فهرست مطالب

امنیت بین الملل - پیاپی 41 (شهریور 1401)

مجله امنیت بین الملل
پیاپی 41 (شهریور 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/08/10
  • تعداد عناوین: 9
|
  • دکتر عابد اکبری صفحه 4
  • حسین آجورلو صفحه 16

    ضعف در مشروعیت پیرامونی، رژیم صهیونیستی را با تهدیدات چند وجهی دایمی روبه‌رو کرده و این امر مقامات این رژیم را به‌سوی تقویت بازدارندگی سوق داده است. این رژیم بسیاری از پیش‌نیازهای تقویت بازدارندگی همچون عمق استراتژیک، جغرافیای خاص و جمعیت زیاد را ندارد و به‌عبارت‌دیگر، آستانه تهدید آن به‌شدت آسیب‌پذیر است. به‌همین دلیل، این رژیم به‌سمت تقویت سایر پیش‌نیازهای بازدارندگی همچون تقویت توان نظامی و امنیتی، اتخاذ راهبردهای تهاجمی و دفاعی با داشتن تهدید معتبر برای رقبا، تقویت ستاد فرماندهی جنگی و در آخر در اختیار گرفتن تسلیحات کشتار جمعی همچون تسلیحات هسته‌ای و همچنین فعالیت در صنایع تسلیحاتی میکروبی و شیمیایی پیش رفته است.
    رژیم صهیونیستی با این روند از بازدارندگی توانسته بیش از هفتاد سال بحران‌ها و چالش‌های امنیت بین‌الملل خود را کنترل کند ولی به‌نظر می‌رسد این بازدارندگی در سال‌های اخیر با ضعف فزاینده روبه‌رو شده است. بازدارندگی هسته‌ای با افزایش توان هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، بازدارندگی نظامی و امنیتی با قدرت‌یابی محور مقاومت و بازدارندگی سایبری با افزایش قدرت سایبری کشورهای رقیب همچون جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، این ضعف را نشان می‌دهند.
    رژیم صهیونیستی برای تقویت بازدارندگی خود و در پی کسب حمایت کامل قدرت‌های بزرگ به‌سمت ایجاد اتحادها و ایتلاف‌ها سوق پیدا کرده است. اما عواملی این اطمینان را کاهش داده که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: الف) افزایش انتقادهای نخبگان و افکار عمومی به سیاست‌های رژیم صهیونیستی در غرب؛ ب) کاهش تمرکز آمریکا به‌عنوان مهم‌ترین متحد بین‌المللی رژیم صهیونیستی در پرونده غرب آسیا؛ ج) افزایش نفوذ و لابی‌گری‌های کشورهای دیگر منطقه و موازنه‌سازی با لابی صهیونیستی در غرب. البته این رژیم برای حفظ روابط راهبردی خود، تلاش دارد ازطریق کمپین‌های دیپلماتیک و فعالیت رسانه‌ای، همچنان سطح این روابط را حفظ کند.
    شکل‌گیری تدریجی ابعاد مختلف قدرت محور مقاومت یکی مهم‌ترین عوامل تضعیف بازدارندگی رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. ولی به‌نظر می‌رسد این محور برای پیشبرد بیشتر اهداف خود، نیازمند تقویت حوزه روایت‌سازی و رسانه‌ای است زیرا قدرت این حوزه، همان‌طور که یکی از ارکان تقویت‌کننده بازدارندگی است، یکی از نقاط ضعف آن نیز محسوب می‌شود. محور مقاومت نیز می‌تواند از این موضوع برای تضعیف بیشتر بازدارندگی رژیم صهیونیستی استفاده کند.

