فهرست مطالب
مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
سال بیست و دوم شماره 1 (پیاپی 85، فروردین 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/11/03
- تعداد عناوین: 54
-
-
صفحات 1-15مقدمه
اهمیت پیشگیری از خطاهای پزشکی در مراقبتهای بهداشتی و درمانی در حال حاضر تا بدان پایه است که امروزه کیفیت خدمات سلامت را ارایهی "بدون خطای" خدمت، در زمان مناسب، توسط فرد مناسب و با استفاده از کمترین منابع میدانند. این مطالعه با هدف مروری بر آموزش بالینی ایمنی بیمار و پیشگیری از خطا در دانشجویان مامایی انجام شد.
روشها:
این مطالعه به شکل مروری (Narrative) و با استفاده از جستجو در پایگاههای اطلاعاتی فارسی شامل SID, Iranmedex،Irandoc و Magiran با کمک کلید واژههایی شامل خطا، خطر، مامایی، آموزش، بالینی و همچنین پایگاههای اطلاعاتی لاتین شامل Pubmed, Google Scholar, Erice, Science direct با کلید واژههای Error, risk, midwifery, Education, clinical انجام گرفت. مقالاتی وارد مطالعه شدند که در بازه زمانی 2000 تا 2020 به زبان فارسی یا انگلیسی منتشر شده و در زمینه آموزش بالینی خطا در مامایی بودند. مطالعات کمی و کیفی که از لحاظ محتوا با هدف مطالعه حاضر قرابت داشت، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت.
نتایجدر ابتدا 2704 مقاله یافت شد، پس از بررسی اولیه تعداد 194 مقاله به طور کامل بررسی شد و از این میان 11 مقاله مرتبط وارد مطالعه شدند و مورد نقد و بررسی قرار گرفت. نتایج در چند بخش به صورت تعریف خطا و انواع راهکارهای آموزش بالینی خطا شامل برقراری ارتباط مناسب با تاکید بر مهارتهای ارتباطی، گزارش خطا و یادگیری از خطاها، آموزش کار تیمی به فراگیران، مراقبتهای مبتنی بر شواهد، آموزش مبتنی بر انفورماتیک و وب ارایه گردید. طبق نتایج مطالعات آموزش مهارتهای ارتباطی، کارهای تیمی و یادگیری از خطاها به دانشجویان باعث ارتقای ایمنی بیمار میگردد.
نتیجهگیری:
بر اساس نتایج به دست آمده توصیه میشود مدرسین مامایی جهت افزایش ایمنی بیمار و بهبود مراقبتهای مامایی با استفاده از روشهای آموزشی فعال از جمله روشهای شبیهسازی شده، بحثهای گروهی، سناریو محور و مساله محور سعی در دستیابی به این هدف داشته باشند
کلیدواژگان: خطا، خطر، دانشجویان مامایی، آموزش بالینی، ایمنی بیمار -
صفحات 16-24مقدمه
همهگیری covid-19 اهمیت یادگیری الکترونیکی را مسجل نموده است. این مطالعه با هدف بررسی میزان و نحوه استفاده از یادگیری از طریق تلفن همراه (Mobile learning) در دانشجویان دندانپزشکی انجام شد.
روشها:
در این مطالعه توصیفی - مقطعی، دادهها از طریق پرسشنامه محقق ساختهی روا و پایا شده، جمعآوری گردید. جامعه مورد مطالعه 220 نفر از دانشجویان رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که به روش تصادفی ساده وارد مطالعه شدند و ضمن موافقت برای شرکت در تحقیق، پرسشنامه را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل گردید.
نتایجدر نهایت216 پرسشنامه تکمیل شد. تعداد 108 نفر (50%) از گوشی خود جهت استفاده از نرمافزارهای آموزشی بهره می بردند. تعداد 168 نفر (8/77%) از شبکههای اجتماعی جهت یادگیری دروس دندانپزشکی استفاده میکردند. تعداد 214 نفر (2/98%) بیان نمودند که گوشیهای هوشمند دسترسی به دادههای آموزشی را برای آنها افزایش داده است. تعداد 206 نفر (4/95%) بیان نمودند که گوشی هوشمند به آنها کمک میکند که با استقلال بیشتری آموزش ببینند. تعداد 189 نفر (5/87%) بیان نمودند که لازم است که از گوشیهای هوشمند به میزان بیشتری در آموزش دانشگاه استفاده شود.
نتیجهگیری:
یادگیری از طریق تلفن همراه در میان درصد بالایی از دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران رواج دارد. ابزارهای مختلف تلفن همراه به منظور یادگیری دندانپزشکی، استفاده میشود. لذا یادگیری از طریق تلفن همراه در آموزش دندانپزشکی در دسترس و قابل بهینه سازی است.
کلیدواژگان: یادگیری، تلفن همراه، دانشجویان دندانپزشکی، یادگیری الکترونیکی -
صفحات 25-26
مقطع دکتری پرستاری جهت توسعه علم مورد نیاز است و دانشجویان را آماده میکند تا در ساخت بدنه دانش مشارکت نمایند. در واقع هدف از این دوره ایجاد شایستگیهای حرفهای، تربیت محققین نقاد و خلاق است که برای گسترش دانش ضروری است(1). با نظر به اهمیت پژوهش در دانشگاه، نقش دانشجویان تحصیلات تکمیلی در فرایند پژوهش و توسعه تحقیقات در جامعه بیش از پیش اهمیت دارد. جهت سامان بخشیدن به امر پژوهش، شناسایی نقاط ضعف و قوت مربوط به تحقیقات، بررسی نارساییها و عوامل بازدارنده امری ضروری است که بایست جهت تحقق اهداف پژوهشی مورد توجه قرار گیرد(2). در این راستا یکی از موارد مهم آموزشی که در دوره دکتری مطرح است، ارایه مقاله حاصل از رساله، به عنوان پیششرط دفاع و فارغالتحصیلی از این مقطع است(3). در سالهای اخیر پژوهشگران در مقاطع تحصیلات تکمیلی به دلایل مختلف به انجام تحقیقات کیفی روی آوردهاند، اما مشکلاتی در این نوع مقالات و در مرحله داوری آنها وجود دارد. به طوری که عموما نویسندگان با چالشهای اساسی در تحقیقات کیفی روبرو هستند(4). به نظر میرسد چالشهای بسیاری در زمینه ارایه مقاله به عنوان پیششرط دفاع وجود دارد. اثرات تحریم بر چاپ مقالات خارجی نیز از مواردی است که بر این مشکلات میافزاید(3). علاوه بر این معضلاتی هم در زمینه چاپ مقالات به خصوص مقالات کیفی وجود دارد(5). با توجه به اهمیت موضوع و شایع بودن آن مطالعات نیز به بررسی موانع مهم پژوهشی پرداختهاند(6). مجموعهای از عوامل اعم از تهیه و تدوین طرح پژوهشی، مشکلات در اجرای طرح، مسایل اداری، مدیریتی و عوامل فردی بر مسیر فعالیتهای تحقیقاتی تاثیر میگذارند(7) و البته این امر را میتوان ناشی از رشد تحصیلات تکمیلی و افزایش حجم کار نیز دانست(2). با افزایش استفاده از رویکرد پژوهشی کیفی در مقطع دکتری و کمبود مجلات تخصصی پرستاری با نمایه ISI و محدودیت موضوعات مورد پذیرش مجلات، با حجم بزرگی از مقالات در مجلات مواجه هستیم. از طرفی افزایش حساسیتهای مجلات برای چاپ مقالاتی با کیفیت بالاتر و سختگیریهای بیش از حد بر این دشواریها میافزاید. در این میان، دانشجویان مقطع دکتری در انتظار پذیرش یا چاپ مقاله جهت انجام دفاع، زمان طولانی را سردرگم بوده و به سختی سپری مینمایند. محدودیت زمانی ارایه مقاله، تاخیر در پذیرش و یا چاپ مقاله، انتظار و ترس از رد شدن مقاله از دغدغههای مهم دانشجویان دوره دکتری است. علاوه بر این با مسایل مختلفی مانند فشار اقتصادی، فشار محیط کاری برای بازگشت سریع تر به کار، بومی نبودن، رسیدن به سنوات، از دست دادن فرصت شرکت در فراخوان و یافتن جایگاه شغلی مواجه هستند. این مسایل خود از مواردی است که میتواند منجر به کاهش کیفیت پژوهشی دوره دکتری گردد. اعمال نفوذ در فرایند داوری، وجود رابطه در برخی از مجلات برای چاپ، داوری نامناسب، ماهیت تفسیری پژوهشهای کیفی، امر را دشوارتر مینماید. پایبند نبودن مجلات به زمان ارایه شده در مجله، سپری شدن زمان که برای دانشجویان بسیار مهم است و گاه نتیجه آن رد مقاله است، به همراه بار روانی آن با هزینههای اضافی همراه است که دانشجویان این مقطع متحمل میشوند و گاه منجر به آن میشود که دانشجوی مقطع دکتری، به عنوان بالاترین مرحله تحصیلی و تولید علم، جهت حل این مشکلات به استفاده از راهکارهایی مانند کمک از رابطهای پژوهشی مجلات و اخذ پذیرش از مجلات با پرداخت مبالغ هنگفت و با کیفیت پایین مقالات روی آورند. نویسنده ذکر نقل قولی از یک دانشجو را در این جا لازم میداند "... مجبور شدم هزینه هنگفتی رو بدم و مقالهام رو به واسطه بدم تا برام اکسپت بگیره. هرچند برای این کار هم کلی استرس کشیدم، چون بعضی از مجلات ممکنه جعلی باشه، یا بعضی موسسهها ممکنه سوء استفاده مالی بکنند، ولی دیگه چاره ای نداشتم..." با توجه به اهمیت نقش پژوهش کیفی و بنیادی بودن یافتههای آن در مقطع دکتری پرستاری، که میتواند انعکاسی از شرایط بستر اجتماع بوده و مبنای برنامهریزیهای مناسبی باشد، انتظار میرود سیاستگذاران پژوهش جهت حل این معضلات چارهای بیندیشند. پیشنهاد میشود با افزایش و یا بهبود بسترسازی مجلات کیفی پرستاری به همراه داوران متخصص در این زمینه، نظارت بر چارچوب زمانی پیشنهادی مجلات جهت کاهش زمان انتظار برای دریافت نظرات داروی، ایجاد تشویق و دادن امتیاز به داوران جهت افزایش انگیزه آنها، بتوان گامی موثر در این زمینه برداشت و به بهبود این شرایط کمک شایانی نمود.
کلیدواژگان: تحقیقات کیفی، نامه به سردبیر -
صفحات 27-34مقدمه
شایستگی فرهنگی، توانایی افراد و سازمانها برای ارایه خدمات بهداشتی و درمانی مطابق با نیازهای فرهنگی، اجتماعی و زبانی بیماران تعریف میشود. امروزه شایستگی فرهنگی از مباحث مهم در حوزه سلامت است. این مطالعه با هدف بررسی شایستگی فرهنگی دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) انجام شد.
روشها:
در مطالعه توصیفی مقطعی حاضر، از بین 590 دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه آزاد اصفهان در مقاطع عمومی (علوم پایه، بعد علوم پایه) و تخصص با روش نمونهگیری طبقهای، تعداد 150 دانشجو انتخاب و با استفاده از پرسشنامه آنلاین سنجش شایستگی فرهنگی دانش آموختگان علوم پزشکی، در سال 1400 مورد ارزیابی قرار گرفت. پرسشنامه استاندارد مذکور شامل 50 گویه و 8 مولفه است. دادهها با استفاده از آزمون کروسکال والیس، آزمون تعقیبی کروسکال والیس، آزمون من ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل گردید.
نتایجاز بین دانشجویان، 7/52% دختر بودند. میانگین سنی دانشجویان 1/4±8/24 سال بود. میانگین نمره شایستگی فرهنگی در بین کل دانشجویان مورد بررسی 63/0±15/3 (از مجموع5 نمره) و بالاتر از حد متوسط بود. اختلاف معناداری بین میزان شایستگی فرهنگی دانشجویان و نیز ابعاد آن در سه مقطع علوم پایه (65/0±95/2)، بعد علوم پایه (67/0±95/2) و دوره تخصص (32/0±55/3) مشاهده گردید. بیشترین میزان شایستگی فرهنگی مربوط به دانشجویان دوره تخصص بود (001/0>p). اختلاف معناداری بین جنسیت و شایستگی فرهنگی مشاهده نشد (05/0<p)، ولی با افزایش سن، میزان شایستگی فرهنگی افزایش نشان داد (001/0>p و 37/0=r).
نتیجهگیری:
با توجه به نتایج مبنی بر پایین بودن شایستگی فرهنگی در دانشجویان دوره عمومی دندانپزشکی و با توجه به اهمیت شایستگی فرهنگی در مواجهه با بیماران، لازم است برنامههای آموزشی به منظور ارتقای شایستگیهای فرهنگی دانشجویان بخصوص برای دانشجویان دوره دندانپزشکی عمومی طراحی گردد.
کلیدواژگان: شایستگی فرهنگی، نیازهای فرهنگی بیماران، نیازهای اجتماعی، مراقبت سلامت، دانشجویان دندانپزشکی -
صفحات 35-47مقدمه
در عصر جهانیشدن نوآوری در آموزش امری بدیهی است. نوآوری در آموزش به معنای حل یک مشکل واقعی به روشی جدید و ساده برای ترویج یادگیری عادلانه است. این مطالعه با هدف کشف الگوی ریسک اجرای استراتژی بستههای تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی انجام شد.
روشها:
این مطالعه از منظر جهتگیری کاربردی، از منظر هدف توصیفی و از منظر رویکرد کیفی است. این پژوهش با رویکرد داده بنیاد و رهیافت چارمز(Charmas) به مرحله اجرا در آمد. جامعه آماری شامل کلیه معاونین آموزشی و روسای بستههای تحول و نوآوری در کلان مناطق دهگانه آمایش بودند. روش نمونهگیری نظری، مدل نمونهبرداری ارادی غیر تصادفی، معیار نمونهبرداری کفایت نظری بود. دادهها با استفاده از روش (بررسی اسناد، مشاهده مشارکتی و مصاحبه) جمعآوری و در چند مرحله (کدگذاری اولیه، متمرکز، محوری و نظری) کدگذاری شدند. الگوی ریسک بر خواسته از مطالعه کیفی نیز در پرتو آموزههای مدیریت ریسک ریتا مالکهی (Mulcahy, Rita) ارزیابی کیفی شد.
نتایجالگوی بر خواسته از مراحل شناسایی و ارزیابی ریسک در الگویی مشتمل بر 5 مقوله (ریسکهای ساختاری، نگرشی، اقتصادی، مدیریتی و عملیاتی) و 16 ذیل مقوله و 39 مفهوم، ارایه شد. ریسکهای ساختاری دارای بالاترین ضریب و ریسکهای عملیاتی دارای پایینترین ضریب ریسک در مرحله ارزیابی ریسک بودند. ضریب ریسک کل استراتژی بستهها نیز 54 از 80 واحد است؛ یعنی ریسک بستهها در اجرا متوسط است.
نتیجهگیری:
اجرای استراتژی بستههای تحول و نوآوری دارای ریسکهای ذاتی فراوانی است که از مرحله تدوین استراتژی به مرحله اجرای استراتژی کشانده شده است، بر این اساس بازنویسی استراتژی بستهها بهعنوان در دسترس ترین اهرم کنترل و مدیریت ریسک، توصیه میگردد.
کلیدواژگان: الگو، ریسک، اجرا، استراتژی، بسته های تحول و نوآوری، آموزش علوم پزشکی -
صفحه 48
انجمن آموزش پزشکی اروپا که انجمن منطقهی اروپای فدراسیون جهانی آموزش پزشکی (World و Federation for Medical Education) و یکی از شش عضو شورای اجرایی این فدراسیون است در سال 1972 به منظور ترویج ارتباط بین مدرسان پزشکی و ارتقای انجمنهای ملی آموزش پزشکی کشورهای اروپایی در کپنهاگ تاسیس شد.. اولین نشست این انجمن در سال 1973در محل دفتر منطقهای سازمان جهانی بهداشت در کپنهاگ با عنوان "فنون جدید تدریس، یادگیری، و ارزیابی" برگزار شد. این انجمن در سال 2000 به عنوان یک موسسه غیرانتفاعی در اسکاتلند به ثبت رسیده است و هم اکنون دبیرخانه آن در دانشگاه داندی است. این انجمن با تشویق به تعالی آموزش در حوزههای مرتبط با سلامت در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد، و دکترا، و آموزش مداوم به ارتقای مراقبت سلامت در سطح جهان یاری میرساند. همچنین انجمن در پاسخ به پیشرفتهای پزشکی، تغییر در شیوههای ارایه خدمات درمانی، نیازهای بیماران، و ایدهها و فنون جدید آموزشی، از فعالیتهای جاری مراکز آموزشی و مدرسان، و استفاده از رویکردهای جدید طراحی برنامه درسی، و تکنیکهای نوین تدریس، یادگیری، ارزیابی، و مدیریت آموزشی حمایت میکند. این انجمن سالانه یک همایش برگزار میکند که از مهمترین نشستهای دستاندرکاران آموزش علوم پزشکی است. از انتشارات این انجمن میتوان از مجلات Med Ed Publish و Medical Teacher و راهنماهای (AMEE Guides) AMEE و راهنماهای(BEME Guides) BEME نام برد.
کلیدواژگان: آموزش پزشکی، واژه نامه توصیفی -
صفحات 51-52
برای درک جهان فیزیکی و اجتماعی اطرافمان نیاز به مفاهیم و نظریهها داریم. مفاهیم بیان انتزاعی و عام از پدیدهها، رخدادها و تجربیات ما هستند؛ مثلا مفهوم «آموزش» به معنای انباشت تجربیات فراگرفته شدهی انسانهاست؛ درحالیکه، نظریه را میتوان مجموعهای از مفاهیم مرتبط برای فهم پدیدهها یا بخشی از جهان دانست. به بیان دیگر، نظریه، بازنمایی مفهومی جهان خارج در قالب زبان سمبولیک و انتزاعی است که از رهگذر مفهومسازی(Conceptualization) و نظریهپردازی (Theorization) به دست میآید. به عنوان مثال، در نظریهی آزوبل (Ausubel’s theory)، یادگیری معنادار (Meaningful learning) وقتی رخ میدهد که دادههای جدید که فراگیر با آن مواجه شده است با دانش پیشین که در حافظهی طولانیمدت ذخیره شده پیوند برقرار کند. روشن است که در این نظریه، یادگیری معنای مشخص و متمایزی دارد که در آن ارتباط چند مفهوم دادهی جدید، دانش پیشین و حافظهی بلندمدت با هم نشان داده شده است. نظریهها در علوم طبیعی و اجتماعی با هم تفاوت دارند. نظریههای علوم طبیعی همچون فیزیک، شیمی و زیستشناسی، در کار پیشبینی و تبیین پدیدههای جهان فیزیکی بر پایهی مشاهدات تجربی کاملا کنترل شده و تبیین ریاضی و تعمیم آنها هستند. اما در علوم اجتماعی مانند جامعهشناسی، روانشناسی و علوم تربیتی، نظریهها برای فهم واکنشهای آدمی به وقایع، درک معنای تجارب انسانی در بستر تاریخ- فرهنگ- جامعه و پیشبینی و تبیین رفتارها ساخته میشوند. این نظریهها مبتنی بر زمینههای فرهنگی اجتماعی هستند و از این رو ساخت و آزمودن آنها در شرایط کاملا تجربی و کنترلشده ممکن نیست. بنابراین در علوم اجتماعی ارایهی نظریههای جهان شمول (Universal) که در تمام زمانها و مکانها صادق باشند، روا نیست و نشانگر تلاش در بسط نادرست الگوی نظریهپردازی علوم طبیعی برای فهم جهان اجتماعی است. نظریههای علوم اجتماعی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: مبنایی (Grounded) و حد واسط (Middle Range). نظریههای مبنایی نظریهی یادگیری پیاژه از رهگذر تفسیر موارد (Cases) (تجربیات، تعابیر یا رخدادها) ساخته میشوند و جهان فرهنگی اجتماعی ما را صورتبندی میکنند. نظریههای حد واسط، مانند نظریهی بار شناختی (Cognitive Load Theory) با مفاهیم و متغیرهای کمی و قابلاندازهگیری سر و کار دارند. نظریههای مبنایی بهرغم این که بر پایهی متغیرهای قابل اندازهگیری ساخته نشدهاند مانند نظریههای حدواسط نیازمند ارزیابی تجربی هستند. نظریههای خوب فهم ما از جهان را شکل میدهند، مفاهیم و اجزایش از نظر منطقی سازگار هستند و با شواهد تجربی توافق دارند. این نظریهها را بخش وسیعی از جامعهی علمی پذیرفتهاند، آزمونپذیرهستند و الهامبخش پرسشهای پژوهشی جدید هستند. بدون نظریه، طرح پرسش اصیل پژوهشی مقدور نخواهد بود و پژوهشها پراکنده، تکافتاده و تکراری خواهند شد. این نظریهها هستند که جامعه علمی را قوام میبخشند و پژوهشگران آن حوزه را به هم پیوند میدهند.
کلیدواژگان: نظریه، واژه نامه توصیفی -
صفحه 53
ریشه همدلی از کلمه یونانی pathos به معنای رنج و شور و اشتیاق است. همدلی مفهومی بطور عمده شناختی (فرااحساسی) است که فهم تجربیات، علایق، و دیدگاههای دیگری و ظرفیت به اشتراک گذاشتن این فهم را در بر میگیرد. برای دریافتن بهتر همدلی باید آن را از دو مفهوم همدردی (sympathy) و دلسوزی (pity) تفکیک کرد. در ارتباط پزشک و بیمار دلسوزی، ترحم پزشک به بیمار است که موجب احساس حقارت بیمار و انفکاک ارتباط او با پزشک میشود. در همدردی، پزشک احساسات بیمار را به گونهای تجربه میکند که گویی خود در رنج است که این سبب فرسودگی پزشک و مانع تصمیمگیری بالینی مناسب میشود. اما همدلی احساسی والاتر و کارآمدتر از همدردی و دلسوزی است، به گونهای که پزشک در عین درک احساسات بیمار آن را به درون خود منتقل نمیکند. به این طریق با حفظ فاصله از بیمار باعث بهبود روابط خود با بیمار و فهم بهتر وضعیت او میشود. همدلی در مراقبتهای بالینی میتواند سبب ایجاد اثرات مثبتی مانند رضایت و پذیرش بیشتر از سوی بیمار، و کاهش میزان شکایات، هزینهی مراقبتها و خطاهای پزشکی شود. با توجه به نکات فوق، تربیت پزشکانی با قابلیت همدلی با بیمار یکی از اهداف اصلی برنامههای آموزشی است و در ارزیابی دانشجویان پزشکی مورد توجه قرارمیگیرد. برای نمونه، انجمن دانشکدههای پزشکی آمریکا (AAMC) توصیه به تربیت پزشکانی نوعدوست میکند که با همدلی از بیماران خود مراقبت کنند. باید به این نکته اشاره کرد که عدهای از محققین بر این باورند که همدلی خصیصهای فردی است که به آسانی یاددادنی نیست. در مقابل، عدهای دیگر اعتقاد دارند که همدلی را میتوان از طریق فعالیتهای آموزشی هدفمند مانند مطالعه متون ادبی، و دیدن و شنیدن آثار هنری ارتقا داد.
