فهرست مطالب
نشریه مدیریت سلامت
پیاپی 87 (بهار 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/04/23
- تعداد عناوین: 9
-
-
صفحات 9-11
شفافیت و پاسخگویی یکی از موضوعات مهم و اساسی در عملکرد مالی دولت و بودجه عمومی است. شفافیت مالی دولت در جمع آوری درآمد، تجمیع منابع و هزینه کرد، به عنوان یکی از پیش شرط های مهم برای اعمال سیاست های مالی مناسب در جهت حکمرانی خوب، بهبود عملکرد اقتصادی، کاهش کسری بودجه و انباشت بدهی محسوب می شود. بنابراین، این موضوع یکی از معیارهای اصلی دولت در لایحه بودجه سال 1401 قرار داده شده [1] و در همین راستا نمایندگان مجلس نیز بر لزوم شفافیت بودجه و هزینه کرد منابع دولتی تاکید دارند. [2،3] اخیرا با تغییر دولت تاکید بر شفافیت و لزوم پاسخگویی از طرف سیاست گذاران و قانون گذاران همچون نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سازمان برنامه وبودجه، این موضوع بیش ازپیش مطرح می شود. [2] در این میان، لبه تندوتیز انتقادات بیشتر متوجه دانشگاه های علوم پزشکی کشور قرارگرفته که به دلیل اعتبارات خارج از شمول، عدم شفافیت در منابع و هزینه کرد دانشگاه های علوم پزشکی، نبود نظارت دیوان محاسبات و حسابرسی عملکرد و تفریغ بودجه است. علاوه براین، سایت های مختلف خبری و رسانه های دیداری و شنیداری به نقل از نمایندگان ملت، به تکرار بر عدم شفافیت و حسابرسی از حساب های دانشگاه های علوم پزشکی اشاره کرده اند. سایت های متعدد خبری، نظرات نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر معافیت دانشگاه های علوم پزشکی از حسابرسی، وجود فساد مالی در دانشگاه ها و عدم شفافیت بودجه دانشگاه های علوم پزشکی را منعکس کرده اند. [2] همان طور که ملاحظه می شود تصور نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر عدم حسابرسی از عملکرد دانشگاه های علوم پزشکی است. [3] تکرار موارد پیشگفت و تاکید بر آن ها، در مصاحبه ها و گفتگوها در میان مسیولین و ناظرین باعث شده است که برداشت عموم و جامعه از این فضای رسانه ای، مبتنی بر وجود شفافیت کامل در تمامی دستگاه ها و سازمان های دولتی به غیراز دانشگاه های علوم پزشکی باشد. به نظر می رسد برداشت ها در خصوص شفافیت مالی دانشگاه های علوم پزشکی کشور با آنچه در واقعیت اتفاق می افتد فاصله بسیار دارد. به طوری که اولین دستگاه اجرایی کشور به عنوان مسیول انجام حسابداری تعهدی، حسابرسی داخلی و بیرونی، شفاف سازی صورت حساب های مالی، متهم به عدم شفافیت است. لذا، به منظور روشنگری و ایجاد شفافیت لازم است مستندات مستدل ارایه شود. ایجاد شفافیت و ارتقا پاسخگویی، نیازمند تامین داده های قابل اتکا و مناسب است. همچنین، نارسایی های مبنای نقدی در ارایه اطلاعات به موقع و کارا و افزایش فشار برای ارتقای پاسخگویی و بهبود کارایی باعث شده تا کشورها به دنبال تغییر مبنای حسابداری بخش عمومی از نقدی به تعهدی باشند. دانشگاه های علوم پزشکی به عنوان پرچم داران بودجه ریزی عملیاتی و حسابداری تعهدی در بین دستگاه های دولتی از سال 1382 اقدام به تغییرات بنیادین در سیستم حسابداری، بودجه ریزی و گزارشگری مالی خود نموده اند. [4] این در حالی است که سایر دستگاه های دولتی تقریبا بعد از ابلاغ بخشنامه نظام حسابداری بخش عمومی و آیین نامه اجرای حسابداری تعهدی در سال 1394 و 1395 اقدام به تغییر در مبنای حسابداری و تهیه گزارش های مالی نموده اند. در دانشگاه های علوم پزشکی نیز مثل سایر سازمان های دولتی، فارغ از بحث بودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در شفافیت مالی، نظارت و گزارشگری مالی و بودجه ای توسط سازمان های نظارتی صورت می گیرد. علاوه بر سازمان های نظارتی، هییت امنا و حسابرس منتخب آن ها نظارت مازادی را بر عملکرد مالی دانشگاه های علوم پزشکی دارند. آنچه در ماده یک قانون احکام