فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بابل - سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 141، فروردین 1403)

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 141، فروردین 1403)

  • تاریخ انتشار: 1402/12/11
  • تعداد عناوین: 49
|
  • مقاومت اصطکاکی دو نوع براکت زیبایی سلف لیگیت
    هیبا علی کامل*، شیما شاکر طاها صفحات 0-0
    <pre class="tw-data-text tw-text-large tw-ta" data-placeholder="ترجمه" dir="rtl" id="tw-target-text" style="text-align: justify;">
    سابقه و هدف
    </span> اصطکاک بین آرچ وایر و براکت مشکل اصلی در حین حرکت دندان است. سیستم های براکت سلف لیگیت در سال های اخیر بسیار رایج شده اند. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه تاثیر براکت های سلف لیگیت زیبایی فعال و غیر فعال بر نیروی اصطکاک ایستایی در آرچ وایرهای ارتودنسی مختلف در شرایط مرطوب می باشد.</span></span></span></span></span>
    مواد و روش ها
    </span> این مطالعه آزمایشگاهی شامل 180 براکت سلف لیگیت سرامیکی، 90 براکت غیر فعال (</span>Damon Clear</span>) و 90 براکت فعال (</span>Empower Clear</span>) بود که برای بررسی مقاومت اصطکاکی در سه نوع آرچ وایر 0/018 اینچی، یعنی آرچ وایر </span>NiTi</span> مسی و دو آرچ وایر زیبایی (آرچ وایر </span>NiTi</span> با روکش اپوکسی و رودیوم) مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به انواع براکت و آرچ وایر مورد استفاده، شش گروه تعریف شد. در این مطالعه، از یک مدل تجربی با سه براکت غیر همسطح در شرایط مرطوب با بزاق مصنوعی، استفاده شد. تست اصطکاک توسط دستگاه تست </span>Instron Tinius Olsen</span> انجام شد. آزمایش در دمای اتاق بین 25-24 درجه سانتی گراد انجام شد.</span><span dir="LTR" style="font-family:"Times New Roman","serif""></span></span></span></span></span>
    یافته ها
    </span> براکت های </span>Empower Clear</span> با آرچ وایر </span>CuNiTi</span> بیشترین سطح میانگین نیروی اصطکاک ایستایی را با میانگین (53/43</span>±</span>327/85) و آرچ وایر </span>NiTi</span> با روکش اپوکسی کمترین میانگین (10/87</span>±</span>58/06) را نشان داد. تفاوت قابل توجهی در نیروی اصطکاک ایستایی ایجاد شده در هر دو سیستم براکت، در هنگام جفت شدن با آرچ وایر اپوکسی (0/000</span>=</span>p</span>) و هنگام جفت شدن با آرچ وایر </span>CuNiTi</span> و رودیوم (0/001</span>=</span>p</span>) وجود داشت.</span></span></span></span></span>
    نتیجه گیری
    </span> نتایج این مطالعه نشان داد که براکت های </span>Damon Clear</span> نسبت به براکت های </span>Empower Clear</span> نیروی اصطکاک کمتری تولید می کنند و آرچ وایر </span>NiTi</span> با پوشش اپوکسی می توانند نیروی اصطکاک کمتری نسبت به آرچ وایر </span>NiTi</span> با روکش رودیوم و CuNiTi</span> ایجاد کنند.</span></span></span></span></span>
    </span>
    </pre>



    </span></pre>
    </div>
    </div>



    </span></pre>
    </div>
    کلیدواژگان: اصطکاک، آرچ وایر پوشش داده شده، براکت سرامیکی، براکت سلف لیگیت
  • مقایسه ارزیابی سطح امنتین-1 و کمرین در انفارکتوس حاد میوکارد در بیماران مبتلا به دیابت با افراد سالم
    سوزان سامی علی* صفحات 0-0
    <pre class="tw-data-text tw-text-large tw-ta" data-placeholder="ترجمه" dir="rtl" id="tw-target-text" style="text-align: justify;">
    سابقه و هدف
    </span></span> انفارکتوس حاد میوکارد (</span></span>AMI</span></span>) </span></span>یک بیماری جدی و تهدید کننده حیات است که در اثر انسداد ناگهانی جریان خون در عضله قلب ایجاد می شود. با توجه به نتایج متناقض در مطالعات در بررسی سطوح کمرین (با نقش تقویت کننده التهاب) و امنتین-1 (با خواص ضد التهابی) در بیماران مبتلا به دیابت، این مطالعه با </span></span>هدف مقایسه سطح امنتین-1 و کمرین در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد (</span></span>AMI</span></span>) با و بدون دیابت و ارتباط آن با ضایعات عروقی، </span></span>HbA1c</span></span>، فشار خون، </span></span>CRP</span></span> و کراتینین سرم انجام شد. </span></span></span></span></span></span>
    مواد و روش ها</span></span>: در این مطالعه مقطعی، در مجموع 80 بیمار مبتلا به انفارکتوس میوکارد با دامنه سنی 79-37 سال به طور تصادفی وارد مطالعه شدند. نمونه ها بر اساس وجود (26 بیمار) یا عدم وجود (54 بیمار) دیابت و تعداد شریان های دارای ضایعه طبقه بندی شدند. سطوح امنتین-1 و کمرین با استفاده از کیت های الایزا اندازه گیری شد و همبستگی بین آدیپوکین ها و سایر پارامترها با استفاده از آنالیز همبستگی پیرسون ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل منحنی </span></span>ROC</span></span> برای ارزیابی ارزش تشخیصی امنتین-1 و کمرین در تشخیص بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با و بدون دیابت انجام شد.</span></span></span></span></span></span>
    یافته ها</span></span>: ویژگی های دموگرافیک بیماران دو گروه شامل سن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک تفاوت معنی داری نداشت. سطح امنتین-1 بین بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با و بدون دیابت تفاوت معنی داری نداشت، در حالی که سطح کمرین در بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با دیابت (0/232</span></span>±</span></span>1/212) در مقایسه با بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد بدون دیابت (0/116</span></span>±0/72) به طور قابل توجهی بالاتر بود (0/01></span></span>p</span></span>). مقادیر </span></span>AUC</span></span> برای امنتین-1 و کمرین به ترتیب 0/603 و 0/640 در افتراق بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با و بدون دیابت بود. تفاوت معنی داری در سطح هر دو هورمون از نظر تعداد شریان های دارای ضایعه وجود نداشت. ارتباط معنی داری بین سطح امنتین-1 و کمرین و </span></span>HbA1c</span></span> یافت شد </span>(0/05></span></span>p</span></span>)</span></span>، در حالی که هیچ ارتباط معنی داری با فشار خون، </span></span>CRP</span></span> یا کراتینین سرم یافت نشد.</span></span></span></span></span></span></span>
    نتیجه گیری</span></span>:</span></span> نتایج این مطالعه نشان داد که کمرین می تواند یک بیومارکر مفید برای شناسایی بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با دیابت باشد. </span></span></span></span></span></span></span>
    </pre>
    کلیدواژگان: امنتین-1، کمرین، انفارکتوس حاد میوکارد، دیابت، Hba1c
  • فرانک صالحی، شراره جان نثاری*، ملیحه نصیری، شمیم صحرانورد صفحه 1
    سابقه و هدف

    داروهای شیمیایی بر پس درد زایمانی موثرند اما داروهای گیاهی که ایمنی نسبی وعوارض جانبی کمتری دارند، مناسب تر می باشند. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه تاثیر کپسول زنجبیل-اسطوخودوس و مفنامیک اسید بر پس درد زایمان می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سوکور در سال 1400 در بیمارستان ولیعصر (عج) شهر فسا بر روی 94 زن چندزا که از پس درد متوسط و شدید شکایت داشتند، انجام گرفت. شرکت کنندگان به طورتصادفی در دو گروه 47 نفری کپسول زنجبیل-اسطوخودوس 300 میلی گرم (A) و کپسول مفنامیک اسید 250 میلی گرم (B) قرارگرفتند. نمره درد با استفاده از مقیاس سنجش بصری (VAS =Visual Analogue Scale) از 2 ساعت بعد از زایمان، به صورت هر 6 ساعت و در 4 نوبت، قبل از دریافت دارو و یک ساعت پس از دریافت دارو، تا 24 ساعت اندازه گیری و مقایسه شد.

    یافته ها

    اطلاعات جمعیت شناختی دو گروه از جمله سن، شاخص توده بدنی مادر، وزن نوزاد، شیردهی، دریافت اکسی توسین، تعداد بارداری و زایمان تفاوت معنی داری نداشتند. قبل از مداخله، از نظر شدت درد بین دو گروه اختلاف معنی دار وجود نداشت (1/24±5/02=A، 0/97±4/72=B). مصرف کپسول زنجبیل-اسطوخودوس و مفنامیک اسید در ساعات مختلف موجب کاهش معنی دار شدت درد شد (0/05>p). میانگین شدت پس درد در ساعات مختلف، پس از مداخله های اول (0/92±2/38=A، 0/92±2/55=B)، دوم (1/24±2/02=A، 1/18±2/02=B)، سوم (0/97±1/55=A، 1/07±1/61=B) و چهارم (1/01±1/42=A، 0/99±1/38=B) در دو گروه کپسول زنجبیل-اسطوخودوس و مفنامیک اسید تفاوت آماری معنی داری نداشت.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، از آنجایی که کپسول زنجبیل-اسطوخودوس موجب کاهش پس درد زایمان شد، استفاده از آن به جای داروی استاندارد مفنامیک اسید به عنوان یک داروی گیاهی موثر و ایمن پیشنهاد می گردد.

    کلیدواژگان: درد، مراقبت های پس از زایمان، زنجبیل، اسطوخودوس، مفنامیک اسید
  • عطیه منصوری، مصطفی صادقی، فاطمه کیانی فر، خدیجه مومنی، مسعود مهدوی ظفرقندی* صفحه 2
    سابقه و هدف

    کیست های درموئید یا تراتوم کیستیک بالغ یکی از شایع ترین تومورهای خوش خیم تخمدان هستند. در این مطالعه یک مورد کیست درموئید نادر تخمدان که حاوی مو، دندان، استخوان و روده است، گزارش می شود.

    گزارش مورد:

     بیمار خانمی 36 ساله است که با درد شکمی، تهوع و تغییر عادات ماهیانه از 2 ماه قبل مراجعه کرد. درد با قاعدگی ارتباطی نداشت و در معاینه تندرنس در شکم نداشت. تشخیصی توده با سونوگرافی و MRI انجام شد و توده کیستیک در تخمدان راست و چپ تشخیص داده شد. بیمار تحت عمل جراحی لاپاراسکوپی قرار گرفت. حین عمل به طور کامل و بدون آسیب، تخمدان راست و کیست تخمدان چپ خارج شدند. کیست درموئید تخمدان راست حاوی مو، دندان، استخوان و ناخن بود. بیمار 1 روز پس از عمل ترخیص شد و در پیگیری های انجام شده، عوارضی از جراحی گزارش نشد. در بررسی های پاتولوژیک نیز بافت روده در کیست دیده شد که حائز اهمیت می باشد، لذا این مورد گزارش شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این مورد گزارش شده بافت روده در کیست درموئید ممکن است وجود داشته باشد. رزکسیون کامل در این بیماران توصیه می شود.

    کلیدواژگان: کیست درموئید، تراتوما، تخمدان
  • حجت لایق، توحید تیمورنژاد، میرسلیم سید صادقی* صفحه 3
    سابقه و هدف

    آپاندیسیت حاد، یکی از دلایل شایع جراحی شکم، در هر رده سنی است و بیشترین موارد تشخیص نادر است که باعث جراحی غیرضروری (آپاندکتومی منفی) می شود. هدف از این مطالعه تعیین ارزش تشخیصی پروتئین واکنشی C (CRP) و اینترلوکین 6 (IL-6) در پیشگیری از آپاندکتومی منفی می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 208 بیمار مراجعه کننده با شکم حاد جراحی و با تشخیص اولیه آپاندیسیت حاد در بیمارستان فاطمی اردبیل در مدت 6 ماه انجام شد. سطح پروتئین واکنشی C (CRP) و اینترلوکین 6 (IL-6) قبل از عمل جراحی در تمامی بیماران اندازه گیری شد. بیماران بر اساس نتایج پاتولوژی به دو گروه مثبت و منفی تقسیم شدند. سپس نتایج آزمایشگاهی با یافته های هیستوپاتولوژیک پس از جراحی مقایسه شد.

    یافته ها

    میزان IL-6 در گروه مثبت 3/54±107/25 و در گروه منفی 2/41±75/50 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0/032=p). میانگین CRP در گروه مثبت 12/1±35/5 و در گروه منفی 5/3±11/1 بود (0/001>p). بین IL-6 بیماران نرمال با IL-6 بیماران مثبت با جواب پاتولوژی چرکی (0/006=p) و گانگرن (0/001>p) ارتباط آماری معنی دار بود. بین IL-6 بیماران مثبت با جواب پاتولوژی هیپرپلازی فولیکولی با IL-6 بیماران مثبت با جواب پاتولوژی چرکی و گانگرن ارتباط معنی داری وجود داشت (0/001>p). همچنین بین IL-6 بیماران مثبت با جواب پاتولوژی التهابی با IL-6 بیماران مثبت گانگرن ارتباط آماری معنی دار بود (0/001>p). حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی برای IL-6 به ترتیب 83، 88، 86، 79 و برای CRP به ترتیب 83، 85، 89، 81 بود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که اندازه گیری همزمان CRP و IL-6 به عنوان بیومارکرهای مهم در تشخیص و پیشگیری از آپاندکتومی منفی مفید می باشند.

    کلیدواژگان: آپاندیسیت، اینترلوکین 6، پروتئین واکنشی C، آپاندکتومی
  • اعظم صادقیانی، پروانه وصلی، مریم ورزش نژاد، مریم مهدی زاده شهری، علی ناصح، ناهید ناصری* صفحه 4
    سابقه و هدف

    مراقبت خانواده محور یک استاندارد مراقبتی جدید است که به والدین اجازه می دهد تا در مراقبت های بهداشتی نوزاد خود مشارکت داشته باشند. با توجه به اینکه والدین نقش مهمی را در مراقبت از نوزاد در بیمارستان و همچنین در خانه پس از ترخیص ایفا می کنند، مراقبت خانواده محور همواره مورد تاکید است. لذا هدف از این مطالعه بررسی دیدگاه والدین نوزادان بستری در بخش های مراقبت ویژه نوزادان در رابطه با اجرای مراقبت خانواده محور در بخش می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 100 نفر از مادران و پدران نوزادان بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان های منتخب دانشگاه های علوم پزشکی شهید بهشتی تهران انجام شد. پژوهشگر پس از اخذ رضایت آگاهانه با توضیح پیرامون اهداف پژوهش و همچنین مراقبت خانواده محور به صورت گروهی و انفرادی، پرسشنامه ها را در یک بازه زمانی سه ماهه تکمیل نمود. اطلاعات دموگرافیک والدین و نوزاد و پرسشنامه پژوهشگر ساخته بررسی دیدگاه والدین در حیطه های مختلف درباره اجرای مراقبت خانواده محور در بخش مراقبت ویژه نوزادان جمع آوری و بررسی شد.

    یافته ها

    میانگین نمره پرسشنامه های مربوظ به مادران نوزادان برابر با 19/8±172/7 و میانگین نمره پرسشنامه های مربوط به پدران برابر با 30/9±152/5 تعیین شد. در حیطه آموزش و اطلاع رسانی، میانگین نمره مادران 3/5±49 و میانگین نمره پدران 3/5±42/6 بود که به صورت معنی داری نمره مادران بیشتر از نمره پدران بود (0/001>p). در حیطه احترام به حقوق والدین میانگین نمره پدران 1/6±16/7 و میانگین نمره مادران 5/8±11/3 بود که در این حیطه میانگین نمره پدران به صورت معنی داری بیشتر از نمره مادران بود (0/001>p). در سایر حیطه ها تفاوت معنی دار آماری بین دیدگاه پدران و مادران وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    دیدگاه پدران و مادران در زمینه مراقبت خانواده محور در بخش های مراقبت ویژه نوزادان، مثبت و رضایت بخش بوده است. این امر بیانگر ضرورت برنامه ریزی های متفاوت در جهت ارتقای دیدگاه پدران و مادران است.

    کلیدواژگان: مراقبت خانواده محور، نوزاد نارس، والدین، بخش مراقبت ویژه نوزادان
  • محمدرضا زندی پور، انور الیاسی*، جلال منوچهری، محمد عزیز رسولی، بشرا زارعی صفحه 5
    سابقه و هدف

    اعمال جراحی کولون ازعمل های مهم ناحیه شکم هستند، اما با توجه به نوع و شرایط جراحی و شرایط بالینی، می توانند نتایج و عوارض متفاوت داشته باشند. هدف از انجام این مطالعه تعیین عوارض و عوامل مرتبط با آن در بیمارانی که تحت آناستوموز روده بزرگ در شرایط اورژانس و الکتیو قرار گرفته اند، می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، 70 بیمار بالای 18 سال و نیازمند به آناستوموز کولون، که طی سال های 99-1396 به بیمارستان کوثر سنندج مراجعه کردند در دو گروه اورژانسی و الکتیو، مورد بررسی قرارگرفتند و از لحاظ عوارض از جمله خونریزی، آبسه، لیک آناستوموز، انسداد زودرس، فیستول و مرگ بررسی شده و به مدت شش ماه بیماران تحت پیگیری قرارگرفته و در صورت بروز هر کدام از عوارض، بیمار بستری و تحت بررسی بیشتر قرار می گرفتند.

    یافته ها

    بیماران دو گروه مورد بررسی، از نظر متغیرهای دموگرافیک سن، جنس، زمان جراحی تفاوت معنی دار آماری نداشتند. بیشترین فراوانی علت جراحی در گروه اورژانسی به ترتیب ولولوس 10 (28/7%) و در گروه الکتیو کانسر کولون 26 (74/3%) بود که از این نظر بین دو گروه تفاوت معنی دار آماری مشاهده شد (0/001>p). بیشترین محل آناستوموز در گروه اورژانسی ناحیه کولون نزولی 13 (37/1%) و در گروه الکتیو ناحیه کولون صعودی 14 (40%) بود. بیشترین عوارض ایجاد شده حین و بعد از جراحی آناستوموز شامل خونریزی، عفونت، لیک آناستوموز و مرگ می باشد که میزان مرگ در گروه اورژانسی 7 نفر بود. شایع ترین علت مرگ، پریتونیت با 3 مورد و پس از آن نارسایی قلبی تنفسی، آمبولی، انعقاد منتشر داخل عروقی و کووید-19-پریتونیت هر کدام با 1 مورد بود. وجود سابقه فشار خون و میزان خونریزی حین عمل، با بروز عوارض آناستوموز کولون در هر دو گروه مورد مطالعه، ارتباط معنی دار آماری داشت (0/01=p).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، بروز عوارض آناستوموز در گروه اورژانسی از جمله افزایش خونریزی حین عمل بیشتر است و در شرایط اورژانسی، تصمیم گیری جهت اجرای آناستوموز اولیه باید با توجه به شرایط بالینی بیمار صورت گیرد.

    کلیدواژگان: آناستوموز، کولون، عوارض و پیامد، لیک آناستوموز
  • توحید کرمی، صدف حریری، هادی هوشیار* صفحه 6
    سابقه و هدف

    ناشتا بودن قبل از جراحی می تواند باعث استرس متابولیک و مقاومت به انسولین شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کربوهیدرات خوراکی قبل از عمل جراحی بر روی میزان قند خون و شاخص های همودینامیک در کودکان زیر 3 سال کاندید جراحی های اینگوئینال می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور 207 کودک زیر سه سال کاندید جراحی های اینگوئینال که به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم شدند، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران در گروه کربوهیدرات، 5 سی سی بر کیلوگرم از محلول دکستروز 20% به صورت خوراکی، در گروه آب آشامیدنی، 5 سی سی بر کیلوگرم آب آشامیدنی 2 ساعت قبل از عمل دریافت کردند و در گروه کنترل نیز ناشتایی استاندارد قبل از جراحی اعمال شد. فشار متوسط شریانی، ضربان قلب و قند خون در مقاطع زمانی مختلف (دقایق 5، 10، 15 و 20) و همچنین بروز استفراغ بین سه گروه مقایسه شدند.

    یافته ها

    تغییرات ضربان قلب بین سه گروه اختلاف معنی داری داشت (0/002=p). بطوریکه میانگین تغییرات ضربان قلب در دقایق 10، 15 و 20 به ترتیب، 0/89±6/76-، 1/25±10/9- و 1/3±12/47- در گروه کربوهیدرات خوراکی، 0/65±4/03-، 0/75±7/4- و 0/8±8/76- در گروه آب آشامیدنی و 0/36±2/7-، 0/72±5/9- و 0/73±6/9- در گروه کنترل بود. در گروه کربوهیدرات خوراکی میانگین تغییرات قند خون در حین جراحی (4/8±4/15+ و 0/39=p) و در ریکاوری (0/94±0/35- و 0/94=p) معنی دار نبود. در گروه آب آشامیدنی میانگین تغییرات قند خون در حین جراحی (1/8±35/01+) و در ریکاوری (1/4±46/57+) و همچنین در گروه کنترل نیز افزایش مقادیر قند خون در حین جراحی (1/5±42/12+) و ریکاوری (1/3±39+) نسبت به قبل از القاء بیهوشی از نظر آماری معنی دار بود (0/001>p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که مصرف کربوهیدرات خوراکی قبل از عمل جراحی در کودکان تحت جراحی های اینگوئینال همودینامیک پایدارتری فراهم می کند. با وجود بالا بودن قند خون در گروه کربوهیدرات خوراکی در قبل از القاء بیهوشی، تغییرات آن در حین جراحی و ریکاوری نسبت به گروه های آب آشامیدنی و کنترل اندک می باشد.

    کلیدواژگان: ناشتایی قبل از عمل، کربوهیدرات خوراکی، قند خون سرم، شاخص های همودینامیک
  • آرمین مختاریه، نیما ناصری، حورالعین عرب، محمدرضا مفید* صفحه 7
    سابقه و هدف

    کینوم به مجموعه کامل پروتئین کینازهایی که در ژنوم کد گذاری شده اند، گفته می شود. رایج ترین نوع تغییرات پس از ترجمه مربوط به فسفریلاسیون است، به طوری که بیش از دو سوم کل پروتئین های کد شده انسانی توسط پروتئین کینازها فسفریله شده اند. فسفریلاسیون به عنوان یک عامل تنظیمی مهم در فعالیت پروتئین ها انعطاف پذیری اپی ژنوم را تا حد زیادی گسترش می دهد. بنابراین، پروتئین کینازها با مشارکت در مسیرهای داخل سلولی غالبا باعث افزایش تکثیر، بقا و مهاجرت سلولی می شوند و زمانی که بیش از حد بیان یا فعال شوند با سرطان زایی مرتبط هستند. هدف اصلی این مطالعه، بررسی نقش آنزیم های کیناز در ایجاد سرطان و بررسی پتانسیل آن ها به عنوان دارو در درمان انواع سرطان است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مروری با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Scopus، PubMed، Web of Science و ScinceDirect، مقالات منتشر شده طی سال های 2010 تا 2022 با استفاده از واژه های کلیدی "سرطان، کینوم انسانی، کیناز و مهار کننده کیناز" انتخاب و بررسی گردید.

    یافته ها

    تعداد 64 مقاله با توجه به موضوع تحقیق انتخاب شد و 11 مقاله به دلیل عدم ارتباط بین کلید واژه های اصلی از مطالعه خارج شده اند. در این مطالعه نقش کینازها در تکثیر سلولی و سرطان های انسانی بررسی شده است و از مهارکننده های کیناز در ترکیب با سایر درمان های رایج مثل شیمی درمانی یا پرتو درمانی به عنوان یک رویکرد جدید و امیدوار کننده در درمان سرطان می توان نام برد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، کینازها یکی از مهم ترین اجزای رشد و تکثیر سلول شناخته می شوند، به طوری که با فعالیت بیش از حد در پروسه سرطان نقش مهمی بازی می کنند. این مطالعه نشان می دهد که کنترل و مهار خانواده کیناز جهت غلبه بر رشد سلول سرطانی دارای مزایای مناسبی است.

    کلیدواژگان: کینوم انسانی، کیناز، تغییرات پس از ترجمه، سرطان، مهار کننده کیناز
  • یسری صالح خضر* صفحه 8
    سابقه و هدف

    نوزادانی که نارس به دنیا می آیند در معرض افزایش خطر ابتلا به فلج مغزی، مشکلات تنفسی و تاخیر در رشد هستند. واژینوز باکتریایی، وضعیتی که باعث التهاب غشای جنین، واژینیت و التهاب دهانه رحم می شود، می تواند منجر به پارگی زودرس پرده ها و زایمان شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع واژینوز باکتریایی در زنان بارداری است که بین هفته های 20 تا 36 حاملگی، زایمان زودرس را تجربه می کنند.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 100 مورد زایمان زودرس بین هفته های 36-20 حاملگی انجام شد. متغیرهای مرتبط با واژینوز باکتریایی و داده های اپیدمیولوژیک و بالینی مربوطه جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. برای تشخیص واژینو باکتریایی از معیارهای Amsel برای تشخیص استفاده شد.

