فهرست مطالب

اندیشه های نوین تربیتی - سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 63، بهار 1401)

نشریه اندیشه های نوین تربیتی
سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 63، بهار 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/03/29
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سیده فاطمه حسینی، لیلا طالب زاده شوشتری*، احمد خامسان صفحات 7-32

    این پژوهش با هدف طراحی بسته آموزشی خوش بینی تحصیلی دانشجویان بر اساس نظریه شانن موران انجام شده است. روش پژوهش، کیفی و از نوع دلفی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه دلفی است که توسط پژوهشگر بر مبنای نظریه خوش بینی تحصیلی شانن موران طراحی شده و دربرگیرنده 3 مولفه و 22 زیرمولفه است. پرسشنامه ها در دو دور پیوسته دلفی میان 10 نفر نمونه منتخب که به صورت هدفمند گزینش شدند، توزیع شده و تجزیه و تحلیل پاسخ‎های دلفی تا رسیدن به اجماع نسبی و دستیابی به هم رایی بالا و با روش آمار توصیفی، با استفاده از شاخص های فراوانی، میانگین، انحراف معیار، جدول ها و نمودارها انجام گرفته است. یافته های به دست آمده نشان داد که متخصصان بر 3 مولفه اصلی نظریه خوش بینی تحصیلی شانن موران یعنی هویت تحصیلی، اعتماد و تاکید تحصیلی و 9 زیرمولفه آن به توافق و اجماع نسبی دست یافته اند. بر اساس نتایج، بسته اولیه آموزش خوش بینی تحصیلی به دانشجویان منطبق بر الگوی منظم آموزشی (جیمز براون) طراحی شده، سپس روایی محتوایی بسته بر اساس نظرات 5 نفر از متخصصان سنجیده و در بسته اعمال شده است و بسته نهایی در قالب 12 جلسه برای آموزش تعهد، تعلق، خودشناسی، تمایلات همکاری جویانه، سهیم کردن، درگیری تحصیلی، پژوهش، ادراک از خودمختاری و جهت گیری تکلیف ارایه شده است. این بسته آموزشی برای ارتقای سطح خوش‎بینی تحصیلی و ایجاد هویت تحصیلی موفق در میان دانشجویان و روابط مبتنی بر اعتماد بین آنها و استادان و ایجاد نگرش و رفتاری در آنها برای ادراک از فشارهای تحصیلی و تسهیل روند یادگیری در محیط‎های یاددهی_ یادگیری کلاس درس و به طور کلی کمک به پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده کرد.

    کلیدواژگان: خوش بینی تحصیلی، نظریه شانن موران، بسته آموزشی، دانشجویان، دلفی
  • فریبا فرازی* صفحات 33-46

    حضور در مدرسه برای پیشرفت تحصیلی، اجتماعی و عاطفی کودکان و موفقیت در آینده آنها بسیار مهم است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تحصیل گریزی بر اساس معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی و تنشگرهای تحصیلی انجام شده است. مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که به شیوه نمونه گیری تصادفی تعداد 255 نفر از دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی مقطع متوسطه دوم شهر خوسف در سال تحصیلی 1398-99 انتخاب شده و از طریق چهار مقیاس معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی، تنشگرهای تحصیل و تحصیل گریزی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که از میان ده معنای تحصیل، حرفه در گام اول و فشار روانی در گام دوم، عملکرد تحصیلی (از ابعاد خودکارآمدی تحصیلی) در گام سوم و همین طور از میان ابعاد تنشگرهای تحصیلی، ناکامی و استرس خودتحمیل شده در گام چهارم و پنجم به طور معناداری 37 درصد از واریانس تحصیل گریزی دانش آموزان را پیش بینی می کنند. نتایج این پژوهش نشان داد که معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی و تنشگرهای تحصیل نقش مهمی در پیش بینی تحصیل گریزی دارند. بنابراین می توان با پررنگ تر شدن معنای تحصیل و هدفمندی آنان از تحصیل، آموزش خودکارآمدی و تقویت توانمندی های آنها و کاهش تنشگرها میزان گرایش به تحصیل گریزی را در آنها کاهش داد.

