فهرست مطالب
نشریه معرفت
سال سی و یکم شماره 8 (پیاپی 299، آبان 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/10/19
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 5-7
تفاوت ارزشهای اخلاقی و حقوقی در این است که ارزشهای حقوقی ضامن اجرای حکومتی دارند و اگر حق کسی پایمال شود، دستگاههای حکومتی موظف به پیگیری آن میباشد. افزون بر این، دستگاههای مزبور برای تشویق کسانی که حقوق دیگران را رعایت میکنند و ارزشهای حقوقی را محترم میشمارند، پاداشهایی در نظر میگیرند، اما در ارزشهای اخلاقی چنین ضامن اجراییای در کار نیست و ارزش اخلاقی هرکاری بر انگیزه درونی فاعل آن مبتنی است، نه به ترس از معاقبه و مواخذه حکومت. همچنین گاهی بعضی از کارها دو جنبه دارد و از یک جنبه اخلاقی است و از جنبه دیگر حقوقی. بنابراین ممکن است بسیاری از کارها خودبهخود اخلاقی نباشند، اما اگر به نیت اطاعت خدا انجام شوند، ارزش اخلاقی پیدا کنند. این مقاله به این سوال پاسخ میدهد که اگر ارزشهای اخلاقی ضامن اجرای بیرونی ندارد، چه انگیزهای برای رعایت آنها وجود دارد. مکاتب مختلف اخلاقی، درصدد پاسخ به این پرسش هستند.
کلیدواژگان: ارزش های اخلاقی، ضامن اجرای ارزش اخلاقی، عقل، حد نصاب ارزش اخلاقی -
صفحات 9-20
بشر همواره در طول تاریخ حیات خود به تصرفات مختلف در طبیعت اقدام کرده و با استفاده از علم و قدرت خود قوای طبیعت را مسخر خود قرار داده است. هرچه شناخت انسان از اسرار آفرینش افزایش یافته، امکان تصرف او در ساختار طبیعی موجودات نیز مضاعف شده است. با توجه به اینکه همه موجودات، نشانههای الهی و مظاهری از حکمت و قدرت و علم و تدبیر و اراده او بهشمار میروند، از منظر دینشناختی تصرفات بشر در مخلوقات، چه تبیینی دارد؟ نوشتار پیشرو با بررسی مهمترین شیوههای سنتی و نوین ایجاد تغییر در ساختار موجودات، رویکرد نظری اندیشمندان ادیان بزرگ الهی را مورد کاوش قرار میدهد. حاصل این پژوهش ترجیح رویکرد جواز تصرف طولی و عدم جواز تصرف عرضی در ساختار طبیعی موجودات از نظر اسلام است. در ادیان دیگر نیز هرچند در جواز یا عدم جواز تصرف، اختلاف وجود دارد، ولی حضور کمرنگ این ادیان در عرصه اجتماعی بشر، پذیرش نقش ابزاری طبیعت برای انسان و در نتیجه جواز هرگونه تصرف در ساختار طبیعی مخلوقات را برای پیروان این ادیان هموار کرده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است.
کلیدواژگان: ربوبیت تکوینی، تغییر طبیعت، تسخیر جهان، مهندسی ژنتیک، شبیه سازی، تغییر جنسیت -
صفحات 21-32
امروزه همبستگی تجربه دینی با فعالیت بخشهایی از مغز در حوزهای از دانش با عنوان الهیات اعصاب بررسی میشود. به باور برخی از طرفداران تجربه دینی هدف الهیات اعصاب، فهم بهتر دین، دینداری بهتر و برقراری تعامل بین علم و دین است. اما مبانی فلسفی و روشی حاکم بر عصبشناسی تا حدودی نتایج تحقیقات عصبشناختی پیرامون تجربه دینی را به سمت تحویلگرایی سوق داده و با ایجاد چالشهایی برای دین و اعتبار باورهای دینی، الهیات عصب را از هدف خود دور ساخته است. همچنین برخی ملحدان از این یافتههای علمی علیه اعتبار ادیان و تجارب دینی انبیاء استفاده کردهاند ازاینرو، این تحقیقات پیامدهایی را برای باورهای دینی و دینداری ایجاد کرده است و در برخی موارد نتیجهگیریهای مادیانگارانه درباره تجربه دینی و انکار حقانیت دین را بهدنبال داشته است. بنابراین نخست در این پژوهش این رویکرد را تبیین کرده، و در ادامه اشکالات مبنایی و روشیای را بررسی میکنیم. ازجمله مهمترین اشکالات تحقیقات عصبشناسی بیتوجهی به واقعیت ورای مغز و برقراری رابطه استلزامی بین تحویلگرایی روششناختی و تحویلگرایی هستیشناختی است.
