فهرست مطالب

ایران ورجاوند - پیاپی 8 (بهار و تابستان 1401)

نشریه ایران ورجاوند
پیاپی 8 (بهار و تابستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/07/23
  • تعداد عناوین: 5
|
  • حامد مولایی کردشولی صفحه 4

    میراث فرهنگی آینه زندگی گذشتگان که سیر حرکت انسان در طول تاریخ بشریت را بازگو میکند. بدون شک شناخت و حفظ هویت و روح فرهنگی مردمان هیچ سرزمینی بدون صیانت از میراث فرهنگی و آثار باقی مانده از قرون گذشته امکانپذیر نخواهد بود. پویایی فرهنگی جامعه نیازمند پیوستگی میان دیروز، امروز و فردای کشور است، به همین دلیل امروزه حفظ میراث فرهنگی به عنوان پشتوانه ای برای تداوم حیات فرهنگی آینده مطرح میشود.اهمیت حفاظت از آثار باستانی فرهنگی به عنوان میراث ماندگار،گواهی بر هویت فرهنگی ملی و اقدامی موثر در راستای دستیابی جامعه به توسعه است. میراث گذشته منابع بدون جایگزینی است که میتوانند میان گذشته و آینده ما وحدت ایجاد کنند. نگاهی گذرا به وضعیت نگهداری از میراث فرهنگی ایران نشان میدهد که بسیاری از محوطه ها و آثار باستانی این سرزمین فاقد یک چشم انداز روشن حفاظتی است. در نتیجه عدم یک برنامه جامع و منسجم حفاظت آثار باستانی در مقابل خطرات توسعه تدریجی مدرن مانند سدسازی، راه آهن، جاده سازی و معدنکاوی جدید بسیاری از آثار باستانی نابود شده است. بهرهبرداری از معادن کشور بدون توجه و رعایت اصول و قوانین میراث فرهنگی اثرات نامطلوب و جبران ناپذیری میگذارد. هر کدام از انواع فعالیتهای معدنکاوی جدید، درجهای از تاثیرگذاری بر میراث فرهنگی و آثار تاریخی دارند. نوشتار حاضر به مشکلات و مسایلی میپردازد که در نتیجه معدنکاری جدید و استخراج مواد معدنی برای میراث فرهنگی و آثار باستانی به وجود آورده است. مطالب استفاده شده در این پژوهش، مشاهدات شخصی نگارنده، مطالب منتشر شده در رسانه ها و خبرهای مربوط به تخریب آثار باستانی توسط معادن جدید و پژوهشهای در رابطه با موضوع بوده است. معدنکاری جدید در بسیاری از موارد باعث آسیب و یا تخریب کامل اثر باستانی شده و علت آن خالء قانونی، تخلف و تعرض معدنکاران جدید به آثار باستانی و عدم درک توسعه پایدار است.

    کلیدواژگان: میراث فرهنگی، آثار باستانی، معدن جدید، معدنکاری جدید، توسعه پایدار
  • ارند اجی باوث ترجمه: علی رستمی صفحه 41
  • آر. لی لایمن ترجمه: علیرضا یزدانی سنگری صفحه 53

    اصطلاح "تافونومی" اولین بار در سال 1940 توسط افرموف دیرین شناس به عنوان »مطالعه انتقال(در تمام جزییات آن) بقایای جانوری از زیستکره به سنگ کره تعریف شد. از آنجا که افرموف نشان داد که تافونومی درگیر »گذار از زیستکره به سنگکره« است، این اصطلاح به منظور در برگرفتن بقایای گیاهی تکامل یافت. این مفهوم و اصطلاح توسط باستان جانورشناسانی به کار گرفته شد که علاقه مند به این موضوع بودند که آیا استخوانهای تغییریافته نمایانگر ابزارهای پیشازتاریخ مجموعه ای از بقایای جانوری دغدغه نشانه های دیرین بوم شناختی هستند و یا در مورد درستی داشتند. تا اواسط دهه 1970 ،این اصطلاح هنوز به همان معنای موردنظر افرموف بود. هنگامیکه برخی باستان شناسان این واژه را برای نشان  دادن شکل گیری و نابسامانی در مدارک باستان شناسی و تغییر طبیعی مصنوعات به کار بردند، باعث شدند این اصطلاح معانی دیگری نسبت به آنچه در ابتدا توسط افرموف تعیین شده بود، به خود بگیرد. تافونومی به موادی که یکبار زنده بودند مربوط میشود درحالیکه فرآیندهای شکل گیری باستان شناختی هم به مواد زنده و هم به مواد غیرزنده مربوط میشود. تافونومی مربوط به گذار از زنده به غیرزنده و زمین شناختی است؛ بنابراین شامل هر دو فرآیند شکل گیری طبیعی و فرهنگی چه به صورت جانبدارانه و چه مملو از اطلاعات و عالیق پژوهشی است اما فرآیندهای طبیعی جانبدارانه هستند درحالیکه فرآیندهای شکل گیری فرهنگی مورد توجه پژوهش است. تافونومیستها باید به آرامی باستان شناسانی را که از این اصطلاح سو استفاده میکنند آگاه سازند به این خاطر که آنها با انجام این کار سردرگمی و سو تفاهم را تشدید میکنند. 

    کلیدواژگان: باستان شناسی، تعاریف، افرموف، دیرین شناسی، اصطلاح شناسی
  • آرشاک ایروانیان صفحه 70
|