    یافته ها

    شیوع واژینوز باکتریایی در زنان باردار با زایمان زودرس 44 نفر (44%) بود. از میان موارد مثبت واژینوز باکتریایی، 28 نفر (63/6%) بین 25 تا 44 سال سن داشتند. 56 نفر (56%) از کسانی که تست واژینوز باکتریایی منفی داشتند، زایمان زودرس داشتند. ارتباط معنی داری بین واژینوز باکتریایی و سکونت در مناطق شهری مشاهده شد (0/05>p). علاوه بر این، واژینوز باکتریایی به طور قابل توجهی با پارگی زودرس غشاها همراه بود (0/05>p). عفونت واژینال نیز در موارد واژینوز باکتریایی منفی بیشتر بود (0/05>p). هیچ ارتباط آماری معنی داری بین واژینوز باکتریایی و خطر سقط جنین یا سقط جنین یافت نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع واژینوز باکتریایی در بیماران با زایمان زودرس نسبتا بالا است. واژینوز باکتریایی به طور قابل توجهی در میان بیماران ساکن مناطق شهری شایع تر بوده و با پارگی زودرس غشاها و انواع خاصی از زایمان زودرس مرتبط می باشد.

    کلیدواژگان: زایمان زودرس، واژینوز باکتریال، واژینیت
  • اسرا عبد علی الحمیری*، هدیل عبدالله کربل، عدنان عبدالحمزه عبید البدیری صفحه 9
    سابقه و هدف

    آزواسپرمی غیر انسدادی یکی از علل ناباروری مردان است .ناباروری مردان را می توان با تغییر الگوی بیان تعداد قابل توجهی از ژن ها در سلول های اسپرماتوژن، القا کرد. بنابراین تجزیه و تحلیل پروفایل های بیان ژن بافت بیضه در این بیماران ضروری است. از آنجائیکه DAZ1 یک ژن ضروری در اسپرم زایی است، این مطالعه با هدف بررسی نقش بیان ژن DAZ1 در مردان عراقی نابارور مبتلا به آزواسپرمی غیر انسدادی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 50 مرد نابارور مبتلا به آزواسپرمی غیر انسدادی که بین دسامبر 2018 تا دسامبر 2019 به مرکز ژنتیک و Teba IV مراجعه کرده بودند، انجام شد .تشخیص کمی و آنالیز بیان ژن DAZ1 با استفاده از تکنیک qPCR انجام شد. ارتباط بین سطح بیان DAZ1، الگوهای اسپرم زایی بیضه و شاخص های هورمونی بالینی مورد ارزیابی قرار گرفت .فنوتیپ بافتی و پروفایل هورمونی بیماران نیز در داده های بیان ژن، مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین سنی بیماران 6/6±35/1 سال بود. بیان ژن DAZ1 در بیماران با اسپرم زایی معیوب، متفاوت بود. بیماران هیپواسپرماتوژنز بیشترین سطح بیان DAZ1 را داشتند. بیان رونوشت DAZ1 در شش نمونه اسپرماتوژن بدون سلول های زاینده یا سلول های سرتولی به طور قابل توجهی کمتر بود (0/05>p). مردان با بدترین بافت شناسی (توقف بلوغ و بدون سلول زاینده و سلول سرتولی) میانگین سطح FSH خون بالاتری داشتند (3/9±36/6) (0/05>p). بیان DAZ1 در نمونه های بیضه همبستگی مثبت و معنی داری را با امتیاز اسپرم زایی نشان داد (0/0001=p).

    نتیجه گیری

    بیان افتراقی ژن مرتبط با اسپرم زایی (DAZ1) در الگوهای مختلف اسپرم زایی نشان می دهد که این ژن ممکن است یک نشانگر مولکولی برای ارزیابی اسپرم زایی آزواسپرمی غیر انسدادی باشد.

    کلیدواژگان: پروتئین DAZ1، هیستوپاتولوژی، ناباروری مردان، اسپرم زایی، ناباروری، آزواسپرمی غیر انسدادی
  • زاهد محمدعلی کاظم*، نورس جاسم الصالیحی، محمدجابر المعموری، رعد محمدعلی کاظم صفحه 10
    سابقه و هدف

    سندرم تونل کارپال (CTSCarpal Tunnel Syndrome=) معمول ترین نوروپاتی گیر افتادگی است که در آن عصب مدیان در ناحیه مچ دست در حالی که از آن عبور می کند، فشرده می شود و تشخیص زود هنگام آن نتیجه کلی را بهبود می بخشد و عوارض را کاهش می دهد. تست الکترودیاگنوستیک متداول ترین روش مورد استفاده برای تشخیص آن است، اما در مورد اینکه کدام آزمایش مفیدتر است، توافق نظر حاصل نشده است. این تحقیق به منظور بررسی حساسیت و ویژگی تفاوت در سرعت هدایت موج F در زیر و بالای تونل کارپال برای تشخیص سندرم تونل کارپال انجام شده است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مورد شاهدی، 240 بیمار با تشخیص بالینی سندرم تونل کارپال در بررسی هدایت عصبی منفی، سرعت هدایت موج F عصب مدیان با تحریک عصب در دو محل، یکی در وسط کف دست و دیگری در مچ دست (6 سانتی متر از ناحیه تحریک میانی کف دست)، مورد آزمایش قرار گرفت. پس از آن، فاصله از مکان های تحریک کننده تا ناحیه بین مهر های C7 به دست آمد و دو سرعت هدایت حاصل مقایسه شد.

    یافته ها

    تفاوت در سرعت رسانش موج F در سراسر مچ دست در بیماران مبتلا به سندرم تونل کارپال 1/6±4/9 متر بر ثانیه بود در حالی که این تفاوت در افراد سالم 0/1±2 متر بر ثانیه بود، که این تفاوت های آماری معنی دار بود (0/05>p). همچنین، این مطالعه نشان داد که در تفاوت 3 متر بر ثانیه بین تحریک مچ و وسط کف دست، حساسیت برای تشخیص سندرم تونل کارپال 90% و ویژگی آن 100% بود.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که سرعت رسانش موج F مدیان در سراسر مچ دست، تکنیک جدیدی برای آزمایش عصب مدیان در سندرم تونل کارپال بوده و دارای حساسیت و ویژگی بالایی است.

    کلیدواژگان: عصب مدیان، بررسی هدایت عصبی، آسیب های مچ دست، سندرم تونل کارپال
  • فرح عبدالرزاق*، ماجد محمد رفعت، رافید البدر صفحه 11
    سابقه و هدف

    در سال های اخیر از مواد سفید کننده دندان ها در بسیاری از کلینیک ها استفاده می شود که ممکن است اثر آن بر روی دندان های طبیعی و ترمیم کامپوزیت (اومنی کروما) متفاوت باشد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر اسپکتروفتومتری بلیچینگ خارجی بر ساختار طبیعی دندان و ترمیم کامپوزیت می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه، ابتدا حفره ای بر روی 26 دندان کشیده شده، ایجاد شد و سپس ترمیم کامپوزیت اومنی کروما برای تمامی این دندان ها انجام شد. رنگ هر نمونه دندان با دستگاه رنگ سنج اندازه گیری شد. اندازه گیری ها پیش از استفاده از ماده سفید کننده برای روشنی اولیه (L0)، پس از اولین استفاده از ماده سفید کننده (L1) و پس از دومین استفاده از ماده سفید کننده (L2) انجام شد. مقادیر کل تغییر رنگ (ΔE) بین ترمیم ها و دندان طبیعی در فواصل درمان اول (ΔE1) و دوم (ΔE2) مقایسه شد.

    یافته ها

    بر اساس یافته های این مطالعه، بعد از مقایسه میزان سفیدی بین دندان طبیعی و کامپوزیت، تغییراتی در میزان سفیدی مشاهده شد. بر این اساس،L1  (0/000=p) وL2  (0/006=p) نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان سفیدی (L) بین دندان طبیعی و کامپوزیت در درمان اول و دوم وجود دارد. با این وجود، مقایسه تغییر رنگ کل (ΔE) هیچ تفاوت معنی داری بین ترمیم کامپوزیت و ساختار طبیعی دندان در طول فواصل درمان اول و دومΔE1  (0/479=p) وΔE2  (0/821=p) نشان نداد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج مطالعه حاضر، مقدار ΔE از درمان های بلیچینگ L0 تا L2 به طور قابل توجهی کاهش یافت. با سفیدتر شدن دندان ها، واضح است که تفاوت رنگ کمتری بین ترمیم اومنی کروما و ساختار دندان مشاهده می شود.

    کلیدواژگان: اومنی کروما، پراکسید هیدروژن، بلیچینگ، سایه، سطح طبیعی دندان، کامپوزیت
  • محمدیونس ناجی الاطبی*، حالا سامی توما، رافید عبدالواحد غطی، محمدمهدی صالح حسن، سرحان علی سلمان، غفران حسن محمود صفحه 12
    سابقه و هدف

    کلیه های سالم، پسماندهای مولکولی با وزن مولکولی مختلف (تا 60-40 کیلو دالتون) را تصفیه می کنند. همودیالیز سنتی تنها مواد با وزن مولکولی کم (500 دالتون) را حذف می کند و مواد با وزن مولکولی متوسط (بیشتر از 500 دالتون) را حذف نمی کند. بنابراین، بیشتر این ترکیبات، به عنوان سم های اورمیک مورد انتظار، باقی می مانند. لذا هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین هپسیدین و کم خونی با نشانگرهای التهابی در بیماران دیالیزی در حین همودیالیز هایفلاکس (HD) در مقایسه با همودیافیلتراسیون (HDF) است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 203 بیمار در محدوده سنی 70-20 سال مبتلا به بیماری کلیه در مرحله نهایی که به روش هایفلاکس و همودیافیلتراسیون همودیالیز می شدند، انجام گردید. نمونه های خونی وریدی بدون ضد انعقاد گرفته شد و سطح فریتین، CRP و هپسیدین در آنها تجزیه و تحلیل و مقایسه شد.

    یافته ها

    در این مطالعه از 203 بیمار مبتلا به مرحله پایانی نارسایی کلیه، 103 نفر در گروه HD و 100 نفر در گروه HDF بودند. میانگین سن بیماران 15/5 ± 49/5 سال بود. از میان بیماران گروه HD، 79/9% از آن ها فشار خون بالا داشتند، در حالی که تنها 23% از بیماران گروه HDF فشار خون بالا داشتند. علاوه بر این، 35/9% از بیماران گروه HD دیابت داشتند، در حالی که 75% از بیماران گروه HDF دیابت داشتند. بین میانگین تعداد سلول های سفید خون (7/95±8/27 در مقابل 4/14±6/20)، CRP (17/45±13/88 در مقابل 10/40±6/48) و هپسیدین (2325/38±2981/47 در مقابل 1136/18±1010/45) در بین گروه ها تفاوت های معنی دار وجود داشت (0/05>p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد افرادی که HDF دریافت می کنند، التهاب و کم خونی کمتر و پاسخ بهتری به اریتروپوئیتین دارند. بنابراین برای بیمارانی که نشانگرهای التهابی آنها بالا می باشد، دیالیز HDF پیشنهاد می شود.

    کلیدواژگان: هپسیدین، کم خونی، نشانگرهای التهابی در دیالیز، همودیالیز هایفلاکس، همودیافیلتراسیون
  • دعا کمال ناجی*، زینب جمعه جعفر، بیداء احمد یس صفحه 13
    سابقه و هدف

    درد و اضطراب ناشی از سرنگ های معمولی دندان در کودکان، منجر به ابداع تزریق بدون سوزن شده است که می تواند بر نگرش بیماران خردسال نسبت به دندانپزشکی تاثیرگذار باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه سرنگ بدون سوزن (NumBee) و معمولی از نظر کارایی بی حسی و درک درد در حین تزریق مواد بی حسی و آماده سازی حفره دندان می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، 30 بیمار 8-6 ساله که تجربه مراجعه به دندانپزشکی را نداشته و همگی نیاز به ترمیم دندان کلاس I برای دندان های دائمی اول فک پایین داشتند، انتخاب شدند. بیماران بی حسی موضعی با NumBee برای یک طرف و سرنگ معمولی برای طرف دیگر در دو درمان تصادفی متوالی دریافت کردند. از مقیاس درد Wong-Baker برای ارزیابی درک درد در حین تزریق بی حسی موضعی و آماده سازی حفره استفاده شد. کارایی بر اساس علائم گزارش شده در حین آماده سازی حفره و نیاز به بی حسی اضطراری ارزیابی شد.

    یافته ها

    تزریق NumBee درد کمتری نسبت به آماده سازی حفره برای 12 دختر از 17 دختر ایجاد کرد (0/019=p). با این حال، هنگامی که کودکان با NumBee بی حس شدند، آماده سازی حفره به طور قابل توجهی دردناک تر از بلاک عصب آلوئولار تحتانی بود (0/013=p).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، تزریق NumBee نسبت به بلاک عصب دندان تحتانی درد کمتری داشته اما نسبت به بلاک عصب آلوئولار تحتانی بی حسی کمتری ارائه می کند.

    کلیدواژگان: کارایی بی حسی، بی حسی بدون سرنگ، Numbee، درک درد، دندانپزشکی کودکان
  • عارفه حاجیان تیلکی، نوید کریمی نسب، کریم الله حاجیان تیلکی، دینا ملکی* صفحه 14
    سابقه و هدف

    آنالیزهای سفالومتری یک وسیله مهم برای تشخیص و طرح درمان ارتودنسی می باشند. برخی برنامه های آنالیز سفالومتری به علت گران بودن و عدم توانایی استفاده از کلیه امکانات به دلیل شرایط تحریم قابل استفاده نمی باشد. CephNinja® برنامه ای در دسترس جهت آنالیزهای سفالومتری می باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی قابلیت اعتماد و دقت برنامهCephNinja®  جهت تریسینگ سفالومتری ارتودنسی و مقایسه آن با روش رایج دستی در جامعه ایرانی می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، 100 رادیوگرافی لترال سفالومتری که توسط دستگاه سه بعدی Promax تهیه شده باشند؛ دندان های بیمار در آن در حالت ماکزیمم اینترکاسپیشن قرار داشته باشند و سر بیمار در حالت Natural Head Posture باشد، انتخاب شدند. در هر 100 رادیوگرافی لترال سفالومتری تعداد 24 لند مارک مشخص شد و سپس 20 متغیر مورد نظر به روش سنتی دستی بر اساس آنالیز اشتاینر اندازه گیری گردیدند. همچنین فایل دیجیتالی همان 100 رادیوگرافی لترال سفالومتری وارد نرم افزار CephNinja® (ورژن 3/51) گردید. دوباره تعداد 24 لند مارک مشخص شد و سپس 20 متغیر مورد نظر بر اساس آنالیز اشتاینر اندازه گیری گردیدند. اطلاعات به دست آمده وارد نرم افزار شده و با هم مقایسه گردیدند.

    یافته ها

    میانگین ANB در روش سنتی دستی 3/01±4/02 درجه و در روش CephNinja®، 4/04±3/08 درجه بود. میانگین Wits در روش سنتی دستی 3/90±1/12- میلیمتر و در روش CephNinja®، 4/16±1/13- میلیمتر بود. نتایج نشان می دهد که هیچگونه اختلاف معنی داری در اندازه گیری های دو روش سنتی دستی و نرم افزار CephNinja® وجود ندارد.

    نتیجه گیری

    بر اساس مطالعه فعلی می توان نتیجه گرفت که نرم افزار CephNinja® قابل اعتماد است و می تواند همچون روش سنتی دستی جهت آنالیز سفالومتری در بیماران ارتودنسی مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: ارتودنسی، سفالومتری، آنالیز، نرم افزار
  • پویا طیبی، علی عصری، عبدالرحیم قلی زاده پاشا*، رقیه پورکیا، هدی شیرافکن، فاطمه محمودلو، نغمه ضیائی صفحه 15
    سابقه و هدف

    استفاده از کاتترهای کافدار برای همودیالیز در مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه افزایش یافته است. ترومبوز نوک کاتتر کافدار یک عارضه خطرناک است که می تواند منجر به اختلال عملکرد کاتتر و حتی تهدیدی برای حیات بیمار باشد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع و علل ترومبوز نوک کاتتر کافدار جهت حفظ عملکرد آن انجام شده است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی در سال 1399 بر روی بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه شهرستان بابل که توسط نفرولوژیست به علت اختلال عملکرد کاتتر کافدار ارجاع شدند، انجام شد. همه بیماران پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک جهت تعیین علت اختلال عملکرد کاتتر کافدار، کاندید انجام اکوکاردیوگرافی و سپس ونوگرافی از طریق کاتتر در واحد آنژیوگرافی شدند. وجود ترومبوز در نوک کاتتر، تشکیل غلاف فیبرین و محل نوک کاتتر مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    91 بیمار شامل 54 مرد (59/3%) و 37 زن (40/7%) به علت عدم دیالیز موثر ناشی از اختلال عملکرد کاتتر کافدار وارد مطالعه شدند. میانگین سنی بیماران 14/66±62/01 سال با حداقل سن 29 و حداکثر 88 سال بود. شایع ترین محل تعبیه کاتتر، ورید ژوگولار داخلی راست 79 مورد (86/8%) بوده است. میزان بروز ترومبوز در نوک کاتترهای کافدار 53 مورد (59%) بود که محل نامناسب نوک کاتتر در 31 مورد (58/49%) به عنوان شایع ترین علت و ایجاد غلاف فیبرین در نوک کاتتر در 12 بیمار (22/64%) و طول نامناسب کاتتر در 10 بیمار (18/86%) به ترتیب جزو سایر علل ایجاد ترومبوز در نوک کاتترهای کافدار بوده است.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که محل نامناسب نوک کاتتر شایع ترین علت ایجاد ترومبوز در نوک کاتترهای کافدار بوده است. لذا استفاده از فلوروسکوپی حین تعبیه کاتتر کافدار جهت اطمینان از قرار گیری درست نوک کاتتر در داخل دهیلز راست توصیه می شود.

    کلیدواژگان: کاتتر ورید مرکزی، ترومبوز، انسداد کاتتر
  • دانیال فضیلت پناه، علی شبستانی منفرد، محمدحسن عمران پور، فهیمه عطاریان، مائده سادات فاطمی، سید علیرضا جوادی نیا* صفحه 16
    سابقه و هدف

    در بیماران مبتلا به سرطان پستان، تجویز دوز اضافه رادیوتراپی به بستر تومور بعد از درمان تمام پستان با کاهش عود موضعی همراه است. منبع الکترون عمدتا به دلیل توزیع دوز مناسب و عدم پرتوگیری پوست استفاده می شود. هر چند که دسترسی به الکترون در تمامی مراکز امکان پذیر نمی باشد. لذا ادامه درمان با استفاده فیلدهای کوچک تر فوتون ممکن است یک گزینه منطقی باشد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه پیامد درمان و عوارض پوستی در تشدید دوز رادیوتراپی بستر تومور با استفاده از فوتون یا الکترون در مبتلایان به سرطان پستان بعد از جراحی حفظ پستان می باشد.

    مواد و روش ها

    در این کوهورت گذشته نگر، 280 بیمار مبتلا به سرطان پستان غیر متاستاتیک که تحت جراحی حفظ پستان و رادیوتراپی ادجوانت قرار گرفته بودند، به صورت در دسترس به مطالعه وارد شدند. بیماران بعد از رادیوتراپی تمام پستان با رژیم کانونشنال (50 گری در 25 جلسه)، تحت تشدید دوز به بستر تومور با الکترون یا فوتون (با دوز 10 گری طی 5 جلسه) قرار گرفتند (الکترون: 145 نفر، فوتون: 135 نفر). مقادیر بقا، نتایج زیبایی (معیار هاروارد هریس) و سمیت پوستی (ویرایش 5 معیارهای سمیت عمومی و عوارض جانبی) با پیگیری بیماران بین دو گروه مقایسه شد.

    یافته ها

    بقای بدون عود در همان پستان در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (بقای بدون عود در بوست فوتون 95% (با فاصله اطمینان 95% بین 9% تا 97%) و بوست الکترون 93% (با فاصله اطمینان 95% بین 79% تا %97) (0/69=p). درماتیت ناشی از رادیوتراپی و سمیت زیرجلدی در اتمام درمان بین دو گروه درمانی اختلافی نداشت. با این حال، یک ماه پس از اتمام درمان موارد درماتیت شدید ناشی از رادیوتراپی در گروه درمانی فوتون بیشتر بود (%88 در مقابل 65/5%، 0/007=p). اگرچه سمیت زیرجلدی 2 ماه بعد از اتمام درمان در گروه بوست الکترون به طور معنی داری بیشتر بود (0% در مقابل 7/5%، 0/05>p). درد خفیف همان پستان 6 ماه بعد از اتمام درمان در گروه درمانی فوتون بیشتر بود (0% در مقابل 8/9%، 0/001>p).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج مطالعه حاضر، استفاده از منبع الکترون و یا فوتون جهت تشدید دوز بستر تومور به دنبال رادیوتراپی تمام پستان در بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت جراحی حفظ پستان با نتایج درمانی مشابه از نظر عود در همان پستان همراهی دارد. البته پروفایل سمیت به خصوص سمیت پوستی در بین دو رویکرد متفاوت می باشد.

    کلیدواژگان: کانسر پستان، تشدید دوز بستر تومور، رادیوتراپی ادجوانت، فوتون، الکترون
  • محمدرضا ابراهیمی، الهه فردوسی شاهاندشتی*، محبوبه زارعی، غلامعلی کاردر صفحه 17
    سابقه و هدف

    بیماری هموفیلی نوع A، شایع ترین نوع این بیماری است. جهت درمان بیماران هموفیلی، کنسانتره تزریقی فاکتور VIII انسانی، به دو صورت مشتق از پلاسما و نوترکیب در بازار وجود دارد. با توجه به خطر ابتلا به بیماری های عفونی در اثر تزریق خون یا محصولات خونی اهدایی از جمله فاکتور VIII مشتق از پلاسما، می توان از فاکتور VIII نوترکیب که از لحاظ ایمنی بی خطر، دارای خلوص بالاتر از نمونه مشتق از خون بوده و نیز نیمه عمر طولانی تری در خون بیماران مصرف کننده دارد، استفاده نمود. هدف از این مطالعه، بیان و سنتز فاکتور VIII نوترکیب انسانی با استفاده از سیستم بیانی یوکاریوتی عاری از سلول به عنوان استراتژی نوین سنتز داروهای نوترکیب می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی وکتور pcDNA3 حاوی قطعه ژنی بدون دمین B فاکتور VIII انعقاد خون، به داخل باکتری DH5α مستعد شده، ترانسفورم گردید. پس از تکثیر باکتری و افزایش وکتور مورد نظر، در این مرحله وکتور تکثیر یافته استخراج شد و کیفیت و غلظت آن تعیین گردید. سپس سلول های یوکاریوتی CHO-K1 کشت داده شدند و از تراکم بیش از ده میلیون سلول آن ها، عصاره سلولی تهیه شد. وکتور استخراج شده با عصاره سلولی و محلول بیانی ترکیب و فرآیند بیان در دمای °C30 و °C37 انجام شد. میزان بیان با تکنیک های الایزا و دات بلات بررسی گردید.

    یافته ها

    در این پژوهش با تکنیک الایزا میزان بیان فاکتور VIII انعقاد خون نوترکیب انسانی در نمونه پایه با دمای °C30، نمونه 2 با دمای °C30، نمونه پایه با دمای °C37 و نمونه 4 کنترل منفی با دمای °C30 در مدت 20 ساعت به ترتیب 275، 276، 273 و صفر نانوگرم در میلی لیتر گزارش شد. در تکنیک دات بلات نیز نتایج کمی ذکر شده به صورت کیفی با شدت رنگ لکه ها تائید گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل نشان داد که از روش بیان عاری از سلول می توان برای سنتز فاکتور VIII نوترکیب استفاده نمود. شرایط بکار گرفته شده در این پژوهش جهت بیان بدون سلول فاکتور VIII نوترکیب، نسبت حجمی 50/50 از عصاره سلولی CHO-K1 مناسب بوده است و محلول بیانی پایه در دمای °C30 بیشترین غلظت محصول را بیان نمود. به دلیل استفاده از عصاره سلولی یوکاریوتی CHO-K1، فاکتور VIII نوترکیب انسانی سنتز شده دارای تغییرات پس از ترجمه است که جهت عملکردی بودن این پروتئین در بدن انسان بسیار مهم می باشد.

    کلیدواژگان: فاکتور VIII نوترکیب انسانی، رده سلولی CHO-K1، عصاره سلولی، بیان بدون سلولی
  • هادی سرخی، ثریا مقدس نیاکی، محمود حاجی احمدی، محمد پورنصرالله، محسن محمدی* صفحه 18
    سابقه و هدف

    با توجه به عدم شناخت کافی و تفاوت شیوع هیپوناترمی در مننژیت غیر باکتریال و مننژیت باکتریال، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط هایپوناترمی با مننژیت باکتریال و غیر باکتریال و عوارض آن انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 183 کودک مبتلا به مننژیت مراجعه کننده به بیمارستان کودکان شفیع‏زاده امیرکلا در سه گروه سنی یک ماه تا 2 سال، 5-2 سال و 18-5 سال انجام شد. بر اساس آنالیز مایع مغزی نخاعی موارد مننژیت باکتریال به صورت 100<WBC با ارجحیت PMN، گلوکز کمتر از 40% قند سرم و پروتئین بیشتر از g/L 1 یا کشت یا اسمیر مثبت در نظر گرفته شدند و موارد مننژیت غیر باکتریال به صورت 100>WBC با ارجحیت لنفوسیت، گلوکز بیشتر از 60% قند سرم و پروتئین کمتر از g/L 1 کشت یا اسمیر منفی در نظر گرفته شدند. جنس کودکان، طول زمان بستری و بروز تشنج در دو گروه مننژیت باکتریال و غیر باکتریالی با و بدون هیپوناترمی بررسی و مقایسه شد.