    کلیدواژگان: معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی، تنشگرهای تحصیل، تحصیل گریزی
  • زینب روئین تن، مهناز جلالوندی*، فائزه ناطقی صفحات 47-68

    این پژوهش با هدف اعتبارسنجی قصه و قصه گویی با تاکید بر اهداف برنامه درسی دوره پیش دبستانی انجام گرفته است. روش پژوهش روش آمیخته بوده است. با توجه به ماهیت اکتشافی بودن نحوه گردآوری داده ها، این پژوهش در زمره طرح های اکتشافی متوالی قرارگرفته است. در بخش کیفی از روش اسنادی و در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی بهره گرفته شد. در بخش کیفی جامعه آماری شامل تمامی کتاب ها، مقاله ها، پایان نامه ها و متون چاپی و الکترونیکی بود. گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. در بخش کمی، جامعه آماری تمامی مسیولان و مربیان پیش دبستان همچنین کارشناسان مربوط در ادارات آموزش و پرورش استان کرمانشاه تشکیل می دادند. گردآوری اطلاعات بر اساس پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن 74/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داد ه ها در بخش کیفی با تحلیل محتوا و در بخش کمی با آزمون t تک متغیره و آزمون فریدمن صورت گرفت. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که رتبه بندی مولفه های قصه و قصه گویی در برنامه درسی پیش دبستانی از قوی ترین تا ضعیف ترین، به ترتیب عبارت بودند از اهداف شناختی، اهداف نگرشی، اهداف مهارتی. نتایج آزمون t نشان داد که میانگین اکتسابی نمونه (70/3) از میانگین جامعه (3) بالاتر بود و اهداف برنامه درسی قصه و قصه گویی موجود در حد بالاتر از متوسط تایید کرده است. نتایج نشان داد که برنامه درسی قصه و قصه گویی می تواند نقش بسزایی در برنامه درسی داشته باشد و دانش آموزان را با انگیزه تر کند و اشتیاق به تحصیل در دوره های رسمی و بالاتر را در او برانگیزاند.

    کلیدواژگان: برنامه درسی، قصه، قصه گویی، پیش دبستانی
  • پریسا نوری*، محبوبه عارفی، فرنوش اعلامی صفحات 69-84

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش برنامه های درسی رشته های علوم اجتماعی و رفتاری در پرورش قابلیت های عمومی کارآفرینی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی_ پیمایشی و به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر استادان متخصص در این حوزه تایید شد و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 87/0 تایید شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که از میان آنان 220 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج یافته ها حاکی از آن است که نقش برنامه درسی تربیت بدنی در دو مولفه " قابلیت های فردی و فنی کارآفرینی" به طور مطلوب و در مولفه پرورش "قابلیت های مدیریتی" به نسبت دو مولفه "فردی و فنی" کارآفرینی چندان مطلوب عمل نکرده است و نقش برنامه درسی روان شناسی در مولفه " قابلیت های مدیریتی کارآفرینی" به طور مطلوب و در دو مولفه " فردی و فنی" به طور مطلوب عمل نکرده است و در بین دیگر رشته ها تفاوت چندانی در مطلوبیت نقش برنامه درسی در پرورش قابلیت های عمومی کارآفرینی که شامل " قابلیت های فردی، مدیریتی و فنی" می شود، مشاهده نشده است.

    کلیدواژگان: برنامه درسی، رشته های علوم اجتماعی و رفتاری، قابلیت های عمومی کارآفرینی، دانشگاه شهید بهشتی
  • محمدرضا اردلان*، حسین معجونی، محمود تعجبی، جمال عبدالملکی صفحات 85-105

    هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی تحقق قرارداد روان شناختی در رابطه بین رهبری اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد خلاقانه بود. جامعه پژوهش، تمامی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان به تعداد 735 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 252 نفر انتخاب شد. روش پژوهش نیز کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رهبری اخلاقی، تحقق قرارداد روان شناختی و عملکرد خلاقانه و برای تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر تاییدی) با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel  استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که رهبری اخلاقی دارای رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی، تحقق قرارداد روان شناختی و عملکرد خلاقانه می باشد. همچنین مشخص شد که تحقق قرارداد روان شناختی نقش میانجی در رابطه بین رهبری اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد خلاقانه ایفا می کند.

