بهمعنای ارتقای چین در سلسلهمراتب قدرت در نظام بینالمللی خواهد بود؛ موضوعی که بهشدت در گرو میزان درک درسهای این بحران و یادگیری از آن بر تصمیمهای سیاسی در آینده است.
-
صفحه 39
در ماههای آتی، آلمان سوار بر مرکب اندیشههای لیبرالیستی، یعنی حفاظت از آزادی و دموکراسی، همچنین برداشت محاسباتی واقعگرایانه، یعنی امنیت کشورش و اروپا، در اولین قدم داراییهای دفاعی خود را مدرنسازی و جایگزین خواهد کرد و بهویژه بر صنعت هوایی تمرکز خواهد داشت. در صنایع دفاعی اروپایی وارد خواهد شد و در شرکتهای تسلیحاتی سراسر اروپا، «دانش روش ساخت» را جستجو خواهد کرد. هماکنون اروپا از این آلمان استقبال کرده است. خط لوله گازی نورداستریم2 فقط متوقف، نه ملغی میشود. شاهد قوانین جدیدی در اروپا در حوزه انرژیهای نو، انرژی هستهای خواهیم بود. برلین پاریس را ناگزیر میکند از وتوی شورای امنیت عبور کند، تسلیحات هستهای را پاس دهد یا رای خاصی در شورای امنیت برای اتحادیه اروپا لحاظ کند. فشارها بر فرانسه افزایش خواهد یافت و این مهم، بهشکل نارضایتی مردمی فرانسه علیه دولت ظاهر خواهد شد. وزارت دفاع آلمان، گزارشهایی از وضعیت صنایع دفاعی، تدارکات دفاعی و آمادگی و توانمندی نیروهای مسلح آلمان و اروپا آماده خواهد کرد. برخی پروژههای دفاعی لغو، برخی سرمایهگذاریها لحاظ و جستجویی بیوقفه برای «کارایی» دفاعی آلمان آغاز خواهد شد. آلمان از اعضای ناتو، بهویژه آمریکا متوقع خواهد بود؛ کارخانههایی را با همکاری فرانسه تاسیس خواهد کرد و دیگر اعضای اتحادیه اروپا هم «باید» از آلمان حمایت کنند. این رویکرد دفاعی یا امنیت ملی، بال پرندهای است که بال دیگرش، ثبات اقتصادی و اجتماعی است. رایدهندگان آلمانی، مواجه با موجهای پناهجویی، مالیات و هزینههای دفاعی بالاتر، با تصمیم دولت موافق هستند. درعینحال، تصمیم آلمان حرکت بهسوی اقتصاد تسلیحاتی است.
-
صفحه 52
تحریمها درحال گذار از حوزه تاکتیکی به حوزه راهبردی و همچنین فراتر رفتن از حوزه اقتصادی و تسلیحاتی هستند که همین امر نیازمند نگاه راهبردی به این حوزه است. بههمین منظور، دولتهای درگیر در حوزه تحریم میتوانند با یک نگاه راهبردی و درک یک تهدید راهبردی در سطح داخل ازطریق تشکیل و تقویت ستادها و شوراهای سطح بالا برای مدیریت تحریمها و در سطح بینالمللی نهادسازی با کشورهای تحریمشده برای مدیریت این تهدیدات راهبردی اقدام کنند. در این راستا، رژیمسازی و شبکهسازی میان کشورها تحریمشده میتواند قدرت نهادی درعینحال، ریسکگریزی کشورها را افزایش دهد. این امر نیازمند تقویت دیپلماسی میان کشورهای تحریمشده و ازسویدیگر، فعالتر شدن در نهادهای بینالمللی موجود است تا ضمن پیشبرد نهادسازی درونی، قدرت بهرهمندی کشورهای تحریمکننده را از این نهادی بینالمللی کاهش دهد. در این مسیر، نیز اندیشکدهها و مراکز پژوهشی میتوانند با حمایتهای دولتی بهعنوان اتاقهای فکر با تمرکز بیشتر ضمن رصد تحولات این حوزه، به ایدهپردازی در این زمینه بپردازند تا تصمیمگیران با توجه به این ایدهها ابتکارهای جدیدی را در این زمینه ارایه کنند.