کلیدواژگان: تجربه دینی، عصب شناسی، الهیات اعصاب، تحویل گرایی، علیت از بالا، علیت از پایین -
صفحات 33-42
اصول دین، پایههای اعتقادی فروع هستند و تمام جهتگیریهای انسان در زندگی به اصول عقاید او برمیگردد. بحرانهای موجود در جامعه امروز، بیانگر این حقیقت است که اصول اعتقادات با جانودل مردم گره نخورده است. یکی از راههای درونی کردن باورهای اصیل دین، طرح مباحث اصول اعتقادی از منظر فطرت است. بانو مجتهده امین از علمای بزرگ معاصر، بااینکه بهصورت مستقل، بحث فطرت و معارف فطری را مطرح نکرده است؛ اما در ضمن مطالب تفسیری، کلامی و فلسفی ایشان میتوان مویداتی مبنی بر فطری بودن اصول دین یافت. بانو امین در تفسیر آیه فطرت، فطرت را همان دین اسلام میداند. از این سخن وی میتوان فطری بودن تمام آموزههای کلی دین، ازجمله اصول اعتقادات را استنباط کرد. از جهت اثباتی نیز دلایلی در آثار بانو امین یافت میشود که با تکیه بر فطرت اولیه انسانها، اصول دین را اثبات کرده است. گرچه ایشان در باب اثبات وجود مبدا، دلالت فطرت بر وجود خداوند را مسکوت گذاشته؛ اما برای اثبات توحید، سایر اوصاف کمالی حق، معاد و نبوت، به مقتضیات فطرت استناد جستهاند. در نوشتار حاضر سعی شده است با روش توصیفی تحلیلی، به تبیین و تحلیل دیدگاه بانو مجتهده امین در زمینه فطری بودن اصول دین پرداخته شود.
کلیدواژگان: اصول دین، فطرت، کمال مطلق، توحید، معاد، نبوت، بانو امین -
صفحات 43-53
قلمرو دین یکی از مباحثی است که در میان متکلمان اسلامی و غیراسلامی و فیلسوفان دین حایز اهمیت بوده است. در زمان معاصر با عنوانهایی نظیر نیاز بشر به دین، انتظار بشر از دین، گستره شریعت، قلمرو دین و...، مورد بحث واقع شده است. مسیله اصلی در قلمرو دین این است که دین چیست؟ چه ارکان و اجزایی دارد؟ دین تا چه حد میتواند در زندگی بشر دخالت داشته باشد؟ در این مقاله نگارندگان معتقدند که دیدگاه رایجی که از آیتالله جوادی آملی وجود دارد، به درستی تبیین نشده و نیاز است که دیدگاه ایشان به صورت منسجم بررسی شود. نتیجه نگاه منسجم به دیدگاه آیتالله جوادی آملی، بسیار متفاوت از آن چیزی است که تا بهحال تقریر شده است. دیدگاه ایشان در زمینه قلمرو دین بسیار نزدیک به دیدگاه آیتالله مصباح یزدی است. ایشان اموری را دینی میداند که ارتباط با سعادت انسان داشته باشد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه آیتالله جوادی آملی در این زمینه پرداخته است.
کلیدواژگان: تعریف دین، قلمرو دین، گستره شریعت، جامعیت دین، علم دینی -
صفحات 55-64
ایمه اطهار(ع) نهتنها در تبیین معارف الهی، بلکه در روشها الگو هستند. ازاینرو، شناخت راهبردهای آنان در مواجهه با شبهات اهمیت و اولویت دارد. مسیله پژوهش، کشف راهبردهای روشی معصومان در پاسخگویی به شبهات کلامی؛ و فرضیه تحقیق، «امکان دستیابی به راهبردهای یادشده است». با تبیین روشهای مواجهه معصومان با شبهات، افقها و راهبردهای جدیدی برای پاسخگویی کشف خواهد شد. روش پژوهش، کتابخانهای و مراجعه به مهمترین منابع روایی و استخراج روایات کلامی معصومان(ع) و تحلیل آنهاست. یافتهها نشان میدهد: مهمترین راهبرد ایمه اطهار(ع) هنگام پاسخگویی به شبهات، راهبرد برهانی است. آنان از حیث صورت برهان، در غالب موارد، هنگام مواجهه با افراد عادی از «برهان إنی» و در مواجهه با دانشمندان از «برهان لمی» استفاده کردهاند. از حیث مواد برهان، در پاسخهای مربوط به خداشناسی، از اولیات؛ در براهین اثبات وجود خدا، از محسوسات؛ در شبهات راهنماشناسی از تجربیات؛ در مباحث دروندینی از متواترات و در شبهات فقهی و روایی از حدسیات بهره بردهاند. استفاده معصومان(ع) از فطریات، در مباحث گرایشی بوده است.
