فهرست مطالب
نشریه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
سال یازدهم شماره 3 (پیاپی 43، پاییز 1383)
- 188 صفحه،
- تاریخ انتشار: 1383/09/01
- تعداد عناوین: 18
-
- علوم کشاورزی
-
صفحه 5به منظور بررسی اثر مقدار بذر و نوع گندم نان (Triticum aestivum L) و دوروم (Triticum durum) بر عملکرد علوفه و دانه در شرایط کشت دیم، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در ایستگاه بهنمیر در سال 1378 در استان مازندران انجام شد. دو نوع گندم نان (رقم تجن) و گندم دوروم (رقم استورک) به عنوان تیمار اصلی و مقادیر بذر به میزان 130، 180 و 230 کیلوگرم در هکتار به عنوان تیمارهای فرعی در نظر گرفته شدند. بوته ها در مرحله رشد رویشی (قبل از سافه روی) برای عملکرد علوفه در پایان رشد فیزیولوژیک (برای تعیین عملکرد دانه) برداشت شدند. نوع گندم و مقادیر بذر بر عملکرد علوفه در بهار و کاه کلش (در پایان رشد فیزیولوژیک) اثر معنی داری داشت. گندم دوروم (رقم استورک) در مرحله رشد رویشی و هم چنین در مرحله پایان رشد فیزیولوژیک به طور معنی داری زیست توده بیشتری نسبت به گندم تجن در واحد سطح تولید کرد. با افزایش مقادیر بذر عملکرد زیست توده افزایش ولی عملکرد دانه در گندم کاهش یافت. واکنش منفی گندم دوروم نسبت به مقادیر بذر در خصوص تولید دانه، بیشتر از گندم نان (رقم تجن) بود. حداکثر تولید دانه در رقم دوروم در تراکم 130 کیلوگرم بذر در هکتار بدست آمد، در حالی که اثر مقادیر بذر بر روی تولید دانه گندم نان (رقم تجن) معنی دار نبود.
کلیدواژگان: تراکم بوته، گندم نان، تولید علوفه، تولید دانه، گندم دوروم -
صفحه 15تاثیر محلول پاشی مس و روی، بر اجزا عملکرد دانه، روغن، پروتئین و خواص کیفی دانه کلزا (رقم اکاپی)، در منطقه دشتکار بردسیر واقع در 65 کیلومتری جنوب غربی کرمان مورد بررسی قرار گرفت. دو بار محلول پاشی (یکی در مرحله ساقه رفتن و دیگری اوایل گلدهی) در مزرعه ای با 16 تیمار شامل مقادیر مختلف مس در چهار سطح: Cu1؛ (بدون مس)، Cu 2؛(0.15 کیلوگرم در هکتار)، Cu3؛ (0.3 کیلوگرم در هکتار)، Cu4؛(0.45 کیلوگرم در هکتار) و مقادیر مختلف روی در چهار سطح: Zn1(بدون روی)، Zn2؛(0.8 کیلوگرم در هکتار)، Zn3؛ (1.6 کیلوگرم در هکتار) Zn4؛ (2.4 کیلوگرم در هکتار) به صورت فاکتوریل یا طرح بلوک های خرد شده در سه تکرار به اجرا درآمد. نتایج آزمایش نشان می دهد که بین سطوح روی و اثر متقابل مس و روی بر تعداد غلاف در بوته، عملکرد دانه، روغن و پروتئین در واحد سطح، از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود دارد و حداکثر مربوط به تیمار اثر متقابلCu3Zn4 می باشد. تیمارهای Zn3،Zn4 و Cu2 تاثیر بیشتری بر افزایش درصد روغن دانه داشته، در حالی که ماکزیمم درصد مربوط به تیمار اثر متقابل Cu3Zn4 می باشد.
کلیدواژگان: کلزا، تولید روغن و پروتئین، محلول پاشی، عملکرد دانه، غلاف کلزا (میوه کلزا) -
صفحه 23به منظور بررسی تشخیص کمبود و محدودیت های جذب عناصر غذایی در شرایط کاربرد مقادیر مختلف کودهای فسفر و روی در گندم دیم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار با 4 سطح فسفر (0، 50، 100 و 150 کیلوگرم P2O5 بر هکتار) و 4 سطح روی (0، 10، 20 و 30 کیلوگرم Zn بر هکتار) و به مدت 3 سال زراعی (1377-1374) در موسسه تحقیقات کشاورزی دیم (مراغه) به اجراء درآمد. پس از تجزیه و تحلیل داده های این آزمایش با استفاده از روش های دریس و ضرایب همبستگی خطی بین نسبت های عناصر غذایی در گیاه با عملکرد دانه مشخص گردید که روش دوم در مقایسه با روش دریس در بررسی تعادل عناصر غذایی در گیاه مناسب ترین روش می باشد. با استفاده از این روش، Mn در مقایسه با سایر عناصر غذایی محدود کننده ترین عنصر غذایی برای افزایش عملکرد دانه تشخیص داده شد. به منظور ایجاد تعادل بین Mn و سایر عناصر غذایی نباید نسبت های Fe/ Mn، K/Mn، P/Mn، N/Mn در گیاه بیش از 660، 420، 29 و 2.8 و هم چنین نسبت های Mn/B، Mn/Cu، Mn/Zn نیز کمتر از 2.5، 10 و 9 بوده باشد. با استفاده از این روش مشخص گردید، رعایت نسبت های یاد شده برای ایجاد تعادل عناصر غذایی در گیاه و تولید بالاترین عملکرد مورد نیاز است.
