فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان - سال بیست و یکم شماره 2 (پیاپی 157، اردیبهشت 1401)

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
سال بیست و یکم شماره 2 (پیاپی 157، اردیبهشت 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/03/28
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محسن رضائیان* صفحات 135-136

    از زمانی که پژوهش گران نگارش یک مقاله را به پایان برده و ارسال آن به مجله را در دستور کار خویش قرار می دهند، یکی از مهم ترین سوالاتی که ممکن است ذهن آن ها را مشغول نماید این است که: " در مجله مورد نظر، چقدر زمان برای فرآیند بررسی و چاپ یک مقاله مورد نیاز است؟" این سوال، به خصوص برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی که برای چاپ مقاله خود عجله دارند، از اهمیت بیش تری برخوردار است. توصیه شخصی من این است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی که برای دفاع از پایان نامه خود احتیاج به چاپ مقاله دارند، طوری برنامه ریزی نمایند که دچار کمبود وقت نشده و برای چاپ مقاله خود، عجله ننمایند. چون تمام مجلات برای خود، فرآیند بررسی و چاپ مشخصی دارند. این فرآیند بسته به نوع مجله، ممکن است حداقل از چند ماه تا حداکثر یک تا دو سال، به طول بیانجامد. بدیهی است هر گونه در خواست تسریع در این فرآیند از طرف نویسندگان، ممکن است نه تنها نتیجه سودمندی به همراه نداشته باشد، بلکه به طولانی تر شدن فرآیند بررسی و چاپ آن مقاله نیز، منجر گردد. راقم این سطور در مقالات قبلی خود، به تشریح دقیق فرآیند بررسی، داوری و پذیرش یک مقاله در مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان اشاره نموده است [5-1]. از آنجایی که خوشبختانه مجله دانشگاه، یکی از بهترین و سریع ترین فرآیندها را در بین مجلات علوم پزشکی به خود اختصاص داده است، در این سخن سردبیری، جزییات این فرآیند یک بار دیگر برای نویسندگان و خوانندگان فرهیخته مجله دانشگاه، تشریح می گردد. زمانی که مجله این دانشگاه، مقاله ای را دریافت می نماید، ابتدا توسط کارشناسان مجرب مجله، ساختار مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. برای انجام این مرحله، حداقل زمان مورد نیاز یک روز و حداکثر آن، یک هفته می باشد. در صورتی که مقاله بر اساس ساختار مجله تنظیم شده باشد، کارشناسان آن را در اختیار سردبیر قرار می دهند. در این مرحله، یا سردبیر شخصا با مطالعه مقاله تصمیم می گیرد که آن را به داوری ارسال نماید، یا از دستیاران تخصصی خود خواهد خواست که در خصوص ارسال مقاله به داوری تصمیم گیری نمایند. این مرحله نیز، از یک روز تا هفت روز، به طول خواهد انجامید. در صورتی که مقاله به داوری ارسال گردد، دریافت نظر داوران دو هفته تا دو ماه طول خواهد کشید و در صورتی که داوران درخواست تجدید نظر نمایند، موضوع به اطلاع نویسندگان خواهد رسید. زمانی که نویسندگان محترم، مقاله بازنگری شده خود را مجددا به مجله ارسال نمایند، دور دوم داوری شروع خواهد شد که ممکن است از یک هفته تا یک ماه، طول بکشد. در این مرحله و در صورتی که نویسندگان، تمام ایرادات مقاله خود را بر طرف کرده باشند، پذیرش مقاله خود را دریافت خواهند نمود. در غیر این صورت، داوری وارد مرحله سوم و چهارم خواهد شد که طبیعتا نیازمند زمان بیش تری نیز خواهد بود. کلیه مقالات پذیرش شده نیز پس از ویراستاری، بلافاصله در نوبت چاپ قرار می گیرند.

