فهرست مطالب
نشریه پژوهش های زبان شناختی قرآن
سال سیزدهم شماره 2 (Autumn-Winter 2024)
- تاریخ انتشار: 1403/07/01
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 1-21
نظم آیات در قرآن کریم با رویکردهای گوناگونی بررسی شده است. این بررسی ها بیشتر به چینش الفاظ در یک آیه و نیز گاه به چرایی چینش یک آیه پس از آیه ای دیگر توجه دارد. فهم قرآن از راه های مختلفی قابل دستیابی است؛ ازجمله بررسی مرحله به مرحله از جزء به کل که ابتدا از عناصر سوره آغاز می شود و با ارتباط بینامتنی پایان می پذیرد. پژوهش حاضر الگویی نوین را به منظور تحول مطالعه فهم قرآن پیشنهاد می کند که همان ارتقای فهم سوره تغابن از مدل های ساده به پیچیده است. این پژوهش درصدد است با اتخاذ روش توصیفی - تحلیلی، به بررسی جزء به کل در راستای فهم سوره تغابن بپردازد. بررسی ها نشان می دهند مدل های ساده فهم سوره تغابن عبارت اند از فهم با توجه به عناصر آیات سوره که مربوط به دانش مفردات است؛ فهم گزاره ای که در حوزه دانش وقف و ابتداست. مدل های پیچیده فهم سوره تغابن نیز عبارت اند از فهم پاراگراف محور که مربوط به دانش رکوعات است؛ فهم سوره محور که مرتبط با دانش هدفمندی است. بدین مفهوم که هر سوره هدف خاصی دارد که روح کلی آیات سوره را در بر می گیرد؛ فهم بین سوره ای که در قالب ارتباط زوجیت و هم گروهی محقق می شود. سوره تغابن با سوره منافقون، ارتباط زوجیت و با سوره های مسبحات ارتباط هم گروهی دارد.
کلیدواژگان: فهم قرآن، جزء به کل، عنصر به ترکیب، سوره تغابن -
صفحات 23-40
آوا، یکی از عوامل اثرگذار در خلق تصویرهای هنری قرآن کریم است که تناسب عمیق آن با محتوا، رمزگشای دلالات و گزاره های متن است و این همسویی آوا (فونتیک) و معنا (سمانتیک)، سطوح معرفتی جدیدی را به روی مخاطب می گشاید که با هر تغییر در واج ها، هجاها، واژگان و بافت موسیقایی، متغیرهای معنایی نیز دستخوش تغییر می شوند و تصویر جدیدی از طریق این رهیافت های صوتی شکل می گیرد؛ به همین منظور، تناسب آوایی و محتوایی که در زبان شناسی از آن با عنوان «فنوسمانتیک» بحث می شود، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در حیطه این پژوهش قرآنی قرار گرفته و مطابقت حروف، حرکات، واژگان و ضرب آهنگ آیات سوره سجده با معانی بررسی و مشخص شده است؛ هرکدام از این آواها در سوره سجده به خوبی در نقش خود قرار گرفته اند؛ به گونه ای که آوا تحت لوای معنا از کوچکترین جزء به کل بافت سرایت می کند و یک همپوشانی آوا یی و معنایی متناسب با موضوع محوری، نقش تصاویر سوره را برجسته می کند.
