فهرست مطالب
فصلنامه متن پژوهی ادبی
پیاپی 96 (تابستان 1402)
- تاریخ انتشار: 1402/01/07
- تعداد عناوین: 13
-
-
صفحات 7-32جریان شعر عرفانی، بعد ازظهور کوه موج های آن (به ویژه مولوی) و نیز پس از حمله مغول رونق و رواج چشمگیری پیدا کرد. یکی از شاعران صاحب نام آن، قاسم انوار است که در روزگار حیات خویش شهره آفاق بود. کثرت نسخه های خطی موجود از دیوان وی تا حدودی این مهم را تایید می کند. در این جستار تاثیرپذیری غزلیات شاعر را از غزلیات شمس مولوی در سه سطح زبانی، بلاغی و موسیقایی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد بینامتنی بررسی کردیم و نتیجه گرفتیم شعر قاسم انوار که تحت تاثیر سنت ادبی پیش از خود، اغلب از شور و جذبه شاعرانه تهی و به یک تقریر علمی منظوم از مسایل عرفانی با قاموس زبانی خاص صوفیان شبیه است، بیشتر بر مدار تقلید و تکرار می چرخد و از آن لطیفه نهانی شعر؛ یعنی خلاقیت و ابتکار خالی و سخن او و هم عهدان وی برخلاف سخن مابعدی مولوی ماقبلی است.کلیدواژگان: شعر عرفانی، غزلیات قاسم انوار، غزلیات شمس مولوی، بینامتنیت
-
صفحات 33-61
هدف این مقاله، بررسی سبک شناسانه حروف اضافه در قصاید خاقانی است. حروف اضافه با توسع معنایی گسترده ای که دارند به عنوان یکی از سازه های تاثیرگذار زبان، نقش تعیین کننده ای در هویت بخشیدن به سایر عناصر زبانی از جمله اسم ها، فعل ها، صفت ها و قیدها دارند. پرداختن به معانی گوناگون حروف اضافه در ساخت های مختلف که نوعی ساختارشکنی نحوی و ویژگی سبکی به شمار می رود نیز از اهداف این پژوهش است. بدین منظور با مطالعه قصاید خاقانی، مواردی که از حیث نوع کاربرد دارای اهمیت و سازگار با موضوع بحث ما بود، استخراج شد و براساس لایه نحوی سبک شناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که خاقانی برای حروف اضافه همچون سایر عناصر زبان اهمیت خاصی قایل است و تنوع معنایی آن ها را پیوسته مدنظر دارد؛ کاربرد حروف را از حوزه دستور زبان تا حوزه بلاغت و بدیع ارتقا داده و آن ها را از عناصری تقریبا خنثی به سازه هایی کلیدی و بی جایگزین تبدیل کرده است. همچنین در استفاده از حروف اضافه، آزادی عمل خاص و منحصربه فردی دارد که از جمله این موارد می توان به کاربرد «به» در معنی «از»، «در» به جای «بر» و «به» به جای کسره اضافه اشاره کرد. نهایتا نمونه های نادری از کاربرد حروف اضافه در دیوان خاقانی وجود دارد که امروزه تنها در گویش مناطق خاصی از ایران دیده می شود و در زبان معیار نشانی از آن ها نیست؛ مثل کاربرد «از» به جای «به».