  • حسین متعارفی*، شهربار سخایی، مهسا اشرفی، ثریا زینل پور، حامد قلیزاد گوگجه یاران صفحات 137-148
    زمینه و هدف

    تریاژ سریع و دقیق بیماران کلید موفقیت در مراقبت از بیمار است و شناسایی بیمارانی که نیاز به مراقبت های اورژانسی دارند را ممکن سازد. لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش تریاژ از طریق تلفن همراه هوشمند بر میزان دانش و تصمیم گیری پرستاران انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه نیمه تجربی با یک گروه پیش آزمون و پس آزمون در سال 1399 انجام شد که در آن 25 پرستار تریاژ بخش اورژانس بیمارستان های دانشکده علوم پزشکی خوی، انتخاب شدند. روش آموزش، از طریق تلفن همراه هوشمند بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه حاوی اطلاعات جمعیت شناسی و فرم تریاژ بر اساس الگوریتم تریاژ استفاده شد. جهت تشخیص خطای تریاژ، تعداد 350 پرونده بیمار قبل و بعد از آموزش توسط پژوهش گر بررسی و تعیین سطح تریاژ شد و میزان خطای تریاژ بررسی شد و هم چنین دانش پرستاران اورژانس قبل و یک ماه بعد از مداخله بررسی شد و سپس داده ها با استفاده از آزمون های مجذور کای و McNemar و t زوجی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها بیان گر این بود که خطای تریاژ از 28 درصد قبل از مداخله به 1/19 درصد کاهش یافت و آزمون آماری McNemar، تفاوت آماری معنی داری را نشان داد (001/0>P). در ارتباط با میزان دانش پرستاران تریاژ، آزمون t زوجی نشان داد که میزان دانش پرستاران بعد از مداخله افزایش یافت (001/0>P).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ارتقاء مهارت و دانش پرستاران می تواند باعث افزایش دقت پرستاران اورژانس در تریاژ صحیح بیماران شود. بنابراین، برنامه ریزی براساس آموزش تریاژ صحیح برای پرستاران اورژانس پیشنهاد می گردد.

    کلیدواژگان: تریاژ، خطای تریاژ، آموزش، تلفن همراه هوشمند، پر
  • بیتا ترابی، آزیتا امیرفخرایی*، پروین رضایی گزکی، محمدرضا محمدی سلیمانی صفحات 149-164
    زمینه و هدف

    بحران کرونا منجر به افزایش کودکان کار شده است که این کودکان از بهزیستی روان شناختی نامطلوبی برخوردار هستند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین ساختار عاملی و اعتباریابی مقیاس بهزیستی روان شناختی Ryff در کودکان کار بود.

    مواد و روش ها

    این پژوهش از نوع توصیفی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان کار شهر بندر عباس در سال 1400 بود. تعداد نمونه ها بر اساس معیارهای روان سنجی به تعداد 80 نفر برای بخش روایی پیش بین و 100 نفر برای بخش روایی همگرایی تعیین شد. نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش از طریق سه پرسش نامه بهزیستی روان شناختی Ryff  (1989) ، شادکامی آکسفورد (1990) و پرسش نامه ویژگی های روان شناسی مثبت (2008) به صورت فرم چاپی و الکترونیکی با ارسال لینک پرسش نامه به موبایل شرکت کنندگان جمع آوری گردید. برای بررسی روایی مقیاس از روش های روایی محتوا، همگرا و تحلیل عوامل استفاده شد. پایایی مقیاس به وسیله روش های همسانی درونی و پایایی تصنیفی بررسی گردید.

    یافته ها

    نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسش نامه محقق ساخته از شش عامل تشکیل شده و از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. تحلیل عاملی تاییدی نیز مدل شش عاملی را تایید کرد. این پرسش نامه به همراه پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه ویژگی های روان شناسی مثبت اجرا شد که با 18 آیتم از پایایی و روایی مناسبی برخوردار بود (001/0<p).

    نتیجه گیری

     از پرسش نامه مقیاس بهزیستی روان شناختی Ryff 18-آیتمی می توان برای ارزیابی بهزیستی روان شناختی در کودکان کار استفاده کرد.