کلیدواژگان: قرآن کریم، سوره سجده، آوا، محتوا، فنوسماتیک -
صفحات 41-57
قصر به معنای اختصاص امری به امر دیگر و نفی آن از غیر او، از اسللو هلای ررکلاربرد بیغلی در قلرآن کریم است که خداوند، در موضوعات مختلف، با توجه به اقتضای حال مخاطب، برای بیان مقصود خلود و تفهیم دقیقتر معنای آن، شیوه های خاصی از این اسلو را به کار بلرده اسلت . علملای بیغلت تقملیمات متعددی برای قصر ذکر کردهاند که در آنها بیشتر به طرفین قصر توجه شده است. این رژوهش درصدد ارائه تقمیم جدیدی برای قصر به اعتبار وحدت موضوع و تعدد اسالیب قصر است. بلا دقلت در آیلات حلاوی اسالیب قصر، دریافته میشود متکلم گاه موضوع واحدی را بله رو هلای مختللف بیلان کلرده اسلت بله گونه ای که گاه با به کارگیری یک اسلو قصر، معنای مدنظر را بیان کرده و درمقابل، گلاه بلیش از دنلد اسلو را در سیاق واحد یا سیاق های مختلف به کار میبرد که میتوان آن را وجهی برای تقمیم جدیلدی از قصر دانمت. این رژوهش درصدد ارائه تقمیم مذکور است و با رو توصیفی تحلیلی به سوالاتی از این قبیل راسخ میدهد: در کیم وحی ده شیوه های جدیدی از بیغت اسالیب قصر طرح شدنی است منظور از قصر مرکب دیمت و سیاق متن ده تاثیری بر آن دارد. با تحلیلی تطبیقی از انواع قصر متنلاثر و متلداخل و متوالی با شواهد قرآنی مشخص میشود دو عنصر وحدت موضوع و سیاق نقش اساسلی در تعریلف قصلر مرکب داشته. همچنین، دامنه سیاق تعیین کننده انواع قصر مرکب دارد.
کلیدواژگان: قرآن کریم، قصر مرکب، اسلوب، متداخل، متوالی، متناثر -
صفحات 59-75
دعا و نیایش یکی از والاترین معارفی دینی است که نقش پراهمیتی در تربیت معنوی و شکوفایی روح آدمی دارد. انسان با دعا، نیازمندی، فقر و نهایت بندگی، خود را در مقابل خدا اظهار می کند. ادعیه پیامبران در قرآن کریم ازجمله گفتمان هایی است که در حوزه پراگماتیک و کاربری زبان از تاثیرگذاری، انسجام و ساختار هدفمندی برخوردار است و معانی کاربردشناختی پیچیده ای را محقق می سازد. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه کنش گفتار سرل، چگونگی کاربری زبان در این ادعیه و کارکرد کنش های موجود در آنها را بررسی کند. از دستاوردهای پژوهش این است که زبان کاربری شده در آیات، زبان پراگماتیکی است؛ به این معنا که کلمات و جملات صرفا جنبه تولیدی و توصیفی ندارند؛ بلکه به دنبال اجرای کنش و تغییر جهان خارج، به سود کاربر آنهاست. ادعیه پیامبران در قرآن براساس الگوی جان سرل، بر سه کنش استوارند که بر حسب بسامد عبارت اند از ترغیبی که عموما با اسلوب امری به شکل کنش غیرمستقیم، با نیروی در گفته التماس، رخصت کاربری شده است؛ در این کنش، شاخصه قدرت و سلطه نقش اساسی در اجرای کنش دارد. کنش اظهاری که کاربری آن در هر دو نوع کنش گفتار مستقیم و غیرمستقیم و نیروی در گفته آن اقرار و تبیین است. کنش عاطفی که غالبا به شکل کنش گفتار مستقیم کاربری شده است و نیروی در گفته ندامت و پیشمانی را شامل می شود. از این سه کنش پر کاربرد در ادعیه، ترغیبی و اظهاری جنبه مصلحت خواهی عمومی و عاطفی جنبه شخصی و تخلیه روانی دعاکننده را دارد.
