فهرست مطالب
نشریه پژوهش زبان و ادبیات فارسی
سال بیست و یکم شماره 4 (پیاپی 71، زمستان 1402)
- تاریخ انتشار: 1403/06/28
- تعداد عناوین: 6
-
-
صفحات 1-25
قصه ها و داستان های عامیانه از مواریث مهم و ارزشمند فرهنگ هر ملت به شمار می آیند که علاوه بر بیان رخدادهای گذشته، بیانگر رفتار، اندیشه و فرهنگ جاگرفته در لایه های بازمانده در تاریخ هر جامعه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد نشانه معناشناسی به بررسی نظام ارزشی اخلاقی در داستان «سمک عیار» پرداخته است. مسئله اصلی پژوهش این است که بر اساس چه سازوکاری، ارزش های اخلاقی درون گفتمان عیاری تولید می شوند. به عبارتی نظام ارزشی اخلاقی درون گفتمان عیاری، چه ارزش ها و الگوهایی را تولید می کند که مرزهای بین واقعیت و ایده آل گرایی را بر هم ریخته و نظام ارزش های عادی و رایج را به فراارزش های آرمانی و حتی اسطوره ای تغییر داده است؟ در واقع هدف اصلی این مقاله، بررسی کنش هایی است که اخلاقی آنها را به کار می گیرد تا از طریق آن الگوی ارزشی خود را تحقق بخشد. داده ها از کتاب سمک عیار به صورت هدفمند و بر اساس گفتمان های کنشی انتخاب شده اند. پس از تحلیل داده ها نتایج به دست آمده نشان می دهد که چالش های ارزشی در بافت گفتمانی، زمینه را برای تبدیل یک ارزش به ارزش های دیگر فراهم می آورد و سبب گسترش دایره ارزش ها و استعلای آنها می شود. به عبارتی عیاری، کارکردهای اجتماعی- فرهنگی رایج و نظام ارزش های معمول را به گونه های ارزشی و فراارزشی همچون جمع محوری، اسطوره محوری، تعالی محوری، ریسک پذیری، تجدیدپذیری، دگرمحوری، پیشگامی، جهتمندی در سبک زندگی کنشگران تبدیل می کند.
کلیدواژگان: نشانه معناشناسی، نظام ارزشی، اخلاقی، گفتمان کنشی و عیاری. -
صفحات 27-54
آداب نامه یکی از زیرگونه های ادبیات تعلیمی است که به آموزش مهارت های لازم برای حضور فرد در عرصه اجتماع می پردازد. از میانه عصر قاجار، شاهد رونق گرفتن انواع آداب نامه ها هستیم. در این پژوهش، ویژگی های ساختاری و محتوایی چهل آداب نامه به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی و تحلیل شده است. زبان و نثر آداب نامه های عصر قاجار در آغاز بیشتر نثری بینابین است و گاهی آثار تکلف در آنها دیده می شود. با گسترش متون ترجمه شده و همچنین رونق روزنامه نگاری، نثر آداب نامه ها نیز به سمت و سوی سادگی حرکت کرد و مخاطبان به آسانی می توانستند از این دسته از متون بهره مند شوند. از میانه عصر قاجار به بعد، به ویژه پس از انقلاب مشروطه، شاهد تغییر مخاطبان این آثار هستیم و به آموزش زنان و کودکان، توجه ویژه ای می شود و تعداد آداب نامه هایی که برای نوجوانان و زنان نوشته شده است، فزونی می گیرد. پس از انقلاب مشروطه، شاهد دگرگونی در ساختار برخی از آداب نامه ها می شویم که برخاسته از تغییر نگرشی است که در سطح جامعه پدید آمده است. از نظر محتوایی نیز آداب نامه های عصر قاجار از تحولات اجتماعی آن روزگار اثر پذیرفته اند و بیشتر در پی آموزش و آماده سازی افراد برای حضور موثر در جامعه برمی آیند. آداب نامه هایی که به آموزش مسائل اخلاقی اختصاص دارد نیز بیشتر به آموزش سبک زندگی و آداب معاشرت پرداخته اند و این امر بیانگر دور شدن جامعه ایرانی از دیدگاه های سنتی و حرکت به سمت و سوی دورانی تازه است.