کلیدواژگان: قصاید خاقانی، حروف اضافه، سبک شناسی -
صفحات 63-89پس از رواج خردگرایی و عقلانیت در رنسانس در آثار ادبی مختلف، اهمیت مفاهیم شعر و شاعرانگی روز به روز کاسته شد و هرگونه خردگریزی و «جنون» در چهارچوب آسایشگاه ها محبوس شد. نویسندگان مدرن نومید از نتایج و ثمرات خردگرایی غربی به جنبه های معنایی و ذهنی و غیرصوری شاعرانگی در ادبیات داستانی مایل شدند تا هم به مقابله با خرد حاکم بپردازند و هم فریاد اعتراض «جنون» دربند و مطرود را در قالب داستان مدرن نمایندگی کنند. از دیدگاه نظریه پردازان مدرن، «شاعرانگی» در تعریف تازه خود عموما با علاقه مندی به انتزاع و خردگریزی و نفی معیارهای رایج و متعارف در ادبیات همراه بود. در این مقاله کوشیدیم مفهوم «شاعرانگی» و نسبت آن با «جنون» را از طریق مولفه های سبکی داستان های مدرن در رمان «شازده احتجاب» نشان دهیم. یافته های تحقیق نشان می دهند که در رمان «شازده احتجاب» گلشیری، «شاعرانگی» از طریق مولفه هایی چون روایت گریزی، ابهام، زمان پریشی و توجه به ساخت استعاری جملات و عناصری چون «جنون» و «مرگ»، روایت داستان را از حالت متعارف خارج می کند و علاوه بر شاعرانه ساختن متن و فضای داستان، نسبتی معنادار و اعتراضی با نفی خردگرایی و توجه به «جنون» در دوران مدرن به وجود می آورد.کلیدواژگان: داستان مدرن، گلشیری، شازده احتجاب، شاعرانگی، جنون
-
صفحات 91-122استعاره مفهومی از مقوله های بنیادی زبان شناسی شناختی است. مقوله زبانی که صرفا مربوط به واژه ها نیست، بلکه از فرآیندهای تفکر انسان است و زبان را از حد شگردی بلاغی به سطح وسیله ای برای اندیشه عمیق تر و شناخت والا می رساند. با توجه به اینکه شیوه حرکت و سیر تعالی در آموزه های عرفانی به زبان رمز است و عرفان قلمرو هنری زبان در معنای یک نظام اشاری است و از آنجا که در نظریه شناختی، استعاره به عنوان پدیده ای در کلیت زبان حضور جهت دهنده دارد به این معنی که یک حوزه مفهومی براساس حوزه مفهومی دیگر شناخته می شود، این استعاره در اشعار عرفانی راه پیدا کرده است. عماد فقیه کرمانی از عارفان قرن هشتم در طریقت نامه که آن را در 10 باب و هر باب را در 10 فصل در آداب سیر و سلوک و وظایف سالکان و مقامات و احوال عارفان سروده، کمال محبت به حق تعالی را عشق می داند. در این پژوهش ابتدا گزارشی از زندگی عمادالدین فقیه کرمانی، طریقت نامه، استعاره مفهومی داده شده و در آخر به بررسی استعاره مفهومی عشق در طریقت نامه پرداخته شده است. از آنجا که استعاره مفهومی دارای دو حرکت از مبدا به مقصد است بر این اساس دارای سه بار معنایی مثبت، منفی و خنثی می شود. نتیجه پژوهش این است که عماد از دو طریق «انتقال معنا» و «تغییر معنا»، توانسته معناهای تازه ای به عشق داده و با ایجاد تعلیق در معنای واژه ها، خواننده را در گرفتن معنا و تعابیر گسترده تر آزاد بگذارد.کلیدواژگان: استعاره مفهومی، عشق، طریقت نامه، عماد فقیه کرمانی
-
صفحات 123-147
پژوهش های مختلف در مورد عرفان و تصوف معمولا کارکردهای طریقتی وآیینی این نهادها را بررسی کرده اند، اما نهادهای صوفیانه و خانقاهی علاوه بر نقش دینی، دارای کارکردهای مختلف اجتماعی و سیاسی و ادبی نیز بوده اند. این مقاله در پی آن است با بررسی رویکردهای ادبی طریقت نقشبندیه، یکی دیگر از کارکردهای مهم و غیرآیینی آن را در کانون توجه قرار دهد به همین دلیل در این مقاله به بررسی مکتوبات فارسی مولانا خالد نقشبندی (1242-1193 ه .ش) و تاثیر آن در گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزهای ایران پرداخته ایم. این پژوهش به شیوه ای توصیفی- تحلیلی ابتدا دلایل و زمینه های بهره گیری مولانا خالد از زبان فارسی در نگارش نامه ها و مکتوبات را تبیین کرده و سپس به بررسی دامنه انتشار این نامه ها در مناطق مختلف جهان اسلام پرداخته است. علاوه بر این، پایگاه اجتماعی مخاطبان نامه های مولانا خالد و نقش آن ها در بازنشر این مکتوبات در خارج از مرزهای ایران مورد توجه و بررسی قرارگرفته است.