کلیدواژگان: ادعیه پیامبران، کاربردشناسی زبان، کنش گفتار، جان سرل -
صفحات 77-89
یکی از راه های دستیابی به ظرافت های معنایی و تعمیق فهم متون، توجه به روابط مفهومی میان واژگان است. این امر درباره واژگان قرآن کریم جایگاه ویژه ای پیدا می کند. بر این اساس، پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، روابط مفهومی واژه «تسویل» در قرآن کریم با سایر واژگان همنشین و جانشین بررسی و تحلیل شده است. مولفه هایی که در معناشناسی واژه «تسویل» تاثیرگذار هستند، با هدف جانشینی عبارت اند از: «اغوا»، «تزیین»، «زخرف»، «تحلیه»، «تحسین» و «تبرج» و در بخش واژگان همنشین، واژگان: «نفس»، «شیطان» و «املا» بررسی شده اند. درنهایت، بر این نکته صحه گذاشته می شود که «تسویل» عمل نفس انسان بوده و بر معنایی خاص از تزیین اشاره دارد که مربوط به تمنیات نفسانی انسان است. به همین مناسبت، این قوه نفسانی، به نفس مسوله نیز نامیده می شود؛ به این معنا که آنچه با حقیقت فاصله بسیاری دارد، در نظر انسان پسندیده جلوه داده می شود و سبب لغزش و خطا در تصمیم گیری انسان می شود.
کلیدواژگان: تسویل، روابط مفهومی، روابط همنشینی، روابط جانشینی، معناشناسی -
صفحات 91-106رتوریک، خطابه اثرگذار و اقناعی است که گرچه پیدایش آن به یونان باستان برمی گردد، در حیات عرب جاهلی - به ویژه در امور صلح آمیز - ردپای آن، فراوان دیده می شود. از آنجا که قرآن در چنین فرهنگی ظهور کرده و از ساختار خطابه ای برخوردار است، بررسی میزان بهره برداری قرآن از بیان رتوریکی ضرورت دارد. در این تحقیق با بررسی آیات قرآن کریم در حوزه های مشتمل بر استدلال و احصا و دسته بندی آنها به شیوه استقرایی، مشخص می شود استدلال های قرآن، فراتر از شیوه های مرسوم به ویژه در فلسفه، مبتنی بر ویژگی هایی است که می تواند علاوه بر جنبه عقلانی، ابعاد دیگری از ادراکات انسانی مانند تامل در مشاهدات روزمره، احساسات، درک وجدانی و تصویرسازی ذهنی را نیز درگیر سازد و از رهگذر آن، تاثیر همه جانبه و عمیق تری بر مخاطب خود بر جای گذارد. این خصوصیات ویژگی های رتوریکی در شیوه استدلال قرآن کریم است.کلیدواژگان: قرآن، زبانشناسی، رتوریک، خطابه، استدلال
-
صفحات 107-122
در این پژوهش با الهام از الگوی زبان شناختی صورت گرایان (فرمالیسم) و به کمک ابزار توانمند هنجارگریزی[1] یا آشنازدایی در حوزه زبان شناسی، مفهوم واژگانی[2] آن در سوره مبارکه یوسف (ع) بررسی شد. کاربست هنجارگریزی واژگانی، گریز از قواعد زبان هنجار و عدم مطابقت با زبان معیار تعریف می شود و مفاهیم واژگانی ازنظر زبان شناختی خارج مصداق عینی و ظاهر واژگان هستند. در پرتو رمزگشایی واژگانی مفاهیم غیرمتعارف، قرآن کریم (الهی قمشه ای، 1384 ش) سعی دارد خواننده را به تفکر وادارد تا فرد بتواند به رمزگشایی مفاهیم واژگانی غیر مستقیم بپردازد و به رمزگشایی دست یابد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی در چارچوب نظریه لیچ (1969م) انجام شد و نتایج نشان دادند هنجارگریزی واژگانی حادث شده در سوره مبارکه یوسف (ع) به دو بخش تقسیم می شود: هنجارگریزی واژگانی که فقط یک بار و منحصرا در سوره یوسف (ع) ذکر شده اند و بیشترین بسامد را داشتند؛ هنجارگریزی واژگانی که منحصرا دو بار در سوره یوسف (ع) نام برده شده اند و از بسامد کمتری برخودار بودند. یافته ها نشان می دهند هنجارگریزی واژگانی در این سوره در قالب مفاهیم استعاری و قاعده افزایی به زیبایی طرح داستان کمک بسیاری کرده است.