    یافته ها

    در این مطالعه میانگین سنی پسران (47/10±68/26) مبتلا به مننژیت نسبت به دختران (32/50±42/56) بیشتر بوده است (0/001>p). میانگین سنی بیماران مبتلا به مننژیت دارای هیپوناترمی (47/56±51/87) نسبت به بیماران بدون هیپوناترمی (45/03±72/54) کمتر بوده است (0/002=p). فراوانی هیپوناترمی در کودکان مبتلا به مننژیت با سن کمتر از 2 سال نسبت به سایر گروه سنی (52 بیمار) (0/002=p)، و همین طور نوزادانی که دچار تشنج شدند (37 بیمار) (0/001=p) به طور معنی‏داری بیشتر بوده است. در کودکانی که هیپوناترمی داشتند، مدت بستری در بیمارستان به طور معنی‏داری بیشتر بوده است (108 بیمار) (0/01=p).

    نتیجه گیری

    بر اساس مطالعه حاضر، مشخص شد که کودکان با سن کمتر در معرض خطر بیشتری برای هیپوناترمی هستند و نیز وجود هیپوناترمی در ابتدای تشخیص مطرح کننده خطر بیشتری برای تشنج و افزایش طول بستری است. اگرچه ریسک هیپوناترمی در هر دو نوع مننژیت باکتریال و غیر باکتریال تقریبا یکسان بوده است.

    کلیدواژگان: هیپوناترمی، مننژیت، باکتریال
  • امیر حسینی، زینب خداکرمی، مریم زمانی، فریبا ظفری* صفحه 19
    سابقه و هدف

    در طی انجماد اسپرم شاخص های عملکردی آن از جمله بقا و تحرک آسیب دیده و منجر به کاهش کیفیت اسپرم و باروری می گردد. مطالعات جهت محدود کردن این آسیب ها از جمله افزودن آنتی اکسیدان ها به محیط انجماد صورت گرفته است. این مطالعه به منظور بررسی اثرات آنتی اکسیدان های ملاتونین و ال-کارنیتین برکیفیت پارامترهای اسپرم پس از انجماد و ذوب انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مداخله ای، 40 نمونه اسپرم به 4 گروه شامل: گروه کنترل (فاقد آنتی اکسیدان)، گروه ملاتونین (01/0 میلی مول ملاتونین)، گروه ال-کارنیتین (100 میکرومول ال-کارنیتین) و گروه ترکیبی (0/01 میلی مول ملاتونین و 100 میکرومول ال-کارنیتین) تقسیم شدند. نمونه ها دو هفته پس از انجماد ذوب شدند، سپس پارامترهای تحرک، بقا و مورفولوژی با استفاده از رنگ آمیزی ائوزین نیگروزین و شمارش آن ها و لیپید پراکسیداسیون از طریق اندازه گیری MDA با واکنش تیوباربیتوریک اسید و میزان شکستگی DNA از طریق کیت تانل بررسی شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد استفاده از ملاتونین و ال-کارنیتین به صورت ترکیبی در محیط انجماد تاثیر معنی داری بر میزان تحرک و بقاء (افزایش از 15% به 25%) ، شکست DNA (کاهش از 32% به 23%) و میزان MDA (کاهش از µm/dl 10 به 6/5) داشته است. اما بررسی مورفولوژی اسپرم نشان دهنده تفاوت معنی داری بین گروه های مورد مطالعه نبود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که ملاتنین و ال-کارنیتین می توانند به کاهش آسیب های ناشی از دستکاری اسپرم طی پروسه انجماد و ذوب، کمک کنند.

    کلیدواژگان: ملاتونین، ال-کارنیتین، فریز اسپرم، آپوپتوزیس
  • احمد عبید جاسم*، جنان حمید ابو شنا، سها عبدالسلام منعم صفحه 20
    سابقه و هدف

    سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) با بیماری های تیروئید اتوایمون مرتبط است و به نظر می رسد یکی از شایع ترین بیماری های غدد در زنان در سن تولید مثل است. هدف از این تحقیق مقایسه سطوح TSH، LH، انسولین، HOMA-IR و تستوسترون در زنان مبتلا به PCOS با یک گروه کنترل سالم با همان سن و BMI می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 100 نفر از افراد مراجعه کننده به بیمارستان العلویه انجام شده است. نمونه ها بر اساس علائم هیپوتیروئیدی، مشکلات باروری و داشتن PCOS در دو گروه 50 نفری قرار گرفتند. تشخیص توسط پزشکان متخصص در بیمارستان داده شد. گروه اول شامل پنجاه زن سالم و گروه دوم نیز شامل پنجاه زن مبتلا به PCOS، مشکلات تولید مثل و هیپوتیروئیدی بود. تجزیه و تحلیل هورمون ها با استفاده از کیت آماده بر اساس دستور تولید کننده، Roche Cobas، با استفاده از آنالایزر میکروپلات ELISA انجام و مقایسه گردید.

    یافته ها

    میانگین شاخص توده بدنی، انسولین، HOMA-IR، تستوسترون، anti-TPO،anti-TG ، هورمون محرک تیروئید و هورمون لوتئینیزینگ و همچنین گروه سنی 40-31 سال به ترتیب به صورت 0/34±35/96، 0/31±23/12، 0/07±6/64، 0/75±98/80، 0/10±7/70، 0/30±10/27 می باشد. تحقیق نشان داد که سطوح LH و انسولین anti-TG با BMI آن ها همبستگی مثبت دارد. همچنین یک رابطه معکوس بین شاخص توده بدنی و HOMA-IR و بین anti-TG و تستوسترون وجود داشت.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، افزایش خطر بیماری تیروئید با افزایش نشانگرهای اتوآنتی بادی تیروئید و با هورمون های اندازه گیری شده و انسولین و HOMA-IR ارتباط دارد.

    کلیدواژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک، انسولین، مدل هموستاز ارزیابی مقاومت به انسولین (HOMA-IR)، نشانگرهای خودایمنی تیروئید، Anti-TPO، Anti-TG
  • امیرحسین ظفری، زینب پیراور*، مینا رمضانی صفحه 21
    سابقه و هدف

    تمایز استئوبلاست ها فرآیند مهم و حیاتی است که باعث پایداری و هومئوستازی استخوان می شود. زینگرون (ZG) 4-(4-hydroxy-3-methoxyphenyl)-2-butanone   که از گیاه زنجبیل جدا می شود در بسیاری از فرآیندهای بیولوژیکی و درمان بیماری ها نقش دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر زینگرون بر سلول های بنیادی مشتق از بند ناف انسانی (hUC-MSCs) و تمایز آن ها به استئوبلاست ها می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی تاثیر زینگرون بر روی 106×2 سلول بنیادی مزانشیمی مشتق از بند ناف در 4 گروه بررسی گردید. 1 گروه کنترل و 3 گروه تیمار با غلظت های 50 ، 100 و 200 میکرومولار مطالعه گردیدند. تاثیر زینگرون بر بقای سلول های hUC-MSCs با روش MTT بعد از 24، 48 و 72 ساعت بررسی گردید. بیان ژن های miR-590 و Smad7 و مارکرهای تمایزی مانند (OSX) Osterix و runt-related transcription factor 2 (RUNX2) به وسیله آزمایش (qRT-PCR) واکنش زنجیره ای پلیمراز کیفی بررسی شد. به وسیله واکنش آلکالین فسفاتاز (ALP) میزان بیان این آنزیم بررسی گردید.

    یافته ها

    زینگرون به صورت معنی داری اثر تکثیری بر سلول های hUC-MSCs به خصوص درغلظت 200 میکرومولار داشت. زینگرون بر تمایز استئوبلاست ها اثر معنی داری داشته و بر بیان مارکرهای اختصاصی مانند ALP (0/05>p در 200 میکرومولار)، RUNX2 (0/001>p در 200 میکرومولار) و OSX (0/001>p) تاثیر مثبت نشان داد. تحت تاثیر غلظت های مختلف زینگرون miR-590 (0/05>p در 200 میکرومولار) افزایش بیان پیدا کرده در مقابل Smad7 کاهش بیان را نشان داد (0/001>p). در واقع miR-590 باعث سرکوب Smad7 شده و به تمایز سلول های استئوبلاست کمک می کند.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که زینگرون با افزایش بیان مارکرهای اختصاصی استئوبلاست ها (OSX، RUNX2 و ALP) باعث تمایز سلول های استئوبلاست می گردد. به علاوه افزایش بیان miR-590 باعث سرکوب Smad7 شده و به تمایز سلول های استئوبلاست کمک می کند.

    کلیدواژگان: زینگرون، تمایز استئوبلاست ها، Mir590، Smad7، آلکالین فسفاتاز
  • حسین علی عبدالعباس، علی فاضل عبید*، حیدر عبدالامیر مکی الهیندی، زینب عبدالامیر عبدالرسول، احمد محمد جاسم شلش صفحه 22
    سابقه و هدف

    تالاسمی شایع ترین اختلال ارثی در جهان است که با سنتز هموگلوبین آتیپیک پایین و تخریب گلبول های قرمز مشخص می شود. اطلاعات کاملی در مورد اپیدمیولوژی و سایر ویژگی های تالاسمی در کشور عراق وجود ندارد. این مطالعه به منظور بررسی اپیدمیولوژی تالاسمی در بابل عراق انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه گذشته نگر تک مرکزی بر روی 306 بیمار مبتلا به تالاسمی انجام شد. نمونه ها از بین بیمارانی که در "مرکز اختلالات خونی ارثی بابل" ثبت شده بودند، انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به ویژگی های دموگرافیک، سن در اولین تشخیص، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، سابقه خانوادگی، محل اقامت، دفعات تزریق خون، کیلیت تراپی و اندازه گیری فریتین سرم، جمع آوری و بررسی گردید.

    یافته ها

    میانگین سنی بیماران مورد مطالعه 17/9-2/3 سال بود که از این بیماران، 185 مرد و 121 زن بودند. 75% از بیماران تالاسمی ماژور، 12% تالاسمی اینترمدیا و 3/0% تالاسمی مینور داشتند. 3/3% از بیماران، تالاسمی با کمبود G6PD، 2% تالاسمی داسی شکل، 1/3% تالاسمی آلفا و 4/6% تالاسمی بتا داشتند. بیماران در اکثر موارد (85/6%) حدود یک یا دو بار در ماه به طور منظم خون دریافت کردند. میانگین غلظت فریتین سرم بالا بود (2976/9 میکروگرم در لیتر). رشد بیماران در مردان بیش از زنان تحت تاثیر قرار گرفت (0/05=p). اکثر بیماران روستایی بودند و دو سوم بیماران سابقه خانوادگی تالاسمی و ازدواج فامیلی والدین بالایی داشتند (0/001=p). اکثر بیماران یک یا چند عارضه تالاسمی داشتند. تمام کودکان زیر 10 سال که در این مطالعه شرکت کردند، به طور قابل توجهی کاهش رشد نشان دادند.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، مدیریت تالاسمی علاوه بر اقدامات سریع، نیازمند تشخیص زودهنگام برنامه های نامنظم انتقال خون و بیماری های همراه است. غربالگری جامع قبل از ازدواج، برنامه های مشاوره والدین و مقررات مداوم، همگی می توانند به کاهش گسترش این بیماری کمک کنند.

    کلیدواژگان: تالاسمی، شیوع، جمعیت شناسی، اپیدمیولوژی، انتقال خون
  • سیمیا غلامپور، آزیتا قنبرپور، زینت السادات بوذری، مژگان نعیمی راد، شهلا یزدانی* صفحه 23
    سابقه و هدف

    سزارین های قبلی به عنوان متداول ترین علت افزایش سزارین در بسیاری از نقاط جهان می باشد، در صورتی که همیشه ضرورت ندارد. با توجه به آمار بالای سزارین در ایران و به خصوص میزان بالای سزارین تکراری و ایجاد انگیزه برای زایمان طبیعی بعد از سزارین، این مطالعه به منظور بررسی پیامدهای مادری و نوزادی زایمان طبیعی بعد از یک بار سزارین انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 104 مادر باردار با یک بار سزارین قبلی و برش عرضی روی سگمان تحتانی در بیمارستان آیت اله روحانی بابل در دو گروه انجام شد. 50 نفر در گروه اول که تحت عمل سزارین تکراری اورژانس قرار گرفتند و 54 نفر گروه دوم جهت زایمان طبیعی بعد از سزارین (VBACVaginal Birth After Cesarean=) رضایت دادند. مشخصات دموگرافیک و عوارض مادری و نوزادی بین دو گروه بررسی و مقایسه شد.

    یافته ها

    در این مطالعه دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی داری نداشتند. میزان مرگ و میر نوزادان در گروه اول 6 مورد (%12) و در گروه دوم 2 مورد (3/7%) گزارش شد. همچنین 3 نوزاد (6%) در گروه سزارین تکراری و 9 نوزاد (16/7%) در گروه زایمان طبیعی بعد از سزارین در بخش مراقبت ویژه نوزادان بستری شدند. آپگار دقیقه 5 نیز در نوزادان گروه زایمان طبیعی بعد از سزارین به طور معنی داری بیشتر بود (0/04=p). مدت زمان بستری مادر نیز در گروه سزارین تکراری و زایمان طبیعی، به ترتیب برابر 5/53±3/98 و 0/31±2/11 روز بوده است (0/02=p).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، عوارض مادری و نوزادی در زایمان طبیعی بعد از سزارین افزایش نداشت و در صورت تمایل مادر می توان زایمان طبیعی را بعد از یک بار سزارین انجام داد.

    کلیدواژگان: سزارین، زایمان طبیعی بعد از سزارین، عوارض، پیامد مادری، پیامد نوزادی
  • ثوره عباس فضل*، هیله عثمان حبیب، فاطمه متشر سوادی صفحه 24
    سابقه و هدف

    آستروسیتوم یک نوع تومور با منشاء عصبی است که از سلول های حمایتی خاصی در مغز و نخاع به نام آستروسیت ها ایجاد می شود. آستروسیتوما بر اساس گرید، محل و ویژگی های مولکولی طبقه بندی می شود. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین پارامترهای هیستوپاتولوژیک و بالینی با جنسیت، سن، محل و گریدهای مختلف می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 36 نمونه آستروسیتوما که از آوریل 2017 تا ژوئن 2020 از آرشیو بیمارستان شهید قاضی الحریری جمع آوری شد، انجام گردید. نمونه ها با رنگ آمیزی H&E به تشخیص نهایی رسیدند و 16 مورد برای تایید تشخیص با رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی رنگ آمیزی شدند.

    یافته ها

    36 نمونه آستروسیتوما وارد این مطالعه شدند. سن آنها بین 1 تا 56 سال با میانگین سنی 0/015±31/43 سال بود. ارزیابی سن نشان می دهد که بیشترین موارد مربوط به دهه سوم (25%) زندگی بوده است. گریدهای غالب، گرید I و گرید IV با 11 مورد برای هر کدام (32/5%) بود. در حالی که بیماران گرید II و III به ترتیب 10 مورد (27%) و 4 مورد (11%) را تشکیل می دهند. ارتباط بین سن بیماران و نمرات آن ها، همبستگی مثبت و معنی داری را بین سن و گرید نشان داد (0/001>p) که با افزایش سن بیماران، گرید تومور افزایش یافت.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که بین گرید تومور و ویژگی های کلینیکی-پاتولوژیک رابطه معنی داری وجود دارد، زیرا گرید تومور با افزایش سن بیشتر و در بیماران زن تهاجمی تر است.

    کلیدواژگان: آستروسیتوم، هیستوپاتولوژی، درجه بندی، طبقه بندی WHO
  • بن جابر إذن*، حوراء مهدی کاظم، هیبا رشید بهایا صفحه 25
    سابقه و هدف

    فناوری های کمک باروری، از جمله لقاح آزمایشگاهی و انتقال جنین، به موفقیت قابل توجهی دست یافته اند که عمدتا به دلیل تحریک بیش از حد کنترل شده تخمدان است. با این حال، مطالعات کمی در مورد تخمین نشانگرهای مختلف پاسخ تخمدان در ارتباط با رژیم آگونیست GnRH وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کارایی هورمون محرک فولیکول و هورمون آنتی مولرین در تعیین پاسخ تخمدان در بیماران نابارور تحت تحریک کنترل شده تخمدان می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کوهورت بر روی 90 زن 20 تا 43 ساله با ناباروری اولیه و ثانویه به مدت 3 تا 13 سال، که بین ژوئن 2020 تا ژانویه 2021 به مرکز باروری النجف برای سیکل های ICSI مراجعه کردند، انجام شد. بیماران با سابقه جراحی تخمدان، سندرم تخمدان پلی کیستیک و نارسایی زودرس تخمدان از مطالعه حذف شدند. سطح هورمون محرک فولیکول و هورمون آنتی مولرین در چرخه دوم قاعدگی محاسبه شد و ارتباط بین این شاخص ها و فاکتورهای به دست آمده، مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    هورمون آنتی مولرین ارتباط منفی با سن و ارتباط مثبت با تعداد فولیکول های آنترال، تعداد کل فولیکول ها پس از القا، و تعداد تخمک های بازیابی شده، نشان داد (0/05>p). هورمون محرک فولیکول ارتباط منفی معنی داری با تعداد کل فولیکول ها پس از القاء نشان داد (0/05>p). هورمون آنتی مولرین بهترین حساسیت و ویژگی، ارزش اخباری مثبت (PPV) و ارزش اخباری منفی (NPV) را برای پیش بینی پاسخ تخمدان نشان داد. ویژگی، حساسیت، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی برای هورمون آنتی مولرین با نقطه برش> 2 ng/mL، به ترتیب درصدهای 84%، 80%، 86% و 57% را نشان داد، در حالی که برای هورمون محرک فولیکول با نقطه برش> 4IU/mL ، درصدهای 67%، 68%، 50% و 54% به دست آمد.  

    نتیجه گیری

    یافته های این تحقیق نشان می دهد که در مقایسه با هورمون محرک فولیکول، هورمون آنتی مولرین پیش بینی کننده مناسب تری برای پاسخ تخمدان است.

    کلیدواژگان: هورمون آنتی مولرین، پاسخ تخمدان، هورمون محرک فولیکول، فناوری های کمک باروری
  • زیاد عماد مبدعر*، بشار عباس عبدالحسن، سینان شوکت حمید صفحه 26
    سابقه و هدف

    مطالعات متعدد نشان می دهد که درن های پروفیلاکتیک در کوله سیستکتومی لاپاروسکوپی ساده، غیر ضروری و حتی مضر هستند. با توجه به اینکه تخلیه بستر کیسه صفرا به دنبال کوله سیستکتومی لاپاروسکوپی می تواند بدون عارضه باشد، هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی درناژ پروفیلاکتیک در بیماران تحت کوله سیستکتومی لاپاروسکوپی با کارایی درن زیر کبدی می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه آینده نگر در شهر پزشکی الامامین الکاظمین از اول ژانویه 2019 تا پایان دسامبر 2020 انجام شد. در طول دوره تحقیق، 61 بیمار بزرگسال تحت کوله سیستکتومی لاپاراسکوپی پس از اخذ رضایت کتبی، وارد مطالعه شدند. 31 نفر از آنها درن زیر کبدی داشتند و 30 بیمار بدون درن بودند. میزان درد و عوارض در دو گروه مقایسه شد.

    یافته ها

    در گروهی که درن داشتند، میانگین مقیاس درد 0/9±5/16 درجه، بستری پس از عمل در بیمارستان به مدت 0/6±2/1 روز بود. توده زیر کبدی 4/8±29/4 میلی لیتر داشتند و 19/4% دچار عوارض شدند. در حالی که افراد بدون درن، میانگین نمره درد 1/1±2/3، 0/61±0/633 روز بستری، توده زیر کبدی 4/08±20/6 میلی لیتر و 33/3% عوارض داشتند. بین مقیاس درد بعد از عمل و درن رابطه مثبت و مستقیم وجود داشت (0/05>p). علاوه بر این، توده زیر کبدی گروه اول به طور قابل توجهی با توده زیر کبدی گروه دوم تفاوت معنی داری داشت (0/05>p). اما، هیچ ارتباط آماری معنی داری بین سن و درن یافت نشد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، قرار دادن لوله درناژ معمول در حین کوله سیستکتومی لاپاراسکوپی باعث افزایش ناراحتی بعد از عمل، طولانی شدن مدت بستری در بیمارستان و توده زیر کبدی بدون کاهش عوارض ناشی از عمل می شود.

    کلیدواژگان: کوله سیستکتومی، لاپاراسکوپی، سنگ کیسه صفرا، روش های جراحی پیشگیرانه، وریدهای کبدی، درن زیر کبدی
  • حبیب ثریائی، شهرام سیفی*، پرویز امری مله، همت قلی نیا، امین عطائی صفحه 27
    سابقه و هدف

    ماسک راه هوایی- حلقی (LMA=Laryngeal Mask Airway) در بیهوشی جراحی های کوتاه مدت به طور شایع به کار می رود. لیدوکائین وریدی جهت تحمل بهتر بیماران پس از جاگذاری LMA استفاده می گردد. با توجه به عوارض جانبی لیدوکائین وریدی، هدف از این مطالعه مقایسه اثر اسپری لیدوکائین با لیدوکائین وریدی در میزان فشار خون، ضربان قلب، شدت گلودرد، سرفه، لارنگواسپاسم و عوارض دیگر شامل تهوع، استفراغ و تشنج پس از تعبیه LMA می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بر روی 120 بیمار در سنین 65-18 سال با اندیکاسیون جراحی الکتیو کوتاه مدت چشم، در 2 گروه مساوی 60 نفری انجام شد. به گروه اول لیدوکائین وریدی 1% به میزان mg/kg 1/5 و گروه دوم 5 پاف اسپری لیدوکائین 10% در ته حلق تجویز شد. سپس در هر دو گروه فشار خون از طریق دستگاه فشار سنج، ضربان قلب توسط سیستم مانیتورینگ ضربان قلب، شدت گلودرد بر اساس معیار VAS و شدت سرفه بر اساس خفیف، متوسط و شدید اندازه گیری و مقایسه شد.

    یافته ها

    در این مطالعه 79 نفر مرد (65/8%) و 41 نفر زن (42/2%) شرکت داشتند. از لحاظ بالینی تغییر قابل توجهی در میزان فشار خون در دو گروه مشاهده نشد. میانگین شدت گلودرد در زمان های دو و سه ساعت بعد از بیداری به ترتیب در گروه اسپری لیدوکائین 1/33±0/51 و 1/07±0/41 در مقایسه با لیدوکائین وریدی 2/02±1/15 و 1/9±1/08 کاهش قابل ملاحظه ای داشت (0/05<p). همچنین تغییرات قابل ملاحظه ای در میزان ضربان قلب، سرفه و لارنگواسپاسم در بین دو گروه مشاهده نشد. به علاوه، هیچ موردی از ابتلا به تهوع، استفراغ و تشنج در دو گروه یافت نگردید.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، اسپری لیدوکائین می تواند جهت کاهش شدت گلودرد ناشی از قرار دادن LMA پیشنهاد گردد.

    کلیدواژگان: تغییرات همودینامیک، اسپری لیدوکائین، لیدوکائین وریدی، ماسک راه هوایی- حلقی، گلودرد، سرفه
  • سجاد اصغری وسطی کلائی، سقا فرج تبار بهرستاق* صفحه 28
    سابقه و هدف

    استرس اکسیداتیو به مقاومت به انسولین، اختلال عملکرد سلول های بتا و آسیب سلولی ناشی از هیپرگلیسمی کمک می کند که منجر به ایجاد دیابت شیرین می شود. هدف از پژوهش حاضر تبیین اثر تمرین هوازی و بربرین کلراید بر بیان ژن های UCP-1 و PPARγ بافت چربی احشایی موش های صحرایی دیابتی می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه آزمایشگاهی، 32 موش صحرایی نر ویستار بالغ با وزن حدود 280-240 به طور تصادفی به چهار گروه (8=n): دیابت (DM)، دیابت-بربرین (DMB)، دیابت-تمرین هوازی (DMT)، دیابت-تمرین هوازی-بربرین (DMTB) تقسیم شدند. موش ها با تزریق mg/kg 60 STZ دیابتی شدند. موش هایی که قندخون آن ها بالاتر از mg/dl 300 بود به عنوان حیوانات دیابتی وارد تحقیق حاضر شدند. سپس گروه های تمرین به مدت شش هفته برنامه تمرین هوازی فزاینده (18-10 متر در دقیقه، 40-10 دقیقه در روز، پنج روز در هفته) را روی تردمیل انجام دادند. گروه مکمل نیز بربرین کلراید (mg/kg/day 30) یک بار در روز به صورت خوراکی با گاواژ دریافت کردند.

    یافته ها

    تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اختلاف معنی داری در بیان ژن های UCP-1 (0/000=p) و PPARγ (0/002=p) در بین گروه ها وجود دارد. در ادامه نتایج نشان داد که بیان ژن UCP-1 در گروه دیابت-تمرین (1/85±2/96 و 0/015=p)، دیابت-بربرین کلراید 1/16±2/88 و 0/02=p) و دیابت-تمرین-بربرین کلراید (0/97±4/7 و 0/000=p) افزایش معنی داری نسبت به گروه دیابت داشت. همچنین بیان ژن PPARγ در گروه دیابت-تمرین-بربرین کلراید (0/36±1/6 و 0/002p=) افزایش معنی داری نسبت به گروه دیابت داشت.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، تمرین هوازی و بربرین کلراید یکی از راه های احتمالی مناسب برای جلوگیری از التهاب و آسیب های ناشی از دیابت می باشد.

    کلیدواژگان: تمرین هوازی، بربرین کلراید، دیابت، UCP-1، Pparγ
  • مرتضی حبیبی، انسیه بهادران، فاطمه سمیعی راد، نوید محمدی، سمانه لشگری* صفحه 29
    سابقه و هدف

    سپسیس سومین علت شایع مرگ و میر در ماه اول زندگی است. از آنجائیکه بند ناف منبع مهم سپسیس در ماه اول زندگی است، این مطالعه با هدف تاثیر آب دالیبور بر زمان جدا شدن بند ناف و عفونت در نوزادان بستری در بیمارستان کوثر دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 76 نوزاد در دو گروه 38 نفری آب دالیبور و آب مقطر به عنوان دارونما انجام شد. در گروه آب دالیبور، 3-2 میلی لیتر از دارو از 3 ساعت پس از تولد و هر 12 ساعت یک بار تا 2 روز پس از جدا شدن بند ناف، روی استامپ ناف استفاده شد. در گروه آب مقطر همین روش با آب مقطر انجام شد. در نهایت زمان جدا شدن بند ناف و علائم عفونت در هر دو گروه بررسی و مقایسه شد.

