فهرست مطالب

تحقیقات نظام سلامت - سال هجدهم شماره 3 (پاییز 1401)

مجله تحقیقات نظام سلامت
سال هجدهم شماره 3 (پاییز 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/06/16
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سارا کریمی زوردگانی، سمانه خورشیدی کیا، زهره محبیان* صفحات 170-185

    میکرواستخراج مایع- مایع پخشی (Dispersive liquid-liquid microextraction یا DLLME) نوعی تکنیک جدید آماده سازی نمونه است که شاخص های تغلیظ بالا را از حجم کم نمونه های آبی ارایه می کند. این روش به دلیل چندین مزیت از جمله سریع بودن، ارزان بودن، سهولت توسعه روش، فاکتور غنی سازی بالا و مصرف حجم کم حلال آلی، مقبولیت گسترده ای پیدا کرده است. پژوهش حاضر بر روی بهبودهای ایجاد شده در DLLME از زمان معرفی آن در سال 2006 تمرکز داشت. در مطالعه حاضر استفاده از DLLME با مشتق سازی هم زمان آنالیت ها و ترکیب DLLME با سایر تکنیک های آماده سازی نمونه و جایگزین نمودن حلال های کلردار سمی با هیدروکربن های با سمیت کم، الکل ها و مایعات یونی ارایه گردید. همچنین، تحقیق درصدد تشریح استفاده از DLLME برای پیش تغلیظ یون های فلزی و تغییرات بیشتری در این تکنیک جدید توسعه یافت. به طور خلاصه، کاربردهای مختلف DLLME برای چندین گروه از آنالیت ها از جمله آفت کش ها، داروها، فنل ها و سایر ترکیبات توصیف و در نهایت، برخی از محدودیت ها و چشم اندازهای آینده پیش بینی شد.

    کلیدواژگان: استخراج مایع- مایع، آماده سازی نمونه، آب
  • مرضیه نجفیان جزی*، مهرداد جعفرپور صفحات 186-195
    مقدمه

    قارچ تکمه ای به دلیل عطر و طعم منحصر به فرد و خواص تغذیه ای ارزشمند، بیشترین تولید را در سطح جهان دارد، ولی به دلیل عدم وجود کوتیکول، سرعت بالای تنفس، رطوبت زیاد و فعالیت شدید آنزیمی به سرعت فاسد و بلافاصله پس از برداشت، تغییر رنگ آن ها آغاز می شود.

    روش ها

    پژوهش حاضر در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار شامل شاهد، کیتوزان 2 درصد، کیتوزان + اسانس دارچین (2 درصد)، کیتوزان + اسانس گلپر (200 پی پی ام)، کیتوزان + اسانس دارچین + اسانس گلپر، در 3 تکرار اجرا و خصوصیات کیفی و بیوشیمیایی قارچ تکمه ای در روز های صفر، 7، 14 و 21 ارزیابی شد.

    یافته ها

    بیشترین میزان فلاونویید در روز 7 انبارمانی تحت تیمار پوشش دهی کیتوزان + اسانس گلپر حاصل شد. بیشترین ظرفیت آنتی اکسیدانی در تیمار شاهد در روز 21 انبارمانی مشاهده شد. رطوبت اندام باردهی در روز 7  انبارمانی تحت تیمار پوشش دهی کیتوزان + اسانس گلپر و کیتوزان + اسانس دارچین و در روز 14 انبارمانی در تیمار کیتوزان + اسانس گلپر در مقایسه با تیمار شاهد افزایش معنی داری را نشان داد. بیشترین شاخص قهوه ای شدن در روز 14 انبارمانی در تیمار های کیتوزان و کیتوزان + گلپر + دارچین حاصل شد. بیشترین سفتی بافت در روز صفر در تیمار شاهد و کمترین میزان در روز 21 در تیمارهای شاهد، کیتوزان و کیتوزان + گلپر + دارچین حاصل شد.

    نتیجه گیری

    تیمارهای مورد بررسی نتایج متفاوتی را بر خصوصیات بیوشیمیایی و ماندگاری پس از برداشت قارچ تکمه ای نشان دادند.