کلیدواژگان: همدلی، واژه نامه توصیفی -
صفحات 54-64مقدمه
در دوران پاندمی کرونا، آموزش دوره علوم پایه پزشکی معمولا از طریق آموزش مجازی به همراه ارایه تکالیف از طریق سامانههای الکترونیکی انجام میشود. یادگیری از طریق مشارکتی، یکی از روشهای مناسب آموزشی است. این مطالعه با هدف بهبود تدریس در دوران مجازی با استفاده از روش مشارکتی طرح تدریس اعضای تیم مجازی (V-TMTD: virtual Team Member Teaching Design) ، انجام شد.
روشها:
این پژوهش یک مطالعه اقدامپژوهی بود. جامعهی آماری دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بودند.
مشارکت کنندگان این مطالعه، کلیه دانشجویان کلاس درس فیزیولوژی اعصاب و حواس ویژه در دوران همهگیری کرونا، در سال 1400-1399 بودند. در نیمسال اول، تدریس درس فیزیولوژی اعصاب و حواس ویژه از طریق آموزش مجازی به همراه ارایه تکالیف فردی انجام شده بود و در نیمسال دیگر در کنار آموزش مجازی از روش V-TMTD استفاده شد. پیشرفت تحصیلی دانشجویان از طریق مقایسه نمرات پایان ترم این دانشجویان با دانشجویان ترم قبل ارزیابی گردید. میانگین و انحراف معیار نمرات مربوط به هر دو روش آموزش با آزمون t مستقل مقایسه شد.نتایجدر گروههای مورد مقایسه، اثر روش تدریس V-TMTD بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان نشان داده شد. میانگین و انحراف معیار نمرات دانشجویان روش V-TMTD، 21/0± 64/15 و در گروه آموزش مجازی به همراه تکالیف 24/0±90/13 از نمره 20 بود.
نتیجهگیری:
روش آموزش مجازی به همراه V-TMTD نسبت به روش آموزش مجازی به همراه ارایه تکالیف بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان برتری داشت. با استفاده از روشهای مشارکت محور در آموزش مجازی میتوان نقطه ضعف این نوع آموزش را پوشش داد.
کلیدواژگان: روش تدریس مجازی، روش تدریس اعضای تیم، یادگیری مشارکتی، دانشجویان پزشکی -
صفحات 65-73مقدمه
پرورش مهارتهای شناختی استدلال در دانشجویان یک ضرورت حیاتی است. پرستاران بخشهای مراقبت ویژه با معضلات اخلاقی متعدد در بالین مواجه هستند. این پژوهش با هدف مقایسه استدلال اخلاقی پرستاران بخشهای مراقبت ویژه و دانشجویان پرستاری در برخورد با معضلات اخلاقی انجام شد.
روشها:
این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1400با حضور 51 پرستار بخشهای مراقبت ویژه و 51 دانشجوی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گلستان با روش نمونهگیری تصادفی با تخصیص متناسب با حجم طبقه انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه استدلال اخلاقی کریشام(Crisham) ، جمعآوری شد. برای تحلیل دادهها از آزمون تی مستقل در سطح معناداری 05/0 و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
نتایجآزمون تی مستقل تفاوت معناداری بین میانگین نمره استدلال اخلاقی پرستاران (92/5±68/46 از مجموع 66 نمره) و دانشجویان (13/7±00/47) نشان نداد (405/0=P). کارورزان پرستاری میانگین نمره استدلال اخلاقی بیشتری از کارآموزان کسب کردند و این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (019/0=P). بین جنسیت (032/0= P، 895/1t=)، وضعیت تاهل (026/0=P، 993/1t=) با میانگین نمره استدلال اخلاقی ارتباط معناداری مشاهده شد. بین نوع بخش، سابقه کار و میانگین نمره استدلال اخلاقی پرستاران ارتباط معناداری به دست نیامد. بین سن، جنسیت و وضعیت تاهل دانشجویان با میانگین نمره استدلال اخلاقی ارتباط معناداری نبود.
نتیجهگیری:
میانگین نمره استدلال اخلاقی پرستاران و دانشجویان پرستاری تفاوت معناداری نداشت. ضروری است آموزش اصول اخلاقی، تناقضها و سناریوهای اخلاقی به طور جدیتر، مستمر در دوران تحصیل، بدو ورود به کار و پس از آن به منظور بهبود استدلال اخلاقی صورت گیرد.
کلیدواژگان: اخلاق، استدلال اخلاقی، پرستاری، بخش مراقبت ویژه، دانشجویان پرستاری -
صفحات 74-88مقدمه
توسعه آموزش پرستاری در مقطع تحصیلات تکمیلی و ایجاد تحول در آن نیازمند شناخت فرآیند آموزش، آگاهی از شیوههای نوین اجرای آن، شناخت منابع مادی و امکانات و آگاهی از نقش و وظایف نیروی انسانی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی یکپارچه مقالات مرتبط با چالشها و راهکارهای آموزش در مقطع کارشناسی ارشد پرستاری ایران انجام شد.
روشها:
در این مرور یکپارچه توسعه یافته (Integrative review) ، جستجوی گسترده در پایگاههای اطلاعاتی، نظیر: نمایه نشریات پرستاری ایران (nindex.ir)، بانک اطلاعات نشریات کشور (magiran)، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (IranDOC)، پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) و مرکز منطقهای اطلاع رسانی علوم و فناوری (RICeST) با استفاده از کلمات کلیدی فارسی و انگلیسی مرتبط با هدف مطالعه، از سال 1366 (زمان شروع اولین دوره کارشناسی ارشد پرستاری در ایران) تا آذر 1400 صورت گرفت.
نتایجدر مجموع، 10 مقاله از 291 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. چالشهای مختلفی در آموزش پرستاری در مقطع کارشناسی ارشد وجود دارد که مربیان پرستاری دنبال راهکارهایی برای برطرف کردن این چالشها هستند. آموزش پرستاری ارشد در ایران بر اساس اهداف و رسالت مشخص نیست و فارغالتحصیلان از کیفیت کاری خوبی برخوردارنیستند. در دانشگاههای ایران، نقش کارشناسی ارشد پرستاری در جامعه مشخص نیست و تاکنون در این زمینه بازنگری خاصی نشده است. در نهایت، به نظر میرسد دوره کارشناسی ارشد پرستاری درایران بی هدف و بدون توجه به نیاز جامعه درحال اجرا است.
نتیجهگیری:
تدوین برنامه آموزشی منسجم تیوری و عملی منطبق با نیازهای جامعه میتواند اولین گام در اصلاح برنامه آموزشی پرستاری در مقطع کارشناسی ارشد تلقی گردد.
کلیدواژگان: پرستاری، آموزش، چالش ها، کارشناس ارشد پرستاری -
صفحات 89-97مقدمه
انتخاب و بهکارگیری نیروهای متعهد خدمت مقطع دکترای تخصصی و متخصصین بالینی از مسایل اساسی تامین نیروی انسانی مورد نیاز دانشگاهها است. این مطالعه با هدف، بررسی وضعیت توانایی علمی متقاضیان فراخوانهای استخدام هیاتعلمی پیمانی و تعهدات قانونی مقطع دکترای تخصصی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (سالهای 99-96) انجام شد.
روشها:
این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی و با روش سرشماری برروی اطلاعات موجود در پرونده کلیه متقاضیان استخدام هیاتعلمی پیمانی (222 نفر) و تعهدات قانونی مقطع دکترای تخصصی (170 نفر) در طی سالهای 99- 96 انجام شد. امتیاز پذیرفته شدگان مندرج در "فرم امتیازات توانایی علمی داوطلب عضویت در هیاتعلمی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور" مصوب وزارت متبوع, توصیف و عوامل مرتبط با امتیاز کسب شده مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمونهای کای دو، تی مستقل، آنالیز واریانس تحلیل شد.
نتایجدر هر دو نوع فراخوان متقاضیان استخدامی هیاتعلمی پیمانی و تعهدات قانونی ، بالاترین نمرات مربوط به بندهای 20 (توانایی بالینی و مهارتی)، 1 (توانایی تدریس) و 3 (چاپ مقالات) بود. یافتههای پژوهش نشان داد متقاضیان از بندهای 17 و 19کمترین امتیاز را کسب نموده است. در نمره زبان با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (05/0<p) اما در نمرات مصاحبه و مستندات با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند (05/0>p). در آزمون استخدامی هیاتعلمی پیمانی، نمرات علم سنجی، مصاحبه علمی، و زبان انگلیسی افراد شرکت کننده در آزمون 15 بالاتر از آزمون 16 بود(05/0>p).
نتیجهگیری:
براساس نتایج حاصله مشخص گردید متقاضیان جذب هیاتعلمی از نظر توانایی تدریس از نظر گروههای آموزشی وضعیت مطلوبی داشته اند و این که توجه خود را به جمعآوری مقالات و مستندات معطوف مینمایند. در صورتی که در طراحی آموزشی که لازمه عضویت در کادر هیاتعلمی است کمترین تجربه دارند، لذا به برنامهریزان و مسوولین دانشگاهها پیشنهاد میگردد در برنامهریزیهای توانمندسازی به این امر توجه نمایند.
کلیدواژگان: جذب هیات علمی، علوم پزشکی، توانایی علمی -
صفحات 98-109مقدمه
همهگیری کرونا سبب تغییر ناگهانی به استفاده از شیوههای آموزش از راه دور شده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مهارتآموزی الکترونیکی در دوره پاندمی کرونا بر ارتقای کیفیت آموزشی دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی کلان منطقه یک انجام شد.
روشها:
پژوهش حاضر در سال 1400 با رویکرد کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اساتید دانشگاههای علوم پزشکی کلان منطقه یک (20 نفر) با روش نمونهگیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع و در بخش کمی، مدیران و معاونین واحدها، دانشکدهها، مدیران گروهها و اساتید هیاتعلمی دانشگاههای علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 1851 نفر تشکیل میدادند که در بخش کمی با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای براساس واحد دانشگاهی تعداد 320 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته مهارتآموزی الکترونیکی در دوره پاندمی کرونا و پرسشنامه کیفیت آموزشی صادقی و همکاران استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شد.
نتایجنتایج نشان داد که رابطه مهارتآموزی الکترونیکی و کیفیت آموزشی در دانشگاههای علوم پزشکی کلان منطقه یک (با ضریب مسیر 0/421 و مقدار R2 برابر با 0/403) و آماره تی برابر با 5/222 نشان دهنده این است که 42 درصد از تغییرات کیفیت آموزشی تحت تاثیر مهارتآموزی الکترونیکی است.
نتیجهگیری:
با توجه به رابطه مثبت بین مهارتآموزی الکترونیکی و تاثیر آن بر کیفیت آموزشی، باید اذعان کرد که دانش سیال امروز، توسعه فراگیر تکنولوژی و تغییرات سریع در عرصه علم و فناوری در جهان نیازمند پرورش نسلی کارآمد و با مهارت برای آینده است که برای دستیابی به این مهم باید به دنبال به روزرسانی اساتید، روشهای آموزشی جدید و محتوای منابع درسی بود.
کلیدواژگان: مهارت آموزی الکترونیکی، پاندمی کرونا، کیفیت آموزشی، دانشگاه علوم پزشکی -
صفحات 110-119مقدمه
آموزش پزشکی بالینی به سبب اثرگذاری نهایی در بهبود مراقبت از بیماران و کیفیت خدمات درمانی از اهمیت به سزایی برخوردار است. این مطالعه با هدف مقایسه یادگیری و رضایتمندی کارورزان ارتوپدی دانشگاه علوم اصفهان به دو روش آموزش سنتی و ترکیبی در سال تحصیلی 1397 انجام شد.
روشها:
این پژوهش، یک مداخله آموزشی با طرح پس آزمون در سال تحصیلی 1397 بود که روی 106نفر از کارورزان بخش ارتوپدی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. نمونهها به صورت در دسترس انتخاب و با شیوه متوالی و غیر تصادفی به دو گروه آموزش ترکیبی (مجازی و بالینی) و آموزش سنتی (بالینی) تقسیم شدند. نمرات امتحان آسکی پایان بخش جهت بررسی میزان یادگیری و پرسشنامه محقق ساخته ابزاری جهت سنجش رضایتمندی آموزشی بود. سطح معنا داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایجمیانگین و انحراف معیار نمره امتحان آسکی گروه آموزش سنتی (21/2±81/17) و گروه آموزش ترکیبی (76/1±75/17) واختلاف معنادار نداشت (85/0=P). از نظر نمره کل رضایتمندی آموزشی و زیرگروه های آن شامل توانایی علمی ، پویایی و علاقهمندی، تقویت انگیزه و توانایی های علمی دانشجویان، ارتباط بین استاد و دانشجو در بخش و خارج از بخش، سیستم ارزیابی و بازخورد، برنامهریزی درسی، مسایل اخلاقی و نظم و مقررات آموزشی اختلاف معناداری بین نمره گروه آموزش سنتی (83/24±04/116) و گروه آموزش ترکیبی (53/26±71/147) دیده شد (001/0 < P).
نتیجهگیری:
با توجه به نتایج این مطالعه و رضایتمندی کارورزان به نظر میرسد میتوان با افزایش کیفیت آموزش مجازی و گسترش آن در رشتههای بالینی پزشکی، به هدف نهایی یعنی بهبود کیفیت آموزشی و اثربخشی آن و همچنین ادامه روند آموزشی در بحرانهایی مانند پاندمی کووید-19 رسید.
کلیدواژگان: یادگیری، آموزش مجازی، آموزش ترکیبی، رضایت مندی، آموزش بالینی، ارتوپدی، کارورزان پزشکی -
صفحات 120-132مقدمه
تکنولوژی آموزشی در علوم پزشکی به معنای تجزیه و تحلیل مشکلات آموزشی، طراحی، تولید، اجرا، ارزشیابی و مدیریت منابع و فرایندهای آموزشی و غیر آموزشی به منظور بهبود یا تسهیل یادگیری و عملکرد در علوم پزشکی است. این مطالعه با هدف تدوین شایستگیهای دانشآموختگان دوره دکتری تکنولوژی آموزشی در علوم پزشکی انجام شد تا در تدوین برنامه درسی مبتنی بر شایستگی مورد استفاده قرار گیرد.
روشها:
در این مطالعه کیفی با استفاده از گروه متمرکز و بر اساس نظرات ذینفعان از جمله دانشجویان، دانشآموختگان، اعضاء هیاتعلمی گروههای تکنولوژی آموزشی، یادگیری الکترونیکی و آموزش پزشکی؛ شایستگیهای دانشآموختگان رشته تکنولوژی آموزشی در علوم پزشکی در مقطع دکترای تخصصی شناسایی شد و به تایید متخصصان رسید. روش نمونهگیری در این پژوهش به صورت هدفمند بود که از بین جامعه آماری، 12 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. در دو گروه دانشجویان و دانشآموختگان (6 نفر) و متخصصین و اعضای هیاتعلمی گروههای تکنولوژی آموزشی، یادگیری الکترونیکی و آموزش پزشکی (6 نفر) قرار گرفتند. مشارکتکنندگان در گروه متمرکز، توانمندیهای متعددی را بر اساس نقش حرفهای مورد انتظار از دانشآموختگان مقطع دکتری رشته تکنولوژی آموزشی در علوم پزشکی را مورد بحث قرار دادند.
نتایجیافتهها بر اساس سه معیار ضرورت، شفاف بودن و ارتباط مورد جمعبندی قرار گرفت و 14 توانمندی با توجه به وظایف مورد انتظار نهایی شد و در نهایت بر اساس الگوی عمومی طراحی آموزشی دستهبندی گردید.
نتیجهگیری:
لازم است در تدوین برنامه درسی دوره دکتری تکنولوژی آموزشی به این چهارده شایستگی و وظایف آن توجه گردد و واحدهای اختصاصی اجباری Core ، واحدهای اختصاصی اختیاری Non-Core و حتی واحدهای کمبود یا جبرانی با لحاظ این شایستگیها تدوین شود.
کلیدواژگان: تکنولوژی آموزشی، دانشگاه علوم پزشکی، شایستگی، برنامه درسی -
صفحات 133-139مقدمه
دسترسی به اینترنت و فناوریهای چندرسانه ای، یادگیری سنتی را به سمت یادگیری الکترونیکی سوق داده است که این امر استفاده از روشهای نوین ارزشیابی را جهت سنجش فراگیران اجتناب ناپذیر می کند. لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان رضایت و کیفیت آزمونهای آنلاین از دیدگاه دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین (ایام همهگیری کرونا) انجام شد.
روشها:
این مطالعه توصیفی- مقطعی با حضور 231نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل دانشکده دندانپزشکی قزوین در سال 1399 انجام شد که به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه پژوهشگر ساخته در غالب 27 سوال و در دو بخش بود. در بخش کمی، دادهها بر اساس مقیاس لیکرت 5 درجهای شامل" خیلی کم"، "کم"، متوسط"، "خوب" و "عالی در نظر گرفته شد که پس از تایید روایی و پایایی مورد استغاده قرار گرفت. با استفاده از آمارههای توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن و من ویتنی) دادهها تجزیه و تحلیل شد.
نتایجمیانگین و انحراف معیار رضایت از آزمونهای آنلاین دانشجویان 52/0± 18/3 بود که بالاتر از متوسط است. همچنین میانگین و انحراف معیار میزان کیفیت آزمونهای آنلاین از دیدگاه دانشجویان 51/±0 19/3 بود که بالاتر از متوسط است و بیانگر رضایت دانشجویان از کیفیت این نوع ارزشیابی است. بین این مولفهها و سن و جنس رابطه معناداری یافت نشد(05/0< p).
کلیدواژگان: آزمون آنلاین، دانشجویان دندانپزشکی، کووید19 -
صفحات 140-141
در عصری که شواهد و یافتههای پزشکی با سرعت چشم گیری تولید میشوند، پزشکان بیش از پیش نیازمند یک نگرش صحیح در مورد چگونگی تولید یافتههای علمی و نیز توانایی تحلیل و نقادی گزارشهای علمی هستند. ایجاد نگرش صحیح نسبت به پژوهش در دانشجویان پزشکی به عنوان پزشکان آینده برای داشتن برخوردی عالمانه و نقادانه همراه با فهم محدودیتها و نقاط ضعف هر مطالعه، نقش بسزایی در بهبود طبابت آنان خواهد داشت. به علاوه، پزشکان به عنوان افراد استفاده کننده از اطلاعات علمی، نیازمند فهم و درک فرایند تولید این اطلاعات هستند(1). علاوه بر آن که همه پزشکان لازم است با کلیات مطالعات تحقیقی آشنایی داشته باشند، نظامهای تربیت دانشجویان پزشکی همواره باید مد نظر داشته باشند که گروهی از این فراگیران قرار است در آینده به تولید کننده فعال شواهد علمی تبدیل شوند و ارتباط بین پایه و بالین را برقرار کنند. از این رو، آموزش موثر توانمندیهای پژوهشی شاخص مهمی در موفقیت برنامه تربیت پزشکان آینده به شمار میآید. هر چند برنامه درسی(کوریکولوم) آموزش پزشکی در کشورهای مختلف، تفاوتهایی دارد ولی کوریکولوم آموزش پژوهش در بسیاری از دانشگاهها، نقاط مشترک زیادی داشته که اساس آن بر درگیری مستقیم و فعال دانشجویان در آموزش پژوهش است، زیرا مطالعات نشان داده اند که اشتغال فعال دانشجویان به پژوهش سبب بروز واکنش های مناسب و موثر در آنان میشود(2). متاسفانه کوریکولوم آموزشی دانشجویان پزشکی بسیار متنوع و پرمشغله است و ادغام واحدهای درسی مبتنی بر آموزش پژوهش در این کوریکولوم بسیار دشوار است. یکی از راه حلهای این مشکل، ایجاد واحدهای خارج کوریکولوم است. ولی از آنجا که یکی از محدودیتهای دانشجویان در برخورد با پژوهش، ترس از انجام آن است، بسیاری از دانشجویان اشتیاق و علاقهای به شرکت در دورههای آموزش پژوهش چه در قالب کوریکولوم آموزشی و چه خارج از آن نشان نمیدهند(3و4). بنابراین میتوان دانشجویان را در ابتدای دوره تحصیلی با دورههای کوتاه آماده سازی برای آشنایی با فرایند پژوهش مواجه نمود. این نقطه آغاز و آمادهسازی در طراحی بسیاری از دورههای آموزشی مغفول باقی مانده و موجب کاهش استقبال دانشجویان از دورههای آموزش پژوهش میگردد. از این رو، تصمیم گرفتیم تا با ارایه دورهای کوتاه در زمینه آموزش پژوهش به صورت خارج از برنامه در ابتدای ورود دانشجویان به دانشگاه، دانشجویان را برای مواجهه با پژوهش در دانشگاه آماده کنیم. با توجه به این که هدف این دوره، آشناسازی اولیه دانشجویان بود، طول مدت آن محدود به چهار ساعت شد. این دوره تاکنون در چندین نوبت در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با عنوان "همایش آشنایی با پژوهش" برگزار گردیده است. در آغاز دوره، در مورد ضرورت پژوهش برای یک دانشجوی پزشکی و این که چرا یک دانشجوی پزشکی نیاز به پژوهش دارد صحبت میشود و به سوالات دانشجویان در این زمینه پاسخ داده میشود. پس از آن، دو عضو هیاتعلمی پیشگام در عرصه پژوهش در مورد کلیات انجام یک مطالعه پژوهشی و تلاشهایی که تاکنون در زمینه تحقیق و پژوهش انجام دادهسساند و هم چنین تجارب شخصی خود صحبت مینمایند. همچنین، در بخشی از این دوره در خصوص اهمیت ملاحظات اخلاقی در پژوهش مطالبی ارایه میگردد. برگزاری این دوره با رضایتمندی دانشجویان همراه بوده و نگرانی آنان را از پیچیده و غامض بودن فرایند پژوهش را به صورت معناداری کاهش داده است. در مجموع، ادغام دورههای آموزش پژوهش در برنامه تربیت پزشکان یک ضرورت در دنیای امروز به شمار میرود و دانشکدههای پزشکی بر اساس مقتضیات خود میبایست از روشهای خلاقانهای برای این هدف استفاده کنند. یکی از مواردی که میتواند توفیق چنین دورههایی را افزایش دهد جلب همکاری و کاهش نگرانی و سو برداشتهای دانشجویان نسبت به پژوهش است و برگزاری یک دوره کوتاه چند ساعته در نخستین ماههای ورود دانشجویان به دانشکده میتواند یک راهکار موثر به شمار رود.