    یافته ها

    بین دو گروه از نظر سن حاملگی، جنس و وزن هنگام تولد نوزاد، روش زایمان، سن مادر، تحصیلات مادر و زمان پارگی پرده آمنیوتیک تفاوت معنی داری وجود نداشت. زمان جداسازی بند ناف در گروه دالیبور به طور قابل توجهی کوتاه تر از گروه دارونما بود (2/4±5/1 در مقابل 2/3±7/44 روز، 0/001>p). هیچ موردی از عفونت در گروه مداخله یا دارونما مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از آب دالیبور، زمان جدا شدن بند ناف را کاهش داده و می تواند برای مراقبت ایمن از بند ناف استفاده شود.

    کلیدواژگان: بند ناف، آب دالیبور، زمان جداسازی، نوزاد
  • مرتضی حبیبی، انسیه بهادران، فاطمه سمیعی راد، امیر جوادی، گلاره روزبهانی* صفحه 30
    سابقه و هدف

    زردی در نوزادان شایع بوده و به دلیل هیپربیلی روبینمی رخ می دهد که می تواند منجر به آسیب مغزی در نوزادان شود. فتوتراپی علاوه بر عوارض جدی که دارد، برای رفع زردی، کافی به نظر نمی رسد. این کارآزمایی بالینی با هدف مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی اورلیستات و فتوتراپی با فتوتراپی به تنهایی در درمان زردی نوزاد انجام شد.

    مواد و روش ها

    این کارآزمایی بالینی بر روی 120 نوزاد ترم مبتلا به زردی در دو گروه مداخله و کنترل انجام شد. گروه مداخله mg/kg 4 اورلیستات در سه دوز خوراکی متوالی در روز اول، دوم و سوم بستری همراه با فتوتراپی دریافت کردند. گروه کنترل، دارونما و فتوتراپی دریافت کردند. سطح بیلی روبین کل و مستقیم پلاسما در ابتدا (قبل از مداخله) و همچنین 24 و 72 ساعت پس از درمان اندازه گیری و مقایسه شد.

    یافته ها

    بین دو گروه از نظر جنس، وزن و سن تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت. میانگین سطوح بیلی روبین کل و مستقیم در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در پایان کارآزمایی تغییری نکرد (به ترتیب 1/35±10/44 در مقابل 2/8±10/6 و 0/1±0/4 در مقابل 0/1±0/5).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که اورلیستات در تسریع کاهش بیلی روبین در نوزادان مبتلا به زردی، حداقل برای سه روز اول زندگی بی اثر باشد.

    کلیدواژگان: هیپربیلی روبینمی، فتوتراپی، نوزادان، اورلیستات
  • محمدرضا پاشا زانوسی، قهرمان محمودی، محمدعلی جهانی* صفحه 31
    سابقه و هدف

    هزینه‎های دارویی، بخش عمده‎ای از هزینه‎های مربوط به سلامت را به خود اختصاص داده و تقاضای القایی دارو بار مالی و اقتصادی زیادی را بر افراد و جامعه تحمیل می کند. لذا هدف از مطالعه حاضر شناسایی عوامل موثر در ایجاد تقاضای القایی دارو در ایران می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کیفی از نوع گراندد تئوری می باشد که در سال 1401 انجام شد. سوالات مصاحبه به صورت نیمه ساختار یافته بوده که از خبرگان به عمل آمد. روش انتخاب اولیه نمونه به صورت هدفمند از صاحبنظران و خبرگان حوزه دارو و درمان از سراسر کشور بوده است. برای افزایش حجم نمونه تا رسیدن به کفایت از روش گلوله برفی استفاده شد. این پژوهش با مصاحبه 20 نفر از خبرگان به اشباع رسید.

    یافته ها

    عوامل کلیدی موثر در ایجاد تقاضای القایی در قالب 4 درون مایه، 8 طبقه و 31 زیرطبقه شناسایی شدند. درون مایه های استخراج شده شامل عوامل اجتماعی، ساختاری- سازمانی، اقتصادی و ذینفعان بودند. عوامل اجتماعی شامل طبقات فرهنگ جامعه و سواد دارویی جامعه، عوامل ساختاری- سازمانی شامل طبقات مکانیسم های نظارتی و عوامل آموزشی و سیاسی، عوامل اقتصادی شامل طبقات نظام پرداخت و بیمه و در نهایت عوامل مربوط به ذینفعان شامل طبقات عرضه کننده و تقاضا کننده بودند.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، در ایجاد تقاضای القایی دارو، عوامل متعددی نقش دارند که پیگیری این عوامل می تواند در تصمیم گیری سیاستگذاران جهت تدوین راهکارهای مناسب برای کاهش تجویز غیر ضروری دارو کمک کننده باشد.

    کلیدواژگان: تقاضای القایی، دارو، بار اقتصادی، سیاستگذاری، ارایه دهندگان خدمت
  • نگار دادخواه، شهلا یزدانی، علی اصغر منوچهری*، هدی شیرافکن، اعظم خالقی طبری صفحه 32
    سابقه و هدف

    امروزه سقط درمانی بنابر دلایلی از جمله حفظ سلامتی و زندگی مادر و جنین با معلولیت به صورت قانونی انجام می شود. هدف از این مطالعه بررسی اطلاعات پایه و مشخص کردن دلایل اصلی سقط های قانونی در سقط های درمانی ارجاعی از پزشکی قانونی شهرستان بابل انجام شد تا مبنایی برای طراحی و انجام مطالعات در آینده در خصوص بهبود بهداشت باروری میان زنان در سنین باروری باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی به روش نمونه گیری از نوع سرشماری بر روی 104 مورد سقط درمانی ارجاعی از پزشکی قانونی شهرستان بابل به بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی بابل طی سال های 99-1396 انجام شد. اطلاعات مربوط به عوامل فردی و اجتماعی و علل مادری و جنینی منجر به سقط درمانی از طریق چک لیست محقق ساخته جمع آوری گردید. سپس داده ها از نظر سن بارداری، نحوه ختم بارداری و علل مادری و جنینی منجر به سقط، بررسی و مقایسه شدند.

    یافته ها

    میانگین سن حاملگی هنگام ختم بارداری با علل جنینی 2/35±16/21 هفته و در علل مادری 3/96±10/33 هفته بود. بین سابقه بیماری زمینه ای، جنسیت هنگام سقط، سن بارداری و علل ختم بارداری مادران از لحاظ آماری ارتباط معنی داری وجود داشت (0/05p<). در علل مادری سقط، بیشترین فراوانی (50%) مربوط به علل قلبی عروقی مادر و در علل جنینی سقط، بیشترین فراوانی (51/08%) مربوط به علل ژنتیکی جنین بوده است. نحوه ختم بارداری 23/1% مادران، میزوپروستول بود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که تعداد زیادی از موارد سقط های درمانی مربوط به علت جنینی است.

    کلیدواژگان: اخلاق پزشکی، زنان باردار، سقط قانونی، ایران
  • شریعت کرمانی، فرانه مختارپور، سید علی سیدمجیدی، مریم قاسمپور* صفحه 33
    سابقه و هدف

    ماتریکس متالوپروتئینازهای عاجی (MMPs)، باند رزین- عاج و استحکام باند را تحت تاثیر قرار می دهند. از موادی که به عنوان مهار کننده (MMPs) معرفی شده امگا 9 می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر امگا 9 و کلرهگزیدین (CHX) بر دوام استحکام باند در بازه های زمانی متفاوت و تعیین الگوی شکست می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه آزمایشگاهی یک سوم تاجی 45 دندان مولر سوم دائمی با دیسک قطع شدند و به طور تصادفی به 3 گروه بدون پیش درمانی، پیش درمانی با CHX و پیش درمانی با امگا 9 تقسیم گردیدند. پیش درمانی بعد از اچینگ و قبل از قرار دادن Single bond 2 انجام شد. هر گروه به 3 زیرگروه یک روز، 3 و 6 ماه تقسیم شد. یک بلاک کامپوزیتی به ضخامت 4 میلی متر بر روی دندان قرار داده شد و با دستگاه برش نمونه هایی به ابعاد 1×1 میلی متر تهیه گردید و تست استحکام باند میکروکششی بر روی آنها صورت پذیرفت. الگوی شکست با Stereo microscope با بزرگنمایی 40 بررسی شد.

    یافته ها

    در گروه پیش درمانی با CHX و امگا 9 پس از 24ساعت افزایش در استحکام باند معنی دار نبود. پس از 3 ماه استحکام باند در گروه پیش درمانی با CHX (MPa2/64±13/40) به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل (MPa3/5±10/46) بالاتر بود (0/014=p)، همچنین در گروه پیش درمانی با امگا 9 استحکام باند (MPa2/7±13/16) به طور قابل توجهی در مقایسه با گروه کنترل (MPa3/5±10/46) بیشتر بود (0/028=p). میانگین استحکام باند میکروکششی در گروه های امگا 9 و CHX طی دوره زمانی شش ماهه نسبت به دوره سه ماهه کاهش یافت، اما نسبت به بازه زمانی یک روزه افزایش یافت که معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که پیش درمانی با امگا 9 سبب افزایش استحکام باند رزین- عاج می شود که این افزایش تا 3 ماه وجود داشت.

    کلیدواژگان: ماتریکس متالوپروتئیناز، استحکام کششی، عوامل چسبنده، امگا 9، کلرهگزیدین
  • امین نجفی، فرید جعفرزاده، حبیب اوجاقی* صفحه 34
    سابقه و هدف

    اگرچه احتمال بروز اندوفتالمیت پس از تزریق داخل زجاجیه کم است، اما یکی از عوارض این تزریق، نابینایی است. با شیوع پاندمی کووید-19 و ضرورت استفاده از ماسک در بیماران و پزشکان، استفاده از ماسک افزایش یافت. مطالعات گذشته، خطر بالای بروز اندوفتالمیت پس از تزریق داخل زجاجیه را در بیمارانی که از ماسک استفاده می کردند، گزارش کرده اند. مطالعه حاضر به منظور بررسی الگوی بروز اندوفتالمیت پس از تزریق داخل زجاجیه آواستین (بواسیزوماب) در حین استفاده از ماسک در بیماران انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کوهورت آینده نگر بر روی 3938 بیمار که از فروردین 1400 تا فروردین 1401 در مرکز جراحی چشم تحت تزریق داخل زجاجیه قرار گرفتند، انجام شد. تزریق 1/25 میلی گرم آواستین پس از بی حسی موضعی در اتاق عمل و در شرایط استریل انجام شد. سپس از قطره موضعی آنتی بیوتیک (کلرامفنیکل) استفاده شد. ماسک بیماران در هیچ یک از مراحل ذکر شده برداشته نشد. بیماران یک هفته پس از ترخیص برای ارزیابی از نظر عفونت پیگیری شدند.

    یافته ها

    از مجموع 3938 بیمار وارد شده به مطالعه، 56/6% از بیماران مرد و 43/4% زن بودند. میانگین سنی بیماران مورد مطالعه 10/16±61/39 سال بود. همچنین تفاوت معنی داری بین مردان و زنان مشاهده نشد. بیشترین فراوانی تزریق ادم ماکولا دیابتی (27/8%) و کمترین فراوانی مربوط به گلوکوم نئوواسکولار (0/5%) بود. تنها یک بیمار مبتلا به اندوفتالمیت پس از تزریق داخل زجاجیه تشخیص داده شد. همچنین ارتباط معنی داری میان سن و جنس و بروز اندفتالمیت مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که بروز اندوفتالمیت پس از تزریق داخل زجاجیه بسیار کم می باشد و استفاده از ماسک صورت در بیمار، تاثیری در بروز اندوفتالمیت بعد از تزریق ندارد.

    کلیدواژگان: اندوفتالمیت، کووید-19، بواسیزوماب
  • فاطمه فرج پور، محمدعلی جهانی*، حسینعلی نیکبخت، زینب فرهادی، فاطمه بیانی، مهدی مقدسی، عذرا بابازاده صفحه 35
    سابقه و هدف

    سوانح و حوادث به عنوان دومین علت معلولیت ها و علت اصلی ناتوانی و مرگ و میر، می تواند به اختلالات جسمانی و روانی و حتی مرگ منجر شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی مرگ و میر ناشی از سوانح و حوادث شهرستان بابل بر اساس طبقه بندی بین المللی بیماری ها انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی به صورت گذشته نگر بر روی تمامی مرگ های ثبت شده طی سال های 1401-1395 در نظام ثبت و طبقه بندی علت های مرگ ناشی از سوانح و حوادث معاونت بهداشتی شهرستان بابل انجام شده است، مرگ های ناشی از سوانح و حوادث بر اساسICD10  استخراج و مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    از 18265 مورد مرگ، 1305 مورد (7/15%) مربوط به سوانح و حوادث بوده است که 686 مورد مرگ (52/57%) ناشی از حوادث ترافیکی بود. بیشترین فراوانی سوانح و حوادث، بر اثر آسیب دیدن شخص در تصادف نامشخص (ترافیکی) 576 مورد (44/13%) و قرار گرفتن در معرض عامل نامشخص 182 مورد (13/95%) بود. میانگین سنی در مرگ و میر ناشی از سوانح و حوادث در گروه حوادث ترافیکی 22/07±46/05 و در گروه حوادث غیرترافیکی 23/49±43/35 سال بود (0/033=p). با افزایش دهه های سنی، میزان مرگ و میر افزایش پیدا کرد (0/001<p).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، قسمت اعظم مرگ و میر ناشی از سوانح و حوادث براساس نظام طبقه بندی علت های مرگ و میر بر اثر آسیب دیدن شخص در تصادف نامشخص، قرار گرفتن در معرض عوامل نامشخص و مسمومیت ها بوده است.

    کلیدواژگان: سوانح و حوادث، میزان مرگ، حوادث ترافیکی، سیستم طبقه بندی بیماری ها
  • امیر غلامی، عارف علی پور، همت قلی نیا، سید حسین موسوی انیجدان* صفحه 36
    سابقه و هدف

    کارسینوم تمایز یافته تیروئید (Differentiated Thyroid Cancer= DTC) شایع ترین بدخیمی غدد درون ریز با سریع ترین نرخ رشد در سراسر جهان می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان شیوع متاستازهای دوردست در اسکن تمام بدن پس از ید درمانی در بیماران DTC با ریسک پایین و متوسط و ارزیابی نقش تشخیصی آن می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه کوهورت گذشته نگر بیماران با DTC که تیروئیدکتومی کامل شدند و برای Radioiodine Remnant Ablation (RRA) به بخش پزشکی هسته ای بیمارستان شهید بهشتی ارجاع داده شده بودند، وارد مطالعه گردیدند. بر اساس شیوه نامه ATA، بیماران به دو گروه با سطح خطر پایین (LR) و با سطح خطر متوسط (IR) تقسیم شدند و از نظر متاستاز دوردست توسط اسکن تمام بدن پس از ید درمانی با یک دستگاه دوربین گامای تک سر بررسی شدند.

    یافته ها

    از 1039 بیمار وارد مطالعه، 149 نفر (14/3%) مرد و 890 نفر (85/7%) زن بودند. باقیمانده تیروئید در اسکن کل بدن پس از ید درمانی در 1030 بیمار (99/1%) وجود داشت. از این تعداد بیمار، 713 نفر (68/6%) در گروه LR و 326 نفر (31/4%) در گروه IR قرار گرفتند. وجود متاستاز غدد لنفاوی گردنی در 69 نفر (28:LR، 41:IR)، جذب مدیاستن در 11 نفر (3:LR، 8:IR)، متاستازهای ریوی در 11 نفر و متاستاز استخوانی در 3 نفر از 101 بیمار دیده شد که همگی در گروه بیماران با ریسک متوسط قرار داشتند. درگیری چند ارگانی در 7 نفر از 101 بیمار (2:LR، 5:IR) دیده شد. میانگین سطح سرمی تیروگلوبولین (Thyroglobulin= Tg) در موارد متاستاز دوردست، در گروه با سطح خطر پایین 8/57±2/61 و در گروه با سطح خطر متوسط 65/21±17/45 بود که این مقادیر از نظر آماری، اختلاف معنی داری داشت (0/001<p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شیوع متاستازهای دوردست در اسکن تمام بدن پس از ید درمانی کمابیش در 10% بیماران دیده شد. همچنین می توان از سطح سرمی تیروگلوبولین به عنوان نشانگر بالینی برای تشخیص زودهنگام متاستاز دوردست استفاد کرد.

    کلیدواژگان: کارسینوم تمایز یافته تیروئید، اسکن کل بدن پس از درمان، درمان با ید رادیواکتیو، باقیمانده بافت تیروئید
  • آناهید حمدی حمید، اریج عبدالوهاب محمد، رسول حمد سامی، بثینه عبدالحمزه حسون*، خالده فرحان العزاوی، نمیرا غازی عبدالکریم الاوسی، زهرا عباس فاضل، سوزان مهدی ناصر صفحه 37
    سابقه و هدف

    استفاده از داروهای شیمیایی منجر به عوارض جانبی فراوان و ایجاد مقاومت دارویی می شود. پیاز آلیوم سپا (a. Allium cepO) به دلیل توانایی در کاهش التهاب و تقویت سیستم ایمنی بدن، یکی از شناخته شده ترین درمان های گیاهی به شمار می رود. هدف از این مطالعه بررسی اثر عصاره الکلی به عنوان داروی ضد میکروبی، آنتی اکسیدانی و ضد سرطانی بیوسنتز شده از پیاز آلیوم می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه آزمایشگاهی از عصاره اتانولی پیاز آلیوم سپا برای تهیه بیوسنتز با استفاده از سوکسله با اتانول 75% استفاده شد. اسپکتروفتومتری UV/Vis و آنالیز مادون قرمز انتقال فوریه (FTIR) برای تعیین خصوصیات عصاره اتانولی استفاده شد. فعالیت ضد باکتریایی عصاره اتانولی علیه اشریشیا کلی (E. coli) و استافیلوکوکوس اوروس (S. aurous) بررسی شد. اثر سیتوتوکسیک عصاره الکلی بر روی رده سلولی سرطان پستان AMJ-13 در غلظت های مختلف (6/125، 12/5، 25، 50 و 100) میکروگرم در میلی لیتر با روش MTT ارزیابی شد و همچنین برای بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی، از آزمون DPPH استفاده شد.

    یافته ها

    بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل آنالیز مادون قرمز انتقال فوریه و غربالگری فیتوشیمیایی، مواد فعال متعددی از جمله پلی ساکاریدها، ساپونین ها، ترکیبات فنلی، گلیکوزیدها و فلاونوئیدها در این عصاره یافت شد. نتایج نشان داد که آزمایش های فعالیت ضد میکروبی، بزرگ ترین ناحیه مهار را در اشریشیاکلی در مقایسه با استافیلوکوکوس اورئوس نشان داد. تکثیر رده سلولی AMJ-13 توسط این عصاره در مقایسه با گروه کنترل بسیار کاهش یافت و فعالیت سیتوتوکسیک این عصاره با افزایش غلظت، افزایش یافت. یافته ها نشان داد که پیاز آلیوم سپا اساسا منبع ارزشمند آنتی اکسیدان است.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، عصاره اتانولی پیاز آلیوم سپا دارای فعالیت ضد باکتریایی بوده و منجر به کاهش توانایی تکثیر در رد های سلولی بدخیم شده و اثر آنتی اکسیدانی نیرومندی از خود نشان می دهد.

    کلیدواژگان: پیاز آلیوم، آنالیز مادون قرمز انتقال فوریه، فعالیت زیست شناختی
  • زهرا کبیری، میثم میرزایی، کریم الله حاجیان تیلکی، عارفه حاجیان تیلکی* صفحه 38
    سابقه و هدف

    آگاهی از ابعاد هوایی در روند تشخیص و برنامه ریزی درمان بیماران ارتودنسی حائز اهمیت می باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی سفالومتریک ابعاد راه های هوایی در بیماران با روابط ورتیکالی مختلف فکین در مراجعین به کلینیک تخصصی دانشکده دندانپزشکی بابل انجام گردید.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی تعداد 150 گرافی لترال سفالومتری که پیش از درمان ارتودنسی از بیماران 18 تا 25 سال گرفته شده، انجام گردید. بیماران بر اساس زاویه FMA وJarabak index  در سه گروه برابر 50 تایی بر اساس الگوی اسکلتی عمودی تقسیم گردیدند. عرض راه های هوایی فوقانی (UP) و تحتانی (LP) با استفاده از آنالیز مک نامارا به صورت میلی متر اندازه گیری شد. همچنین عرض نازوفارنکس (PNS-UPW)، اوروفارنکس (U-MPW) و هایپوفارنکس (V-LPW) نیز با اندازه گیری به صورت میلی متر ثبت و در سه گروه مقایسه گردید.

    یافته ها

    جمعیت مورد مطالعه شامل 43 نفر مرد و 107 نفر زن با میانگین سن 2/50±20/39 سال بوده است. نتایج ارتباط معنی داری بین ابعاد راه هوایی فوقانی، نازوفارنکس و اوروفارنکس در بین گروه های ورتیکالی نشان داد (به ترتیب 0/001=p و 0/001=p و 0/015=p). تمامی این پارامترها در گروه Hyperdivergent به طور معنی داری کمتر از دو گروه دیگر بود و بین دو گروه Hypodivergent و Normodivergent ارتباط معنی داری یافت نشد. میانگین راه هوایی فوقانی در گروه Normodivergent، 3/05±13/62 بوده است. به علاوه ابعاد راه هوایی تحتانی و هایپوفارنکس اختلاف معنی داری در بین گروه های ورتیکالی نداشتند.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که بیماران Hyperdivergent راه هوایی فوقانی باریک تری دارند. با این حال ابعاد راه هوایی تحتانی تحت تاثیر فاکتورهای الگوی رشد عمودی نیست.

    کلیدواژگان: لترال سفالومتری، راه هوایی، ابعاد عمودی صورت
  • مریم تاجور، امیرحسین مرتضائی، زینب خالدیان، علی صادقی نیا، سید ناصر عمادی، ام البنین آتش بهار* صفحه 39
    سابقه و هدف

    ویتیلیگو یک اختلال پوستی پیچیده است که با لکه های بی رنگ ناشی از تخریب ملانوسیت ها تظاهر یافته و زمینه ساز بروز اختلالات روانشناختی در مبتلایان می گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان استرس درک شده در مبتلایان به ویتیلیگو در مقایسه با گروه شاهد می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مورد- شاهدی در بیمارستان رازی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران از شهریور لغایت اسفند ماه 1399 انجام شد. 87 نفر از بیماران ویتیلیگو با تشخیص قطعی (گروه مورد) با 130 نفر از مبتلایان به سایر بیماری های پوستی غیر مرتبط با عوامل روان تنی (گروه شاهد) به روش در دسترس انتخاب و از نظر میزان استرس درک شده فعلی با یکدیگر مقایسه شدند. در این مطالعه استرس درک شده متغیر وابسته، تیپ بالینی بیماری و محل ضایعه متغیرهای مستقل و ویژگی های دموگرافیک بیماران متغیرهای زمینه ای بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد استرس درک شده که بازه نمرات در آن بین 0 تا 40 می باشد، جمع آوری و مقایسه شد.

    یافته ها

    میانگین استرس درک شده در مبتلایان به ویتیلیگو (6/24±19/17) نسبت به سایر بیماران پوستی (6/96±16/75) بیشتر بود که با کنترل تاثیر متغیرهای زمینه ای این افزایش معنی دار بود (1/98=Coef.، 3/75-0/21=CI، 0/02=p). بین استرس درک شده با تیپ بالینی و مدت ابتلا به ویتیلیگو رابطه معنی داری دیده نشد. تنها بروز ضایعات ژنیتال با تجربه استرس ارتباط داشتند (0/01=p). همچنین با افزایش سطح تحصیلات میزان استرس در مبتلایان کاهش می یافت (0/01=p).

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های مطالعه حاضر، ابتلا به ویتیلیگو می تواند منجر به افزایش استرس در مبتلایان گردد. از آنجایی که استرس منجر به تاثیرات منفی بر تاب آوری و کمیت و کیفیت دوره درمان در بیماری های مختلف می شود، لذا توجه به جایگاه مشاوره و حمایت های روانشناختی در برنامه درمانی بیماران ویتیلیگو ضروری به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: استرس درک شده، ویتیلیگو، مطالعه مورد- شاهدی، ایران
  • ملیحه عافیت، اقلیما جلالی، هاشم لشگری کلات، نغمه خرسند، اعظم اکبری لر، معصومه غضنفرپور* صفحه 40
    سابقه و هدف

    سندرم تخمدان پلی کیستیک از شایع ترین اختلالات غدد درون ریز است که معمولا علائم آن بلافاصله بعد از اولین دوره قاعدگی شروع می شود. مطالعات قبلی ارتباط معنی داری بین دیسمنوره، سندرم پیش از قاعدگی و سندرم تخمدان پلی کیستیک پیدا کردند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر بابونه بر دیسمنوره و سندرم پیش از قاعدگی در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 70 نفر از بیماران با تشخیص سندرم تخمدان پلی کیستیک طبق معیارهای روتردام مراجعه کننده به کلینیک شهر مشهد انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به 2 گروه تخصیص یافتند. گروه اول روزی 2 عدد کپسول بابونه 500 میلی گرمی و گروه دوم روزی 2 عدد کپسول پلاسبو به مدت 3 ماه دریافت نمودند. پاسخ به درمان در سندرم پیش از قاعدگی، دیسمنوره و اولیگومنوره با استفاده از پرسشنامه مقیاس دیداری درد و پرسشنامه تشخیص سندرم پیش از قاعدگی DSM-IV ارزیابی شد.