    کلیدواژگان: بهزیستی روان شناختی، کودکان کار، تحلیل عاملی، اعتباریابی
  • توران عباسی، عبدالعلی بنائی فر*، سجاد ارشدی، یاسر کاظم زاده صفحات 165-186
    زمینه و هدف

    اختلالات قلبی- کلیوی بر یک‌دیگر تاثیر می‌گذارند. تمرینات ورزشی قادر به کنترل آسیب های سلولی قلب و کلیه هستند. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر تعاملی مصرف وارفارین با تمرینات تداومی و تناوبی بر پروتیین MGP قلبی و شاخص های کلیوی در موش های مدل انفارکتوس قلبی می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی 42 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگو-دوالی به طور تصادفی به 7 گروه کنترل، انفارکتوس قلبی یا ایسکمی (ISC)، ISC+تمرین تناوبی، ISC+تمرین تداومی، ISC+وارفارین، ISC+تمرین تناوبی+وارفارین و ISC+تمرین تداومی+ وارفارین تقسیم شدند. مدت تمرینات تناوبی و تداومی 8 هفته، پنج جلسه در هفته بود. القاء انفارکتوس قلبی با تزریق زیرپوستی ایزوپروترنول ایجاد شد. MGP قلبی با روش وسترن بلات، کراتینین و نیتروژن اوره سرم (BUN) با روش فتومتریک و سیستاتین C با روش توربیدومتری اندازه گیری شدند. میزان فیلتراسیون گلومرولی (GFR) مطابق با بررسی سیستاتین C محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های t مستقل و آنالیز واریانس دو عاملی استفاده شد.

    یافته ها

    انفارکتوس قلبی سبب کاهش پروتیین MGP (001/0=p)، افزایش کراتینین (001/0=p)، BUN (002/0=p)، سیستاتین C (001/0=p) و کاهش GFR (001/0=p) نسبت به گروه کنترل سالم شد. اثر اصلی نوع تمرین بر تمام متغیرها، اثر اصلی وارفارین بر MGP و BUN، هم‌چنین تعامل وارفارین و نوع تمرین نیز در MGP معنی دار بود.

    نتیجه گیری

    تمرینات ورزشی نسبت به وارفارین، تاثیر بهتری بر MGP قلبی و کنترل شاخص های آسیب کلیوی داشت. لذا در بیماری های قلبی و کلیوی با تجویز وارفارین، تمرینات ورزشی با دقت برنامه ریزی شود.

    کلیدواژگان: تمرین، وارفارین، کلیه، انفارکتوس قلبی
  • شریفه زهتاب، فاطمه سادات طباطبائی نژاد* صفحات 187-206
    زمینه و هدف

    مراقبت از سالمند مبتلا به آلزایمر و ارتباط برقرار کردن با او فرآیندی استرس زا است که پیامدهای منفی بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مراقبین دارد. لذا با توجه به اهمیت مسیله، این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر شهر اصفهان انجام گردید.

    مواد و روش ها

    این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر شهر اصفهان در سال 1400 بودند. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. از مقیاس بهزیستی روان شناختی Ryff و پرسش نامه پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج بیان گر این بود که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی توانسته است بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر را به طور معنی داری بهبود بخشد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    از آن جایی که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی موثر بود، می توان نتیجه گیری کرد که این مداخله می تواند برای ارتقاء بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر توسط مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی به کار گرفته شود.

    کلیدواژگان: ذهن آگاهی، شناخت درمانی، بهزیستی، کیفیت زندگی، مراقبین، بیماری آلزایمر​​​​​​​
  • مینا نیک آسا*، مهرداد نوروزی نیا، مجید فرش دوستی حق صفحات 207-220
    زمینه و هدف

    فرآیندهای کنترلی در تمایز استیوبلاستی سلول های بنیادی مزانشیمی هنوز به طور کامل شناخته نشده است. مکانیسم های اپی ژنتیک مخصوصا متیلاسیون جزایر CpG در پروموتر ژن ها به عنوان یکی از مهم ترین مکانیسم های کنترلی در تمایز سلول های بنیادی مطرح است. این که در فرآیند تمایز تنها متیلاسیون برخی از ژن های خاص تغییر می یابد یا متیلاسیون تام ژنوم دست خوش تغییرات می گردد، مورد بحث است. لذا در این تحقیق وضعیت متیلاسیون تام ژنوم در طول تمایز استیوبلاستیک سلول های بنیادی مزانشیمی با محیط تمایزی و هم چنین در تیمار با داروی زولدرونیک اسید مورد ارزیابی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

     در این پژوهش آزمایشگاهی پس از کشت و تکثیر سلول های بنیادی مزانشیمی، القاء تمایز استیوبلاستی با استفاده از محیط تمایزی و داروی زولدرونیک اسید صورت گرفت. استخراج DNA در هفته اول، دوم و سوم تمایز و هم چنین از سلول های بنیادی مزانشیمی تمایز نیافته صورت گرفت. وضعیت متیلاسیون تام ژنوم با استفاده از آنتی بادی بر علیه 5-متیل سیتوزین ارزیابی شد. برای تحلیل داده از آزمون طرح اندازه گیری مکرر استفاده شد.