    کلیدواژگان: دارچین، اسانس، کیتوزان، ظرفیت آنتی اکسیدانی، فلاونوئیدها، قارچ ها
  • رضا امیرخانی، مسعود ریسمانچیان، مریم یزدی، سارا کریمی زوردگانی* صفحات 196-201
    مقدمه

    هدف از انجام پژوهش حاضر، مدل سازی تعیین علل و میزان قصور حوادث شغلی ارزیابی شده توسط بازرسان اداره کار و کارشناسان رسمی دادگستری استان اصفهان از دیدگاه مدیریت Health, Safety, and Environment (HSE) بود.

    روش ها

    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود که به صورت مقطعی و به منظور تعیین و علل میزان قصور مسبب (عامل) و یا مسببان (عوامل) حوادث شغلی در برخی از صنایع و کارگاه های استان اصفهان انجام گرفت. داده ها به صورت سرشماری جمع آوری گردید که پس از بررسی کلیه پرونده ها، در نهایت 367 پرونده تکمیل شد و مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    در مورد درصد قصور افراد حادثه دیده، کمترین توافق مربوط به نظرات بازرس و هیات هفت نفره بود [5/31 درصد = Intraclass Correlation Coefficient (ICC)]. بیشترین توافق بین هیات پنج نفره و هفت نفره در تعیین درصد قصور کارفرما تعیین گردید. همچنین، عدم توافق در تعیین درصد قصور حادثه دیده بیشتر مشاهده شد. اختلاف معنی داری بین هیات سه نفره و پنج نفره در هیچ یک از علل بالقوه حوادث وجود نداشت (05/0 < P). برای علت بی احتیاطی و سهل انگاری، توافق ضعیفی بین نظرات بازرس و هیات سه نفره و هفت نفره وجود داشت.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده، افرادی که سابقه شغلی بیشتری داشتند، درصد قصور کمتری دریافت می کردند. با این وجود، چنانچه فرد حادثه دیده در شغل فعلی سابقه کار بالاتری داشته باشد، در حادثه رخ داده درصد قصور بالاتری را به همراه دارد.

    کلیدواژگان: حوادث شغلی، مدیریت HSE، قصور
  • حمیدرضا کاظمینی*، اصغر عزیزیان، کتایون احمدی صفحات 207-215
    مقدمه

    تشخیص تقلب افزودن ملامین در محصولات غذایی که به منظور افزایش محتوای نیتروژن انجام می شود، به دلیل مخاطرات آن برای سلامت مصرف کننده ضروری می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی میزان ملامین موجود در شیر خشک مصرفی نوزادان جمع آوری شده از مناطق مختلف شهر تهران با استفاده از روش Enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) در سال 1400 بود.

    روش ها

    در این مطالعه، 22 نمونه شیر خشک مصرفی نوزادان با نشان های تجاری مختلف از پرفروش ترین آن ها در 22 منطقه شهر تهران جمع آوری گردید و با استفاده از کیت تشخیصی مبتنی بر روش ELISA، ملامین جستجو، تشخیص و میزان آن تعیین شد و سپس با حد استاندارد مورد مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    در هیچ کدام از نمونه های شیر خشک نوزادان، مقادیر بالاتر از حد تشخیص کیت مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر نشان داد که در شیر خشک نوزادان در سال 1400 در شهر تهران، تقلب افزودن ملامین صورت نگرفته است و از این نظر خطری برای مصرف کننده (نوزادان) وجود ندارد.

    کلیدواژگان: ELISA، ملامین، شیر خشک، نوزاد
  • زیبا محمدی، ساحل داردرفشی، محبوبه اخلاقی، زینب مکوندی* صفحات 207-215
    مقدمه

    آگاهی از اصول اخلاقی و داشتن حساسیت اخلاقی، از جمله ارکان مراقبت پرستاری با کیفیت از بیماران به شمار می رود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی میزان آگاهی و حساسیت اخلاقی دانشجویان رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی همدان بود.