    یافته ها

    میانگین سن بیماران در گروه مداخله 5/58±25/43 و در گروه پلاسبو 5/71±28/06 سال بود. میزان بهبودی در  زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی (16/6%)، دیسمنوره (50%) و اولیگومنور (26/7%) درگروه بابونه در مقایسه با پلاسبو بیشتر بود. شاخص توده بدنی بین گروه بابونه (4/95±25/17) و گروه کنترل (6/7±25/57) تفاوت معنی داری از لحاظ آماری نداشت.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، بابونه باعث بهبودی در علامت اولیگومنوره در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک گردید و تاثیرات مثبتی بر دیسمنوره و سندرم پیش از قاعدگی نشان داد. بنابراین می توان از بابونه به عنوان اقدامی ساده، کم هزینه در درمان بیماران سندرم تخمدان پلی کیستیک استفاده نمود.

    کلیدواژگان: بابونه، دیسمنوره، سندرم پیش از قاعدگی، سندرم تخمدان پلی کیستیک، تستوسترون، اولیگومنوره
  • نوفل کامل خیر*، محمد عبدالله حمداوی، بشار عباس عبدالحسن صفحه 41
    سابقه و هدف

    روش ترمیم فتق شکمی پیچیده در شرایط اورژانسی چالش بزرگی را برای جراحان در سراسر جهان تحمیل می کند. استفاده از مش پلی پروپیلن به دلیل نگرانی زیاد در مورد خطرات عوارض آن، می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ایمنی و کارایی مش پلی پروپیلن در فتق شکمی پیچیده در شرایط اورژانسی است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه آینده نگر بر روی 60 بیمار با فتق شکمی پیچیده که نیاز به جراحی اورژانسی داشتند (مسدود شده و یا خفه شده) انجام شد. موارد بر اساس نوع ترمیم به دو گروه ترمیم با مش پروتز و ترمیم با بخیه تقسیم شدند. بیماران به طور متوسط 14/2 ماه پس از عمل پیگیری شدند که طی آن عفونت جراحی، تشکیل سروما و میزان عود در هر دو گروه بررسی شد.

    یافته ها

    نوع شایع فتق که در این تحقیق با آن مواجه شدیم، فتق پارانافی بود که 80% (48 بیمار) از کل بیماران را درگیر کرده بود و پس از آن فتق پارانافی عودکننده (11/66%) قرار داشت. عفونت جراحی سطحی و سروما در 15/38% (4 بیمار) در گروه مش و در 8/82% (3 بیمار) در گروه ترمیم با بخیه بدون تفاوت معنی دار ایجاد شد. میزان عود در گروه بخیه 8 نفر (23/52%) و در گروه مش 2 نفر (7/69%) بود؛ اگرچه این تفاوت معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از مش پروتز در ترمیم فتق اورژانسی دیواره شکمی، انتخابی قابل قبول با عوارض کمتر است.

    کلیدواژگان: فتق، شکم، موارد اضطراری، عوارض
  • فراس موفق حسن*، احمد عباس شلاقه صفحه 42
    سابقه و هدف

    آنسینکتومی جزئی مستلزم برداشتن قسمت پایینی زائده آنسینیت است. در مقایسه با آنسینکتومی سوئینگ-دور، آنسینکتومی جزئی به مدت زمان کمتری برای جراحی نیاز دارد، خونریزی مخاطی کمتری دارد و آسیب بافتی کمتری دارد. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی تکنیک آنسینکتومی سوئینگ-دور با آنسینکتومی جزئی در آنتروستومی گوش میانی می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 28 نفر از بیمارانی که از بیماری های موضعی سینوس ماگزیلاری و انسداد استخوانی بدون پاسخ به درمان های معمول پزشکی شکایت داشتند و برای جراحی آندوسکوپی سینوس فانکشنال مراجعه کردند، انجام شد. 15 بیمار تحت آنسینکتومی کامل با MMA قرار گرفتند. این کار با پایین آوردن دو سوم پایینی قسمت عمودی آنسینیت با بک بایتر انجام شد در حالی که قسمت افقی با شکاف زیر مخاطی برداشته شد. در 13 بیمار باقیمانده، آنسینکتومی جزئی با برداشتن تنها قسمت عمودی تحتانی آنسینیت با استفاده از بک بایتر انجام شد و قسمت افقی با شکاف زیر مخاطی برداشته شد و نتایج درمان در دو گروه مقایسه شد.

    یافته ها

    در مجموع 28 بیمار وارد این مطالعه شدند. 11 نفر مرد و 17 نفر زن بودند که محدوده سنی آنها بین 11 تا 50 سال با میانگین سنی 7/14±25/58 بود. در پیگیری های بعد از عمل، مشخص شد که روش آنسینکتومی جزئی در مقایسه با آنسینکتومی سوئینگ-دور به زمان کوتاه تر جراحی، بهبودی سریع تر و احتمال عوارض کمتر می انجامد. این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (0/05>p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که تکنیک آنسینکتومی جزئی می تواند در مواردی که بیماری سینوس فک بالا وجود دارد، مفید باشد. همچنین در مقایسه با آنسینکتومی سوئینگ-دور، زمان کوتاه تر جراحی، بهبودی سریع تر و احتمال عوارض کمتری را فراهم می کند.

    کلیدواژگان: آنسینکتومی، جزئی، سوئینگ-دور، آنتروستومی گوش میانی
  • آیسان نعمتی، ناصر پولادی*، محمدعلی حسینپور فیضی، رعنا مددی راد صفحه 43
    سابقه و هدف

    برخی از چندشکلی های تک نوکلئوتیدی ژن HOTAIR در انواع سرطان ها نظیر سرطان پستان، تخمدان، کولورکتال و ریه همراهی دارند. محصول ژن HOTAIR یک RNA غیر کد کننده بلند است که در تنظیم بیان ژن و آپوپتوز دخالت دارد و از این رو یک آنکوژن محسوب می شود. این پژوهش با هدف بررسی چندشکلی G>T  rs1899663در استعداد ابتلا به سرطان پستان در منطقه شمال غرب ایران انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه موردی- شاهدی خون محیطی 164 بیمار مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان های تبریز و 172 فرد سالم تهیه شد. بعد از استخراج DNA افراد به روش نمک اشباع و پروتئیناز K، چندشکلی تک نوکلئوتیدی rs1899663 G>T  ژن HOTAIR به روش تترا- آرمز مورد بررسی قرار گرفت. ارتباط این چندشکلی با برخی از ویژگی های بالینی و آسیب شناختی سرطان پستان شامل سن بیمار، نوع تومور، درجه تومور، اندازه تومور، درگیری غدد لنفی و سمت درگیر بررسی شد.

    یافته ها

    فراوانی ژنوتیپ های GG، GT، TT در افراد بیمار به ترتیب 33/4%، 55/6% و 11% و در افراد سالم به ترتیب 51/7%، 42/3% و 6% بود. ژنوتیپ های GG (0/001=p) و GT (0/029=p) همراهی معنی داری را با سرطان پستان نشان دادند. این چندشکلی با هیچ کدام از ویژگی های کلینیکوپاتولوژیکی سرطان پستان در این جمعیت همراهی ندارد.

    نتیجه گیری

    داده های ما نشان می دهد که بیماران با ژنوتیپ های GT و GG چندشکلی G>T rs1899663 ژن HOTAIR بیشتر مستعد ابتلا به سرطان پستان هستند در حالی که افراد با ژنوتیپ های TT حساسیت پایین تری به گسترش سرطان پستان دارند. نتایج حاصل از آنالیزهای in silico نیز نشان می دهد این چندشکلی های تک نوکلئوتیدی می توانند ریسک ابتلا به سرطان پستان را افزایش دهند.

    کلیدواژگان: سرطان، پستان، چندشکلی تک نوکلئوتیدی، HOTAIR
  • آتنا شیوا، فاطمه مودبی، شهین عرب، مازیار خاتمی، مریم زمان زاده، محمد کوچک دزفولی، ابوالفضل حسین نتاج، پرستو نامدار* صفحه 44
    سابقه و هدف

    اپلاینس های ارتودنسی معمولا با توجه به طول درمان طولانی، مدت زمان زیادی در تماس با مخاط دهان هستند و به دنبال تماس مداوم و اصطحکاک ایجاد شده، با مشکلاتی همراه هستند. این مطالعه با هدف بررسی سلول های اپیتلیال مخاط بیماران با اپلاینس ارتودنسی ثابت، انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، اسمیر از سه منطقه مجزا 150 نفر از بیماران مراجعه کننده به کلینیک دندانپزشکی دانشگاه مازندران جمع آوری شد: منطقه A (لام A): مخاط دهان در معرض اصطکاک ناشی از براکت‎های ارتودنسی، منطقه B (لام B): مخاط دهان در معرض اصطکاک با لوله بر روی نوار ارتودنسی و منطقه C(لام C): مخاط دهان بدون اصطکاک، در واقع ناحیه پایین حفره دهان (ناحیه کنترل). جهت آنالیز هیستومورفومتری هر لام با رنگ آمیزی پاپانیکولائو با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد ارزیابی قرار گرفت و ناحیه هسته ای (NA)، سیتوپلاسمی (CA) و نسبت ناحیه هسته ای به سیتوپلاسمی (NA/CA) بر حسب میکرومتر مربع ثبت گردید.

    یافته ها

    میانگین NA برابر 22/11±65/66 و میانگین CA برابر با 1846/53±717/37 و میانگین NA/CA برابر 0/010±0/037 میکرومتر مربع بود. اختلاف NA و CA بین لام ها معنی دار بود (0/001>p) (لام A<لام B<لام C) و NA/CA در لام A به طور معنی داری از بقیه بیشتر بود. در لام های مورد بررسی، فقط اسمیر نرمال (کلاس 1) و اسمیر نرمال به همراه سلول های التهابی (کلاس 2) مشاهده شد که در هر دو، از نظر NA و CA لام شماره C (کنترل) بیشترین مقدار را داشت. از نظر NA/CA در اسمیر نرمال، لام شماره A دارای بیشترین مقدار بود.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، درمان ارتودنسی ثابت تاثیر قابل توجهی بر ناحیه هسته ای و سیتوپلاسمی نواحی آسیب دیده نسبت به نواحی غیر مبتلا دارد و همچنین درجاتی از التهاب در نواحی در معرض دستگاه ارتودنسی احتمالا دیده می شود.

    کلیدواژگان: سلول‎های اپیتلیالی مخاط دهان، ارتودنسی ثابت، هیستومورفومتری، رنگ آمیزی پاپانیکولا، اپلاینس ارتودنسی، سیتوتوکسیسیتی
  • سعیده خالصی، ندا کارگهی*، شهناز اسکندری، علیرضا برنده صفحه 45
    سابقه و هدف

    شایع ترین سرطان حفره دهان، کارسینوم سلول سنگفرشی (Oral Squamous Cell Carcinoma= OSCC) است. پروگنوز این بیماری به فاکتورهای متعددی بستگی دارد. مرحله تومور (Stage) و وضعیت گره های لنفاوی دو فاکتور مهم در تعیین روش های درمانی و پروگنوز بیماری می باشند. از آن جایی که شناسایی شاخص های کلینیکوپاتولوژیک به ویژه درگیری لنف نودهای گردنی می تواند به افزایش دقت در تخمین پیش آگهی و اتخاذ روش درمانی مناسب بیانجامد، هدف از این مطالعه مقایسه فراوانی ائوزینوفیل های بافتی در OSCC با و بدون متاستاز به لنف نودهای گردنی می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، 17 نمونه OSCC با درگیری لنف نودهای گردنی (گروه یک) و 17 نمونه بدون درگیری لنف نودهای گردنی (گروه 2) از نمونه های ثبت شده در بخش آسیب شناسی بیمارستان آیت الله کاشانی که به روش جراحی دایسکشن گردن درمان شده بودند، انتخاب و اطلاعات بالینی آن ها استخراج شد. سپس جهت تعیین تعداد ائوزینوفیل های بافتی، لام های تهیه شده با رنگ آمیزی کنگو رد (Congo Red) توسط دو نفر پاتولوژیست دهان به صورت کورکورانه (Blind) با میکروسکوپ نوری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    88/2% از گروه دارای درگیری لنف نود گردنی با درگیری لنفووسکولار بوده و 88/2% از گروه بدون درگیری لنف نود، درگیری لنفووسکولار نداشتند که این تفاوت معنی دار گزارش شد (0/001>p). همچنین میانگین تعداد ائوزینوفیل های بافتی در گروه دو (5/67±19/95) بالاتر از گروه یک (3/39±7/36) بوده که با درگیری لنف نودهای گردنی ارتباط معنی دار داشت (0/039=p) اما با هیچ یک از شاخص های کلینیکوپاتولوژیک مورد ارزیابی ارتباط معنی داری یافت نشد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، تعداد ائوزینوفیل بافتی به عنوان یک شاخص پروگنوستیک در بیماران مبتلا به OSCC مهم است و از این شاخص می توان به منظور ارزیابی بهتر بیماران مبتلا به این تومور و درمان مناسب تر بهره برد.

    کلیدواژگان: ائوزینوفیل، کارسینوم سلول سنگفرشی، دهان، لنف نودها
  • هیبا علی کامل*، شیما شاکر طاها صفحه 47
    سابقه و هدف

    اصطکاک بین آرچ وایر و براکت مشکل اصلی در حین حرکت دندان است. سیستم های براکت سلف لیگیت در سال های اخیر بسیار رایج شده اند. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه تاثیر براکت های سلف لیگیت زیبایی فعال و غیر فعال بر نیروی اصطکاک ایستایی در آرچ وایرهای ارتودنسی مختلف در شرایط مرطوب می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه آزمایشگاهی شامل 180 براکت سلف لیگیت سرامیکی، 90 براکت غیر فعال (Damon Clear) و 90 براکت فعال (Empower Clear) بود که برای بررسی مقاومت اصطکاکی در سه نوع آرچ وایر 0/018 اینچی، یعنی آرچ وایر NiTi مسی و دو آرچ وایر زیبایی (آرچ وایر NiTi با روکش اپوکسی و رودیوم) مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به انواع براکت و آرچ وایر مورد استفاده، شش گروه تعریف شد. در این مطالعه، از یک مدل تجربی با سه براکت غیر همسطح در شرایط مرطوب با بزاق مصنوعی، استفاده شد. تست اصطکاک توسط دستگاه تست Instron Tinius Olsen انجام شد. آزمایش در دمای اتاق بین 25-24 درجه سانتی گراد انجام شد.

    یافته ها

    براکت های Empower Clear با آرچ وایر CuNiTi بیشترین سطح میانگین نیروی اصطکاک ایستایی را با میانگین (53/43±327/85) و آرچ وایر NiTi با روکش اپوکسی کمترین میانگین (10/87±58/06) را نشان داد. تفاوت قابل توجهی در نیروی اصطکاک ایستایی ایجاد شده در هر دو سیستم براکت، در هنگام جفت شدن با آرچ وایر اپوکسی (0/000=p) و هنگام جفت شدن با آرچ وایر CuNiTi و رودیوم (0/001=p) وجود داشت.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که براکت های Damon Clear نسبت به براکت های Empower Clear نیروی اصطکاک کمتری تولید می کنند و آرچ وایر NiTi با پوشش اپوکسی می توانند نیروی اصطکاک کمتری نسبت به آرچ وایر NiTi با روکش رودیوم و CuNiTi ایجاد کنند.

    کلیدواژگان: اصطکاک، آرچ وایر پوشش داده شده، براکت سرامیکی، براکت سلف لیگیت
  • عبدالکریم محمد علی*، اولا عبدالزهرا مهدی مندلاوی، زینب محمد لثث صفحه 48
    سابقه و هدف

    دیابت نوع 1 و بیماری های مرتبط با آن از مسائل مهم بهداشتی محسوب می شوند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر کنترل قند خون بر پروفایل لیپیدی بیماران بستری مبتلا به دیابت نوع 1 و تشخیص زودهنگام دیس لیپیدمی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی در بخش اطفال شهر پزشکی الامامین الکاظمین از مارس 2018 تا ژوئیه 2019 انجام شد. اطلاعات مربوط به جنسیت و سن بیمار، سن تشخیص و مدت زمان دیابت، انسولین درمانی: 2 تا 3 بار در روز، چک کردن معمول قند خون (روزانه) با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. با استفاده از معیارهای انجمن دیابت آمریکا، بیماران به گروه های کنترل قند خون عالی و ضعیف تقسیم بندی شدند و ناهنجاری های پروفایل لیپیدی مقایسه شدند.

    یافته ها

    از مجموع 128 نفر حاضر در این مطالعه، 86 نفر (67%) دارای کنترل ضعیف هستند. افزایش سن بیماران مرتبط با کنترل ضعیف قند خون بود، به طوری که در سنین 13 تا 18 سال، 47 مورد (54/7%) کنترل ضعیفی داشتند. همچنین طول مدت دیابت مربوط به کنترل ضعیف را افزایش داد. افزایش سطح تری گلیسیرید در 76 نفر (88/4%)، کلسترول در 52 نفر (60/5%) و لیپوپروتئین با چگالی کم در 12 نفر (14%) از بیمارانی که کنترل ضعیفی دارند، مشهود بود.<

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که افزایش سن و طول مدت بیماری و سطح بالای تری گلیسیرید، کلسترول و لیپوپروتئین کم چگالی پیش بینی کننده کنترل ضعیف گلیسمی در کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 می باشد

    کلیدواژگان: کنترل قند خون، چربی، دیابت ملیتوس، دیابت نوع 1، وابسته به انسولین
|
  • Frictional Resistance of Two Types of Esthetic Self-Ligating Brackets
    HA Kamil*, Shsh Taha Pages 0-0
    Background and Objective
    </span> Friction between the archwire and bracket is the main problem during tooth movement. Self-ligating bracket systems have become common in recent years. The aim of this study was to investigate and compare the effect of active and passive esthetic self-ligating brackets on static frictional force with different orthodontic archwires under wet conditions.</span></span></span>
    Methods
    </span> This in vitro study included 180 ceramic self-ligating brackets, 90 passive brackets (Damon Clear), and 90 active brackets (Empower Clear), which were tested for frictional resistance using three different types of 0.018-inch archwires, namely copper NiTi archwires and two esthetic archwires (Epoxy- and rhodium-coated NiTi archwires). According to the types of brackets and archwires, six groups of ten were defined. An experimental model with three non-leveled brackets in wet condition using artificial saliva was adopted. The friction test was conducted by Instron Tinius Olsen testing device. The test was performed at a room temperature ranging from 24-25°C.</span></span></span>
    Findings
    </span> Empower clear with Cu NiTi archwire showed the highest mean value of static frictional force with the mean value of (327.85±53.43) and Damon clear with epoxy coated NiTi archwire showed the lowest mean value (58.06±10.87). There were significant differences in the static frictional forces generated in both bracket systems when coupled with the Epoxy wires (p=0.000) and when coupled with the CuNiTi and Rhodium archwires (p=0.001).</span></span></span>
    Conclusion
    </span> The result of this study showed that the Damon Clear brackets produce lower frictional forces than Empower Clear brackets and Epoxy-coated NiTi archwires can produce lower static frictional force compared to Rhodium-coated NiTi and CuNiTi archwires.</span></span></span></span>
     </div>
    Keywords: Friction, Coated Archwire, Ceramic Bracket, Self-Litigating Bracket
  • Comparing the Assessment of Omentin-1 and Chemerin Levels in Acute Myocardial Infarction in Patients with Diabetes and Healthy Subjects
    S Sami Ali* Pages 0-0
    Background and Objective
    </span> Acute myocardial infarction (AMI) is a serious and life-threatening disease caused by a sudden blockage of blood flow in the heart muscle. According to the contradictory results in studies investigating the levels of chemerin (with the role of enhancing inflammation) and omentin-1 (with anti-inflammatory properties) in patients with diabetes, this study aims to compare the levels of omentin-1 and chemerin in patients with acute myocardial infarction (AMI) with and without diabetes and its relationship with vascular lesions, HbA1c, blood pressure, CRP and serum creatinine.</span></span></span>
    Methods
    </span> In this cross-sectional study, a total of 80 AMI patients were randomly included in this study with the age range of 37-79 years old, categorized according to the presence (26 patients) or absence (54 patients) of diabetes and the number of arteries with lesions. The levels of omentin-1 and chemerin were measured using ELISA kits, and correlations between the adipokines and other parameters were evaluated using Pearson correlation analysis. ROC curve analysis was performed to assess the diagnostic value of omentin-1 and chemerin in distinguishing AMI patients with and without diabetes.</span></span></span>
    Findings
    </span> The demographic characteristics of patients of the two groups, including age, systolic and diastolic blood pressure showed non-significant differences. The levels of omentin-1 were not significantly different between AMI patients with and without diabetes, while chemerin levels were significantly higher in AMI patients with diabetes (1.212±0.232) as compared to the AMI patients without diabetes (0.72±0.116) (p<0.01). The AUC values for omentin-1 and chemerin were 0.603 and 0.640, respectively, in differentiating AMI patients with and without diabetes. There was no significant difference in the levels of both hormones according to the number of arteries with lesions. Significant correlations were found between omentin-1 and chemerin levels and HbA1c (p<0.05), while no significant correlations were found with blood pressure, CRP, or serum creatinine.</span></span></span>
    Conclusion
    </span></span> The results of this study showed that chemerin can be a useful biomarker for identifying patients with myocardial infarction with diabetes.</span></span></span></div>
    Keywords: Omentin-1, Chemerin, Acute Myocardial Infarction, Diabetes, Hba1c
  • F. Salehi, Sh .Jannesari*, M. Nasiri, Sh .Sahranavard Page 1
    Background and Objective

    Although chemical drugs are effective for postpartum pain, herbal medicines with relative safety and fewer side effects are more suitable. The aim of the present study was to compare the impact of “Ginger-Lavender” and “Mefenamic acid” capsules on postpartum pain.

    Methods

    This triple-blind clinical trial study enrolled 94 multiparous women complaining of moderate to severe postpartum pain in Valiasr Hospital, Fasa, in 2021. They randomly divided into 2 groups (n=47): the “Ginger-Lavender” 300 mg capsules (A) and the “Mefenamic acid” 250 mg capsules (B). Measuring the pain score started 2 hours after delivery and continued every 6 hours, before and 1 hour after receiving the related drugs, until 24 hours using VAS.

    Findings

    The demographic information of the two groups, including mothers' age and BMI, weight of newborns, breastfeeding, receiving oxytocin and the number of pregnancies and deliveries, were not significantly different. Before the intervention, there was no significant difference in pain severity between the two groups (A=5.02±1.24, B=4.72±0.97). Consuming “Ginger-Lavender” and “Mefenamic acid” capsules at different hours decreased pain severity significantly (p<0.05). No significant differences were found between the “Ginger-Lavender” and “Mefenamic acid” groups for the mean postpartum pain severity at different hours after the first (A=2.38±0.922, B=2.553±0.928), second (A=2.0217±1.242, B=2.021±1.188), third (A=1.55±0.97, B=1.61±1.07), and fourth (A=1.42±1.01, B=1.38±0.99) interventions.

    Conclusion

    Since “Ginger-Lavender” capsules reduced postpartum pain, it is recommended to use them instead of standard drug, “Mefenamic acid” capsules, as an effective and safe herbal medicine.

    Keywords: Pain, Postpartum Care, Ginger, Lavender, Mefenamic Acid
  • A. Mansouri, M. Sadeghi, F. Kianifar, K. Momeni, M .Mahdavi Zafarghandi* Page 2
    Background and Objective

    Dermoid cysts or mature cystic teratoma are one of the most common benign ovarian tumors. In this study, a case of rare ovarian dermoid cyst containing hair, teeth, bone and intestine is reported.

    Case Report: 

    The patient is a 36-year-old woman who referred with abdominal pain, nausea and change in menstruation since 2 months ago. The pain was not related to menstruation and there was no tenderness in the abdomen. Diagnosis of the mass was performed with ultrasound and MRI, and a cystic mass was detected in the right and left ovary. The patient underwent laparoscopic surgery. During the operation, the right ovary and the left ovarian cyst were removed completely and without damage. The dermoid cyst of the right ovary contained hair, teeth, bones and nails. The patient was discharged 1 day after the operation, and no complications from the surgery were reported in the follow-up. In the pathological examinations, intestinal tissue was seen in the cyst, which is important, so this case was reported.

    Conclusion

    According to the results of this reported case, intestinal tissue may be present in dermoid cyst. Complete resection is recommended in these patients.

    Keywords: Dermoid Cyst, Teratoma, Ovary
  • H .Layegh, T. Teimour Nezhad, MS .Seyedsadeghi* Page 3
    Background and Objective

    Acute appendicitis is one of the common reasons for abdominal surgery in any age group, and most cases are rarely diagnosed, which causes unnecessary surgery (negative appendectomy). The aim of this study is to determine the diagnostic value of C-reactive protein (CRP) and interleukin-6 (IL-6) in the prevention of negative appendectomy.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 208 patients with acute abdominal surgery and primary diagnosis of acute appendicitis at Fatemi Hospital in Ardabil in a period of 6 months. C-reactive protein (CRP) and interleukin-6 (IL-6) levels were measured before surgery in all patients. Patients were divided into positive and negative groups based on pathology results. Then the laboratory results were compared with histopathological findings after surgery.