    کلیدواژگان: رهبری اخلاقی، تحقق قرارداد روان شناختی، رفتار شهروندی-سازمانی، عملکرد خلاقانه
  • گل بهار پورانجنار، حبیب الله سالارزهی*، علی اصغر تباوار، نورمحمد یعقوبی صفحات 107-139

    با توجه به اهمیت نگاه سناریویی و ایجاد قابلیت های تصمیم گیری و برنامه ریزی در آینده، این پژوهش با هدف شناسایی پیشران های کلیدی تبیین کننده مسیولیت پذیری اجتماعی در نظام آموزش و پرورش بر مبنای رویکرد ماتریس اثرات متقاطع و سناریونویسی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به دنبال پاسخگویی به پرسش های اصلی مطرح شده، از روش توصیف، تحلیل و استنتاج استفاده کرده است. از این رو، نخست برای گردآوری داده های توصیفی از روش اسنادی به صورت مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های معتبر در راستای موضوع و همچنین مصاحبه با تعدادی از معلمان و مدیران دغدغه مند در حیطه موضوعی پژوهش بهره گرفته شد و سپس برای گردآوری داده های تحلیلی نیز، ترکیبی از روش پیمایشی به صورت پرسشنامه و روش دلفی استفاده شد. نمونه آماری در دور دلفی 15 نفر از معلمان، دبیران و به صورت کلی فرهنگیان فعال در حوزه مسیولیت پذیری اجتماعی مدارس و در مرحله پیمایشی 20 نفر از فعالان حوزه مربوطه بودند که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش برای سنجش روایی، ضمن استفاده از روایی صوری، از کنش متقابل سه گانه نیز استفاده شد و داده ها با کمک نرم افزارهای اس پی اس اس، میک مک و سناریو ویزارد تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که 15 عامل به عنوان پیشران کلیدی مسیولیت پذیری اجتماعی، 40 وضعیت محتمل برای 15 عامل و دو دسته سناریو های پیش برنده و بازدارنده مسیولیت پذیری اجتماعی در نظام آموزش و پرورش موجود می باشند.

    کلیدواژگان: مسئولیت، مسئولیت پذیری اجتماعی، دانش آموزان، مدارس، آموزش و پرورش
  • امین افضلی گروه، محسن ایمانی*، سید مهدی سجادی، علیرضا صادق زاده صفحات 141-160

    شروع قرن بیستم در بسیاری از نظام های تربیتی اروپا و آمریکا «آموزش درباره دین» به عنوان مدلی مطلوب در تربیت دینی، جایگزین رویکرد «آموزش دین» شد و بسیاری از سیستم های آموزشی از آن دفاع کردند. با گسترش ارتباطات بین جوامع و شکل گیری تفکر جهانی شدن، این الگو به عنوان نسخه ای واحد از طریق اسناد آموزشی بین المللی برای دیگر نظام های تربیتی، از جمله کشور ما  نیز تجویز شد. این پژوهش درصدد است با روش تحلیلی، انتقادی و استنتاجی به تحلیل و ارزیابی مبانی فلسفی این دیدگاه با تکیه بر نظرات ملاصدرا بپردازد. بر همین اساس به تحلیل سه مبنای اساسی این رویکرد یعنی انسان گرایی افراطی، کثرت گرایی دینی و بی معنایی و اثبات ناپذیری گزاره های دینی پرداخته شد و بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا نقد گردید. نتایج حاصل از این پژوهش، موید این است که رویکرد «آموزش درباره دین» هم به لحاظ مبنایی مخدوش است و نمی تواند الگویی مناسب برای رفع نیاز بشریت به معنویت فراهم کند و هم تجویز آن برای نظام تربیتی ایران که بر مبنای دین اسلام و بنیان فلسفی محکمی نظیر فلسفه اسلامی استوار است، امری نامعقول و غیر قابل اجراست.