کلیدواژگان: قرآن کریم، زبان شناسی شناختی، هنجارگریزی واژگانی، سوره یوسف (ع)، صورت گرایان روسی -
صفحات 123-135
دانش نام شناسی (Onomastics) یکی از شاخه های زبان شناسی است که حوزه ای گسترده از علوم گوناگون را در خود گنجانده است؛ پیشینه نام شناسی به اواخر قرن نوزده میلادی برمی گردد که دوره تدوین اصول و قواعد زبان شناسی تاریخی است. در نام شناسی، مطالعه نام ها از زوایای مختلف جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و زبانی بررسی می شود. این دانش می کوشد قلمروهای مختلفی از نام ها را بکاود و درباره ساختار نام، وجه تسمیه و دلایل و توجیهاتی را برملا سازد که در ورای نام گذاری نهفته است. در پژوهش حاضر، به شیوه ای توصیفی تحلیلی، عناوین تفاسیر عرفانی گرد آمده و از جهت هسته معنایی، بررسی شده اند. نتایج به دست آمده پژوهش نشان می دهند در نام هایی که واژه «حقائق» به عنوان مرکز نام استفاده شده و نام دارای ساختار اضافی است، باید بخش دوم را هسته ترکیب در نظر گرفت. این ویژگی در نام هایی که واژه «اسرار» در آنها به کار رفته است نیز دیده می شود؛ در حالی که در بسیاری از نام های تفاسیر که واژه «بیان» در آنها استفاده شده، هسته ترکیب همان بخش اول نام است. به عبارت دیگر، این نام ها جزء اسامی درون مرکز شمرده می شوند؛ اما نکته بسیار مهم در این تحقیق نام هایی هستند که در ساختار آنها جار و مجرور دیده می شود. می توان این ساختارها را در گروه اسامی مرکب اضافی قرار داد؛ البته در این بین، اسامی و عناوینی وجود دارند که فاقد هسته مشخص اند.
کلیدواژگان: نام گذاری (تسمیه)، نام شناسی، تفاسیر عرفانی، هسته معنایی، تصوف
-
Pages 1-21
The order of the verses in the Holy Quran has been examined with various approaches. These studies focus more on the wording of rhetoric in one verse, and sometimes the reason one verse is arranged after another. Understanding the Qur'an can be achieved in a variety of ways; Including a step-by-step examination of the whole, which first begins with the elements of the surah and ends with an intertextual relationship. The present study suggests a new model for the transformation of the study of the Qur'an's understanding, which is the promotion of understanding the Surah "Al-Taqabon's" from simple to complex models. This study seeks to examine the part-to-whole division to understand this surah by adopting a descriptive-analytical method. Studies show that simple models of "Al-Taqabon" surah are understanding the elements of verses related to the knowledge of singularities and understanding a proposition that is in the field of knowledge of Waqf and Ibteda. Complex models of understanding Surah "Al-Taqabon" are also a paragraph-oriented understanding related to the knowledge of "Rokooat", a surah-oriented understanding that is related to purposeful knowledge; in the sense that each surah has a specific purpose that encompasses the general spirit of the surah verses and understanding a surah that is achieved in the form of marriage and group relationship. Surah "Al-Taqabon" has a marital relationship with Surah "Al-Munafiqun" and is associated with "Mosabbahat" surahs.