کلیدواژگان: نامه به سردبیر، آشنایی با پژوهش -
صفحات 144-153مقدمه
بحران ناشی از بیماری همهگیر کووید-19 که در سال 2019 آغاز شد، تحصیلات عالی حضوری را در سراسر جهان به یک مساله چالش برانگیز تبدیل کرد؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان پزشکی مراکز آموزشی درمانی رازی قایم شهر در سال 1400- 99 انجام شد.
روشها:
دراین مطالعه مقطعی توصیفی به صورت سرشماری 145 نفر از دانشجویان پزشکی مراکز آموزشی درمانی رازی قایم شهر شرکت داشتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد برگرفته از استانداردهای آموزش بالینی جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون T مستقل و ANOVA یک طرفه استفاده شد. تمامی تحلیلها در نرم افزار STATA/16 انجام گرفت.
یافتهها:
اثر بخشی آموزش مجازی در دوران کووید-19 از دیدگاه دانشجویان پزشکی، حیطه ژورنال کلاب (26 % واریانس و مقدار ویژه 41/7) بیشترین و سیستم نوید (14% واریانس و مقدار ویژه 99/3) کمترین سهم را داشت. ابعاد آموزش مجازی شامل (گزارش صبحگاهی، کنفرانس مجازی، سامانه نوید، Text review و ژورنال کلاب) در مقطع آموزشی اختلاف معنادار دارد (002/0=p). بر اساس متغیرهای جنسیت و گروه آموزشی اختلاف معنادار نبود. با این استثنا که حیطه Text review گروه آموزشی داخلی نمره اثربخشی کمتری از گروه عفونی کسب کرد (048/0=p).
نتیجه گیریاز دیدگاه دانشجویان پزشکی، آموزش مجازی در دوران کووید-19در حیطه ژورنال کلاب بیشترین و سیستم سامانه نوید کمترین اثربخشی را داشت در نتیجه دانشجویان مطالب جدیدی را که از طریق مقالات به روز دنیا از مجلات معتبر به صورت آنلاین و جمعی همراه با بحث و تبادلنظر وجود دارد را اثر بخشتر از سامانهای که به صورت آفلاین راهاندازی شده است، میدانند. لذا پیشنهاد میگردد که سامانه نوید را به سمت آنلاین و رویکرد تعاملی سوق دهند تا برای دانشجویان به فضای پویا و فعال قابل دسترسی گردد.
-
صفحات 154-155
انتشار یکی از مهمترین معیارهای حرفههای علمی است و هر محققی از داشتن شکاف در آن قسمت از رزومه خود متنفر است(1). سالیانه میلیون مقاله از صدها هزار محقق منتشر میشود. این مقالات توسط همتایان داوری میشود. آیا مقالهای که توسط همتایان داوری شده است یعنی مقاله خوبی است؟ آیا داوری توسط همتایان ایده خوبی است؟ از نظر مفهومی، فرآیند بررسی همتا میتواند منجر به تحریف نتایج از دیدگاه استفادهکننده شواهد شود که شبیه به سوگیری است. سوگیری بررسی توسط همتایان را میتوان به عنوان نقض بیطرفی در ارزیابی یک ارسال تعریف کرد(2). حتی دیدگاهی وجود دارد که بررسی همتایان قبل از انتشار باید لغو شود. اخیرا در مجله فلسفه علم به این موضوع یعنی تاثیراتی را که چنین تغییری بر ساختار اجتماعی علم خواهد داشت، تغییر ساختار انگیزشی و تاثیرات احتمالی بر رفتار تکتک دانشمندان و توجه به آن از منظر پیامدگرایی معرفتی پرداخته شده است(3). علیرغم ایجاد نگاهی جدید به داوری مقالات توسط همتایان، اما در حال حاضر رویکردی قابل قبول در سطح جامعه جهانی است و با تاکید دانشگاهها برای تولید مقالات، یکی ازمهمترین مشکلات سردبیران نشریات، دسترسی به داوران حرفهای، مقید و وقت شناس است(4). داوران دو وظیفه عمده دارند: یکی کمک به سردبیر در جهت تصمیم گیری آگاهانه در مورد انتشار مقاله و دیگری ارایه انتقادات سازنده به نویسندگان که بایستی با احترام و حسن نیت و کاملا حرفهای انجام شود و کمک به ارتقای کیفی مقاله نماید. برخی داوران به خصوص افراد تازه کار، ممکن است شناخت کافی از نقش خود به عنوان داور و مهارتهای مورد نیاز برای انجام یک داوری جامع و عادلانه را نداشته باشند(5). فرایند داوری از نواقصی مانند تعصب، عدم شفافیت، و حسادت حرفهای رنج میبرد(6). به طوری که به عنوان فرآیندی غیرشفاف، جانبدارانه و معیوب مورد انتقاد و بحث قرار میگیرد(7). به نظر میرسد اکنون زمان آن فرا رسیده است که ارزیابی واقع بینانهای از نقشهای اخلاقی بررسی همتایان صورت گیرد، حتی بررسی همتای جایگزین با استفاده از فناوریهای جدید نیز مطرح شده است(6) و طرح موارد زیر ما را به تامل در باره کارآمدی داوریهای آثار علمی وا میدارد: در گفتمان غیررسمی نویسنده با برخی از همکاران دانشجو و اعضای هیاتعلمی چنین مواردی مطرح شده است "...گاهی اوقات انگار بر حسب حب و بغض تصمیم گرفته میشه و انصاف و عدالت از بین میره..."، " مدتها برای داوری اولیه مقالهام معطل شدم بعد یک سال پیگیری، کارشناس مجله گفته که داور خیلی شاکیه و میگه بهم توهین شده که چرا تمام کامنتهاش اعمال نشده... در صورتی که نظراتی که اعمال نشد ادله علمی آوردیم و خیلی محترمانه متنها رو نوشتیم... ولی انگار داور احساس تسلط خاصی داشت...". عدم درک صحیح داوران از محدودیت زمانی و حیاتی بودن زمان انتظار برای برخی از نویسندگان به ویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی، سختگیری بیش از حد، نگاه از بالا به پایین نسبت به تولیدات علمی سایرین، انتقادناپذیری و انتظار اعمال تمام نظرات داوری، از انتقاداتی است که در زمینه داوری مطرح شده است. به نظر میرسد فرایند داوری که خود میتواند با اثر بر تولیدات دانش بر کیفیت سلامت اثر بگذارد، تحت تاثیر عوامل زیادی است و گاهی از فضای حرفهای بودن دور میشود. تا حدی که به جای نقدهای سازنده از کار پژوهش و بهبود کیفیت تولیدات علمی، فضایی جهت وارد کردن نقد بر تیم تحقیق میشود. این پدیده از طرف نویسندگان به ویژه نویسندگان دانشجو به دو صورت: داوری همراه با توهین و مغرضانه، داوری اشتباه، نامناسب و پوچ، درک میشود. ساینی (Saini) مینویسد هدف از داوری شامل ارزیابی مقالات، قضاوت در مورد نکات مثبت، منفی و کمک به همکار محقق در بهبود کار است. او تاکید میکند داوران در حین اظهار نظر در مورد کارشان با نویسندگان مهربان و آرام باشند. زیرا داوری جایی برای ابراز احساسات یا تعصبات شخصی در مورد یک موضوع یا خط فکری و استدلال نویسندگان نیست. بلکه نوعی مسیولیت اخلاقی است. بنابراین، تا آنجا که ممکن است باید با هدف کمک، خدمترسانی و در نظر گرفتن دیدگاههای متفاوت صورت گیرد(8). با توجه به این که داوران بدون پاداش کار میکنند و محدودیتهای زمانی به عنوان یک نقص بزرگ در نظر گرفته میشود، مجلات باید به دنبال جایگزینهای مناسبی باشند که جذب داوران خوب را تحریک کرده و حفظ استانداردهای کیفیت را تضمین کند(9). پیشنهاد میشود جهت بهبود فرایند داوری، ارتقاء نشریات داخلی، افزایش توسعه علم و تولیدات علمی بهتر، علاوه بر این که به موارد علمی و به روز بودن دانش داوران توجه میشود، به موارد اخلاقی ویژه داوری نسخههای علمی نیز پرداخته شود و در معیارهای انتخاب داوران نیز این گزینه مورد توجه قرار گیرد. البته در این خصوص تدارک کارگاهها و دورههای آموزشی مداوم، نظارت مناسب، استفاده از روشهای تشویقی و انگیزشی جهت بهبود این امر ممکن است کمک کننده باشد.
کلیدواژگان: نامه به سردبیر، همتایان -
صفحات 156-157
امروزه شاهد استفاده روز افزون از روش های مطالعه کیفی در توسعه دانش آموزش علوم پزشکی هستیم. زیرا بسیاری از پدیده ها، مسایل و سوالات حوزه آموزش نیازمند رویکردهای کیفی برای واکاوی معنادار مشکلات آموزشی و ارایه راهکارها، بررسی درک عمیق تجارب ذینفعان مختلف و شناخت و تحلیل ژرف بافت آموزشی است(1). محققان حوزه مطالعات کیفی معتقدند یک گزارش بهینه از مطالعه کیفی به مخاطبان این امکان را میدهد تا پیچیدگی های مطالعه را به زبان ساده درک کنند، در بررسی نقادانه مطالعه مشارکت فعالی داشته باشند و از نتایج برای حل مشکل و یا از روند مطالعه برای طراحی پژوهش های آتی استفاده نمایند(2). علیرغم اهمیت گزارش و انتشار پژوهش، نگارش علمی یک گزارش مطالعه کیفی برای بسیاری از دانشجویان و محققان تازه کار در حیطه پژوهش های کیفی چالش برانگیز است. کوربین و اشتراوسCorbin) &Strauss) اذعان داشتند همیشه نگارش یک مطالعه کیفی از دشواریهای زیادی برخوردار است، زیرا ساختار مطالعات کیفی پیچیده بوده و روشهای جمعآوری داده ها و نوع داده ها متنوع و مبتنی بر تامل و درگیری مداوم ذهن محقق است. در این رابطه مهم است از خود سوال کنیم پیام اصلی مطالعه چیست و چگونه می توان همه یا بخشی از آن را در قالب های علمی (گزارش طرح، پایاننامه، رساله، مقاله، کنفرانس) به درستی نگارش کرد؟(3). در پاسخ به این سوال، برخی از محققان به تدوین استانداردهای مختلفی برای گزارشدهی علمی یک مطالعه کیفی پرداخته اند که متداول و جامع ترین ابزارها شامل COREQ، ENTREQوSRQR است. ابزار COREQ یا معیارهای تلفیقی برای گزارش مطالعه کیفی، چک لیست 32 آیتمی است که توسط تونگ (Tong) و همکاران تدوین شد. این ابزار بر گرفته از یک مطالعه مروری و تحلیل کیفی بر چکلیست های موجود برای نگارش مطالعات کیفی است. چک لیست مورد نظر به محققان کمک میکند تا با معیارهای گزارش دهی مطالعه کیفی در حیطه تیم پژوهش و انعکاسپذیری در دو بخش ویژگی های فردی و ارتباط با مشارکتکنندگان (8 معیار)، حیطه طراحی مطالعه در سه بخش چارچوب نظری، محیط و روش گردآوری داده ها (15 معیار) و حیطه تحلیل و یافته ها در دو بخش تحلیل داده ها و گزارش یافته ها (9 معیار) آشنا شوند. ابزار مربوطه برای انواع مطالعات کیفی به ویژه روش های مبتنی بر مصاحبه و گروه های متمرکز مناسب اعلام شده است(4). ابزار ENTREQ تحت عنوان ارتقاء شفافیت در گزارش تحقیقات کیفی سلامت، در سال 2012 توسط تونگ (Tong) و همکاران مبتنی بر یک مطالعه مروری جامع پیشنهاد شد. این ابزار شامل معیارهای استاندارد جهت گزارش روش های ترکیب یافته ها در مطالعات کیفی چند مرحله ای است. ENTREQ دارای 21 معیار در 5 بعد شامل مقدمه، روششناسی، مرور و انتخاب متون، ارزیابی کیفیت و ترکیب یافته ها است که هر معیار به همراه توصیف و با مثال بیان شده است(5). ابزارSRQR تحت عنوان استانداردهای گزارش مطالعه کیفی، توسط او براین (O'Brien) و همکاران طی یک مطالعه مرور کیفی بر دستورالعمل های مختلف گزارش پژوهش در سال 2014 برای انواع مطالعات کیفی طراحی گردید. ابزار SRQR به توصیف و شرح 21 استاندارد گزارش مطالعه کیفی در ساختار عنوان، خلاصه، بیان مساله، هدف یا سوال پژوهش، رویکرد کیفی و پارادایم مطالعه، مشخصات پژوهشگر و انعکاسپذیری، زمینه و بافتار، روش های نمونهگیری، مسایل اخلاقی در مورد مشارکت کنندگان، روش های گردآوری داده ها، ابزار و تکنولوژی های گردآوری داده ها، واحدهای مطالعه، پردازش داده ها، تحلیل داده ها، تکنیک های افزایش کیفیت مطالعه، ترکیب و تفسیر، ارتباط با داده های تجربی، ادغام با مطالعات قبلی و کاربرد داده ها و انتقال آن به سایر حوزه ها، محدودیت ها، تعارض منافع و تامین هزینه ها می پردازد(2). به طور کلی، یکی از ضروریات رویکرد تحقیق کیفی شامل تدوین گزارشی جامع، عمیق و صحیح از روند طراحی، اجرا و نتایج مطالعه انجام شده به عنوان گام نهایی در فرایند تحقیق است. هدف از طراحی و تدوین استانداردها و ابزارهای گزارشدهی مطالعات کیفی هدایت محققان برای داشتن دیدی جامع و ریزبینانه برای انتقال علمی مطالعه به مخاطبان است(2). در راستای بهبود کیفیت نگارش علمی گزارشات مطالعات کیفی، ابزارهای معرفی شده در این مقاله به دانشجویان به ویژه در مقطع دکترا و پژوهشگران تازه کار کیفی در حوزه آموزش کمک می نماید تا از آن به عنوان راهنمایی برای نگارش اصولی گزارش مطالعات کیفی استفاده نمایند.
کلیدواژگان: نامه به سردبیر، مطالعات کیفی -
صفحات 158-169مقدمه
عدم صداقت علمی یک مشکل رایج در دانشگاههای سراسر جهان است که با شیوع ویروس کرونا شکل گستردهتری به خود گرفته است. برای مقابله موثر با این مشکل، باید زمینهها و اشکال خاصی را که باعث عدم صداقت میشود، شناسایی کرد. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف بررسی دلایل (انگیزههای) سوق دانشجویان دانشگاهها علوم پزشکی و اشکال عدم صداقت علمی انجام شد.
روشها:
رویکرد پژوهش کیفی و از نوع تحلیل محتوا موضوعی بود. بر همین اساس، با 23 نمونه از دو گروه اعضای هیاتعلمی و دانشجویان در طی سالهای 1399 و 1400 مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و تا حد اشباع نظری به انجام مصاحبه پرداخته شد. برای تحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل محتوا موضوعی استفاده شد.
نتایجدلایل دانشجویان در حرکت به سمت عدم صداقت علمی در بحران کرونا به سه دسته عوامل فردی، فشار اجتماعی و مسایل آکادمیک تقسیم شد. همچنین در این راستا اشکال عدم صداقت علمی در سه قالب تقلب، همکاری و سرقت ادبی نمود پیدا کرد.
نتیجهگیری:
رفع فشارهای خانوادگی، زندگی اجتماعی، دانشگاهی و فرهنگی و همچنین حجم کار و سایر فعالیتهای فردی به منظور کاهش تقلب و پدیده عدم صداقت علمی در دانشگاههای علوم پزشکی نیازمند اتخاذ استراتژیها و سیاستهای پیشگیرانه از جمله شکل دادن به ارزشها و هدایت و راهنمایی است.
کلیدواژگان: دانشجویان، دانشگاه های علوم پزشکی، عدم صداقت علمی، یادگیری الکترونیکی -
صفحات 171-180مقدمه
با توجه به این که تعهد درحرفه پرستاری به طور مستقیم بر خروجی عملکرد و رفتار حرفهای تاثیرگذار می باشد و تربیت پرستاران متعهد و ماهر یکی از ماموریتهای دانشگاهها است، لذا پژوهش حاضر با هدف تبیین عوامل دانشگاهی موثر بر توسعه تعهد حرفهای در دانشجویان پرستاری انجام شد.
روشها:
پژوهش حاضر یک مطالعه آمیخته است که در بخش کیفی تحلیل محتوا و در بخش کمی توصیفی تحلیلی می باشد. نمونههای آماری در بخش کیفی 20 نفر از مدیران بیمارستانهای فیاض بخش و البرز و اعضای هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بودند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در بخش کمی 305 نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بودند که به روش تصادفی ساده در سالهای 1399 تا 1400 وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محققساخته بود که دادهها توسط نرمافزارهای maxqda 2020 و Smart pls3 تجزیه و تحلیل گردید.
نتایجپس از مصاحبه و تحلیل محتوای دادهها، عوامل دانشگاهی موثر بر تعهد حرفهای در دو بعد زمینهای و آموزشی استخراج گردید که به عنوان چارچوبی برای ساخت پرسشنامه به کار گرفته شد. دادههای حاصل از پرسشنامه با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی تحلیل و الگو طراحی شد که پس از ارزیابی و تایید پایایی و روایی در دسته الگوهای بسیار خوب با قدرت تعیین و پیشبینی قوی قرار گرفت.
نتیجهگیری:
با توجه به این که آموزش اصول تعهد حرفهای در بین دانشجویان و آماده کردن آنها برای زندگی حرفهای آینده، بخش مهمی از مسوولیت دانشگاهها است بنابراین الگوی طراحی شده میتواند به عنوان چارچوبی در برنامهریزیهای آموزشی مد نظر مدیران قرار گیرد.
کلیدواژگان: الگو، دانشگاه، دانشجویان پرستاری، تعهد حرفه ای -
صفحات 181-189مقدمه
داشتن رسالت و رضایت شغلی بالا در اعضای هیاتعلمی که به عنوان ارکان تعلیم و تربیت هر دانشگاه به حساب میآیند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی میزان رضایت و رسالت شغلی اعضای هیاتعلمی و همبستگی آن با کیفیت تدریس در زمان آموزشهای مجازی اپیدمی کرونا انجام شد.
روشها:
دراین مطالعه توصیفی همبستگی 83 نفر از اعضای هیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال 1399 شرکت نمودند. نمونهها به صورت در دسترس و از طریق رسانههای اجتماعی با استفاده از دو پرسشنامهی استاندارد رسالت شغلی دیک (Dick ) و رضایت شغلی مینه سوتا (Minnesota) به صورت آنلاین جمعآوری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمونهای اسپیرمن وکروسکال والیس) تجزیه و تحلیل شد.
نتایجدر این مطالعه میانگین نمره رسالت و رضایت شغلی افراد شرکتکننده به ترتیب 5/13± 56/92 (از مجموع120 نمره) و
±9/29 72/64 (از مجموع 95 نمره) به دست آمد. بین رضایت شغلی و کیفیت تدریس همبستگی مثبت معناداری به دست آمد (04/0=p و 23/0r=) در حالی که بین رسالت شغلی با کیفیت تدریس همبستگی معناداری مشاهده نگردید (19/0=p و 28/0-=r) هیچ یک از متغیرهای جنسیت، سابقه خدمت، مرتبه علمی، دارا بودن مسوولیت اجرایی، وضعیت تاهل، نوع استخدام و میزان تحصیلات با رسالت و رضایت شغلی همبستگی معناداری نداشتند.نتیجهگیری:
با توجه به نتایج به منظور افزایش کیفیت تدریس لازم است مدیران منابع رضایت و عدم رضایت شغلی اعضای هیاتعلمی را بخوبی شناسایی و در جهت بهبود آن توجه ویژه داشته باشند.
کلیدواژگان: رضایت شغلی، رسالت شغلی، کیفیت تدریس، آموزش مجازی -
صفحات 190-198مقدمه
باتوجه به این که میزان مشارکت اعضای هیاتعلمی در تولید علم جهانی به دانش زبانی آنها بستگی دارد، معاونت آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با رویکرد توسعه تعاملات آکادمیک، طیف گستردهای از برنامههای توانمندسازی را در دستور کار خود دارد. این پژوهش با هدف بررسی دیدگاه اعضای هیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از برنامه توانمندسازی زبان انگلیسی، میزان یادگیری و بررسی فرصتها و چالشهای آن از طریق ارزشیابی الگوی کرک پاتریک انجام شد.
روشها:
در این مطالعه توصیفی مقطعی، جامعه پژوهش شامل اعضای هیاتعلمی شرکت کننده در کلاسهای توانمندسازی زبان انگلیسی در سال 1399 بودند که در طی 3 ترم به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند (72 نفر). ابزار مطالعه ، پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. تجزیه تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای مقایسه میانگین، Pearson spearman وPaired t-test انجام گرفت.
نتایجدر نهایت65 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. میانگین نمره نهایی پرسشنامه 6 ± 94/87 از 130 بود. مناسب و کاربردی بودن دوره، علاقهمندی به شرکت در دورههای بعدی و توصیه به سایر همکاران و اهمیت قایل شدن مدرس به یادگیری زبان انگلیسی از موارد فرصت های دوره و فشرده و استرس زا بودن دوره و تداخل با کلاسهای اساتید یا نداشتن فرصت برای انجام تکالیف را می توان از موارد چالش های دوره در نظر گرفت. همچنین، نمرات ارزیابی شده بعد از برنامه توانمندسازی زبان انگلیسی به طور معناداری بیشتر از نمرات قبل از برنامه بود .