    Findings

    The level of IL-6 in the positive group was 107.25±3.54 and in the negative group was 75.50±2.41, and the difference was statistically significant (p=0.032). The mean CRP was 35.5±12.1 in the positive group and 11.1±5.3 in the negative group (p<0.001). There was a statistically significant relationship between IL-6 in normal patients and IL-6 in positive patients with purulent (p=0.006) and gangrene (p<0.001) pathology. There was a significant relationship between IL-6 positive patients with follicular hyperplasia pathology and IL-6 positive patients with purulent and gangrene pathology (p<0.001). Moreover, there was a statistically significant relationship between IL-6 positive patients with inflammatory pathology response and IL-6 positive gangrene patients (p<0.001). Sensitivity, specificity, positive predictive value, negative predictive value for IL-6 were 83, 88, 86, 79 and for CRP were 83, 85, 89, 81, respectively.

    Conclusion

    The results of the study showed that the simultaneous measurement of CRP and IL-6 are useful biomarkers in the diagnosis and prevention of negative appendectomy.

    Keywords: Appendicitis, Interleukin 6, C-Reactive Protein, Appendectomy
  • A. Sadeghiani, P. Vasli, M .Varzeshnejd, M. Mahdizadeh Shahri, A. Naseh, N. Naseri* Page 4
    Background and Objective

    Family-centered care is a new healthcare standard that allows parents to be involved in their baby's healthcare. Considering that parents play an important role in caring for the baby in the hospital as well as at home after discharge, family-oriented care is always emphasized. Therefore, the aim of this study is to investigate the viewpoint of parents of newborns hospitalized in neonatal special care unit about the implementation of family-oriented care in this unit.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 100 mothers and fathers of newborns hospitalized in the neonatal intensive care unit of selected hospitals of Shahid Beheshti University of Medical Sciences in Tehran. After obtaining informed consent, the researcher completed the questionnaires in a period of three months by explaining the objectives of the research as well as family-oriented care in groups and individually. The demographic information of the parents and the newborn was collected and analyzed using a researcher-made questionnaire to examine the views of the parents in different areas about the implementation of family-centered care in the neonatal special care unit.

    Findings

    The mean score of the questionnaires for the mothers of babies was 172.7±19.8 and the mean score of the questionnaires for the fathers was 152.5±30.9. In the area of education and information provision, the mean score of mothers was 49±3.5 and the mean score of fathers was 42.6±3.5; mothers score was significantly higher than that of fathers (p<0.001). In the area of respect for parents' rights, the mean score of fathers was 16.7±1.6 and the mean score of mothers was 11.3±5.8; in this area, the mean score of fathers was significantly higher than the score of mothers (p<0.001). In other areas, there was no statistically significant difference between the views of fathers and mothers.

    Conclusion

    The view of fathers and mothers in the field of family-centered care in special care units for newborns has been positive and satisfactory. This shows the necessity of different programs in order to improve the views of fathers and mothers.

    Keywords: Family-Centered Care, Premature Baby, Parents, Neonatal Intensive Care Unit
  • MR. Zandipour, A .Elyasi*, J .Manouchehri, MA. Rasouli, B. Zareie Page 5
    Background and Objective

    Colon surgery is one of the important operations in the abdominal area, but according to the type and conditions of surgery and clinical conditions, they can have different results and complications. The aim of this study is to determine the complications and related factors in patients who underwent colon anastomosis in emergency and elective surgery.

    Methods

    In this cross-sectional study, 70 patients over 18 years of age and in need of colon anastomosis, who visited Kowsar Hospital in Sanandaj in 2017-2020, were examined in both emergency and elective groups. The patients were examined for complications such as bleeding, abscess, anastomotic leak, partial obstruction, fistula, and death, and the patients were followed up for six months, and if any of the complications occurred, the patient was hospitalized and examined further.

    Findings

    The patients of the two groups did not have statistically significant differences in terms of demographic variables of age and gender, and surgery time. The highest frequency of the cause of surgery in the emergency group was volvulus in 10 cases (28.7%) and in the elective group was colon cancer in 26 cases (74.3%); in this regard, a statistically significant difference was observed between the two groups (p<0.001). The most common anastomosis site in the emergency group was the descending colon region (13 [37.1%]) and in the elective group was the ascending colon region (14 [40%]). The most common complications during and after anastomosis surgery include bleeding, infection, anastomosis leak and death, and the death rate in the emergency group was 7 people. The most common cause of death was peritonitis with 3 cases, followed by cardiorespiratory failure, embolism, disseminated intravascular coagulation and COVID-19 with peritonitis, with 1 case each. The history of hypertension and intraoperative bleeding had a statistically significant relationship with the incidence of colon anastomosis complications in both study groups (p=0.01).

    Conclusion

    Based on the results of this study, the incidence of anastomosis complications is higher in the emergency group, including increased intraoperative bleeding, and in emergency situations, the decision to perform primary anastomosis should be made according to the patient's clinical conditions.

    Keywords: Anastomosis, Colon, Complications, Coutcomes, Anastomosis Leak
  • T. Karami, S .Hariri, H .Houshyar* Page 6
    Background and Objective

    Fasting before surgery can cause metabolic stress and insulin resistance. The aim of this study is to investigate the effect of oral carbohydrates before surgery on blood sugar levels and hemodynamic indicators in children under three years of age who are candidates for inguinal hernia surgery.

    Methods

    In this double-blind clinical trial, 207 children under three years of age who were candidates for inguinal hernia surgery were randomly divided into three groups. Patients in the carbohydrate group received 5 cc/kg of 20% dextrose solution orally, in the water group, 5 cc/kg of drinking water 2 hours before surgery, and in the control group, standard fasting was applied before surgery. Mean arterial pressure, heart rate and blood sugar at different times (5, 10, 15 and 20 minutes) as well as the incidence of vomiting were compared between the three groups.

    Findings

    Heart rate changes were significantly different between the three groups (p=0.002). The mean changes in heart rate at 10, 15 and 20 minutes were -6.76±0.89, -10.9±1.25 and -12.47±1.3 in the oral carbohydrate group, -4.03±0.65, -7.4±0.75 and -8.76±0.8 in water group and -2.7±0.36, -5.9±0.72 and -6.9±0.73 in the control group, respectively. In the oral carbohydrate group, the mean blood sugar changes during surgery (+4.15±4.8 and p=0.39) and during recovery (-0.35±0.94 and p=0.94) were not significant. The mean changes in blood sugar during surgery (+35.01±1.8) and during recovery (+46.57±1.4) in the water group, as well as blood sugar increase during surgery (42.12±1.5) and recovery (+39±1.3) in the control group compared to before induction of anesthesia were statistically significant (p<0.001).

    Conclusion

    The results of the study showed that preoperative oral carbohydrate intake provides more stable hemodynamics in children undergoing inguinal hernia surgery. Despite the high blood sugar in the oral carbohydrate group before induction of anesthesia, its changes during surgery and recovery are small compared to the water and control groups.

    Keywords: Preoperative Fasting, Oral Carbohydrates, Serum Blood Sugar, Hemodynamic Parameters
  • A .Mokhtariye, N .Naseri, H .Arab, MR. Mofid* Page 7
    Background and Objective

    Kinome refers to the complete set of protein kinases encoded in the genome. The most common type of post-translational modification is phosphorylation, with more than two-thirds of all human encoded proteins being phosphorylated by protein kinases. Phosphorylation as an important regulatory factor in the activity of proteins greatly expands the flexibility of the epigenome. Thus, protein kinases often promote cell proliferation, survival, and migration by participating in intracellular pathways and are associated with carcinogenesis when overexpressed or activated. The main goal of this study is to investigate the role of kinase enzymes in causing cancer and to investigate their potential as drugs in the treatment of various types of cancer.

    Methods

    In this review, by searching Scopus, PubMed, Web of Science and ScienceDirect databases, articles published between 2010 and 2022 were selected and analyzed using the keywords "cancer, human kinome, kinase and kinase inhibitor".

    Findings

    64 articles were selected according to the research topic and 11 articles were excluded due to the lack of relation to the main keywords. In this study, the role of kinases in cell proliferation and human cancers has been investigated, and kinase inhibitors in combination with other common treatments such as chemotherapy or radiation therapy can be mentioned as a new and promising approach in cancer treatment.

    Conclusion

    Based on the results of this study, kinases are known as one of the most important components of cell growth and proliferation, so that they play an important role in the cancer process with excessive activity. This study shows that controlling and inhibiting the kinase family to overcome cancer cell growth has good benefits.

    Keywords: Human Kinome, Kinase, Post Translational Modifications, Cancer, Kinase Inhibitor
  • Y .Saleh Khudhur* Page 8
    Background and Objective

    Infants born prematurely are at an increased risk of experiencing cerebral palsy, respiratory problems and developmental delays. Bacterial vaginosis, a condition that causes inflammation of fetal membranes, vaginitis, and cervicitis, can lead to the premature rupture of membranes and labor. The main objective of this article is to determine the prevalence of bacterial vaginosis among pregnant women experiencing preterm labor between 20 and 36 weeks of gestation.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 100 cases of preterm labor. To investigate variables associated with bacterial vaginosis. Variables related to bacterial vaginosis and relevant epidemiological and clinical data were collected and analyzed. Amsel's criteria were used to diagnose bacterial vaginosis.

    Findings

    The prevalence of BV among pregnant female with preterm labor was found to be 44 (44%). Among the BV-positive cases, 28 (63.6%) patients aged between 25 and 44 years. 56 people (56%) of those who had a negative bacterial vaginosis test had preterm delivery. A significant correlation was observed between BV and living in urban areas (p<0.05). Furthermore, BV was significantly linked with early rupture of membranes (p<0.05). Vaginal infections were also more prevalent in BV-negative cases (p<0.05). No statistically significant associations were found between BV and threatened abortion or miscarriage.

    Conclusion

    The results of this study showed that the prevalence of bacterial vaginosis in patients with premature labor is relatively high. Bacterial vaginosis is significantly more common among patients living in urban areas and is associated with premature rupture of membranes and certain types of premature labor.

    Keywords: Preterm Labor, Bacterial Vaginosis, Vaginitis
  • I .Abd Ali Al-Humairi*, HA. Karbal, AA .Abid Albdairi Page 9
    Background and Objective

    Non-obstructive azoospermia (NOA) is one of the causes of male infertility. Male infertility can be induced by changes in the expression pattern of a significant number of genes in spermatogenic cells. So, analysis of gene expression profiles of testicular tissues is essential in these patients. Since DAZ1 is an essential gene in spermatogenesis, this study aimed to evaluate the role of DAZ1 gene expression in NOA Iraqi males.

    Methods

    This cross-sectional study enrolled a total of 50 infertile men with NOA attending Teba IVF and genetic Centre from December 2018 to December 2019. All patients had bilateral testicular sperm aspirate (TESA) under local anesthesia and biopsy. The quantitative detection and gene expression analysis of DAZ1 were carried out using the qPCR technique. The correlations between DAZ1 expression levels, testicular spermatogenic patterns, and clinical hormonal indicators were evaluated. The patients' histological phenotype and hormonal profile were also evaluated in gene expression data.

    Findings

    The mean age of the patients was 35.1±6.6 years. DAZ1 gene expression was different in faulty spermatogenesis testes. Hypospermatogenesis patients had the greatest expression level of DAZ1. DAZ1 transcript expression was significantly lower in the six spermatogenic samples without germ cells or Sertoli cells (p<0.05). Men with the worst histology (maturation arrest and no germ cell and Sertoli cell) had higher mean blood FSH levels (36.6±3.9) (p<0.05). DAZ1 expression in testicular samples demonstrated significant positive correlation with the spermatogenic score (p<0.0001).

    Conclusion

    The differential expression of spermatogenesis-related gene (DAZ1) across the various spermatogenic patterns suggests that this gene may be a molecular marker for NOA spermatogenesis assessment.

    Keywords: DAZ1 Protein, Histopathology, Male Infertility, Spermatogenesis, Infertility, Nonobstructive Azoospermia
  • ZMA. Kadhim*, NJ. Alsalihi, MJ. Al-Mamoori, RMA. Kadhim Page 10
    Background and Objective

    Carpal tunnel syndrome (CTS) is the most common entrapment neuropathy in which the median nerve is compressed in the wrist area while it passes through it, and its early diagnosis will improve the overall outcome and reduce morbidity. Electrodiagnostic testing is the most commonly used techniques to diagnose it but no consensus is reached about which test is the most useful. This research was conducted to evaluate the sensitivity and specificity of the difference in F-wave conduction velocity below and above carpal tunnel for the diagnosis of CTS.

    Methods

    This case-control study included 240 patients clinically diagnosed with CTS with negative nerve conduction test, and these tests included the F-wave conduction velocity of median nerve by stimulating the nerve at two sites, one at mid-palm and the other at the wrist (6 cm proximal to mid-palm stimulation site). After that, distance from stimulating sites to the area between C7 vertebral spine was obtained and the resulting two conduction velocities were compared.

    Findings

    The difference in F-wave conduction velocity across the wrist was 4.9±1.6 m/s in patients with CTS while it was 2±0.1 m/s in healthy control subjects, with statistically significant differences (p<0.05). Also, the study found that at difference of 3 m/s between wrist and mid-palm stimulation, the sensitivity for diagnosing CTS was 90% and specificity was 100%.

    Conclusion

    The results of this study showed that F-wave conduction velocity of median nerve difference across the wrist is a new technique to test median nerve in CTS and it is highly sensitive and specific.

    Keywords: Median Nerve, Nerve Conduction Studies, Wrist Injuries, Carpal Tunnel Syndrome
  • F .Abdul Razzaq*, M .Mohamed Refaat, RM. Al-Badr Page 11
    Background and Objective

    In recent years, bleaching materials have been used in many clinics, which may have different effects on natural teeth and composite restorations (omnichroma). The aim of this study is to determine the spectrophotometric effect of external bleaching on natural tooth structure and composite restoration.

    Methods

    In this study, cavities were first created on 26 extracted teeth, and then, omnichroma composite restorations were completed for all these teeth. The color of each tooth sample was evaluated with a colorimeter device. Measurements were obtained before the application of the bleaching agent for initial lightness (L0), after the bleaching agent's first application (L1), and after the second application of the bleaching agent (L2). Total color change difference (ΔE) values between the restorations and natural tooth during first (ΔE1) and second (ΔE2) treatment intervals were compared.

    Findings

    This study found that, as lightness values between natural tooth and composite were compared, there are changes of lightness value; L1 (p=0.000) and L2 (p=0.006) showed that there is a significant difference in lightness value (L) between natural tooth and composite restoration during the first and second treatments. However, the comparisons of total color change (ΔE) found no substantial differences between the composite restoration and natural tooth structure during the first and second treatment intervals ΔE1 (p=0.479) and ΔE2 (p=0.821).

    Conclusion

    According to the results of this study, the value of ΔE decreased significantly from L0 to L2 bleaching treatments. As the tooth becomes brighter, it is clear that there is less of a color difference between the omnichroma restoration and the tooth structure.

    Keywords: Omnichroma, Hydrogen Peroxide, Bleaching, Shade, Natural Tooth Surface, Composite
  • MY. Naji Al-Atbee*, H .Sami Tuama, R. Abdulwahid Gatee, MM. Salih Hasan, S. Ali Salman, Gh .Hasan Mahmood Page 12
    Background and Objective

    Healthy kidneys filter wastes of various molecular masses (up to 40-60 kDa). Traditional hemodialysis only removes low-molecular-weight molecules (500 Da), not middle-weight substances (>500 Da). Therefore, most of these compounds remain as expected uremic toxins. Therefore, this study aims to determine the association of Hepcidin and anemia with inflammatory markers in dialysis cases on high flux hemodialysis (HD) compared with hemodiafiltration (HDF).

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 203 patients in the age range of 20-70 years old with end-stage kidney disease who were undergoing hemodialysis using high flux and hemodiafiltration methods. Venous blood samples were taken without anticoagulation and ferritin, CRP and hepcidin levels were analyzed and compared.

    Findings

    This study involved 203 cases with end-stage renal disease, with 103 in the HD group and 100 in the HDF group. The mean age of the cases was 49.5±15.5 years. Among the patients in the HD group, 79.9% had hypertension, while only 23% of the patients in the HDF group had hypertension. Additionally, 35.9% of the cases in the HD group had diabetes mellitus (DM), while 75% of the cases in the HDF group had DM. There were significant differences between the mean number of white blood cells (8.27±7.95 vs. 6.20±4.14), CRP (13.88±17.45 vs. 6.48±10.40) and hepcidin (2981.47±2325.38 vs. 1010.45±1136.18) between the groups (p<0.05).

    Conclusion

    The results of this study showed that individuals receiving HDF have low-grade inflammation, less anemia, and a superior response to erythropoietin. Therefore, for patients with elevated inflammatory markers, the HDF dialysis modality is suggested.

    Keywords: Hepcidin, Anemia, Inflammatory Markers In Dialysis, High Flux Hemodialysis (HD), Hemodiafiltration (HDF)
  • D .Kamal Naji*, Z .Juma Jafar, B .Ahmed Yas Page 13
    Background and Objective

    The pain and anxiety caused by ordinary dental syringes in children has led to the invention of needle-free injection, which can affect the attitude of young patients towards dentistry. The aim of this study is to compare the needle-free syringe (NumBee) and the conventional one in terms of anesthesia efficiency and pain perception during anesthetic injection and tooth cavity preparation.

    Methods

    In this cross-sectional study, 30 patients aged 6-8 who had no experience of visiting a dentist and all of them needed Class I tooth restoration for their mandibular 1st permanent teeth, were selected. They received local anesthetic by NumBee for one side and a conventional dental syringe for the other in two randomized sequential dental treatments. Wong Baker Faces pain scale was used to assess pain perception during local anesthetic injection and cavity preparation. Efficiency was evaluated by reported symptoms during cavity preparation and the need for rescue anesthesia.

    Findings

    NumBee injections induced less pain than cavity preparation for 12 out of 17 girls (p=0.019). However, when the children were anesthetized with NumBee, cavity preparation was significantly more painful than with inferior alveolar nerve block (p=0.013).

    Conclusion

    According to the results of this study, NumBee injection was less painful than inferior dental nerve block. However, NumBee supplies less anesthesia than the inferior alveolar nerve block.

    Keywords: Anesthetic Efficiency, Needless Anesthesia, Numbee, Pain Perception, Pediatric Dentistry
  • A .Hajian-Tilaki, N. Kariminasab, K. Hajian-Tilaki, D. Maleki* Page 14
    Background and Objective

    Cephalometric analyses are an important tool for diagnosis and orthodontic treatment planning. Some cephalometric analysis programs cannot be used due to the high cost and inability to use all the facilities due to the sanctions. CephNinja® is an available program for cephalometric analyses. The aim of this study is to evaluate the reliability and accuracy of the CephNinja® program for orthodontic cephalometric tracing and compare it with the common manual method in Iranian society.

    Methods

    This cross-sectional study included 100 lateral cephalometric radiographs prepared by the 3D Promax device; The patient's teeth were selected to be in maximum intercuspation and the patient's head was in natural head posture. In every 100 lateral cephalometric radiographs, 24 landmarks were identified and then 20 desired variables were measured by traditional manual method based on Steiner's analysis. Also, the digital file of the same 100 lateral cephalometric radiographs was entered into the CephNinja® software (version 3.51). Again, 24 landmarks were determined and then 20 desired variables were measured based on Steiner's analysis. The obtained data were entered into the software and compared.

    Findings

    The average ANB was 4.02±3.01 degrees in the traditional manual method and 3.08±4.04 degrees in the CephNinja® method. The average Wits was -1.12±3.90 mm in the traditional manual method and -1.13±4.16 mm in the CephNinja® method. The results show that there is no significant difference in the measurements of the two traditional manual methods and the CephNinja® software.

    Conclusion

    Based on the current study, it can be concluded that CephNinja® software is reliable and can be used similar to traditional manual method for cephalometric analysis in orthodontic patients.

    Keywords: Orthodontics, Cephalometry, Analysis, Software
  • P. Tayebi, A. Asri, A .Gholizadeh-Pasha*, R .Pourkia, H. Shirafkan, F .Mahmoudlou, N. Ziaie Page 15
    Background and Objective

    The use of cuffed catheters for hemodialysis in patients with chronic kidney failure has increased. Thrombosis of cuffed catheter tip is a dangerous complication that can lead to catheter dysfunction and even threaten the patient's life. This study was conducted with the aim of determining the prevalence and causes of cuffed catheter tip thrombosis in order to maintain its function.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted in 2020 on patients with chronic kidney failure in Babol who were referred by a nephrologist due to dysfunction of the cuffed catheter. After recording demographic information, all patients were candidates for echocardiography and then venography through the catheter in the angiography unit to determine the cause of cuffed catheter dysfunction. The presence of thrombosis in the catheter tip, the formation of fibrin sheath and the location of the catheter tip were investigated.

    Findings

    91 patients, including 54 men (59.3%) and 37 women (40.7%) were included in the study due to lack of effective dialysis caused by cuffed catheter dysfunction. The average age of the patients was 62.01±14.66 years with a minimum age of 29 and a maximum of 88 years. The most common location of catheter placement was the right internal jugular vein in 79 cases (86.8%). The incidence rate of thrombosis in cuffed catheter tips was 53 cases (59%), with inappropriate location of the catheter tip in 31 cases (58.49%) as the most common cause, while formation of fibrin sheath in the catheter tip in 12 patients (22.64%) and inappropriate catheter length in 10 patients (18.86%) were respectively the other common causes of thrombosis in the tips of cuffed catheters.

    Conclusion

    The results of the study showed that inappropriate location of the catheter tip was the most common cause of thrombosis in cuffed catheter tips. Therefore, it is recommended to use fluoroscopy during cuffed catheter insertion to ensure the correct placement of the catheter tip inside the right atrium.

    Keywords: Central Venous Catheter, Thrombosis, Catheter Obstruction
  • D .Fazilat-Panah, A .Shabestani Monfared, MH .Emranpour, F .Attarian, MS. Fatemi, SA .Javadinia* Page 16
    Background and Objective

    In patients with breast cancer, the administration of an additional dose of radiotherapy to the tumor bed after breast treatment is associated with a decrease in local recurrence. Electron source is mainly used due to proper dose distribution and lack of skin irradiation. Nevertheless, access to electrons is not possible in all medical centers. Therefore, continuing treatment using smaller photon fields may be a reasonable option. The aim of this study is to investigate and compare the outcome of treatment and skin complications in tumor bed boost radiotherapy using photons or electrons in breast cancer patients after breast-conserving surgery.

    Methods

    In this retrospective cohort, 280 patients with non-metastatic breast cancer who underwent breast-conserving surgery and adjuvant radiotherapy were included in the study. After whole breast radiotherapy with conventional regimen (50 Gy in 25 sessions), the patients underwent tumor bed boost with electrons or photons (with a dose of 10 Gy in 5 sessions) (electron: 145 people, photon: 135 people). Survival values, cosmetic results (Harvard Harris criteria) and skin toxicity (5th edition of General Toxicity Criteria and Adverse Effects) were compared between the two groups during the follow-up of patients.

    Findings

    Recurrence-free survival in the same breast was not significantly different in two groups (recurrence-free survival in photon boost 95% (with a 95% confidence interval between 9% and 97%) and electron boost 93% (with a 95% confidence interval between 79% and 97) (p=0.69). There was no difference between radiotherapy-induced dermatitis and subcutaneous toxicity at the end of the treatment between the two treatment groups. However, one month after the end of the treatment, the cases of severe radiotherapy-induced dermatitis were higher in the photon treatment group (88% vs. 65.5%, p=0.007). However, the subcutaneous toxicity 2 months after the end of treatment was significantly higher in the electron boost group (0% vs. 7.5%, p<0.05). Mild pain in the same breast 6 months after the end of the treatment was higher in the photon treatment group (0% vs. 8.9%, p<0.001).

    Conclusion

    Based on the results of the present study, using an electron or photon source to boost the dose to the tumor bed following whole breast radiotherapy in breast cancer patients undergoing breast-conserving surgery is associated with similar treatment results in terms of recurrence in the same breast. Of course, the toxicity profile, especially the skin toxicity, is different between the two approaches.

    Keywords: Breast Cancer, Tumor Bed Boost Radiotherapy, Adjuvant Radiotherapy, Photon, Electron
  • M. Ebrahimi, E .Ferdosi-Shahandashti*, M. Zarei, Gh. Kardar Page 17
    Background and Objective

    Hemophilia A is the most common type of this disease. For the treatment of hemophiliacs, the injectable concentrate of human factor VIII, derived from plasma and recombinant, is available in the market. Due to the risk of contracting infectious diseases due to blood transfusions or donated blood products, including plasma-driven factor VIII, recombinant factor VIII can be used, which is safe and has a higher purity than the blood-derived sample, while showing a longer half-life in the blood of consuming patients. The aim of this study is to evaluate the expression and synthesis of recombinant human factor VIII using a cell-free eukaryotic expression system as a new strategy for the synthesis of recombinant drugs.

    Methods

    In this experimental study, pcDNA3 vector containing the gene fragment without B-domain of blood coagulation factor VIII was transformed into susceptible DH5α bacteria. After the multiplication of the bacteria and the increase of the target vector, the amplified vector was extracted at this stage and its quality and concentration were determined. Then CHO-K1 eukaryotic cells were cultured and cell extract was prepared from the density of more than ten million of their cells. The extracted vector was combined with cell extract and expression solution, and the expression process was carried out at 30°C and 37°C. The level of expression was evaluated by ELISA and dot blot techniques.

    Findings

    Based on the ELISA technique adopted in this study, the expression level of recombinant human blood coagulation factor VIII in the base sample at a temperature of 30°C, sample 2 at a temperature of 30°C, base sample at a temperature of 37°C, and sample 4 of negative control at a temperature of 30°C were respectively reported as 275, 276, 273 and 0 ng/ml in a period of 20 hours. In the dot blot technique, the mentioned quantitative results were qualitatively confirmed by the color intensity of the spots.

