فهرست مطالب
مجله تاریخ ایران
سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 94، بهار و تابستان 1403)
- تاریخ انتشار: 1403/01/01
- تعداد عناوین: 11
-
-
صفحات 1-20
هجوم نیروی انگلیس، شوروی و آمریکا در شهریور 1320ش (آگوست 1941م) به ایران و استعفای رضاشاه موجب شد ایران وارد جنگ ناخواسته ای گردد، جنگی که تبعات مختلفی در زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشت و اثر عملی خود را به سرعت در وجوه مختلف جامعه نشان داد. در این تحقیق، تسلط دول خارجی بر پست و تلگراف به عنوان نمونه ای از این تبعات ارزیابی و بررسی شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با به کارگیری اسناد آرشیوی، در پی پاسخ به این پرسش است که حضور متفقین بر این وجه از سیستم ارتباطی کشور چه تاثیراتی داشت؟ براساس یافته های پژوهش، متفقین با انعقاد پیمان سه جانبه زمینه دخالت مستقیم خود را در امور مربوط به پست و تلگراف فراهم نمودند و این مداخله موجب اخلال در روند کار تاجران و بازرگانان، کاهش سطح خدمات وزارتخانه ها، ادارات و سازمان های مرتبط با امور اقتصادی و مالی، کاهش درآمد دولت ایران از بابت پرداخت های مردم برای هزینه های پستی و تلگرافی و در نهایت کاهش درآمد دولت از این منبع مهم اقتصادی گردید.
کلیدواژگان: ایران، جنگ جهانی دوم، متفقین، پست، تلگراف -
صفحات 21-50
با تبدیل بازرگانی در اقیانوس هند به شاخه ای از تجارت دریایی جهانی، ایران عصر صفوی هم به دلیل نزدیکی به خلیج فارس وارد این عرصه گردید. کمپانی های هند شرقی انگلیس و هلند در نیمه اول قرن هفدهم میلادی با هدف در دست گرفتن تجارت انحصاری شرق متولد و راهی سرزمین های شرقی از جمله ایران شدند. شاه عباس یکم با عقد قرارداد و اعطای امتیازاتی آنان را وارد مدار اقتصادی و تجاری ایران کرد تا از رقابت تجاری آنها برای رونق و شکوفایی اقتصاد کشور استفاده کند. رقابت های این دو کمپانی برای تسلط بر تجارت انحصاری ایران پس از شاه عباس نیز ادامه یافت. مقاله حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع ایرانی و غیرایرانی، در پی روشن ساختن عوامل موثر در رقابت کمپانی های هند شرقی انگلیس و هلند در دوره شاه صفی و شاه عباس دوم است. یافته های این پژوهش نشان می دهند لغو انحصار صادرات ابریشم توسط شاه صفی، قراردادهای تجاری دولت ایران با کمپانی ها، پول نقد (نقدینگی)، جنگ های انگلستان و هلند در اروپا و خلیج فارس، و صادرات و واردات این کمپانی ها از عوامل موثر در رقابت تجاری کمپانی ها در دوره شاه صفی و شاه عباس دوم بودند. در این رقابت تجاری کمپانی هند شرقی هلند به دلیل دارا بودن نقدینگی بیشتر، قدرت چانه زنی و دیپلماسی بیشتر در در مذاکرات با دربار صفوی و مجهزتر بودن کشتی های تجاری نظامی بر کمپانی انگلیسی برتری داشت.