  • احسان صادقی چیمه صفحه 27


    رفتارهای بازدارنده ازطرف جمهوری خلق چین از سنت استراتژیک متفاوتی در قیاس با ایالات متحده سرچشمه می‌گیرد. این مسیله و تفاوت‌های آن با مفاهیم و مدل‌های ارایه‌شده ازطرف غربی‌ها و نظریه‌پردازان آ‌نها می‌تواند برای ما حایز اهمیت باشد. چین اکنون ارایه‌دهنده مدل و شاخص‌هایی کم‌نظیر از بازدارندگی است که بازتاب‌دهنده موقعیت خاص ناشی از فرهنگ و سنت‌های استراتژیک آن است.
    نقش اصلی تسلیحات هسته‌ای چین در حمایت از سیاست‌های گسترده‌تر چین در چهارچوب ویشی، هم از جنبه بازدارنده و هم از جنبه اجبارکنندگی آن لحاظ شده است. بر اساس تحلیل‌های چینی، درحالی‌که قابلیت‌ها و اراده عناصر اساسی بازدارندگی در زمان صلح هستند، نشان دادن اراده برای به‌کارگیری این قابلیت‌ها در زمان بحران حیاتی است. برای چین، رویکرد بازدارندگی هسته‌ای بر «بازدارندگی محدود» متمرکز شده است.
    نوشته‌های چینی بازدارندگی فضایی را به‌عنوان استفاده از نیروها و قابلیت‌های فضایی برای بازداشتن یا اجبار دشمن، جلوگیری از بروز درگیری یا محدود کردن گستره آن درصورت وقوع درگیری تعریف می‌کنند. ارتش چین با نشان دادن قابلیت‌های فضایی خود و نشان دادن عزم و اراده، امیدوار است که در دشمنان تردید و ترس ایجاد کند؛ به‌طوری‌که آنها یا اهداف خود را رها کرده یا مقیاس، شدت و انواع عملیات را محدود کنند.
    ویرایش 2007 دانشنامه ارتش آزادی‌بخش خلق چین، «بازدارندگی اطلاعاتی» را به‌عنوان فعالیت‌هایی تعریف می‌کند که در آن «تهدیدهایی که از سلاح‌های اطلاعاتی استفاده می‌کنند یا حملات اطلاعاتی را علیه دشمن اجرا می‌کنند، منجر به شوک و هراس می‌شوند و دشمن را محدود می‌کنند». جالب توجه است، این تعریف اشاره می‌کند که «بازدارندگی اطلاعاتی» تا حدی بر هشدار دادن به دشمن در مورد عواقب جدی یک حمله (ازجمله ازطریق نمایش و تظاهر) متکی است و ترس‌هایی را ایجاد می‌کند که بر تحلیل هزینه و فایده طرف مقابل تاثیر می‌گذارد.
    نوشته‌های چینی نشان می‌دهند که آنها بسیاری از قابلیت‌های دیگر را به‌عنوان چیزی بیشتر از ابزار فراهم‌کننده برای تحت تاثیر قرار دادن ویشی (یعنی هم اجبار و هم بازداشتن) می‌بینند. این‌ موارد نه‌تنها شامل توسعه‌ کلی توانمندی‌های نظامی قوی، حضور نیروهای هسته‌ای کافی و انجام انواع خاصی از فعالیت‌های نظامی، بلکه به نقش دیپلماسی عمومی و افکار عمومی، جنگ روانی راهبردی و بهبود آمادگی‌های نظامی نیز اشاره دارند.