کلیدواژگان: فسفر و روی، تعادل عناصر غذایی، تشخیص کمبود و گندم دیم -
صفحه 35به منظور بررسی تاثیر زیرشکن زنی و دور آبیاری بر عملکرد سیب زمینی، آزمایشی در سال زراعی 80-1379 در ایستگاه تحقیقاتی تجرک مرکز تحقیقات کشاورزی همدان با خاکی دارای بافت لوم رسی سنگریزه دار انجام شد. در این تحقیق از دو شیوه خاک ورزی شامل: 1) خاک ورزی مرسوم با گاو آهن برگرداندار به عمق 25-20 سانتی متر، 2) خاک ورزی مرسوم به همراه زیرشکن زنی به عمق 40-35 سانتی متر و سه دور آبیاری، شامل 3، 6 و 9 روز یکبار آبیاری استفاده شد، بگونه ای که حجم آب آبیاری در انتهای فصل زراعی در هر سه تیمار آبیاری تقریبا یکسان بود. این تحقیق به صورت طرح آماری کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار (روش خاک ورزی به عنوان فاکتور اصلی و دور آبیاری به عنوان فاکتور فرعی) اجرا شد. اثر زیرشکن زنی در مقاومت خاک با تعیین نمایه مخروطی در دو مرحله (پس از آبیاری اول و در وسط فصل زراعی) در کلیه کرت ها ارزیابی شد. در پایان فصل رشد (زمان برداشت) عملکرد و برخی از فاکتورهای کمی و کیفی سیب زمینی شامل اندازه غده، تعداد غده در بوته، وزن هر بوته و درصد غده های دفرمه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که زیرشکن زنی موجب کاهش مقاومت خاک به طور جزیی در لایه های پایین تر از 25 سانتی متر شد. اگر چه اثر خاک ورزی بر عملکرد سیب زمینی معنی دار نشد ولیکن اثر دور آبیاری بر عملکرد سیب زمینی در سطح احتمال(p<0.06) معنی دار شد و تیمار سه روز یکبار آبیاری، نسبت به بقیه دورهای آبیاری برتری نشان داد. بنابراین بر اساس نتایج حاصله، در محصولات آبی همچون سیب زمینی که آب مورد نیاز در فواصل کم در اختیار گیاه قرار می گیرد، نیازی به خاک ورزی در عمق بیش از عمق لایه سطحی (25-20 سانتی متر)، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر نباشد.
کلیدواژگان: سیب زمینی، زیرشکن، دورآبیاری، مقاومت خاک، مقاومت به فروسنجی -
صفحه 45به منظور تعیین آستانه خسارت اقتصادی علف های هرز تاج خروس و سوروف در تداخل با لوبیا (phaseolus vulgaris) آزمایشی به صورت بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی1380 در ایستگاه تحقیقات دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل تراکم های مختلف 4، 8 و 12 بوته در متر مربع تاج خروس و 10، 20و 30 بوته در متر مربع سوروف بودند که در تراکم ثابت 20 بوته در متر مربع لوبیا به صورت افزایشی اجرا شد. جهت تعیین شاخص های رقابتی علف های هرز مذکور از مدل رگوسیونی استفاده شد. نتایج حاصل از داده های آزمایشی و مدل رگرسیونی دلالت بر بالاتر بودن توان رقابتی تاج خروس داشتند و بر اساس نتایج حاصل از آستانه خسارت اقتصادی تاج خروس و سوروف در لوبیا به ترتیب 0.04 و 0.22به دست آمد که با اعمال 90 در صد در کارآیی کنترل این مقدار در هر دو گونه صفر شد.
کلیدواژگان: تاج خروس، سوروف، لوبیا، آستانه خسارت اقتصادی -
صفحه 53یکی از دشمنان طبیعی متداول شتهه، بالتوری سبز Chrysoperla carnea (Steph.) می باشد که در کنترل بیولوژیک، رهاسازی آن بیشتر در مرحله تخم انجام می گیرد در این میان حضور شکارگرهای تخم بالتوری سبز در محیط، نقش مهمی در کاهش کار آیی آن دارد. مورچه ها از عوامل موثر در کاهش کارآیی بالتوری در رها سازی تخم آن می باشند. به منظور مقایسه اثر حضور مورچه Tapinoma simrithi K. بر کارآیی رهاسازی تخم شکارگر بالتوری، سه روش رهاسازی تخم، شامل کرایزوبگ، کرازوکارت و رهاسازی تخم هر یک در5 تکرار انجام شد. هر یک تکرار شامل یک گلدان گیاه کل زینتی Brassica oleracea L. آلوده به شته کلم Brevicoryne brassicae L. بود که مورچه ها آزادانه روی آنها در حال رفت و آمد بودند. 24 ساعت بعد از رهاسازی تعداد 50 عدد تخم در هر تکرار، تخم های باقیمانده و سالم شمارش شدند. نتایج نشان داد که در تیمار کرایزویگ تخم ها کاملا سالم بودند در حالی که در تیمار کرایزوکارت 35.6 درصد تخم ها و در تیمار رهاسازی تخم مخلوط با خاک اره 59.6 درصد تخم ها سالم باقی مانده بودند. نتایج نشان داد که روش کرایزوبگ بیشترین میزان تاثیر را در حفاظت تخم ها از حمله مورچه ها داشت.