کلیدواژگان: ایران، صفویان، تجارت، کمپانی هند شرقی انگلیس، کمپانی هند شرقی هلند -
صفحات 51-73
حکومت های ایرانی سده های میانه اسلامی (قرون 4 تا 9ق) با انواعی از نیازها و در عین حال چالش های سیاسی مواجه بودند. از این رو، سلاطین و متفکران پیرامونی شان از هر وسیله ای برای حفظ و تحکیم پایه های قدرت و غلبه بر موانع سیاسی و مشکلات احتمالی بهره می بردند. در همین زمینه رویا و تظاهر به خواب دیدن به عنوان ابزار برقراری ارتباط با مبدا غیب و الهام از عالم قدسی ماورایی و در قالب پیشگویی مورد توجه آنان بود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که میان نقش پیشگویانه رویا و مشروعیت در سده های چهارم و پنجم هجری چه رابطه ای وجود دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهند مواجهه با چالش های مشروعیتی یکی از دغدغه های اساسی حکومت های ایرانی در این مقطع بوده و در همین زمینه القا و تبلیغ پیشگویی آینده سیاسی حکومت ها و رهبران آنان از راه الهامات غیبی و در قالب رویا در دستور کار صاحبان قدرت و متفکران قرار داشته است. تولد و در عین حال زنده ماندن رهبران آن هم در میان انبوهی از تردیدها، نیل ناباورانه به قدرت و تاسیس و تداوم حکومت و فرمانروایی، توسعه قلمرو، سرکوب و حتی سقوط دشمنان و نیز برخورداری از عمر طولانی براساس تقدیر و سرنوشت و مطابق قضا و قدر الهی محتوای این رویاها با مضمون پیشگویانه بود. بسیاری از رویاها به آغاز شکل گیری حکومت حاکمان می پردازند که خود از دیدگاه توجیه قدرت گیری قابل تحلیل است. تعدادی نیز درباره اواخر حکومت ها و از منظر توجیه زوال آنان مطرح هستند. ضمنا برای رفع هر گونه تردید و در عین حال اثرگذاری بیشتر بر اذهان عمومی، استفاده از نمادهای پرمفهوم و در عین حال موید مفاهیم نهفته پیشگویانه در رویا در دستور کار قرار داشته است که البته با توجه به اشتراک قابل توجه رویاها در کاربست این نمادها، می تواند نشانی بر جعلی بودن آنها باشد.
کلیدواژگان: رویا، جعل، مشروعیت، پیشگویی سیاسی، تاریخ ایران، سده های میانه -
صفحات 75-103
با گذشت بیش از یک قرن از جنبش مشروطه خواهی ایرانیان همچنان مسائلی وجود دارند که مناقشه برانگیز هستند. از مهمترین آنها ماهیت و چگونگی ظهور «نظریه» مشروطیت در ایران است که بازبینی آن به عنوان یک مسئله مستقل پژوهشی ضرورت دارد. نوشتار حاضر با استفاده از نظریه بحران اسپریگنز که ناظر بر فهم نظریه های سیاسی است، به تبیین این سوال می پردازد که روند تکوین و ماهیت «نظریه مشروطیت» در ایران دوره قاجاریه چگونه بوده است؟ کاربست نظریه اسپریگنز به منظور فهم ماهیت و تبیین روند تکوین نظریه مشروطیت در ایران است. نتایج این تحقیق براساس روش توصیفی تبیینی نشان میدهند نظریه مشروطیت دفعتا و در روزهای پایانی جنبش ظهور نکرد، بلکه روندی تاریخی تکاملی داشت. درخصوص ماهیت آن نیز میتوان گفت نظریه مشروطیت، «نظریه حکومت قانون» و جنبشی برای «تاسیس آزادی» و رهایی از استبداد بود. روند تکوین این نظریه با بهرهگیری از رویکرد نظری اسپریگنز در چهار گام شناخت مشکل و مشاهده بینظمی، علل بی نظمی، نظم و خیال (بازسازی جامعه)، و تجویز تبیین خواهد شد.
کلیدواژگان: ماهیت و روند، مفهوم مشروطیت، ایران دوره قاجاریه، استبداد و حکومت قانون، نظریه توماس اسپریگنز -
صفحات 107-128
شکست های متعدد از روس و انگلیس، ارتباط نابه سامان اقتصادی و سیاسی با آنها و ضعف ساختاری سلسله قاجار در مقابله با چنین مشکلاتی بسترهای فکری لازم را برای روشنفکران مهیا نمود تا به بررسی علل ضعف و عقب ماندگی ایرانیان و راه های برون رفت از آن بپردازند. از جمله عوامل مورد توجه برخی از روشنفکران پیش از مشروطه در این زمینه توجه به ناسیونالیسم باستان گرا بود. در دوران مشروطیت ناسیونالیسم بیشتر وجهه ای ضد استبدادی و ضد استعماری داشت و رویکرد باستان گرایی آن نسبت به سابق کمرنگ بود، اما با پایان گرفتن جنگ جهانی اول دوباره به آن توجه شد. با قدرت گیری پهلوی اول، ناسیونالیسم باستان گرا، به عنوان یکی از مهم ترین ایدئولوژی های ملت ساز، مورد توجه عوامل حکومتی قرار گرفت. براساس چنین گفتمانی، بر تاریخ ایران دوران باستان و برخی مولفه های آن از جمله نقش شاه و عرب ستیزی تاکید شد. تکوین اندیشه های کسروی در چنین زمانه ای صورت گرفت. پژوهش حاضر با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که کسروی به عنوان یک اندیشمند چه نگرشی به گفتمان ناسیونالیسم باستان گرا داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد کسروی ضمن علاقه به تاریخ ایران باستان و تلاش برای احیای برخی سنت ها و آداب آن، با برخی از مولفه های افراطی باستان گرایان چون تازی ستیزی، ضدیت با اسلام، حمله اعراب را عامل عقب ماندگی ایرانیان دانستن و توجه به نژاد آریایی درافتاد و ترویج آنها را از عوامل تضعیف انسجام ملی دانست.