دایمی برنامه های توسعه کشور آمده است؛ موجب سلب نظارت قانونی مراجع نظارتی نمی شود بلکه معیار و مبنای نظارت تغییر کرده است و قوانین و آیین نامه های مستقل مبنای نظارت می باشد. [5] لذا، مراجع نظارتی در چارچوب قوانین و آیین نامه های مصوب و مرتبط می تواند بر تمامی ابعاد عملکردی دانشگاه ها نظارت داشته باشند. چنانچه در حال حاضر برخلاف ادعاهای صورت گرفته، کارشناسان دیوان محاسبات در تمامی دانشگاه های علوم پزشکی مستقر هستند و نظارت خود را اعمال و گزارش های مرتبط را تهیه و ارسال می کنند. در ماده 12 و 4 آیین نامه مالی معاملاتی دانشگاه ها، هییت امنا دانشگاه را موظف کرده تا حسابرس مستقل انتخاب نموده و تا پایان خرداد سال بعد نسبت به تهیه صورت حساب های مالی نهایی اقدام نماید و آن را جهت اظهارنظر به حسابرس مستقل ارایه نماید. لذا، همان طور که ملاحظه می شود دانشگاه های علوم پزشکی یکبار دیگر، مازاد بر نظارت های قانونی سایر دستگاه ها، حسابرسی می شوند. خاطرنشان می گردد دانشگاه ها، اولین سازمانی بودند که اقدام به تهیه صورت های مالی در بخش عمومی نمودند. با توجه به آنچه گفته شد به نظر می رسد فضای ایجادشده علیه دانشگاه های علوم پزشکی کشور و کارکنان بهداشتی و درمانی به دوراز واقعیت و پشتوانه علمی می باشد. در دو سال اخیر جامعه بهداشت و درمان کشور در سخت ترین شرایط کاری قرار داشته اند و باوجوداینکه اکثر سازمان های دولتی به دلیل شیوع کرونا در برخی از ایام تعطیل یا نیمه فعال بوده اند؛ اما سیستم بهداشت و درمان کشور در اوج فشار کاری خود قرار داشته اند. نتیجه گیری ایجاد شفافیت و پاسخگویی از مهم ترین معیارهای برنامه ریزی و عملکرد مالی است؛ اما برای اقناع اذهان عمومی، ناظرین و سیاست گذاران علاوه بر اجرای اقدامات شفافیت آمیز، باید مدارک و مستندات و گزارش های متناسب با ذی نفعان و استفاده کنندگان نیز ارایه گردد. ایجاد بانک های اطلاعاتی با تعریف سطوح دسترسی مختلف برای ناظرین، محققین، ذی نفعان و انتشار عمومی برخی عملکردها می تواند به ایجاد شفافت کمک نماید. بر اساس آنچه گفته شد هرچند دانشگاه های علوم پزشکی از معدود دستگاه هایی هستند که چندین بار حسابرسی می شوند و صورت های مالی تهیه و ارایه می کنند؛ اما عدم اطلاع رسانی در این خصوص باعث سوءبرداشت در این زمینه شده است. ملاحظات اخلاقی: این پژوهش بدون انجام مداخلات انسانی و یا حیوانی بوده و از داده ها و اطلاعات ثانویه و منتشرشده با رعایت حفظ امانت و انجام ارجاعات لازم تهیه شده است. تقدیر و تشکر: از همکاران محترم دکتر مسعود ابوالحلاج و سرکار خانم دکتر مریم رمضانیان تشکر و قدردانی می گردد که در انجام این پژوهش ما را یاری نمودند. تضاد منافع: نویسنده اعلام می کند که هیچ گونه تضاد منافعی در تهیه این مقاله وجود دارد.
کلیدواژگان: شفافیت، عملکرد مالی، بودجه، هیات امناء -
صفحات 12-23مقدمه
نوآوری پایدار به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در عملکرد بخش بهداشت و سلامت شناخته می شود، زیرا طبیعت پویا و پیچیده ی صنعت مراقبت سلامت، مستلزم شیوه ها و راه حل های ابتکاری برای دستیابی به پایداری می باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل اثرگذار و اثرپذیر در نوآوری پایدار در بیمارستان های دولتی شهر تهران بوده است.
روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی) در دو مرحله انجام شد. در مرحله ی اول برای شناسایی عوامل موثر بر نوآوری پایدار در بیمارستان های دولتی، 11 نفر از خبرگان بیمارستان های دولتی شهر تهران با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و مصاحبه ی عمیق با آن ها صورت گرفت. در مرحله ی دوم از طریق پرسش نامه و به کارگیری روش دیمتل فازی با استفاده از نرم افزار اکسل، رابطه درونی این عوامل و عوامل اثرگذار و اثرپذیر مشخص شد.
