فهرست مطالب

پژوهش نامه نظم و امنیت انتظامی
سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 65، بهار 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/01/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمدحسن شربتیان*، ندا شادلو، افسانه افسری صفحات 1-36
    هدف و زمینه

    احساس امنیت، پدیده ای ادراکی و ذهنی است و فهم کنشگران از حجاب با معانی متعدد، تفسیر می شود و زنان را به سمت پوشش رفتاری هدایت می کند. هدف پژوهش کنونی، فهم حجاب با احساس امنیت در بین زنانی بوده است که می تواند با تکیه بر امنیت وجودی گیدنز تفسیر شود.

    روش

    در این پژوهش، از رویکرد کیفی و راهبرد روش تحلیل مضمون مبتنی بر ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته در بین زنان شهر مشهد با تکیه بر نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع، استفاده شد. یافته ها تا جایی که به اقناع و اشباع علمی برسد، اداه یافت. بر همین مبنا، داده ها جمع آوری و فرایند شناسه گذاری و تحلیل کیفی انجام شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش شامل شش مقوله محوری: در امان بودن از نگاه های معنادار، در امان بودن از تعرض های کلامی، در امان بودن از تعرض های جسمی، در امان بودن از سرقت و کیف قاپی، در امان بودن از زورگیری و خفت شدن و برچسب نخوردن و سه مقوله گزینشی امنیت جنسی- جنسیتی، امنیت اجتماعی و امنیت روانی، به دست آمده است.

    نتایج

    حجاب به عنوان یک پدیده ایجابی و سلبی، نوعی مصونیت در ابعاد مختلف می تواند باشد که احساس امنیت زنان را ارتقاء می بخشد. دراین بین زنانی که از منظر عاملیت، به حجاب توجه می کنند، این موضوع را یکی از مهم‏ترین چارچوب‏های احکام الهی برای تضمین سعادت فردی و امنیت بشریت تلقی می کنند و نیز کنشگران زنی که حجاب را به عنوان موضوعی اجتماعی تلقی کرده اند، هویت جمعی خود را از طریق پوشش تقویت می کنند.

    کلیدواژگان: احساس امنیت، حجاب، فهم، زنان
  • جواد عینی پور*، سید سعید کشفی صفحات 37-67
    زمینه و هدف

    عملکرد پلیس همواره در معرض قضاوت افکار عمومی قرار دارد که شیوه های مناسب اقناع می تواند در امنیت روانی و نگرش مثبت مردم نسبت به پلیس، نقش ایفا کند. این پژوهش به منظور شناسایی شیوه های اقناع روان شناختی افکار عمومی از عملکرد پلیس انجام شد.

    روش

    این پژوهش به لحاظ ماهیت، کیفی و از نوع نشست خبرگی بود. جامعه مشارکت کنندگان شامل استادان، خبرگان و نخبگان فرماندهی انتظامی بودند که به صورت هدفمند 12 نفر از آنها انتخاب شدند و با شرکت در نشست خبرگی درباره موضوع تحقیق به بحث و اظهارنظر پرداختند. اظهارنظرها و بحث ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا-20 و در سه مرحله شناسه گذاری شدند.

    یافته ها

    شناسه گذاری ها نشان دادند که شیوه های اقناع روان شناختی افکار عمومی از عملکرد پلیس متشکل از 9 بعد سیاست ها (2 مولفه)، تعامل (2 مولفه)، جامعه پذیری (4 مولفه)، مخاطب شناسی (2 مولفه)، ظرفیت ها (4 مولفه)، پلیس شایسته (3 مولفه)، اجرا (3 مولفه)، چالش ها (2 مولفه) و ضعف ها (2 مولفه) است.

    نتایج

    اقناع روان شناختی افکار عمومی از عملکرد پلیس، محصول شبکه ساختارمندی از پلیس، نخبگان جامعه، نهادهای همکار و آحاد جامعه است که به صورت تعاملی با همدیگر ارتباط دارند و توجه و ظرفیت سازی برای کاربست آن می تواند فرایند اقناع را تسهیل و تقویت کند.