کلیدواژگان: کسروی، پهلوی اول، ناسیونالیسم، باستان گرایی، اسلام ستیزی -
صفحات 129-148
در دوره پهلوی اول انتظار می رفت روابط ایران و چین، پس از چند قرن وقفه نسبی، به دلایلی از سر گرفته شود. بازرگانان و حکومت های دو سرزمین برای احیای مناسبات در این مقطع، بهبود روابط اقتصادی، به ویژه تجارت چای، را محور تلاش های خود قرار دادند. این پژوهش براساس رویکرد توصیفی تحلیلی و مبتنی بر اسناد منتشرنشده وزارت امور خارجه و مرکز اسناد ملی و نیز برخی منابع و تحقیقات در پی پاسخ به این پرسش است که تلاش ها برای احیای روابط اقتصادی ایران و چین در دوره پهلوی اول، خاصه تجارت چای، بر پایه چه عواملی شکل گرفت و چگونه ادامه یافت و چه دستاوردی در پی داشت؟ یافته های تحقیق گویای آن است که تلاش ها و تکاپوها برای برقراری روابط میان دو کشور متاثر از عواملی چون قدرت یابی دو شخصیت نظامی در ایران و چین (رضاشاه و چیانگ کای شک) و نیاز آنها به کسب اعتبار بین المللی و منافع اقتصادی شماری از تجار ایرانی و چینی بود. تلاش برای برقراری روابط دو سرزمین با اقداماتی چون استخدام متخصصان چینی در صنعت چای ایران، تلاش برای رونق مجدد صادرات چای چینی به ایران و مجاب کردن مسئولان دو کشور به تسهیل روابط تجاری به جریان افتاد. اما این تکاپوها به دلایلی چون دوری مسافت دو سرزمین، عدم احساس نیاز مسئولان دو کشور به یکدیگر و نقش قدرت های ثالث اقتصادی، تنها به ایجاد اتاق بازرگانی ایران در شهر شانگهای انجامید.
کلیدواژگان: ایران، چین، پهلوی اول، تجارت چای، شانگهای -
صفحات 149-174
سکولاریسم و لاییسیته دو مفهوم در علوم سیاسی هستند که معمولا به جای یکدیگر به کار می روند. اما این دو مفهوم به رغم شباهت هایشان، دارای وجوه افتراق بسیاری هستند. سکولاریسم نوعی جهان بینی فلسفی ناظر بر مادی نگریستن و تبیین این جهانی امور و پدیده های طبیعی، سیاسی و اجتماعی است که البته خود به شاخه هایی تقسیم می گردد، ولی لاییسیته یک نوع حکومت است که در آن نهاد دین و دولت از یکدیگر تفکیک می شوند و دولت در مسائل مربوط به مذهب و امور اعتقادی بی طرف است. با توجه به این امر، مقاله حاضر به منظور فهم نسبت جبهه ملی چهارم با این دو گفتمان، به تحلیل و تفسیر مواضع این جریان سیاسی می پردازد تا بدین طریق، راهی به تبیین چگونگی همراهی آن با جریان روحانی مذهبی در آستانه انقلاب اسلامی بیاید و به این سوال پاسخ دهد که چرا جبهه ملی به رغم مشی سکولار و لاییسیته اش، به برخی از مولفه های دین گرایانه جمهوری اسلامی تن داد. نتایج مقاله نشان می دهند جبهه ملی چهارم همانند اسلاف خود، یعنی جبهه های موسوم به اول تا سوم، قرابتی با گفتمان سکولاریسم نداشت و به رغم استثناهایی، در مجموع به لاییسیته پایبندی کلی داشت. این جریان چه پیش و چه پس از انقلاب، به رغم اتکا به مذهب در تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی، با پیوند مستقیم نهاد دین و دولت یا همان حکومت روحانیون مخالف بود. با این حال، همین نزدیکی حداقلی به مذهب از یک سو و عدم پافشاری رهبر مذهبی جنبش بر حکومت روحانیون در مقطع انقلاب از سوی دیگر، زمینه همکاری دو جریان را در آن عصر فراهم کرد.