یافته ها72 کد از مصاحبه ها استخراج و در قالب 17 عامل دسته بندی شد. از 17 عامل، هشت عامل اثرگذار و نه عامل اثرپذیر بود. پژوهش حاضر نشان داد که آشنایی مدیر با دانش روز به عنوان تاثیرگذارترین عامل و رعایت پایداری در همه ی جوانب بیمارستان به عنوان تاثیرپذیرترین عامل بود.
نتیجه گیریپیشنهاد می شود مسیولین بیمارستان ها با توجه به مزیت های نوآوری پایدار، با آموزش های کاربردی و به روز و توسعه منابع انسانی و استفاده از سیستم هایی که باعث ایجاد شفافیت در بیمارستان ها می شود بتوانند بستری مناسب برای توسعه نوآوری پایدار در بیمارستان ها فراهم کنند.
کلیدواژگان: نوآوری پایدار، بیمارستان های دولتی، عوامل اثرگذار و اثرپذیر، دیمتل فازی -
صفحات 24-34مقدمه
یکی از مدل های ارتباطی جهت بهبود ارتباط میان تیم مراقبتی، کاهش خطا و افزایش کیفیت مراقبت استفاده از روش SBAR (وضعیت، تاریخچه، ارزیابی و توصیه) است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر استفاده از مدل SBAR در تحویل شیفت، در بخش اورژانس بر رضایت مندی بیمار و پرستار انجام شد.
روش ها: مطالعه حاضر از نوع کاربردی به روش نیمه تجربی بود که در بخش اورژانس بیمارستان گلستان اهواز در سال 1399 انجام شد. طبق فرمول آماری،70 موقعیت تحویل شیفت (در دو گروه شاهد و آزمون) بر اساس معیارهای ورود انتخاب شد. ابتدا نمونه گیری گروه شاهد به روش تصادفی صورت گرفت و پس از آموزش مدل SBAR، نمونه گیری گروه آزمون نیز انجام شد. تحویل شیفت در گروه شاهد به صورت معمول و در گروه آزمون بر اساس SBAR اجرا گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه های جمعیت شناختی، رضایتمندی پرستاران و چک لیست محقق ساخته ارزیابی تحویل شیفت، جمع آوری و با استفاده از آزمون های T مستقل، T زوجی و کای دو تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه بیماران از نظر متغیرهای سن، مدت بستری در بخش، جنسیت، تاهل، اشتغال، تحصیلات و نوع بیماری وجود نداشت (05/0<P). نتیجه آزمون T زوجی نشان داد رضایت پرستاران بعد از مداخله به طور معنی داری افزایش یافته است (002/0=P). همچنین، رضایت بیماران گروه آزمون به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (0001/0>P).
نتیجه گیریمطالعه حاضر اهمیت استاندارد شدن فرآیند تحویل شیفت را نشان داد. می توان با آموزش و استفاده از روش SBAR در تحویل شیفت، به افزایش رضایتمندی پرستاران و بیماران دست یافت.
کلیدواژگان: مدل SBAR، تحویل شیفت، رضایتمندی، بیمار، پرستار، بخش اورژانس -
صفحات 35-46مقدمه
توسعه سواد رسانه ای و گسترش سلامت اجتماعی همراه با سواد اخلاقی می تواند زمینه ساز نتیجه مثبت در حوزه فعالیت کادر درمان باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر سواد رسانه ای بر سلامت اجتماعی با استفاده از نقش میانجی سواد اخلاقی در میان کارکنان مراکز درمانی شهر الیگودرز انجام شد.
روش هاپژوهش حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی -تحلیلی بود. ابزار جمع آوری داده شامل سه پرسشنامه سواد رسانه ای، سلامت اجتماعی و سواد اخلاقی بود. نمونه پژوهش شامل 217 نفر از کادر درمان شهرستان الیگودرز بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی؛ مدل معادلات ساختاری و همبستگی پیرسون در نرم افزارSmart-PLS و24 SPSSتحلیل شدند.
یافته هابررسی نقش میانجی سواد اخلاقی بر اساس رویکرد بوت استرپینگ نشان داد که اثر مستقیم سواد رسانه ای بر سلامت اجتماعی معنادار نیست (t = 0/37, p > 0/05) اما سواد رسانه ای به طور غیرمستقیم و از طریق سواد اخلاقی بر سلامت اجتماعی تاثیر دارد که مقدار آن برابر با38/. است (t = 6/18, p < 0/05)؛ می توان گفت، سواد اخلاقی نقش میانجی کامل را در ارتباط بین سواد رسانه ای و سلامت اجتماعی دارد. نتایج آزمون سوبل بیانگر معنادار بودن نقش میانجی سواد اخلاقی بر سواد رسانه ای و سلامت اجتماعی بود.