    یافته ها

     در طول تمایز استیوبلاستیک سلول های بنیادی مزانشیمی وضعیت متیلاسیون تام ژنوم تغییر پیدا نکرد (093/0=p). هم چنین تیمار با داروی زولدرونیک اسید بر روی متیلاسیون تام ژنوم تاثیر نداشت (057/0=p).

    نتیجه گیری

    تمایز استیوبلاستی سلول های بنیادی مزانشیمی با استفاده از محیط تمایزی و نیز در تیمار با داروی زولدرونیک اسید، با تغییر متیلاسیون تام ژنوم همراه نیست. بنابراین فرآیند تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به استیوبلاست ها یک مسیر منحصر به فرد بوده و احتمالا سایر مکانیسم های ژنتیکی و اپی ژنتیکی در کنترل آن ایفای نقش می نماید.

    کلیدواژگان: استئوبلاست، سلول های بنیادی مزانشیمی، تمایز، متیلاسیون تام ژنوم، زولدرونیک اسید
  • علی غفاریان بهرمان، محسن رضائیان* صفحات 221-244
    زمینه و هدف

    قرار گرفتن در معرض سرب و اثرات آن بر سلامت کودکان یکی از مهم ترین و گسترده ترین دغدغه های جوامع بشری امروز است. بنابراین هدف از این مطالعه مروری، ارزیابی سطح سرب خون در کودکان ایرانی می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مروری، پایگاه های اطلاعاتی پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، ایران مدکس، مگ ایران و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی به طور جامع برای مقالات از سال 1384 تا پایان مهرماه 1400 منتشر شده بودند، جستجو شد. مطالعاتی که در آن ها میزان سرب خون در کودکان ایرانی گزارش شده بود، جمع آوری گردید. سپس مقالات مطابق چک لیست از پیش تهیه شده مورد ارزیابی قرار گرفتند.

    یافته ها

    از مجموع 143 مقاله ای که در جستجوی اولیه یافت شد، 13 مطالعه در بررسی سیستماتیک حاضر گنجانده شد. کم ترین و بیش ترین سطح سرب خون به ترتیب در آبادان 65/0 میکروگرم بر دسی لیتر و در مشهد 1/57 میکروگرم بر دسی لیتر بود. در سه مطالعه انجام شده در مشهد و اصفهان، میزان سرب خون در همه کودکان مورد مطالعه بالاتر از 5 میکروگرم بر دسی لیتر گزارش شده است. سطح تحصیلات پدر، استفاده از غذاهای کنسروی، عادت خوردن خاک توسط کودک، آسیب به رنگ خانه و کاهش سطح آهن خون از عوامل مرتبط با افزایش سطح سرب خون در کودکان ایرانی بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به شیوع بالای نمونه های سرب خون بالای 5 میکروگرم بر دسی لیتر در برخی از مطالعات، کاهش مواجهه با سرب باید به طور جدی توسط سیاست گذاران سلامت و سیستم های بهداشتی دنبال شود.

    کلیدواژگان: غلظت خونی سرب، کودکان، ایران، مرور نظام مند
  • محمدرضا شفیعی، هاجر حق شناس، نسیمه شفیعی، محمدرفیع بذرفشان*، لیلا بذرافکن صفحات 245-254
    زمینه و هدف

    ابعاد مختلف مراقبت پرستاری به عنوان یک جزء اساسی از خدمات درمانی از اهمیت بسیاری در جلب رضایت بیمار برخوردار می باشند. این مطالعه با هدف تعیین میزان رضایت مندی بیماران از خدمات پرستاری در بیمارستان امام رضا (ع) شهر لار طی همه گیری کووید-19 انجام شد.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه توصیفی که در سال 1399 انجام گردید، 190 بیمار بستری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه استاندارد رضایت بیمار، با مصاحبه جمع آوری گردید. به منظور تعیین ارتباط متغیر ها از آزمون های ضریب همبستگی Pearson وSpearmen  و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.