کلیدواژگان: جبهه ملی چهارم، سکولاریسم، لاییسیته، انقلاب اسلامی، کریم سنجابی -
صفحات 175-210
روحانیون طبقه ای بانفوذ در دوره قاجاریه به شمار می آمدند و در حیات اجتماعی و سیاسی ایران در آن زمان نقشی تعیین کننده داشتند. اسناد برجای مانده از این دوره نشان می دهند روحانیون، از طریق وقف، در امور عام المنفعه و مذهبی و خیریه حضور فعالی داشتند. وقف به عنوان یکی از سرمایه های اقتصادی در دوره قاجار، باعث افزایش نفوذ و اعتبار روحانیون در میان طبقات مختلف اجتماعی گردید. با وجود این، اسناد موقوفات مربوط به این گروه در دوره قاجار کمتر بررسی شده است. بررسی مندرجات وقف نامه های روحانیون کمک می کند از ویژگی ها و انواع مصارف موقوفات این گروه اجتماعی و نیز از مشاغل، بازارها، کاروانسراها، خانه ها، تکایا و مساجد و محلات شهر بارفروش در دوره قاجار اطلاعات نابی به دست آید. این پژوهش بر آن است با روش تحلیل محتوا و از طریق مطالعه مندرجات و محتوای اسناد وقف نامه های روحانیون واقف شهر بارفروش، مسائلی همچون مصارف موقوفات روحانیون، میزان و تنوع موقوفات و کارکرد آنها را بررسی و تبیین نماید. یافته های تحقیق نشان می دهند در میان اموال وقف شده روحانیون، زمین، خانه، دکان و باغ بیشترین فراوانی را دارند و در مورد مصارف موقوفات روحانیون، تعزیه داری و عزاداری امام حسین (ع) در رتبه اول و امور خیریه و عام المنفعه و اولاد در مراتب بعدی قرار دارند. همچنین موقوفات در عصر ناصرالدین شاه و سال های بعد از آن رونق بیشتری داشت که دلیل آن ثبت، مدیریت و حفظ موقوفات در قالب نظام دیوان سالاری جدید و افزایش سطح درآمدی جامعه نسبت به دوران آغازین حکومت قاجاریه بود.
کلیدواژگان: روحانیون، وقفنامه ها، دوره قاجاریه، اسناد وقفی، بارفروش (بابل) -
صفحات 211-232
سید علی محمد باب پس از آغاز دعوی نسخ دیانت اسلام و بنیان گذاری آیین بیان، برای دیانت خود موعود و ناسخی با لقب «من یظهره الله» مشخص کرد. پس از اعدام او و آغاز رهبری جانشینش، میرزا یحیی صبح ازل، برخی از بابیان خود را در مقام من یظهره الله معرفی کردند، اما به جز میرزا حسینعلی بهاءالله هیچ یک نتوانستند در گسترش آن دعوی پیشرفت کنند. با آغاز دعوت بهاءالله در نسخ تعالیم باب در آیین بیان و تاسیس آیین بهایی به سال 1283ق، برخی از بزرگان بابیان بهایی نشده که به اصالت ریاست صبح ازل و استمرار آیین بیان معتقد بودند، به نگارش کتاب ها و رساله هایی در نقد دعوت بهاءالله روی آوردند و کوشیدند به پیروان باب نشان دهند او نمی تواند موعود باب و ناسخ آیین او باشد. این مقاله بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که با مبنا گرفتن تعالیم و آموزه های باب که برای بابیان بهایی شده و بابیان بهایی نشده وحی الهی و آیات خداوند به شمار می آمد، مخالفان بابی بهاءالله تا چه اندازه در چینش استدلال های خود در رد دعوت او به درستی عمل کردند؟ بررسی و تحلیل آثار مخالفان نشان می دهد آنها در مجموع از آموزه های باب به خوبی استفاده و نادرستی دعوت بهاءالله را به صورتی مستدل مشخص کردند. در این پژوهش، بررسی استدلال های ایشان با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع، ضمن تمرکز بر محتوای ردیه سید محمد اصفهانی که از ردیه های موجز اما مهم ایشان است و نیز با آوردن استدلال های مشابه برخی دیگر از مخالفان بابی و برجسته بهاءالله انجام شده است.