نتیجهگیری:
اعضای هیاتعلمی نمره دیدگاه بالایی نسبت به برنامه توانمندسازی زبان داشتند و همچنین سطح یادگیری آنان افزایش داشته است. با توجه به یافتههای این مطالعه و بررسی فرصتهای آن، میتوان نحوه برگزاری کلاسهای توانمندسازی زبان انگلیسی را ارتقا داد و نقایص آن را تا حد امکان برطرف ساخت.
کلیدواژگان: ارزشیابی، برنامه توانمندسازی، زبان انگلیسی، اعضای هیات علمی -
صفحات 199-207مقدمه
ارزشیابی میزان شایستگی دانشجویان پرستاری حایز اهمیت است. لاگبوک وسیله ثبت فراگیر محور است. این تحقیق با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد بجنورد نسبت به کاربرد لاگبوک در بخشهای بالینی انجام شد.
روشها:
این مطالعهی توصیفی مقطعی در بهار 1400 به صورت مبتنی بر هدف بر روی110 دانشجوی پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی آزاد بجنورد که واحد کارآموزی گذرانده اند، انجام شد. لاگبوکها براساس سرفصل ارایه شده از طرف وزارتخانه و نیازهای آموزشی دانشجویان در بخشهای بالینی متناسب با اهداف هر بخش به تفکیک، توسط اعضای هیاتعلمی گروه پرستاری دانشگاه علوم پزشکی آزاد بجنورد طراحی و تدوین شده بود. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه استفاده شده در مطالعه نجفی و همکاران بود. به منظور تحلیل دادهها از شاخصهای آماری میانگین و انحراف معیار و آزمون تی تست استفاده شد.
نتایجتعداد100 نفر از دانشجویان پرسشنامهها را تکمیل نمودند. در حیطه ضرورت استفاده از لاگبوک، افزایش آگاهی دانشجو از اهداف امور آموزشی دارای بالاترین میانگین 809/0±460/2 (از مجموع 3 نمره)بود. در حیطه کیفیت محتوای لاگبوک، گنجانده شدن اهداف آموزشی دوره در لاگبوک دارای بالاترین میانگین بود (829/0±800/2). در حیطه پیامدهای مورد نظر در طراحی فرمت و فرآیند اجرای لاگبوک، آشناسازی دانشجو با وظایف در هر بخش دارای بالاترین میانگین بود(795/0±440/2). با مقایسه حیطههای اصلی، پیامدهای مورد نظر درطراحی فرمت و فرایند اجرای لاگبوک از دیدگاه دانشجویان دارای بالاترین میانگین بود(668/0±332/2).
نتیجهگیری:
در مجموع دیدگاه نیمی از دانشجویان در خصوص لاگبوک مثبت بود. اما از آنجایی که لاگبوک بایستی برطرف کننده نیازهای یادگیری دانشجویان باشد، بازنگری در محتوی آن به جهت رضایت بیشتر دانشجویان، امری ضروری به نظر میرسد.
کلیدواژگان: لاگ بوک، بخش های بالینی، دانشجویان پرستاری -
صفحات 208-222مقدمه
امروزه با ازدیاد پژوهشها، مساله نادیده گرفتن اصول اساسی اخلاق پژوهش از جمله تعیین سهم نویسندگان بیش از گذشته مطرح میگردد. الگوهای متفاوتی برای نگارش این بخش در مجلات معتبر ارایه شده است. این مطالعه با هدف مقایسه الگوهای متفاوت، و ارایه الگوی کاربردی جهت نگارش بخش مشارکت نویسندگان در دستورالعمل مجلات فارسی زبان انجام شد.
روشها:
مقاله مروری سنتی (Narrative) حاضر با استفاده از کلید واژههای انگلیسی و فارسی: دستورالعمل نویسندگی، راهنمای مشارکت نویسندگان، بیانیه همکاری نویسندگان، به بررسی و مقایسه نحوه نگارش بخش مشارکت نویسندگان در وبسایت ناشران حوزه پزشکی و دستورالعمل مجلات معتبر فارسی و انگلیسی در پایگاههای اطلاعاتی Iranmedex، Google Scholar، بدون محدودیت زمانی پرداخته است.
نتایجپس از بررسی وبسایتها و مجلات و حذف موارد تکراری، دوازده الگوی نگارش شناسایی و از نظر جنبههای مختلف با یکدیگر مقایسه شدند. در نهایت با تجمیع الگوهای مختلف و اخذ نقاط قوت هر کدام از جمله تطابق با معیارهای(International Committee of Medical Journal Editors) ICMJE و (Committee on Publication Ethics) COPE، استفاده از الگوهای بصری جهت سهولت تکمیل، امکان نظارت دقیق بر ترتیب اسامی و سهولت درک توسط خوانندگان، یک الگوی پیشنهادی ارایه شد. در این الگو ضمن ارایه تعاریف معیارهای ICMJE، سهم نویسندگان در فایل از پیش تعریف شده اکسل مشخص و در نهایت میزان مشارکت به صورت جدولی با طیف رنگی تحت عنوان "طیف رنگی مشارکت" یا " Color-Coded Contributions " با قابلیت درج مستقیم در مقاله ارایه میشود.
نتیجهگیری:
الگوی پیشنهادی در این مطالعه با اتکا بر نقاط قوت الگوهای موجود قبلی، یک چارچوب کاربردی ساده و شفاف ارایه نموده است، لذا بهکارگیری آن در مجلات به منظور رعایت معیارهای نویسندگی که یکی از شاخصهای مهم حوزه اخلاق در پژوهش است، میتواند مفید باشد.
کلیدواژگان: مشارکت نویسندگان، مقالات پژوهشی، اخلاق در پژوهش -
صفحات 223-225
با آغاز همهگیری بیماری کووید 19 درسال 2019 کلاسهای درس حضوری تعطیل شد. این رخداد موجب تغییراتی در سبک زندگی، تحصیل، آموزش و تدریس و رونق شیوههای آموزش غیرحضوری شدکه معایب شیوههای متداول را آشکار کرده است. به نظر میرسد رواج آموزش از راه دور به روش آفلاین و آنلاین که اثر بخشی کمتری از روش حضوری دارد، نیاز به ارتقای شیوههایی است که تاثیرگذاری آن را بیشتر کند(1). درس اخلاق اسلامی از دروس عمومی رشتههای علوم پزشکی (پزشکی و پپراپزشکی) در دانشگاههای علوم پزشکی کشور است. با شیوع کووید 19 در اسفند 1398 در ایران و تعطیلی کلاسهای حضوری، تغییری در شکل ارایه و روش تدریس این درس به وجود آمد. نظر به این که آموزش اخلاق به یک رویکرد پویا نیاز دارد که هم قلب و هم ذهن را تحت تاثیر قرار دهد(2)، ارایه به شکل مجازی با بارگذاری در سامانه نوید دانشگاه اما به شیوهای نوین با عنوان روایتگری انجام شد. روایت بازگویی یک داستان یا شماری از حوادث و تجربیات (واقعی یا ساختگی) است(3) روایتگری اخلاق با استفاده از داستان یا وقایع نقل شده و اجزای تشکیل دهنده آنها، به آموزش مفاهیم و قواعد اخلاقی میپردازد(4). در شیوه روایتگری تدریس اخلاق، دانشجویان تمام توجه خود را به نکات اخلاقی معطوف میکنند، به طور موقت داستان را واقعی تصور نموده و هر تغییر جدیدی در داستان را با یک علاقه عمیق پیگیری میکنند و فرقی نمیکند که داستان از تجربیات سخنران یا از دیگر بالین گران یا حتی تجربیات خود آنها حین کار در محیط بالینی باشد؛ زیرا اثرات مشابهی دارند(5). تدریس روایتگری به روش بحث گروهی است، نه سخنرانی زیرا بحث گروهی با گروههای پنج نفره موثرتر از روش سخنرانی است و منجر به پیشرفت تحصیلی و افزایش مهارتهای ارتباطی دانشجویان میشود(6). مقدمات تهیهی متن درس با رعایت سر فصلهای مصوب وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، از بین چهار رویکرد: اخلاق نقلی، اخلاق عقلی، اخلاق عرفانی و اخلاق تلفیقی، رویکرد تلفیقی که ترکیبی از اخلاق نقلی، عقلی و عرفانی است انتخاب گردید. در این رویکرد، از آیات، روایات، تحلیلهای عقلی و روشهای عرفانی در مراحل تزکیه نفس استفاده شده است. تدریس آن با شروع نیمسال اول تحصیلی 1399-1400 از طریق سامانه نوید دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در چهارده جلسهی آموزشی به شیوهی آنلاین و آفلاین آغاز گردید. در شیوه روایتگری غیر حضوری، فرض بر این است که دانشجویان و استاد در کلاس درس حاضرهستند و در یک برنامهی تدریس فعال مشارکت جدی دارند. استاد در اولین جلسه با تبسم و روی خوش وارد کلاس میشود و پس سلام، خیر مقدم و معارفه، روش اداره کلاس به شیوه روایتگری و کار گروهی و نه صرفا سخنرانی را توضیح میدهد و یادآوری میکند که لازمهی موفقیت این روش همکاری فعال دانشجویان است؛ زیرا محور اصلی در تامین محتوا و ارایهی درس بر عهدهی دانشجویان است. استاد پیشنهاد میدهد که یک تیم سه نفره دانشجویی تمامی وقایع کلاس را روایت کنند. برای این تیم یک سرپرست تعیین میشود که او با همکاری دوستانش تمامی گفتوگوهای کلاس را ضبط و تمامی آنچه در کلاس اتفاق میافتد را روایت کرده و پس از پیادهسازی، در قالب Word تهیه میکند و تحویل استاد میدهد. استاد نیز سعی میکند با قلمی شیوا و با ویرایش علمی مطالب را به عنوان منبع درسی در اختیار دانشجویان قرار میدهد. در این روش با توجه به عدم حضور دانشجویان، استاد با تصویرسازی و فضاسازی ذهنی مبتنی بر تجربهی تدریس درس اخلاق اسلامی نقشهای متعددی را ایفا میکند: نقش مدرس، مدیر کلاس، دانشجوی پرسشگر، دانشجوی پاسخگو، دانشجوی منتقد، دانشجوی پاسخگو به نقدها، نقش داور در گروههای مناظره کننده، حتی نقش دانشجوی اهانت کننده و نقش استادی که در برابر او مسوولیت اخلاقی دارد و باید متناسب با روشهای اخلاقی با اهانت کننده برخورد کند. روش روایتگری به گونهای است که دانشجویان را کنجکاو و علاقهمند میکند تا ادامه درس را پیگیری کنند؛ زیرا در بر دارندهی سناریوها، انتظارات استاد، پرسش و پاسخ دانشجویی، نقد دانشجویی، پاسخ به شبهههای مرتبط با مباحث اخلاقی، تشکیل گروههای موافق و مخالف در کلاس و همکاری فعال دانشجویان در گفتگوهای کلاسی و جمعبندی مطالب توسط استاد و با تاکید بر نیازهای دانشجویان رشتههای پزشکی و پیراپزشکی است. مزایای این روش گر چه این شیوه خالی از اشکال نیست اما مزایای متنوعی را میتوان برای آن، برشمرد: 1) آنچه در کلاس اتفاق میافتد تدریسی تکراری و یکنواخت نیست. 2) آموزش با فضا سازی، تنوع، پرسش و پاسخ، نقد گفتار استاد یا دیگر دانشجویان، انجام مناظرههای دانشجویی با تشکیل گروه موافق و مخالف، بیان مطالب مفید با ارایه دانشجویان، تفسیر و تحلیل سناریوها، استفاده از آموزههای مرتبط از منابع مصوب درس و داستانهای آموزنده و جمع بندی و نتیجهگیری است که علاوه بر حس در کلاس بودن دانشجو، موجب تنوع و نشاط در کلاس است. 3) نیازهای آموزشی دانشجویان آشکار میشود و در حین تدریس مورد توجه قرار میگیرد. 4) ضمن حفظ اصالت و محتوای علمی درس، دریافت و درک سرفصلهای اخلاقی، برای دانشجویان آسانتر میشود. 5) تمام جلسه و فعالیتهای دانشجویان با مدیریت استاد مربوطه انجام میگیرد. 6) اجرای ترکیبی مسایل آموزشی میتواند مهارتهای مدیریتی مدرسان را ارتقا دهد. این شیوه محدودیتهایی نیز دارد: 1) تعداد زیاد شرکت کنندگان (البته استاد میتواند کلاسهای 20 تا 40 نفره را گروهبندی کند. 2) تدریس گروهی با شیوه روایتگری در همهی رشتههای تحصیلی قابل اجرا نیست. در نتیجه با توجه به نظر دانشجویان نسبت به سبک روایتگری، از نظر جذابیت، نوآوری، خلاقیت در تهیه و تدوین متن آموزشی، اجتناب از قلم فرسایی خسته کننده، تناسب محتوای درس با سطح علمی و نیازهای فکری دانشجویان و کاربردی بودن دروس برای دانشجویان رشتههای پزشکی، لازم است روش روایتگری در درسهایی که امکان دارد، اجرا شود. به منظور ارزیابی و بررسی نگرش دانشجویان نسبت به سبک روایتگری پرسشنامهای تدوین شده است که دیدگاه دانشجویان را از نظر نوآوری و خلاقیت در تهیه و تدوین متن آموزشی، تناسب محتوای درس با سطح علمی و نیازهای فکری دانشجویان، کاربردی بودن دروس برای دانشجویان رشتههای پزشکی و اجتناب از قلم فرسایی بررسی میکند. همچنین با اجرای آزمونهای پایانی و مقایسه آن با آزمونهای پایانی دورههای قبل و یا انتخاب دو گروه آزمون و کنترل میتوان از تاثیر این روش بر یادگیری آنان آگاهی پیدا کرد.
کلیدواژگان: آموزش تلفیقی، آموزش از راه دور، روایتگری، اخلاق -
صفحات 226-227
آموزش به عنوان یک نهاد اجتماعی قدیمی در زمینه انتقال دانش و کسب مهارتها و برگزاری دورهها و مقاطع تحصیلی فعال بوده است. حوزه آموزش همیشه با چالشهایی همراه بوده. جعل اسناد، تقلب در آزمونها، مشکلات مرتبط با اعتبارسنجی، تاییدیه تحصیلی و صحت سنجی اسناد، مدارک و گواهینامههای تحصیلی از چالشهای همیشگی در حوزه آموزش است(1). حوزه آموزش یکی از بخشهایی است که بیشترین آسیب را از کلاهبرداری و جعل اسناد میبرد. هکرها میتوانند اطلاعات سیستمهای آموزشی را دستکاری و یا حذف کرده، گواهیها و یا مدارک جعلی ایجاد بکنند. این چالشها از چالشهای مطرح در تمامی سیستمهای آموزشی درسراسر دنیا است(2و3). امروزه نمیتوان تاثیری که اینترنت، شبکههای کامپیوتری و فناوریهای جدید بر زندگی انسانها دارند را نادیده گرفت. آموزش هم حوزهای است که با گسترش فناوریهای دیجیتالی و الکترونیکی دستخوش تغییرات گردیده است. هدف دست نوشته حاضر، ارایه نقش، کاربردها و قابلیتهای فناوری بلاک چین با تمرکز بر بخش آموزش است. فناوری بلاک چین یا زنجیره بلوکی اصطلاحی است که بیشتر در رابطه با ارزهای دیجیتال به کار میرود و به عنوان یک سیستم اجتماعی-اقتصادی با واسطه فناوری شناخته شده است. بلاک چین یک لیست رو به رشد از رکوردها به نام بلوک است که با استفاده از رمزنگاری به هم متصل میشوند. هسته فناوری بلاک چین یک دفتر کل توزیع شده غیرمتمرکز و رمزگذاری شده در بین تعدادی گره است، که در آن هدف گرهها ثبت سابقه تراکنشها در بین همه گرههای شبکه است که از طریق آن، صحت دادهها برای همه گرههای یک زنجیره واضح است(4). بلاک چین فناوری در حال توسعه و مورد علاقه بسیاری از صنایع و بخشها است. این فناوری باتوجه به قابلیتهایی که دارد در حوزه آموزش نیز میتواند اثربخش باشد. سیستم آموزش شامل زیر سیستمهای مختلفی از جمله صدور اسناد و مدارک تحصیلی، گواهینامهها، برگزاری دورههای تحصیلی و امتحانات آنلاین، تایید اعتبار و صحت سنجی اسناد و مدارک است(5). دیجیتالی شدن صدور و تاییدیه اسناد مبتنی بر فناوری بلاک چین و عدم واسطهگری در بخش آموزش منجر به ایجاد اعتماد و کاهش جعل اسناد و مدارک و گواهینامههای تحصیلی میشود. فناوری بلاک چین باتوجه به قابلیت رمزنگاری و این که یک دفتر دیجیتال مشترک و قابل دسترسی برای کاربران است، قابلیت تغییرناپذیری اطلاعات ثبت شده در بلوکها را دارد، به عبارتی با کوچکترین تغییر در یک بلوک سایر بخشها از آن تغییر آگاه میشوند و به همین ترتیب تضمینی برای غیرقابل تغییر بودن اسناد و مدارک را ارایه میدهد(6). بلاک چین همچنین با قابلیتهایی که دارد در زمینه سرمایهگذاریهای مالی در آموزش، اجرای سیستمهای نوین یادگیری، انتقال امن اطلاعات و دادهها میتواند نقش مهمی را ایفا بکند. اما شاید بتوان گفت یکی از قابلیتهای مهم بلاک چین در سیستم آموزشی کنترل بهتر و ایمن اطلاعات ثبت شده، حفاظت از تغییرات و جعل اسناد است(7). هدف نهایی فناوری بلاک چین، اجتناب از ابهامات ذاتی در صحت هویت افراد، دادهها، اطلاعات، اسناد و مدارک به اشتراک گذاشته شده است. اجتناب از عدم قطعیت توسط فناوری بلاک چین با اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در بین گرههای شبکه در مورد هویت مجازی و تراکنشها به دست میآید که برای همه گرههای شبکه شفاف است و در عین حال با رمزنگاری قدرتمند پوشیده شده است. براساس تحقیقات صورت گرفته، این فناوری اگر در زمینه آموزش عالی برای صدور گواهی دیجیتال، اصالت هویت، ثبت سوابق تحصیلی و یا گذراندن دورههای آموزشی استفاده شود، کاملا کاربردی است(8). مکانیزم قراردادهای هوشمند در فناوری بلاک چین، این امکان را فراهم میکند از آخرین وضعیت اسناد، مدارک و گواهیهای دانشجویان، اساتید و دانش آموزان اطلاع یافت، تغییرات را رصد کرد و وضعیت فراگیران را رصد کرد. فناوری بلاک چین به اندازهای در حال گسترش است که پیشبینی میشود در آیندهای نه چندان دور دورههای تحصیلی با عنوان بلاک چین به عنوان یک محتوای درسی استاندارد در برخی از رشتههای تحصیلی ایجاد گردد. کاربردهای فناوری بلاک چین در حوزه آموزش نه صرفا در حوزه تاییدیهها، اصالت هویت و صحت سنجی مدارک و اسناد، بلکه در تغییر شیوه ارایه دورهها و در تمام مراحل تحصیل و مدیریت محیطهای آکادمیک است(1و3). از آنجایی که بلاک چین یک دفتر کل ثابت و شفاف برای تمام مدارک تحصیلی با قابلیت رمزنگاری و به صورت غیرمتمرکز است از آن میتوان در حوزه آموزش به منظور امنیت دادهها و اطلاعات، به ویژه دادههای ناشی از برگزاری امتحانات و یا سوالات و محتواهای آموزشی استفاده کرد. در این مختصر سعی شد به کاربردهای نظارتی و مدیریتی فناوری بلاک چین در حوزه آموزش اشاره شود. علی رغم مطالب گفته شده، فناوری بلاک چین هنوز به اندازه کافی در حوزه آموزش ورود پیدا نکرده و چالشهای عملی بکارگیری این فناوری در آموزش هنوز شفاف نیست.
کلیدواژگان: بلاک چین، زنجیره بلوکی، آموزش، سیستم آموزشی، فناوری بلاک چین -
صفحه 228
-
صفحات 229-230
-
صفحات 231-239مقدمه
اعتباربخشی یک ابزار قوی تضمین کیفیت است. در نظام آموزش عالی سلامت نیز از سال 1394 موضوع اعتباربخشی در 4 محور موسسهای، برنامهای، بیمارستانی و برنامههای آموزش مداوم مورد توجه قرار گرفت. در این راستا مطالعه حاضر با هدف طراحی ساختار و فرایند اعتباربخشی برنامهای نظام آموزش عالی سلامت انجام شد.
روشها:
این مطالعه در قالب طرح توسعهای و در5 مرحله با رویکرد کیفی انجام گردید. مراحل شامل، تجزیه و تحلیل ساختار و فرایند اعتباربخشی برنامه در سایر کشورها، تجزیه و تحلیل وضعیت تضمین کیفیت برنامههای آموزش علوم پزشکی در ایران، تدوین پیش نویس اولیه ساختار و فرایند اعتباربخشی برنامه در ایران، تشکیل پانل متخصصان به منظور بازنگری و نهایی سازی برنامهریزی و اجرا گردید.
نتایجنتایج مرحله بررسی ساختار و فرآیند اعتباربخشی برنامه در کشورهای منتخب و مقایسه آن با ساختار و فرآیندهای موجود در وزارت بهداشت و درمان و آموزش عالی، نشان دهنده نبود استاندارد و مراحل مشخص و مدون است. نتایج مراحل بعدی درقالب آیین نامه، ساختار، راهنمای خودارزیابی، ارزیابی بیرونی، تدوین استاندارد و راهنمای اخلاقی اعتباربخشی برنامهای شکل گرفت.
نتیجهگیری:
حاصل این طرح میتواند به دبیرخانههای آموزشی وزارت بهداشت کمک کند که براساس مستندات تدوین شده و با توجه به ساختار و فرایندهای موجود در هر دبیرخانه، فرایند و ساختار اعتباربخشی مناسب رشتههای هر دبیرخانه را تدوین و عملیاتی نمایند.