    Conclusion

    The results showed that the cell-free expression method can be used for the synthesis of recombinant factor VIII. Under the conditions used in this research for cell-free expression of recombinant factor VIII, volume ratio of 50/50 of CHO-K1 cell extract was suitable, and the basic expression solution at 30°C showed the highest concentration of the product. Due to the use of CHO-K1 eukaryotic cell extract, the synthesized recombinant human factor VIII has post-translational modifications, which are very important for the functionality of this protein in the human body.

    Keywords: Recombinant Human Factor VIII, CHO-K1 Cell Line, Cell Extract, Cell-Free Expression
  • H .Sorkhi, S .Moghadas Niaki, M .Hajiahmadi, M .Pournasrollah, M .Mohammadi* Page 18
    Background and Objective

    Considering the lack of knowledge and the difference in the prevalence of hyponatremia in non-bacterial meningitis and bacterial meningitis, this study was conducted with the aim of determining the relationship between hyponatremia and bacterial and non-bacterial meningitis and its complications.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 183 children with meningitis referred to Shafizadeh Amirkola Children's Hospital in three age groups: 1 month to 2 years, 2-5 years, and 5-18 years. Based on cerebrospinal fluid analysis, cases of bacterial meningitis were considered to be WBC>100 with preference for PMN, glucose less than 40% of serum sugar and protein more than 1 g/L or positive culture or smear. Cases of non-bacterial meningitis were considered as WBC<100 with preference for lymphocyte, glucose more than 60% of serum sugar and protein less than 1 g/L or negative culture or smear. Gender of children, duration of hospitalization and occurrence of seizures in two groups of bacterial and non-bacterial meningitis with and without hyponatremia were investigated and compared.

    Findings

    In this study, the mean age of boys (68.26±47.10) with meningitis was higher than that of girls (42.56±32.50) (p<0.001). The mean age of meningitis patients with hyponatremia (51.87±47.56) was lower than that of patients without hyponatremia (72.54±45.03) (p=0.002). The frequency of hyponatremia in children with meningitis aged less than 2 years compared to other age groups (52 patients) (p=0.002), as well as infants who had seizure (37 patients) (p=0.001) has been significantly higher. In children who had hyponatremia, the duration of hospitalization was significantly longer (108 patients) (p=0.01).

    Conclusion

    Based on the results of the present study, it was found that younger children are at greater risk for hyponatremia, and the presence of hyponatremia at the beginning of diagnosis suggests a greater risk for seizures and increased length of hospitalization. However, the risk of hyponatremia in both types of bacterial and non-bacterial meningitis is almost the same.

    Keywords: Hyponatremia, Meningitis, Bacterial
  • A .Hosseini, Z .Khodakarami, M .Zamani, F .Zafari* Page 19
    Background and Objective

    During sperm freezing, its functional indices, including survival and motility, are damaged and lead to a decrease in sperm quality and fertility. Studies have been performed to lower these damages, including adding antioxidants to the freezing environment. This study was conducted to investigate the effects of antioxidants melatonin and L-carnitine on the quality of sperm parameters after freezing and thawing.

    Methods

    In this interventional study, 40 sperm samples were divided into 4 groups including: control group (no antioxidant), melatonin group (0.01 mmol melatonin), L-carnitine group (100 μmol L-carnitine) and combined group (0.01 mmol melatonin and 100 μmol L-carnitine). The samples were thawed two weeks after freezing, then the motility, survival and morphology parameters were evaluated by Eosin-nigrosin staining and were counted. Lipid peroxidation was evaluated by measuring MDA with thiobarbituric acid reaction and DNA fragmentation through Tunnel kit.

    Findings

    The results showed that the combined use of melatonin and L-carnitine in the freezing medium had a significant effect on the rate of motility and survival (increase from 15% to 25%), DNA fragmentation (decrease from 32% to 23%) and MDA level (decrease from 10 to 6.5 µm/dl). However, the examination of sperm morphology did not show any significant difference between the studied groups.

    Conclusion

    The results of the study showed that melatonin and L-carnitine can reduce the damage caused by sperm manipulation during the freezing and thawing process.

    Keywords: Melatonin, L-Carnitine, Sperm Freezing, Apoptosis
  • A. Obaid Jasim*, J .Hameed Abu-Shana, S .Abdul Salam Muneam Page 20
    Background and Objective

    Polycystic ovarian syndrome (PCOS) is associated with autoimmune thyroid disease and is thought to be one of the most frequent endocrine diseases in women of reproductive age. This research aims to compare the levels of TSH, LH, Insulin, HOMA-IR, and testosterone in women with polycystic ovary syndrome (PCOS) versus healthy subjects of same age and BMI.

    Methods

    This case control study was conducted among 100 patients who referred to Al-elwyah Teaching Hospital. The samples were selected on the basis of symptoms of hypothyroidism, and fertility problems, and polycystic ovary syndrome in two groups of 50. They were diagnosed by specialized doctors in the hospital. The first group consisted of fifty healthy women, and the second group also consisted of fifty women with polycystic ovary syndrome, reproductive problems, and hypothyroidism. Hormonal analyses were performed using a ready-made kit according to the manufacturer's instructions, Roche Cobas, using an ELISA microplate analyzer.

    Findings

    Mean body mass index, insulin, HOMA-IR, testosterone, anti-TPO, anti-TG, thyroid stimulating hormone, and luteinizing hormone, as well as age group (31-40) were respectively as follows: (35.96±0.34, 23.12±0.31, 6.64±0.07, 98.80±0.75, 7.70±0.10, 10.27±0.30). LH and anti-TG insulin levels were positively correlated with their BMI. There was also an inverse relationship between body mass index and HOMA-IR, and between anti-TG and testosterone.

    Conclusion

    The results of the study showed that in patients with polycystic ovary syndrome, increased risk of thyroid disease is related to increased thyroid autoantibody markers and measured hormones, insulin and HOMA-IR.

    Keywords: Polycystic Ovary Syndrome, Insulin, Homeostasis Model Assessment Of Insulin Resistance (HOMA-IR), Thyroid Autoimmune Markers, Anti-TPO, Anti-TG
  • AH .Zafari, Z .Piravar*, M. Ramezani Page 21
    Background and Objective

    The Osteoblast differentiation is an essential process that causes bone stability and homeostasis. Zingerone (ZG) 4-(4-hydroxy-3-methoxyphenyl)-2-butanone isolated from the ginger plant is involved in many biological processes and can be used to treat diseases as an anti-inflammatory and antidiabetic agent. This study aims to identify ZG potential to bone tissue regeneration by investigating the effect of Zingerone on human umbilical cord stem cells (hUC-MSCs) and their differentiation into osteoblasts.

    Methods

    In this cross-sectional study, the effect of Zingerone toxicity on 2×106 hUC-MSCs cells was investigated in 4 groups; one control group without any ZG and 3 groups threated with 50µM, 100µM and 200µM ZG. Cell viability was evaluated by the MTT method after 24, 48 and 72 hours. The gene expression of miR-590 and Smad7 and differentiation markers such as Osterix (OSX) and runt-related transcription factor 2 (RUNX2) were investigated by quantitative real-time polymerase chain reaction (qRT-PCR). The expression level of this enzyme was checked by an alkaline phosphatase (ALP) reaction.

    Findings

    Zingerone has significant proliferative effects on hUC-MSCs cells in 200µM (p<0.05). Zingerone positively affects the differentiation process of osteoblasts by influencing the expression of specific markers such as ALP (p<0.05 in 200µM), RUNX2 (p<0.001 in 200µM), and OSX (p<0.001). The expression of miR-590 is increased in 200µM (p<0.05), while that of Smad7 is decreased under the influence of different Zingerone concentrations (p<0.001). In fact, miR-590 suppresses Smad7 and helps the differentiation of osteoblast cells.

    Conclusion

    The results of this study showed that Zingron causes the differentiation of osteoblast cells by increasing the expression of specific markers of osteoblasts (OSX, RUNX2 and ALP). In addition, increasing the expression of miR-590 suppresses Smad7 and helps the differentiation of osteoblast cells.

    Keywords: Zingerone, Osteoblast Differentiation, Mir-590, Smad7, ALP
  • HA .Abd Al-Abbass, A .Fadhil Obaid*, H .Abdul-Amir Makki Al-Hindy, Z .Abdulameer Abdulrasol, A. Mohammed Jasim Shlash Page 22
    Background and Objective

    Thalassemia is the most common heritable disorder globally, characterized by the synthesis of low atypical hemoglobin and erythrocytes destruction. There are inadequate data about the epidemiology and other thalassemia traits in Iraq. This study was conducted to inspect the thalassemia epidemiology in Babylon, Iraq.

    Methods

    This single-center retrospective study involved 306 thalassemic patients. Patients were recruited from those recorded at ‘’Babylon Hereditary Blood Disorders Center’’. Information related to demographic characteristics, age at first diagnosis, socio-economic status, family history, place of residence, frequency of blood transfusions, chelation therapy and serum ferritin measurement were collected and analyzed.

    Findings

    The mean age of the studied patients was 2.3-17.9 years, which included 185 males and 121 females. 75% of the patients had thalassemia major, 12% had thalassemia intermedia, and 0.3% suffered minor thalassemia. 3.3% had thalassemia with G6PD deficiency, 2% had sickle thalassemia, 1.3% had alpha thalassemia, and 4.6% had beta-thalassemia. The patients received regular blood transfusions about once or twice monthly in the majority of the cases (85.6%). The mean serum ferritin concentrations were high (2976.9 μg/L). The growth in the males was affected more than in females (p=0.05). Most of the patients were from rural areas and 2/3rd of the thalassemia patients had a family history of thalassemia and a high rate of parental consanguineous marriage (p=0.001). The majority of the patients had one or more complications of thalassemia. All the children under 10 years of age included in the study revealed stunted growth significantly.

    Conclusion

    According to the results of this study, the management of thalassemia necessitates early diagnosis of irregular transfusion programs, and associated comorbidities, besides prompt actions. Comprehensive premarital screening, paternal counseling programs, and ongoing regulation can all aid in bringing down prevalence to far lower levels.

    Keywords: Thalassemia, Prevalence, Demography, Epidemiology, Transfusion, Incidence
  • S .Gholampour, A. Ghanbarpour, Z .Bouzari, M. Naeimi Rad, Sh .Yazdani* Page 23
    Background and Objective

    Previous cesarean sections are the most common cause of increased cesarean section in many parts of the world, although it is not always necessary. Considering the high statistics of cesarean section in Iran and especially the high rate of repeat cesarean section and creating motivation for vaginal birth after cesarean section, this study was conducted in order to investigate the maternal and neonatal outcomes of vaginal birth after one cesarean section.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 104 pregnant women with a previous caesarean section and transverse incision on the lower segment in Ayatollah Rouhani Hospital of Babol in two groups; 50 people in the first group who underwent repeat emergency cesarean section and 54 people in the second group who consented to vaginal birth after cesarean section (VBAC). Demographic characteristics and maternal and neonatal complications were investigated and compared between the two groups.

    Findings

    In this study, there were no significant differences between the two groups in terms of demographic characteristics. Infant mortality rate was reported in 6 cases (12%) in the first group and 2 cases (3.7%) in the second group. Furthermore, 3 babies (6%) in the repeat cesarean section group and 9 babies (16.7%) in the vaginal birth group after cesarean section were admitted to the neonatal intensive care unit. The 5-minute Apgar was also significantly higher in the babies of the vaginal birth group after cesarean section (p=0.04). The duration of mother's hospitalization was 3.98±5.53 and 2.11±0.31 days in the repeat cesarean and vaginal birth groups, respectively (p=0.02).

    Conclusion

    According to the results of this study, maternal and neonatal complications did not increase in vaginal birth after cesarean section, and if the mother wishes, vaginal birth can be performed after one cesarean section.

    Keywords: Cesarean Section, Vaginal Birth After Cesarean Section, Complications, Maternal Outcome, Neonatal Outcome
  • Th .Abbas Fadhel*, H. Othman Habeeb, F .Mutasher Swadi Page 24
    Background and Objective

    Astrocytoma is a tumor of neurological origin, arising from special supportive cells in the brain and spinal cord called the astrocytes. Astrocytoma is classified according to grade, site, and molecular features. The aim of this study is to investigate the relationship between histopathological and clinical parameters and gender, age, location and different grades.

    Methods

    This cross-sectional study included 36 cases of astrocytoma from April 2017 to June 2020 from the archive of AL Shaheed Gazi AL Hariri Hospital. The cases reached the final diagnosis by H&E staining with 16 cases stained by immunohistochemical stain for confirmation of diagnosis. SPSS was used for analysis.

    Findings

    Thirty-six cases of astrocytoma were included in this study. Their ages were ranging from 1 to 56 years, with a mean age of 31.43±0.015 years. Assessment of age reveals that the most frequent age (25%) was in the 3rd decade of life. The predominant grades were grade I and grade IV with 11 cases for each (32.5%). Whereas patients of grade II and III compose 10 (27%), and 4 (11%) cases, respectively. The relationship between the age of the patients and their grades shows a positive significant correlation between age and grade (p<0.001), and tumor grade increases with the increase in the age of the patients.

    Conclusion

    The results of the study show that there is a significant relationship between tumor grade and clinical-pathological characteristics, because tumor grade increases with age and is more aggressive in female patients.

    Keywords: Astrocytoma, Histopathological, Grading, WHO Classification
  • B. Jabir Edan*, H .Mahdi Kadhim, H .Resheed Behayaa Page 25
    Background and Objective

    Assisted reproductive technologies (ART), including in vitro fertilization (IVF) and embryo transfer, have achieved considerable success, largely due to controlled ovarian hyperstimulation (COH). However, there remains a shortage of studies on the estimation of various ovarian response markers linked to the GnRH agonist-controlled ovarian stimulation (COS) regimen. The objective of the current study is to assess the productiveness of Follicle Stimulating Hormone (FSH) and Anti-Mullerian Hormone (AMH) in determining ovarian responses in infertile patients undergoing controlled ovarian stimulation.

    Methods

    This cohort study involved 90 females, aged 20 to 43 years, with primary and secondary infertility lasting between 3 and 13 years, attending the Al-Najef fertility center for ICSI cycles between June 2020 and January 2021. Patients with a history of ovarian surgery, polycystic ovary syndrome (PCOS), and premature ovarian failure (POF) were excluded. FSH and AMH levels were calculated on second 2 of the menstrual cycle, and the association between these indicators and outcome factors was evaluated.

    Findings

    AMH demonstrated a negative link with age and a positive link with the antral follicle count, total number of follicles after induction, and retrieved oocyte count (p<0.05). FSH exhibited a significant negative link by the total number of follicles after induction (p<0.05). AMH demonstrated the best sensitivity and specificity, positive predictive value (PPV) and negative predictive value (NPV) for predicting ovarian response. Specificity, sensitivity, PPV and NPV for AMH with cut-off values >2 ng/mL test providing 84%, 80%, 86%, 57% in comparison to FSH with cut-off values >4 IU/mL yielded 67%, 68%, 50% and 54%, respectively.

    Conclusion

    In conclusion, our findings suggest that AMH is a superior predictor of ovarian response compared to FSH.

    Keywords: AMH, Ovarian Response, FSH, Assisted Reproductive Technologies
  • Z. Imad Mubdir*, B .Abbas Abdulhassan, S .Shawkat Hamid Page 26
    Background and Objective

    Several studies show that prophylactic drains in simple laparoscopic cholecystectomy are unnecessary and even harmful. Considering that the drainage of the gallbladder bed after laparoscopic cholecystectomy can be free of complications, the aim of this study is to compare the effectiveness of prophylactic drainage in patients undergoing laparoscopic cholecystectomy and the effectiveness of subhepatic drain.

    Method

    This prospective study was conducted in Al-Imamain Alkadhumian medical city during the period from first of January 2019 to the end of December 2020. During the study period, 61 adult patients undergoing elective cholecystectomy participated after written consent was taken from them. 31 of them received subhepatic drain and 30 patients did not. The level of pain and complications was compared in the two groups.

    Findings

    In the group that had a drain, the average pain scale was 16.5±0.9 degrees, and hospitalization after surgery was 2.1±0.6 days. They had subhepatic collection of 29.4±4.8 ml and 19.4% of patients had complications. However, people without drains had an average pain score of 2.3±1.1, hospitalization days of 0.633±0.61, subhepatic collection of 20.6±4.08 ml, and 33.3% of patients had complications. There was a positive and direct relationship between postoperative pain scale and drainage (p<0.05). In addition, the subhepatic collection of the first group was significantly different from the subhepatic collection of the second group (p<0.05). However, no statistically significant relationship was found between age and drain.

    Conclusion

    Based on the results of this study, routine drainage tube placement during laparoscopic cholecystectomy increases post-operative discomfort, hospital stay, and sub hepatic collection without reducing complications from operation.

    Keywords: Cholecystectomy, Laparoscopy, Gallstones, Preventive Surgical Procedures, Hepatic Veins, Subhepatic Drain
  • H. Sorayae, Sh .Seyfi*, P .Amri Maleh, H. Gholinia, A .Ataie Page 27
    Background and Objective

    Laryngeal Mask Airway (LMA) is commonly used in short-term surgical anesthesia. Intravenous lidocaine is used for better patient tolerance after LMA insertion. Regarding the side effects of intravenous lidocaine, the aim of this study is to compare the effect of lidocaine spray versus intravenous lidocaine on blood pressure, heart rate, sore throat, cough, laryngospasm, and other side effects including nausea, vomiting, and convulsions after LMA insertion.

    Methods

    This double-blind randomized clinical trial was conducted on 120 patients aged 18-65 years with indications for short-term elective eye surgery, in 2 equal groups of 60 people. The first group was given 1% intravenous lidocaine at the rate of 1.5 mg/kg, and the second group was administered with 5 puffs of 10% lidocaine spray in the throat. Then, blood pressure by a sphygmomanometer, heart rate by a heart rate monitoring system, sore throat intensity based on VAS criteria, and cough intensity based on mild, moderate and severe were measured and compared in the two groups.

    Findings

    79 men (65.8%) and 41 women (42.2%) participated in this study. Clinically, there was no significant change in blood pressure in the two groups. The mean intensity of sore throat two and three hours after waking up in lidocaine spray group (0.51±1.33 and 0.41±1.07) compared to intravenous lidocaine (1.15±2.02 and 1.9±1.08) showed a significant decrease (p<0.05). Also, there were no significant changes in heart rate, cough and laryngospasm between the two groups. In addition, no cases of nausea, vomiting and seizures were found in the two groups.

    Conclusion

    Based on the results of this study, lidocaine spray can be suggested to reduce the severity of sore throat caused by LMA insertion.

    Keywords: Hemodynamic Changes, Lidocaine Spray, Intravenous Lidocaine, Laryngeal Mask Airway, Sore Throat, Cough
  • S .Asghari Vostakolaei, S. Farajtabar Behrestaq* Page 28
    Background and Objective

    Oxidative stress contributes to insulin resistance, beta-cell dysfunction, and hyperglycemia-induced cellular damage, leading to diabetes mellitus. The purpose of this study is to explain the effect of aerobic exercise and berberine chloride on the expression of UCP-1 and PPARγ genes in the visceral fat tissue of diabetic rats.

    Methods

    In this laboratory study, 32 adult male Wistar rats weighing about 240-280 were randomly divided into four groups (n=8): diabetes (DM), diabetes-berberine (DMB), diabetes-aerobic exercise (DMT), diabetes-aerobic exercise-berberine (DMTB). The rats became diabetic by injecting 60 mg/kg STZ. The rats whose blood sugar was higher than 300 mg/dl were included in the present study as diabetic animals. The exercise groups then performed an incremental aerobic exercise program (10-18 m/min, 10-40 min/day, five days/week) on a treadmill for six weeks. The supplement group also received berberine chloride (30 mg/kg/day) orally by gavage once a day.

    Findings

    Data analysis showed that there is a significant difference in the expression of UCP-1 (p=0.000) and PPARγ (p=0.002) genes between the groups. Furthermore, the results showed that the expression of UCP-1 gene in the diabetes-exercise group (2.96±1.85 and p=0.015), diabetes-berberine chloride (2.88±1.16 and p=0.02) and diabetes-exercise-berberine chloride (4.7±0.97 and p=0.000) showed a significant increase compared to the diabetes group. Also, PPARγ gene expression in the diabetes-exercise-berberine chloride group (1.6±0.36 and p=0.002) showed a significant increase compared to the diabetes group.

    Conclusion

    According to the results of this study, aerobic exercise and berberine chloride is one of the possible ways to prevent inflammation and damage caused by diabetes.

    Keywords: Aerobic Exercise, Berberine Chloride, Diabetes, UCP-1, Pparγ
  • M .Habibi, E .Bahadoran, F. Samieerad, N .Mohammadi, S. Lashgari* Page 29
    Background and Objective

    Sepsis is the third most common cause of death, and the umbilical cord is a significant source of sepsis in the first month of life. This study aimed to compare the effect of Eau de Dalibour and distilled water on umbilical cord separation time and infection in neonates at Kowsar Hospital of Qazvin University of Medical Sciences.

    Methods

    This clinical trial was conducted on 76 infants in two groups of 38 people, using Eau de Dalibour and distilled water as a placebo. In the Eau de Dalibour group, 2-3 ml of the drug was used on the umbilical stump from 3 hours after birth and once every 12 hours until 2 days after the separation of the umbilical cord. In the distilled water group, the same procedure was done with distilled water. Finally, the time of separation of the umbilical cord and signs of infection in both groups were investigated and compared.

    Findings

    There were no significant differences between the two groups in terms of gestational age, sex, or birth weight. Umbilical cord separation time was significantly shorter in the Eau de Dalibour group than in the placebo group (5.1±2.4 and 7.44±2.3 days respectively; p<0.001). There were no cases of infection in the intervention or placebo group.

    Conclusion

    According to the results of this study, the application of Eau de Dalibour to the remaining part of the cord reduces the cord separation time and can be used for safe and affordable cord care.

    Keywords: Umbilical Cord, Eau De Dalibour, Separation Time, Neonate
  • M Habibi, E Bahadoran, F Samieerad, A Javadi, G Roozbehani* Page 30
    Background and Objective

    Jaundice is common in infants and occurs because of hyperbilirubinemia, which can lead to brain injury in neonates. Phototherapy, in addition to its serious side effects, does not seem to be enough in resolving jaundice. This clinical trial aims to compare the efficacy of orlistat and phototherapy combination therapy with that of phototherapy alone in the treatment of neonatal jaundice.

    Methods

    This clinical trial was performed on 120 term neonates with jaundice. Block randomization was used to allocate the infants to the intervention and control groups. The intervention group received orlistat (4 mg/kg body weight) for three consecutive oral doses at the first, second and third day of hospitalization, along with phototherapy. The control group received a placebo and phototherapy. Total and direct plasma bilirubin levels were measured at baseline (before intervention) as well as 24 and 72 h after treatment.

    Findings

    There were no statistically significant differences between the two groups in terms of infant sex, weight, or age. The mean total and direct bilirubin levels in the experimental group did not change compared to those in the control group at the end of the trial (10.44±1.35 vs. 10.6±2.8 and 0.4±0.1 vs. 0.5±0.1, respectively).

    Conclusion

    Orlistat appears to be ineffective in accelerating bilirubin reduction in neonates with jaundice, at least for the first three days of life.

    Keywords: Hyperbilirubinemia, Phototherapy, Neonates, Orlistat
  • MR .Pasha-Zanosi, Gh.Mahmoodi, MA .Jahani* Page 31
    Background and Objective

    Pharmaceutical costs account for a major part of health-related costs, and the induced demand for medicine imposes a large financial and economic burden on individuals and the whole society. Therefore, the aim of the present study is to identify the factors effective in creating induced demand for medicine in Iran.

    Methods

    This study is based on grounded theory approach and it was conducted in 2022. The interview questions were semi-structured and asked by experts. The initial selection of the samples was based on targeted sampling from among experts and scholars in the field of medicine and treatment from all over the country. The snowball method was used to increase the sample volume until it reached sufficiency. This research was completed by interviewing 20 experts.

    Findings

    The key factors effective in creating induced demand were identified in the form of 4 themes, 8 categories and 31 subcategories. The extracted themes included social, structural-organizational, economic and beneficiary-related factors. Social factors included the categories of society's culture and pharmaceutical literacy, structural-organizational factors included the categories of regulatory mechanisms and educational and political factors, economic factors included the categories of payment and insurance systems, and finally the beneficiary-related factors included the categories of suppliers and demanders.

    Conclusion

    Based on the results of this study, several factors play a role in the creation of induced demand for medicine, and following these factors can help policymakers formulate appropriate strategies to reduce unnecessary medicine prescription.

    Keywords: Induced Demand, Medicine, Economic Burden, Policy Making, Service Providers
  • N .Dadkhah, Sh .Yazdani, AA. Manouchehri*, H. Shirafkan, A. Khaleghi Tabari Page 32
    Background and Objective

    Today, abortion treatment is performed legally for reasons such as preserving the health and life of the mother and fetus with disabilities. The aim of this study was to investigate the basic information and determine the main reasons for legal abortions in medical abortions referred from forensic medicine in Babol as a basis for designing and conducting studies in the future regarding the improvement of reproductive health among women of reproductive age.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted via census sampling method among 104 cases of medical abortion referred from the forensic medicine of Babol to affiliated hospitals of Babol University of Medical Sciences in 2017-2020. Information related to individual and social factors and maternal and fetal causes leading to abortion was collected by a researcher-made checklist. Then, the data were reviewed and compared in terms of gestational age, termination of pregnancy, and maternal and fetal causes leading to abortion.

    Findings

    The mean gestational age at termination of pregnancy with fetal causes was 16.21±2.35 weeks and for maternal causes was 10.33±3.96 weeks. There was a statistically significant relationship between the history of underlying disease, gender at the time of abortion, gestational age, and the causes of termination of pregnancy (p<0.05). In maternal causes of abortion, the highest frequency (50%) was related to maternal cardiovascular causes, and in fetal causes of abortion, the highest frequency (51.08%) was related to genetic causes of the fetus. Misoprostol was used to terminate the pregnancy of 23.1% of mothers.