نتیجه گیریبا توجه به اینکه هریک از مولفه های سواد رسانه ای بر سلامت اجتماعی افراد تاثیر مثبت دارد. لذا، با بهره گیری از سواد اخلاقی می توان به ارتقای بیشتر سلامت اجتماعی در میان افراد به ویژه کادر پزشکی کمک نمود.
کلیدواژگان: سواد رسانه ای، سلامت اجتماعی، سواد اخلاقی، کارکنان -
صفحات 47-56مقدمه
به واسطه پیشرفت فناوری های نوین، منابع کسب اطلاعات سلامت بسیار متنوع هستند. علیرغم فراوانی و تنوع منابع، همچنان دانش کافی نسبت به ویژگی های این منابع وجود ندارد. با توجه به این خلا موجود، مطالعه حاضر درصدد شناسایی و ارزیابی اصلی ترین منابع کسب اطلاعات سرطان روده بزرگ، میزان مفید و معتبر بودن این منابع است.
روش هااین مطالعه از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی- تحلیلی، به صورت مقطعی در سال 1397 در شهر تهران انجام شد. از بین مراجعه کنندگان 386 نفر با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند (از نوع موارد استثنایی یا مرزی) انتخاب شدند. هر پاسخگو یک پرسشنامه خود-ایفایی که طبق اهداف این مطالعه طراحی شده بود را پاسخ داد. تحلیل داده ها با روش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد.
یافته هااز بین 10 منبع، اینترنت (45 درصد)، پزشکان (36/5 درصد) و تلویزیون (8/1 درصد) به ترتیب به عنوان اصلی ترین منابع کسب اطلاعات معرفی شدند. از بین سه منبع نخست، پزشکان ارایه دهنده (میانگین 3/8 از پنج) و سپس تلویزیون (3/5) و دوستان (3/5) به عنوان مفیدترین منبع اطلاعاتی شناخته شدند. از نظر اعتبار منبع نیز در سه منبعی که بیشترین پاسخ را دریافت کردند، پزشکان در جایگاه نخست، اینترنت دوم و تلویزیون در جایگاه سوم قرار گرفتند.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان داد که اینترنت، پزشکان و تلویزیون به ترتیب سه منبع اصلی کسب اطلاعات سرطان روده بزرگ هستند و علیرغم پیشرفت سریع فناوری های ارتباطات نوین، در حوزه مراقبت سلامت همچنان روابط بین فردی نسبت به رسانه های نوین و جریان اصلی از اعتبار بیشتری برخوردارند. با استفاده از ظرفیت رسانه های نوین و اعتبار ارایه دهندگان خدمات مراقبت سلامت می توان در کسب اهداف سلامت برنامه ریزی کرد.
کلیدواژگان: سرطان روده بزرگ، منابع کسب اطلاعات، اعتبار منبع، رسانه های نوین، روابط بین فردی -
صفحات 57-68مقدمه
روش های تشخیص بیماری های عروق کرونر معمولا در معرض خطا بوده و برای بیمار رنج آور و هزینه بر است. بنابراین، توسعه و ارایه روش های یادگیری ماشین با دقت بالا در تشخیص بیماریهای عروق کرونر از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش کمک به تشخیص بیماری عروق کرونری با استفاده از الگوریتم شاهین هریس و روش های یادگیری ماشین می باشد.
روش هادر این پژوهش از روش جدید مبتنی بر انتخاب ویژگی توسط شاهین هریس در حالت ترکیبی با روش یادگیری ماشین شامل درخت تصمیم و کای نزدیک ترین همسایه استفاده شد. که جهت ارزیابی روش پیشنهادی از دو مجموعه داده با پرونده پزشکی 303 بیمار در مجموعه داده Cleveland و Z-Alizadeh-Sani استفاده گردید. ارزیابی مدل پیشنهادی در پایتون نسخه 2016 انجام شد.
یافته هابر اساس یافته ها انتخاب ویژگی با استفاده از الگوریتم شاهین هریس در حالت ترکیبی با روش یادگیری ماشین منجر به افزایش دقت در نتایج شد. به طوری که در مجموعه داده Z-Alizadeh-Sani درصد دقت در ترکیب با درخت تصمیم برابر با 0/98 و در ترکیب با کای نزدیک ترین همسایه برابر با 0/78 بود. همچنین، در مجموعه داده Cleveland درصد دقت در ترکیب با درخت تصمیم برابر با 0/88 و در ترکیب با کای نزدیک ترین همسایه برابر با 0/77 بود. این در حالی است که هریک از این مقادیر در حالت تمام ویژگی ها مقادیر کمتری از دقت را دارا بود. بنابراین، الگوریتم شاهین هریس در ترکیب با درخت تصمیم توانست به بالاترین دقت تشخیص بیماری عروق کرونر در حالت انتخاب ویژگی نسبت به کل ویژگی ها دست یابد.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه به خوبی نقش فرآیند انتخاب ویژگی های موثر در تشخیص بیماری عروق کرونر توسط الگوریتم شاهین هریس در ترکیب با روش های یادگیری ماشین را نشان داد.