کلیدواژگان: اعتباربخشی برنامه، تضمین کیفیت، خودارزیابی، ارزیابی بیرونی -
صفحات 240-241
فیدبک (بازخورد) یکی از اجزای اساسی یادگیری و آموزش (به ویزه آموزش بالینی) است. در علوم مختلف از لحاظ تاریخی پیشینه طولانی دارد و در نوشتههای بقراط و دیگر پزشکان معروف یونان مورد بحث قرار گرفته است. در حوزه آموزش پزشکی تعریف مورد توافق همگانی از بازخورد وجود ندارد. سه مفهوم در این خصوص وجود دارد، تعریف بازخورد به عنوان اطلاعات، واکنش در برگیرنده اطلاعات و چرخهای که مشتمل بر هر دو بخش اطلاعات و واکنش است. با این وجود در اکثر متون آموزش پزشکی و علوم اجتماعی بازخورد معمولا تنها به عنوان اطلاعات در نظر گرفته میشود. بازخورد یک نقد عینی و آگاهانه و بدون قضاوت از عملکرد فراگیرنده است که با هدف بهبود مهارتهای بالینی و به دو صورت تقویت کننده و اصلاح کننده صورت میگیرد. امروزه صاحبنظران معتقدند یک مربی اثربخش لازم است به طور منظم و مداوم بازخورد ارایه دهد. در واقع بازخورد نظرات و دیدگاههایی است که پیرامون موضوعی خاص مطرح میشود. فراگیرنده میتواند از این نظرات در جهت بهبود کار خود بهره گیرد. با بازخورد، مشارکت دانشجو در فرایند یادگیری تسهیل میشود. دریافت بازخورد تجربه یادگیری و انگیزه یادگیرنده را تقویت کرده و فاصله بین عملکرد واقعی و عملکرد مطلوب را کاهش میدهد. بازخورد مناسب یادگیرنده را از میزان پیشرفتش و نیازهای یادگیری برای بهبود عملکردش آگاه میکند. در آموزش کادر بهداشتی درمانی، بازخورد به معنی اطلاعات ویژه در خصوص مقایسه عملکرد مشاهده شده فرد و عملکرد استاندارد است و با هدف بهبود عملکرد ارایه میشود. بازخورد میتواند رسمی یا غیررسمی، کلامی، شفاهی یا نوشتاری باشد و بدین سبب بخش جداییناپذیر فرایند یادگیری است.بازخورد میبایست به فراگیرنده کمک کند تا به سه سوال زیر پاسخ دهد: چه چیزی را میخواهم کسب کنم؟ تا کنون چقدر پیشرفت کردهام؟ مرحله بعدی چه باید بکنم؟ بازخورد را در چهار سطح دستهبندی کردهاند که در مورد برخی تکالیف میتواند بر یکدیگر تاثیرگذار باشند: بازخورد مرتبط با تکلیف، بازخورد مرتبط با فرایند و خود تنظیمی؛ که هر سه سطح منجر به پیشرفت مثبت در جهت فهم عمیقتر میشود. سطح چهارم بازخورد، بازخورد به خود (در رابطه با خود) است که گاهی میتواند اثر منفی بر روی یادگیری داشته باشد، بطورمثال این که فرد به خود بگوید تو در انجام این کار چندان خوب نیستی که میتواند منجر به ذهنیت ثابت در فرد بشود. در بازخورد اطلاعاتی دریافت میکنیم که به ما کمک میکند تا پاسخ بعدی مان را شکل دهیم. در آموزش عالی، فقط دانستن این اطلاعات در مورد عملکرد فرد برای بازخورد موثر کافی نیست بلکه وجود انگیزه و داشتن موقعیت و فرصت برای فهمیدن نظرات و بهکارگیری آن در بهبود عملکرد هم لازم است. در فرایند بازخورد در دانشگاه لایههای شناخت، عواطف و رفتار به صورت پررنگی دخیل هستند که فرایند را پیچیدهتر میکنند لکن محور اساسی " تغییر در نتایج" متعاقب بازخورد، کماکان به قوت خود باقی است.
کلیدواژگان: واژه نامه توصیفی، بازخورد -
صفحات 242-243
پس از شروع اپیدمی کرونا ویروس و تصمیم بر رعایت قوانین فاصله گذاری اجتماعی و لغو تمامی کلاسهای حضوری و فعالیتهای عملی و کار آموزی در دانشگاهها در سراسر جهان، دانشجویان از راه دور برنامههای آموزشی خود در دانشگاه را به صورت مجازی دنبال کردند(1). این انزوا و کاهش فعالیتهای اجتماعی باعث افزایش اوقات فراغت دانشجویان در اولین موج اپیدمی کرونا ویروس شد. از این رو، تصمیم گرفتیم تا از فرصت پیش آمده استفاده کرده و با ارایه دورهای کوتاه در زمینه آموزش پژوهش به صورت مجازی و خارج از برنامه در زمان تعطیلی دانشگاه، دانشجویان را برای مواجهه با پژوهش در دانشگاه آماده کنیم. توسط یکی از اعضای هیاتعلمی، بستر رسانه اجتماعی با هدف آموزش "روش تحقیق" به دانشجویان مبتدی در این زمینه ایجاد شد. در ابتدا به تمامی دانشجویان در ترمهای تحصیلی مختلف دانشکده پیراپزشکی فراخوان داده شد و هدف مطالعه مبنی بر استفاده مناسب از اوقات فراغت جهت یادگیری شیوه انجام پژوهش با استفاده از روش آموزشی تعاملی در رسانه اجتماعی توضیح داده شد و تعداد 12 نفر از دانشجویان در این برنامه شرکت کردند. در مرحله دوم، جهت آشنایی اولیه با مباحث مربوط به پژوهش، فایلهای آموزشی نحوه جستجو در پایگاههای اطلاعاتی، نگارش پروپوزال، ورود اطلاعات در SPSS، رفرنسدهی واستفاده ازendnote،آشنایی با انواع مطالعات و متغیرها در اختیار دانشجویان قرار داده شد. در مرحله سوم، تمامی شرکت کنندهها پس از انتخاب عنوان تحقیق خود و دانلود مقالات مرتبط به صورت عملی شروع به نگارش پروپوزال کردند. درمرحله چهارم، در ارتباط با مشاورههای تعاملی در طی تدوین مراحل پروپوزال، هریک از دانشجویان در هر زمان سوالات خود را مطرح میکردند و در اسرع وقت پاسخ سوالات خود را دریافت کرده و راهنمایی میشدند و برای هریک از مراحل مثالهای از مطالعات قبلی و مشابه در اختیار دانشجویان قرار داده میشد. در مرحله پنجم، بعلت مشترک بودن هدف، تمامی شرکت کنندگان به تبادل اطلاعات با یکدیگر میپرداختند و بدین گونه از همسالان خود نیز میآموختند، در مرحله ششم، علاوه بر دسترسی دانشجویان در گروه تشکیل شده توسط راهنمای خود، هر یک میتوانستند خارج از گروه نیز سوالات خود را مطرح کنند، این موضوع بعلت متفاوت بودن کار هریک از دانشجویان بود و ممکن بود در تمامی مراحل دانشجویان به طور همزمان پیش نروند و نیاز به توضیحات مازاد داشته باشند. در پایان دوره 40 روزه، تعداد 9 پروپوزال طرح تحقیقاتی دانشجویی تصویب شد و در حال اجرا هستند. نکات آموخته شده: برای سنجش تاثیر این فعالیت، میزان رضایت دانشجویان از این دوره مورد سوال قرار گرفت، دانشجویان جوان معتقد بودند که این دوره یک تجربه متفاوت، جذاب و منحصر به فردی بوده است که برای رشد حرفهای آنها لازم است، به طوری که پس از برگزاری این دوره، با افزایش اطلاعات و ایجاد علاقه، دیدگاه آنها نسبت به فعالیتهای پژوهشی تغییر کرده و انگیزه لازم جهت انجام فعالیتهای پژوهشی بیشتر در آینده را کسب کرده اند. از سوی دیگر نوع آموزش در این دوره را نیز مطلوب گزارش کردند و بیان کردند که احساس میکنند علیرغم برگزاری این دوره به صورت مجازی، بازدهی آن همچون کلاسهای حضوری و در بعضی مواقع حتی بیشتر بوده است و از در دسترس بودن مدرس و مطالب در هر زمان در طول دوره رضایت داشتند. دانشجویان به طور کلی گزارش کردند که این دوره در ارتباط با هدفمند کردن اوقات فراغت آنها تاثیر بسزایی داشته است و در مقایسه با هم سالان خود که در این دوره شرکت نکردهاند احساس توانمندی بیشتری دارند و معتقد بودند زمان آنها جهت کار مفید و نتیجهبخشی صرف شده است. بر این اساس برگزاری دورههای غیراجباری آموزشی میتواند با هدفمند کردن اوقات فراغت دانشجویان در بستر آموزش الکترونیکی انجام شود. که این امر نیازمند حمایتهای همهجانبه است و میتوانیم با برگزاری دورههای مجازی و تعاملی که در آن دانشجویان به مدرسین خود بازخورد میدهند و از هم سالان خود نیز درس میگیرند به اهداف آموزشی لازم دست پیدا کنیم.
کلیدواژگان: نامه به سردبیر، کوید 19 -
صفحات 247-255مقدمه
با توجه به مشکلات روشهای سنتی تدریس در آماده نمودن حرفهای دانشجویان علوم پزشکی و نیاز مبرم این گروه به بروزرسانی دانش خود، باید شیوههای آموزشی را برگزید که قادر به تقویت قدرت استدلال، قضاوت و تصمیمگیری دانشجویان باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تدریس مسالهمحور از طریق یادگیری معکوس بر توانایی سبکهای حل مسالهی یادگیری آنان انجام شد.
روشها:
این پژوهش یک مطالعهی شبهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون است. جامعه آماری فراگیران رشته های علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند. طی 14 دوره در دو گروه کنترل و آزمایش در مرکز آموزشهای تخصصی کوتاه مدت علاءالدین مشهد (آموزش زبان) اجرا شد. شرکتکنندگان تعداد 120 نفر بهصورت در دسترس با جایگزینی تصادفی بودند. به منظور جمعآوری دادهها، ابتدا پرسشنامهی برگرفته از مطالعات دیگر بهعنوان پیشآزمون روی دو گروه اجرا شد. در گروه کنترل نحوهی آموزش به شیوهی سنتی و مرسوم بود. در گروه آزمایش دانشجویان تحت آموزش معکوس مبتنی بر رویکرد تدریس مسالهمحور قرار گرفتند. تاثیر این شیوهی تدریس با مقایسهی نمرات پسآزمون دو گروه بررسی شد. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی به دست آمد.
نتایجمیانگین و انحراف معیار در پیشآزمون سبکهای حلمسالهی سازنده به ترتیب 05/5±62/15 و در غیرسازنده 61/1±78/20 به دست آمد. در حالی که پسآزمون در سازنده 86/5±16/17 و در غیرسازنده 44/2±86/21 در گروه کنترل مشخص گردید. همان موارد در گروه آزمایش برای پیشآزمون سازنده 95/2±66/12 و برای غیرسازنده 91/0±76/19 بود که در پسآزمون سازنده به 59/6±68/18 و غیرسازنده به 81/2±4/22 تغییر یافت.
نتیجهگیری:
یادگیری به این شیوهی تدریس، یکی از نیازهای اساسی آموزش امروزی در همه سطوح است. با توجه به مزایایی چون تقویت تفکر تحلیلی و انتقادی، خلاقیت، اطمینان در اتخاذ تصمیم و حل مساله، این روش تدریس میتواند بهعنوان روشی مکمل در کنار آموزشهای سنتی مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژگان: سبک های حل مساله، دانشجویان علوم پزشکی، یادگیری معکوس، رویکرد تدریس مساله محور -
صفحات 259-260
-
صفحات 261-269مقدمه
با توجه به اهمیت نقش تعاملات بین فردی محیط بالینی در شکلگیری خود پنداره حرفهای، مطالعه حاضر با هدف بررسی همبستگی بازخورد در آموزش بالینی با خود پنداره حرفهای در دانشجویان پرستاری انجام شد.
روشها:
این یک مطالعه توصیفی همبستگی بود که بر روی 167 دانشجوی پرستاری ترم 7 و 8 دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1399 -1400 انجام شد. نمونهگیری به شیوه سرشماری انجام شد. دادهها توسط فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه 36 سوالی خود پنداره حرفهای پرستاری کوین (Cowin) و پرسشنامه بازخورد در آموزش بالینی بود که به روش خود گزارشی تکمیل شد. دادهها با استفاده از آزمونهای توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن وکای اسکویر تحلیل شد.
نتایجمیانگین و انحراف معیار نمره کل خود پنداره حرفهای پرستاری 53/23±65/176(از مجموع216 نمره) بود و 82%خود پنداره حرفهای بالا داشتند. میانگین نمره کل بازخورد در آموزش بالینی 15/10±76/82 (از مجموع 125 نمره) بود و 8/77 % بازخورد در حد متوسط دریافت نموده بودند. آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن همبستگی مثبت ضعیف و معناداری بین نمره کل بازخورد در آموزش بالینی و نمره کل خود پنداره حرفهای پرستاری نشان داد(004/0=p 222/0=r).
نتیجهگیری:
نتایج این مطالعه همبستگی ضعیفی بین بازخورد در آموزش بالینی با خود پنداره حرفهای دانشجویان پرستاری نشان داد. شناسایی سایرعوامل مرتبط با خود پنداره حرفهای دانشجویان پیشنهاد می گردد.
کلیدواژگان: دانشجویان پرستاری، آموزش بالینی، خود پنداره حرفه ای، بازخورد -
صفحه 270
-
صفحات 271-285مقدمه
یادگیری خودرهیاب فرایندی است که فراگیران برای شناسایی نیازها، اهداف، منابع و اجرای راهبردهای یادگیری خود نیازمند به ابزارهای نوین هستند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابزارهای الکترونیکی برای پرورش مهارت یادگیری خودرهیاب در برنامه درسی دانشجویان انجام شد.
روشها:
رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن فراترکیب بود. جامعه آماری شامل مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1385 تا 1400 و 2006 تا 2022 در حوزه ابزارهای الکترونیکی و یادگیری خودرهیاب بود که با کلیدواژههای مشخص در پایگاههای اطلاعاتی داخلی مانند؛ مجلات نور، مگیران، سیویلیکا، گنج و علم نت و پایگاههای خارجی IJET, Google scholar, Eric, Science direct به جمعآوری پرداخته شد که جمعا 239 مطالعه بررسی و پس از چندین مرحله غربالگری نهایتا 54 واحد مطالعاتی انتخاب شد. تحلیل دادههای پژوهش نیز با روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری انجام شد.
نتایجیافتهها در مرحله کدگذاری باز نشان داد؛ برای پرورش مهارت یادگیری خودرهیاب از 58 ابزار استفاده شده که براساس نتایج کدگذاری محوری در دو دسته ابزارهای همزمان و غیرهمزمان تقسیمبندی شدند. همچنین نتایج مرحله کدگذاری انتخابی نیز ابزارهای به دست آمده را در چهار مقوله اصلی: ابزارهای جستجوی منابع، ارتباط و مشارکت، مدیریت و ارایه محتوا و موکها طبقهبندی نموده است.
نتیجهگیری:
پژوهش حاضر براساس ویژگیها و ماهیت رسانهای، ابزارها را در چهار مقوله، طبقهبندی نموده که میتواند در طراحی برنامهدرسی الکترونیکی با هدف پرورش مهارت خودرهیابی و رویکرد فعال استفاده گردد.
کلیدواژگان: ابزارهای الکترونیکی، یادگیری خودرهیاب، برنامه درسی، دانشجویان پزشکی -
صفحات 286-293مقدمه
با توجه به نوپا بودن آزمون صلاحیت بالینی در رشته پزشکی کشور ایران، محدود بودن مطالعات در رابطه با نتایج این آزمون و لزوم بررسی ارتباط این آزمون با سایر آزمونها و ارزشیابیهای مرسوم در دوره پزشکی مطالعه حاضر اجرا گردید. این مطالعه با هدف بررسی همبستگی آزمون صلاحیت بالینی با سایر آزمونهای دوره پزشکی عمومی انجام شد.
روشها:
مطالعهی حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی بود که با بررسی نمرات آزمونهای صلاحیت بالینی، جامع پیشکارورزی، معدل علوم پایه و معدل بالینی دانشجویان سال آخر رشته پزشکی ورودیهای سال 1387تا 1392دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال1400 صورت گرفت. به منظور آنالیز آماری اطلاعات گردآوری شده از آزمون رگرسیونخطی، میانگین، انحراف معیار و فراوانی استفاده شد.
نتایجمیانگین نمرات دانشجویان در آزمون پیش کارورزی 125 از 200 نمره با انحراف معیار 03/20 بوده و میانگین نمرات کسب شده توسط دانشجویان در ایستگاههای آزمون صلاحیتهای بالینی 16 از 20 نمره با انحراف معیار 38/1 است. میانگین معدل علوم پایه 59/15 از 20 نمره با انحراف معیار 40/1 و میانگین معدل بالینی 62/16 از 20 با انحراف معیار 90/0 است. نمره معدل بالینی در حضور سایر متغیرها برروی نمره صلاحیت بالینی تاثیر داشته است (001/0p<) و ضریب رگرسیونی برابر با 492/0 بود، یعنی با افزایش 1 نمره در معدل بالینی با ثابت بودن سایر متغیرها نمره صلاحیت بالینی 492/0 بیشتر میشود. این میزان در مورد آزمون پیشکارورزی 004/0 و معدل علوم پایه 08/0 نمره است.
نتیجهگیری:
براساس رگرسیونخطی، معدل بالینی، آزمون پیشکارورزی و معدل علوم پایه فراگیران همبستگی مثبت معنادار با نتایج آزمون صلاحیت بالینی آنها داشته است. این همبستگی در مورد معدل بالینی بیشتر بوده که احتمالا نشان دهنده ارتباط سطح دانش بالینی فراگیران با نتایج آزمون صلاحیت بالینی است اما این ارتباط چندان قوی نیست.
کلیدواژگان: کارورزی بالینی، آزمون آسکی، آموزش بالینی، ارزشیابی بالینی، توانمندی بالینی، آزمون صلاحیت بالینی -
صفحات 294-304مقدمه
علوم اعصاب تربیتی یک زمینه پژوهش بین رشتهای است که به دنبال یافتههای تحقیقاتی در زمینه درک اثرات آموزش بر مغز است. هدف این علم تعیین و توسعه روشهایی است که مدرسان و فراگیران میتوانند برای بهبود یادگیری از آنها استفاده کنند. مطالعه مروری حاضر، با هدف مشخص نمودن برخی از اقدامات آموزشی موثر بر بهبود یادگیری، مبتنی بر مطالعات علوم اعصاب تربیتی انجام گردید.
روشها:
در این پژوهش مروری سنتی Narrative)) ، متون مرتبط با مطالعات علوم اعصاب تربیتی، از تاریخ 1995 تا 2021 میلادی و از تاریخ 1380 تا 1400 شمسی از طریق جستجو در پایگاههایی مانند: Google scholar, ERIC, Knowledge E, SID, Sciencedirect Wiley, Springer و با کلمات کلیدی مانند: Teaching Method، Brain-based Learning, Educational Neuroscience, و با کلید واژههای فارسی روش تدریس، یادگیری مبتنی بر مغز، علوم اعصاب تربیتی به روش مروری بررسی شد، در جستجوی اولیه 156 مقاله و کتاب به دست آمد که از این تعداد، متونی که به نوعی به تبیین اقدامات آموزشی قبل از شروع تدریس و قبل و ضمن عمل تدریس براساس یادگیری سازگار با مغز پرداخته بودند، انتخاب گردید.
نتایجاطلاعات حاصل از مرور مطالعات علوم اعصاب تربیتی بر اساس مراحل: قبل از عمل آموزش و قبل وضمن عمل آموزش از الگوی عمومی تدریس، خلاصه و جمعبندی گردید و راهکارهایی را برای مدرسان و یادگیرندگان در این مراحل ارایه نمود. راهکارهای برآمده از مطالعات علوم اعصاب تربیتی در مراحل: 1- گزینش و تدوین اهداف آموزشی، 2- تعیین ویژگیهای ورودی یادگیرندگان، 3- مراجعه به روانشناسی یادگیری و انگیزش و استفاده از آن برای بهبود فرایند آموزش و یادگیری، در 12 اقدام آموزشی ارایه شد که استفاده از آنها توسط مربیان و فراگیران باعث افزایش عملکرد مغز یادگیرنده و اثربخشی تدریس خواهد شد.
نتیجهگیری:
به نظر میرسد که بهکارگیری اقدامات حاصل از مطالعات علوم اعصاب تربیتی در مراحل قبل از عمل آموزش و قبل وضمن عمل آموزش بتواند در بهبود عملکرد مغز فراگیران و در نتیجه افزایش یادگیری آنها تاثیر گذار باشد.
کلیدواژگان: روش تدریس، یادگیری مبتنی بر مغز، علوم اعصاب تربیتی -
صفحات 305-313مقدمه
یکی از شاخصهای تاثیرگذار بر موفقیت تحصیلی دانشجویان، ادراک خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- اجتماعی لنت و براون (Brown & Lent) بر ادراک خودکارآمدی تحصیلی و مولفههای زیرمجموعه آن (خودکارآمدی آینده تحصیلی، خودکارآمدی مهارتهای تحصیلی و خودکارآمدی عملکرد تحصیلی) در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت.
روشها:
پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. جامعهی آماری کلیهی دانشجویان مشروطی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که از آنها 60 دانشجو با روش نمونهگیری آسان انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، مشاوره شناختی اجتماعی لنت و براون و گروه کنترل مشاوره جاری مرکز مشاوره دانشگاه را دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان بود. آزمونهای استنباطی استفاده شده در این تحقیق شامل آنالیز واریانس (One-way analysis of variance)، آزمون تی مستقل (Independent t test) و در نهایت تحلیل کوواریانس (ANCOVA) بود.
نتایجدر گروه آزمایش پس از انجام مداخله، میانگین نمره خودکار آمدی از3/14±5/92 به 8/13±9/96(از مجموع 130 نمره) و در گروه کنترل از 9/8±7/94 به 0/9±5/95 تغییر یافت. تغییر نمره خود کارآمدی در گروه شناحتی اجتماعی 4/4 در مقابل 7/. در گروه کنترل بود. یافتههای پژوهش نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در ادراک خود کارآمدی تحصیلی و دو مولفه خود کارآمدی مهارت تحصیلی و خودکارآمدی عملکرد تحصیلی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0>p).
نتیجهگیری:
با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر موثر بودن روش مشاوره شناختی اجتماعی لنت و براون در بهبود خودکارآمدی تحصیلی پیشنهاد میشود مراکز مشاوره دانشگاههای علوم پزشکی در مشاوره دانشجویان دچار افت تحصیلی از این روش استفاده نمایند.