    یافته ها

     میانگین و انحراف معیار سن بیماران 58/14±63/47 سال بود. از مجموع 190 بیمار مورد بررسی، 110 نفر (58 درصد) مرد و 80 نفر (42 درصد) زن بودند. هم چنین، سطح تحصیلات 63 نفر (2/33 درصد) زیر دیپلم، 28 نفر (7/14 درصد) دیپلم، 19 نفر (0/10 درصد) فوق دیپلم، 48 نفر (3/25 درصد) لیسانس و 32 نفر (8/16درصد) دارای تحصیلات فوق لیسانس بودند. نتایج نشان داد 24 نفر (6/12 درصد) نظرشان در مورد مولفه های رضایت مندی ناراضی، 49 نفر (8/25 درصد) تا حدودی راضی، و 111 نفر (4/58 درصد) نظرشان در مورد این مولفه ها کاملا راضی بوده است.

    نتیجه گیری

     یافته ها نشان داد اکثریت بیماران از خدمات ارایه شده توسط پرستاران، رضایت کامل دارند. ارتقاء کیفیت مراقبت های پرستاری با اجرای برنامه های آموزشی مدون و بررسی موارد نارضایتی جهت افزایش روز افزون میزان رضایت مندی بیماران توصیه می گردد.

    کلیدواژگان: رضایت مندی بیمار، خدمات پرستاری، بیمارستان، کووید-19، شهر لار​​​​​​​
|
  • Hossein Motaarefi*, Shahriar Sakhaei, Mahsa Ashrafi, Sorayya Zinalpoor, Hamed Gholizadgougjehyaran Pages 137-148
    Background and Objectives

    The rapid and accurate triage of patients is the key to success in patient care and to enable the identification of patients in need of emergency care. Therefore, this study was conducted to determine the effect of smart triage training on nurses' knowledge and decision making.

    Materials and Methods

    This quasi-experimental study was conducted with a pre-test and post-test group in 2020 which 25 triage nurses of the emergency department of Khoy University of Medical Sciences hospitals were selected. The training method was via smart phone. A questionnaire containing demographic information and a triage form based on the triage algorithm were used to collect data. In order to diagnose triage error, 350 patient records were reviewed by the researcher before and after the training. Then, the level of triage was determined and the amount of triage error was assessed. The knowledge of emergency nurses was also examined before and one year after the intervention. The data were analyzed using chi-square, McNemar, and paired t-test.

    Results

    The results showed that the triage error decreased from 28% before the intervention to 19.1%, and McNemar test showed a statistically significant difference (p<0.001). Regarding the knowledge of triage nurses, paired t-test showed that the knowledge of nurses increased after the intervention (p<0.001).

    Conclusion

    The results of the present study showed that improving the skills and knowledge of nurses can increase the accuracy of emergency nurses in the correct triage of patients. Therefore, planning based on proper triage training is strongly recommended for emergency nurses.

    Keywords: Triage, Triage error, Training, Smart phone, Emergency nurses
  • Bita Torabi, Azita Amirfakhrae*, Parvin Rezaei Gazaki, MohammadReza Mohammadi Soleimani Pages 149-164
    Background and Objectives

    The corona crisis has led to an increase in working children who have poor psychological well-being. Therefore, the aim of this study was to determine the factor structure and validation of the Ryff’s Psychological Well-being Scale in working children.

    Materials and Methods

    This research was a descriptive study performed by structural equation modeling. The statistical population included all working children in Bandar Abbas in 2021. The sample size was determined based on psychometric criteria to be 80 for the predictive validity section and 100 for the convergence validity section. Samples were selected by random sampling method. Research data were collected through three questionnaires of Ryff’s Psychological Well-Being (1989), Oxford Happiness (1990), and Positive Psychology Characteristics Questionnaire (2008) in the printed and electronic forms by sending the questionnaire link to the participants’ mobile phones. To evaluate the validity of the scale, content validity, convergence, and factor analysis methods were used. The reliability of the scale was assessed by internal consistency methods and the split-half reliability (halving).