کلیدواژگان: بیماری عروق کرونر، درخت تصمیم، کای نزدیک ترین همسایه، شاهین هریس -
صفحات 69-79مقدمه
در شرایط کنونی که تحریمهای زیادی بر کشور تحمیلشده و از سوی دیگر با ظهور کووید-19، تامین دارو برای نظام سلامت کشور از اهمیت بیشتری برخوردار است. با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی، توسعه و برنامهریزی دقیق و صحیح دولت جهت حمایت از صنایع دارویی در اولویت قرار دارد. لذا، این پژوهش به شناسایی سیاستهای حمایتی دولت و تعیین میزان تاثیرگذاری و رتبهبندی آنها از صنایع دارویی در شرایط تحریمها و همهگیری کووید-19 پرداخته است.
روش هاپژوهش حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. ابزار گردآوری داده پرسشنامه و راهنمای مصاحبه با خبرگان بود. تعداد خبرگان شرکتکننده در این پژوهش 10 نفر از مدیران بخشهای مختلف شرکتهای دانشبنیان دارویی بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. روابط علی و معلولی متغیرهای مدل با استفاده از روش دیمتل فازی شناسایی شدند. در انتها میزان اهمیت هریک از حمایتها با روش تحلیل شبکهای فازی و نرمافزار سوپر دسیژن تعیین شد.
یافته هاسه دسته سیاستهای حمایتی و هشت حمایت مرتبط با نقش موثر دولت در توسعه صنایع دارویی کشور شناسایی شد. گروه حمایت معافیتها بهعنوان مهمترین سیاستهای حمایتی شناخته شد که شامل معافیت گمرکی، در نظر گرفتن معافیتهای مالیاتی لازم برای شرکتهای دارویی و معافیت یا تعویق انداختن وامهای قبلی بود.
نتیجهگیریامنیت صنایع دارویی از اهداف اصلی سیاستهای توسعهای است و قطع وابستگی با سایر کشورها و خودکفایی در این صنعت به سیاستهای حمایتی از سوی دولت نیاز دارد که نتایج مطالعه حاضر میتواند در اولویتبندی این سیاستها در شرایط تحریمو همهگیری کووید-19 کمک نماید.
-
صفحات 80-91مقدمه
نابرابرهای سلامتی می توانند تعیین کننده خطر بیماری و اقدامات انجامشده برای پیشگیری و درمان بیماری در هنگام وقوع باشند. بیماری کووید-19 نقش مهمی در ایجاد و تشدید نابرابریهای متعدد سلامتی داشته است. این مطالعه باهدف بررسی عدالت در دسترسی به خدمات سلامتی در بیماران مبتلابه کووید-19 و مرگومیر ناشی از آن انجامشده است.
روش هااین مطالعه از نوع کاربردی بود که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. جامعه پژوهش تمام بیمارستانهای دولتی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی بود. از روش آمار توصیفی برای تحلیل داده و برای تعیین اثر زیرساخت ها و امکانات بیمارستانی بر مرگ و بستری از همبستگی پیرسون و آزمون آماری رگرسیون خطی چند متغیره برای تعیین ارتباط و معناداری متغیرها استفاده گردید و برای سنجش عدالت در توزیع امکانات و زیرساخت ها از ضریب جینی و منحنی لورنز استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که براساس امکانات بیمارستانی میتوان میزان بستری و مرگ در اثر کووید را 96 درصد پیش بینی کرد. افزایش هر واحد تخت ICU شانس بستری و مرگ در اثر کووید-19 را به ترتیب 1/162 و 0/972 افزایش داد. همچنین، به ازای افزایش هر نفر پزشک و پرستار شانس بستری به ترتیب 0/423 افزایش و 0/741 کاهشیافته است. استانهای اصفهان، آذربایجان غربی، یزد، کرمانشاه و زنجان پایینترین ضریب جینی در توزیع تخت را داشتند.
نتیجهگیریتوزیع منابع در بین استان ها عادلانه نیست. لذا، برای دستیابی به پوشش همگانی سلامت و رعایت سطحبندی ارایه خدمات نیاز به سیاستگذاری و برنامهریزی برحسب نیاز جامعه و تخصیص منابع مبتنی بر نیاز و بار بیماری دارد.