کلیدواژگان: آیین بیان، آیین بهائی، میرزا حسینعلی بهاءالله، میرزا یحیی صبح ازل، سید محمد اصفهانی، استدلالیه نبیل -
صفحات 233-256
همزمان با حکومت قراختاییان بر کرمان، طی سده هفتم و اوایل سده هشتم هجری قمری، درآمدهای مالیاتی منبع مهم عایدات حکومت به حساب می آمد. از همین رو، در حکومت قراختاییان کرمان تلاش مقامات دیوانی، اعم از وزرا و مستوفیان، منجر به شکل گیری یک ساختار منظم تشکیلاتی مالی و اداری شد، امری که نوشتار حاضر با استفاده از روش مطالعات تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی به دنبال اثبات آن است. در همین زمینه، پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که دولتمردان قراختایی کرمان چه رویکردی نسبت به امور مالی و جمع آوری مالیات ها داشتند و منابع مالیاتی آنان بر چه مواردی استوار بود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که منابع مالیاتی در دوره قراختاییان شامل دریافت انواع مختلف مالیات از نواحی مختلف منطقه کرمان و همچنین ملوک اطراف می شد که خود به دو روش مستقیم و غیرمستقیم انجام می گرفت. در روش مستقیم، دستگاه مالیه از طریق فرستادن محصلان مالیاتی اقدام به جمع آوری مالیات های مختلف از مردم می کرد و مالیات جمع آوری شده را به خزانه دیوان بزرگ واریز می نمود. در روش غیرمستقیم، حکومت بدون اینکه مستقیما با مردم در ارتباط باشد و محصلانی برای جمع آوری مالیات بفرستد، مالیات ها را اخذ می کرد. در این روش از مواضعه، مقاطعه و برات استفاده می شد. این روش ها اگرچه در جمع آوری مالیات ها به حکومت کمک می کرد، فشار مالیاتی زیادی بر مردم تحمیل می نمود.
کلیدواژگان: کرمان، قراختاییان، منابع مالی، انواع مالیات ها، جمع آوری مالیات -
صفحات 257-280
ساختار و تشکیلات مالیه در نظام دیوانسالاری ایران، پیشینه ای کهن دارد، اما پس از مشروطه در سال های 1324 تا 1341 قمری، در هنگامه ای که مشکلات اقتصادی شدید بود، مجلس در تبیین رویکردها، روند تدوین، تصویب و اجرای قوانین، نقش جدیدی ایفا کرد. کارگزاران مالیه و نمایندگان مجالس اول تا چهارم متاثر از نیازهای اقتصادی کشور، نابسامانی های سیاسی، و نیاز به بازآفرینی ساختار و تشکیلات نوین مالیه، تلاش های بسیاری در روند قانون گذاری انجام دادند. بررسی روند قانون گذاری مالیه در این دوره نشان می دهد که سامان سیاسی کشور با انسجام و یا ازهم گسیختگی سازمان مالیه، ورود و خروج کارگزاران و مستشاران خارجی، رویکردها و روش های نوین در مالیه و مسائل اقتصادی کشور در ارتباط بوده است. در نوشتار حاضر روند قانون گذاری مالیه، اصلاح و تحکیم ساختار اداری مالیه و نقش کاربدستان و کارگزاران مالیه و مجلس در فرایندهای آن مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، اسناد اداری، قوانین، مشروح مذاکرات مجلس و منابع کتابخانه ای دیگر با روش تاریخی و رویکرد تحلیلی بررسی شده است. کنکاش و جستجو در میان داده های به دست آمده بیانگر آن است که از ابتدای تاسیس مجلس اصلاح اقتصادی و افزایش عایدات مورد بحث بود و با توجه به اتکای دولت به درآمدهای مالیاتی، مفروض آن است که رسیدگی به وضع مالیات ها می بایست مهم ترین تصمیم اصلاحی در سال های پس از به ثمر نشستن مشروطه باشد. اما سیر قوانین تصویب شده نشان می دهد که سیاستمداران و نمایندگان مجلس اصلاح و تحکیم ساختار اداری و سازمان دهی به وزارت مالیه را در اولویت در نظر گرفته و به این امر پرداختند.