کلیدواژگان: پالتوری سبز، مورچه، رهاسازی تخم، کرایزوبگ، کرایزوکارت -
صفحه 61برای بررسی امکان استفاده از مواد طبیعی و بدون اثرات سوء در کنترل آلودگی های قارچی در مواد غذایی و جایگزینی این مواد بجای قارچ کشهای شیمیایی که اغلب دارای اثرات برای سلامتی مصرف کنندگان می باشند، تاثیر اسانسهای طبیعی حاصل از 6 گیاه آویشن، مرزه، نعناع، لیمو، باریجه و اوکالپیتوس درر 6 غلظت صفر یا شاهد، 200، 400، 600، 800 و 1000 پ.پ.ام بر روی سویه خالص قارچ اسپرژیلوس پارازیتکوس بررسی شد و ضمن تعیین بهترین اسانس حداقل غلظت بارندگی آن نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. هر کدام از آزمایشها حداقل در 4 تکرار صورت گرفت و نتایج به دست آمده تجزیه و تحلیل و با آزمون دانکن مقایسه میانگین گردیدند. نتایج حاکی از این بود که در بین اسانسهای مورد آزمایش بر روی قارچ آسپرژیلوس پارازیتیکوس به ترتیب اسانس آویشن و مرزه دارای بیشترین تاثیر در جلوگیری از رشد و حداقل غلظت بازدارندگی با آویشن 200 پ.پ.ام و حداقل غلظت بازدارندگی مرزه با 400پ.پ.ام بود. اسانس های لیمو، نعناع، اوکالیپتوس در غلظتهای مورد آزمایش قادر به جلوگیری از رشد قارچ آسپرژیلوس پارازیتیکوس نبودند. هر چند برای تعیین دقیق مقدار موثر اسانس بین 0-200 پ.پ.ام آویشن و 20-400 پ.پ.ام مرزه تحقیقات بیشتری لازم است، اما با توجه به نتایج حاصله می توان امیدوار بود که اسانسهای آویشن و مرزه در غلظتهای یادشده قابلیت جلوگیری از رشد قارچهای آلوده کننده محصولات غذایی و محصولات باغی و زراعی را دارا بوده و قادر به جایگزینی به جای مواد ضد قارچ شیمیایی کنونی می باشند.
کلیدواژگان: اسانس های گیاهی، مواد ضد قارچی، آسپرژیلوس پارازیتیکوس، کنترل رشد قارچ، حداقل غلظت بازدارندگی -
صفحه 71طی مطالعه قارچهای موجود در ریزوسفر گیاهان زراعی و درختان میوه جمع آوری شده از نقاط مختلف ایران، هفت گونه قارچ به اسامی Endogone pseudopisiformis یک قارج پوده زی از شاخه زیگومیکوتا و قارچهای:Archaeospora trappei، Entrophospora infrequens، Glomus coremioides، G. microcarpum، G.rubiforme، Scutellospora pellucida.
از شاخه گلومرومیکوتا شناسایی شدند. همگی این قارچها برای میکوفلور ایران جدید هستند. خصوصیات ریخت شناسی، گیاهان همزیست و مناطق انتشار آنها بیان گردیده است.
کلیدواژگان: قارچ ها، زیگومیکوتا، گلومرومیکوتا، ایران -
صفحه 79به منظور مطالعه تاثیر دما و بارندگی در تشکیل و تکامل خاک در مناطق جنگلی دامنه شمالی البرز مرکزی، سه ناحیه مشخص اقلیمی یودیک - مزیک، زریک - مزیک و یودیک - ترمیک مورد شناسایی قرار گرفت و در هر ناحیه یک واحد فیزیوگرافی کوه با مواد مادری آهکی انتخاب گردید. سپس جهت تعیین خصوصیات ماکرو و میکرو مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی رس خاک، نیمرخ های لازم در موقعیت ها و جهت های مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی نشان داد که در ناحیه یودیک - مزیک، خاک ها عمیق با اپی پدون مالیک می باشند و مقدار کمی پوشش رسی (آرجیلان) در سطح دیواره های حفره ها تجمع یافته اند. با افزایش عمق خاک بر مقدار پوشش رسی افزوده می شود. کانی های رسی مونت موریلونیت، ایلیت، ورمیکولیت، کلریت و کائولینیت به ترتیب کانی های غالب افق های مختلف خاک این منطقه آب و هوایی می باشند. در ناحیه زریک - مزیک، خاک ها عمیق، میزان ماده آلی در افق سطحی کم و مقداری آهک به صورت کریستال های ریز (کلیستان) در دیواره حفرات تجمع یافته است. کانی های ایلیت، کلریت، ورمیکولیت و کائولینیت به ترتیب کانی های غالب همه افق های این خاک ها می باشند. اما در ناحیه یودیک - ترمیک، به دلیل رطوبت و حرارت مناسب، آهک و رس شسته شده و پوسته های رسی از نوع فریآرجیلان به میزان کم در دیواره های داخل حفرات از افق سطحی شروع شده و در عمق 78 سانتی متری به حداکثر می رسند. در عمق پایین تر از 97 سانتی متری آهک های شسته شده از نوع کلسیت در داخل حفرات تجمع یافته اند. کانی های ایلیت، ورمیکولیت، مونت موریلونیت، کلریت و کائولینیت به ترتیب کانی های غالب این خاک ها بوده اند. میزان نسبی رس مونت موریلونیت از سطح به عمق افزایش می یابد.