کلیدواژگان: مشاوره شناختی اجتماعی لنت و براون، خودکارآمدی تحصیلی، دانشجویان علوم پزشکی، افت تحصیلی -
مدیریت کلاس های بزرگ : چالش اساتید دانشگاه های علوم پزشکیصفحات 314-315
اولین سطح مدیریت آموزشی، مدیریت کلاس بوده که اساس سطوح بالاتر است. مدیریت کلاس درس به معنای ایجاد شرایط لازم برای تحقق یادگیری است به عبارت دیگر، کنترل دانشجویان در کلاس جهت کمک به نظم وانضباط و ایجاد محیط مناسب جهت آسان نمودن یادگیری و تغییر رفتار همان مدیریت کلاس درس است(1). مدیریت کلاس درس نیز میتواند تا حد زیادی تحت تاثیر اندازه کلاس درس باشد(2). کلاس بزرگ به موسسه، رشته، خود کلاس و حجم کار بالاتر از حد معمول به دلیل تعداد بالای دانشجویان بستگی دارد(3). اپری (Epri) استدلال کرد که هیچ تعریف دقیقی از کلاس درس بزرگ وجود ندارد (4). مولریان- کاین (Mulryan-Kyne) پیشنهاد میکند که تنوع ویژگیهای دانشجویان (به عنوان مثال، توانایی، سن، سابقه و تجربه) و همچنین ویژگیهای معلم (به عنوان مثال، تجربه، مهارتها، شایستگیها) باید در نام گذاری کلاس بزرگ مورد توجه قرار گیرد(3). در سطح جهانی، کلاس درس بزرگ همچنان یک مشکل برای اثربخشی تدریس و یادگیری در مدارس عالی محسوب میشود(5) و مدیریت این کلاسها با چالشهای از قبیل حضور، درجهبندی، ارزیابی مکرر و دقیق مواجهه خواهد شد. در این کلاسها اغلب اساتید از روش سخنرانی استفاده میکنند که باعث میشود دانشجویان احساس گمنامی و انزوا کنند که این خود سبب کاهش انگیزه، مشارکت ضعیف، حضور کمتر، رفتارهای حواس پرتی بیشتر (صحبت کردن دانشجویان، ارسال پیامک، گشت و گذار آنلاین) و همچنین سطوح پایین رضایت در ارزیابی ترم میگردد. اینها در واقع چالشهایی هستند که معلمان برای غلبه بر کلاس و همچنان تحت کنترل نگه داشتن کلاس با آن روبرو میشوند(6). یافته مطالعهای که در نامبیا انجام شده است حاکی از ناراضی بودن شرکتکنندگان از اندازه کلاس به عنوان محیط نامساعد برای آموزش و یادگیری است(7). با این حال، تدریس در کلاسهای بزرگ فرصتهایی برای بهبود مهارتهای تدریس و ارایه آن، مهارتهای سازمانی و مدیریتی، مهارتهای بین فردی و بالاتر از همه مهارتهای ارزشیابی برای اساتید فراهم میکند. دانشجویان در کلاسهای بزرگ نیز فرصت اشتراکگذاری ایدهها و تجربیات جالب در طول دوره، را دارند دانشجویان یاد میگیرند که مسوولیتها را به اشتراک بگذارند، به یکدیگر گوش دهند و نظرات خود را بیان کنند در نتیجه مهارتهای ارزشمندی که میتواند به آنها در آینده کمک کند را توسعه دهند(8). برای تدریس در یک کلاس بزرگ به مواردی مانند یادگیری فعال و مشارکت دانشجویان، ایجاد ارتباط، ارزیابی، حضور و غیاب و مدیریت کلاس درس توجه شود(6). در کلاسهای بزرگ اکثر دانشجویان احساس گمنامی میکنند، احتمالا رفتارهای منحرفکنندهای مانند دیر آمدن، زودتر رفتن، مکالمات جانبی، پیامک و دانشجویانی که فعالیتهای دیگری را روی لپ تاپ خود انجام میدهند(3). توصیه میشود از روشهای فعال نگه داشتن دانشجویان برای آموزش استفاده شود. به جای منع استفاده از لپتاپ و موبایل در کلاس از سوال تفکر انتقادی استفاده شود و به آنها اجازه دهید از لپتاپ و موبایل خود برای پیدا کردن راه حل کمک بگیرند در حین سخنرانی قدم بزنید بدلیل تنوع شخصیتها و احساس گمنامی ممکن است تضاد ایجاد شود که سعی کنید به راحتی مهار کنید(6). از آنجا که رشته های علوم پزشکی از جمله رشتههای دانشگاهی است که متقاضیان زیادی دارد و تعداد زیادی دانشجو هرساله پذیرش میشوند، همواره اساتید آن با این چالش روبرو بوده اند که به دلیل شلوغی کلاس کنترل نظم کلاس و افزایش توجه در دانشجویان بسختی فراهم میشود. با توجه به این که مدیریت کلاسهای بزرگ بسیار سخت و مشکل بوده و میتواند در کیفیت تدریس به دلیل ارزشیابی ناکافی در کلاس و عدم بازخورد مناسب و ارتباط ناکافی بین استاد و دانشجو، تاثیر بگذارد پیشنهاد میشود مدرسین علوم پزشکی از روشهای نوین تدریس مانند کلاس وارونه یا روشهای یادگیری مبتنی بر وب استفاده نماید و از آنجا که تاکنون مطالعهای در این خصوص در دانشگاههای علوم پزشکی کشور یافت نشد، توصیه میشود مطالعات مختلف کیفی و کمی در این خصوص انجام پذیرد تا بتوان با اتخاذ راهبردهای مناسب از بروز این چالشها کاست.
کلیدواژگان: نامه به سردبیر، مدیریت -
صفحات 316-324مقدمه
اشتیاق تحصیلی به عنوان یک اولویت اصلی، پیشروی متولیان نظام آموزش عالی قرار دارد و با چالشهای مهمی از جمله افت، فرسودگی و عدم پیشرفت تحصیلی، تمایل به رفتارهای انحرافی و خطر ترک تحصیل روبرو است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت اشتیاق به تحصیل در دستیاران رشتههای تخصصی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد.
روشها:
این مطالعه به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شد و دانشجویان با استفاده از پرسشنامه استاندارد مورد بررسی قرار گرفتند. جمعیت نمونه کلیه دستیاران مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شامل دستیاریاران رشتههای مختلف از جمله اورولوژی، طب اورژانس، جراحی، ارتوپدی، داخلی، عفونی، پوست، قلب، روانپزشکی، ENT، زنان، چشم و بیهوشی (100 نفر) بودند. دادههای کیفی با استفاده از توزیع و درصد فراوانی و دادههای کمی با استفاده از میانگین و انحراف معیار توصیف و بررسی شد.
نتایجمیانگین نمره کل اشتیاق به تحصیل در افراد مورد مطالعه برابر با 22/38±48/178 بود. میانگین (انحراف میعار) نمرهی کل اشتیاق به تحصیل در دستیاران مرد 65/40±21/171و در دستیاران زن 38/34±17/186 بود. میانگین نمرهی کل اشتیاق به تحصیل در دانشجویان کمتر از 30 سال برابر با 65/38±92/183، در گروه سنی 30 تا 40 سال 21/38±8/168 و در گروه سنی 40 ساله و بالاتر 75/28±7/197 بود.
نتیجهگیری:
اشتیاق تحصیلی به عنوان یک رویکرد نوین میتواند جنبههای مختلف آموزش، ادامه تحصیل، ارایه خدمات به خصوص در حوزه پزشکی را تحت تاثیر قرار دهد.
کلیدواژگان: اشتیاق تحصیلی، طب اورژانس، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان -
تاب آوری دانشجوییصفحات 325-326
دانشجویان علوم پزشکی در شرایط مختلف سخت بالینی وچالشهای تحصیلی قرار میگیرند. شرایطی که برای تطابق موفقیتآمیز، تابآوری (Resilience) را به عنوان یک مفهوم چندبعدی برای خود مختاری (autonomy) و خود تنظیمی(Self-regulation) برای دانشجویان ضروری مینماید. فرآیند پویای تابآوری سبب پیشگیری از یاس و ناامیدی شده و از شکست پیشگیری مینماید. مفهوم تابآوری از روانشناسی مثبتگرا (Positive psychology) نشات گرفته است که اشاره به مثبتاندیشی دارد. به طوری که فرد به دور از ترس از گذشته یا آینده در زمان سختیها با محیط، تعامل و سازگاری مثبت (Positive Compatibility) برقرار کرده و با مثبتاندیشی و تصویرسازی ذهنی مثبت (Positive mental imaginary) شرایط را اداره مینماید. چنانچه شخصیت دانشجو بتواند با شرایط سخت و آسیبزایی مانند؛ مراقبت از بیماران در شرایط اوج بیماری کووید 19، تصمیمگیری در مورد مدل مراقبتی مناسب برای تسکین درد بیماران مبتلا به کانسر پیشرفته غیرقابل درمان و یا تصمیمگیری درمورد خانم بارداری که مرگ نوزاد را برای دومین بار یا بیشتر تجربه نموده و اکنون به دنبال چارهجویی است، یا زوجین ناباروری که سالها است به دنبال درمان بودهاند و نتیجه نگرفتهاند. البته موارد بسیاری را میتوان در پزشکی نام برد که دانشجویان را با تنش وآسیبهای روحی مواجه مینماید. در این موقعیتهای ناگوار، تابآوری از مولفههای مهم کنترل استرسهای درونی و افزایش توانمندی فرد برای مدیریت شرایط سخت و استرسزا است. مولفههای مهم تابآوری شامل: خودآگاهی (Self-awareness)، خودمراقبتی (Self-care)، اندیشهورزی (Thinking) و حفظ دیدگاه وسیعتر (broader perspective) است. دانشجوی تابآور در شرایط سخت به جای اضطراب، از این مولفهها استفاده مینماید. او به جای حس ناکامی و شکست، احساسات و هیجانات خود را شناخته و کنترل و مدیریت مینماید در عین حال همزمان احساسات بیماران و اطرافیانش را درک کرده و با آنها همدلی میکند. با خودمراقبتی و تفکر منطقی وسیعتر برای تسلط بر خویشتن از بروز رفتارهای غیرعادی و اتلاف وقت جلوگیری مینماید. از طرفی اجرای مداخلات مناسب برای افزایش احساسات مثبت و تفکر منطقی و کنترل و مدیریت رفتار همه علاوه بر تابآوری و سازگاری با موقعیت به انعطافپذیری شناختی (Cognitive flexibility) و خلاقیت (Creativity) نیز کمک مینماید. با توجه به اهمیت تابآوری درسلامت روان ، این مفهوم پیچیده یک استاندارد طلایی برای اندازهگیری نیاز دارد. البته ابزارهای متفاوتی، از جمله مقیاس تابآوری کانر و دیوید سون (Conner and Davidson Resilience Scale) وجود دارد که در ایران نیز توسط محمدی و همکاران درسال 1384 هنجاریابی شد. همچنین پرسشنامه تابآوری تحصیلی سامویلز(Samuels) (the academic resilience inventory2004) که در ایران توسط سلطانی نژاد و همکاران 1392روانسنجی شد.
-
پیاده سازی آموزش مبتنی بر بازی در آموزش دستیاری طب اورژانسصفحات 330-339مقدمه
آموزش مبتنی بر بازی یکی از روشهای نوین در امر آموزش پزشکی است که میتواند منجر به افزایش یادگیری مباحث ضروری مورد نیاز فراگیران شود. این مطالعه با هدف بررسی پیادهسازی آموزش مبتنی بر بازی در رشته طب اورژانس انجام شد.
روشها:
در یک مطالعه توصیفی مقطعی آموزش مبتنی بر بازی با طراحی سناریوهای مختلف در قالب بیش از 10 جلسه در آموزش دوره دستیاری طب اورژانس پیادهسازی شد. کلیه دستیاران طب اورژانس (42 نفر) به صورت انفرادی و یا گروهی در این جلسات شرکت کرده و ضمن بازی و رقابت با هم مباحث ضروری دوره دستیاری را آموزش دیدند. در نهایت با استفاده از پرسشنامه معتبر Dundee Ready Education Environment Measure (DREEM) نظرات دستیاران در مورد این روش آموزشی مورد ارزیابی قرار گرفت. متغیرهای اسمی به صورت تعداد، درصد و متغیرهای کمی با میانگین و انحراف معیار و میانه و دامنه بین چارکی گزارش شد.
نتایجنظرات 42 دستیار در سه مقطع دستیاری طب اورژانس در مورد آموزش مبتنی بر بازی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در همه موارد مورد پرسش قرار گرفته نظرات دستیاران موافق و مثبت در مورد این دوره اموزشی Dundee Ready Education Environment Measure (DREEM)با میانگین بالای 3 (موافق و خیلی موافق) و میانه 3 یا 4 (موافق و خیلی موافق) بود.
نتیجهگیری:
نتایج مطالعه نشان داد که نشان داد که پیادهسازی این دوره در آموزش دستیاران مفید بوده است و فراگیران نظر موافق در مورد برگزاری و ادامه آموزش مبتنی بر بازی داشتند.
کلیدواژگان: آموزش پزشکی، آموزش مبتنی بر بازی، آموزش دستیاری، طب اورژانس -
معرفی اتاق فرار به عنوان یک شیوه ارزشیابی بالینیصفحات 337-338
-
سنجش اثربخشی یادگیری الکترونیکی هم زمان و ناهم زمان بر عملکرد تحصیلیصفحات 339-346مقدمه
هدف از یادگیری الکترونیکی ایجاد شرایط مطلوب یادگیری در فرآیند یاددهی- یادگیری است. یکی از معیارهای موفقیت در این دورهها آگاهی نسبت به این روش یادگیری و استفاده مناسب از آن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش الکترونیکی همزمان و ناهمزمان بر عملکرد تحصیلی دانشجویان انجام شد.
روشها:
این پژوهش کاربردی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل و آزمایش بود. جامعهآماری کلیه دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی همدان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400 بود (260 نفر). از این جامعه آماری 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند (هر گروه 15 نفر). در ابتدا پیشآزمون عملکرد تحصیلی از هر دو گروه گرفته شد. پس از آن گروه کنترل محتوای درس روانشناسی را در قالب آموزش الکترونیکی ناهمزمان و گروه آزمایش همان محتوا را در قالب آموزش الکترونیکی همزمان آموزش دیدند. سپس، پسآزمون عملکرد تحصیلی از هر دو گروه گرفته شد. ابزار مورد استفاده شامل آزمون عملکرد تحصیلی با 20 سوال عینی از درس روانشناسی بود. روایی این ابزار از طریق تایید متخصصین روانشناسی احراز شد. پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ برای پیشآزمون 81/0 و پسآزمون 79/0 محاسبه گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون آماری کوواریانس تحلیل شد.
نتایجنتیجه نشان داد، بین نمره عملکرد تحصیلی درس روانشناسی در پسآزمون دو گروه آموزش دیده به روش همزمان تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p)؛ استفاده از آموزش الکترونیکی هم زمان در گروه آزمایش موجب افزایش میزان عملکرد تحصیلی در درس روانشناسی شده است.
نتیجهگیری:
بر اساس هدف از فرآیند یاددهی-یادگیری الکترونیکی، استفاده از آموزش همزمان موجب بهبود عملکرد تحصیلی یادگیرندگان میشود. بنابراین برنامهریزی و استفاده از این روش توصیه میشود.
کلیدواژگان: یادگیری الکترونیکی، یادگیری هم زمان، یادگیری ناهم زمان، عملکرد تحصیلی -
مرور روایتیصفحه 347
مرور روایتی شیوهی سنتی مرور متون است. در این گونه مرور، پژوهشگر در پی خلاصه کردن یا ترکیب مطالعات قبلی در مورد یک عنوان مشخص و نه یک سوال پژوهشی از پیش تعیین شده است که گاهی حیطه وسیعی را در بر میگیرد. پژوهشگر در این نوع مرور بیشتر به مطالعاتی توجه دارد که از دیدگاه خود او حمایت میکنند. در واقع او با این کار میخواهد اهمیت دیدگاه خاصی را نشان دهد. بدیهی است در این نوع مطالعه، پژوهشگر تمام مطالعات را مد نظر قرار نمیدهد و برخی از آنها را نادیده گرفته میگیرد. در نتیجه حاصل کار، معرف کل دانش دربارهی آن موضوع نیست و از این رو، قابلیت تعمیم ندارد. همچنین در این نوع مرور، نویسنده متون اولیه را از حیث میزان تورش و کیفیت مورد ارزیابی نظاممند و سختگیرانه قرار نمیدهد. در مرورهای روایتی استخراج دادهها نیز روشمند نیست و برخلاف نتایج اغلب کمی مرورهای نظاممند، نویسنده در مرورهای روایتی صرفا به توصیف ساده و به طور عمده کیفی از نتایج مطالعات انتخاب شده، اکتفا میکند. هرچند در این شکل از مرور الزاما شیوه معینی برای ترکیب و تحلیل نتایج وجود ندارد اما برای این مهم ممکن است از روشهای تحلیل موضوعی (thematic analysis) ، تحلیل گاهشماری (chronological analysis)، چارچوبهای مفهومی (conceptual frameworks)، و تحلیل محتوا(content analysis) و جز آن بهره گرفته شود. با توجه به مواردی که در بالا ذکر شد هر چند خواننده با خواندن مرورهای روایتی به درک جامعی از مساله نمیرسد، اما متوجه اهمیت موضوع پژوهش میشود، میتواند نقایص موجود در دانش در مورد آن موضوع را دریابد و حتی برپایه آن سوالات پژوهشی و فرضیاتی مطرح کند. همچنین مرورهای روایتی میتوانند به شکل موثری برای مقاصد آموزشی در مقالات و کلاسها یا در مواردی که در باره عنوان مورد نظر منابع و دادههای کمی وجود دارد بهکار گرفته شوند.
کلیدواژگان: واژه نامه توصیفی، مرور روایتی -
مروری بر سایه واری در آموزش علوم پزشکیصفحات 348-359مقدمه
یادگیری از طریق مشاهده در حرفههای مختلف همچون پزشکی، تاریخچه طولانی دارد و یکی از روشهایی که برای مشاهده در آموزش پزشکی به کار میرود "سایهواری" است. در سایهواری پزشک، دانشجو یا کارآموز، پزشک را در طول انجام کارهای روزانه پزشکی مشاهده میکند تا درک خوبی از کارهای او داشته باشد. از آنجا که در برنامههای آموزشی رشتههای علوم پزشکی جای خالی این روش دیده شد، این مطالعه با هدف مروری بر مطالعات موجود در خصوص تعریف سایهواری در علوم پزشکی، تعیین انواع و روشهای انجام دادن سایهواری و کاربرد آن در آموزش علوم پزشکی انجام شد.
روشها:
این مطالعه به شیوه مروری (Narrative)، با جستجو در موتورهای جستجو و پایگاههای اطلاعاتی PubMed، web of knowledge، google scholar و با استفاده از ترکیب کردن دو کلیدواژه shadowing، shadower، patient shadowing، nurse shadowing، physician/doctor shadowing و medical education، health education، education انجام شد تا مقالاتی که در زمینه سایهواری در علوم پزشکی هستند به دست بیایند. مقالات در بازه زمانی 2001 میلادی تا 2021 جستجو شدند، سپس مقالاتی که متناسب با هدف پژوهش بود انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت.
نتایجطبق نتایج، سایهواری روش مناسبی برای آموزش در علوم پزشکی است که برای دانشجویان، بیماران و پرسنل و سیستم سلامت مزایای زیادی دارد.
نتیجهگیری:
سایهواری روش خوبی برای تشکیل هویت حرفهای در دانشجویان و آموزش اخلاق حرفهای، کار تیمی، مهارت ارتباطی است؛ جای خالی این روش آموزشی در برنامههای رسمی آموزشی در ایران به شدت احساس میشود. امید است در آینده پژوهشهایی در زمینه اجرای سایهواری در رشتههای مختلف بالینی از قبیل پزشکی و پرستاری و همچنین کاربردهای آن در ایران منتشر گردد.