    کلیدواژگان: اقناع روان شناختی، افکار عمومی، عملکرد پلیس، مخاطب شناسی پلیس شایسته
  • سعید گودرزی*، امیر خیرخواه صفحات 69-102
    زمینه و هدف

    احساس امنیت، یکی از نیازهای فطری انسان است و سرمایه اجتماعی درون گروهی افراد، یکی از عوامل موثر بر آن است. در همین راستا، مطالعه کنونی با هدف بررسی میزان تاثیر سرمایه اجتماعی درون گروهی بر احساس امنیت اجتماعی در استان کردستان انجام شده است.

    روش

    روش به کاررفته در این پژوهش، روش توصیفی از نوع پیمایشی مقطعی است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از همه شهروندان 15 سال به بالای استان کردستان که تعداد آنها برابر با 1219922 نفر می باشد و براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 384 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش انتخاب نمونه ها، روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه بوده است. روایی صوری پرسش نامه با توافق نظر داوران و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تامین شد.

    یافته ها

    میانگین احساس امنیت اجتماعی پاسخگویان، 29/3 و میانگین سرمایه اجتماعی درون گروهی آنها نیز 73/3 (از دامنه 1 تا 5) بوده است. یافته ها بیانگر آن هستند که میزان تاثیر سرمایه اجتماعی درون گروهی بر احساس امنیت اجتماعی (415/0-) و ابعاد آن یعنی امنیت جانی (280/0-)، مالی (383/0-)، فکری (166/0-) و اخلاقی (281/0-) معنادار بوده است. همچنین ابعاد سرمایه اجتماعی درون گروهی، شامل مشارکت درون گروهی (258/0-)، اعتماد درون گروهی (222/0-)، احساس تعلق (224/0-)، انسجام اجتماعی (154/0-)، تحصیلات (167/0-) و سن (272/0) پاسخگویان بر احساس امنیت اجتماعی آنها، تاثیر معنادار داشته است. ضمن اینکه یافته ها نشان می دهند احساس امنیت اجتماعی پاسخگویان برحسب جنس آنها، تفاوت معنادار داشته است.

    نتایج

    نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد: در استان کردستان، احساس امنیت اجتماعی در حد متوسط، اما سرمایه اجتماعی درون گروهی بالاست، به طوری که 8/63 از پاسخگویان، میزان سرمایه اجتماعی درون گروهی، زیاد یا خیلی زیاد داشته اند. باتوجه به تاثیر منفی سرمایه اجتماعی درون گروهی بر احساس امنیت اجتماعی، شاید بتوان گفت سرمایه اجتماعی درون گروهی، نوعی تدبیر آگاهانه برای جبران ناکارآمدی سازمان های بوروکراتیک باشد.

    کلیدواژگان: احساس امنیت اجتماعی، طایفه گرایی، انسجام اجتماعی طایفه ای، سرمایه اجتماعی طایفه ای، هویت طایفه ای
  • محمدرضا حیدری، مهدی کریمی زند*، محمدعلی کرامتی، وحید آرائی، سید عبدالله امین موسوی صفحات 103-140
    زمینه و هدف

    موضوع حکمرانی نوین به ویژه در کشورهای درحال توسعه درراستای استقرار و نهادینه سازی جامعه مدنی در سیاست های مربوط به اعطای کمک ها، از جایگاه ویژه ای برخوردار است که با هدف دستیابی به توسعه پایدار مطرح شده و در آن بر کاهش فقر، ایجاد شغل و رفاه پایدار، حفاظت و تجدید حیات محیط زیست و رشد و توسعه زنان تاکید می شود. هدف اصلی این مقاله، شناسایی و واکاوی عوامل موثر بر حکمرانی نوین مبتنی بر کارکردهای هوش مصنوعی فرماندهی انتظامی ج.ا.ا است.