کلیدواژگان: تصوف، زبان فارسی، مکتوبات، کردستان، نقشبندیه، مولانا خالد -
صفحات 149-171گادامر، در حقیقت و روش، تلقی نیچه از افق را محدود و بسته ارزیابی می کند که فراروی از آن امکان پذیر نیست. در مثنوی معنوی حکایت هایی چون «اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل» و «قصه جوحی و آن کودک که پیش جنازه پدر خویش نوحه می کرد» از نمونه های تحقق عینی افق در تلقی نیچه ای آن به حساب می آیند، چراکه در این حکایات، شخصیت ها مقهور افق های ذهنی و بسته خود هستند. گادامر برخلاف نیچه، حرکت تاریخی زندگی انسانی را دربردارنده این واقعیت می داند که افق آدمی سیال و گشوده است و با توجه به موقعیت ها و مناسبت های مختلف تغییر می یابد. بر این اساس، گادامر در هرمنوتیک فلسفی خود، بنیاد فهم را امتزاج افق مفسر و افق متن می داند. تحقق چنین مفهومی، به طور عینی و مصداقی در داستان موسی و شبان در مثنوی قابل مشاهده است؛ چنان که در آغاز داستان، موسی (نماد اهل تنزیه) و شبان (نماد اهل تشبیه) هر یک در افق بسته خود محصورند، اما در ادامه و با در گرفتن گفت وگو میان این دو افق -افق شبان و افق موسی- افقی گشوده و موقعیت هرمنوتیکی جدیدی شکل می گیرد که ماحصل امتزاج افق تشبیه و افق تنزیه در داستان شبان و موسی است.کلیدواژگان: نیچه، گادامر، افق بسته، امتزاج افق، مثنوی معنوی
-
صفحات 173-201تحلیل گفتمان انتقادی یکی از نظریه های کارآمد برای تحلیل لایه های پنهان زبان و گفتمان است. براساس این نظریه، یکی از مولفه های اصلی برای بیان اهداف و اغراض گفتمانی، قدرت است. نورمن فرکلاف، نظریه پرداز مشهور حوزه تحلیل گفتمان انتقادی بر آن است که قدرت در روابط اجتماعی و به تبع آن گفتمان بسیار تاثیرگذار است. در این پژوهش کوشش شد با کاربست الگوی سه بعدی فرکلاف، مولفه قدرت در منظومه خسرو و شیرین نظامی تحلیل و نمودهای زبانی آن از این منظر تبیین شود. فرضیه اصلی پژوهش این بود که نظامی در خسرو و شیرین، گفتمانی در خور قدرت و جایگاه اجتماعی هر یک از شخصیت های منظومه ساخته و پرداخته است. با تحلیل منظومه خسرو و شیرین در سه سطح الگوی فرکلاف، روشن شد که کاربرد متفاوت الفاظ، استفاده از وجه های مختلف زبانی و دستوری، تفاوت شیوه های اقناعی، دیدگاه متفاوت شخصیت های داستان نسبت به یکدیگر و صراحت و پوشیدگی در گفتار مستقیما به تفاوت نقش قدرت نابرابر در منظومه خسرو و شیرین نظامی بستگی دارد.کلیدواژگان: تحلیل گفتمان انتقادی، فرکلاف، خسرو و شیرین، قدرت
-
صفحات 203-228
یکی از شیوه های نوین نقد داستان، بررسی و تحلیل موقعیت داستانی است. هر موقعیت داستانی سه وجه «شخص، حالت و دیدگاه» را شامل می شود. با بررسی زاویه دید و موقعیت داستانی میتوان به درک چگونگی عملکرد دیدگاه های «زمانی، مکانی و روا ن شناختی» راوی نایل شد. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و با نگاهی به سه کارکرد یاد شده، شاملوجه، کانونی سازی و موقعیت شخص گانه، سه داستان کوتاه با درونمایه جنگ از دومین مجموعه داستان های «یوسف» تحلیل شده است. هدف از این پژوهش در وهله نخست بررسی کیفیت فرآیند ادراک و باورپذیری عمل روایی با عنصر موقعیت داستانی است. در بخش دوم تلاش کرده ایم تا نشان دهیم چگونه جانمایی مصالح و مواد داستانی باعث می شود مخاطب با دیدگاه و موقعیت راوی در ذهن خود همذات پنداری کن. نتایج نشان میدهد مخاطب در این داستانها بازتاب رویدادها و جهان مجسم را از نگاه شخصیتی غیر از راوی میبیند. همچنین نویسندگان سه داستان یادشده تلاش کردند با انتقال احساسات و انعکاس رفتار شخصیتها از طریق پژواک احساسات و به روش تکگویی درونی غیرمستقیم، همسویی و همدلی مخاطب با اتفاقات داستان را برانگیزانند.