    Results

    The results of exploratory factor analysis showed that the researcher-made questionnaire consists of six factors and has a good validity and reliability. Confirmatory factor analysis also confirmed the six-factor model. This questionnaire was administered along with the Oxford Happiness Questionnaire and the Positive Psychological Characteristics Questionnaire, which had a good reliability and validity with 18 items (p<0.001).

    Conclusion

    The 18-item Ryff’s Psychological Well-Being Scale can be used to assess psychological well-being in working children.

    Keywords: Well-being psychology, Working children, Factor analysis, Validation
  • Tooran Abbasi, Abdolali Banaeifar*, Sajad Arshadi, Yaser Kazemzadeh Pages 165-186
    Background and Objectives

    Heart-kidney disorders affect on each other. Exercise training can control heart and kidney cell damages. The aim of this study is to determine the effect of exercise training and warfarin administration on cardiac matrix Gla protein (MGP) and indices of renal injury in rats of myocardial infarction model.

    Materials and Methods

    In this experimental study, 42 male Sprague-Dawley rats (180-220 grams) were randomly divided into 7 groups of healthy control, myocardial infarction or ischemia (ISC), ISC+interval training, ISC+ continuous training, ISC+warfarin, ISC+interval training+warfarin, and ISC+continuous training+warfarin. The duration of interval and continuous training was eight weeks, five sessions per week. Induction of myocardial infarction was performed with subcutaneous injection of isoproterenol. Cardiac MGP was measured by western blotting, creatinine and blood urea nitrogen (BUN) by photometric method, and cystatin C by Turbidimetry. Glomerular filtration rate (GFR) was calculated according to cystatin C consideration. Independent t-test and two- factor analysis of variance were used to analyze the data.

    Results

    Myocardial infraction decreased MGP protein (p=0.001), increased creatinine (p=0.001), BUN (p=0.002), and cystatin C (p=0.001), and decreased GFR (p=0.001) compared to the control group. The main effect of exercise type on all variables, the main effect of warfarin on MGP and BUN, and also interaction of warfarin and exercise type on MGP were significant.

    Conclusion

    Exercise training had a better effect on cardiac MGP and control of renal injury markers compared to warfarin. Therefore, in heart and kidney diseases with warfarin therapy, exercise training should be carefully planned.

    Keywords: Exercise, Warfarin, Kidney, Myocardial Inferaction
  • Sharifeh Zehtab, Fatemehsadat Tabatabaeinejad Tabatabaeinejad* Pages 187-206
    Background and Objectives

    Caring of elderly with Alzheimer's disease and communicating with them is a chronic stressful process that has a negative effect on caregivers’ psychological well-being and quality of life. Therefore, considering the importance of this issue, the aim of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy on psychological well-being and quality of life in caregivers of the elderly with Alzheimer’s disease in Isfahan city.

    Materials and Methods

    This quasi-experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group. The statistical population was caregivers of the elderly with Alzheimer's disease in Isfahan in year 2021. At first, 30 people were selected by available sampling method and then randomly divided into two groups of 15 people. For the people in the experimental group, the mindfulness-based cognitive therapy was implemented in 8 sessions, each session lasting 90 minutes, but the control group received no training and remained in the waiting list. Data was collected using Ryff’s Psychological Well-Being Scale and World Health Organization Quality of Life in two stages, pre-test and post-test. Data was analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA).

    Results

    The results indicated that mindfulness-based cognitive therapy significantly improved psychological well-being and quality of life in caregivers of the elderly (p<0.05).

    Conclusion

    Since mindfulness-based cognitive therapy was effective on psychological well-being and quality of life, it can be concluded that this intervention can be used by counseling centers and psychological services to improve the psychological well-being and quality of life of caregivers of the elderly with Alzheimer's.

    Keywords: Mindfulness, Cognitive therapy, Well-being, Quality of life, Caregivers, Alzheimer’s disease
  • Mina Nikasa*, Mehrdad Noruzinia, Majid Farshdousti Hagh Pages 207-220
    Background and Objectives

    Control processes in osteoblastic differentiation of mesenchymal stem cells are not yet fully understood. Epigenetic mechanisms, especially the methylation of CpG Islands in the promoter of genes, are considered as one of the most important control mechanisms in stem cell differentiation. In the process of differentiation, it is debated whether only the methylation of specific genes changes or the methylation of global DNA. Therefore, in the present study, the state of global DNA methylation was evaluated during osteoblastic differentiation of mesenchymal stem cells by differentiation medium and also in treatment by zoledronic acid.