کلیدواژگان: وزارت مالیه، قانونگذاری، مجلس، مشروطه، مالیات
-
Pages 1-20
he invasion of British, Soviet, and American forces in September 1941 led to the abdication of Reza Shah, resulting in Iran’s involuntary entry into a war that had various implications in political, economic, and social aspects. According to Article B of the Tripartite Agreement, the Iranian government was obliged to place all its communication facilities, including telephone, telegraph, and wireless services, at the disposal of the Allies. Thus, throughout the war, the Allied powers took control of telegraph and postal services. Documents indicate that the unrestricted operation of the Allies in employing the postal and telegraph communication system facilitated their full-scale interference in Iranian domestic affairs, leading to the disruption of the economic system and incurring numerous damages in various sectors of the Iranian economy. This research evaluates and investigates foreign domination over the postal and telegraph systems as an example of these consequences.While in recent years, there has been a growing trend of examining World War II and investigating its causes, backgrounds, and outcomes, many documents and records related to Iran are still preserved in archival centers in the form of data, which can provide a clear narrative of Iran’s situation during and after the war. The present research aims to investigate the conditions of Iran in this period through the lens of the postal and telegraph situation, relying on the available documents in Iranian archival sources. This article seeks to answer the following questions: What were the effects of the Tripartite Agreement imposed on Iran, as a result of the occupation during World War II on the state of Iran's postal and telegraph services? What was the significance of interference in postal and telegraph services for the Allied governments? How did the Iranian government react to foreign interference? This research endeavors to provide clear answers to these questions by using documents and analyzing historical data.
METHODOLOGYThis article uses a descriptive-analytical approach. The subject is initially described comprehensively and then a historical analysis is conducted by utilizing the documents available in Iranian archives.
Results and DiscussionFollowing the occupation of the country by foreign forces during World War II, internal affairs in Iran were severely disrupted, and as a result, key sectors of the economy such as agriculture, industry, railways, postal and telegraph services, and foreign trade suffered serious damage. These events took place due to the presence of Allied forces. The Allies, through interfering in various political, economic, and social spheres during the war, took control of the country's vital administrative arteries, not only causing disruptions but also inflicting significant financial losses. One of the important economic sectors of the country was the postal and telegraph communication system, which, albeit at great expense, arrived in Iran with British and Russian support and it was a significant source of government revenue. With the occupation of Iran, this source of income fell into the hands of the Allied powers, leading to a decrease in its revenue. Disruption in the operations of merchants and traders, who relied on the postal and telegraph system to conduct business within and outside Iran, resulted in their financial losses. Reduction in the level of services provided by ministries, departments, and organizations related to economic and financial matters, as well as the reduction in the government revenue due to people’s payments for postal and telegraph expenses, are among the consequences of Allied interference in this crucial communication sector. With the occupation of Iran, not only did the postal and telegraph lose its role as an income source, but significant financial burdens were also imposed on the Iranian people and government.
ConclusionBased on the research findings, the Allies, using the Tripartite Agreement, laid the groundwork for their direct interference in postal and telegraph services. This led to disruptions in trade, a reduction in the level of services provided by ministries, departments, and organizations related to economic and financial matters, a decrease in Iranian government revenue due to people’s payments for postal and telegraph expenses, and ultimately, a reduction in government revenue from this important economic source.
Keywords: Iran, World War II, Allies, Post, Telegraph -
Pages 21-50
As trade in the Indian Ocean became a branch of global maritime trade, Safavid Iran entered this arena due to its proximity to the Persian Gulf. The English and Dutch East India Companies were born in the first half of the 17th century to take over the exclusive trade of the East and went to the eastern lands, including Iran. Shah Abbas I entered them into Iran’s economic and commercial circuit by signing a contract and granting privileges to use the commercial competition between them for the prosperity and prosperity of the country’s economy. The competition of these two companies to take over Iran’s exclusive trade continued after Shah Abbas. The present article seeks to clarify the effective factors in the competition between British and Dutch East India companies in the Shah Safi and Shah Abbas II periods by using a descriptive-analytical method and using to Iranian and non-Iranian sources. The findings of this research show that the annulment of the silk export monopoly by Shah Safi, commercial contracts of the Iranian government with companies, cash (liquidity), British and Dutch wars in Europe and the Persian Gulf, The export and import of these companies were effective factors in the commercial competition of companies during the period of Shah Safi and Shah Abbas II. Also, the Dutch East India Company was commercially superior to the English Company due to having more liquidity, higher diplomatic power in negotiations with the Safavid court, and better-equipped equipped commercial-military ships.