    روش ها

    این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 134 دانشجوی رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی همدان و با روش نمونه گیری طبقه بندی با تخصیص متناسب انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه سه بخشی اطلاعات دموگرافیک، آگاهی از اخلاق در حرفه پرستاری و پرسش نامه استاندارد حساسیت اخلاقی جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون های t، ANOVA، Mann-Whitney و Kruskal-Wallis در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    بیشترین تعداد دانشجویان دارای سطح آگاهی (2/64 درصد) و حساسیت اخلاقی (3/81 درصد) متوسط بودند. میزان آگاهی اخلاقی بر حسب متغیرهای ترم تحصیلی و علاقمندی به رشته و میزان حساسیت اخلاقی بر حسب متغیرهای سن، مقطع تحصیلی و ترم تحصیلی تفاوت معنی داری داشت (05/0 > P). همچنین، بین آگاهی اخلاقی و حساسیت اخلاقی در دانشجویان همبستگی معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به حد متوسط آگاهی و حساسیت اخلاقی دانشجویان و عدم وجود همبستگی معنی دار بین این دو متغیر، می توان از طریق تلاش در جهت طراحی مدل هایی جهت اجرای اخلاق پرستاری در بالین و گنجاندن بیشتر مباحث اخلاق حرفه ای در کتب تخصصی رشته پرستاری در زمان تحصیل، در زمینه بهبود و ارتقای مباحث اخلاقی در پرستاری تلاش نمود.

    کلیدواژگان: آگاهی، حساسیت اخلاقی، دانشجویان پرستاری، ایران
  • مریم هادیان قهدریجانی، فرشته زمانی علویجه، مرضیه غفوری قهدریجانی، محدثه خوشگفتار* صفحات 216-222
    مقدمه

    با گسترش ویروس کووید 19، کارکنان مراقبت های بهداشتی- درمانی به دلیل قرار گیری در خط اول مقابله با این بیماری، نسبت به سایر افراد در معرض بروز اختلالات روان شناختی و اضطراب بیشتری قرار دارند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اضطراب ادراک شده ناشی از پاندمی کووید 19 با عوامل مرتبط با آن در کارکنان مراکز بهداشتی- درمانی شهر اصفهان در سال 1399 بود.

    روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 357 نفر از کارکنان مراکز بهداشتی- درمانی شهر اصفهان انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل سوالات دمو گرافیک و پرسش نامه استاندارد مقیاس اضطراب کروناویروس (Corona Disease Anxiety Scale یا CDAS) بود. داده ها با سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین نمره اضطراب در کارکنان مراکز بهداشتی- درمانی متوسط بود (40/6 ± 95/12). علایم روانی در زنان (9/2 ± 4/12) بیشتر از مردان (3/3 ± 4/8) گزارش شد (001/0 > P). این علایم با شغل (030/0 = P)، وضعیت تاهل (040/0 = P) و شیفت کاری (010/0 = P) ارتباط معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر، در برنامه های مداخله ای جهت کاهش سطح اضطراب در بین کارکنان بهداشت و درمان، باید زنان، پرستاران و کارکنانی که شیفت کاری در گردش دارند، در اولویت قرار گیرند. با توجه به سهم بسیار زیادی که پرستاران زن در موفقیت روند درمان بیماران دارند و نیز نقش محوری که در سلامت و رفاه خانواده ایفا می کنند، باید اقدامات ویژه ای به منظور بهبود شرایط ایجادکننده اضطراب در آن ها انجام شود.

    کلیدواژگان: اضطراب، پاندمی، کووید 19، کارکنان بهداشتی
  • زینت سادات میرپور، محمدعلی رحمانی، شهره قربان شیرودی* صفحات 223-233
    مقدمه