    کلیدواژگان: تربیت دینی، آموزش درباره ی دین، آموزش دین، ملاصدرا
  • سمیرا شیخی، عباس حبیب زاده* صفحات 161-179

    این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش فلسفه بر خودتنظیمی و رشد مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه اول قم در سال تحصیلی 99-1398 انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بوده است. جامعه آماری مورد نظر شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر قم در سال 99-1398 بود. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ بدین ترتیب در هر گروه تعداد 20 دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول حضور داشت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندر بیتزن و فوستر (1992) بوده است. اعضای گروه آزمایش در 12 جلسه 60 دقیقه ای برنامه آموزش فلسفه شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش فلسفه تاثیر معناداری بر خودتنظیمی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه دارد. بر اساس یافته های پژوهش، آموزش فلسفه به نوجوانان موجب بهبود خودتنظیمی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر می شود.

    کلیدواژگان: آموزش فلسفه، خودتنظیمی، مهارت های اجتماعی، دانش آموزان
  • مریم شفیعی سروستانی، یعقوب رحیمی پردنجانی*، جعفر جهانی، مهدی محمدی صفحات 181-211

    هدف پژوهش حاضر طراحی برنامه درسی آموزش شایستگی های معلم عشایر کوچنده برای دانشجو_ معلمان سهمیه عشایری دانشگاه فرهنگیان بود؛ که با روش مطالعه موردی کیفی چندگانه صورت پذیرفت. مشارکت کنندگان بالقوه در پژوهش افزون بر تجربه زیسته تدریس در مناطق عشایری دارای تحصیلات حداقل کارشناسی ارشد و بالاتر بودند. انتخاب مشارکت کنندگان که 15 معلم خبره بودند نیز با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش انتخاب گلوله برفی و استفاده از معیار اشباع نظری داده ها انجام شد. برای گردآوری داده ها از روش بحث گروه های کانونی و تکنیک دلفی استفاده شد، پژوهش با کمک تکنیک دیکوم و در شش گام انجام شد. در گام های ابتدایی پس از تعریف عنوان شغل با مولفه های چهارگانه (چه کسی، چه چیزی، چگونه، چرا)، 7 وظیفه اصلی و 30 وظیفه فرعی برای معلم عشایر کوچنده به دست آمد. در ادامه، افزون بر شناسایی فعالیت های مرتبط به وظایف فرعی هر کدام در سه حیطه شناختی، مهارتی و نگرشی جای گرفتند. هفت وظیفه اصلی با عناوین"خدمات آموزشی چندمنظوره" شامل 6 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی به کارگیری تدریس خودتنظیمی؛"خدمات مدرسه داری" شامل3 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی انجام امور معاونت اجرایی و دفترداری؛ “فعالیت های کلینیکی و ترمیم سازی آموزشی" شامل 4 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی ارایه خدمات گفتاردرمانی؛"خدمات مشاوره ای و روان شناسی خانواده" شامل 3 وظیفه فرعی مانند وظیفه نگرشی آموزش و به کارگیری مهارت های هوش هیجانی؛"مدیریت و طرح ریزی امور وابسته به موقعیت طبیعی" شامل 4 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی به کارگیری و یادگیری مهارت های لازم زندگی عشایری و کوچ ؛"مدیریت و پیگیری امور اجتماعی و فرهنگی" شامل6 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی مبارزه با خرافات و در نهایت وظیفه اصلی"طرح ریزی خدمات بهداشتی و سلامتی" شامل 4 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی کمک های اولیه نام گذاری شدند. در گام ششم، 18 وظیفه فرعی بر اساس اهمیت و با نظرخواهی از خبرگان اولویت بندی شدند. داده های نهایی مطالعه به معرفی 15 دوره آمورشی ویژه مانند رویکردهای آموزش کلاس های چندزبانه، جغرافیای عشایری کشور، مبانی مددکاری اجتماعی،کارگاه هنر زنده ماندن در شرایط سخت با استفاده از مهارت های جغرافیایی و عشایری، کارگاه آشنایی با خدمات حقوقی و مشاوره ای و معاضدت حقوقی برای سرفصل های برنامه درسی که در تامین شایستگی های و توانمندسازی دانشجو_معلمان عشایرکوچنده موثر هستند؛ منجر شد.