کلیدواژگان: یودیک و زریک، مزیک و ترمیک، اپی پدون مالیک، افق کلسیک و آرجیلیک، کانی شناسی رس -
صفحه 91اطلاعات این تحقیق شامل 1382 رکورد وزن تولد، 1376 رکورد وزن سه ماهگی و 1263 رکورد وزن شیرگیری (4 ماهگی) گوسفند نژاد سنجابی بود، که از مرکز تحقیقات دامپزشکی ایستگاه مهرگان شهرستان کرمانشاه طی سالهای 1369 تا 1377 جمع آوری شده بود. میانگین و انحراف معیار وزنهای تولد، سه ماهگی و شیرگیری بترتیب 0.67±90.58، 4±23.46 و 5.41±26.71 برآورد گردید. برای برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی و اجزای واریانس و کوواریانس از مدل دام نرم افزار DFREML با مدل های مختلف استفاده شد که مناسبترین مدل برای صفات مورد مطالعه شامل اثرات سال تولد، سم مادر، جنس بره، تیپ تولد و ماه تولد (بجز وزن تولد) و اثرات تصادفی شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم، اثر ژنتیکی افزایشی مادری و اثر محیطی دایمی مادری بود. تخمین های وراثت پذیری مستقیم و مادری برای صفات وزن تولد، وزن سه ماهگی و وزن از شیرگیری بترتیب (0.10 و 0.096)، (0.21 و 0.11) و (0.14 و 0.12) برآورد گردید. همبستگی ژنتیکی افزایشی مستقیم وزن تولد با وزن سه ماهگی و از شیرگیری به ترتیب 0.494 و 0.356 بود و همبستگی ژنتیکی افزایشی مستقیم وین سه ماهگی با وزن شیرگیری 0.678 برآورد گردید. همبستگی ژنتیکی افزایشی مادری وزن تولد با وزن سه ماهگی و وزن از شیرگیری به ترتیب 0.68 و 0.603 و بین وزن سه ماهگی و از شیرگیری 0.755 برآورد گردید. همبستگی فنوتیپی و محیطی وزن تولد با وزن سه ماهگی و وزن از شیرگیری به ترتیب (0.391 و 0.31)، (0.311 و 0.292) و بین وزن سه ماهگی و وزن از شیرگیری (0.597 و 0.556) برآورد گردید.
کلیدواژگان: گوسفند سنجابی، وزن بدن، پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی، اجزای واریانس کوواریانس - منابع طبیعی
-
صفحه 99شناخت مهمترین عوامل موثر بر دبی سیلانی و تعیین هیدورلوژیک مناطق همگن، اولین گام در برخی روش های تحلیل فراوانی سیلاب منطقه ای می باشد. به منظور بررسی فاکتورهای مورفومتری و اقلیمی موثر در دبی اوج سیلاب و ارایه مدل رگرسیونی، از داده های دبی اوج سیلاب و 18 ویژگی حوضه در 16 حوضه شرق و شمال شرق ایران استفاده شد. با انتخاب بهترین تابع توزیع منطقه ای (توزیع لوگ پیرسون) مقادیر دبی حداکثر لحظه ای با دور برگشت مختلف برآورد گردید. با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملی، متغیرهای مستقل وبا اهمیت تعیین گردیدند که شامل مساحت، ارتفاع متوسط وزنی حوضه، تراکم زهکشی و بارندگی متوسط سالیانه می باشند. سپس مناطق همگن هیدورلوژیک با استفاده از روش تجزیه و تحلیل خوشه ایتعیین شده و مدل هایی برای کل منطقه و مناطق همگن ارایه گردید. به منظور مقایسه و ارزیابی صحت و کارآیی مدلهای برآوردی، با استفاده از روش RMSE مقادیر دبی برآوردی با مقادیر مشاهداتی مقایسه گردید که نشان داد مدل های ارایه شده در مناطق همگن دارای دقت بالاتری نسبت به مدل ارایه شده برای کل منطقه می باشند.
کلیدواژگان: دبی اوج سیلاب، شرق و شمال شرق ایران، رگرسیون چند متغیره، تجزیه و تحلیل عاملی، آنالیز خوشه ای -
برآورد رواناب حاصل از ذوب برف در حوضه های برف گیر با استفاده از مدل SRM / (مطالعه موردی حوضه سد مه اباد)صفحه 111در این تحقیق برای مطالعه جریان حاصل از ذوب برف در حوضه مهاباد از مدل SRM که بر اساس روش درجه – روز می باشد استفاده شده است. برای حصول دقت بیشتر در محاسبات حوضه مهاباد به چهار طبقه ارتفاعی تقسیم شده است. جریان ورودی به سد در دو ایستگاه هیدرومتری قبل از سد اندازه گیری می شود. یک ایستگاه دما سنجی در داخل شهر مهاباد و هفت ایستگاه باران سنجی و هفت ایستاه برف سنجی در داخل حوضه وجود دارند. دما از طریق برون یابی و بارش از طریق درون یابی و برون یابی به متوسط ارتفاع طبقات مختلف حوضه منتقل گردیده اند. برای محاسبه جریان ناشی از ذوب برف و بارش باران، چهارده پارامتر ورودی به مدل برای هر طبقه ارتفاعی محاسبه و تعیین شده است. مساحت وارتفاع هیپسومتریک حوضه و نواحی ارتفاعی به عنوان خصوصیات حوضه، دما، بارش، سطح پوشش برف و جریان اندازه گیری شده به عنوان متغیرهای ورودی و ضریب جریان برف و باران، فاکتور ذوب، گرادیان دما، دمای بحرانی، سطح مشارکت کننده در بارش، ضریب فروکش و زمان تاخیر به عنوان پارامترهای ورودی به مدل می باشند. بعد از اعمال ورودی ها به مدل، شبیه سازی انجام گرفته و هیدروگراف، شبیه سازی شده و اندازه گیری شده، رسم گردیده است. این دو هیدروگراف از طریق میزان تطابق، رگرسیون و اختلاف حجم ها مقایسه و بررسی شده اند. ضریب رگرسیون و اختلاف حجم ها به ترتیب برابر 0.85 و 3.79- درصد می باشد و دقت شبیه سازی در حد قابل قبول است.