کلیدواژگان: آموزش علوم پزشکی، سایه واری، یادگیری مشاهده ای، دانشجو -
اثر پیگمالیونصفحات 360-361
اصطلاح اثر پیگمالیون (Pygmalion effect) یک اصطلاح روانشناختی است که به روزنتال (Rosenthal)، روانشناس آمریکایی، نسبت داده شده است. اثر پیگمالیون به شکل گسترده به تاثیر انتظارات بین فردی اشاره دارد، به این معنا که هنگامی که انتظار عملکرد خاصی را از دیگران داریم، ممکن است به گونهای رفتار کنیم که احتمال وقوع عملکرد مورد انتظار را افزایش میدهد. به عبارت دیگر، انتظار موفقیت از دیگران، اعتماد به آنان و تشویق آنها سبب افزایش انگیزه، تلاش و عزت نفس میشود و میتواند موفقیت را تضمین کند. این مفهوم در ابتدا در حیطه آموزش و یادگیری برجسته شد و پژوهشهای متعددی نیز در این حوزه انجام شد؛ از جمله این که روزنتال و جیکوبسن (Rosenthal and Jacobsen) در پژوهشی به بررسی این موضوع پرداختند که انتظارات معلم از دانشآموزان تا چه حد بر موفقیت آنان اثر دارد. در این پژوهش پس از انتخاب دانشآموزان مشارکتکننده به صورت تصادفی، از آنان آزمون هوش گرفته شد. سپس به معلم کلاس اسامی 20 درصد از آنان به عنوان دانشآموزان تیزهوش اعلام شد. این گروه به عنوان گروه آزمایش و سایر مشارکتکنندگان به عنوان گروه کنترل بودند. پس از هشت ماه، مجددا از همه آزمون هوش گرفته شد. نتایج نشان داد دانشآموزانی که معلم آنان را تیزهوش میدانست و از آنان انتظار موفقیت بیشتری داشت، در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری نمرات بهتری در پس آزمون کسب کردند. بررسی سبک آموزش در این هشت ماه نیز نشان داد که معلم برای دانشآموزانی که تیزهوش میپنداشت، زمان بیشتری اختصاص میداد، بازخوردهای دقیقتری ارایه میکرد و محیط آموزشی متنوعتری را فراهم میآورد. در پاسخ به این سوال که کدام سازوکارها تاثیرات امید معلمان را توضیح میدهند، میتوان این گونه گفت که (الف) معلمان انتظارات متفاوتی را از فراگیران خود ایجاد میکنند، (ب) باورهای معلمان در مورد آن فراگیران شروع به رفتارهای متفاوتی میکند، مانند ارایه توجه و حمایت بیشتر، ارایه مطالب یادگیری چالشبرانگیز (ورودی)، تعامل بیشتر و طولانی تر (خروجی)، و پاسخگویی دقیقتر به عملکرد (بازخورد)، (ج) فراگیران انتظارات بالای معلمان را تشخیص میدهند و به آن واکنش نشان میدهند؛ به این صورت که ممکن است بیشتر تلاش کنند و انگیزه و علاقه بیشتری به فعالیتهای تحصیلی پیدا کنند، (د) این رفتار متعهدتر فراگیر در بلندمدت، پیشرفت تحصیلیشان را بهبود میبخشد و در نهایت (ه) معلم تغییرات مثبت در رفتار فراگیران را میبیند، متوجه به وقوع پیوستن انتظارات خود میشود و این چرخه ادامه پیدا میکند. البته اثر پیگمالیون احتمالا به همان میزان که میتواند ثاثیر مثبت در بهبود عملکرد تحصیلی فراگیران داشته باشد، اثرات منفی نیز برای برخی دیگر از فراگیران بر جای میگذارد. به بیان دیگر، هنگامی که معلم تصوری منفی از یک یا تعدادی از فراگیران دارد و آنان را ضعیف و ناتوان در پیشرفت تلقی میکند، انتظار کمی از موفقیت آنها در ذهن او ایجاد میشود. بدین ترتیب، در کلاس درس توجه کمتری به آنها میکند، بازخوردهای کامل و دقیقی ارایه نمیدهد و زمان و خلاقیت کمتری برای آموزش آنان در نظر میگیرد. در نتیجه، مطابق با انتظار قبلی، عملکرد این فراگیران ضعیف خواهد شد و انتظار معلم برآورده میشود. این امر سبب میشود که این فراگیران نه تنها نتوانند عملکرد معمول خود را نشان دهند، بلکه ممکن دچار افت تحصیلی نیز شوند. بنابراین، به نظر میرسد اثر پیگمالیون میتواند به عنوان یک راهبرد روانشناختی، فراگیران را چه در حیطه شخصی و چه به عنوان عضوی از یک گروه تحت تاثیر قرار دهد. یافتههای پژوهشی نیز این نکته را تایید میکند که تغییراتی که به دنبال انتظار معلم در فراگیران ایجاد میشود میتواند بر خودپنداره آنان تاثیر بگذارد و احساسات مثبت یا منفی درباره توانایی آنان در حیطه تحصیلی را برانگیزاند. بدین ترتیب، توجه به این موضوع در حیطه آموزش و یادگیری، امری اساسی است.
-
Pages 1-15Introduction
The importance of preventing medical errors in health care is based on the fact that today the quality of health services is considered to be error-free service, at the right time, by the right person and using the least resources. Accordingly, this study endeavored to review the clinical education of patient safety and error prevention in midwifery students
MethodsThis narrative study employed Persian databases including SID, Iranmedex, Irandoc and Magiran with the help of keywords including error, risk, midwifery, education, and clinical as well as Latin databases. Included Pubmed, Google Scholar, Erice, Science direct with the keywords of error, risk, midwifery, education, clinical. The Included articles were published in Persian or English between 2000 and 2020 and were in the field of clinical education in midwifery error. Numerous studies with similar content to the purpose of the study were selected and reviewed both quantitatively and qualitatively.
ResultsInitially, 2704 articles were found, and finally 194 articles were reviewed, of which 11 related articles were included in the study to be reviewed. Outcomes in several sections were presented like this: form of error definition and types, error clinical training strategies (proper communication with emphasis on communication skills, error reporting and learning from errors, teamwork training for learners, and evidence-based care, informatics-based training, and Web). According to the results of studies on communication skills training, teamwork and learning from mistakes to students improve patient safety.
ConclusionBased on the results, it is recommended that midwifery teachers increase patient safety and improve midwifery care using active educational methods such as including simulated methods, group discussions, scenario-based and problem-based try to achieve this goal.
Keywords: error, risk, midwifery, education, clinical -
Pages 16-24Introduction
Covid-19 pandemic has underscored the importance of e-learning. This study endeavors to determine the extent and the way of using mobile learning amongst dental students.
MethodsThis descriptive study is cross-sectional. The data were collected through conducting a valid and reliable questionnaire. The population were 220 dental students from Tehran University of medical science who were randomly assigned and agreed to participate and complete the questionnaire.
Results216 copies of questionnaire were collected. Of these, 108 students (50%) used their phones to use educational software. 168 students (77.8%) used social networks to learn dental courses. 214 students (98.2%) stated that smartphones have increased their access to educational data. 206 students (95.4%) were of the opinion that smartphones help them learn more independently. 189 students (87.5%) stated that it is necessary to employ more smartphones in higher education.
ConclusionMobile learning is common amongst dental students of Tehran University of medical sciences. Different features of mobile are used in dental education, Mobile learning in dental education is can be optimized.
Keywords: mobile, learning, dentistry students, e-learning -
Pages 27-34Introduction
Cultural competence is defined as the ability of individuals and organizations to provide health services in accordance with cultural, social, and linguistic needs of the patients. Today, cultural competence is one of the important and necessary topics in the field of health. This study endeavored to examine cultural competence among dental students of Islamic Azad University of Isfahan.
MethodsIn this cross-sectional study, among 590 undergraduate and postgraduate dental students of Azad University of Isfahan, applying a stratified sampling method, 150 students were surveyed using an online questionnaire (Medical Science Graduates' Cultural Competency Questionnaire) in the academic year 2021. The standard questionnaire includes 50 items and 8 components. The results were analyzed using Kruskal-Wallis, Kruskal-Wallis post hoc test, Mann-Whitney U test and Spearman correlation coefficient.
ResultsAmong the respondents, 52.7% were females, and the mean age of the students was 24.8±4.1 years. The mean score of cultural competence among all students was 3.15±0.63, which was above average. There was a significant difference between cultural competence of students and its dimensions in three stages of basic sciences (2.95±0.65), pre clinic/clinic (2.95±0.67) and postgraduate levels (3.55±0.32). The highest level of cultural competence was found among postgraduate students (p<0.001). There was no significant relationship between students' gender and their cultural competence (p>0.05). However, a significant relationship was found between age and cultural competence (p<0.001 and r=0.37).
ConclusionRegarding the low level of cultural competence among undergraduate dental students, and considering the importance of cultural competence to deal with the patients, it is necessary to design educational programs to promote cultural competence among students, especially undergraduate dental students.
Keywords: cultural competence, patients’ cultural needs, social needs, health care, dental students -
Pages 35-47Introduction
In the age of globalization, innovation in education is obvious. Innovation in education means solving a real problem in a new and simple way to promote equitable learning. In this study, by implementing and evaluating the risks arising from the implementation of the strategy of transformation and innovation packages in medical education, the implementation of a national strategy was supported.
MethodsThis study is from the perspective of applied orientation, from the perspective of descriptive purpose and qualitative in terms of approach. This research was conducted using grounded theory method and Charms approach. The Statistical population included all educational assistants and heads of transformation and innovation packages in the land use planning. Data were collected (document review, participatory observation and interview) and coded in several stages (initial, centralized, central and theoretical coding). The risk model for qualitative study was also qualitatively assessed in light of the teachings of risk management (Rita Mulcahy).
ResultsThe model on demand from the stages of risk identification and evaluation was presented in a model consisting of 5 categories (structural, attitudinal, economic, managerial and operational risks) and 16 sub-categories and 39 concepts. Structural risks had the highest coefficient and operational risks had the lowest risk coefficient at the risk assessment stage. The total risk factor of the package strategy is 54 out of 80 units; this means that the risk of packages in execution is moderate.
ConclusionImplementing the strategy of transformation and innovation packages has many inherent risks that have been taken from the stage of strategy development to the stage of strategy implementation. Therefore, rewriting the strategy of packages as the accessible lever for risk control and management is recommended.
Keywords: Model, Risk, Execution, Strategy, Transformation, Innovation Packages, Medical Education -
Pages 49-50
-
Pages 51-52
-
Page 53
-
Pages 54-64Introduction
During the Covid-19 pandemic, basic medical education has been generally provided through virtual education along with assignments through the electronic systems. Cooperative learning is one of the appropriate educational methods. This study endeavored to improve teaching in virtual duration using the Virtual Team Member Teaching Design (V-TMTD).
MethodsThis study was action research. The population was medical students of Hormozgan University of Medical Sciences. Participants were all medical students in the neurophysiology course of Hormozgan University of Medical Sciences during the Covid-19 pandemic in the academic years 2020-2021. In the first semester, the teaching of neurophysiology course was done through virtual education with the presentation of individual assignments, and in the second semester, along with virtual education, the virtual V-TMTD method was used. Students' academic achievement was assessed by comparing the final scores of the two groups. The groups were compared by paired t-test and independent t-test.
ResultsIn the groups, the effect of V-TMTD on students' academic achievement was shown. The mean and standard deviation of the scores of the students in the experimental group after V-TMTD training was 15.64±0.21 and in the virtual education group with assignments was 13.90±0.24 out of a total score of 20.
ConclusionVirtual education method with V-TMTD was superior to students' academic achievement with virtual education method with assignments presentation. Using participatory methods in e-learning, the weakness of this type of education during the corona pandemic can be covered.
Keywords: E-Learning, Team Members Teaching Method, TMTD, Collaborative Learning, Medical Students -
Pages 65-73Introduction
Developing students' cognitive reasoning skills is a crucial importance. Nurses in intensive care units (ICUs) face numerous ethical problems in practice. This study endeavored to compare the ethical reasoning of nurses ICUs and nursing students in dealing with ethical problems.
MethodsThis descriptive-analytical study was conducted in the academic year 2021 on 51 nurses of ICUs and 51 nursing students of Golestan University of Medical Sciences through random sampling method with proportional allocation with stratum size. Data were collected using the Crisham Ethical Reasoning questionnaire. Independent t-test at the significance level of 0.05 and Spearman correlation coefficient were used to analyze the data.
ResultsIndependent t-test showed that there was no significant difference between the mean of nurses' and students’ moral reasoning (46.68±5.92) (47.00±7.13) (P=0.405). Nursing interns obtained the highest score of moral reasoning from the nursing trainees and the difference was significant (P= 0.019). The relationship between gender (P= 0.032) and marital status (P= 0.026, t=1.993) with the mean score of moral reasoning was significant. There was no significant relationship between the type of ward, work experience and the mean score of nurses' ethical reasoning. There was no significant relationship between age, gender, and marital status of students with the mean score of moral reasoning.
ConclusionThe mean score of ethical reasoning of nurses and nursing students was not significantly different. It seems indispensable to teach ethical principles, dilemmas, and ethical scenarios more seriously, continuously during the studentship course, at the beginning of employment, and afterward to improve moral reasoning.
Keywords: Morals, Ethical decision making, Nursing, Intensive Care Units, Nursing students -
Pages 74-88Introduction
The development of postgraduate nursing education and its transformation needs to know the educational process, awareness of modern methods of its implementation, recognition of material resources and facilities, and awareness of the role and duties of human resources. This integrative review has been conducted with the aim to identify the challenges and strategies of Master of Science in nursing education in Iran.
MethodsIn this integrative review, an extensive search of databases such as Iranian Nursing Journals Index (nindex.ir), Iranian Journals Database (magiran), Scientific Information Database (SID), Iranian Research Institute for Information Science and Technology (IranDoc), the Islamic World Science Citation Database (ISC) and the Regional Information Center For Science and Technology (RICeST) was conducted from 1988 (the beginning of the first master's degree in nursing in Iran) to December 4, 2021, using Persian and English keywords related to the aim of the study.
ResultsAltogether, 10 articles from 291 studies were selected. There are several challenges in postgraduate nursing education that nursing educators are looking for solutions to address them. Master nursing education in Iran is not based on goals and mission and graduates do not have a good quality of work. In Iranian universities, the role of the master of nursing in society is not clear and so far, no special review has been made in this regard. Finally, it seems that the master's degree program in nursing in Iran is being implemented without direction and considering the needs of society.
ConclusionDeveloping a coherent theoretical and practical training program in accordance with the needs of the community can be considered as the first step in reforming the program of master of science in nursing education in Iran.
Keywords: Nursing, Education, Challenges, Iran -
Pages 89-97Introduction
Selection and employment of Ph.D. service personnel and clinical specialists is one of the basic issues in providing the manpower required for universities. This study endeavored to investigate the academic competence of applicants for contract faculty recruitment calls and legal obligations for Ph.D.in Isfahan University of Medical Sciences from the academic years 2016 to 2020.
MethodsThis descriptive cross-sectional study was performed by collecting information from the uploaded files and documents of 222 faculty applicants and the legal obligations of the PhD from among 170 applicants during the academic years 2016 to 2020. The scores of the admitted students were obtained from the analysis of data in the "national form designed to assess the academic competence of the applicants for membership in the departments of the universities and higher education centers. This form was approved by the Ministry of Health, Treatment and Medical education. Data were analyzed using chi-square, independent t-test, and analysis of variance.
ResultsThe total number of people surveyed was 392 (222 PhD holder applicants for contract faculty and 170 PhD holders’ applicants for legal obligations). In the two groups, the highest scores were related to clinical competence and skill (n=20), teaching ability and published articles. Research findings showed that applicants have obtained the lowest score from options 17 and 19, which were mentioned in the form. Faculty application requirements and PhD legal obligations were not significantly different in language scores (p <0.05) but were significantly different in interview scores and documentation (p<0.05). In the contract faculty recruitment test, the scores of scientometrics, scientific interview, and English language of the participants in test 15 were higher than test 16 (p <0.05). The scientometrics and English language scores of the participants in different periods of summon for legal obligations were significantly different from each other (p <0.05)
ConclusionThe results revealed that the applicants for faculty recruitment in terms of ability to teach, teaching according to educational departments did not act favorably but they paid more attention to publishing articles and obtaining academic certificates. Thus, it is recommended to policy makers and university officials to consider this key point in empowerment planning for academic members employed.
Keywords: Faculty Recruitment, Isfahan University of Medical Sciences, Scientific Ability -
Pages 98-109Introduction
Corona epidemic has led to a sudden change in the distance learning practices. This study endeavored to investigate the impact of E-skills training in Corona pandemic on improving the students’ educational quality at macro-medical universities in region one.
MethodsThis study was conducted in the academic year 2022 with a qualitative and quantitative approach. The population in the qualitative section, macro medical universities professors in region one, were 14 being selected by purposeful sampling method using the saturation law. In the quantitative phase, managers and deputies of departments, faculties, heads of department, and faculty members of the macro-medical sciences universities, in region one, were selected from among 1851 using stratified random sampling method. A researcher-made questionnaire on E-skills learning and the educational quality questionnaire of Sadeghi et al. were used to collect data. Confirmatory factor analysis and structural equations were used to analyze the data.
ResultsThe results revealed that the relationship between e-learning and educational quality in the universities of macro medical sciences in region one (with a path coefficient of 0.421 and a value of R2 equal to 0.403) and a t-statistic equal to 5.222 indicated that 42% of changes in educational quality were affected by e-learning.
ConclusionGiven the positive relationship between electronic skills and their impact on educational quality, it needs to be acknowledged that today's fluid knowledge, the pervasive development of technology, and rapid changes in science and technology around the world require the development of an efficient and skilled generation for the future, and to achieve this, it seems necessary to seek to update professors, new teaching methods, and the content of course resources.
Keywords: E-Skills Learning, Corona Pandemic, Educational Quality, University of Medical Sciences -
Pages 110-119Introduction
Clinical medical education is important due to the impact it can exert on improving patient care and quality of care. This study endeavored to compare traditional and blended education in teaching orthopedic general medicine internship students in terms of learning and educational satisfaction in Isfahan University of Medical Sciences in the academic year 2018.
MethodThis study was an educational intervention with a post-test design was performed on 106 interns in the orthopedic department of Isfahan University of Medical Sciences. Samples were selected by convenience sampling and divided into two groups of blended education (virtual and clinical) and traditional (clinical) education in a sequential and non-random manner. The final OSCE test scores were used to assess learning and the researcher-made questionnaire was a tool for measuring educational satisfaction. Significance level was considered less than 0.05.
ResultsIt was revealed that there was no significant difference between the mean and standard deviation of the OSCE exam score in the traditional education group (17.81±2.21) and in the combined education group (17.75±1.76) (P=0.85). In terms of the total score of educational satisfaction and its subgroups including academic competence, dynamism and interest, strengthening the motivation and academic competence of students, the relationship between teacher and student in and outside the department, evaluation and feedback system, curriculum planning, ethical issues, educational rules, and regulations; there was a significant difference between the scores of the traditional education group (116.04±24.83) and the blended education group (147.71±26.53) (P<0.001).
ConclusionAccording to the results of this study and the satisfaction of interns, it seems that by increasing the quality of virtual education equipment and its expansion in clinical medicine, the ultimate goal of improving the quality of education and continuing the educational process in crises such as the Covid-19 pandemic can be achieved.
Keywords: learning, Medical Education, Virtual Education, Blended learning, Educational Satisfaction, Educational Quality, Orthopedics -
Pages 120-132Introduction
Educational technologies in medical sciences incorporate analysis of instructional problems, development, implementation, evaluation and management of instructional as well as non-instructional resources and processes in order to improve or facilitate learning and performance in medical sciences. This study endeavored to identify and design the competencies of PhD graduates in educational technology in medical sciences to develop a competency-based curriculum.
MethodsThis qualitative study was conducted through a focus-group interview and based on the opinions of stakeholders including students, graduates, faculty members of the departments of educational technology, e-learning and medical education; the competencies of the graduates of educational technology in medical sciences in the specialized doctoral program were identified and approved by experts. This study used purposeful sampling, in which 12 participants were selected from the population, in two groups: students and graduates (6 participants) and medical specialists and faculty from the department of educational technology, e-learning, and medical education (6 participants). Participants in the focus group discussed a variety of competencies on the basis of the expected professional role of PhD graduates in educational technology in medical sciences.
ResultsThe findings were summarized based on the three criteria of necessity, transparency and relevance, and 14 competencies were finalized according to the expected tasks, and finally were classified based on the ADDIE model.
ConclusionAccording to the findings, it is imperative to pay close attention to these fourteen competencies and tasks when developing the curriculum for a doctorate course in educational technology. Core, non-core, and required courses are developed according to these competencies.
Keywords: Educational Technology, Educational Technology in Medical Sciences, Competency, Curriculum -
Pages 133-139Introduction
Access to the Internet and multimedia technologies, has led traditional learning to electronic learning which has made the use of modern evaluation methods in higher education indispensable. Thus, the study was conducted to investigate the quality and satisfaction level of online tests from the point of view of Qazvin dental students (during Corona Epidemic).
MethodsThis descriptive-analytical study was conducted on 231 students studying at Qazvin Dental School in the academic year 2020 who were selected by enumeration. The instrument was a researcher-made questionnaire in the form of 27 questions in two parts. In the qualitative section, the data were considered based on 5-point Likert scale including ( “very low ”, “low”, “average”, “good” and “great”),and after confirmation of validity and reliability had been used. Descriptive analysis (Mean, standard deviation and …) and analytical statistics (Spearman correlation coefficent and man Whitney u test) were used to analyze the data.
ResultsThe mean and standard deviation of satisfaction with students' online tests is 3.18±0.52, which is higher than average. Besides, the mean and standard deviation of the quality of online tests from the students' point of view is 3.19 ±0. 51, which is higher than average and indicates students' satisfaction with the quality of this type of evaluation. No significant relationship was found between these components as well as age, gender (P<0.05).
ConclusionThe level of satisfaction and quality of online tests from students' point of view is higher than average and indicates students' satisfaction with the quality of this type of evaluation.
Keywords: Online Test, Dentistry student, COVID -
Pages 142-143
-
Pages 144-153Introduction
The global health crisis caused by the COVID 19 pandemic that began in 2019 has turned higher education around the world into a challenging issue. Therefore, this study was conducted to evaluate the effectiveness of virtual education on learning of medical students during COVID 19.
MethodsThis descriptive cross-sectional study was performed with a census on 145 medical students through a standard questionnaire derived from clinical education standards. In comparison of effectiveness average, we used t-test and one-way ANOVA tests for two and three level and more respectively. All analyses were performed on STATA/16.
ResultsDuring COVID 19 pandemic, virtual education had the most effectiveness (26% variance and 7. 41% specificity) in compare to NAVID system (14% variance and 3. 99% specificity) on medical students learning. Effectiveness of virtual method (morning report, virtual conference, NAVID, text review and journal club) regarding to any level of medical students was significant (P-value=0. 002). Comparison of gender variables and educational department did not indicate any difference. With the exception that the text review domain of the internal training group obtained a lower effectiveness score than the infectious group (p-value = 0. 048).
ConclusionBased on medical students’ comments virtual journal club and NAVID had most and least effectiveness. As a result, students find new content available through up-to-date articles from reputable online and group journals with discussion and exchange more effective than a system set up offline. Therefore, it is recommended to move NAVID to online and interactive approach to make active space accessible for students.
Keywords: Effectiveness, Virtual Teaching, Covid-19, Medical Students -
Pages 154-155
-
Pages 156-157
-
Pages 158-169Introduction
Academic dishonesty is a common problem in higher education, which has become more widespread with the outbreak of coronavirus. To tackle the problem, it seems necessary to identify specific areas and forms that cause dishonesty. In this regard, in this study, the reasons (motives) of students in medical universities and forms of academic dishonesty were scrutinized.
MethodsThe research approach was qualitative. Accordingly, semi-structured interviews were conducted with 23 samples from two groups of faculty members and students during the academic years 2020 and 2021, and the interviews were conducted till theoretical saturation. Thematic content analysis method was used to analyze the qualitative data.
ResultsThe results revealed that students' reasons for moving towards academic dishonesty in the midst of the crisis can be divided into three categories: individual factors, social pressure, and academic issues. Besides, the forms of academic dishonesty were manifested in three forms of cheat, cooperation, and plagiarism.
ConclusionRelieving the pressures of family, social, academic, and cultural life as well as workload and other individual activities to reduce cheat and the phenomenon of academic dishonesty in medical universities requires the adoption of appropriate preventive strategies and policies, including the formation of values and guidelines.
Keywords: Students, Medical universities, Academic dishonesty, E-learning -
Pages 171-180Introduction
Commitment in nursing directly affects the output of performance and professional behavior. Training committed and skilled nurses is one of the university missions; thus, the study endeavored to explain the effective academic factors on professional commitment development in nursing students.