    کلیدواژگان: سرفصل برنامه درسی، رویکرد دیکوم، تحلیل شغل معلمی، دانشجو معلمان عشایری، تربیت معلم
  • امجد کاظمی، ناصر شیربگی*، محمد امجد زبردست صفحات 213-237

    مقاله تجارب فرایند جذب و شیوه های ماندگاری معلمان مدارس را در یک استان کم برخوردار  بازنمایی کرده است. همچنین بر کشف شیوه های شکل گیری و تقویت فرهنگ و تعهد خدمت معلمان در مناطق کم برخوردار با وجود مشکلات فراوان تمرکز نموده است. با توجه به اهداف و سوالات پژوهشی، روش پژوهش قوم نگاری انتخاب شد. میدان تحقیق این پژوهش معلمان استان کردستان بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند 20 نفر از آنان در نواحی مختلف آموزشی استان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های یک پروتکل مصاحبه با 13 سوال بود. تحلیل های کیفی نشان داد که شش مقوله اصلی و مهم شامل نوع دوستی، هویت اجتماعی- شغلی، نابرابری و تبعیض، فساد اداری، ایجاد ساختارهای حمایتی مطلوب و الزامات و مقتضیات شغلی، عوامل اصلی هستند که در شرایط زمانی و مکانی متفاوت، در قالب نقش های گوناگون می توانند بر جذب و ماندگاری معلمان در مناطق کم برخوردار موثر باشند. بر اساس نتایج می توان استدلال کرد که برای بهبود جذب و ماندگاری معلمان در مناطق کم برخوردار ساختارهای حمایتی مطلوب را اولویت قرار دهیم به عبارتی به ارزش های فرهنگی منطقه توجه بیشتری شود و وضعیت رفاهی و معیشتی معلمان این مناطق بهبود داده شود و از لحاظ پیشرفت شغلی و تفویض اختیار بیشتر به آنها میدان داده شود تا احساس تعلق بیشتری کنند تا به وضعیت پایدارتری در آموزش و پرورش مناطق کم برخوردار ازلحاظ منابع انسانی دست پیدا کنیم.

    کلیدواژگان: جذب و ماندگاری، معلمان، مناطق کمتر برخوردار
|
  • Seyedeh Fatemeh Hosseini, Leila Talebzadeh Shoushtari *, Ahmad Khamesan Pages 7-32

    The present study aimed to develop a student academic optimism educational package based on Tschannen-Moran theory. This qualitative study used the Delphi method. The research tool was a researcher-made Delphi questionnaire based on Tschannen-Moran theory of academic optimism with 3 components and 22 subcomponents. The questionnaires were distributed in two consecutive rounds of Delphi among 10 purposefully selected samples and Delphi responses were analyzed to reach relative agreement and achieve high consensus by descriptive statistics using indices (frequency, mean, standard deviations), tables, and graphs. The findings showed that experts have reached relative agreement and consensus on the three main components of Tschannen-Moran theory of academic optimism, namely academic identity, trust, and academic emphasis, as well as nine subcomponents. Based on the results, the educational package for student academic optimism was initially designed according to the regular educational model of James Brown, then the content validity of the package was measured based on the comments of five experts, which were applied in the package and the final package was presented in 12 sessions.