کلیدواژگان: نقد داستان، روایت، کانونی سازی، داستان کوتاه یوسف، موقعیت شخص گانه -
صفحات 229-254مقاله حاضر به بررسی مفهوم «ولایت» در آثار فخرالدین عراقی و عبدالغنی النابلسی به عنوان یکی از عناصر و مولفه های مهم و مطرح عرفان و تصوف اسلامی می پردازد و هدف از تطبیق آرای آنان، بیان میزان شباهت ها و تفاوت های آن ه است. نتیجه این بررسی تطبیقی مفهوم ولایت در آثار عراقی و نابلسی که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بیانگر این شباهت اصلی است که در اندیشه عراقی و نابلسی، «ولی» به دو معنای «انسان کامل» حقیقی و «پیر و شیخی» است که به مرتبه فنا، مقام عاشقی و شهود دست یافته است. از این نظر، می توان گفت که ولایت در اندیشه نابلسی و عراقی بیشتر بر مدار اندیشه های محیی الدین ابن عربی می گردد و این اشتراک فکری آنان می تواند حاصل شرح آثار ابن عربی به ویژه فصوص الحکم او به وسیله آنان باشد. مهم ترین تفاوت های دو نامبرده و سلسله طریقتی آنان در مفهوم مورد بحث این است که ولایت در آثار عراقی و سهروردیه، «گزینشی و وهبی» از سوی حق تعالی است، اما در نابلسی و نقشبندیه، جنبه «اکتسابی» دارد. از این نظر، عراقی و سهروردیه معتقدند که برای ولایت باید عنایت الهی شامل حال فرد شود و نیز ولایت از منشور خاتم الانبیاء و انسان کامل خواهد بود، اما در اندیشه نابلسی و نقشبندیه، اولا هر کسی می تواند به مقام ولایت دست یابد و ثانیا ولایت خاصه، حاصل تجلی بی واسطه ولایت حق پس از تحقق فنای بنده است.کلیدواژگان: عرفان اسلامی، سهروردیه، نقشبندیه، عراقی، نابلسی، ولایت
-
صفحات 255-280رمان نفرین زمین از آثار در خور توجه از لحاظ مطالعات اجتماعی (تحلیل گفتمان) مربوط به دهه 40 است. پژوهش حاضر این رمان را از دیدگاه گفتمان انتقادی براساس مولفه حذف در الگوی «ون لیوون» بررسی کرده است. هدف این پژوهش نمایاندن پیوند میان دیدگاه های اجتماعی و فکری با ساخت های گفتمان مدار در متون داستانی است تا اهمیت ساختارهای زبانی در ایجاد گفتمان های اجتماعی و رابطه آن با قدرت و سلطه نشان داده شود. در این گفتار با به کارگیری روش توصیف و تحلیل، براساس مولفه های «جامعه شناختی- معنایی» در الگوی بازنمایی کنش گران اجتماعی لیوون نحوه استفاده نویسنده از شیوه های حذف و دلایل آن را در مجموع 3600 عبارت گفتمان مدار نفرین زمین بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش بیانگر آن است که نویسنده در این داستان با انتخاب ساختارهای خاص زبانی از جمله: جملات کوتاه همراه با انواع حذف، ترجیح ساخت های مجهول بر معلوم، استفاده از ساخت های مصدری و صفت سازی در عبارات گفتمانی سعی در پنهان سازی نقش کنشگران اجتماعی داشته و این، مستقیم با نهادهای اجتماعی و جامعه نویسنده علی الخصوص «نهاد قدرت و سیاست» مرتبط است. در نفرین زمین تاثیر مسایل سیاسی بر نهادهای اجتماعی، اقتصادی و مردمی آن دوره مشهود است و آل احمد با گزینش های زبانی و سبک خاص خود مظاهر تجدد و تحولات اجتماعی و برهم خوردن توازن قدرت را در جامعه تبیین کرده است.کلیدواژگان: حذف، گفتمان انتقادی، نفرین زمین، ون لیوون
-
صفحات 281-304مولانا در مثنوی معنوی به دنبال ایجاد انگیزه و شوق به زندگی همراه با معنویت است. او می کوشد موانع رسیدن به معنویت را از پیش پای سالک بردارد. تحمل رنج ها، مسیولیت پذیری، عشق راستین، اعتقاد راسخ به خدا راهکارهای رسیدن به معنویت است. دیدگاه عرفانی او با روان شناسی معناگرای ویکتور فرانکل همسو بود. از این رو در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی از نوع کتابخانه ای به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی براساس نظریه معنادرمانی فرانکل پرداخته شده است. در این پژوهش مولفه های رنج، تحمل پذیری، مسیولیت پذیری، عشق و دین داری نظریه فرانکل در مثنوی معنوی تبیین و تفسیر شد. یافته ها نشان داد که معنادرمانی و عرفان با هدف شوق در زندگی جز با عشق الهی و تحمل مشکلات این راه پر خطر اتفاق نمی افتد و اگر آدمی در آن به خطا و گناهی دچار شود با توکل به خدا باز به طریق حقیقت بازمی گردد.کلیدواژگان: مولانا، مثنوی معنوی، عرفان، مفهوم معنی و شوق زندگی، ویکتور فرانکل، معنادرمانی
-
صفحات 305-336مهدی اخوان ثالث، شاعر نامدار معاصر است که در قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. شخصیت فراز نگر، آرمان طلب و خودشیفته وی، دارای ابعاد ویژه و درخور بررسی است. پژوهش، پاسخگوی این پرسش است که آیا خودشیفتگی بر کیفیت و کمیت تصویرپردازی های اخوان تاثیر چشمگیر داشته است؟ در جستار حاضر، علل روان شناسانه سرایش اشعار نارسیسیستی وی، واکاوی شد. تشنگی اخوان درخصوص مورد تایید واقع شدن، رسیدن به جامعه ای آرمانی، دوری از مظاهر دنیای متجدد و یکی شدن با شخصیت های اسطوره ای که از شاخه های بهنجار و نابهنجار خودشیفتگی هستند به شاخص های زندگی فردی وی بازمی گردد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. براساس نتایج تحقیق، انواع سطوح خودشیفتگی مانند خودستایی، گردن فرازی، ستایش مقام هنری، افکار قلندری و...، نقش بارزی را در پیشبرد کیفیت و کمیت وجه هنری مضامین و تصاویر ادبی «م. امید» ایفا کرده اند؛ به نحوی که اگر این ابداعات را حذف یا کم کنیم، بخش زیادی از محتوای آثار وی از بین رفته و طبیعتا بر قسمتی از مفاهیم ادبیات معاصر، تاثیر می گذارد.کلیدواژگان: اخوان، خودشیفتگی، گردن فرازی، مفاخره، قلندری