Keywords: Persia, Safavids, Trade, English Esat India Company, Dutch Esat India Company -
Pages 51-73
Iranian governments during the medieval centuries used visions and prophetic dreams to set a connection with the transcendent and divine realm and pretended to be inspired by the sacred-spiritual world. Through a descriptive-analytical approach, the research addressed the fundamental question of the relationship between prophetic dreams function with political legitimacy during the 4th and 5th centuries AH Iran. It showed that dealing with legitimacy challenges was a key concern for Iranian governments during this period. Propagating future political events through prophetic inspiration in the form of dreams was integral to the agenda of those in power and surrounding elites. The birth and survival of leaders amid doubts, achieving seemingly implausible power, establishing and sustaining governance, territorial expansion, suppression of enemies, and even the downfall of their rule were all encompassed in the content of prophetic dreams during these centuries. Additionally, to dispel doubts and have huge impacts on public perception, using symbols with profound meanings embedded with prophetic concepts in dreams was a part of the agenda. However, given the significant overlap of applying these symbols in dreams, it is indicative of their forgery.
Keywords: Dream, Falsification, Legitimacy, Political Prophecy, History Of Iran, Medieval Centuries -
Pages 75-103
Using Spragens’s crisis theory, which oversees the understanding of political theories, the present article has explained the question of the development process and the nature of “constitutional theory” in Iran during the Qajar era. The purpose of this research is to apply Spragens’s theory to understand the nature and explain the development process of constitutional theory in Iran. The results obtained from this research, based on the descriptive-explanatory method, show that the constitutionalism theory did not emerge in the last days of the movement; Rather, it has had a historical-evolutionary process. Regarding its nature, it can be said that the theory of constitutionalism was “the theory of the rule of law” and a movement to “establish freedom” and get rid of tyranny. The development process of this theory by using the theoretical approach of Spragens in the four steps of the problem and observation of disorder; causes of disorder; order and fantasy (rebuilding society); And the prescription phase will be explained.
Keywords: Nature, Process, The Concept Of Constitutionalism, Qajar Era Iran, Tyranny, The Rule Of Law, Thomas Spragens Theory -
Pages 107-128
The loss of national pride of the Iranians since the beginning of the Qajar era as a result of numerous defeats at the hands of Russia and England, and the chaotic consequences of economic and political relations with them, provided the necessary intellectual basis for intellectuals to find the causes of weakness. Among the factors that some pre-constitutional intellectuals focused on in this area was ancient nationalism. Although during the constitutional era, the dominant form of nationalism took on an anti-authoritarian and anti-colonial face, and its antiquarian approach became less important than before, attention to it matured again with the end of the First World War. With the rise to power of Pahlavi I, archaic nationalism became one of the main ideologies of nation-building for government officials. The development of Kasravi's ideas took place at such a time. The present study tries to answer this question by using historical method and analytical descriptive approach: what was Kasravi's attitude towards promoting the discourse of archaic nationalism as a thinker? The results of the research show that although Kasravi was interested in the history of ancient Iran, he opposed some of the extreme components of the antiquarians and considered their promotion as one of the factors weakening national unity.
Keywords: Kasravi, First Pahlavi, Nationalism, Archaism -
Pages 129-148
Following a period of relative hiatus in the relation between Iran and China, efforts were made its revival during the first Pahlavi I era. Merchants and governments of the two countries, in an attempt to resume relations, attempted for an economic trade based on the tea. The main question of this research aims to examine the factors that led to the revival of economic relations between Iran and China during the Pahlavi I era with a focus on the tea trade and its continuation and achievements. This research is made using a descriptive-analytical approach and based on the contents of unpublished documents from the Ministry of Foreign Affairs and the National Archives, as well as some sources and research. The research findings indicate that the efforts to establish relations between the two countries were influenced by factors such as the rise to power of two military figures in these countries, their need to gain international prestige, and the economic interests of a number of Iranian and Chinese merchants. Efforts to establish bilateral relations, through employing Chinese experts in the Iranian tea industry, attempting to revive the export of Chinese tea to Iran, and persuading the officials of the two countries to work for facilitating trade relations began and continued. However, these efforts, were not very productive due to factors such as the geographical distance between the two countries, Iran’s focus on the bill to strengthen the national tea industry, and its lack of interest in a serious relationship with China, and only resulted in the establishment of the Iran Chamber of Commerce in Shanghai.