    Keywords: Academic optimism, TSchannen-Moran's theory, Educational Package, Students, Delphi
  • Fariba Farazi * Pages 33-46

    This study has been conducted with the aim of predicting academic avoidance based on the meaning of education, academic self-efficacy and academic stressors. The present research is a descriptive correlational study in which 255 high school and vocational school students in Khusf County were selected through random sampling method in the academic year 2019-2020 and were studied based on four scales of the meaning of education, academic self-efficacy, academic stressors and academic avoidance. The stepwise regression analysis results demonstrated that among the ten meanings of education, profession in the first step and stress in the second step, academic performance in the third step and also among the dimensions of academic stressors, failure and self-imposed stress in the fourth and fifth steps significantly predict 37% of the variance of students’ academic avoidance.

    Keywords: Meaning of education, Academic self-efficacy, Academic stressors, Academic avoidance
  • Zainab Roointan, Mahnaz Jalalvandi *, Faeze Nateghi Pages 47-68

    This study was conducted to validate story and storytelling with emphasis on the goals of preschool curriculum. The research method was mixed method with exploratory sequential design. The qualitative phase used the document method and the quantitative phase used the descriptive survey method. The results of content analysis in qualitative phase showed that ratings of story and storytelling components in preschool curriculum ranked from the strongest to the weakest as follows: cognitive goals, attitude goals, skill goals. The results of t-test showed that the mean score of the sample (3.70) was higher than the mean of the community (3). The results showed that story and storytelling can have a significant role in the curriculum and motivate students to be more motivated.

    Keywords: curriculum, story, storytelling, preschool
  • Parisa Nouri *, Mahboube Arefi, Farnoosh Alami Pages 69-84

    The purpose of this study is to investigate the role of curricula in social sciences and behavioral sciences in developing the general entrepreneurial skills of students of Shahid Beheshti University. This research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection method. The statistical population of the study included all students of Shahid Beheshti University, from whom 220 individuals were selected through stratified random sampling. The results show that physical education curriculum did not perform well in two components: "individual and technical" capabilities and "managerial capabilities" component in relation to the two components of "individual and technical" entrepreneurship has not worked well and the role of psychology curriculum In the component of "managerial capabilities" it has not been desirable and in the two components of "individual and technical" it has not been desirable and there has not been much difference between other disciplines.

    Keywords: curriculum, Social, Behavioral Sciences, General Entrepreneurship Abilities, Shahid Beheshti University
  • Mohammad Reza Ardalan *, Hosein Majooni, Mahmoud Taajobi, Jamal Abdolmaleki Pages 85-105

    The aim of this study was to investigate the mediating role of psychological contract fulfillment in the relationship between ethical leadership and organizational citizenship behavior and creative performance. The study population was all 735 employees of Bu Ali Sina University of Hamadan, from which a sample of 252 people was selected by simple random sampling method based on Cochran's formula. The research method was quantitative, descriptive and of correlation studies and structural equation modeling. For data collection from ethical leadership questionnaires, psychological contract fulfillment and creative performance, and for data analysis from descriptive (frequency, mean and standard deviation) and inferential techniques (confirmatory factor analysis and confirmatory path analysis) It was used using Spss and Lisrel software. The results showed that ethical leadership has a direct, positive and significant relationship with organizational citizenship behavior, psychological contract fulfillment and creative performance. It was also found that psychological contract fulfillment plays a mediating role in the relationship between ethical leadership and organizational citizenship behavior and performance creatively

    Keywords: Ethical leadership, Psychological contract fulfillment, Organizational Citizenship Behavior, Creative performance
  • Golbahar Pouranjenar, Habibaullah Salarzehi *, Ali Asghar Tabavar, Nour Mohammad Yaghoubi Pages 107-139

    This study was conducted to identify the key drivers explaining social responsibility in the education system with a scriptwriting approach. Descriptive data were collected with the documentary (library) method and interviews. Analytical data were collected using a combination of survey method via a questionnaire and the Delphi method. The statistical sample in the Delphi phase was 15 individuals from among teachers, educators, and educational staff in the field of social responsibility at schools. The sample in the survey phase included 20 activists in the relevant field who were selected by snowball sampling. In the present study, data were analyzed in SPSS, MICMAC, and Scenario Wizard software. The research findings indicated 15 factors as key drivers of social responsibility, 40 possible situations for the 15 factors, and two categories of promoting and hindering scenarios for social responsibility in Iran’s education system.