کلیدواژگان: عدالت، دسترسی، خدمات سلامت، بیمارستان، کووید-19، ایران -
صفحات 92-101مقدمه
سیستم توزیع دوز- واحد دارو دلالت بر تحویل داروها از داروخانه بیمارستان به بخش برای هر بیمار خاص را دارد که باعث تسهیل در روند بهبود بیماران و ایمنی دارو میشود. دو عامل انسانی شامل داروسازان و پرستاران بر این فرآیند موثر است که در این پژوهش نقش سیستم توزیع دارو در بیمارستان منتخب بر وضعیت شغلی و رضایت این افراد بررسی شده است.
روش هامطالعه از نوع کاربردی به روش توصیفی - تحلیلی بود. داده هایی از بین کارکنان بیمارستان منتخب در سال 1400 شامل 76 نفر از کادر عمومی، 11 داروساز و 32 پرستار به عنوان نمونه از سه گروه با استفاده از سه پرسشنامه جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرمافزار SPSS24 و به روش آزمون مقایسه میانگین دو نمونهای وابسته تحلیل شد.
یافته هاتوجه به داروسازان در اجرای طرح دوز-واحد از طریق تحریک علاقه آنان به علوم دارویی و قرار گرفتن در مرکز توجه همکاران و افزایش میل آنان به کار در بیمارستان باعث تغییر سطح هویت شغلی و در نتیجه تبیین جایگاه مناسب حرفه ای ایشان گردید. صرفهجویی در زمان، عدم اختلاف در شمارش داروها و آسودگی خاطر پرستاران پس از اجرای طرح دوز-واحد باعث افزایش نقش پرستاران در وظیفه اصلی مراقبت از بیمار بهواسطه کسب رضایت شغلی (3/29) شد که به بالاتر از حد متوسط افزایش یافت (P<0.001).
نتیجهگیریانتظار میرود اجرای طرح سیستم توزیع دوز- واحد دارو موجب ارتقای جایگاه حرفهای داروساز در بیمارستان و افزایش رضایت شغلی پرستاران شود.
کلیدواژگان: سیستم دوز-واحد، توزیع دارو در بیمارستان، حرفه ای گری داروسازان، نقش پرستاران
-
Pages 12-23Introduction
Sustainable innovation is recognized as one of the influencing factors in the performance of the health sector because the dynamic and complex nature of the health care industry requires innovative methods and solutions to achieve sustainability. The aim of this study is to determine factors influenced by and influencing sustainable innovation in public hospitals in Tehran.
MethodsThe present applied research was conducted in two stages according to mixed methods research (qualitative and quantitative). In the first stage, in order to extract the factors influencing sustainable innovation in public hospitals, 11 people were selected from among the experts of public hospitals in Tehran by the snowball sampling method, and in-depth interviews were conducted with them. In the second stage, through a questionnaire and the fuzzy dimatel method using Excel software, the internal relationship between these factors and the influenced and influencing factors was determined.
Results72 codes were extracted from the interviews and categorized into 17 factors. Out of 17 factors, 8 factors were influencing ones and 9 factors were influenced ones. According to the results of the research, the manager's familiarity with current knowledge was the most influencing factor and the observance of stability was the most influenced factor in all aspects of the hospital.
ConclusionConsidering the benefits of sustainable innovation, it is recommended that hospital officials should provide a suitable platform for the development of sustainable innovation in hospitals with practical and up-to-date training and human resource development and the use of systems that create transparency in hospitals.
Keywords: Sustainable Innovation, Public Hospitals, Influenced, Influencing Factors, Fuzzy Dimatel -
Pages 24-34Introduction
One of the communication models that improves communication between the care team, reduces errors, and increases the quality of care is the SBAR method. The aim of this paper was to determine the effect of using the SBAR model in shift handover on patient and nurse satisfaction.
MethodsThis quasi-experimental study was conducted in the emergency department of Golestan Hospital in Ahvaz, 2020. According to the statistical formula, 70 shift handover positions (in control and experimental groups) were selected based on inclusion criteria. First, the control group was randomly selected and, after training the SBAR model, the experimental group was randomly selected. Shift handover was performed routinely in the control group, but it was based on the SBAR model in the test group. Data were collected using demographic, nurse, and patient satisfaction questionnaires and a researcher-made shift handover checklist. Data were analyzed by an independent t-test, a paired t-test, and a chi-2.
ResultsThe findings showed that there was no statistically significant difference between the two groups of patients in terms of age, length of hospital stays, gender, marriage, employment, education, and type of disease (p<0.05). The results of the paired t-test showed that nurses' satisfaction increased significantly after the intervention. Furthermore, the satisfaction of patients in the experimental group was significantly higher than that of the control group.