    روش

    پژوهش از لحاظ هدف، داده بنیاد و از لحاظ روش، گرندد تئوری است. جامعه پژوهش را صاحب نظران حوزه مدیریت متخصص در زمینه مدیریت دولتی، منابع انسانی و فناوری اطلاعات (صاحب کتاب یا مقاله) و مدیران، معاونان و کارشناسان ارشد در بخش هوش مصنوعی و فناوری اطلاعات تشکیل دادند. براساس معیار اشباع نظری، 17 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار maxqda12 گردآوری شد.

    یافته ها

    در این پژوهش 146 مفهوم اولیه (شناسه باز)، 27 مفهوم اصلی (شناسه محور) با رویکرد داده بنیاد (روش گرندد تئوری) به دست آمد. که در قالب الگواره ای شامل 6 شناسه انتخابی مشتمل بر عوامل علی (4 مولفه و 20 شاخص)، عوامل زمینه ای (6 مولفه و 39 شاخص)، عوامل راهبردی (5 مولفه و 35 شاخص)، عوامل مداخله گر(3 مولفه و 14 شاخص)، پدیده اصلی (4 مولفه و 18 شاخص) و پیامدها (5 مولفه و 20 شاخص) ارائه شد.

    نتایج

    نتیجه این پژوهش نشان داد که پدیده های اصلی (نهادینه سازی شعائر دینی، گسترش نقش محوری مدیران، اخلاق فردی، لایق پروری و بهینه سنجی)، تاثیر بیشتری نسبت به سایر مقوله ها در الگوواره داشته است.

    کلیدواژگان: حکمرانی، حکمرانی نوین، هوش مصنوعی، فرماندهی انتظامی ج.ا.ا
  • شهرام مدنی، صیاد درویشی*، هادی رفیعی کیا، محمدعلی عامری صفحات 141-172
    هدف و زمینه

    پیشگیری از وقوع جرم، یکی از ماموریت های مهم و محوری فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است. اما گستردگی دامنه وظایف و تعدد پلیس های تخصصی در حوزه پیشگیری از جرائم، لزوم مدیریت انتظامی یکپارچه ای را در راستای پیشگیری از جرم ملموس تر می کند. بنابراین پژوهش کنونی با هدف شناخت ابعاد مدیریت انتظامی یکپارچه پیشگیری از جرم در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.

    روش

    روش پژوهش کنونی، یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوای جهت دار است که از نظر هدف، کاربردی می باشد. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 18 نفز از مدیران، روسای ادارات و کارشناسان خبره پلیس های تخصصی فراجا هستند که دارای تجربه مدیریتی بیش از 20 سال صفی و ستادی بوده و به روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شده اند. روش گردآوری داده ها نیز میدانی و ابزار آن مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. داده ها به روش صوری و تکرارپذیری از نظر روایی و پایایی تایید و همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا 2 استفاده شده است. 

    یافته ها

    مدیریت پیشگیری از جرم در حوزه انتظامی، نیازمند تمرکز و یکپارچگی بیشتری بوده و اصل وحدت فرماندهی، تعاملات و هماهنگی های حداکثری بین بخشی، انسجام سازمانی، کل نگری و هوشمندسازی پلیس در حوزه های مختلف از مهمترین ابعاد آن می باشند.

    نتایج

    با توجه به تعدد پلیس های تخصصی در سطح فراجا و گستردگی حوزه ماموریتی در جغرافیای پهناور کشور که هر کدام در حیطه وظایف خود، نقش چشمگیری در سطوح مختلف پیشگیری از وقوع جرم دارند، مدیریت انتظامی یکپارچه در پیشگیری از وقوع جرم توسط فراجا، در ابعاد وحدت فرماندهی، تعاملات و هماهنگی بین پلیس های تخصصی، انسجام فعالیت های پیشگیرانه، کل نگری و هوشمندسازی فرایندها قابل تامل بوده و نیازمند بازنگری و توجه جدی است.