کلیدواژگان: گونه شناسی ادبی، ادبیات تعلیمی، آداب نامه نویسی و نثر، عصر قاجار. -
صفحات 55-80
شعر نیز مانند هر ساختار دیگر از اجزا و عناصری تشکیل شده که بالندگی آن در گروه چینش ماهرانه و پیوند آگاهانه اجزای آن است. آنچه ما را بر آن می دارد تا شعری را خوب بدانیم، نتیجه فهم دانشورانه ادبی خرد پنهان و آگاهی شاعری است که فن قرار دادن به جای واژگان در کنار هم را در خودآگاه خود پرورده و آنها را در قالب شعر با ناخودآگاه خود سروده است. در ادبیات فارسی، آنچه از دیرباز عامل برازندگی شعر شناخته و با عناوینی همچون «محورعمودی»، «وحدت ساختاری»، «انسجام و هماهنگی اجزا شعر» نام برده شده است، ناظر بر یکپارچگی هدفمند عناصر ساختاری شعر فارسی است. عناوینی کلی که روشی کاربردی برای رسیدن و رساندن شعر به یکپارچکی معرفی نکرده و به بیان این حقیقت -که برای برازندگی شعر، اجزای آن باید رابطه منسجمی با هم داشته باشند- بسنده کرده اند . این پژوهش، کوششی است برای ارائه شیوه نامه ای جدید با معرفی سنجه هایی برای شناسایی عواملی که عناصر شعر را به درستی در کنار هم قرار می دهند و پیوند شایسته ای بین این عناصر برقرار می کنند و در یک کلام موجب یکپارچگی عناصر شعر می شوند. در این شیوه نامه، هشت سنجه با عنوان های یکپارچگی: موسیقیایی، موضوعی، ضمیری، منطقی، واژگانی، زمانی، سبکی و روایی پیشنهاد داده شده و در پایان به این نتیجه رسیده است که رعایت یکپارچگی در شعر، موجب بالندگی و سزاواری این هنر می شود.
کلیدواژگان: یکپارچگی، وحدت، محور عمودی، انسجام و شعر -
صفحات 81-101
فراگفتمان، نگرشی جدید در تحلیل کلام است که در بردارنده مشخصه های انسجامی و بینافردی است و به ایجاد ارتباط میان متن و بافت حاوی این اطلاعات با هدف برقراری ارتباط با مخاطب، سامان دهی متن و تفسیر آن از سوی مخاطب کمک می کند. به رغم اهمیت بررسی عناصر فراگفتمان به صورت تاریخی، متاسفانه تحقیقات اندکی وجود دارد که این عناصر را به صورت تاریخی به ویژه در ژانر ادبی تحلیل کرده باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی ترازمانی کاربرد نشانگرهای فراگفتمان تعاملی و تقابلی در آثار کودک و نوجوان هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده صاحب نام این حوزه، در بازه زمانی 1350 تا 1400 بر اساس انگاره هایلند (2005) است. بدین منظور، بازه زمانی موردنظر را به پنج دهه تقسیم بندی کردیم و توزیع نشانگرهای فراگفتمان را به روش دستی و با استفاده از نرم افزار واژه نگار انت کانک شناسایی و استخراج کردیم. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون آماری کندال نشان داده است که با گذشت زمان، عناصر فراگفتمان تعاملی افزایش یافته، در حالی که عناصر فراگفتمان تقابلی کاهش یافته اند. این امر گویای این حقیقت است که برای بیان نگرش، نظرها و تعهد خود نسبت به متون و همچنین درگیرسازی بیشتر مخاطبان در متن، داستان نویسان در گذر زمان بیشتر از نشانگرهای تعاملی استفاده می کنند و در نتیجه آن، متون ادبی به سمت وسوی شخصی تر شدن و خواننده پسند تر شدن در حرکت است.