-
صفحه 62
جنگ اوکراین نمادی از جهان دوقطبی را ترسیم میکند که مخالفت با هژمونی آمریکا در کانون راهبردی آن قرار دارد. تعمیق فزاینده ایتلاف بین روسیه و چین با رویکرد جایگزینی ارزهای ملی بهجای دلار در معاملات تجاری فیمابین دو کشور طلایهدار جهان چند قطبی است که جایی در آن برای کشور مدعی رهبری جهان وجود ندارد. این وضعیت باعث نگرانی فزاینده آمریکا از ایتلاف روسیه و چین بهویژه پس از حمله روسیه به اوکراین شدهاست و بیانگر گذار جهان از وضعیت باثبات نسبی به یک حالت بیثبات است. جنگ طرفین در میدان اوکراین بینتیجه بودن تلاشهای آمریکا و متحدان آن در مهار روسیه و نظم نوین آمریکایی در سطح اروپاست. روسیه و بازیگران همفکر آن نهتنها خواهان بازی با قواعد آمریکایی در زمین اروپا نیستند بلکه کنشگری آنها در تعیین نوع و ماهیت پیامدهای احتمالی این جنگ و تاثیر آن بر نظم جدید تعیینکننده خواهد بود.
اگر تلاش اردوگاه غرب به رهبری آمریکا در اقدام خود علیه روسیه قرین موفقیت نباشد، جهان در آیندهای نهچندان دور شاهد نظم دیگری در سطح جهانی خواهد بود. ناتوانی آمریکا در تحمیل یکجانبه واقعیتها بر دیگران، از مشخصات بارز نظم جهانی درحال شکلگیری است. این واقعیت جدید بهمعنای قدرتیابی دیگران به تناسب قدرت و نوع بازیگری آنها در این عرصه خواهد بود. همچنین، تشدید روند اجبار آمریکا بر سایر کشور بهدلیل عدم همکاری آنها در تحمیل محدودیتها بر روسیه، تطویل جنگ در اوکراین باعث میشود تا گرایش به تجمیع قدرت و تقویت بلوکبندیها بین دولتی در مقیاس جهانی و منطقهای افزایش یابد. -
صفحه 80
حمله روسیه به اوکراین میتواند به شکلگیری مجدد نظم امنیتی اروپا ختم شود و اتحادیه اروپا بتواند بار دیگر کنترل آینده سیاسی، راهبردی و انرژی خود را در دست بگیرد. درست همانند همهگیری کرونا که اتحادیه اروپا متوجه هزینه راهبردی وابستگی خود به چین شد، حمله روسیه به اوکراین نیز اتحادیه اروپا وادار خواهد ساخت چالشهای بههم پیوسته اقتصادی و امنیتی ناشی از اقدامهای روسیه را جدی بگیرد و از ابزارهای خود برای مقابله با مسکو استفاده بیشتری کند. حمله روسیه به اوکراین موجب کنشهایی ازسوی اتحادیه اروپا شده است که در شرایط عادی با مخالفتهای شدید ازسوی دولتهای عضو مواجه میشد. ازجمله این گامها، میتوان به این موارد اشاره کرد: تامین منابع مالی مورد نیاز برای ارسال سلاحهای کشنده به یک کشور ثالث؛ تقویت همکاریهای دفاعی با توجه به پندار از تهدیدهای روسیه؛ ارسال پیامهای مختلف مبنیبر به عضویت درآوردن همسایگان شرقی اتحادیه اروپا پس از سالها به اصطلاح خستگی ناشی از گسترش و استفاده از دستورالعمل حفاظت موقت که برای نخستین بار از سال 2001 به این سو درباره پناهجویان اوکراین بهکار گرفته شد.