    کلیدواژگان: الگو، مدیریت یکپارچه، پلیس های تخصصی، فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
  • رضا دوستدار*، حسن کلاکی صفحات 173-218
    هدف و زمینه

    این پژوهش با هدف شناخت و تعیین مولفه های سازنده سرمایه اجتماعی پلیس ایران و تقویت آن در برنامه ها و رویه های سازمانی پلیس، اعتبارسنجی الگوی مفهومی سرمایه اجتماعی پلیس ایران را مطالعه کرده است. نتایج یافته های تحقیقات دیگران پیرامون پیشگیری از فرسایش سرمایه اجتماعی پلیس ایران و تقویت این سرمایه، نتایج مفیدی در تقویت رابطه بین پلیس و مردم دارد و پیامد آن در تامین کلی امنیت عمومی جامعه، مقوم سایر خرده نظام های اجتماعی می باشد و بسیاری از مشکلات و مسائل انتظامی و امنیتی کشور را با مشارکت مردم تقلیل می دهد.

    روش

    روش تحقیق، کمی از نوع پیمایش بوده است. از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل تمامی شهروندان بالای 18 سال تهران بوده و منطبق با جدول مورگان، به تعداد 384 نفر انتخاب و متناسب با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، با استفاده از ابزار پرسش نامه، اطلاعات موردنیاز از نمونه آماری گردآوری شد. برای اعتبار و روایی ابزار از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی از کفایت آماری قابل قبولی برخوردار شد. در تحلیل اطلاعات نیز با نرم افزار لیزرل نسخه 5/8، اعتبارسنجی سازه ای سرمایه اجتماعی پلیس ایران از برازش آماری قابل قبولی برخوردار شد.

    یافته ها

    نتایج یافته های پیمایش اجتماعی برای اعتبارسنجی سرمایه اجتماعی پلیس ایران با استفاده از الگوی معادلات ساختاری لیزرل و خروجی آن در مرتبه اول و دوم، نشان داد که پنج متغیر ساختاری: 1. اعتبار و منزلت اجتماعی پلیس، 2. مشروعیت و مقبولیت اجتماعی پلیس، 3. اقتدار پلیس، 4. مشارکت اجتماعی مردم با پلیس و 5. اعتماد اجتماعی به پلیس، دربرگیرنده عوامل ساختاری سازنده سرمایه اجتماعی پلیس ایران است.

    نتایج

    ماتریس روابط چندگانه بین این پنج متغیر ساختاری از لحاظ همبستگی آماری دارای قابلیت اعتماد و اطمینان و از برازش آماری بسیار خوبی برخوردار است. بنابراین مولفه ها و شاخص های سرمایه اجتماعی پلیس ایران از لحاظ نظری و هم از منظر اعتبارسنجی الگوی مفهومی، به لحاظ علمی و روشی قابلیت تعمیم پذیری در کل کشور را داراست.

    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی پلیس، اقتدار، اعتماد، مشروعیت، منزلت، مشارکت
|
  • Mohammadhasan Sharbatiyan *, Neda Shadloo, Afsaneh Afsari Pages 1-36
    Background and Purpose

    The sense of security is a perceptual and subjective phenomenon and interprets the actors' understanding of the veil with multiple meanings; and it leads women to cover diverse behavior. The perpose of the present research was to understand the Hijab with a sense of security among girls and women who can be interpreted by relying on Giddens existential security.

    Method

    In this research, from the qualitative approach and the strategy of the thematic analysis method based on semi-structured interviews among young women and girls of Mashhad city, relying on targeted sampling of the type of maximum diversity, with selected findings as far as persuasion and saturation. Scientifically, the data was collected, and the coding and analysis process was done based on qualitative software.

    Finding

    The results of the research include six key categories of being safe from meaningful looks, being safe from verbal assaults, being safe from physical assaults, being safe from theft and pickpocketing, being safe from coercion and bullying, labels Not eating" three selective categories" sexual-gender security, social security and psychological security have been achieved.

    Conclusion

    Hijab can be a positive and negative phenomenon, a type of immunity in different dimensions, which enhances women's sense of security. Meanwhile, women who pay attention to hijab from the point of view of agency, consider this issue as one of the most important frameworks of divine decrees to guarantee individual happiness and security of humanity, as well as women activists who consider hijab as a social issue. They strengthen their collective identity through covering, enjoy relative immunity and feel very safe in their social interactions.