ConclusionThe present study showed the importance of standardizing the shift handover process. It is possible to increase the quality of care and increase the satisfaction of nurses and patients by training and using the SBAR method in shift handover.
Keywords: SBAR model, shift handover, satisfaction nurse, patient, emergency department -
Pages 35-46Introduction
The development of media literacy and expansion of social health and moral literacy can pave the way for desirable performance.This study investigated the effect of media literacy on social health using the mediating role of moral literacy among medical staff in Aligudarz.
MethodsThe present applied research was a descriptive-analytical study. Tools to gather data consisted of three Taman’s Media Literacy scales, Keyes’ Social Health, and Moral Literacy Questionnaires. The sample size was 217 people from Aligoudarz Health Personnel selected via a simple random sampling method. The data were analyzed by Confirmatory factor analysis (CFA), Structural Equation modeling, and Pearson Correlation in the SPSS-24 and Smart-PLS software.
ResultsThe study of the mediating role of moral literacy based on the boot-strapping approach showed an insignificant direct effect of media literacy on social health (t = 0/37, p> 0/05). Media literacy indirectly affects social health through moral literacy, equal to 0/38 (t = 6/18 p <0/05). Moral literacy has a complete mediating role in the relationship between media literacy and social health.According to the Sobel test, moral literacy has a significant mediating role in media literacy and social health.
ConclusionMedia literacy potential affects social health.Therefore, using moral literacy makes it possible to promote social health, especially among medical staff.
Keywords: Media Literacy, Social Health, Ethical Literacy, Staff -
Pages 47-56Introduction
Due to the development of new technologies, health information sources have become more diverse. Despite these, there is a limited knowledge about the main sources of cancer information, their usefulness and credibility, and the determinants of source credibility. This study aims to identify and evaluate the main information sources of colorectal cancer (CRC), their usefulness, and credibility of the sources.
MethodsThis was an applied cross-sectional research performed descriptively in Tehran, 2019. A sample of 386 outpatients who visited gastroenterologists were selcted using non-probability homogeneous purposive sampling. Each respondent filled a self-administered questionnaire designed based on study objectives. Data analysis was performed by descriptive and inferential statistics using SPSS software version 21.
ResultsOut of 10 sources, Internet (45%), physicians (36.5%), and television (8.1%) were introduced as the main sources of information, respectively. Among the first three sources of information, physicians were perceived as the provider of the most useful information (3.8 out of 5), followed by television (3.5) and friends (3.5). In terms of source credibility, among three sources that received the most responses, physicians ranked first, followed by the Internet and television.
ConclusionThe findings of this study show that the Internet, physicians, and television are the three main sources of CRC information, respectively. Despite the rapid development of new communication technologies, in healthcare setting, interpersonal communication is still more credible than new and mainstream media. The potential of new media and the credibility of professionals provide a proper path to achive health goals.
Keywords: Colon Cancer, Sources of Information Gathering, Source Credibility, New Media, Interpersonal Relationships -
Pages 57-68Introduction
Methods of detecting Coronary Artery Disease (CAD) are often prone to error and are also expensive and painful for the patient; therefore, the development and introduction of accurate machine learning-based methods for diagnosing this condition is of high importance. This research aimed to help detect coronary artery disease using the Harris Hawks Optimization (HHO) algorithm and machine learning techniques.
MethodsIn this research, a novel approach based on feature selection was employed through a combination of HHO and machine learning techniques such as a Decision Tree (DT) and k-Nearest Neighbors algorithm (k-NN). To evaluate the proposed approach, we used two datasets (Cleveland & Z-Alizadeh-Sani) with medical records of 303 patients, and the evaluation was conducted by means of python 2016.
ResultsOn the basis of the findings of this research, feature selection by using the Harris hawks optimization algorithm in combination with machine learning methods resulted in an increase in the accuracy of the results in such a way that in the case of Z-Alizadeh-Sani dataset, the percentage of accuracy in combination with a decision tree was equal to 0.98 and in combination with the k-nearest neighbors algorithm was equal to 0.78. Furthermore, the results of the Cleveland dataset showed that using the HHO in combination with a decision tree led to 88 percent accuracy and in combination with the k-nearest neighbors algorithm led to 77 percent accuracy. However, in the case of using all of the features (HHO only mode), accuracy was lower in all cases. Therefore, the HHO algorithm in combination with the decision tree was able to achieve the highest accuracy in diagnosing CAD in the feature selection mode compared to using all of the features.
ConclusionThe results from this study showed that the Harris hawk optimization algorithm in combination with machine learning techniques can have a positive role in the process of selecting effective features in diagnosing coronary artery disease.