  • حسین عسگریان صفحه 65

    ایجاد فناوری هسته‌ای و ساخت سلاح‌های هسته‌ای در دهه‌های گذشته منجر به شکل‌گیری مفهوم نظری «بازدارندگی» شده است. همگام با تحول در نظام بین‌الملل، نظام بازدارندگی نیز تکامل‌یافته و شکل‌های نوینی تجربه کرده است. پایان جنگ سرد، رویارویی با چالش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی آینده همراه با تهدیدات نامتقارن، نقش فناوری‌های نوین در امور نظامی و امنیتی، نقش بازیگران غیردولتی در امور جهانی باعث شده است تا کشورها به‌خصوص قدرت‌های بزرگ به بازنگری در نوع نگاه به توان راهبردی رقبا، نوع راهبرد و همچنین عوامل موثر در شکل‌گیری راهبرد بازدارندگی خود بپردازند.
    در این میان، سازوکار بازدارندگی هسته‌ای مستقل بریتانیا بیش از شصت سال است که برای جلوگیری از شدیدترین تهدیدها علیه امنیت ملی و تضمین امنیت این کشور و متحدان ناتو عمل کرده است. از آوریل سال 1969، نیروی دریایی سلطنتی بازدارندگی خود را در دریا با حداقل یک زیردریایی مجهز به موشک بالستیک هسته‌ای که همیشه در دریاها گشت‌‌زنی می‌کند و آماده پاسخگویی به شدیدترین تهدیدات علیه بریتانیاست، حفظ کرده است. به‌گفته مقامات بریتانیا هدف اساسی آنها حفظ صلح، جلوگیری از اجبار و جلوگیری از تجاوز است. بریتانیا از سال 1956 تسلیحات هسته‌ای خود را مستقر کرده اما از پایان جنگ سرد، تعداد کلاهک‌ها و سیستم‌های مختلف پرتاب موشک را کاهش داده است. بااین‌حال، در سال 2021، بریتانیا اعلام نمود که سقف ذخیره کلی کلاهک‌های هسته‌ای خود را افزایش خواهد داد. این کشور به محیط امنیتی، «شامل طیف گسترده‌ای از توسعه فناوری‌ها» و «تهدیدات آموزه‌ای» به‌عنوان توجیه‌کننده این افزایش، استناد کرده است.
    بازدارندگی هسته‌ای برای جلوگیری از افراطی‌ترین تهدیدها علیه امنیت ملی و شیوه زندگی شهروندان که با ابزارهای دیگر نمی‌توان آنها را مهار کرد، طراحی‌شده و به‌عنوان یک عامل بازدارنده در برابر تروریسم غیرهسته‌ای، حملات سایبری یا جرایم خیابانی عمل نمی‌کند. براین اساس، ازآنجاکه تهدیدهای مختلف پاسخ‌های متفاوتی را می‌طلبد، بریتانیا تلاش کرده است قابلیت‌هایی را حفظ کند که بتواند به مناسب‌ترین روش پاسخ بازدارنده به تهدیدات دهد. به‌عبارتی، برای معتبر ماندن، یک بازدارندگی هسته‌ای موثر، متکی به نیروهای متعارف است. براین اساس، در اسناد دفاعی این کشور، بر استفاده از نیروهای متعارف برای بازداشتن دشمنان احتمالی و اطمینان‌بخشی به متحدان تاکید شده و این کشور بر روی توازن مناسب بین قابلیت‌های متعارف و هسته‌ای سرمایه‌گذاری کرده است.
    در حوزه بازدارندگی سایبری بریتانیا در 15 دسامبر 2021، یک راهبرد ملی سایبری جدید صادر کرد که به‌طور قابل‌توجهی دامنه گزارش را نسبت به نسخه‌های قبلی گسترش داد. این راهبرد جدید، تاکید را از «امنیت سایبری» به «قدرت سایبری» به‌عنوان «اهرمی حیاتی‌تر از قدرت ملی و منبع مزیت راهبردی» تغییر داده است. در راهبرد جدید، تمرکز بر فضای سایبری به‌عنوان عرصه مرکزی رقابت جهانی درحال ظهور بین قدرت‌های دموکراتیک و خودکامه است که پیامدهای عمیقی برای توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بریتانیا و جهان دارد. این راهبرد با زبان قاطعانه‌تر نسبت به راهبرد‌های قبلی به‌شدت بر دیدگاه‌های گسیخته برای حاکمیت اینترنت متمرکز بوده و گسترش «اقتدارگرایی دیجیتالی» را رد می‌کند و به‌صراحت از چین و روسیه به‌عنوان «رقبای سیستمی» نام می‌برد که اینترنت را «به‌عنوان فضایی مشترک که از تبادل دانش و کالا بین جوامع باز حمایت می‌کند» را تهدید می‌کنند. 