-
صفحات 337-361زبان، دین، هنر، محیط، سیاست، فرهنگ و آداب یک جامعه و افرادش، آنرا از دیگر جوامع جدا می کند. با این دیدگاه، اثری ارزشمند خواهد بود که چون تاریخ بیهقی و شاهنامه، بتواند جنبه های فردی، جمعی و ملی مردم را نشان دهد و آنان و دیگران را به بد و خوب وجودشان آگاه گرداند. در اواخر قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم (سده اغتشاشات)، سنگ بنای نیاز به بازجست خرد و سنجیدگی ایرانشهری پایمال شده در پی اندیشه های شعوبی و با شاهنامه استوار شد، اما ابوالفضل بیهقی با وجود هم فکریش با فردوسی در تقویت کارکردهای ایرانی در روایت ها و در ساخت ظاهری کلامش، از فردوسی سخنی نگفت و توجهی به اثرش نشان نداد. این جستار توصیفی- تحلیلی، ویژگی های تاریخ نگاری بیهقی را جست وجو کرده است. یافته ها نشان می دهد که اثر بیهقی سفارشی نیست و هنر او در خدمت بیان علی و معلولی شکست های مسعود غزنوی و ناتوانی او بوده است؛ هرچند که به ظاهر او را شهید می نامد و ناچار می شود که به حکومت استیلا بیش از حاکمیت خردسالار افلاطونی توجه نشان دهد. بیهقی، ویژگی های اسلامی- ایرانی را در فحوای زبان و هنر حقیقت نگارش قرار داده و آن را در قالب شخصیت وزیر و دبیری ترسیم کرده است که بر مدار جزا، مشیت و اراده الهی، با خردورزی، سنجیدگی، آینده نگری، دلیری، نرم خویی، مدارا و با اصلاح تباهی ها، سیمای کاردانی ایرانی را می نمایاند و مردم را به ویژگی های رهاننده شان در برابر نابخردی غزنویان آگاه می کند. فردوسی و بیهقی در تبیین تاریخ و آگاه کردن مردم به میراث خردورزی، عملکردی همسان دارند.کلیدواژگان: تاریخ بیهقی، ویژگی های تاریخ نگاری، فرامتن، باور جزا، خردورزی، بیدارسازی مردم
-
Pages 7-32The flow of mystical poetry flourished after the emergence of prominent poets, especially Rumi, and also after the Mongol invasion. One of the famous poets is Qasim Anwar, who was famous during his lifetime. The multiplicity of manuscripts available from his divan confirms this to some extent. In this article, we examined the effectiveness of the poet's lyric poems from Shams Molavi's lyric poems at three linguistic, rhetorical, and musical levels with descriptive and analytical methods and an intertextual approach. And we concluded that the poetry of Qasim Anwar, under the influence of the literary tradition before him, is often devoid of poetic passion and resembles poetic scientific interpretation of mystical issues with the specific linguistic dictionary of Sufis, revolves more around imitation and repetition and is devoid of creativity and initiative and his words and those of his contemporaries follow tradition.Keywords: Mystical poetry, lyric poems of Qasem Anvar, lyric poems of Shams, Intertextuality
-
Pages 33-61
The aim of the present study is the stylistic investigation of prepositions in Khaqani’s qasidas. Prepositions with their vast semantic range are among the influencing language constructs that give identity to other language elements including nouns, verbs, adjectives, and adverbs. To deal with different meanings of prepositions in different constructs that is a kind of stylistic deconstruction and a stylistic feature is among the aims of the present study. To do so, the Khaqani’s qasidas were studied and the items that were considered important and compatible in terms of usage and relevance to the topic under study were extracted and investigated according to layer stylistics. The results of the research indicate that Khaqani placed equal importance on prepositions compared to other language elements and took into account their vast semantic range. He also promoted their use from grammar level to rhetoric and transformed them from almost neutral elements to key and non-substitutable elements. Khaqani has also the special and unique liberty to use prepositions. Finally, there are rare usages of prepositions in Khaqani’s Divan that are utilized in special dialects of Iran and are not found in the Standard language anymore.