Keywords: Coronary Artery Disease, Decision tree, k-nearest Neighbors, Harris Hawk -
Pages 69-79Introduction
The pharmaceutical industry is one of the most critical industries in the country, and solving its problems is of great importance. In the current situation, on the one hand, many sanctions have been imposed on the country. On the other hand, with the outbreak of Covid-19, the importance of medicine for the country's health system has received more attention. Therefore, given the political and economic conditions, the development and accurate planning of the government to support the pharmaceutical industry must be given priority. Thus, this study examines and explains the role of the government and its support for the pharmaceutical industry during the Covid-19 pandemic by identifying policies to determine their effectiveness and rank.
MethodsIn the present applied-descriptive research, a questionnaire and interviews with experts were used. The number of experts participating in this study was ten; they were managers of different departments of pharmaceutical knowledge-based companies who were selected using purposive, non-random sampling method. Causal relationships and the effect of model variables were identified using the fuzzy DMATEL technique. Finally, the importance of each support was determined using the fuzzy ANP method and Super Decisions software.
ResultsThree categories of support policies and eight supports related to the influential role of the government in the development of the country's pharmaceutical industry were identified. As a result, exemptions were recognized as the most influential support policies, including customs exemption protections, tax exemptions for pharmaceutical companies, and exemptions or deferral of previous loans.
ConclusionDrug safety is one of the main goals of development policies, and ending dependence on the aid of other countries and self-sufficiency in this industry requires the formulation of special protection principles.The government can use the results obtained in this study in determining its support policies for the pharmaceutical industry in the face of sanctions and Covid-19 pandemic.
Keywords: Pharmaceutical Industries, COVID-19, Government Support Policies, Sanction, Fuzzy DEMATEL, Fuzzy ANP -
Pages 80-91Introduction
Health inequalities can determine the risk of diseases and the measures employed to prevent and treat diseases when they occurs. The COVID-19 pandemic has played an important role in creating and reinforcing numerous health inequalities across the globe. This study aimed at investigating inequalities in access to health services in patients with COVID-19 and mortality caused by it at the provincial level of Iran.
MethodsThis descriptive cross-sectional study assessed all provinces of Iran for a number of hospital measures, including total hospital beds, ICU beds, the number of CT scans, and the number of specialists and nurses. To determine the effect of hospital infrastructure and facilities on death and hospitalization, the Pearson correlation coefficient was used. Multivariate linear regression was employed to determine the relationship and significance of the variables, and the Gini coefficient and the Lorenz curve were used to measure inequalities in the distribution of facilities and infrastructures.
ResultsThe results showed that on the basis of hospital facilities, the rate of hospitalization and death due to COVID-19 can be predicted by 96%. Increasing ICU beds increased hospitalization and death by 1.16 and 0.97 respectively. Also, for every increase in the number of doctors and nurses, the chance of hospitalization increased by 0.423 and decreased by 0.741 respectively. Isfahan, West Azerbaijan, Yazd, Kermanshah and Zanjan provinces had the lowest Gini coefficient in bed distribution.
ConclusionThe distribution of resources among provinces is not fair. Therefore, in order to achieve universal health coverage and comply with the leveling of service provision, it is necessary to make policies and plans according to the needs of the society and allocate resources based on the needs and burden of the disease.
Keywords: Equity, Access, Health Facilities, Hospital, COVID-19, Iran -
Pages 92-101Introduction
The unit dose distribution system ensures the delivery of drugs from the hospital pharmacy to the ward for a specific patient. Facilitating the improvement process of patients and drug safety requires such research. However, two human factors affecting this process, including pharmacists and nurses, and the impact that the drug distribution system in the hospital has on their condition, have been studied as the purpose of this research.
MethodsThis study was done by descriptive and analytical-comparative method. Data were collected from the staff of Urmia Women's Hospital in 2021, including 76 hospital staff, 11 pharmacists, and 32 nurses as a sample from three groups using three standard questionnaires. Data were analyzed by two dependent samples T-tests in SPSS-24 software.
ResultsAttention to pharmacists in the implementation of the unit-dose system by stimulating their interest in pharmaceutical sciences, being in the center of attention of colleagues, and increasing their desire to work in the hospital changed the level of job identity and, thus, it explained their appropriate professional position. Time saving, lack of differences in the counting of drugs, and the peace of mind of nurses after the implementation of the unit-dose plan increased the role of nurses in the main task of patient care by obtaining job satisfaction (3.29), which increased to above the average level ( P<0.001).
ConclusionSuccess in the implementation of this project in the selected hospital is expected to improve the professional position of pharmacists in the hospital and increase the job satisfaction of nurses.
Keywords: Unit-Dose System, Drug Distribution in Hospital, Professionalism of pharmacists, Role of nurses