    افراد دارای تجربه روابط آسیب زا، با اختلالات روحی و روانی، تحریک پذیری و اختلال عملکرد مواجه می شوند. پژوهش حاضر با هدف طراحی و روان سنجی ابزاری جهت بررسی و تشخیص میل به تجربه مجدد روابط آسیب زا انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه از نوع آمیخته اکتشافی بود. در مرحله کیفی با استفاده از روش گراندد تیوری، 9 تن از متخصصان و 8 تن از افراد باتجربه روابط آسیب زا مراجعه کننده به کلینیک های روان شناختی شهر رشت به وسیله مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق و روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس پرسش نامه میل به تجربه مجدد روابط آسیب زا با 52 سوال در طیف لیکرت تدوین گردید. در مرحله کمی که از نوع روش شناختی بود، ویژگی های روان سنجی با استفاده از روایی صوری، روایی محتوا و سازه و همچنین، پایایی همسانی درونی و ثبات مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    از نظر کیفی، روابط آسیب زا شامل «خشونت ادراک شده، نشانگان روان شناختی، راهبردهای حفظ رابطه ناسالم، ویژگی های شخصیت تاریک، مشکلات مربوط به تنظیم هیجان، عوامل نگهدارنده،آسیب های خانوادگی و رفتارهای خودشکن» بود. از نظر کمی نیز ابزار، روایی محتوا و صوری معتبری داشت. در روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، سوالات پرسش نامه از همبستگی قابل قبولی برخوردار بود (بیش از 3/0). بر اساس نتایج تحلیل عاملی، مقیاس تجربه مجدد روابط آسیب زا در 18 حیطه طراحی گردید. پایایی به روش همسانی درونی، 87/0 به دست آمد و پایایی ثبات به روش آزمون- بازآزمون در حد مطلوبی قرار داشت (97/0).

    نتیجه گیری

    روابط آسیب زا، مفهومی پیچیده، پویا، مداوم و همبسته از شرایط زمینه ای، عوامل نگهدارنده، شرایط علی و شرایط مداخله گر می باشد و شامل ابعاد گسترده ای از عوامل فردی و شخصیتی، فرهنگی و اقتصادی می شود. با توجه به روایی و پایایی مناسب، ابزار طراحی شده به منظور تشخیص میل به تکرار تجربه جهت مداخلات درمانی پیشنهاد می گردد.

    کلیدواژگان: آزار عاطفی، همسرآزاری، روان سنجی، تحلیل عاملی
  • ناهید رئیسی ورکانی، فرزانه محمدی*، آسیه پیرزاده، سودابه قدسی صفحات 234-241
    مقدمه

    به دنبال شیوع بیماری کرونا و لزوم فاصله گذاری اجتماعی، استفاده از آموزش مجازی به امری ضروری تبدیل شده است. استفاده از آموزش مجازی همواره با چالش های متعددی همراه بوده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی میزان رضایتمندی کارکنان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کاشان از آموزش مجازی ارایه شده از طریق شبکه های اجتماعی در طی بحران کرونا بود.

    روش ها

    این تحقیق مقطعی- تحلیلی در سال 1399 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای بر روی 300 نفر از کارکنان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کاشان در گروه های شغلی بهورزان، مراقبان سلامت، کارشناسان، پزشکان و کارشناسان ستادی انجام گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات، از یک پرسش نامه روا و پایا استفاده گردید و به صورت مجازی در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. این پرسش نامه حاوی 6 سوال دموگرافیک و 17 سوال مربوط به ارزیابی رضایت افراد بود. پرسش نامه از سه بخش «محتوای دوره آموزشی، شیوه ارایه آموزش و برنامه آموزش از طریق شبکه های مجازی» تشکیل شده بود. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته‎ ها

    کمترین و بیشترین میزان رضایتمندی به ترتیب مربوط به محتوای آموزشی و شیوه آموزشی با نمرات 59/17 و 25 بود. به طور کلی، میزان رضایتمندی از آموزش های مجازی در زنان بیشتر از مردان ارزیابی شد، اما این ارتباط معنی دار نبود (05/0 < P). گروه مراقبان سلامت، بالاترین و گروه کارشناسان، کمترین نمره کل رضایت سنجی از آموزش های ارایه شده را گزارش کردند.

    نتیجه ‎گیری

    بر اساس نتایج پژوهش حاضر، سطح رضایتمندی کل در حد نسبتا قوی بود و تنها نکته این که علاوه بر آموزش، به کیفیت آن نیز باید توجه ویژه ای شود. ارزیابی نظرات کارمندان معاونت بهداشتی کاشان در مورد کیفیت آموزش داده شده در بستر مجازی نه تنها ملاکی برای ارزیابی کیفیت تدریس است، بلکه بر روی امکانات و ضرورت های اصلاح و ارزیابی آموزشی با کشف نقایص آموزشی نیز متمرکز است.