    Materials and Methods

    In this laboratory study, after isolation and proliferation of mesenchymal stem cells, induction of osteoblastic differentiation was done using differentiating medium and zoledronic acid. DNA extraction was performed at differentiation weeks 1, 2, and 3 as well as from undifferentiated mesenchymal stem cells. Global DNA methylation status was assessed by antibodies against 5-methyl cytosine. Repeated measurement design test was used to analyze the data.

    Results

    Global DNA methylation status of the genome did not change during osteoblastic differentiation of mesenchymal stem cells (p=0.093). Also, treatment with zoledronic acid had no effect on global DNA methylation (p=0.057).

    Conclusion

    Osteoblastic differentiation of mesenchymal stem cells by differentiation medium and also in treatment with zoledronic acid is not associated with altered global methylation of the genome. Therefore, the differentiation process of mesenchymal stem cells to osteoblasts is a unique pathway, and possibly other genetic and epigenetic mechanisms play a role in controlling it.

    Keywords: Osteoblast, Mesenchymal stem cells, Differentiation, Global DNA methylation, Zoledronic acid
  • Ali Ghaffarian Bahraman, Mohsen Rezaeian* Pages 221-244
    Background and Objectives

    Exposure to lead and its effects on children's health is one of the most important and widespread concerns of human societies today. Therefore, the purpose of this systematic study was to evaluate blood lead levels in Iranian children.

    Materials and Methods

    In this systematic review, PubMed, Scopus, Science Direct, Scientific Information Database (SID), and Iran Medex databases were comprehensively searched for papers published from 2005 to the end of October 2021. Studies that reported blood lead levels in Iranian children were collected. Then the articles were evaluated according to a pre-prepared checklist.

    Results

    Of a total of 143 articles found in the initial search, 13 studies were included in our systematic review. The lowest and highest mean blood lead levels were 0.65 micrograms per deciliter in Abadan and 57.1 micrograms per deciliter in Mashhad, respectively. In three studies conducted in Mashhad and Isfahan, blood lead levels were reported to be higher than 5 Micrograms per deciliter in all children studied. The level of education of the father, the use of canned food, the habit of eating soil by the child, damage to the paint of the house, and the reduction of blood iron levels were the effective factors in increasing the blood lead levels in Iranian children.

    Conclusion

    Due to the high prevalence of blood lead samples above 5 micrograms per deciliter in some studies, reducing the exposure to lead should be seriously pursued by health policy makers and health systems.

    Keywords: Blood lead levels, Children, Iran, Systematic review
  • Mohammad Reza Shafiei, Hajar Haghshenas, Nasimeh Shafiei, Mohammad-Rafi Bazrafshan*, Leila Bazrafcan Pages 245-254
    Background and Objectives

    Different dimensions of nursing care as a component of health care services are very important in satisfying the patient. This study was conducted to investigate the patients satisfaction with nursing services in Imam Reza hospital of Lar City during the Covid-19 pandemic.

    Materials and Methods

    In this descriptive study conducted in 2020, 190 hospitalized patients were selected by convenience sampling. Data were collected using a standard patient satisfaction questionnaire by interview. Pearson’s and Spearmen’s correlation coefficient tests and one-way analysis of variance were used to determine the relationship between the variables.

    Results

    The mean and standard deviation of patients 39; age was 47.63±14.58 years. Out of 190 respondents (patients), 110 were men (58%) and 80 were women (42%). Also, 63 people (33.2%) had undergraduate education, 28 (14.7%) had a diploma, 19 (10.0%) had an associate degree, 48 (25.3%) had a bachelor’s degree, and 32 (16.8%) had a master's degree. 24 people (12.6%) were dissatisfied with their opinion on the components of satisfaction, 49 (25.8%) were somewhat satisfied, and 111 (58.4%) were completely satisfied with their opinion on these components.

    Conclusion

    The findings of this study showed that the majority of patients had full satisfaction with nursing services. It is recommended to improve the quality of nursing care by implementing educational programs and assessing the reasons for patient dissatisfaction to increase patient satisfaction.

    Keywords: Patient satisfaction, Nursing services, Hospital, Covid-19, Lar City