کلیدواژگان: برف، بارش، رواناب، دما، فاکتور درجه روز، SRM -
صفحه 123معمولا آمار غلظت رودخانه ها به قدری نیست که بتوان به روش های درون یابی، رسوبدهی را برآورد کرد. به این دلیل بر اساس رشو برون یابی یعنی تلفیق منحنی سنجه رسوب و آمار جریان این کار انجام می شود. روش های متعددی برای به دست آوردن معادله این منحنی و استفاده از داده های جریان وجود دارد. به منظور ارزیابی چند روش برون یابی، 17 ایستگاه هیدرومتری انتخاب و بار معلق آنها با 18 روش برآورد گردید. این روش ها از نظر منحنی سنجه رسوب در 6 دسته و از نظر داده های جریان در 3 دسته قرار می گیرند. به علاوه، با توجه به آمار مناسب موجود در یکی از ایستگاه ها (قزاقلی) مقدار واقعی رسوب به روش درون یابی نیز محاسبه شد. با توجه به اختلاف زیاد بین نتایج به دست آمده از روش های مختلف، بر اساس نتایج ایستگاه قزاقلی و چند معیار دیگر، روش تلفیق جریان روزانه و منحنی سنجه حد وسط دسته ها به عنوان روش مبنای برآورد رسوبدهی انتخاب شد. در خاتمه برای 16 ایستگاه باقیمانده، رسوبدهی برآورد شده به 17 روش دیگر با روش مبنا مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. چهار منحنی سنجه مشتمل بر ضرایب اصلاحی فائو، غیر پارامتری، پارامتری و یک خطی ضعیف ترین نتایج را نشان دادند. هم چنین منحنی تداوم جریان میزان رسوب معلق را 14 درصد کمتر برآورد کرد.
کلیدواژگان: برون یابی، برآورد رسوبدهی، منحنی سنجه رسوب، رسوبدهی معلق سالانه -
سنجش و گزینش مناسب ترین روش های برآورد بارکف رودخانه ها / (مطالعه موردی: رودخانه زرین گل، استان گلستان)صفحه 133بررسی حرکت رسوبات در رودخانه ها برای درک صحیح رفتار هیدرولیکی و ریخت شناسی رودخانه، از مسایل بسیار مهم در مهندسی رودخانه می باشد. از نظر مکانیزم انتقال رسوبات، بار مواد بستر دو دو دسته بار معلق و بار کف تقسیم می گردد. برای تخمین بار کف تاکنون معادلات تجربی و نیمه تجربی متعددی ارایه گردیده اند؛ اما پیچیدگی های پدیده انتقال رسوب که ناشی از اندرکنش تعداد زیادی از پارامترهای هیدولیکی و رسوبی می باشد، باعث شده که هیچکدام از این معادلات نتوانند نرخ انتقال رسوب را با دقت کافی پیش بینی نمایند. از این رو سنجش و گزینش مناسب ترین روش های برآورد بار کف رودخانه ها از طریق مقایسه مقادیر محاسباتی با مقادیر اندازه گیری شده، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله 16 رابطه برآورد بار کف برای رودخانه زرین گل در استان گلستان مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه مقادیر محاسباتی با مقادیر اندازه گیری شده بار کف با کمک نمونه گیر هلی - اسمیت مقایسه شد و نتایج با روش های گرافیکی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت با استفاده از نتایج به دست آمده، بهترین روش های محاسبه دبی بار کف رودخانه مورد نظر پیشنهاد گردیده است.
کلیدواژگان: انتقال رسوب، بار کف، ارزیابی معادلات تجربی، نمونه گیر هلی اسمیت، رودخانه زرین گل -
اثر مقادیر مختلف پروتئین و چربی بر رشد و ترکیب شیمیایی لاشه بچه ماهیان انگشت قد قره برون / (Acipenser persicus)صفحه 141به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف پروتئین و چربی بر رشد بچه ماهیان انگشت قد قره برون، 12 جیره غذایی مختلف با سه سطح 45، 50 و 55 درصد پروتئین و چهار سطح 0.5، 4، 8 و 12 درصد مکمل روغن در قالب طرح کاملا تصادفی 3×4 در سه تکرار با بچه ماهیان قره برون 0.2±1.1 گرمی اجرا شد. تعداد 1188 قطعه بچه ماهی قره برون پس از سازگاری به جیره های غذایی کنسانتره، انتخاب و در 36 حوضچه و نیرو (با حجم 100 لیتر) و به تعداد 33 قطعه بچه ماهی در هر واحد آزمایشی توزیع شده و به مدت 51 روز با جیره های آزمایشی تغذیه گردیدند. نتایج حاصل تفاوت معنی داری را در شاخص های مورد بررسی شامل، درصد افزایش وزن، ضریب رشد ویژه، بازده پروتئین، ضریب مصرف غذا و تولید پروتئین، نشان داد (0.05>P)، ماهیان تغذیه شده با جیره 8 (50 درصد پروتئین و 17.2 درصد چربی) بالاترین درصد افزایش وزن، بهترین ضریب رشد ویژه، بهترین بازده پروتئین، کمترین ضریب مصرف غذا و بالاترین میزان پروتئین تولید شده را نشان داد، که تفاوت معنی داری با جیره های 3 (45 درصد پروتئین و 14.1 درصد چربی) و 7 (50 درصد پروتئین و 14.1 درصد چربی) نداشت. مقایسه ترکیب شیمیائی لاشه ماهیان مورد آزمایش نیز تفاوت معنی داری را در میزان پروتئین، چربی، ماده خشک و خاکستر لاشه نشان داد (0.05>P). به طور کلی تجزیه و تحلیل حاصل نشان داد که نیاز پروتئینی بچه ماهیان انگشت قد قره برون با وزن، 0.2±1.1 گرم با جیره های غذایی حاوی 50 درصد پروتئین خام تامین می گردد. به علاوه چربی مورد نیاز برای تامین رشد بهینه بچه ماهیان مذکور، 17.2 درصد جیره غذایی پیشنهاد می گردد.