  • زینب فرهادی صفحه 87

    بازدارندگی متعارف استرالیا، متمرکز بر تهدیدات چین است. ظهور چین و تهدیدات منبعث از آن در وهله اول محیط امنیتی منطقه را شکننده کرده و سپس امنیت ملی استرالیا را تحت‌الشعاع قرار داده است. از این‌منظر، تمرکز بر قابلیت‌های نظامی در ابعاد متنوع با هدف ایجاد بازدارندگی در برابر تهدیدات چین در دستور کار سیاستمداران استرالیایی قرارگرفته است.
    بازدارندگی هسته‌ای استرالیا متکی بر چتر هسته‌ای فراهم‌شده توسط ایالات‌متحده آمریکاست. علی‌رغم طرح دیدگاه‌هایی مبنی‌بر استقلال استرالیا از آمریکا در موضوع هسته‌ای، این کشور به‌دلیل فقدان توانمندی‌های لازم در این حوزه و هزینه‌بر بودن آن، استمرار این چتر هسته‌ای را ترجیح می‌دهد.
    در حوزه بازدارندگی متعارف، استرالیا سرمایه‌گذاری هنگفتی کرده است. ازمنظر نخبگان سیاسی استرالیا، در مقایسه با جنگ هسته‌ای نامحتمل‌، جنگ متعارف واقعی‌تر و محتمل‌تر است. لذا تقویت توانمندی‌های نظامی (شامل تمامی بخش‌های زمینی، دریایی، هوایی، موشکی، سایبری، فضایی) در دستور کار استرالیا قرار دارد.
    راهبرد استرالیا در زمینه ایجاد بازدارندگی در برابر تهدیدات تروریستی یک راهبرد چندسطحی و چندبخشی است؛ در سطح داخلی ، شامل پیشگیری از ورود عناصر تروریستی به خاک این کشور و درعین‌حال، سیستم نظارتی و قانونی بسیار دقیق است. در سطح بین‌المللی، راهبرد بازدارندگی استرالیا، تقلیدی از الگوی آمریکایی بازدارندگی در برابر تروریسم و همراهی و تقویت این الگوست. راهبرد آمریکا یک راهبرد چندوجهی است؛ به‌این‌صورت که از یک‌سو تهدیدات فعلی تروریستی مهار می‌شوند و در ادامه، تغییراتی برای کاهش احتمال ظهور مجدد تروریسم ایجاد می‌شوند.
    سند دفاعی راهبردی سال 2020 با به‌روزرسانی راهبرد دفاعی استرالیا در شرایط جدید، سه هدف اصلی را مطرح می کند: نقش استرالیا در محیط راهبردی این کشور، جلوگیری از هرگونه اقدامی علیه منافع استرالیا و پاسخ نظامی در صوت لزوم.