    Conclusion

    The results of the study showed that a large number of cases of medical abortions are related to the fetal cause.

    Keywords: Medical Ethics, Pregnant Women, Legal Abortion, Iran
  • Sh. Kermany, F .Moktarpour, S. Seyedmajidi, M .Ghasempour* Page 33
    Background and Objective

    Matrix metalloproteinases (MMPs) reduces the resin-dentin bond and bond strength over time. One of the substances introduced as MMps inhibitors is omega-9. This study aims to investigate the effect of pretreatment of dentin with omega-9 and chlorhexidine (CHX) on the durability of bond strength in certain time intervals and modes of failure.

    Methods

    In this laboratory study, 45 permanent third molar teeth without caries were cut with a disc to expose the dentin of the middle part of the crown. Then, they were randomly divided into three groups: without pretreatment, pretreatment with CHX, and with Omega 9. This experiment was done after etching and before placing Single bond 2. Each group was divided into three subgroups, one day, 3 months and 6 months. A 4mm composite block was placed on the tooth and then cut into dimensions of 1×1 mm and microtensile bond strength test was performed. The failure mode was examined by stereo microscope using X40 magnification.

    Findings

    In the comparison of pretreatment groups with CHX and Omega-9, there was no significant increase in bond strength after 24 hours. After three months, the bond strength in the pretreatment group with CHX (13.40±2.64 MPa) was significantly higher compared to the control group (10.46±3.5 MPa) (p=0.014). Moreover, in the omega-9 pretreatment group, the bond strength (13.16±2.7 MPa) was significantly higher compared to the control group (10.46±3.5 MPa) (p=0.028). Average microtensile bond strength in the Omega 9 and CHX groups decreased after six months compared to three-month period but increased compared to the one-day period, which was not significant.

    Conclusion

    Pretreatment with omega-9 increases the strength of the resin-dentin bond, and this increase was present for up to 3 months.

    Keywords: Matrix Metalloproteinase, Tensile Strength, Adhesive Factors, Omega-9, Chlorhexidine
  • A .Najafi, F .Jafarzade, H. Ojaghi* Page 34
    Background and Objective

    Although the likelihood of endophthalmitis after intravitreal injection is low, one of the side effects of this injection is blindness. With the prevalence of the COVID-19 pandemic and the necessity of mask use in patients and physicians, mask use has increased. Previous studies have reported a high risk of endophthalmitis after intravitreal injection in patients who wore masks. The present study was conducted to investigate the pattern of endophthalmitis after intravitreal injection of Avastin (Bevacizumab) in patients wearing masks.

    Methods

    This prospective cohort study was conducted on 3938 patients who underwent intravitreal injection from March 2021 to March 2022 at the eye surgery center. Bevacizumab injection was performed after local anesthesia in the operating room and under sterile conditions. Local antibiotic drops (chloramphenicol) were then used. It should be noted that patients' masks were not removed at any of the stages mentioned. Patients were followed up one week after discharge to be examined for infection.

    Findings

    A total of 3938 patients were included in the study, 56.6% of whom were male and 43.4% were female. The mean age of the patients was 39.61±16.10 years. Moreover, no significant difference was observed between men and women. The highest frequency of injection was related to diabetic macular edema (27.8%) and the lowest frequency was related to neovascular glaucoma (0.5%). Only one patient was diagnosed with endophthalmitis after intravitreal injection. In addition, no significant relationship was found between age, gender, and the occurrence of endophthalmitis.

    Conclusion

    According to the results of this study, the incidence of endophthalmitis after intravitreal injection is very low, and the use of a face mask in patients has no effect on the occurrence of endophthalmitis.

    Keywords: Endophthalmitis, COVID-19, Bevacizumab
  • F. Farajpour, MA. Jahani*, HA .Nikbakht, Z .Farhadi, F .Bayani, M .Moghaddasi, O .Babazadeh Page 35
    Background and Objective

    Accidents as the second cause of disability and the main cause of disability and death can lead to physical and mental disorders and even death. The present study was conducted to investigate the mortality caused by accidents and incidents in Babol, Northern Iran, based on the international classification of diseases.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted retrospectively on all the deaths recorded during the years 2016-2022 in registration and classification system of causes of death caused by accidents and incidents at the health department of Babol. Deaths caused by accidents and incidents were extracted and analyzed based on ICD-10.

    Findings

    Out of 18265 deaths, 1305 cases (15.7%) were related to accidents and incidents, of which 686 deaths (52.57%) were caused by traffic accidents. The highest frequency of accidents and incidents was 576 cases (44.13%) due to a person being injured in an unknown (traffic) accident and 182 cases (13.95%) being exposed to an unknown factor. The mean age in deaths caused by accidents and incidents in the traffic accident group was 46.05±22.07 and in the non-traffic accident group was 43.35±23.49 years (p=0.033). As the decades of age increased, the death rate increased (p<0.001).

    Conclusion

    Based on the results of this study, most of the deaths caused by accidents and incidents based on the classification system of the causes of death were due to the injury of a person in an unknown accident, exposure to unknown factors and poisoning.

    Keywords: Accidents, Incidents, Death Rate, Traffic Accidents, Disease Classification System
  • A. Gholami, A. Alipour, H .Gholinia, SH. Mousavie Anijdan* Page 36
    Background and Objective

    Differentiated Thyroid Cancer (DTC) is the most common endocrine malignancy with the fastest growing rate worldwide. The aim of this study is to investigate the prevalence of distant metastases in whole-body scans after iodine therapy in DTC patients with low and intermediate-risk and to evaluate its diagnostic role.

    Methods

    In this retrospective cohort study, patients with DTC who underwent total thyroidectomy and were referred for Radioiodine Remnant Ablation (RRA) to the nuclear medicine department of Shahid Beheshti Hospital were included in the study. According to ATA guidelines, patients were divided into two groups with low risk level (LR) and intermediate risk level (IR) and were evaluated for distant metastasis by whole-body scan after iodine treatment with a Single-Head Gamma Camera.

    Findings

    Out of 1039 patients included in the study, 149 (14.3%) were men and 890 (85.7%) were women. Thyroid remnant was present in whole-body scan after iodine treatment in 1030 patients (99.1%). Of these patients, 713 (68.6%) were in the LR group and 326 (31.4%) were in the IR group. The presence of cervical lymph node metastasis was detected in 69 people (LR:28, IR:41), mediastinal involvement in 11 people (LR:3, IR:8), lung metastases in 11 people, and bone metastasis in 3 people out of 101 patients. All of them were in the group of patients with intermediate risk. Multiorgan involvement was seen in 7 of 101 patients (LR:2, IR:5). The mean serum level of thyroglobulin (Tg) in cases of distant metastasis was 2.61±8.57 in the low risk group and 17.45±65.21 in the intermediate risk group, and these values showed statistically significant differences (p<0.001).

    Conclusion

    The results of the present study showed that the prevalence of distant metastases in whole-body scan after iodine therapy was seen in approximately 10% of patients. Serum thyroglobulin level can also be used as a clinical marker for early diagnosis of distant metastasis.

    Keywords: Differentiated Thyroid Carcinoma, Whole-Body Scan After Treatment, Radioactive Iodine Treatment, Residual Thyroid Tissue
  • AH. Hameed, EA. Mohamed, RH. Sami, BA .Hasoon*, KF .Al-Azawi, NG .Abdul Kareem Alawsi, Z .Abbas Fadhil, S. Mahdi Nasser Page 37
    Background and Objective

    The use of chemical drugs results in substantial adverse effects and the development of drug resistance. Onion Allium cepa (O. Allium cepa) is one of the most well-known herbal treatments due to its ability to reduce inflammation and strengthen the body's immune system. The aim of this study is to investigate the effect of alcoholic extract as an antimicrobial, antioxidant and anticancer drug biosynthesized from Onion Allium.

    Methods

    In this laboratory study, the ethanolic extract of the onion Allium cepa plant was used to prepare the biosynthesis using a soxhlet with 75% ethanol. The UV/Vis spectrophotometry (UV-vis) and Fourier transmission infrared analysis (FTIR) were employed for characterization of ethanolic extract. Antibacterial activities of ethanolic extract against Escherichia coli (E. coli) and Staphylococcus aurous (S. aurous) were investigated. The cytotoxic effect of alcoholic extract on AMJ-13 breast cancer cell line at different concentrations (6.125, 12.5, 25, 50 and 100) micrograms/ml was evaluated by MTT method and DPPH was used to evaluate the antioxidant activity.

    Findings

    According to the results of Fourier transmission infrared analysis and phytochemical screening, numerous active substances, including polysaccharides, saponins, phenolic compounds, glycosides, and flavonoids were found in this extract. The antimicrobial activity test results revealed the largest inhibition zone in Escherichia coli as compared to Staphylococcus aureus. The AMJ-13 cell line's proliferation was greatly reduced by this extract in a concentration-dependent way when compared to the control, whereas this extract's cytotoxic activity increased with concentration. The findings demonstrated that Onion Allium cepa is a principally valuable source of powerful anti-oxidant.

    Conclusion

    According to the results of this study, ethanolic extract of the onion Allium cepa plant has antibacterial activity and reduced malignant cell lines' ability to proliferate and showed a strong antioxidant impact.

    Keywords: Onion Allium, Fourier Transmission Infrared Analysis, Biology Activity
  • Z. Kabiri, M. Mirzaie, K .Hajian-Tilaki, A .Hajian-Tilaki* Page 38
    Background and Objective

    Knowledge of airway dimensions is important in the process of diagnosing and planning the treatment of orthodontic patients. Therefore, this study was conducted with the aim of performing cephalometric anlysis of airway dimensions in patients with different vertical jaw relations in the specialized clinic of Babol Dental School.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 150 lateral cephalometric radiographs taken from patients aged 18 to 25 before orthodontic treatment. Based on the FMA angle and Jarabak index, the patients were divided into three groups of 50 according to the vertical skeletal pattern. The width of the upper (UP) and lower (LP) airways was measured in millimeters using McNamara's analysis. Moreover, the width of the nasopharynx (PNS-UPW), oropharynx (U-MPW) and hypopharynx (V-LPW) was recorded in millimeters and compared in three groups.

    Findings

    The studied population included 43 men and 107 women with a mean age of 20.39±2.50 years. The results showed a significant relationship in the dimensions of the upper airway, nasopharynx, and oropharynx between the vertical groups (p=0.001, p=0.001, and p=0.015, respectively). All these parameters in the Hyperdivergent group were significantly lower than the other two groups, and no significant relationship was found between the Hypodivergent and Normodivergent groups. The mean upper airway in Normodivergent group was 13.62±3.05. In addition, the dimensions of the lower airway and hypopharynx were not significantly different between the vertical groups.

    Conclusion

    The results of the study showed that hyperdivergent patients have a narrower upper airway. However, lower airway dimensions are not affected by vertical growth pattern factors.

    Keywords: Lateral Cephalometry, Airway, Vertical Dimensions Of The Face
  • M .Tajvar, A .Mortezaei, Z .Khaledian, A .Sadeghinia, SN .Emadi, O .Atashbahar* Page 39
    Background and Objective

    Vitiligo is a complex skin disorder that manifests itself with colorless spots caused by the destruction of melanocytes and causes psychological disorders in patients. The aim of this study is to investigate the level of perceived stress in vitiligo patients compared to the control group.

    Methods

    This case-control study was conducted in Razi Hospital affiliated to Tehran University of Medical Sciences from August 2020 to February 2021. 87 vitiligo patients with definite diagnosis (case group) and 130 patients with other skin diseases not related to psychosomatic factors (control group) were selected via convenience sampling and compared with each other in terms of the level of current perceived stress. In this study, the perceived stress was the dependent variable, the clinical type of the disease and the location of the lesion were the independent variables, and the demographic characteristics of the patients were the background variables. The data were collected and compared using a standard questionnaire of perceived stress in which the range of scores is between 0 and 40.

    Findings

    The average perceived stress in vitiligo patients (19.17±6.24) was higher than other skin patients (16.75±6.96), which was significant by controlling the effect of background variables (Coef.=1.98, CI=0.21-3.75, p=0.02). There was no significant relationship between perceived stress and clinical type and duration of vitiligo. Only the occurrence of genital lesions was related to stress experience (p=0.01). Moreover, with the increase in the level of education, the level of stress in patients decreased (p=0.01).

    Conclusion

    According to the findings of the present study, suffering from vitiligo can lead to increased stress in patients. Since stress leads to negative effects on resilience and the quantity and quality of the treatment period in various diseases, it is necessary to pay attention to the significance of counseling and psychological support in the treatment plan of vitiligo patients.

    Keywords: Perceived Stress, Vitiligo, A Case-Control Study, Iran
  • M .Afiat, E .Jalaly, H .Lashgari Kalat, N .Khorsand, A. Akbari Lor, M. Ghazanfarpour* Page 40
    Background and Objective

    Polycystic ovary syndrome is one of the most common endocrine disorders, whose symptoms usually begin immediately after the first menstrual period. Previous studies found a significant relationship between dysmenorrhea, premenstrual syndrome and polycystic ovary syndrome. The aim of this study is to investigate the effect of chamomile on dysmenorrhea and premenstrual syndrome in patients with polycystic ovary syndrome.

    Methods

    This clinical trial was conducted on 70 patients diagnosed with polycystic ovary syndrome based on Rotterdam criteria referring to a clinic in Mashhad. Patients were randomly assigned to two groups. The first group received two 500 mg chamomile capsules per day and the second group received two placebo capsules per day for three months. The response to treatment in premenstrual syndrome, dysmenorrhea and oligomenorrhea was evaluated using the Visual Analogue Scale and DSM-IV premenstrual syndrome diagnosis questionnaire.

    Findings

    The mean age of the patients in the intervention group was 25.43±5.58 and in the placebo group was 28.06±5.71 years. The rate of improvement in women with premenstrual syndrome (16.6%), dysmenorrhea (50%) and oligomenorrhea (26.7%) was higher in chamomile group compared to placebo. There was no statistically significant difference in body mass index between the chamomile group (25.17±4.95) and the control group (25.57±6.7).

    Conclusion

    Based on the results of this study, chamomile improved the symptoms of oligomenorrhea in patients with polycystic ovary syndrome and showed positive effects on dysmenorrhea and premenstrual syndrome. Therefore, chamomile can be used as a simple, low-cost therapy in the treatment of polycystic ovary syndrome patients.

    Keywords: Chamomile, Dysmenorrhea, Premenstrual Syndrome, Polycystic Ovary Syndrome, Testosterone, Oligomenorrhea
  • NK. Khiro*, MA. Hamdawi, BA .Abdulhassan Page 41
    Background and Objective

    The method of repair in complicated ventral hernia at emergency setting imposes a great challenge to the surgeon worldwide. Using polypropylene mesh is very challenging because of the great concern about risks of complications. This study was conducted to determine the safety and efficiency of polyproline mesh in complicated emergency ventral hernia.

    Methods

    This prospective study was conducted on 60 patients with complicated abdominal hernia who required emergency surgery (obstructed and or strangulated). The cases were divided based on the type of repair into two groups: prosthetic mesh repair and suture repair. Patients were followed up for a median of 14.2 months after operation during which surgical infection, seroma formation and recurrence rate were evaluated in both groups.

    Findings

    The common type of hernia encountered in this research was paraumbilical hernia compromising 80% (48 patients) of the total patients followed by recurrent paraumbilical hernia (11.66%). Superficial surgical infection and seroma developed in 15.38% (4 patients) in the mesh group and in 8.82% (3 patients) in the suture repair group with no significant differences. The recurrence rate was 8 people (23.52%) in the suture group and 2 people (7.69%) in the mesh group; however, this difference was not significant.

    Conclusion

    The results showed that the use of prosthetic mesh in the repair of emergent complicated ventral abdominal wall hernia is feasible choice with low risk of complications.

    Keywords: Hernia, Abdominal, Emergencies, Complications
  • F. Mowaffak Hassan*, A. Abbas Shlaka Page 42
    Background and Objective

    A partial uncinectomy entails resection of the uncinate process's lower portion. Compared to swing door uncinectomy, partial uncinectomy has a reduced duration of operation, minimal mucosal hemorrhage, and less tissue damage. The aim of this study is to compare the effectiveness of swing-round uncinectomy technique versus partial uncinectomy in middle meatal antrostomy.

    Methods

    This clinical trial was conducted on 28 patients who complained of local diseases of the maxillary sinus and bony obstruction unresponsive to conventional medical treatments and referred for endoscopic functional sinus surgery. 15 patients underwent swing door uncinectomy with MMA. This was performed by taking down the lower tow third of the vertical portion of the uncinate with backbiter while the horizontal portion was removed by submucosal dissection. In the remaining 13 patients, partial uncinectomy was performed by removing just the inferior vertical part of the uncinate using the backbiter and the horizontal portion was removed by submucosal dissection, and the treatment results were compared in two groups.

    Findings

    A total of 28 patients were enrolled in this study. 11 were males and 17 were females, their age ranged from 11 to 50 years with a mean age of 25.58±7.14. In postoperative follow up, it had been shown that partial uncinectomy technique results in shorter operation time, fast recovery, and less complications possibility compared to the swing door uncinectomy. The difference was statistically significant (p<0.05).

    Conclusion

    The results showed that the technique of partial uncinectomy can be of benefit in cases of isolated maxillary sinus disease. It provides short operation time, fast recovery, and a less complications possibility when compared with the swing door uncinectomy.

    Keywords: Uncinectomy, Partial, Swing Door, Middle Meatal Antrostomy
  • A .Nemati, N .Pouladi*, MA. Hoseinpour Feizi, R .Madadi Rad Page 43
    Background and Objective

    Some single nucleotide polymorphisms of the HOTAIR gene are associated with various types of cancer, such as breast, ovarian, colorectal, and lung cancer. The HOTAIR gene product is a long non-coding RNA that is involved in the regulation of gene expression and apoptosis, and is therefore considered an oncogene. This study was conducted with the aim of investigating the rs1899663 G>T polymorphism in breast cancer susceptibility in the northwestern region of Iran.

    Methods

    In this case-control study, the peripheral blood of 164 breast cancer patients referred to Tabriz hospitals and 172 healthy individuals was collected. After DNA extraction using saturated salt and proteinase K, single nucleotide polymorphism rs1899663 G>T of HOTAIR gene was investigated using tetra-primer ARMS-PCR. The association between this polymorphism and some clinical and pathological features of breast cancer including age, tumor type, tumor grade, tumor size, lymph node involvement and involved side was investigated.

    Findings

    The frequency of GG, GT, TT genotypes in sick people was 33.4%, 55.6% and 11%, respectively and in healthy people was 51.7%, 42.3% and 6%, respectively. GG (p=0.001) and GT (p=0.029) genotypes showed a significant association with breast cancer. This polymorphism is not associated with any of the clinicopathological features of breast cancer in this population.

    Conclusion

    Our data show that patients with GT and GG genotypes of rs1899663 G>T polymorphism of HOTAIR gene are more susceptible to breast cancer, while people with TT genotypes have a lower susceptibility to breast cancer development. The results of in silico analyses also show that these single nucleotide polymorphisms can increase the risk of breast cancer.

    Keywords: Cancer, Breast, Single Nucleotide Polymorphism, HOTAIR
  • A. Shiva, F. Moaddabi, S. Arab, M .Khatami, M. Zamanzadeh, M .Koochek Dezfouli, A .Hossein Nataj, P. Namdar* Page 44
    Background and Objective

    Orthodontic appliances are usually in contact with the oral mucosa for a long time due to the length of the long-term treatment and are associated with problems due to the continuous contact and friction created. This study was conducted to investigate the epithelial cells of the mucosa of patients with fixed orthodontic appliances.

    Methods

    In this cross-sectional study, smears were collected from three separate areas in 150 patients referred to the dental clinic of Mazandaran University: Area A (slide A): oral mucosa exposed to friction caused by orthodontic brackets, area B (slide B): oral mucosa exposed to friction with the tube on the orthodontic tape and Area C (slide C): oral mucosa without friction, i.e., the lower area of the oral cavity (control area). For histomorphometric analysis, each slide was evaluated with Papanicolaou staining using a light microscope, and the nuclear area (NA), cytoplasmic area (CA), and the ratio of nuclear area to cytoplasmic area (NA/CA) were recorded in square micrometers.

    Findings

    The mean NA was 65.66±22.11, CA was 717.37±1846.53, and NA/CA was 0.037±0.010 square meters. The difference in NA and CA between slides was significant )p<0.001) (slide A

    Conclusion

    The findings of the study indicate that fixed orthodontic treatment has a significant impact on the nuclear and cytoplasmic area of affected areas compared to non-affected areas. Only some degree of inflammation may be seen in the areas exposed to the orthodontic appliance.

    Keywords: Epithelial Cells, Oral Mucosa, Fixed Orthodontics, Histomorphometry, Papanicolaou Staining, Orthodontic Appliances, Cytotoxicity
  • S .Khalesi, N .Kargahi*, Sh. Skandari, A. Barandeh Page 45
    Background and Objective

    Oral squamous cell carcinoma (OSCC) is the most common oral cancer. The prognosis of OSCC depends on many factors. The stage of the tumor and the condition of the lymph nodes are two important factors in determining the treatment methods and prognosis. Since the identification of clinicopathological indicators, especially the cervical lymph node involvement, can increase the accuracy in estimating the prognosis and adopting the appropriate treatment method, the aim of this study is to compare the frequency of tissue eosinophils in OSCC with and without cervical lymph node involvement (CLNI).

    Methods

    In this cross-sectional study, 17 OSCC samples with CLNI (group 1) and 17 samples without CLNI (group 2) from the samples registered in the Pathology Department of Ayatollah Kashani Hospital, which were treated by neck dissection surgery, were selected and clinicopathological data were extracted. Then, in order to determine the number of tissue eosinophils, slides prepared with Congo red staining were blindly examined by two oral pathologists with an optical microscope.

    Findings

    88.2% of the group with cervical lymph node involvement had lymphovascular involvement, while 88.2% of the group without lymph node involvement did not have lymphovascular involvement, and this significant difference was reported (p<0.001). Also, the mean number of tissue eosinophils in group 2 (19.95±5.67) was higher than group 1 (7.36±3.39), indicating a significant relationship with CLNI (p=0.039), but no significant relationship was found with any clinicopathological parameters.

    Conclusion

    According to the results of this study, the number of tissue eosinophils is an important prognostic factor in OSCC, and it can be used to better evaluate patients and provide more appropriate treatment.

    Keywords: Eosinophil, Squamous Cell Carcinoma, Mouth, Lymph Nodes
  • HA. Kamil *, Shsh. Taha Page 47
    Background and Objective

    Friction between the archwire and bracket is the main problem during tooth movement. Self-ligating bracket systems have become common in recent years. The aim of this study was to investigate and compare the effect of active and passive esthetic self-ligating brackets on static frictional force with different orthodontic archwires under wet conditions.

    Methods

    This in vitro study included 180 ceramic self-ligating brackets, 90 passive brackets (Damon Clear), and 90 active brackets (Empower Clear), which were tested for frictional resistance using three different types of 0.018-inch archwires, namely copper NiTi archwires and two esthetic archwires (Epoxy- and rhodium-coated NiTi archwires). According to the types of brackets and archwires, six groups of ten were defined. An experimental model with three non-leveled brackets in wet condition using artificial saliva was adopted. The friction test was conducted by Instron Tinius Olsen testing device. The test was performed at a room temperature ranging from 24-25°C.

    Findings

    Empower clear with Cu NiTi archwire showed the highest mean value of static frictional force with the mean value of (327.85±53.43) and Damon clear with epoxy coated NiTi archwire showed the lowest mean value (58.06±10.87). There were significant differences in the static frictional forces generated in both bracket systems when coupled with the Epoxy wires (p=0.000) and when coupled with the CuNiTi and Rhodium archwires (p=0.001).

    Conclusion

    The result of this study showed that the Damon Clear brackets produce lower frictional forces than Empower Clear brackets and Epoxy-coated NiTi archwires can produce lower static frictional force compared to Rhodium-coated NiTi and CuNiTi archwires.

    Keywords: Friction, Coated Archwire, Ceramic Bracket, Self-Litigating Bracket
  • A Mohammed Ali*, OA Mahdi Mandalawi, Z Mohammed Latheeth Page 48
    Background and Objective

    Type 1 diabetes mellitus and its associated comorbidities are regarded as significant health issues. The present research aims to assess the impact of glycemic control on lipid profile of hospitalized patients with type 1 diabetes mellitus and for early diagnosis of dyslipidemia in cases with type 1 diabetes mellitus.

    Methods

    This cross-sectional was conducted at the Pediatric Department of Al-Imamain Al-Kadhmain Medical City from March 2018 to July 2019. Information about the gender and age of the patient, the age of diagnosis and duration of diabetes, insulin therapy: 2-3 times a day, regular blood sugar checking (daily) were collected using a questionnaire. Using American Diabetes Association criteria, cases were separated into excellent and poor glycemic control groups, and lipid profile anomalies were compared.

    Findings

    Out of the total of 128 people present in this study, 86 people (67%) had poor control. Increasing age of patients was associated with poor blood sugar control, so that between the ages of 13 and 18, 47 cases (54.7%) had poor control. It also increased the duration of poorly controlled diabetes. An increase in triglyceride level was evident in 76 people (88.4%), cholesterol in 52 people (60.5%) and low-density lipoprotein in 12 people (14%) among patients with poor control.

    Conclusion

    The results of the present study showed that increasing age and duration of the disease and high levels of triglycerides, cholesterol and low-density lipoprotein are predictors of poor glycemic control in children with type 1 diabetes.

    Keywords: Glycemic Control, Lipid, Mellitus, Type 1 Diabetes, Insulin-Dependent