-
صفحه 95
جمهوری اسلامی ایران از گسترش ناتو بهسوی شرق و همکاری احتمالی آن با کشورهای جنوب خلیج فارس، در حوزه امنیتی جغرافیایی پیرامون خود بهصورت تهدیدآمیزی متاثر خواهد شد. لذا درک این روند و آمادگی برای حضور جدیتر اعضای این نهاد با محوریت آمریکا در اطراف ایران ضرورت دارد. مسئله موثر دیگر بر امنیت ملی ایران، موضوع قاچاق سلاح توسط گروههای تروریستی است. سوریه، مرزهای شرقی کشور با تاکید بر افغانستان، عراق و حتی حوزه قفقاز جنوبی، ممکن است محل استفاده از این سلاحها علیه منافع و نیروهای وابسته به ایران و ارسال آنها به داخل کشور باشند. نکته بعدی برای نیروهای نظامی ایران، ضرورت تسریع در مدرنسازی تسلیحات و افزایش سرعت تحویل آنها به نیروهای رزمی در میدان جنگ است. تجربه روسیه و مقابله غرب با آن در بحران اوکراین نشان داد که آمریکا و غرب، بهسرعت ذخایر تسلیحاتی خود را در اختیار کییف قرار داده و فرسایشی شدن جنگ، تاثیر عمدهای بر روند «ساخت، آزمایش و تحویل سلاح» برای آنها نداشته است. درواقع، در این زمینه، تداوم ساخت و تحویل سلاح برای یک دوره نسبتا طولانی که نیازمند تواناییهای لجستیکی و مالی قابل توجه است، باید مورد توجه قرار بگیرد. افزایش نقش پهپاد در انواع مختلف و اثبات اهمیت موشکهای کوتاهبرد و میانبرد از دیگر درسهای این جنگ برای ایران است. روسیه با کمک توان موشکی خود و البته به یاری نسبی نیروی زمینی، توانست فشار عملیاتی بر طرف مقابل را حفظ کند. در مورد نیروی زمینی، تجربه روسیه برای ایران بسیار ارزشمند است. صرف گسیل نیروی زمینی بدون تجهیزات زرهی و حمایت هوایی مناسب و تامین و لجستیک کافی، باعث آسیبپذیر شدن این نیرو در عمق خاک دشمن میشود. امری که به طولانی شدن جنگ، تلفات روسیه و البته محدود شدن دایره عمل مسکو در شرق اوکراین انجامید.
-
صفحه 117
آمریکا با پیروزی در جنگ سرد بر آن بود تا با تشویق ناتو به گسترش به شرق، جایگاه خود را بهعنوان قدرت بیرقیب عصر پساجنگ سرد در نظام بینالملل تحکیم بخشد. قدرتهای صنعتی اروپایی نیز که بر آن بودند تا در قالبی نو تحت عنوان اتحادیه اروپا بهمثابه یک قدرت فعال و متحد، نقشآفرینی خود را در نظام بینالملل ادامه دهند، توسعه مرزهای اتحادیه و ناتو به شرق را بهمثابه غایتی راهبردی در راستای نیل به توسعه جهانی ارزشهای اروپایی میدیدند. اما روسیه که همچنان باری سنگین از خاطرات تلخ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را بر دوش میکشید، با گذشت زمان و دستیابی به حداقلهایی برای عرضاندام دوباره در عرصه بینالمللی، اوکراین را بهمثابه خط قرمزی برای امنیت خود میپنداشت که غرب روزبهروز به عبور از آن نزدیکتر میشد. در چنین شرایطی، عجیب نیست که توسعه پویاییهایی همچون انقلاب نارنجی در سال 2004 و انقلاب میدان در سال 2014 و پیامدهای گسترده آنها، شرایط را به تحولاتی بکشاند که در سال 2022، نه فقط اوکراین بلکه نظام بینالمللی را با چالشهای عدیدهای مواجه سازد. بهعبارتی دیگر، پویاییهای منطقهای و بینالمللی بهعنوان مهمترین عامل برای بالا گرفتن مخاصمات در اوکراین شناخته میشوند. آنچه که امروز در تقابل نظامی روسیه و اوکراین در جریان است، تداوم سناریویی پیچیده از تغییر در موازنه قدرت منطقهای در اروپا و فراتر از آن، امنیتی شدن دوباره نظم بینالمللی با بازگشت تحریمهای همهجانبه اقتصادی و تحمیل انزوای سیاسی علیه روسیه است که میتواند تدریجا شرایط را برای نزدیکی بیشازپیش روسیه به چین و شکلگیری گامبهگام نوعی قطبیت ملایم در نظام بینالمللی فراهم آورد.