    کلیدواژگان: آموزش از راه دور، کووید 19، رضایتمندی کارکنان، شبکه های اجتماعی
  • باقر پهلوان زاده، الیاس بهادر* صفحات 242-247
    مقدمه

    فشار مراقبتی در مراقبان بیماران نورولوژیک، منجر به کاهش کیفیت زندگی مراقبان، کیفیت مراقبت انجام شده و در نتیجه، کاهش کیفیت زندگی بیمار می شود. شناسایی عوامل تعیین کننده فشار مراقبتی با هدف ارتقای کیفیت مداخلات مراقبان، کمک کننده می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین فشار مراقبتی در مراقبان بیماران نورولوژیک و عوامل مرتبط با آن انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود که بر روی 202 نفر از مراقبان اصلی بیماران نورولوژیک استان گلستان که به علت آسیب نورولوژیک تحت مراقبت قرار داشتند، انجام گردید. نمونه ها به روش در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه سلامت عمومی (General Health Questionnaire یا GHQ) و سیاهه فشار مراقبتی (Caregiver Burden Inventory یا CBI) به همراه متغیرهای دموگرافیک جمع آوری شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های توصیفی Mann-Whitney، ضرایب همبستگی Pearson و Spearman در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    88 درصد مراقبان تحت فشار مراقبتی متوسط و شدید قرار داشتند. میانگین فشار مراقبتی مراقبان بیماران مبتلا به Multiple sclerosis (MS) از میانگین فشار مراقبتی مراقبان سایر بیماران به طور معنی داری کمتر بود (003/0 = P). مراقبان بیمارانی که بیمار توان خیلی کمی داشت، در مقایسه با مراقبان بیمارانی که بیمار دارای توان زیادی بود، به طور معنی داری فشار مراقبتی بیشتری را تجربه می کنند (008/0 = P).

    نتیجه گیری

    با توجه به بالا بودن میزان فشار مراقبتی، حمایت و پشتیبانی از خانواده های بیماران ضروری به نظر می رسد. در این راستا، تدوین سیستم مناسب ارجاع، آماده سازی رسمی برای مراقبت و تهیه برنامه آموزش مراقبت قبل از ترخیص از بیمارستان مناسب می باشد.

    کلیدواژگان: فشار مراقبتی، بیماران نورولوژیک، عوامل مرتبط
  • مسعود سامی، حدیثه ابدالی، نیماه بحرینی، زهرا اسفندیاری*، مرجان هادیان، محمد بدیعی، امیرحسین صادقی صفحات 248-255
    مقدمه

    رعایت بهداشت مواد غذایی، یکی از مهم ترین شاخص های پیشگیری کننده از بیماری های غذازاد است، اما به دلیل آگاهی ناکافی و به دنبال آن، عملکرد ناصحیح، افراد زیادی از مسمومیت های غذایی رنج می برند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تاثیر آموزش بر آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان کارخانجات فرآورده های لبنی و آشامیدنی شهر اصفهان در خصوص اصول بهداشت خوب انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود و بر روی 96 پرسنل 56 کارخانه فرآورده های لبنی و آشامیدنی استان اصفهان صورت گرفت. نمونه ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه چهار قسمتی با موضوع اصول بهداشتی خوب بود که ابتدا در هر دو گروه تکمیل و سپس کتابچه آموزشی در اختیار گروه آزمون قرار گرفت و پس از دو ماه از انجام مداخله، مجدد پرسش نامه توسط هر دو گروه تکمیل گردید. داده ها بعد از کدگذاری در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد در گروه آزمون ارتقا یافت. اختلاف معنی داری در متغیرهای مذکور قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون مشاهده گردید؛ در حالی که اختلاف معنی داری در گروه شاهد در ارتباط با متغیرهای مورد بررسی مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    برنامه آموزشی در ارتقای آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان تاثیر مثبتی داشت. ضعف در خصوص کنترل سوابق بهداشتی، پوشش مناسب در محیط کار و میکروارگانیسم موجود در دست و بینی مشاهده شد که بعد از مداخله آموزشی در گروه آزمون، به طور قابل توجهی برطرف گردید. ارایه برنامه های آموزشی کاربردی و مداوم توسط متخصصان باتجربه در رعایت اصول بهداشت فردی توصیه می گردد.