Keywords: Khaqani’s qasidas, Prepositions, Stylistics -
Pages 63-89After the spread of rationalism and rationality in the Renaissance, the importance of the concepts of poetry and poeticism in various literary works decreased day by day and any irrationality and "madness" was confined within the sanatoriums. Desperate for the results of western rationalism, modern writers tended to look at the semantic, subjective, and non-figurative aspects of poetry in fiction in order to both confront the prevailing wisdom and represent the outcry of "madness" in the form of modern fiction. From the point of view of modern theorists, "poetry" in its new definition was generally associated with an interest in abstraction and irrationality and the rejection of common standards in literature. In this article, we have tried to show the concept of "poetry" and its relation to "madness" through the stylistic components of modern stories in the novel "Shazdeh-Ehtejab". Findings show that in Golshiri's novel "Shazdeh Ehtejab", "poetry" through components such as anti-narrative, ambiguity, nonlinear timing, and attention to the metaphorical construction of sentences and elements such as "madness" and "death", takes the narrative out of the ordinary and in addition to making the text and atmosphere of the story poetic, it creates a meaningful and protesting relationship with the negation of rationalism and attention to "madness" in the modern era.Keywords: Modern Story, Golshiri, Shazdeh Ehtejab, Poetry, Madness
-
Pages 91-122Metaphor is a concept of the fundamental categories of cognitive linguistics. A language category that is not just about words, and sublime cognition. Given that the mode of movement and the path of excellence in mystical teachings is in the language of the code. And mysticism is the artistic realm of language, meaning a system of allusions and since in cognitive theory, metaphor as a phenomenon has a directing presence in the whole of language. This means that one conceptual domain is known based on another conceptual domain. This metaphor has found its way into mystical poems. Emad Faqih Kermani, one of the mystics of the eighth century, in the Tariqatnameh, which he composed in ten chapters and each chapter in ten chapters on the etiquette and conduct and duties of seekers and officials and the mystics, considers the completion of love for the Almighty to be love. In this research, first, a report on the life of Emadeddin Faqih Kermani, Tarighatnameh, conceptual metaphor, and finally, the conceptual metaphor of love in the Tarighatnameh are examined. Since a conceptual metaphor has two movements from origin to destination, and accordingly, it has three meanings of positive, negative, and neutral, the result of this research is that Emad has been able to give new meanings to love through two means of transferring meaning and changing meaning, and by creating suspensions in the meaning of the words, leave the reader free to grasp broader meanings and interpretations.Keywords: Conceptual metaphor, love, Emad Faqih Kermani, Tarighatnameh
-
Pages 123-147
Different researches about Mysticism usually take the mystical and religious function of this subject into consideration. However mystical and abbatial subjects have had different social, political, and literary functions further than religious functions. This article by considering the literary application of Naqshbandi mysticism wants to pay attention to another nonreligious function of this subject. For this reason, we have taken Maulana Khalid Naqshbandi's Persian written works and his effects on developing the Persian language out of Iranian borders. This research, firstly, in a descriptive and analytical way clarifies the reason and backgrounds in which Maulana Khalid uses the Persian language in his letters and works. Then he considers the publication domain of these letters to different parts of the Islamic world. Moreover, the social status of the audience of Maulana Khalid's letters and their role in the republishing of these letters outside the borders of Iran have been studied.