کلیدواژگان: ماهیان خاویاری، پروتئین، چربی، رشد، ترکیب شیمیایی لاشه -
صفحه 153این مطالعه روی تعیین ترکیب و فراوانی ماکروبنتوزها دراستخرهای پرورش میگو انجام گرفت. دواستخر آب شور با سطح 1.2 هکتار و عمق متوسط 1.8 متر استفاده شد. در طول سه ماه تحقیق (تابستان 81) جهت نمونه برداری از رسوبات، از سه محل ورودی، مرکزی و خروجی و از هر محل 3 نمونه با استفاده از نمونه بردار رسوب وبنتوز (Ekman Grab) با سطح پوشش 225 سانتی متر مربع به طور ماهانه برداشته شده فورا در فرمالین 10درصد تثبیت شدند. در آزمایشگاه نمونه ها از یک غربال 500 میکرومتر برای نگهداری ماکروبنتوزها گذرانده و شستشو داده شدند. با لوپ و میکروسکوپ تمام ارگانیسم ها شمارش و مطابق با گروه های اصلی گروه بندی و شناسایی گردیدند. پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب از قبیل دما، PH و شوری به طور هفتگی اندازه گیری شدند. هم چنین جهت تعیین مقدار کل مواد آلیTOM) درصد) و قلیایی بودن خاک به طور ماهانه، و بررسی دانه بندی خاک یک نمونه از هراستخر در طول دوره پرورش از سه نقطه ورودی، مرکزی و خروجی جداگانه با روش های مرسوم برداشته و بررسی گردید. تجزیه و تحلیل رسوبات جهت تعیین ترکیب و فراوانی ماکروبنتوز وجود سه گروه اصلی یعنی بندپایان (سخت پوستان و حشرات)، نرمتنان (شکم پایان و دوکفه ای ها) و کرمهای حلقوی (کرم پرتار) بودند که در بین آنها نرمتنان به طور کلی دراستخر 1 و 2 به ترتیب با 87 درصد و 71.4 درصد دارای بیشترین درصد فراوانی بودند. در بین نرمتنان، شکم پایان در هر دواستخر با 90 درصد دارای بیشترین فراوانی بودند. ترکیب و فراوانی ماکروبنتوزها در ماه های مختلف و در هر دواستخر متفاوت بود. تفاوت معنی داری در سطح احتمال 0.05 در میزان قلیایی بودن خاک در بین دواستخر و دراستخر 1 در ماه های مختلف مشاهده نشد، در حالیکه دراستخر 2 تفاوت معنی دار بود. هم چنین TOM درصد در هر دواستخر تفاوت معنی دار نداشتند، در حالیکه در ماه های مختلف تفاوت در حد معنی دار بود. بافت دانه ایاستخر شامل شن، ماسه، سیلت ورس بود که میزان آن در هر دواستخر و در نقاط مختلفاستخر متفاوت بود. دامنه دما، PH و شوری در طول دوره پرورش به ترتیب 36.3-30.67، 8.77-8.23 درجه سانتیگراد و 42.67-56pptدراستخر 1 و36-31.67، 8، 8-8.37 درجه سانتیگراد و41.67-56ppt دراستخر 2 بود.
کلیدواژگان: ماکروبنتوز، میگوی سفید هندی، استان بوشهر -
صفحه 163مطالعه اکولوژیک و دینامیزم جمعیت خانواده گاوسانان در پارک ملی گلستان روی گونه های قوچ و میش، کل وبز و آهو به کمک مشاهدات میدانی و تست های آماری غیر پارامتریک کروسکال - والیس و آزمون U صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که مناطق آلمه، دره خشک و دگرمانلی از نظر تراکم اوریال مشابه بوده و از نظر ساختار جمعیتی و میزان بره زایی بهترین جمعیت قوچ و میش در مرکز و بعد مناطق جنوبی پارک است درحالی که جمیعت های شرقی پارک بسیار شکننده و جوان است (به علت فشار بیش از اندازه شکارچیان و سهولت دسترسی متخلفین در این منطقه). هم چنین با مطالعه 17 لاشه اوریال مشخص شد که بیشترین میزان شکار توسط پلنگ (7 مورد) و در مرحله بعد گرگ (3 مورد) می باشد ولی حداکثر 24 درصد اوریالها توسط این دو صیاد اصلی شکار می شوند و بقیه مرگ و میرها به واسطه متخلفین و عوامل طبیعی است. زادآوری کل وبز در چهار منطقه مورد مطالعه (چندعباس، آدام چاغران، دگرمانلی و تونل - آق سو) یکسان بوده و اکثر مناطق پارک ملی گلستان برای کل وبزها شرایط زیست محیطی یکسانی دارد، امید زندگی و طول نسل حدود 5 سال، ضریب رشد جمعیت 0.135، نسبت جنسی 2 ماده به 1 نر و میزان بقای متوسط سالانه کل وبزها 0.78 است، به عبارت بهتر، جمعیت پازنها در مناطق مورد مطالعه از نظر طول نسل ضریب رشد، میزان بقا و نسبت جنسی یکسان است یعنی تاثیر عوامل محیطی و انسانی روی جمعیت یکنواخت است. جمعیت آهوان پارک ملی گلستان دارای ضریب رشد 0.156 و طول نسل 3.7 سال بوده و امید زندگی آهوان ماده 0.4 سال بیشتر از نرهاست. هم چنین اختلاف معنی داری بین گله های آهو از نظر تعداد بره ها وجود ندارد و ماندگاری نوزادان با احتمال 95 درصد در پاییز کمتر از بهار است.