    کلیدواژگان: آموزش، آگاهی، نگرش، عملکرد، اصول بهداشتی خوب
|
  • Sara Karimi-Zeverdegani, Samaneh Khorshidikia, Zohreh Mohebian* Pages 170-185

    Dispersive liquid-liquid microextraction (DLLME) is a novel sample-preparation technique that provides high enrichment factors from the low volume of aqueous samples. This method has gained wide acceptance due to several advantages, including being inexpensive, fast, easy to develop, easy to operate with a high enrichment factor, and consuming low volume of organic solvent, which has made it available to almost all analytical laboratories. This review focuses on the improvements that have been made in the DLLME since its introduction in 2006. In this study, the use of DLLME with simultaneous derivatization of analytes, the combination of DLLME with other sample preparation techniques, and the replacement of toxic chlorinated solvents with low toxicity hydrocarbons, alcohols, and ionic liquids were described. Moreover, this paper seeks to describe the use of DLLME to pre-concentrate metal ions and further modifications of this newly developed technique. It briefly describes the various applications of DLLME for several groups of analytes, including pesticides, drugs, phenols, and other compounds, and finally, some limitations and future trends are anticipated.

    Keywords: Liquid-liquid extraction, Sample preparation, Water
  • Marzieh Najafian-Jazi*, Mehrdad Jafarpour Pages 186-195
    Background

    Agaricus bisporus has the highest production in the world due to its unique flavor and valuable nutritional properties. Due to lack of cuticle, high respiration rate, high humidity, and intense enzymatic activity, they rapidly decay and their discoloration begins immediately after harvest.

    Methods

    The present study was conducted in a completely randomized design with 5 treatments including control, chitosan 2%, chitosan + cinnamon essential oil (2%), chitosan + Persian hogweed essential oil (200 ppm), and chitosan + cinnamon essential oil + Persian hogweed essential oil with 3 replications, and qualitative and biochemical characteristics of Agaricus bisporus on days 0, 7, 14, and 21 were evaluated.

    Findings

    The highest amount of flavonoids was obtained 7 days after storage under the treatment of chitosan + Persian hogweed essential oil. The highest antioxidant capacity was observed in the control treatment 21 days after storage. 7 days after storage, the moisture content under the treatment of chitosan + Persian hogweed essential oil and chitosan + cinnamon essential oil and also 14 days after storage in the treatment of chitosan + Persian hogweed essential oil showed a significant increase compared to the control treatment. The highest browning index was obtained 14 days after storage in chitosan and chitosan + Persian hogweed + cinnamon treatments. The highest tissue firmness was observed on day 0 after storage in the control treatment and the lowest amount of firmness was observed on day 21 after storage in control, chitosan, and chitosan + Persian hogweed + cinnamon treatments.

    Conclusion

    The investigated treatments showed different results on biochemical properties and postharvest shelf life of Agaricus bisporus. In general, cinnamon and Persian hogweed essential oils combined with chitosan have been individually effective on qualitative properties of Agaricus bisporus over shelf life.

    Keywords: Cinnamon, Essential oil, Chitosan, Antioxidant capacity, Flavonoids, Agaricales
  • Reza Amirkhani, Masoud Rismanchian, Maryam Yazdi, Sara Karimi-Zeverdegai* Pages 196-201
    Background

    The purpose of this study was to model the causes and extent of negligence of occupational accidents assessed by labor office inspectors and official experts of the Judiciary of Isfahan Province, Iran, from the perspective of health, safety, and environment (HSE) management.

    Methods

    This descriptive-analytical cross-sectional study was conducted to determine the causes and extent of negligence of agent or agents of occupational accidents in some industries and workshops in Isfahan Province. In this study, the data were collected by census, which after reviewing all the cases, finally 367 cases were completed and examined.