کلیدواژگان: فراگفتمان، فراگفتمان تعاملی، فراگفتمان تقابلی، هوشنگ مرادی کرمانی، ژانر ادبی -
صفحات 103-135
رمان هرس که با گونه جنگی در سال 1396 در حوزه ادبیات پایداری به وسیله نسیم مرعشی به چاپ رسیده روایتگر سال های زندگی خانواده ای جنگ زده و بازتابی از جلوه های ترس و اضطراب اشخاص در مواجهه با مشکلاتی چون جنگ و سوگ ناشی از آن است. این نوشته بعد از اشاره اجمالی به عواقب روانی جنگ در جوامع انسانی، به شیوه توصیفی_ تحلیلی ابتدا راهبردهای مقابله با ترس و استرس ناشی از جنگ را توصیف می کند سپس نمونه های منطبق را در واکنش رفتاری رسول و نوال به عنوان دو شخصیت محوری داستان با میزان آسیب پذیری بالا تبیین کرده و براساس انگاره اختلال استرسی ناشی از ضربات روانی جنگ به تحلیل راهبردهای؛ مقابله ای، الگوهای سازشی و مکانیزمهای دفاعی می پردازد. نتیجه تحقیق نشان می دهد: رمان هرس براساس راهبردهای مقابله ای و الگوهای سازشی و همچنین مکانیزم های دفاعی فروید قابل تحلیل و تبیین بوده و چگونگی به کارگیری این راهبردها، الگوها، و مکانیزم ها، نقش تعیین کننده ای در سلامت روان و متعاقبا سرنوشت قهرمانش داشته است.
کلیدواژگان: هرس، راهبردهای مقابله ای، الگوهای سازشی و مکانیزمهای دفاعی. -
صفحات 137-169
در دوره های اخیر، نقد خواننده محور، نقد سنتی و مولف محور را به چالش کشیده و با اهمیت بخشیدن به جایگاه خواننده، رویکرد مطلق گرای آن را به ماهیتی نسبی گرا تغییر داده است. «ولفگانگ ایزر» بر این باور است که هر خواننده، معنای جدیدی را از متن به دست می آورد که این امر بیانگر نسبی بودن معناست. او خواندن ادبیات داستانی را به فعالیتی تبدیل می کند که حاصل آن، شکل گرفتن «متن ادبی» به عنوان ساختاری پدیدارشناسانه در ذهن خواننده است. در ایران معاصر و تحت تاثیر جنگ تحمیلی، متون متعددی به موضوع جنگ پرداخته اند؛ از آن جمله رمان پرخواننده «شطرنج با ماشین قیامت» از حبیب احمدزاده، با رویکرد و نگاه نو و متفاوت خود توانسته است جایگاه خوبی در این حوزه بیابد. پژوهش حاضر به بررسی نسبی گرایی گفتمان جنگ در این رمان بر پایه نظریه نقد خواننده محور ولفگانگ ایزر می پردازد و نشان می دهد که گفتمان رمان که نتیجه هم کنش متن و خواننده است، برهم کنشی و نسبی گراست. یافته های این تحقیق نشان می دهد که هرچند یک سویه این رمان، گفتمانی جهادمحور را ارائه می کند، سویه دیگر آن، گفتمانی تجدیدنظرطلب را پرورش می دهد که می خواهد خواننده با کاربست آن از دریچه جدیدی به جنگ بنگرد. همچنین رمان در جذب خواننده و تعامل با او موفق عمل می کند و خواننده می تواند با استدلال و استنتاج، فضاهای تهی متن را که اغلب پنهان هم هستند، خود پر کند.
کلیدواژگان: شطرنج با ماشین قیامت، نقد خواننده محور، نسبی گرایی گفتمان، ولفگانگ ایزر و ساختار واکنش خواه.