کلیدواژگان: دینامیزم جمعیت، خانواده گاوسانان، پارک ملی گستان -
صفحه 173جمع آوری و شناسایی حلزون های شالیزارهای برنج حاشیه رودخانه بابلرود برای اولین بار در سال های 79-1378 با استفاده از آبکش های توری دسته بلند انجام گرفت. بدین منظور در مسیر 88 کیلومتری طول رودخانه 7 ایستگاه تعیین شد. در مجموع، 15 گونه از 8 جنس و 7 خانواده بر اساس خصوصیات مورفومتریک (شکل، اندازه، نقوش روی صدف، اپرکول، دریچه صدف، راستگرد یا چپگرد بودن صدف، سوهانک، خط کلیه و دستگاه تولید مثلی) شناسایی گردیدند. از نظر طبقه بندی از زیررده ریه داران 14 گونه از 7 جنس و 5 خانواده و از زیررده جلوآبششان یک گونه Valvata piscinalis متعلق به خانواده Valvatidae شناسایی شدند. در این بررسی، خانواده Planorbidae از نظر تنوع گونه بیشترین تعداد گونه و مهمترین گونه ها از نظر پزشکی و کشاورزی گونه های Lymnaea truncatula و L. stagnalis از خانواده Lymnaeidae بودند. گونه های Gyralus euphraticus، L. pereger، Pomatias rivular، P. intermixtus، Planorbis carinatus، G. convexiusculus برای اولین بار از استان گزارش می شود.
کلیدواژگان: شناسایی، حلزون ها، رودخانه بابلرود، ریه داران، جلو آبششان
-
Page 5To evaluate the effect of seeding rate on forage and seed yield for two species of beard wheat (Triticum avesticum var. Tejan) and durum wheat (Triticum durum var. Stork) in rainfed system, an experiment was conducted in Bahnamir region at Mazandaran province in 2000. The design was arranged as split plots with the wheat species assigned to the main plots and seeding rates of 130, 180 and 230 kg/ha as the subplots. The plants were harvested at vegetative growth stage (before booting) for forage and at the end of the physiological maturity for seed production. The durum wheat (Stork cultivar) in both vegetative and the end of the physiological maturity growth stages produced significantly more biomass than bread wheat. As seeding rate increased the more biomass was harvested, however, the seed production decreased in both species. The durum wheat was significantly more sensitive to increment of seeding rate in response to seed production. The maximum seed yield for durum wheat was obtained at seeding rate of 130 kg/ha while bread wheat showed no significant response to seeding rate.
-
Page 23Nutrient deficiency diagnosis and uptake limitation of nutrients at different phosphorus and zinc fertilizer application rates for dryland wheat were studied. Experiment was set up in a completely randomized block design with 4 rates of phosphorus (0, 50, 100 and 150 kg/ha P2O5) and 4 rates of zinc (0, 10, 20 and 30 kg/ha Zn) in factorial arrangement with three replications in field of Dryland Research Institute station (Maragheh) for three years (1995-1998). Data were compared at different methods (DRIS and correlation between nutrient ratios and grain yield). The results showed that the correlation between nutrient ratios and grain yield was effective than DRIS method. Mn was most critical nutrient to increase grain yield compared to other nutrients. For the nutrient balance, between Mn and other nutrients, the ratios N/Mn, P/Mn, K/Mn and Fe/Mn should be less than 660, 29, 420 and 2.8 respectively. In contrast, the ratios of Mn/Zn, Mn/Cu and Mn/B should be more than 2.5, 10 and 9 respectively. It can be concluded that correlation method is best fitted to the nutrient balance and increased grain yield. As indicated by this method, the above mentioned ratios are required for nutrient balance and highest grain yield.
-
Page 35The effects of subsoiling and irrigation frequency on potato yield were evaluated during 2000-2001 growing season at Tajarak Research Station of Hamedan province. In this study, two tillage methods consisting of 1)Conventional tillage using moldboard plow to a depth of 20-25 cm and 2) moldboard plowing + subsoiling to a depth of 35-40cm, and three irrigation frequencies (3,6 and 9 day irrigation intervals), were used. A split plot design within a randomized complete block design with three replications (tillage method and irrigation regime were assigned to main plot and sub plot, respectively) was used. The effect of subsoil loosening on soil resistance was evaluated by determining cone Index at two stages (after of the first and middle irrigation). At end of growth season (harvesting time), potato yield and some of the quantitative and qualitative factors of potato consisting of tuber size, tuber number per plant, tuber weight per plant and the perecentage of deformed tubers were measured. The result showed that subsoiling caused marginal reduction in soil strenght beneath the 25cm surface layer. No significent differences in yield were observed between subsoiled and unsubsoiled plots. The effect of irrigation regime on potato yield was significent (p<0.06) and 3-day irrigation interval treatment had higher yield than the other two irrigation treatments (6- and 9-day irrigation interval). The results indicated that irrigated crops such as potato for which water requirment is supplied in short intervals, it may not necessary to loosen the soil by subsoiling under conditions similar to this experiment.
-
Page 45In order to determine redroot pigweed and barnyardgrass economic damage threshold in dry bean an addetive experiment was conducted at expriment. station of Ferdowsi University of Mashhad. The type of design was completely randomised block (CRD) and experimental treatments included three levels of redroot pigweed densities (4,8,12 plant/m2) and three levels of barnyardgrass (10,20,30 plant/m2) that planted at fix density of bean(20 plant/m2) pluse weed free check in each block.For determin of weeds competitive indexes used from regression model.Results from experiments data and regression model showed that redroot pigweed is more competitive than barnyardgrass and their economic damage threshold was 0.04 and 0.22 respectively. But whit respect 90 percent in control efficacy the amount of economic threshold in both weeds was zero.