MethodsThe current research is a mixed study, which is in the qualitative part of content analysis and in the quantitative part of descriptive analysis. Samples in qualitative phase were 20 hospital managers of Fayyaz Bakhsh and Alborz hospitals and faculty members of the Islamic Azad University of Karaj branch who were selected by purposive sampling method and in the quantitative phase were 305 nursing students of the Islamic Azad University of Karaj branch who were selected by simple random sampling entry in the academic years 2020-2021. Data collection instruments were semi-structured interview and researcher-made questionnaire. that Qualitative Data were analyzed by MAXQDA 2020 and Smart pls3 software.
ResultsAfter interviewing and analyzing data content, effective academic factors on professional commitment in both background and educational dimensions were extracted, which were used as a framework for making questionnaires. The data obtained from the questionnaire were analyzed by exploratory and confirmatory factor analyses and model designed.
ConclusionGiven the teaching principles of professional commitment among the students and preparing students for the future professional life is an important part of the responsibilities of universities, accordingly, the designed model can be considered as a framework in educational planning for managers.
Keywords: model, University, nursing students, professional commitment -
Pages 181-189Introduction
Job satisfaction among faculty member as one of the building blocks of education and the main body of university is of particular importance. This study endeavored to investigate the level of job satisfaction and mission of faculty members of Birjand University of Medical Sciences and its relationship with the quality of teaching in virtual education under the coronavirus pandemic conditions.
MethodsThis descriptive-analytical study was performed among 83 faculty members of Birjand University of Medical Sciences in the academic year 2020. Data were collected online through social media using two standard questionnaires: Dick Job Mission and Minnesota Job Satisfaction. Data were analyzed using descriptive statistics and inferential statistics (viz., Spearman and Kruskal-Wallis tests).
ResultsIn this study, the mean score of mission and job satisfaction of the participants were 92.56 ± 13.5 and 64.72 ± 9.29, respectively. There was a significant positive relationship between job satisfaction and teaching quality (p=0.04, r= 0.23), while no significant relationship was observed between job mission and teaching quality (p = 0.19, r= -0.28). None of the variables of gender, service history, academic rank, executive responsibility, marital status, type of employment, and level of education had a significant relationship with job mission and job satisfaction.
ConclusionAccording to the results, in order to promote the quality of teaching, it seems necessary for managers to identify the job satisfaction and dissatisfaction resources of the faculty members and pay special attention to improve it.
Keywords: Job satisfaction, job mission, teaching quality, virtual teaching -
Pages 190-198Introduction
Seeing as the active participation of faculty members in the development of world science depends highly on their language knowledge, the Deputy of Education of Isfahan University of Medical Sciences with the approach of developing academic interactions has implemented wide range of language instruction programs. This study endeavored to determine the views of faculty members on the English language instruction program, measuring the level of learning and examining opportunities and challenges through evaluation based on the Kirk Patrick model.
MethodsThe population of this cross-sectional descriptive study consisted of faculty members participating in English language instruction classes in the academic year 2020, who were included in the study by census during three semesters (72 individuals). The instrumentation was a questionnaire developed by the researchers to examine the views of the respondents, with authenticated validity and reliability. Data analysis was done using descriptive statistics and average comparison tests, Pearson, Spearman, and Paired t-test.
ResultsSixty-five questionnaires were analyzed. The average final score of the questionnaire is 87.94 out of 130. Suitability and useability of the course, interest in participating in subsequent program and recommending to other colleagues, and the importance of persuading the lecturer to learn English from the opportunities of the program and intensive and stressful course and interference with professors' classes or not having the opportunity to do homework It can be considered as one of the challenges of the course Besides, the scores evaluated by teacher after the English language instruction program led to significantly higher scores, which in turn indicated the applicability of the program.
ConclusionFaculty members had a high score of the language instruction program and the level of learning has increased. Obtaining the findings of this study and examining its opportunities, it is possible to elevate the English language instruction programs and greatly reduce its shortcomings.
Keywords: evaluation, empowerment program, English language, faculty member -
Pages 199-207Introduction
Evaluating the competence of nursing students is important. The logbook is a tool for recording inclusive. This study endeavored to investigate the view of the nursing students of Bojnourd Azad University regarding the use of logbook in clinical wards.
MethodsThis cross-sectional study was conducted in the spring of the academic year 2021; it was performed on 110 nursing students of Bojnourd School of Nursing and Midwifery who have passed the internship course. The logbooks were designed and compiled by the faculty members of the Nursing Department of Bojnourd University of Medical Sciences based on the topic provided by the Ministry and the educational needs of students in clinical wards in accordance with the objectives of each part. The data collection tool was a researcher-made questionnaire.
ResultsIn this study, out of 110 students, 100 returned the the questionnaires. As to the necessity of using a logbook, increasing the student's awareness of the goals of educational affairs has the highest average (2.460±0.809). In terms of logbook content quality, the inclusion of course objectives in the logbook had the highest average (2.800±0.829). In terms of outcomes in designing the format and implementation process of the logbook, student familiarity with the tasks in each section had the highest average (2.440±0.795). Comparing the main areas, the outcomes in designing the format and process of implementing the logbook from the students' point of view had the highest average (2.332±0.668).
ConclusionAccording to the findings, in total, half of the students had a positive view of the logbook. However, given the logbook needs to meet the learning needs of students, it seems indispensable to review the content for greater student satisfaction.
Keywords: logbook, clinical wards, nursing students -
Pages 208-222Introduction
In this era, with the increase in research, the issue of ignoring the basic principles of research ethics, including determining the share of authors, is raised more than before. Different models for writing this section have been presented in reputable journals and the study endeavors to compare them to provide a practical model for writing participation in the guidelines of Persian language journals.
MethodsThis review article uses English and Persian keywords: Writing Instructions, Authors' Participation Guide, Authors' Collaboration Statement, to review and compare how to write the Authors' Participation section on the website of medical publishers and instructions of reputable Persian and English journals in the databaseses such as Iranmedex, Google Scholar.
ResultsAfter reviewing websites and magazines and removing duplicates, twelve writing patterns were identified and compared in terms of different aspects. Finally, combining different patterns and taking the strengths of each, in compliance with ICMJE and COPE criteria, the use of visual patterns to facilitate its completion, the possibility of accurate monitoring of the order of names, and ease of understanding by readers, a pattern was offered. In this template, while providing definitions of ICMJE criteria, the authors' contribution in the predefined Excel file is determined and finally, the amount of participation is presented in a table with a color spectrum called "Color-Coded Contributions" with the ability to be included in the article.
ConclusionThe proposed model in this study, based on the strengths of previous models, has provided a simple application framework. Therefore, its use in journals to comply with authors' criteria, which is one of the important indicators in the field of research ethics, could be useful.
Keywords: Authors' participation, Research Articles, Research ethics -
Page 228
-
Pages 229-230
-
Pages 231-239Introduction
Accreditation is a powerful quality assurance instrument. In the higher health education system, since 2005, the issue of accreditation in four domains of institutions, programs, hospitals, and continuing education programs has been considered. In this regard, this study endeavors to develop a program accreditation model for the higher education system. Health was confirmed.
MethodsThis developmental study was conducted in 5 steps with a qualitative approach. These 5 steps were organized into 3 stages: analysis, prototype development and testing, prototype review, and retesting. Accordingly, the study in 5 phases of analyzing the structure and process of program accreditation in other countries, analyzing the quality assurance of medical education programs in Iran, compiling a preliminary draft of the structure and process of program accreditation in Iran, forming a panel of experts to the planning and implementation were reviewed and finalized.
ResultsThe results of the phase of reviewing the structure and process of program accreditation in selected countries and comparing it with the structure and processes of the Ministry of Health and Higher Education indicate the lack of standards and specific and codified steps. Results the next two stages are self-assessment, external evaluation, standardization, and an ethical guide to program accreditation.
ConclusionThe result of this study can help the educational secretariats of the Ministry of Health to compile and implement the appropriate accreditation process and structure of the disciplines of each secretariat according to the documents compiled and according to the structure and processes in each secretariat.
Keywords: program accreditation, quality guarantee, self-assessment, external assessment -
Pages 240-241
-
Pages 247-255Introduction
Considering the problems of traditional teaching methods in promoting the professions of medical students and the urgent need of this group to update their knowledge, educational methods should be adopted that can enhance students' reasoning, judgment, and decision-making. Therefore, this study investigates the effect of the problem-solving teaching through flipped-learning pattern on the capability of their problem-solving styles.
MethodsThis quasi-experimental study is pre- and post-test. The statistical population was students of medical sciences at Mashhad University of Medical Sciences. It performed during 14 periods in two control and experimental groups at Aladdin English Center in Mashhad. Participants were 120 individuals available by random replacement. To collect data, a questionnaire taken from other studies was first administered to the two groups as a pre-test. Then, in the control group, the teaching method was in traditional, and in the experimental group, it was under the problem-solving teaching through flipped-learning pattern. The effect of this teaching method was investigated by comparing the post-test scores of the two groups. Data analysis was performed through descriptive statistics.
ResultsAccording to the findings, mean and standard deviation results were 5.05±15.62 obtained in the pretest of constructive problem-solving styles and 1.61±20.78 in non-constructive. Meanwhile, they were 5.86±17.16 in constructive and 2.44±21.86 in non-constructive in the post-test of the control group. The same cases in the experimental group were 2.95±12.66 in the pretest of constructive problem-solving styles and 0.91±19.76 in non-constructive, changing to 6.59±18.68 in the post-constructive and 2.81±22.4 for the non-constructive.
ConclusionLearning in this way is one of the basic needs of today's education at all levels. Considering the benefits such as enhancing analytical thinking, critical thinking, creativity, confidence in decision making, and problem-solving, it can be used as a complementary method alongside traditional teaching methods.
Keywords: Problem-Solving Styles (PSS), Medical students, Learning, Flipped Learning Pattern (FLP), Problem-Solving Teaching Approach (PSTA) -
Pages 259-260
-
Correlation between Feedback in Clinical Education and Professional Self-Concept in Nursing StudentsPages 261-269Introduction
Considering the role of interpersonal interactions in the clinical environment in the formation of professional self-concept, this study was conducted to investigate the correlation between feedback in clinical education and professional self-concept among nursing students.
MethodsThis descriptive correlational study was performed on 167 nursing students in the 7th and 8th semesters in the School of Nursing and Midwifery of Karaj Islamic Azad University in Iran in the academic years 2020-2021. Sampling was done through the census sample method. Data collection tools were demographic information form, the Cowin's 36-item Nursing Professional Self-Concept questionnaire, and feedback in clinical education questionnaire, completed by the self-report method. Data were analyzed through descriptive tests of mean, standard deviation, frequency, and percentage, inferential tests such as Spearman correlation coefficient and Chi-square.
ResultsThe mean and standard deviation of the total score of the nursing professional self-concept was 176.65±23.53 and 82% had a high professional self-concept. The mean score of feedback in clinical education was 82.76±10.15 and 77.8% had received moderate feedback in clinical education. The Spearman correlation coefficient test showed a weak and significant positive correlation between the total score of feedback in clinical education and the total score of the nursing professional self-concept (r = 0.222 p = 0.004).
ConclusionThere was a weak correlation between feedback in clinical education and the professional self-concept of nursing students.
Keywords: Nursing students, Clinical education, Professional Self-Concept, Feedback -
Page 270
-
Pages 271-285Introduction
Self-directed learning is a process where learners need new instruments to identify their needs, goals, resources, and implement their learning strategies. Therefore, this study endeavored to identify electronic tools for developing self-directed learning skills in students' curriculum.
MethodsThis qualitative study was meta synthesis. The studies were select from among the studies conducted in the years 2006 to 2021 and 2006 to 2022 in the field of electronic tools and self-guided learning, with specific keywords in internal databases such as; Noor, Mogiran, Civilika, Ganj and Alamnet magazines and foreign databases IJET, Google Scholar, Eric, Scopus, and Science Direct were collected, and a total of 239 studies were reviewed and after several stages of screening, 54 study units were selected. The data analysis was also done with the method of content analysis through coding method.
ResultsThe findings in the open coding stage showed; 58 instruments were employed to develop self-guided learning skills, which were divided into two groups of simultaneous and non-simultaneous instruments based on the results of axial coding. Besides, the results of the selective coding stage also included the obtained instruments in four main categories; instruments for searching resources, communication and participation, management and presentation of content and Moqs have been classified.
ConclusionBased on the characteristics of the media, the study divides the instruments into four categories; searching for resources, participation, management and presentation of content and classified MOOCs that can be used in the design of electronic curriculum to develop self-discovery skills and active approach.
Keywords: electronic tools, self-directed learning, curriculum, medical students -
Pages 286-293Introduction
As regards the novelty of the Clinical Competency Exam (CCE) in medical curriculum in Iran, lack of study about result of CCE and necessity for study about the relationship between result of CCE and other common exams in medical curriculum, this study was conducted. This study investigated the correlation between CCE and other exams in medical curriculum.
MethodsThis correlational study evaluated the CCE, comprehensive pre-internship exam (CPIE), Basic Science Grade Point Average (BSGPA), and Clinical Grade Point Average (CGPA) scores of the final year medical students admitted to Isfahan University of Medical Sciences in the academic years 2008-2013. The data were garnered by reviewing the relevant documentation provided by the Vice-Chancellery for educational and student affairs of Isfahan medical school.
ResultsThe CPIE average score was 125±20.03 (out of 200), and the CCE average score was 16±1.38 (out of 20). The BSGPA score was 15.59±1.40 (out of 20) and the CGPA score was 16.62±0.90 (out of 20). Considering the effect of other variables, the CGPA scores were significantly correlated to the CCE average scores (p-value<0.001) with a regression coefficient of 0. 492, demonstrating that a one-point increase in the CGPA average score increases the CCE score by 0.492. Likewise, the coefficient was calculated as 0.004 for CPIE and 0.08 for CGPA (with other variables being constant).
ConclusionAccording to the linear regression, students' CCE scores were significantly influenced by their CGPA, CPIE, and BSGPA scores. A significantly greater effect was observed in the CGPA, indicating a connection between knowledge level and CCE results. These relationships were, however, not very strong.
Keywords: Clinical Competency, Medical Internship, undergraduate, OSCE -
Pages 294-304Introduction
Educational neuroscience is an interdisciplinary field that seeks research findings in the field of understanding the effects of education on the brain. This field of science endeavors to determine and develop methods that teachers and learners can use to improve learning. This review study sought to identify some effective educational measures to improve learning, based on educational neuroscience studies.
MethodsIn this study, the texts on educational neuroscience studies, from the years 1995 to 2021 through databases such as: Google scholar, ERIC, Knowledge E, SID, Sciencedirect, Wiley, Springer and keywords such as: teaching method, Brain-based learning, educational neuroscience were reviewed, in the initial search, 156 articles and books were obtained, of which, texts that somehow explain the educational measures before the start of teaching and before/and while the teaching practice was selected based on learning compatible with the brain.
ResultsThe information obtained from the review of educational neuroscience studies based on the steps: before the teaching process and before and during the teaching process was summarized and provided solutions for teachers and learners in these stages. The solutions derived from the studies of educational neuroscience in the three stages as follows: 1- selecting and formulating educational goals, 2- determining the input characteristics of learners, 3- referring to the psychology of learning and motivation and using it to improve the teaching and learning process, they were presented in 12 educational actions that used by teachers and learners to increase the learner's brain function and the effectiveness of teaching.
ConclusionIt seems that the use of the measures obtained from educational neuroscience studies in the stages before the training, and before and during the training can be effective in improving the of learners’ brain function and increasing their learning.
Keywords: teaching method, brain-based learning, educational neuroscience -
Pages 305-313Introduction
One of the indicators influencing the academic success of students is their perception of academic self-efficacy. This study endeavored to investigate the effectiveness of Lent and Brown's social-cognitive therapy on the perception of academic self-efficacy and its sub-components among students at Isfahan University of Medical Sciences.
MethodsThe population for this semi-experimental study was all conditional students of Isfahan University of Medical Sciences, of which 60 students were selected by easy sampling method and were assigned to two experimental and control groups. The experimental group received Lent and Brown social cognitive counseling and the control group received current counseling from the University Counseling Center. The instrument was the students' academic self-efficacy questionnaire. Inferential tests used in this research included one-way analysis of variance, independent t test and analysis of covariance (ANCOVA)
ResultsIn the experimental group after the intervention, the average score of self-efficacy changed from 92.5±14.3 to 96.9±13.8 and from 94.7±8.9 to 95.5±0.9 in the control group. The change in self-efficacy score in the social intelligence group was 4.4 vs. 0.7 in the control group. The findings revealed that there was a significant difference between the experimental and control groups in the perception of academic self-efficacy as well as the two components of academic skill self-efficacy and academic performance self-efficacy. (p<0.05)
ConclusionAccording to the results of this study, it is suggested that counseling centers of medical sciences university’s use the effectiveness of Lent and Brown's social cognitive counseling method to counsel students with academic failure.
Keywords: Lent &brown social cognitive therapy, Self-efficacy, medical sciences students, Academic failure -
Managing large classes: the challenge of medical science university professorsPages 314-315
-
Pages 316-324Introduction
Academic enthusiasm as a main priority is focal point of the trustees of the higher education and it faces important challenges such as decline, burnout and lack of academic progress, tendency to deviant behaviors and the risk of dropping out. Therefore, this study endeavors to investigate the status of desire to study in medical assistants in Isfahan University of Medical Sciences.
MethodsThis descriptive-analytical study was carried out through a standard questionnaire. Qualitative data were described and analyzed using distribution and frequency percentage, and quantitative data were described and analyzed using mean and standard deviation.
ResultsThe average score of the total desire to study was 178.48±38.22. The mean and standard deviation of the total desire to study score was 171.21±40.65 for male Assistants and 186.1734.38 for female assistants. The average score of the desire to study in students under 30 years old was 183.92±38.65, in the age group of 30 to 40 years it was 168.8±38.21, and in the age group of 40 years and above it was 197.7±28.75.
ConclusionAcademic enthusiasm as a new approach can affect various aspects of education, continuing education, providing services, especially in the field of medicine.
Keywords: academic desire, emergency medicine, Isfahan University of Medical Sciences -
Student ResiliencePages 325-326
-
An Implementation of Game-Based Learning in Emergency Medicine Residency ProgramPages 330-339Introduction
Game-based learning (GBL) is rapidly becoming a trend in academic education. In effect, games can be used in multidisciplinary interventions; this way, the module can be developed for a specific assistant education environment. It can also remove major barriers to medical education. This study endeavored to implement and investigate the efficacy of GBL in emergency medicine (EM) residency program based on residents’ point of view.
MethodsThis is a cross-sectional interventional study that describe the implementation of GBL and evaluation of its efficacy on EM residents learning through Dundee Ready Education Environment Measure (DREEM) questionnaire. The population was all EM residents and the course was nearly held for 10 months. GBL scenarios were first designed by EM attendings and validated after several sessions by experts in medical education. After implementation the course, two valid questionnaires were sent to EM residents and results were assessed.
ResultsForty-two emergency medicine residents were enrolled in this study. The mean age of participants in this study was 35. 767. 36 and 59. 5% of participants were males. Overall, feedbacks from residents about the efficacy of GBL course were positive. Most of them found GBL interesting, exciting and effective in learning.
ConclusionEM residents were mostly agreed on continuation of GBL course. Game-based learning increased students' motivation and participation.
Keywords: Game-based learning, Residency program, Emergency medicine -
Introducing the escape room as a clinical evaluation methodPages 337-338
-
Measuring the effectiveness of synchronous and asynchronous electronic learning on academic performancePages 339-346Introduction
The purpose of e-learning is to create favorable learning cognitions in the instructional-learning process. One of the success criteria in these courses is awareness of this learning method and its proper use. This study endeavored to investigate the effectiveness of synchronous and asynchronous e-learning on students' academic performance.
MethodsThis was applied study with a pre-test-post-test research design included control and experimental groups. The research population included all undergraduate nursing students of Hamedan University of Medical Sciences in the second semester of the academic years 2021-2022 (about 260 individuals). From this population, 30 individuals were purposefully selected and randomly assigned to control and experimental groups (15 individuals in each group). Initially, the academic performance pre-test was conducted for both groups. Then, the control group was taught the content of the psychology course in the form of asynchronous e-learning, and the experimental group was taught the same content in the form of synchronous e-learning. Afterwards, the academic performance post-test was administered for both groups. The instrument used included a 20-question objective test of pre-test and post-test academic performance from the psychology course. The content validity of this tool was verified through the confirmation of psychological experts. The reliability of the tool was calculated through Cronbach's alpha for pre-test 81% and post-test 79%. To analyze the data, covariance test was used.
ResultsThe result showed that there is a significant difference between the scores of the academic performance of the psychology course in the post-test of the two groups trained by the synchronous method (p< .001): and the use of e-learning at the experimental group promoted the academic performance in the psychology course.
ConclusionBased on the purpose of the electronic teaching-learning process, the use of synchronous learning improves the academic performance of students. Accordingly, planning and using this method is recommended.
Keywords: electronic learning, synchronous learning, asynchronous learning, academic performance -
Narrative medicinePage 347
-
A review of shadowing in medical sciences educationPages 348-359Introduction
Learning through observation in different professions such as medicine has a long history. One of the methods of observation in medical education is "shadowing". In doctor shadowing, the student or intern observes the doctor during one's daily medical work to get a good understanding of the work. Given that we found no article for this method in the educational programs of medical sciences in Iran, this study endeavors to conduct a line of research to introduce shadowing, its types and methods as well as applications of shadowing in medical sciences.
MethodsThis narrative study was conducted by searching in engines and databases such as Pubmed, web of science, google scholar and using the mixture of keywords "shadowing, shadower, patient shadowing, nurse shadowing, physician/doctor shadowing" and "medical education, health education, education" to find articles about shadowing in medical sciences. The articles from 2001 to 2021 were collected. Then the articles that fit the purpose of the research were selected and analyzed.
ResultsThe results have been collected in this article separately presented by definition of shadowing, its importance, types of shadowing, programs implemented in the world, and advantages and disadvantages of shadowing. According to the results, shadowing is a suitable method for training in medical sciences, which has many benefits for students, patients, personnel and the health system.
ConclusionShadowing is a good way to form a professional identity in students and to teach professional ethics, teamwork, communication skills, so on; however, in official educational programs in Iran, the absence of this educational method is tangible. It is hoped that in the future, research on the implementation of shadowing in different clinical fields such as medicine and nursing, as well as its applications, will be published in Iran.
Keywords: medical sciences education, shadowing, observational learning, education -
Pygmalion effectPages 360-361