Keywords: Understanding The Qur'an, Part To The Whole, Element To Composition, Sura Al-Taqbon -
Pages 23-40
Sound is one of the effective factors in creating artistic images of the Holy Qur'an, which has a deep compatibility with the content, deciphering the meanings and propositions of the text. This alignment of sound (phonetic) and meaning (semantic) opens up new levels of knowledge to the audience so that with Every change in phonemes, syllables, words, and musical context, semantic variables are also changed. A new image is formed through these sound approaches. For this purpose, phonetic fit and content, which is discussed in linguistics under the title of "Phono semantics", has been included in the scope of this Qur'anic research using the analytical-descriptive method, and the compatibility of letters, diacritical signs, words, and rhythm of the verses of Surah Sajdah with the meanings have been examined and specified; In Surah Sajdah, each of these sounds is well placed in its role in such a way that under the influence of meaning, the sound spreads from the smallest component to the entire context, and a phonetic and semantic overlap that is appropriate to the central theme, highlights the role of the surah's images.
Keywords: Holy Quran, Surah Sajdah, Sound, Content, Phenosemantics -
Pages 41-57
Qasr, which means assigning one thing to another and denying it to someone else, is one of the most used rhetorical styles in the Holy Qur'an, that God, in various subjects, according to the needs of the audience, to express his intention and understand its meaning more precisely, has used special ways of this style. Scholars of rhetoric have mentioned several divisions for the Qasr, in which more attention is paid to the sides of the Qasr. This research aims to present a new division for the Qasr based on the unity of the subject and the multiplicity of styles of the Qasr. Being careful in the verses containing Qasr styles, we notice that the theologian sometimes expresses a single topic in different ways, so that sometimes by using one Qasr style, he expresses his intended meaning, and on the other hand, sometimes he uses more than several styles in a single context or contexts. This can be seen as a means for a new division of the Qasr. This research aims to present the said division, and with a descriptive-analytical method, to answer questions such as, what new ways of rhetoric of Qasr styles can be proposed in the word of revelation. With a comparative analysis of overlapping, consecutive, and dispersed types of Qasr, it is determined with the Qur'anic evidence that the two elements of the unity of the subject and the context play an essential role in the definition of the compound Qasr; Also, the scope of the context determines the types of compound Qasr.
Keywords: Holy Qur'an, Compound Qasr, Style, Overlapping, Consecutive, Dispersed -
Pages 59-75
Prayer is one of the highest religious teachings that plays an important role in spiritual education and the flourishing of the human soul. By praying, man declares his neediness, poverty, and ultimate servitude before God. The supplications of the prophets in the Holy Qur'an are among the discourses that have impact, coherence, and purposeful structure in the pragmatic and practical field of language and realize complex pragmatic meanings. The present study tries to analyze the language use of these prayers and the function of actions used in them by using the descriptive-analytical method and relying on Searle's speech act theory. One of the achievements of the research is that the language used in the verses is pragmatic in the sense that the words and sentences are not only productive but seek to implement action and change the outside world for the benefit of their users. The prayers of the prophets in the Qur'an, based on the model of John Searle, are based on three actions, which according to frequency are: 1) Persuasive action that is generally used in the form of indirect action, and the power in its statement is begging. In this action, the characteristic of power and dominance plays a fundamental role in the execution of the action; 2) Declarative action which has been used in both direct and indirect speech acts, and the power in its statement is confession and explanation; 3) Emotional action which is often used in the form of direct speech acts and the power in its statement includes remorse and regret. Of these three actions that are widely used in prayers, persuasive and declarative actions have the aspect of public expediency, and emotional action has the personal aspect and mental draining of the supplicant.
Keywords: Prayers Of The Prophets, Language Usage, Speech Act, John Searle -
Pages 77-89
One of the ways to achieve semantic subtleties and deepen the understanding of texts is to pay attention to the conceptual relationships between words. This matter finds a special place in the words of the Holy Qur'an. Therefore, the upcoming research based on the analytical-descriptive method, has investigated and analyzed the conceptual relations of the word "Tsawil" in the Holy Quran with other accompanying and substitute words. The components that are effective in the semantics of the word "Taswil" with the purpose of substitution are Eqva, Tazeen, Zokhroph, Tahliyah, Tahsin, and Tabarj, and in the accompanying vocabulary section, the words of Nafs, Saitan, and Emla have been examined. Finally, it is confirmed that Taswil is an act of the human soul and it refers to a special meaning of decoration that is related to human desires. On this occasion, this emotional power is also called the responsible self (Mosawaleh), in the sense that what is far from the truth is seen as pleasing in the sight of man and causes slippage and fault in human decision-making.