    Keywords: responsibility, Social responsibility, Students, Schools, education
  • Amin Afzali Grouh, Mohsen Imani *, Mahdi Sajadi, Alireza Sadeghzadeh Pages 141-160

    The study aims at using the analytical, critical, and deductive method to analyze the philosophical foundations of the attitude based on the theories of Mulla Sadra. Accordingly, the study has analyzed the three basic foundations of the approach including excessive humanism, religious pluralism, and the unprovability of religious propositions, and was then analyzed based on the philosophical foundations of Mulla Sadra. The results obtained from this study revealed that the " teaching about religion" approach is distorted in terms of foundation, and can't be an appropriate model to meet the needs of a human being to spirituality. Also, it is unreasonable to prescribe that for the educational system of Iran

    Keywords: religious education, teaching about religion, teaching religion, Mulla Sadra
  • Samira Sheykhi, Abbas Habibzadeh * Pages 161-179

    This study aimed to investigate the impact of teaching philosophy on selfregulation and social skills among female junior high school students of Qom city in the academic year of 2019-2020. This quasi-experimental study used a pretest - posttest design with a control group. The study population comprised all female junior high school students of Qom city in the academic year of 2019-2020. The sample comprised 30 (15 for each group) female students selected by convenience sampling, who were randomly assigned to to each group. Then, the participants in the experimental group participated in 12 sessions of 60 min on philosophy. Data collection tool included the Teenage Inventory of Social Skills (TISS and SelfRegulated Learning Strategies (1990). Then, the data were analyzed in SPSS.v21 software using statistical tests such as multivariate analysis of covariance (MANCOVA). The results indicate that the philosophy teaching program had significant impact on self-regulation and social skills. Based on the findings of this study, teaching philosophy improves self-regulation and social skills among female junior high school students.

    Keywords: Teaching philosophy, self-regulation, social Skill, Female Students
  • Maryam Shafiei Sarvestani, Yaghoub Rahimi Pordanjani *, Jaafar Jahani, Mehdi Mohammadi Pages 181-211

    The present study aimed to develop a curriculum for nomadic teacher competencies training for student-teachers at Farhangian University (nomadic quota). We used DACUM techniques in six steps. Seven main tasks and 30 subtasks were defined for a teacher in nomadic tribes. The 7 main tasks include (1) “Multifunctional educational services”; (2) “School services”; (3) “Clinical activities and educational rehabilitation”; (4) “Counseling and family psychology services”; (5) “Life management and teaching in difficult natural conditions”; (6) “Management and follow-up of social and cultural affairs”; and (7) “Planning healthcare services”. The final data of the study resulted in 15 special training courses such as multilingual classroom teaching approaches and basics of social work for curriculum topics, which are effective in providing competencies and empowering student-teachers for nomadic tribes.

    Keywords: Curriculum Syllabus, DACUM Approach, Teacher Job Analysis, Nomadic Student Teacher, Teacher Training
  • Amjad Kazemi, Naser Shirbagi *, Mohammad Amjad Zebardast Pages 213-237

    This article presents the experiences of the attraction and retention processes of school teachers in an underprivileged province. The study population included teachers in Kurdistan Province, of whom, 20 were selected by purposive sampling. The data were collected through a 13-item interview protocol. Qualitative analysis identified six main categories as the main factors that can affect the attraction and retention of teachers in underprivileged regions, namely, altruism, social/occupational identity, inequality and discrimination, administrative corruption, desired support structures, and job requirements. The results showed that the desired support structures should be prioritized to improve attraction and retention of teachers in underprivileged regions, therefore, local cultural values should be better attended. Teachers’ welfare and livelihood should improve in this region, so as to sustain human resources the Education Department of such regions.

    Keywords: attraction, retention, teachers, less privileged areas