  • نجمیه پوراسمعیلی صفحه 112

    تلاش برای افزایش قدرت به‌منظور ارتقای سطح بازدارندگی سبب شده که ریاض رویکردی چند بعدی به منابع قدرت داشته باشد. این کشور تلاش کرده منابع قدرت خود در حوزه‌های مختلف را افزایش دهد تا با ارتقای سطوح بازدارندگی خود، آسیب‌پذیری در مقابل تهدیدات و خطرات بیرونی را کاهش دهد.
    سنتی‌ترین و کلاسیک‌ترین روش عربستان سعودی برای تقویت توان نظامی خود، خریدهای تسلیحاتی کلان از کشورهای غربی و به‌ویژه آمریکا از یک‌سو و اتحاد با قدرت‌های فرامنطقه‌ای چون آمریکا ازسوی‌دیگر است. اما در این مسیر با چالش‌ها و تغییر رویکردهایی روبه‌رو بوده است. در اقدامی دیگر، عربستان سعودی به‌سمت همکاری در ابعاد مختلف با چین و به‌ویژه در عرصه نظامی رفت. این اقدام همچنین با تلاش‌های آمریکا برای شکل‌دهی به یک ایتلاف امنیتی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا با حضور عربستان و رژیم صهیونیستی همراه شده است.
    چین پیشنهادهایی به کشورهای عرب خلیج ‌فارس می‌دهد که در نگاه اول ممکن است یک تنوع‌بخشی به ارتباطات تجاری به‌نظر برسد اما در اصل، فرصت‌هایی برای مشارکت در حوزه اطلاعات هستند که برای امنیت نظام سیاسی چین مهم‌تر از حضور نظامی آمریکا در منطقه است. این مشارکت در حوزه فناوری اطلاعات و استخراج داد‌ه‌ها، می‌تواند مشارکت امنیتی بین دو طرف را تا سطح عمق استراتژیک ارتقا دهد.
    عربستان سعودی از سلاح‌های اتمی رژیم صهیونیستی یا برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان توجیهی برای فعالیت‌های هسته‌ای خود حتی در ابعاد احتمالی نظامی استفاده می‌کند و دیگر اهمیت ندارد که تهدید ادعایی آنها ازسوی کدام‌یک بیشتر است؛ جمهوری اسلامی ایران یا رژیم صهیونیستی.
    بازدارندگی مبتنی‌بر منابع متعدد قدرت هرچند در نگاه نخست به معنی آمادگی برای دفاع از امنیت و کشور است اما در واقع سازوکاری است که در زمان صلح و هنگام گفتگوهای دیپلماتیک، خود را نشان می‌دهد.

  • سمیه مروتی صفحه 137

    بازیگران در محیط پیچیده امنیتی جنوب آسیا راهبردهای متفاوتی برای کاهش سطح آسیب‌پذیری و تقویت امنیت در دستور کار قرار داده‌اند که در راس آن، افزایش توان بازدارندگی است. سیاست‌گذاران پاکستان از بدو تشکیل این کشور، با درک فقدان توانمندی لازم و تعدد منابع تهدید در داخل و خارج از این کشور، تصمیم گرفتند تا با بسیج منابع داخلی و خرید تسلیحات از خارج این کمبود را جبران کنند. آنها همچنین تلاش کردند با اتکا به ابزار دیپلماسی، تاحد امکان هزینه‌های امنیتی ناشی از عدم‌توازن نظامی با هند را کاهش دهند. در این چهارچوب، پاکستان با تکیه بر رویکرد نظامی‌محور امنیت ملی، سعی در افزایش تاب‌آوری این کشور در جنگ و توان پذیرش هزینه‌های نظامی در زمان صلح کرد. تمامی راهبردهای نظامی و امنیتی پاکستان در پاسخ به دکترین نظامی و یا درک از تهدید هند تدوین شده است. برنامه هسته‌ای پاکستان در این چهارچوب قابل درک است. پاکستان با آگاهی از ناتوانی در مقابله با توان نظامی متعارف هند و با هدف تقویت بازدارندگی این کشور، سعی در توسعه توانمندی هسته‌ای خود کرد. ذکر این نکته ضروری است که پاکستان نخستین کشوری است که دکترین نظامی خود را بر مبنای استفاده از سلاح اتمی بنیان نهاده است. براین اساس، در صورت حمله هند به خاک پاکستان و یا تهدیدات درجه یک، این کشور خود را مجاز به استفاده از کاربرد سلاح هسته‌ای جهت افزایش توان بازدارندگی کرده است. نگرانی امنیتی از بهره‌گیری از شکاف‌های اطلاعاتی، نفوذ به مراکز حساس امنیتی و هسته‌ای، خرابکاری، انجام عملیات در خاک پاکستان و علیه منافع پاکستان در منطقه از زمره مولفه‌هایی هستند که پاکستان همواره روی آن تاکید داشته و در نهایت و در پاسخ به دکترین «آغاز سرد» هند، راهبرد «بازدارندگی طیف کامل» را مطرح کرد و کلیه شاخه‌های بازدارندگی را ذیل آن قرار داد. پاکستان ذیل این راهبرد، استفاده راهبردی از سلاح هسته‌ای را به استفاده تاکتیکی از آن تغییر داد. نکته حایز اهمیت در مورد دکترین طیف کامل، تغییر رویکرد در کاربرد سلاح هسته‌ای است. تهدیدات نوظهور سایبری نیز ذیل همنین بازدارندگی طیف کامل قرار گرفته و درصورت تهدید، پاکستان خود را مجاز به استفاده تاکتیکی از سلاح هسته‌ای دانسته است.