Keywords: Iran, China, First Pahlavi, Tea Trade, Shanghai -
Pages 149-174
Secularism and laicity are two concepts in political science that are usually used interchangeably. However, despite their similarities, these two have many differences. Secularism is a philosophical worldview that looks at the world and explains natural, political, and social affairs and phenomena, which of course is divided into branches. Laicity is a type of government in which the institution of religion and the institution of the state are separated from each other and the government is neutral in matters related to religion and belief. Considering this, the article aims to analyze and interpret the positions of the Fourth National Front to find the relationship between this political trend and these two discourses, and to explain how it accompanies the spiritual-religious trend on the eve of the Islamic Revolution. In addition, It seeks to answer the question of why the National Front, despite its secular and laicity policy, gave in to some of the religious components of the Islamic Republic.
Keywords: Fourth National Front, Secularism, Laicity, Islamic Revolution, Karim Sanjabi -
Pages 175-210
Clergymen were an influential class during the Qajar period, and played a decisive role in the Iranian social and political life at that time. The surviving documents from this period show that clerics played an active role in public benefit, and religious and charitable affairs among other social groups through endowments (Waqf). Endowments, as one of the economic capitals during the Qajar period, increased the influence and prestige of clerics among different classes and played an active social role among them. Nevertheless, the endowment documents related to this group in the Qajar period have been less investigated. Examining the contents of clerics’ endowments will help in obtaining information about the types, uses, and characteristics of the endowments of this social group, as well as acquiring first-handed information about jobs, markets, caravanserais, houses, takyehs and mosquesin the neighborhoods of Barforosh city during the Qajar era.
Keywords: Clergymen, Endowments, Qajar Period, Endowment Documents, Barfarosh (Babol) -
Pages 211-232
After the execution of Sayyid Ali-Muhammad the Bab, Mirza Hussein-Ali Nouri (Baha'u'llah) claimed himself to be the person who was to introduce the religion after Babiism and in turn faced the opposition of the Bab's successor, Mirza Yahya Subh-i-Azal. Then, some of the Babi elite compiled works against Baha'u'llah's dawah. This paper aims to answer this question, based on the teachings of the Bab that both Babis and Baha'is considered divine words of God, how well did the Babi opposers of Baha'u'llah build their arguments? Analyzing their works shows that overall, they used Bab's teachings correctly and highlighted the flaw of the Baha'u'llah's dawah reasonably. In this research, the scrutiny of their arguments is done by the Analytical method based on the contents of the Raddiyah of Sayyid Muhammad Isfahani and by presenting similar arguments of other distinguished Babi opposers of Baha'u'llah
Keywords: The Religion Of Bayan, Bahai Faith, Mirza Hossain-Ali Baha’U’Llah, Mirza Yahya Subh-I-Azal, Sayyid Muhammad Isfahani, Nabil Treatise -
Pages 233-256
The main question of the present article is to determine Kerman statesmen’s approach towards finance and tax collection and the basis for tax resources of Kerman Qara-Khitai. The findings of the research indicate that the tax resources in the Qara-Khitai period included receiving diverse types of taxes from different areas of the Kerman as well as receiving taxes from the surrounding area, which were done in two direct and indirect ways. In the direct method, they collected various taxes by sending tax collectors and deposited the collected taxes to the treasury of the Grand Divan. In the indirect method, the government collected taxes, without direct contact with the people, and sent tax collectors to collect taxes, using Muvada'a (contracting), Mukata (Grant), and Barat (bill of exchange).
Keywords: Kerman, Qara-Khitai, Financial Source, Types Of Taxes, Tax Collecting -
Pages 257-280
The structure and organization of finance in Iran’s bureaucratic system have a long history, but after the constitution in the years 1906 to 1922, a time when economic problems were very severe, the parliament (Majlis) played a new role in explaining approaches, and the process of drafting, approving, and enforcing laws. The legislative process was impacted by the economic needs of the country, political disorders, and the need to recreate a new structure and organization for the Ministry of Finance, which led to the involvement of finance brokers and representatives of the first to the fourth parliaments. A review of the legislative process of finance in this period shows that the political system of the country has been related to the coherence or disintegration of the organization of finance, the entry and exit of foreign brokers and advisors, new approaches and methods in finance and economic issues of the country. The legislative process of finance, the reform and consolidation of the administrative structure, and the role of entrepreneurs, finance brokers, and parliament are examined in a historical manner using documents, laws, and other library resources. The investigation and search among the obtained data indicate that from the beginning of the establishment of the parliament, economic reform and increase of income were discussed, and according to the government’s reliance on tax revenues, it seems taxes must have been the most important reform decision in the years following the constitution. The results show that according to the legislation passed, politicians and parliamentarians prioritized reforming and consolidating the administrative structure, as well as forming the Ministry of Finance.
Keywords: Ministry Of Finance, Legislative, Parliament Constitution, Tax