Keywords: Mysticism, Persian language, written works, Kurdestan Naqshbandieh, Maulana Khalid -
Pages 149-171Gadamer evaluates Nietzsche's perception of the horizon as it is not possible to go beyond that. In the Masnavi, tales such as “Discrepancies in the Shape of the Cell”, and the story of “Johee, and that Child who Sang a Monody before his Father's Corpse”, are examples of the realization of the horizon in Nietzsche's notion of it. Because in these anecdotes, characters are subdued by their own limited horizons. Gadamer, in contrast to Nietzsche, considers the historical movement of human life to be the fact that human horizons are fluid and open and vary according to different situations and circumstances. Accordingly, Gadamer, in his philosophical hermeneutics, knows the foundation of understanding as the interpreter's horizons and the horizons of the text. The realization of such a concept is objectively observable as an example in the story of Mosa and the Shepherd in Masnavi. At the beginning of the story, Mosa (the symbol of the Tanzieh) and the shepherd (the symbol of the Tashbih) are each on their horizon. But in continue, and with the dialogue between these two horizons, the horizon of the shepherd and the horizon of Mosa, we faced with open horizons and a new hermeneutical situation, which is the fusion of horizons of Tanziah and Tashbih in the Shepherd and Moses.Keywords: Nietzsche, Gadamer, Closed Horizon, Fusion of Horizon, Masnavi
-
Pages 173-201Critical discourse analysis is one of the effective theories for analyzing the hidden layers of language and discourse. One of the main components for expressing the discourse goals is power. A famous theorist in the field of critical discourse analysis is Norman Fairclough who believes that power has an effect on social relations and discourse. In this research, an attempt has been made to explain the power in Khosrow and Shirin systems using a three-dimensional model of Fairclough. The main hypothesis of this research was that Nezami in Khosrow and Shirin has created a discourse appropriate to the power and social status of each character. Analyzing the poems of Khosrow and Shirin, it became clear that the different uses of words, the use of linguistic and grammatical aspects, the differences in persuasive methods, the different views of the characters in the story, and the ambiguity in speech depend on the difference in unequal power in the poems of Khosrow and Shirin.Keywords: Critical Discourse Analysis, Fairclough, Khosrow, Shirin, Power
-
Pages 203-228
One of the methods of the fictional literature critique is to examine the story's position on the basis of its narrative. Each fictional situation includes three aspects of "person, state, and vision." Investigating the features and analyzing the angle of vision and storytelling to understand how the narrator's "time, spatial, and psychological" views function is one of the topics of interest to the narratologists. In this research, a descriptive-analytical method with a look at the three functions mentioned, including the aspect and focalization and the personal status of three short stories with the theme of war from the second collection of stories "Yusuf" has been analyzed. The purpose of this study is to first examine the quality of the process of perception and belief in the narrative practice with the narrative position element. In the second part, we have tried to show how the placement of materials and narratives makes the audience think of the narrator's viewpoint and position in his mind. This virtual partnership, with the trust of the audience in the narrator through the personal situation, makes it possible for the audience to arrange the sequence of the story events in order to understand the psychological pleasure of living to see and think about an act or event.
Keywords: Story critique, narrative, Focusing, Short Story of Yusuf, Personal Position -
Pages 229-254The present article examines the concept of "Wilayat" in the works of Iraqi and al-Nabulsi, as one of the important elements of Islamic mysticism and Sufism, and the purpose of comparing their votes is to express their similarities and differences. The result of this comparative study is the concept of Wilayat in Iraqi and Nablusi’s works, which has been done by descriptive-analytical method, expresses this main resemblance that in Iraqi’s and Nablusi’s thought, "Wali/Vali" means two real "al-Insān al-Kāmil" and "Pir" who have attained the rank of Fana, the status of a lover and intuition. From this point of view, it can be said that in Nablusi’s and Iraqi’s thought, the Wilayat is more focused on the ideas of ibn Arabi and this intellectual commonality of theirs is, above all, the result of the description of Ibn Arabi's works, especially Fusus al-Hakam by them. But the most important difference between the two mentioned, and their dynasty in the concept in question is that in the Iraqi and Suhrawardi works, the wilayat is "Wahhabi" by God, and in Nablusi's and Naqshbandi's thought, it has an "acquired" aspect. From this perspective, Iraqi and Suhrawardiyeh believe that for the Wilayat, divine care must be taken; also it will be from the charter of Khatam al-Anbiya. But in Nablusi's and Naqshbandiyya's thought, first of all, anyone can reach the position of Wilayat, and secondly, special Wilayat is the result of the immediate manifestation of the God's Wilayat after the realization of individual annihilation.Keywords: Islamic mysticism, Suhrawardiyeh, Naqshbandiyyah, Iraqi, Nablusi, Wilayat
-