-
Page 71In study fungi in rhizospheres of field crops and fruit trees collected from different parts of Iran, seven fungi were identified as follow: Endogone pseudopisiformis, a saprophite fungus from phylum Zygomycota, Archaeospora trappei, Entrophospora infrequens,Glomus coremioides, G. microcarpum, G.rubiforme and Scutellospora pellucida from phylum Glomeromycota, all these fungi are new for Iran mycoflora. Morphological characteristics, mycorrhizal associations and distribution of these fungi are illustrated.
-
Page 79In order to evaluate the influence of temperature and precipitation on formation and development of soil in forestry regions of Elburz Mountains northern Iran, three different climatic conditions namely udic-thermic, xeric-mesic, and udic-mesic were diagnosed. In each climate one unit of mountain physiography with parential calcarious material were selected. Then, to determine macro- and microorphological, physico-chemical and clay mineralogy characterstics, the necessary soil profiles were also considered in various situation and direction. Field and laboratory studies showed that udic-mesic area contains deep soils with mollic epipedon and clay cutans (argillan) accumulated on the walls of voids. With increasing soil depth, the amount of clay cutans was also increased. Relative occurrence of clay minerals was montmorillonite, illite, vermiculite, chlorite and kaolinite, respectiveiy. In xeric-mesic areas the solum was thick and organic matter of surface horizon also were low. Only a few amount of calcite in form of microcristals (calcite) have been accumulated on the walls of voids. The relative occurrence of clay minerals was illite, chlorite and vermiculite, respectiveiy. However, in udic-thermic areas, due to high rainfall and temperature, calcite were leached and clay were moved downward. Clay cutans (ferri-argillan) were observed on the walls of voids from shallow depth which were maximized in depth of 78 cm. Relative occurrence of clay minerals were illite, vermiculite, montmorillonite, chlorite and kaolinite, respectively. Depth increasing enhances the relatic amount of montnorillonite.
-
Page 123Sediment yield isn’t usually estimated by interpolation methods; because of lacking of enough rivers concentration data. So the most common method to estimate mean suspended sediment load (SSL) is using sediment rating curve (SRC) in combination with discharge data classified as extrapolation methods. There are different methods for determination of SRCs equation and processing flow data. In this research we estimate the SSL in 17 hydrometric stations with 18 extrapolation methods to evaluate the accuracy and precision of them. These methods classified to 6 groups of SRC estimation and 3 types of flow data. In addition we computed the actual SSL on the basis of intensive sediment concentration data in Ghazaghly station using interpolation method. Comparison of results showed that the “Mean loads within discharge classes- Daily discharge” method has good agreement with actual load and therefore selected as the standard method. Finally differences among 17 methods are comprised and evaluated with standard one in other 16 stations. The results showed that FAO, Nonparametric, Parametric, and Fitting one line methods haven’t good agreement with standard method. Also Flow duration method underestimated SSL about 14%.
-
Page 141A34 factorial experiment was conducted for 51 days to determine the effect of diets containing different levels of protein and fat on growth of fingerlings Iranian sturgeon (Acipenser persicus). Twelve different diets were formulated with 3 levels of protein (45,50 and 55) and 4 levels of oil including fish oil and san flower oil (0.5, 4, 8 and 12).1188 iranian sturgeon fingerlings with initial body weight (IBW) of 1.10.2 gram, after adoptation to the experimental conditions were selected and stocked randomly into 36 fiberglass tanks (100 water volume) at 35 fish per tank.Two ways analysis of variance showed that percent body weight increase (%BWI), specific growth rate (SGR), protein efficiency ratio (PER), food consumption ratio and productive protein value (PPV), content were significantly (P0.05) affected by deffrent protein and fat level.Fishes fed on diets No.8 (containing 50% protein and 17.2% lipid) showed the highest increase body weight in percentage,the best specific growth rate, best protein efficiency ratio and lovest food consumption ratio.The protein, lipid, dry matter and ash content of fish were significantly (P0.05) different by the diet. Thus the highest amount of dry matter,crude protein, and crude fat was found in the fingerlings fed by diets No.7 & 8 arenot significantly difference from eachother.Based on the findings of the study, 50% dietary crude protein-from a good quality source-is recommended for the optimum growth of Iranian sturgeon fingerling. More over the rate of needed lipid for optimum growth of fingerling 17.2% was recommended.
-
Page 173Collection and identifications snails of paddy fields in side river of the Babolrood has been investigated in 1999-2000. Seven stations (Rostaye-Anarestan Babol, Rostaye-Kashtaleh Babol, Zir-pole Mohammad Hassan Khan Babol, Darzi Nagib Babolsar, Armich Kolaye Babolsar, Miandasht Babolsar, Zir-pole Bozorg Babolsar & Masab Babolrood) were chosen in the length of about 88 kilometers. The out comes of this survey lead to identification of 15 snail species belonging to 8 genera and 7 families. The main characteristic for identification were selected as the shape, size of shell, dextral and sinistral position of the shell, operculum, aperture, radula, renal ridge and reproduction system. Out of identified species, 14 species, 8 genera and 5 families were categorized from sub-class Pulmonata, while only one species (Valvata piscinalis) recorded under sub-class Prosobranchiata. The number species of planorbidae (Planorbis planorbis, Planorbis carinatus, Planorbis intermixtus, Gyraulus euphraticus, and Gyraulus convexiusculus) was more in comparison to the others, whereas Lymnaea truncatula and Lymnaea stagnalis (Lymnaeidae) were observed their importance in medical and agricultural aspects respectively. Among the station surveyed, maximum and minimum 14 and 5 species were recorded in Rostaye Anarestan Babol and Masab Babolrood, respectively. These 2 stations are 50 kilometers away from each other. Planorbis intermixtus, Planorbis carinatus, Gyraulus euphraticus, Gyraulus convexiusculus, Pomatias rivular and Lymnaea pereger were reported for the first time from Mazandaran province. Identification key for collected snail fauna also reported in this investigation.