    Keywords: Feeling Of Security, Hijab, Woman, Social Identity
  • Javad Eynypour *, Saeid Kashfi Pages 37-67
    Background and Purpose

    The performance of the police is always subject to the judgment of public opinion, that appropriate methods of persuasion can play a role in the psychological safety and positive attitude of the people towards the police. This research was done in order to identify the ways of psychological persuading public opinion about police performance.

    Method

    This research was qualitative in nature and of the type of expert meeting. The community of research participants included professors, experts and elites of the police force, 12 of them were selected purposefully and participated in the expert meeting to discuss and comment on the topic of the research. Comments and discussions were coded in three steps using MAXQDA-20 software.

    Findings

    The coding showed that the methods of psychological persuading public opinion about police performance consist of 9 dimensions: policies (2 components), interaction (2 components), sociability (4 components), audience awareness (2 components) and capacities (4 components), competent police (3 components), implementation (3 components), challenges (2 components) and weaknesses (2 components).

    Conclusion

    Psychological persuasion of public opinion about police performance is the product of a structured network of the role of the police, society elites, partner institutions and members of the society, which are interactively related to each other, and attention and building capacity for its application can facilitate and strengthen the persuasion process.

    Keywords: Psychological Persuasion, Public Opinion, Police Performance, Audience Analysis, Competent Police
  • Saeid Goudarzi *, Amir Khirkhah Pages 69-102
    Background and purpose

    The feeling of security is one of the natural human needs, and one of the factors affecting it is the bonding social capital of people. In this regard, the present study was conducted with the aim of investigating the effect of bonding social capital on the feeling of social security in Kurdistan province.

    Method

    The method used in this research is a descriptive method of cross-sectional survey type. The statistical population of the research consists of all the citizens of Kurdistan province over 15 years of age, whose number is equal to 1,219,922 people, and according to the table of Krejcie and Morgan, 384 of them were selected as a sample. The sample selection method was multi-stage cluster sampling and the data collection tool was a questionnaire. The face validity of the questionnaire was ensured by the agreement of the judges and its reliability was ensured through Cronbach's alpha test.

    Findings

    The respondents' mean feeling of social security was 3.29 and their bonding social capital mean was 3.73 (range 1 to 5). The findings indicate that the effect of bonding social capital on the feeling of social security (0.415) and its dimensions are life security (0.280), financial (0.383), intellectual (0.166) and moral security (0.281) was significant. Also, the dimensions of bonding social capital, including bonding participation (0.258), bonding trust (0.222), feeling of belonging (0.224), social integration (0.154), education (-0.167) and age (0.272) of the respondents on the feeling of security their society has had a significant effect. In addition, the findings show that there was a significant difference in the respondents' feeling of social security according to their sex.

    Conclusion

    The results of the research show that in Kurdistan Province, the feeling of social security is on average, but bonding social capital is high, so that 63.8 of the respondents had high or very high bonding social capital. Considering the negative effect of bonding social capital on the social security feeling, it can be said that bonding social capital is a kind of conscious plan to compensate for the inefficiency of bureaucratic organizations.

    Keywords: Social Security Feeling, Tribalism, Tribal Social Cohesion, Tribal Social Capital, Tribal Identity
  • Mohammadreza Heidary, Mehdi Karimi Zand *, Mohammadali Keramati, Vahid Araei, Seyyed Abdullah Amin Mousavi Pages 103-140
    Background and purpose

    The new governance is an issue, especially in the development of the issue in the establishment and institution of civil society in the policies related to the granting of aid from a special position, which is raised with the aim of achieving sustainable development and in which it is reduced. Poverty, job creation and sustainability, growth and development of the environment and development of women become life.

    Method

    The research was carried out in terms of purpose, basis, and method of theory. The research community of experts in the field of management in the field of government management, human resources and information technology (book or internal article) and managers and assistants and senior experts in the field of artificial intelligence and information technology created. Theoretical saturation software 17 people were selected by purposive sampling method. The data were collected and standardized by semi-structured interview using maxqda12 software.