کلیدواژگان: ائمه اطهار(ع)، شبهات، برهان لمی، برهان إنی -
صفحات 65-75
شیخیه باقریه منسوب به میرزامحمدباقر همدانی جندقی هماکنون در برخی از مناطق مرکزی ایران پیروانی دارد. با این وجود از عقاید و دیدگاهها و آثار این گروه، منابع مکتوب زیادی در دسترس نیست. ازجمله یافتههای پژوهش آن است که میرزامحمدباقر همدانی، در روش پیرو مشرب اخباریگری با تفاسیر خاص شیح احمد احسایی و سیدکاظم رشتی است، و اندیشههای حاج محمد کریمخان کرمانی را پذیرفته است؛ اما در مسیله ناطق واحد شیعی، بهشدت مخالف شیخیه کرمان است و حتی آنها را در این باب تکفیر میکند. این مکتب، در مسیله معاد قایل است به اینکه در روز قیامت بدن اصلی محشور میشود و بدن عارضی از بین میرود؛ و همچنین معراج پیامبر اسلام(ص) را بهصورت روحانی پذیرفته است. مکتب شیخیه باقریه آل محمد(ص) را واسطه فیض خدا در آفرینش جهان میداند و معتقدند که ایمه اطهار(ع) نه آنکه محل مشیت خدا باشند؛ بلکه عین مشیت و اراده او هستند و دلیل این امر را معصوم بودن اهلبیت(ع) میدانند. این دیدگاه یکی از عوامل غلوآمیز دانستن شیخیه و تکفیر آنها دانسته شده است. ادعای شیخیه در باب رکن رابع و ناطق واحد یکی از زمینههای مهم زایش بابیت و بهاییت از درون اندیشه شیخیه است. شیخیه باقریه با رد نظریه ناطق واحد شیخیه کرمان و برایت از بابیت و بهاییت، راه خود را تا حدودی از سایر شیخیه جدا کرده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و اسنادی به نقد و بررسی آرای کلامی مکتب شیخیه باقریه میپردازد.
کلیدواژگان: شیخیه، شیخیه باقریه، میرزامحمدباقر همدانی، رکن رابع، ناطق واحد، هورقلیا -
صفحات 77-86
علم کلام یکی از علوم مهم اسلامی است که برای درک و فهم عقاید دین اسلام پدید آمده است. متکلمان در مناظرات و مباحث کلامی بهمنظور دفاع از عقاید خود و غلبه بر حریف، به دانشها، مهارتها و روشهای خاصی نیاز دارند. در میان علوم مختلفی که متکلمان از آن بهره میبرند، دانش تاریخ نیز بهعنوان یک علم کارآمد واجد دستاوردهای مفیدی برای علم کلام است. نتایج این بررسی نشان میدهد که علم تاریخ، اطلاعات موردنیاز متکلمان را جهت استفاده در مناظرات و مباحثات کلامی در اختیار آنان قرار میدهد. بدون دانستن اطلاعات تاریخی (در باب تاریخ ملل و نحل، فرقهها، ادیان و مذاهب، پیدایش فرق کلامی و پیشینههای تاریخی) متکلم قادر به شرکت در مباحثات کلامی و غلبه بر حریف نخواهد بود. از بعد روشی و سبک مناظره نیز روشهای نقد تاریخی، آموزههای مناسبی را برای نقد اظهارات رقبا در اختیار متکلم میگذارد. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی ضمن نشان دادن پیوندهای کلام و تاریخ، با استناد به شواهد و نمونههای مناسب به تبیین کارآمدی دانش تاریخ در علم کلام بپردازد.
کلیدواژگان: تاریخ، کلام، دانش، فرق کلامی، نقد تاریخی