Pages 255-280"Nefrin-e Zamin" (The Cursing of the Land) is one of the important works of the social sciences in the1960s. The present study examines this book from the perspective of critical discourse analysis (CDA) based on the exclusion components in Van Leeuwen's model. The purpose of this study is to show how social and intellectual views are linked to discourse-based structures in fictional texts in order to highlight the importance of linguistic structures in creating social discourses and their relationship with power and domination. This survey has been studied using a descriptive-analytical method, based on socio-semantic categories in the representation of social actors and how to use different types of exclusion and its reasons in a total of 3600 expressive discourse phrases. The results show that in this story, the author has tried to suppress the role of social actors with the use of special linguistic structures, including short sentences with different types of exclusion, the preferences for passive structures over active structures, and using infinitive structures and the use of adjectives, and this has a direct connection with the social institutions and the author's community especially “institution of power and politics”. In the Nefrin-e Zamin, the impact of political issues on the social, economic, and public institutions of that period is obvious and the author with his language choices and his style has explained the manifestations of modernity, social transitions, and the imbalance of power in society.Keywords: Critical Discourse, exclusion, Nefrin-e Zamin, Van Leeuwen
-
Pages 281-304Maulana in Mathnawi seeks to create motivation and enthusiasm for life with spirituality. He seeks to remove the barriers to the pursuit of spirituality in front of the seeker. Enduring suffering, responsibility, true love, and a firm belief in God are the fundamental foundations of spirituality. His mystical view is in line with Victor Frankel's school of semantic psychology. Therefore, in this study, the concept of meaning and enthusiasm for living in Mathnavi is analyzed by Frankel's theory. The research method is descriptive-analytical and library-type. In this study, the components of suffering, tolerance, responsibility, love, and religiosity of Frankel's theory in Mathnavi Manavi have been explained and interpreted. The findings show that the meaning of therapy and mysticism with the aim of life's passion can only happen with divine love and enduring the problems of this dangerous path and if there was any error or sin in it by relying on God, he returns to God and the way of truth.Keywords: Maulana, Masnavi Manavi, Mysticism, The meaning, enthusiasm of life, Victor Frankel, Logic Therapy
-
Pages 305-336Mehdi Akhavan Sales is a famous contemporary poet who has experimented with various forms of poetry. His idealistic and narcissistic personality has special and worthy dimensions. The research answers the question of whether narcissism has had a significant effect on the quality and quantity of Akhavan's illustrations? In the present article, the psychological reasons for composing his narcissistic poems were investigated. The Akhavan's thirst for approval, reaching an ideal society, staying away from the manifestations of the modern world, and uniting with mythical characters who are the normal and abnormal branches of narcissism, back to the hallmarks of his personal life. The research method is descriptive and analytical. According to the research results, various levels of narcissism such as boastfulness, arrogance, praise of artistic status, Qalandari's thoughts, etc., have played a significant role in promoting the quality and quantity of artistic aspects of M. Omid's themes and literary images; in a way, if we remove or reduce these innovations, a large part of the content of his works will be lost and will naturally affect some of the concepts of contemporary literature.Keywords: Akhavan, Narcissism, Flaunt, Arrogance, Qalandari
-
Pages 337-361The language, religion, art, tradition, politics, and customs of a society and its individuals separate it from other societies and give them an independent identity. With this view, it will be a valuable work that can show the individual, collective and national aspects of people's identity and make them and others aware of the good and bad of their existence. With this view, it will be a valuable work that can show the individual, collective and national aspects of people's identity and make them and others aware of the good and bad of their existence. In the fifth century, the cornerstone of the need of Iranian people interrogate the identity of the township trampled by the Aniranians, but Beyhaghi, despite his sympathy with Ferdowsi in identifying identity, and in the face of his contemporary history's efforts, he represents the identity of Islamic-Iranian. This research, with a library study and a descriptive, analytical method has searched for identity in Beyhaghi history. Findings show that Bayhaqi loves his land and his art served as a causal expression of the weaknesses and failures of Masood Ghaznavi, although he apparently calls him a martyr and is forced to pay more attention to the rule of Styla than the rule of the Platonist sovereignty. Beyhaqi has placed Islamic-Iranian characteristics in the context of the language and art of truth writing and has drawn it in the form of a minister and a secretary, who is based on punishment, providence and divine will, with wisdom, seriousness, foresight, courage, softness, tolerance and by correcting the corruptions, shows the image of Iranian cooperation and informs the people about their liberating qualities against the foolishness of Ghaznavids.Keywords: History of Beyhaqi, History Features, paratext, Belief in resurrection, wisdom, Awakening the People