-
Pages 1-25
The present research has investigated the value system of Ethics in Samak-e-Ayyar using the analytical descriptive method and relying on the semiotics approach.The main problem of the research is: what mechanisms are used for the production of EthicValues in Ayyari discourse? How Ayyari has changed the boundaries between reality and idealism that leading to changing the normal and common values to idealistic and even mythical ones? The data have been selected purposefully and based on action discourses from Samak-e-Ayyar.The results indicated that Ayyari divides the social and cultural functions and even the usual value system into extra-value types such as collectivism, myth-centric, risk acceptability, adaptability, renewability, and other pioneering values in the lifestyle of actors.
Keywords: Semantic Sign, Value System, Ethics, Action Discourse, Ayari -
Pages 27-54
In this study, research data was purposefully gathered through documentary research. While comprehensive statistics on Qajar-era etiquette guides are unavailable, library research and manuscript catalogs yielded forty etiquette guides within the study's scope, analyzed descriptively and analytically.
Keywords: Literary Genre, Instructional Literature, Etiquette Guides, Qajar Prose -
Pages 55-80
This research has been conducted in a descriptive-analytical manner based on library studies.With an introduction regarding the role of the unity of poetic elements, referred to with terms such as unity, coherence, and vertical axis, we will gradually accompany the formation of a ghazal to propose a method for the unity of elements in Persian poetry.This approach will help us answer the question (hypothesis) of whether maintaining the unity of poetic elements contributes to the flourishing of poetry, using the eight criteria outlined in this study.
Keywords: Coherence, Unity, Vertical Axis, Poetry -
Pages 81-101
The present research analyzes the metadiscourse markers in the works of Houshang Moradi Kermani, one of the prominent authors of children and young adult literature.It examines the trend of changes in these markers over the period from 1971 to 2021.This study, based on Hyland's (2005) model of metadiscourse, investigates the interactional and interactive metadiscourse markers in Moradi Kermani's works over five decades.The research method is descriptive-analytical, and the data were extracted using the AntConc software.Statistical analysis of the data using Kendall's test shows that over time, the use of interactional metadiscourse elements in Kermani's works has increased, while interactive elements have decreased.This trend indicates the author's effort to strengthen the connection with the reader and personalize literary texts over time.The results of this study can contribute to a better understanding of the rhetorical changes in children's and young adults' literature and show how authors in this field adapt their writing style to cultural and social changes.
Keywords: Metadiscourse Markers, Diachronic Analysis, Interactional Metadiscourse, Interactive Metadiscourse, Houshang Moradi Kermani -
Pages 103-135
The novel Haras, published in 2017 in the field of literature by NasimMarashi, portrays the years of a war-torn family's life and reflects the facets of fear and anxiety individuals face when dealing with problems such as war and the resulting grief.
Keywords: Haras, War, Defensive Strategies, Adaptive Patterns, And Defensive Mechanisms -
Pages 137-169
In recent periods, reader-response criticism has challenged traditional and author-centered criticism, and by giving importance to the reader's position, it has changed its absolutist approach to a relativistic one.Wolfgang Iser believes that each reader obtains a new meaning from the text, which indicates the relative nature of meaning.He turns reading fiction into an activity that results in the formation of "literary text" as a phenomenological structure in the reader's mind.In contemporary Iran and under the influence of the imposed war, many texts have addressed the issue of war; among them, the widely read novel "Chess with Doomsday Machine" by Habib Ahmadzadeh, with its new and different approach and perspective, has managed to gain a good position in this field.The present study examines the relativism of war discourse in this novel based on Wolfgang Iser's theory of reader-response criticism and shows that the discourse of the novel, which is the result of the interaction between the text and the reader, is interactive and relativistic.The findings of this research show that although one side of this novel presents a jihad-oriented discourse, the other side cultivates a revisionist discourse that wants the reader to look at the war from a new perspective.In addition, the novel succeeds in attracting the reader and interacting with him, and the reader can fill in the empty spaces of the text, which are often hidden, by reasoning and inferring.
Keywords: Chess With The Doomsday Machine, Reader-Response Criticism, Discourse Relativism, Wolfgang Iser, Response-Seeking Structure