  • زهره خانمحمدی صفحه 155

    تفکر بازدارندگی با توجه به موقعیت روسیه در دهه نود و به‌منظور مهار تهدیدات امنیتی در این کشور ایجاد شد.تحول در موقعیت نظامی سیاسی روسیه و همچنین مداخله نظامی غرب در سطح بین‌المللی، سبب بازنگری روسیه نسبت به نقش سلاح‌های راهبردی خود در بازدارندگی جهانی و منطقه‌ای شد.رویکرد بازدارندگی راهبردی روسیه مبتنی‌بر درک این کشور از تهدیدات داخلی و خارجی و احساس عدم تقارن آن با غرب است.روسیه به‌عنوان بخشی از بازدارندگی راهبردی، طیفی از قابلیت‌های غیرنظامی، هسته‌ای و غیرهسته‌ای خود را توسعه داد که برای اشتغال مستمر در زمان صلح و زمان جنگ طراحی شده است.بازدارندگی هسته‌ای که متکی‌بر نیروهای راهبردی و غیرراهبردی است، شناخته‌شده‌ترین مولفه مفهوم بازدارندگی راهبردی این کشور به‌شمار می‌رود؛ زیرا سلاح‌های هسته‌ای راهبردی ستون اصلی سیاست آینده بازدارندگی راهبردی روسیه به‌حساب می‌آیند.دکترین نظامی 2014 روسیه مفهوم بازدارندگی غیرهسته‌ای را مطرح کرد که به‌صورت «ترکیب سیاست خارجی و اقدامات نظامی و نظامی فنی با هدف جلوگیری از تخاصم غیرهسته‌ای علیه روسیه» تعریف شده است.
    مفهوم بازدارندگی روسی با وجود گستردگی معنایی و کاربردی، در زمینه بازدارندگی غیرهسته‌ای توضیحات لازم را ارایه نمی‌دهد و به‌عبارتی، سازوکارهای بازدارندگی غیرهسته‌ای مورد مناقشه است.اسناد بالادستی روسیه، سرویس‌های اطلاعاتی برخی از دولت‌ها را که با هدف بی‌ثبات کردن اوضاع سیاسی و اجتماعی داخلی در مناطق مختلف جهان، تضعیف حاکمیت و نقض تمامیت ارضی دیگر کشورها به‌طور فزاینده‌ای از ابزارهای اطلاعاتی و روانی استفاده می‌کنند، متهم می‌کنند.تروریسم در روسیه سابقه طولانی دارد که آغاز آن به دوره امپراتوری تزارها بازمی‌گردد. البته تروریسم با معنای امروزی که خشونت علیه غیرنظامیان برای دستیابی به اهداف سیاسی یا ایدیولوژیک با ایجاد ترس شدید است، تفاوت دارد.بازدارندگی روسیه در تمام ابعاد آن عمدتا از نوع تدافعی است و تلاشی در مسیر ممانعت از ایجاد درگیری گسترده‌تر تلقی می‌شود. هرچند در این زمینه هم نمی‌توان با قطعیت سخن گفت و ممکن است رخدادی، نوع کنشگری روسیه را با تغییر مواجه سازد و بازدارندگی این بازیگر را به تهاجمی تغییر دهد اما در مجموع می‌توان استنباط کرد که بازدارندگی در تمام ابعاد و زمینه‌ها نمی‌تواند راه‌حل موثری در مسیر ایجاد ثبات و امنیت تلقی شود.