Keywords: Tsawil, Conceptual Relations, Association Relations, Substitution Relations, Semantics -
Pages 91-106Rhetoric is an effective and persuasive speech that, although its origin goes back to ancient Greece, its traces can be found in the life of Jahili Arabs - especially in peaceful matters. Since the Qur'an appeared in such a culture and has an elaborate structure, it is necessary to examine the extent of the Qur'an's use of rhetorical expression. In this research, by examining the verses of the Holy Quran in the fields of reasoning, counting, and classifying them inductively, it becomes clear that the arguments of the Quran are beyond the conventional ways, especially in philosophy. The arguments of the Qur'an are based on features that can involve other dimensions of human perceptions besides the rational aspect; such as reflecting on everyday observations, feelings, conscientious understanding, and mental imagery; As a result, in this way, they leave an all-round and deeper impact on its audience. These characteristics can be considered as rhetorical characteristics in the Qur'an's way of reasoning.Keywords: Quran, Linguistics, Rhetoric, Oratory, Argument
-
Pages 107-122
This research investigated lexical defamiliarization in Yusuf (AS) surah based on the theory of Formalists' Cognitive Linguistics. The linguistic model of the formalists (formalism) can be a powerful tool to indicate defamiliarized lexical meanings in the surah. Lexical defamiliarization is defined as avoiding the norms of literal meanings not to conform to the standard language. The lexical concepts are linguistically outside the direct meaning in the text. In light of the lexical decoding of unconventional concepts, the Holy Quran tries to make the readers think to decode the indirect lexical meanings and achieve the verses' purposes. The present research was carried out in a descriptive-analytical way based on Leech's theory (1969). The results of data analysis showed that the lexical defamiliarization words that occurred in Yusuf (AS) surah can be divided into two parts: lexical defamiliarized words that were mentioned only once holding the highest frequency and lexical defamiliarized words that were mentioned twice and had a lower frequency. The findings showed that lexical defamiliarization in this surah has greatly contributed to the beauty of the surah plot shaping the form of metaphorical concepts and aesthetic effects.
Keywords: Holy Quran, Cognitive Linguistics, Lexical Defamiliarization, Russian Formalists, Yusuf Surah (AS) -
Pages 123-135
Onomastics is one of the branches of linguistics that includes a wide field of various sciences; The history of Onomastics goes back to the end of the nineteenth century, which is the period of compiling the principles and rules of historical linguistics. This knowledge first studies the names from different geographical, historical, social, and linguistic angles and explains various signification realms regarding the reasons for the names, according to different aspects. In the linguistic realm itself, the structure of names can be examined and analyzed from different aspects. In the present research, we have analyzed the names of popular and famous mystical interpretations from the perspective of the semantic core, in a descriptive-analytical method. The obtained results of the research show that in the names where the word "facts" is the focus of the name of the work and the name has an additional structure, contrary to the common practice in such analyses, the second part should be considered the core of the composition. This feature is also seen in the works where the word "secrets" is used, while in many of the names of the interpretations that have the word "expression" added to them, the core of the composition is the same as their first part; In other words, these names are among the names inside the center. What is very worthy of attention in this research are the names that jar and majrour can be seen in their structure. Such cases can be included as additional compound names. In addition, in this field, we are dealing with names that we should consider as having no specific nucleus.
Keywords: Nomenclature, Onomastics, Quran Interpretation, Mystical Interpretations, Semantic Core, Sufism