    Findings

    The findings of this research yielded 146 basic concepts(open code), 27 main concepts(personality code), which in the form of a paradigm model includes 6 codes including causal factors(4 components and 20 indicators), background factors(6 components) and 39 indicators), strategic factors(5 components and 35 indicators), intervening factors(3 components and 14 indicators), the main phenomenon(4 components and 18 indicators) and consequences(5 components and 20 indicators) were presented.

    Results

    The result of this research indicated that the main phenomena (institutionalization of religious rites, expansion of the central role of managers, individual ethics and qualification and optimization) had a greater impact than other categories in the paradigm model.

    Keywords: Governance, Modern Governance, Artificial Intelligence, Police Command Of J.A.A
  • Shahram Madani, Sayyad Darvishi *, Hadi Rafiei Kia, Mohammadali Ameri Pages 141-172
    Background and objective

    According to Clause 8 of Article 4 of the law on the formation of the National Security Agency, crime prevention is one of the important missions of the Islamic Republic of Iran's law enforcement command. But the wide range of duties and the number of specialized police officers in the field of crime prevention make the necessity of an integrated police management more concrete in order to prevent crime. Therefore, this research was conducted with the aim of knowing and investigating the aspects of integrated police management of crime prevention in the police command of the Islamic Republic of Iran.

    Method

    The current research is a qualitative research of the type of oriented content analysis, which is practical in terms of purpose. Its statistical population consists of 18 managers, heads of departments and expert experts of Faraja specialized police, who were selected in a targeted way. The method of collecting field data and its tool is semi-structured interview. Also, Max Kyuda software was used for data analysis.

    Findings

    Crime prevention management in the police field requires more concentration and integration, and the principle of unity of command, maximum inter-departmental interactions and coordination, organizational cohesion, comprehensiveness and police intelligence in different fields are among its most important dimensions.

    Results

    Considering the number of specialized police officers at the local level and the extent of the mission area in the country's vast geography, each of them has a significant influence in different levels of crime prevention in the scope of their duties; Integrated police management in the prevention of crime by Faraja, in the dimensions of unity of command, interactions and coordination between specialized police, coherence of preventive activities, holistic view and smartening of processes, can be considered and requires serious review and attention.

    Keywords: Pattern, Integrated Management, Specialized Police Officers, Faraja
  • Reza Doustdar *, Hasan Kalaki Pages 173-218
    Purpose and background

    This research has studied the validation of the conceptual model of the social capital of the Iranian police with the aim of identifying and determining the components of the social capital of the Iranian police and strengthening it in the organizational plans and procedures of the police. The results of the research findings of others regarding the prevention of the erosion of the social capital of the Iranian police and the strengthening of this capital have useful results in strengthening the relationship between the police and the people, and its consequence is the general provision of the general security of the society, the basis of other social subsystems, and many problems and issues of policing and It reduces the security of the country with the participation of the people.

    Method

    The research method was a bit of a survey. In terms of purpose, it has been applied and in terms of nature, it has been descriptive-correlational. The statistical population includes all citizens of Tehran over 18 years of age, and according to Morgan's table, 384 people were selected and according to the multi-stage cluster sampling method, the required information was collected from the statistical sample using a questionnaire tool. For the reliability and validity of the tool, exploratory and confirmatory factor analysis had an acceptable statistical adequacy. In the analysis of data, using Lisrel software version 8/5, the structural validation of the social capital of the Iranian police had an acceptable statistical fit.

    Findings

    The results of the social survey to validate the social capital of Iran's police using the model of Lisrel's structural equations and its output in the first and second order, showed that five structural variables: 1. the credibility and social dignity of the police, 2. the legitimacy and social acceptability of the police, 3. Police authority, 4. People's social participation with the police and 5. Social trust in the police, include the structural factors that build the social capital of the Iranian police.

    Results

    The matrix of multiple relationships between these five structural variables has reliability and reliability in terms of statistical correlation and has a very good statistical fit. Therefore, the components and indicators of the social capital of Iran's police are theoretically and from the perspective of validating the conceptual model, scientifically and methodologically, it has the ability to be generalized in the whole country.

    Keywords: Police Social Capital, Authority, Trust, Legitimacy, Dignity, Participation