    Findings

    The lowest agreement on the percentage of negligence of the victims was related to the opinion of the inspector and the opinion of the seven-member board [intraclass correlation coefficient (ICC) = 31.5%]. Most agreement between the five-member and seven-member boards was in determining the percentage of the employer's failure. Moreover, disagreement was observed more in determining the percentage of negligence of the victim. Statistically, there was no significant difference between the three-member and five-member staff in any of the potential causes of the accidents (P > 0.05). For the cause of carelessness and negligence, there was a weak agreement between the inspector's opinion and the opinions of three-member and seven-member boards.

    Conclusion

    Based on the results, people who have more work experience receive less failure percentage. However, if the injured person has a higher work experience in the current job, he has a higher percentage of negligence in the accident which has occurred.

    Keywords: Occupational accidents, HSE management, Negligence
  • Ziba Mohammadi, Sahel Darderafshi, Mahboubeh Akhlaghi, Zeinab Makvandi* Pages 207-215
    Background

    Awareness of ethical principles and having moral sensitivity are considered as the pillars of quality nursing care of patients. This study aimed to investigate the level of moral awareness and sensitivity of nursing students of Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran.

    Methods

    This descriptive-analytical study was performed on 134 nursing students of Hamadan University of Medical Sciences using stratified sampling method with proportional allocation. Data collection tools included a three-part questionnaire of demographic information form, and questionnaires of ethics awareness in the nursing profession, and moral sensitivity. Data were analyzed using parametric t-test and analysis of variance (ANOVA) or non-parametric Mann-Whitney and Kruskal-Wallis tests in SPSS software.

    Findings

    The majority of students had a moderate level of awareness (64.2%) and moral sensitivity (81.3%). The level of moral awareness in terms of semester variables and interest in the field and the level of moral sensitivity in terms of age, degree, and semester variables had significant differences (P < 0.05). The findings indicated that there was no statistically significant correlation between moral awareness and moral sensitivity in students.

    Conclusion

    Considering the average level of moral awareness and sensitivity of students and the lack of significant correlation between these two variables, it is possible to improve and promote ethical issues in nursing by trying to design models to implement nursing ethics in the clinic and the inclusion of more professional ethics topics in specialized nursing textbooks during education.

    Keywords: Awareness, Moral sensitivity, Nursing students, Iran
  • Maryam Hadian-Ghahderijani, Fereshteh Zamani-Alavijeh, Marzieh Ghafouri-Ghahderijani, Mohadeseh Khoshgoftar* Pages 216-222
    Background

    With the outbreak and spread of Corona virus, health care workers are more prone to externalize psychological disorders and anxiety due to being in the front line of dealing with disease. The aim of this study was to determine the relationship between the mean anxiety score concerning Coronavirus epidemic with career type and demographic characteristics of health center personnel in Isfahan province.

    Methods

    The present cross-sectional study was performed on 357 staff members of health centers in Isfahan. Data collection tools in this study included demographic questions and a standard questionnaire of the Coronavirus Anxiety Scale (CDAS). Data were analyzed in SPSS software with a significance level of less than 0.05.

    Findings

    The results demonstrated that the mean score of anxiety in employees was moderate (12.95 ± 6.40). Psychological symptoms were assessed more in women (2.4 ± 12.9) than men (8.4 ± 3.3) (P < 0.001). Therefore, these symptoms had a significant relationship with occupation (P = 0.030), marital status (P = 0.040), and shift work (P = 0.010).

    Conclusion

    In line with the findings of the present study, women, nurses, and shift workers should be given the highest priority in intervention programs aimed at reducing anxiety among health care professionals. Given the critical role of female nurses in achieving the success in treating patients, as well as their vital role in improving health and well-being of their families, specific measures should be taken to address the conditions that might lead to their distress.

    Keywords: Anxiety, Pandemic, Covid-19, Health personnel
  • Zinatsadat Mirpour, Mohammadali Rahmani, Shohreh Ghorbanshiroodi* Pages 223-233
  • Nahid Raisi-Varkani, Farzaneh Mohammadi*, Asieh Pirzadeh, Soudabeh Ghodsi Pages 234-241
  • Bagher Pahlavanzadeh, Elias Bahador* Pages 242-247
  • Masoud Sami, Hadiseh Ebdali, Nimah Bahreini, Zahra Esfandiari*, Marjan Hadian, Mohammad Badei, Amirhossein Sadeghi Pages 248-255